ما انسانها، برای تحلیل و قضاوت سریعتر، روشی جالب، کاربردی و البته خطرناک را آموختهایم: طبقهبندی!
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این مرد است. او زن است. این ایرانی است. او خارجی. این متولد ماه فروردین است. او متولد ماه مهر. طبقهبندی، هم سرعت قضاوت ما را افزایش میدهد، هم به ما احساس «شناخت بهتر محیط» را میدهد.
به عبارت دیگر، برای هر یک از ما، بسته به تجربیات خود، «مرد بودن»، تبعاتی هم دارد. همچنانکه «مسلمان بودن». همچنانکه: «مدیرعامل بخش خصوصی بودن». همچنانکه «متاهل بودن». این پدیده ای است که در روانشناسی استریوتایپ نامیده میشود. قضاوت بر روی انسانها بر اساس گروه یا جامعه ای که به آن تعلق دارند. زنان به جرم زن بودن و مردان به دلیل مرد بودن، قربانی چنین قضاوتهایی هستند. همچنانکه تهرانیها به دلیل «تهرانی» بودن و ساکنان شهرهای دیگر به دلیل «شهرستانی» بودن. همچنانکه «مسلمانان» به دلیل مسلمان بودن و «غیرمسلمانان» به دلیل مسلمان نبودن.(4)
کلیـشه یا تفکـر قالبـی به یک نظـر از پیـش تشکیـلشده در ذهـن جمعـی گـروههـایی از جامعـه اشاره دارد، که مانـع قضـاوت و شنـاخـت منـطقـی افراد نسبت به دیگران شده و ویـژگیهای خاصـی را به تمـام اعضـای یک گـروهدیگـر یا مجمـوعـهای متفـاوت نسبت میدهد. این امـر سبب میگردد افراد برپایـهٔ اطلاعـاتی ناچیـز و تصـورهای کلیشـهای خود که غالباً برگرفته از جامعـه و یا رسـانهها است، بـدون آنکه شنـاخت کافـی از دیگران داشتهباشند، نسبت به آنها قضاوت کنند.(1)
معــرفـی :
کلیشه(Stereotype) یا تفکر قالبی به تصاویری در ذهن گفته می شود که به شکل ثابت و محدود درآمده و اغلب به باورها، اعتقادات و ارزش ها بازمیگردند. به همین دلیل ماهیتی انتزاعی دارند و چون از جامعه سرچشمه می گیرند، می توانند به درک های افراد یک جامعه از پدیده ها و واقعیت ها و... وحدت بخشیده و از نسلی به نسل دیگر انتقال یابند. از آن جایی که کلیشه ها ثابت و محدود هستند، کمتر دستخوش تغییر شده و اگر عاملی تغییرزا بر آن واقع شود حتمن مقاومتی را برمی انگیزد . که بسته به نوع و میزان کلیشه ها، محدوده و شدت این مقاومت ها گوناگون است. مثلن برخی برداشت ها از احکام مذهبی می توانند به سرعت به کلیشه تبدیل شوند و به عنوان راهنمای عمل و تصورات افراد قرار گیرند، برای همین هرگونه تغییر در قبال آن با مقاومت مواجه می شود که در مقایسه با کلیشه های دیگر این مقاومت ها بیش تر است.(2)
این لغت اگر در معنی منفی آن به کار رود، فرضی سادهانگارانه، اغراق شده، و تحقیرآمیز را به اعضای یک گروه بهدلیل عضویت در آن گروه نسبت میدهد. کلیشهها احترام یا مشروعیت را از اشخاص به دلیل تعلّقشان به آن گروه میگیرند و یا برعکس، کلیشه مثبت احترام، ارزش و محبوبیتی غیرواقعی و برپایهای غیرمنطقی برای عدهای بدون دلیل خاصی بوجود میآورند. به عنوان مثال قضاوت در مورد افراد برپایهٔ نوع لباس آنها و یا شکل ظاهری آنها.(1)
خصوصیت کلیشه این است که حاضر و آماده است.کلیشه، ما را از رنج اندیشیدن رهایی میدهد و با تنبلی و تن آسانی آدمی سازگارتر است.در واقع کلیشه ها همیشه ما را به مسیر دلخواه خود به حرکت در میآورند.(3)
■■■■■■■■■
شـکل گیــری کلیــشـه :(1)
- طبق یکی از تعاریف کلیشه، برای شکلگیری کلیشه دو نوع نگرش لازم است، وجود یک دیدگاه و طرزفکر درونگروهی و دیگری وجود یک دیدگاه و روش برونگروهی. بدین ترتیب در ذهن هرکس، افراد گروهی که وی در آن قرار دارد افرادی طبیعی و برتر به نظر میرسند و گروه او گروهی به نظر میرسد که دیگران تمایل دارند در آن عضو باشند و باقی افراد، افراد بیرونگروه او هستند که پستتر و پایینتر از افراد همگروه هستند.
- دیدگاه دومی که در زمینهٔ طرز شکلگیری کلیشهها وجود دارد، نقش ناخودآگاه را در این مورد پررنگ میداند. برطبق این نظریه کلیشهها به طور کامل توسط ناخودآگاه انسان شکل میگیرند.بدین ترتیب که انسانها در خودآگاه با افکار متفاوتی روبرو میشوند، اگر این افکار بهطور مداومی تکرار شوند، رفتهرفته این طرز تفکرها از ضمیر خودآگاه فرد به ضمیرناخودآگاه او منتقل میشوند. ضمیرناخودآگاه نیز با توجه به تأثیرپذیری که از خودآگاه گرفتهاست در ملاقاتها با دیگر افراد برای آنکه هرچه سریعتر بتواند به قضاوتی از طرف مقابل دستیابد بر پایهٔ تفکرات پیشین فرد نسبت به دیگران قضاوت سریعتری را ارائه میدهد، تمام این مراحل بدون آنکه فرد متوجه شود در ذهن او شکل میگیرند. برای اطلاعات بیشتر از مفهوم ضمیرناخودآگاه به عنوان <ضمیرناخودآگاه> مراجعه شود.
نمـونـه هـایـی از کلیشــه :
بگذارید با یک معما آغاز کنیم، بد نیست خودتان را محکی بزنید:
«پدر و پسری در جادهای هنگام رانندگی تصادف میکنند،پدر در دم فوت میکند، اما پسر را به بیمارستان منتقل میکنند و یک پزشک حاذق و توانارا برای جراحی پسر میآورند، اما به محض رسیدن بالای سر پسر ،پزشک میگوید: این که پسر من است.حالا با فرض این که مرد فوت شده پدر واقعی پسر بوده است این معما را حل کنید.»
اگر نتوانستید جواب درستی به این سوال بدهید خیلی نگران نباشید،چون بیش از 80 درصد افراد قادر به حل این معمای ساده نیستند، و اما جواب : پزشک، مادر پسر بوده است!
اگر این معما برایتان سخت بوده است بدانید شما هم گرفتار کلیشه ها هستید.چرا که وقتی از یک پزشک حاذق سخن به میان آمد، آن پزشک در ذهن شما از جنس مرد بود(3)
کلیشـه های نـژادپرستـانه و مـذهبـی ▼ (4)
|.(در کلیسای یک شهر توریستی) اون طرف نرو. چند تا سیاه پوست وایستادن. میدونم آدمهای خوبی هستنا. اما نری بهتره.
||. اصلاً هر چی بدبختی داریم از این مسلمانها است (به جای مسلمان میتوانید یهودی / مسیحی / زرتشتی و … )بگذارید.
|||. ما ایرانیها همه … هستیم. اما این خارجی ها همه … هستند.
کلیشـه های قـوم گرایـانه ▼
تفکر غالب درباره قومیت خاص مانند جک هایی که برای قومیت های مختلف ساخته می شود.
کلیشـه های جنسیتی ▼
|. مذموم بودن داشتن فرزند دختر در بعضی از جوامع
||. اون ماشین رو ببین. یک ربعه همه رو معطل کرده و نمیتونه پارک کنه. حتماً رانندهاش یک زنه.(4)
|||.کلیشـه های جنسیتـی در حوزه ی بیولـوژی بـدن :(2)
- بدن مردان قوی تر از بدن زنان است.
- بارداری و زایمان بدن زنان را ضعیف می کند.
- بدن زنان زودتر از بدن مردان پیر می شود.
- بدن زنان اغواانگیز تر از بدن مردان است.
- مردان پرخورتر از زنان هستند.
||||. کلیشـه های جنسیتـی در حـوزه ی پوشـش بـدن:(2)
- زنان باید بدن خود را هر چه بیشتر بپوشاند.
- مردان باید نگاه خود را از بدن زنان حفظ کنند.
- زنانی که چنین پوششی دارند زنان خوبی نیستند.
مردانی که نگاهشان را درویش نمی کنند افرادی چشم چران هستند.
کلیشـه های سن گرایانه ▼
|. بچه اس و نمیفهمد.
||. خجالت بکش این کار/ علاقه مندی/ تفریح / تحصیل / ازدواج / طرز پوشش / گفتار و .. برای سن تو مناسب نیست.
|||. سر پیری و معرکه گیری...
کلیشـه های اسطوره گرایانه ،
کلیشه هایی که بر اساس ظاهر افراد شکل میگیرد،
کلیشه هایی که بر اساس وضعیت مالی افراد به وجود آمده،
کلیشه هایی که بر اساس اعتقادات افراد شکل میگیرد،
کلیشه هایی که بر اساس شغل افراد شکل گرفته و ...
نمونه های دیگری از کلیشه هستند که توسط نهادهای جمعی مانند گروه های همسالان، رسانه ها، خانواده، نهادهای آموزشی و غیره بازتولید شده و بدین ترتیب طول عمر زیادی خواهند داشت.
استریوتایـپ که زمانی ابـزاری برای زنـدگی بود، به عنوان شاخصـی برای سنجـش عقـب مانـدگی فکـری و فرهنـگی شمـرده میشود. کافـی است کمـی فکـر کنیـم که استریوتایـپها و این نگرش آمـاری به گـروههای اجتمـاعی – که معمـولاً از نظـر پایـههای آمـاری هم سست است – چه اثـرات زیـانبـاری را به زنـدگی فـردی و اجتمـاعی ما وارد کرده است.
منابع:
1. ویکی پدیا
2. انسان شناسی و فرهنگ(anthropology.ir)
3. رهیاب (rahyabiran.org)
4. متمم(motamem.org)
چه کلیشــه های دیگری را میشناسیـد ؟
شمــا اعتقـاد به کلیشــه ها داریــد ؟ آیـا قضـاوت هـای شمـا بر اسـاس استـریوتایـپ هاست؟
استریوتایـپ ها چه تاثیــراتی می تـواند بر زنـدگی فـردی و اجتمــاعی افـراد داشتـه باشــد؟