پرسش فلسفی ( شعور در هستی)
دوستان سلام؛
اگر بخواهیم از نگاه انسانی در بارهءمفهومشعور اظهار نظر کنیم، شاید بسیاری از ما دایره شمول آن را فراتر از انسان ندانیم وتنها آدمی را
شایستهء شعور وآگاهی قلمداد کنیم. شاید عده ای با گسترهء دید وسیع تری به این موضوع نگاه کنند وجانوران وحتی کل موجودات زنده را
دارای شعور وآگاهی بدانند.
حال پرسش اصلی بر سر این است که : آیا نمی توان کل هستی را دارای شعور وآگاهی دانست؟
علت طرح این پرسش این است که اگر ما شعور را به معنی آگاهی و ظرفیت در ک وفهم امور بدانیم، اجزای سازنده یک سنگ نیز در برابر
محرک هایی چون حرارت ، سردی وضربه واکنش های مشخصی نشان می دهد ، که مثلا یک تکه چوب نشان نمی دهد و بر عکس...
بر این اساس اگر ما آنچه را که در اصطلاح بی جان می دانیم ،فاقد شعور قلمداد کنیم می بایست در اصل در آنان شاهد هیچ گونه ویژگی
مشخصی نمی بودیم . مثلا سنگ بدون هیچ ترتیب وقاعدهء مشخصی ، گاهی در برابر حرارت می سوخت، گاهی یخ می زد ، گاهی تبخیر
می شد وگاهی به هوا بر می خواست و ...
با بیان این توضیحات، آ یا می توان کل هستی را دارای شعور دانست؟ یا اینکه عناوینی چون شعور وآگاهی تنها به قلمرو انسانی مربوط
می شود؟
از دوستان گرامی می خواهم با بیان نظرات خو د ، در پیشبرد این گفتگو وایجاد محیطی علمی ودوستانه سهیم شوند.
سپاس:n16: