-
آموزش تئــوری عکاسـی
اگر دوربين عکاسی از ذکاوت مغز انسان بر خوردار بود، برای گرفتن عکس های خوب، کافی بود دوربين را به طرف موضوع مورد نظرمان گرفته و دکمه را فشار دهيم. اما چنين نيست.
وقتی سوژه ای نظر ما را جلب می کند، مغز ما، از ميان ازدحام چيزهايی که در اطراف آن قراردارند، به طور خاص، به آن سوژه توجه می کند. قابليت انطباق ديد انسان با نورهای مختلف هم از جمله برتری های ديگر چشم انسان بر دوربين عکاسی است.
برای اينکه عکسی که می گيريم نيز همين رابطه را با بيننده بر قرار کند، بايد نکات ظريفی را در نظر داشته باشيم.
عکاسی مانند هر وسيله بيانی ديگری زبان خاص خودش را دارد. آموختن اين زبان به ما کمک می کند تا از طريق عکس هايی که می گيريم، فکرها و جهان اطرافمان را بيان کنيم.
در نظر گرفتن نکات زير می تواند به ما کمک کند تا عکس های گويا تری بگيريم
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
١- نور، مهم ترين عامل در عکاسی
کلمه فتوگرافی در زبان انگليسی يعنی "نگاشتن با نور". نور مناسب می تواند به عکس ما جان ببخشد و بالعکس...
با اين وجود، نور مستقيم سايه روشن های تند و ناخوشايندی در عکس ايجاد می کند. برای گرفتن عکس، نور غيرمستقيم بهترين است و رنگ ها را نيز زنده تر می کند.
روزهايی که ابر نازکی تندی نور خورشيد را در آسمان می گيرد، صبح های زود و عصرها بهترين اوقات برای عکاسی هستند. يادمان باشد که نور بايد بر سوژه عکس ما بتابد و نه بر دوربين
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
2-- سوژه جالب
انتخاب موضوع يا سوژه جالب قدم اول است. پيش از گرفتن عکس از خود بپرسيم چه چيزی ما را به موضوع مورد نظرمان جلب کرده و سعی کنيم آن را به روشنی در عکسی که می گيريم نشان دهيم.
هم چنين، به يک عکس اکتفا نکرده، زوايای متفاوتی را برای نشان دادن موضوع مورد نظرمان تجربه کنيم. اين کار به ما فرصت بهتری برای انتخاب بهترين عکس خواهد داد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در عکس بالا، فرم و رنگ دسته های تره فرنگی در ميان انبوه سبزيجات حاضر در بازار مورد توجه عکاس بوده. هر چند عکس اول موضوع را ارائه کرده اما عکس دوم (زير) در بيان منظور عکاس تواناتر است و به دليل عمودی بودن سوژه، تصوير کامل تری را عرضه می کند.
- دو قدم به جلو
همه دوربين ها قابليت زوم کردن (طويل تر شدن عدسی دوربين) را ندارند و اين کار، حتی وقتی امکانش باشد، از عمق ميدان عکس می کاهد و بخش کوچکتری از آن واضح به نظر می آيد.
برای حذف آنچه حضورش در عکس لازم نيست، بهترين راه نزديک شدن به موضوع است. اين کار از شلوغی عکس کم کرده تاکيد بيشتری بر آنچه مورد نظر عکاس است می گذارد.
پيش از فشردن دکمه دوربين، چند قدم به موضوع عکس نزديک شويد و دوباره از دريچه دوربين به آن نگاه کنيد. اگر آنچه مورد نظر شماست بخش عمده عکس را پر نکرده، باز هم جلو تر بايد رفت.
در عکس زير، انعکاس آسمان در آب و شکل برگ هايی که سطح آن را پوشانده اند توجه عکاس را به خود جلب کرده. برای تاکيد بر اين نکته بايد چيز های زيادی از عکس حذف می شده اند. اين کار با نزديک شدن عکاس به موضوع عملی شده است
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
4-- کادر عکس
اين انتخاب که چه چيزهايی را در عکس جا دهيم و چه چيزهايی را حذف کنيم يکی از مهم ترين عوامل در موفقيت عکس ماست.
پنجره مستطيل شکل دوربين که از آن به جهان نگاه می کنيم کادر عکس ما را تشکيل می دهد. پيش از گرفتن عکس، با نگاهی به آنچه در اين کادر قرار گرفته، می توانيم آنچه را برای بيان عکس لازم است حفظ و آنچه را اضافی ست حذف کنيم.
حرکت دادن دوربين، تغيير فاصله ما با سوژه عکس و تغيير جای سوژه در صورت امکان، محتوای اين کادر را تغيير می دهد
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
5-- زمينه پشت عکس
زمينه شلوغ پشت عکس را در زبان عکاسی می شود به هياهويی تشبيه کرد که مانع رسيدن صدای ما به گوش مخاطب می شود.
تغيير جای دوربين می تواند اين پس زمينه را تغيير دهد. آرام بودن اين پس زمينه به بيننده فرصت می دهد با تمرکز بيشتری به موضوع عکس نگاه کند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
٦- کمپوزيسيون يا همچينی
آنچه از پنجره دوربين می بينيم عکس نهايی ما را تشکيل می دهد. آيا اجزای عکس ما با دقت کنار هم چيده شده اند؟
کمپوزيسيون يا همچينی در عکس را می توانيم به دستور زبان تشبيه کنيم. اگر کلمات ما با نظم در کنار هم قرار بگيرند، بيان ما روشن و مفهوم خواهد بود.
رابطه بين اجزای عکس، کمپوزيسيون عکس را می سازد. اين رابطه بايد چنان باشد که منظور ما را از گرفتن عکس به روشنی بيان کند.
مرکز عکس هميشه بهترين محل برای قرار دادن موضوع نيست. با حرکت دادن دوربين می توانيم بهترين کمپوزيسيون را کشف کنيم
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
٧- وضوح در عکس
آنچه در يک عکس واضح يا فوکوس باشد نگاه بيننده را به خود می کشد. عکاس با واضح نشان دادن عناصر عکس به بيننده می گويد "اينجا را نگاه کنيد."
در بيشتر دوربين های عکاسی ديجيتال که همه چيز اتوماتيک انجام می شود، نقطه وضوح در مرکز تصوير قرار گرفته و اگر موضوع مورد نظر شما در گوشه عکس قرار بگيرد از وضوح کمتری برخوردار خواهد بود.
برای حل اين مشکل، می توانيد:
- با قرار دادن سوژه در وسط کادر، دکمه گرفتن عکس را تا نيمه فشار دهيد و نگه داريد
- با اين عمل سوژه شما واضح شده می توانيد آن را هر کجای کادر که بخواهيد قرار دهيد
- حالا دکمه را که در نيمه راه نگه داشته ايد تا انتها فشار داده عکس را بگيريد
اين قاعده شامل همه عکس ها نمی شود. گاهی مبهم بودن به بيان موضوع عکس کمک می کند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
8- عمق عکس
آنچه در عکس ما به وضوح ديده می شود عمق عکس را تشکيل می دهد. اين عمق به ما امکان می دهد تا بخش هايی از جهان اطرافمان را، که از سه بعد بر خوردار است، در يک عکس، که تنها دو بعد دارد، نشان دهيم.
نور از عوامل اصلی ايجاد عمق در عکس است. در نور زياد، دريچه ورودی دوربين مانند چشم گربه در روز تنگ می شود. اين شرايط وضوح بيشتری در عکس ايجاد می کند.
چيدن اجزای عکس به صورتی که بعضی نزديک تر به دوربين و بعضی دورتر باشند نيز به عکس ما عمق بيشتری می دهد. عدسی های بلند (زوم) از عمق عکس می کاهند و عدسی های کوتاه با ميدان ديد وسيع تر (وايد انگل) به آن می افزايند
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
از کارتيه برسون، يکی از بهترين عکاسان جهان، نقل شده که گفته است "عکاسی يعنی طوری به جهان نگاه کنيم که گويی اولين بار است آن را می بينيم."
=======
منبع:BBC
-
اصول عکاسی1
از عنوان این نوشته بر میآید که مطالبی مناسب برای تازه کارها و یا عکاسان تفننی در بر داشته باشد. اما کسانی که دائما با دوربین و عکاسی سر و کار دارند نیز ممکن است بعضی وقتها با خواندن مطالبی که مدتها است در گذشت ایام از یاد بردهاند چیزی برای یادآوری و یا حتی یاد گرفتن بیابند. کسانی که در هر سال هزاران عکس میگیرند این مطالب بطور تجربی ملکه ذهنشان شده است، ولی خیلیها برای به خاطر آوردن و بکار بردن این موضوعات باید فسفر زیادی بسوزانند!!
بیشتر عکسهایی که ما میگیریم برههای از زندگی ما و اطرافمان را ثبت میکند. برای این که این عکسها دارای روح باشند و به بهترین وجه منظور ما را برسانند نیاز داریم که قوانین اولیهای را رعایت نماییم و ضمنا به دانشی کامل در مورد توانائیها و محدودیتهای دوربینی که با آن کار میکنیم نیاز خواهیم داشت.
همه این مقدمات و بازار گرمیها برای این بود که بگویم در اینجا ایدههایی برای بهبود عکسها عنوان شده که در دوبخش شناخت دوربین و بخش اشاراتی به ترکیب بندی دسته بندی شده است.
● شناخت دوربین
بیشتر دوربینهای دیجیتال با استثنائاتی دارای عملکرد سادهای میباشند. مطالعه دفترچه راهنما آنها میتواند مفید و حاوی نکات سودمندی باشد. راه بهتر این است که در حین خواندن دفترچه نکات گفته شده را بطور تجربی روی دوربین آزمایش نمایید. از کار کردن با دوربین نترسید، بدترین اتفاقی که ممکن است برای دوربینتان بیفتد این است که باتری آن تمام شود و مجبور به شارژ مجدد آن شوید. دوربینهای دیجیتال برای آموختن عکاسی از راه تجربه واقعا عالی هستند. نه فیلمی مصرف میکنند و نه اینکه برای دیدن نتنیجه مجبور به منتظر ماندن برای چاپ عکس هستید. یادگیری کار کردن با دوربین نیمی از لذت داشتن آن است.
در اینجا بعضی از مطالبی را که باید برای تجربه کردن و مطالعه مد نظر داشته باشید لیست کردهام.
▪ رزولوشن وفشرده سازی
یک دوربین دیجیتال بهترین تصویرش را در بالاترین رزولوشن و کمترین فشرده سازیاش میگیرد. هر چند در زمان استفاده فرمتهای غیر فشرده زمان زیادی برای ضبط شدن روی حافظه دوربین میبرد و ضمنا فایل بسیار بزرگی تولید میشود که بزودی حافظه دوربین شما را خواهد بلعید. بخاطر همین فرمت JPEG با کمترین فشردگی را برای عکاسیهای روزمره توصیه میکنیم. در این فرمت عکسها زمان کمتری برای ضبط شدن میگیرد و نتیجه نهایی نیز تقریبا با فرمت غیر فشرده قابل تشخیص نیست.
متاسفانه بیشتر دوربین ها دارای حافظه کافی برای عکاسی نیستند و بعداز خرید دوربین حتما باید به فکر یک حافظه بالاتر باشید.
▪ مدهای فلاش و تاثیر پذیری فلاش
بیشتر دوربینهای دیجیتال برای فلاش از تنظیم خودکار استفاده می کنند. اگر نورسنج دوربین تشخیص دهد که نور محیط برای عکاسی کافی نیست دوربین فلاش را روشن میکند. باید بدانید که این گزینه همیشه بهترین انتخاب نیست.
د راینجا مثالهایی برای برد فلاش آورده شده که به شما کمک میکند که بدانید در هر شرایطی چکار کنید:
- در یک اتاق خیلی بزرگ:
بدون این که سوژه ای در برد فلاش واقع شده باشد، دوربین را ثابت کنید و فلاش را خاموش نمایید. اما اگر سوژه از ۳ - ۴ متر به دوربین نزدیکتر بود فلاش میتواند موثر باشد. گزینه دیگر استفاده از فلاش تاخیری Slow Sync است که در این حالت باید دوربین را روی سه پایه ثابت نمایید. در این مد دوربین سوژه را با فلاش روشن میکند و پس زمینه را با باز نگه داشتن بیشتر دیافراگم.
-در فضای باز:
دراین حالت نیز اگر سوژه در برد فلاش قرار ندارد فلاش را خاموش نمایید. استفاده از فلاش دوربین را مجبور میکند که از سرعت های شاتر خاصی (۱/۳۰ -۱/۶۰) استفاده نماید و این سرعت شاتر احتمال زیادی دارد که برای منظره شما مناسب نباشد.
- آتش بازی:
استفاده از فلاش برای عکاسی از منظره آتش بازی بعید به نظر میرسد که اثری در عکس داشته باشد. ولی اینطور نیست! استفاده از فلاش این مزیت را دارد که جلوی پایین آمدن سرعت شاتر بخاطر تاریک بودن محیط گرفته شود و عکس بهتری از آتش بازی ثبت شود!
- پرتره:
گرفتن عکسهای پرتره خوب با استفاده از فلاش سرخود دوربین کار بسیار مشکلی است. حتی با استفاده از سیستم کاهش قرمزی چشم، نور فلاش بسیار تک بعدی و نامطلوب است. بجای استفاده از فلاش سعی کنید عکس را در نور روز یا با نور پردازی در محیط بگیرید. برای اصلاح نور از تراز سفیدی دوربین استفاده کنید و قبل از گرفتن عکس دوربین را ثابت کنید (روی سه پایه یا جای دیگر). هنگامی که نور محیط برای عکس مناسب بود از فلاش اجباری برای روشن کردن سوژه و درخشان کردن آن استفاده کنید.
- عکاسی از درون ماشین یا پنجره:
اگر شیشه باز نباشد نور فلاش به درون دوربین برخواهد گشت. بهتر است آن را خاموش کنید.
▪ مدهای برنامه ریزی شده
اگر دوربین شما دارای مدهای برنامه ریزی شده و یا اولیتهای شاتر و دیافراگم می باشد استفاده صحیح از آنها را یاد بگیرید.
یک مد برنامه ریزی شده استاندارد معمولا کنترل بهتری از حالت اتوماتیک دوربین برای آن شرایط خاص فراهم مینماید. خیلی از دوربین ها دارای انتخاب جبران نوری و تراز سفیدی هستند، ولی در مد اتوماتیک نمیتوان از آنها استفاده نمود.
- اولویت دیافراگم:
اجازه کنترل بر روی عمق میدان را برای عکاس فراهم می کند. (عمق میدان محدوده شارپنس تقریبا مناسب عکس در یک دیافراگم خاص میباشد). هرچه دیافراگم بازتر باشد (عدد F کوچکتر نظیر f۱.۸ یا f۲.۸) عمق میدان باریکتر است. و هر چه دیافراگم بسته تر باشد (عدد f بزرگتر f۸ یا f۱۱) عمق میدان پهنتر است. میتوان از اولویت دیافراگم برای مات کردن پشت زمینه نامناسب عکس استفاده کرد یا از شارپ بودن صحنه از سوژه تا پشت زمینه مطمئن شد.
- اولویت شاتر:
امکان کنترل سرعت شاتر را فراهم میکند. در صحنههای دارای حرکت باید از سرعت بالاتر شاتر برای ثابت کردن سوژه متحرک استفاده نمود.
▪ کنترلهای ویژه
بیشتر دوربینها دارای کنترلها و گزینههای اضافی هستند. مهمترین این کنترلها عبارتند از:
- جبران نوری :
برای اصلاح یا تغییر نورسنجی دوربین استفاده میشود. این گزینه تا حدودی پیچیده به نظر میرسد ولی در واقع اینطور نیست. سیستم نورسنجی دوربین همواره در حال کار است و سازندگان میدانند که این سیستم در شرایط خاص بدرستی عمل نمینماید. مثلا سوژههای سفید و منعکس کننده نور باعث کم نور شدن عکس میشوند. بنابر این میتوان با یک جبران نوری مثبت عکس را اصلاح نمود.
-
اصول عکاسی2
- تراز سفیدی:
برای کنترل رنگ سفید در عکس و درنتیجه کیفیت سایر رنگها درنظر گرفته شده است. بیشتر دوربین ها برای نور روز تنظیم شدهاند، بنابر این بعضی نورها باعث خارج شدن تراز رنگ سفید و در نتیجه شیفت سایر رنگها و غیر طبیعی شدن آنها میشود. یک مثال خوب برای این مورد لامپهای فلورسنت هستند که در بیشتر مکانهای تجاری استفاده میشوند و باعث آبی شدن همه چیز میشوند. معمولا تنظیم نور دوربین بر اساس نوع نور محیط به رها کردن دوربین در مد اتوماتیک ترجیح داده میشود.
- نورسنجی:
در بیشتر مواقع نورسنج استاندارد دوربین خوب کار میکند. ولی ممکن است در شرایطی این تنظیم مناسب نباشد. در بیشتر دوربینهای دیجیتال امروزی یک گزینه و یا بیشتر برای نورسنجی وجود دارد. گزینه نورسنجی نقطه ای Spot meter نور را (دیافراگم و شاتر) را بر روی ناحیه کوچکی از کادر تنظیم میکند. در بعضی مدلها میتوان گزینهای را انتخاب نمود که نقطه نور سنجی با نقطه فوکوس روی هم بیفتد. نورسنجی متوسط گیری مرکزی دو ناحیه در کادر را درنظر میگیرد، یک ناحیه دایرهای در مرکز و یک ناحیه در بقیه کادر. معمولا نتیجه به دست آمده از این دو ناحیه به صورتی با هم ترکیب میشود که اهمیت ناحیه وسط از اطراف آن بیشتر باشد.
- زوم اپتیکال و دیجیتال:
اگر دوربین شما فقط زوم دیجیتال دارد و یا یک زوم اپتیکال و یک زوم دیجیتال، د رمورد فرق بین این دو نوع زوم که قبلا در مورد آنها به تفصیل صحبت کردهایم مطالعه کنید. اگر فقط زوم دیجیتال دارید زیاد روی آن حساب نکنید.
● موارد مهم در ترکیب بندی
یک ترکیب بندی خوب با اصول اولیه آن شروع میشود. قرار دادن درست سوژه در کادر حیاتی است و یکسری قوانین ساده می تواند کمک زیادی در این مورد نماید. بسته به این که سوژه یک منظره ، یک شخص یا شئ و یا اینکه کادر افقی یا عمودی است، ترکیب بندی فرق می کند. در بعضی شرایط باید به بعضی از قوانین ترکیب بندی کمتر و در بعضی موارد بیشترتوجه کرد.
هر عکسی باید –علت وجودی – داشته باشد واگر این علت برای گیرنده عکس مشخص نباشد چه انتظاری از بیننده دارید که از عکس چیزی بفهمد؟ بیشتر مردم برای منظورهای خاصی نظیر یادگاری از چیزی داشتن، ثبت یک لحظه تکرار نشدنی، ثبت یک موقعیت استثنایی، شکار یک سوژه زیبا یا جذاب و ... عکس میگیرند.
▪ برای اینکه عکس معنی داشته باشد باید اصولی را در آن رعایت کرد:
- افقی و عمودی:
شما دنیا را با زاویه نسبت به افق نمیبینید، بنابر این به غیر از شرایطی که تعمدا این کار را می کنید از آن پرهیز نمایید. افق را در کادرتان تنظیم نمایید. منظره یک ساحل کج که انگار آب دریا در حال ریختن از یک ور عکس میباشد برای بیننده جالب نیست. برای تراز کردن دوربین یک خط افقی مثل خط آب دریا را در نظر گرفته و دوربین را بالا برده و بچرخانید تا خط پایین کادر موازی خط افقی شود، سپس دوربین را بدون اینکه تغییر وضعیت دهید پایین اورید تا خط آب کمتر از۲/۱ و بیشتر از ۳/۱ کادر افقی عکس را اشغال نماید و آسمان بقیه کادر را. یادتان باشد هیچگاه خط افق را در وسط کادر قرار ندهید.
بعضی دوربینها برای سادگی شبکهای افقی عمودی را روی مانیتور نشان می دهند. اگر دوربین شما چنین امکانی دارد استفاده از آن برای بالا بردن دقت و کاهش زمان مناسب است.
- هر چند تکنیکی که بالا شرح داده شده بود برای منظرهای مثل دریا مناسب است، ولی برای منظره یک آبگیر یا بندرگاه مناسب نیست. مثلا ساحل آبگیرها در آنطرف دریاچه قابل دیدن است و تشخیص سطح افقی در آنها مشکل است. در چنین شرایطی دنبال یک خط عمودی بگردید. در کادر عکس نگاه کنید و هر جا که یک خط عمودی یافتید کادر عکس را با آن نقطه تراز نمایید.
عکاسی از سوژههای عمودی مشکل تر است. ایجاد حالت پرسپکتیو توسط لنز دوربین میتواند کاملا گیج کننده باشد. میتوان به اجزاء عمودی در منظره توجه کرد و کادر را در اطراف آنها حرکت داد تا مطمئن شویم لبه عمودی کادر واقعا با خط عمودی موازی است. بخصوص عکاسی از مناظر شهرها مشکل است و برای تصمیم گیری درباره این که کدام خط واقعا عمودی است باید دقت بیشتری به کار برد. با تنظیم کادر بر روی نزدیکترین و بزرگترین ساختمان در کادر به احتمال زیاد بقیه ساختمانهای واقع در دوردست تصویر از تراز خارج خواهند شد. با یک نگاه کلی در تصویر میتوان از این اشتباه پرهیز کرد.
اگر باز هم تصویر کج به نظر میرسد باید زاویه دوربین را تغییر داد و یا حتی موقعیت عکاسی را عوض کرد.
▪ یک نکته:
بعضی مواقع مناظر خیابان از میان خیابان به بهترین وجه گرفته میشود، با گرفتن عکس از امتداد جاده پرسپکتیوی زیبا و طبیعی خواهیم داشت (البته به شرطی که قبل از تمام شدن عکاسی زیر چرخهای یک تریلی روی جاده پهن نشده باشید!!)
▪ از اجزاء شلوغ کننده در کادر پرهیز نمایید
اجزاء شلوغ کننده عکس به چند طریق ایجاد میشوند. این اجزاء ممکن است مردم، حیوانات یا اشیائی باشند که بطور ناخواسته در کادر قرار میگیرند و حتی ممکن است بخشی از سوژه را بپوشانند، عدم تناسب رنگی ایجاد نمایند و یا نامتناسب با سوژه و موضوع عکس باشند. بعضی از این مزاحمتها را براحتی میتوان کنترل نمود و بعضی را نمیتوان کاری کرد:
- توریستهای سرگردان، پیادهها، احشام یا خودروها:
کاری نمی توان کرد. باید صبر کنید (صبور باشید!) تا هر وقت دلشان خواست از کادر مورد نظر شما خارج شوند! میتوان با تغییر موقعیت یا نزدیکتر شدن به سوژه بعضی از اشیاء ساکن را از کادر خارج کرد یا با استفاده از زوم کردن یا بریدن کادر بعد از عکاسی مشکل را حل نمود.
- از اجزاء مزاحمی که خودتان ایجاد کرده اید دوری کنید:
خیلی از دوربین ها می توانند ساعت و تاریخ را روی عکس اضافه نمایند، تا جایی که برایتان لازم نیست از استفاده از آن خودداری نمایید. با اضافه کردن تاریخ و ساعت روی عکس چیزی به عکس شما اضافه نمی شود و حذف کامل آنها بعد از گرفتن عکس کاملا ممکن نیست. بعلاوه اطلاعات عکس در بخش متادیتا EXIF عکس ثبت می شود که نیاز استفاده از تاریخ و زمان بر روی عکس را از بین می برد.
● نقطه فوکوس
▪ نقطه فوکوس عکس بسیار مهم است:
- مطمئن شوید که فوکوس کامل روی سوژه انجام گردیده است:
معمولا باید سوژه مهمترین بخش تصویر بوده و نگاه بیننده به سمت آن کشیده شود، اما نیازی نیست که در مرکز عکس واقع باشد. با استفاده از قفل فوکوس کاری کنید که فوکوس بجای مرکز تصویر روی سوژه انجام شود. –سوژه را در میان کادر قرار دهید، فوکوس را روی سوژه انجام داده و دکمه شاتر را تا نیمه بفشارید، وقتی مستطیل میان مانیتور سبز شد فوکوس انجام شده و تا هنگامی که دکمه را رها نکنید فوکوس در همان وضعیت باقی میماند، اکنون کادر بندی مورد نظر را انجام داده و دکمه را تا آخر بفشارید تا عکس گرفته شود.
- پرتره:
روی چشمها فوکوس کنید، اگر دوربین زوم اپتیکال دارد برای کادر بندی سوژه از آن استفاده نمایید. اگر دوربین اولویت دیافراگم دارد، یک دیافراگم باز انتخاب نمایید تا پس زمینه سوژه مات شود و اگر ندارد ممکن است یک مد مخصوص پرتره داشته باشد. این مد بطور خودکار از یک دیافراگم باز استفاده مینماید. اگر تنها فلاشی که دارید همان فلاش سر خود دوربین است آنرا خاموش کنید و از نور یک پنجره یا نورهای غیر متمرکز محیط استفاده نمایید.
اگر فلاش تنها انتخاب شما برای نور است از قرار دادن سوژه در نزدیکی دیوار یا هر سطح تخت دیگر پرهیز نمایید، زیرا یک سایه خشن در کنار سوژه روی دیوار ایجاد میگردد که زیبا نیست.
هنگام کادر بندی برای امتداد نگاه سوژه جایی در کادر باقی بگذارید و همیشه دوربین را کمی به سمت پایین بگیرید که نواحی زیر بینی و چانه در عکس دیده نشود.
● سخن آخر:
همیشه به یاد داشته باشید، اول فکر کنید، بعد عکس بگیرید.
چند ثانیه فکر کردن در مورد عکسی که می خواهیم بگیریم مهمترین مرحله عکاسی است. خوبی دوربینهای دیجیتال این است که نمایی از عکس نهایی را در مانیتور می توان دید و خیلی راحتتر از دوربینهای معمولی در مورد نتیجه کار نظر داد.
-
اصول نگهدارى ابزار عکاسى
قبل از مطالعهٔ دقيق دفترچهٔ راهنماى دوربين و آشنايى کافى با طرز عمل آن دست به کار عکاسى نشويد. براى گرفتن بهترين نتيجه بايد امکانات هر دستگاه را کاملاً فرا گيريد.
دوربين خود را امانت ندهيد. در صورت مشاهدهٔ کوچکترين اختلال در کار يکى از قسمتها آن را بدون دستکارى به متخصص مطمئن بسپاريد و خود هيچوقت قسمتهاى مختلف دوربين مخصوصاً عدسى را باز نکنيد. از روغنکارى دوربين بپرهيزيد. اجزاء دوربين از کوچک تا بزرگ اساس مشترکى دارند و عمل و نتايج هر کدام نيز تقريباً يکسان است؛ اما بايد توجه داشت که طرز بکار انداختن همين وسيلههاى مشابه در دوربينهاى مختلف تفاوتهايى دارد و به علت ظرافت و دقت فراوانى که در ساختمان دوربينها بهکار مىرود، کوچکترين بىتوجهى ضايعات سنگينى بهبار خواهد آورد. مخصوصاً در دوربينهاى دقيق و گرانقيمت که ساختمان آنها پيچيدهتر است اين احتمال بيشتر وجود دارد.
نگهدارى عدسىها
پوشش ظريف و حساس عدسىها ممکن است به هنگام نظافت آسيب ببيند. براى پاک کردن عدسىها بهتر است از فوتک و برسهاى بسيار نرمى که مخصوص اين کار است، استفاده شود. کاغذهاى مخصوص نيز براى پاک کردن عدسىها وجود دارد که بىضررند.
درپوش عدسىها را جز در مواقع لازم بر نداريد. عدسىها را در معرض رطوبت و تابش مستقيم نور خورشيد قرار ندهيد. آنها را در کمال پاکيزگى نگهداريد؛ زيرا گردوغبار از وضوح تصوير مىکاهد و در نتيجه کنتراست آن را کم مىکند. از پارچهٔ جير براى پاک کردن عدسىها نبايد استفاده کرد، چون ممکن است باعث خراشيدگى عدسى شود. از بکار بردن هرگونه مايعى جداً خوددارى نماييد، حتى مايعاتى که براى اين کار ساخته شده باشند. چنانچه گردوغبار به داخل لنز راه يافته باشد، آن را شخصاً پاک نکنيد و از يک کارشناس مطمئن بخواهيد تا اينکار را انجام دهد.
ظهور لکههاى زرد در داخل لنز خبر از جدا شدن عدسىها مىدهد. اين وضع در نتيجهٔ زمين خوردن دوربين يا نرم شدن چسب ميان عدسىها پيش مىآيد. براى جلوگيرى از اين وضع، بايد از قرار دادن دوربين در جاى گرم خوددارى کرد و سرانجام اينکه لنزها را بايد از نور شديد و بخارهاى زيانآورى که از بيشتر مواد شيميايى متصاعد مىشود، محافظت نمود.
نگهدارى فيلمهاى رنگي
فيلم خام بايد در محل خشک و خنک نگهدارى شود. زيرا حرارت فيلم را خراب مىکند و رنگها را تغيير مىدهد. فيلم را بايد دو ساعت قبل از عکسبردارى در حرات عادى محيط قرار داد. پس از عکسبردارى نيز بايد در کوتاهترين زمان آن را ظاهر کرد. فيلم عکس گرفته شده سريعتر از فيلم عکسبردارى نشده کيفيت خود را از دست مىدهد.
عکس و فيلمهاى رنگى ظاهر شده نبايد زمان زيادى در مقابل تابش نور بمانند. زيرا رنگ خود را رفتهرفته از دست مىدهند. عکسهاى رنگى را در آلبوم و فيلمهاى رنگى را در قوطىهاى در بسته نگهدارى کنيد. اسلايدهاى خود را هرگز در يخچال قرار ندهيد زيرا رطوبت زيانبخشتر از گرما و خشکى است. حفظ اسلايدها از رطوبت و گرما را بايد با انتخاب قالبى شروع کنيد که اجازهٔ رسيدن هوا به فيلم را بدهد. البته اين قابها گردوغبار را بهخود راه مىدهند. قابهايى هم وجود دارند که نفوذناپذيرند. هنگام استفاده از آنها بايد دقت کرد رطوبت هوا زياد نباشد. اگر در تابستان، در مناطق مرطوب فيلمها را در قاب شيشهاى قرار مىدهيد، در اولين نمايش با پروژکتور قطرات آب ظاهر خواهد شد و به اين ترتيب فيلمها دچار خرابى خواهند شد. فيلمهاى رنگى را کافى است در پاکتهاى مخصوص، در محيطى خشک و خنک نگهدارى کنيد.
نگهدارى فيلترها
در نگهدارى فيلترهاى شيشهاى بايد دقت کافى بهعمل آورد. فيلترهاى شيشه رنگي، با نور تغيير رنگ نمىدهند. اما بايد احتياط کرد که خش بر ندارند و شفافيت خود را از دست ندهند. و بايد هميشه تميز و عارى از گردوغبار و اثر انگشت باشند.
فيلترهاى ژلاتينى با وجود تنوع زياد، چون شکننده هستند و زود خش برمىدارند و اثر انگشت از روى آنها پاک نمىشود و به سهولت گردوخاک مىگيرند، براى استفادهٔ آماتورى مناسب نيستند. در مواردى که مورد استفاده نيستند بايد درون جعبه يا محفظهٔ تيره محفوظ از نور نگهدارى شوند.
فيلترها بايد طورى روى عدسى سوار شوند که در حد امکان نزديک به سطح عدسى و در موازات آن باشند. پس از بستن فيلتر، آفتابگير (سايهبان) را فراموش نکنيد، چون در غيراينصورت نتيجهٔ دلخواه بهدست نمىآيد.
در هنگام خريد ----- دقت کنيد تا ساخت کارخانههاى معروف و معتبر باشند. بههرحال مىتوانيد آزمايشى را نيز انجام دهيد: حلقهٔ ----- را ميان دو انگشت بگيريد و آن را به راست و چپ، بالا و پايين متمايل کنيد و همينطور حرکت دايرهآى بدهيد. هيچگونه ناصافى و ناهموارى در سطح آن نبايد بهچشم بخورد. يک ----- معيوب، ارزش دوربين و عدسى را هم از بين خواهد برد.
-
انواع دوربين
دوربينهايى که اندازۀ نگاتيو آنها ۱۲٭۹ سانتىمتر يا بزرگتر است
فيلم اين دوربينها بهشکل نوار نيست و براى هر عکسبردارى از يک قطعه فيلم بريدهشده استفاده مىشود. به اين فيلمها فيلم تخت گفته مىشود. مزيت اين دوربينها بزرگى نگاتيو آنهاست که از طرفى روتوشهاى دقيق و خوب را ممکن مىسازد و از طرفى امکان استفاده از آگرانديسمانهاى بسيار بزرگ را با بالاترين کيفيت فراهم مىکند.
در نوع ديگرى از اين دوربينها، بخش اصلى (اثرکثيو، فانوس و فيلم) روى يک محور يا ريل يا لوله قرار دارند.
دوربينهايى که اندازۀ نگاتيو آنها ۶٭۶ سانتىمتر است
در اين دوربينها از فيلمهايى استفاده مىشود که عرض آنها ۶ سانتىمتر است و هميشه همراه با حفاظى است از نوار کاغذى سياه که روى قرقره پيچانده شده است. هر حلقه فيلم مىتواند ۱۲ عکس ۶٭۶ سانتىمتر بگيرد.
اين نوع فيلم را ”فيلم ۱۲۰“ مىگويند. يک نوع ديگر آن که طولش بيشتر و به اندازۀ ۲۴ عکس است ”فيلم ۲۲۰“ گفته مىشود. علاوه بر اين، دوربينهاى ديگرى نيز وجود دارد که آنها هم از فيلم ۱۲۰ استفاده مىکنند ولى ابعاد و تعداد تصاوير آنها متفاوت است. در اين فيلمها هميشه عرض فيلمها ۶ سانتىمتر است. امتياز اين گروه نيز بزرگى اندازۀ نگاتيو آنهاست که امکان آگرانديسمانهاى بزرگتر را با کفيفت بهتر فراهم مىآورد.
دوربينهاى ۳۵ ميلىمترى
در تمام دوربينهاى اين گروه از فيلمهايى که در ابتدا براى فيلمبردارى ساخته مىشده استفاده مىشود. اين فيلمها که در دو کنار آنها سوراخهاى منظمى وجود دارد، ۳۵ ميلىمترى عرض دارند و عکسى که روى آنها گرفته مىشود معمولاً به ابعاد ۳۶٭۲۴ ميلىمتر است.
نگاتيو اين دوربينها روى فيلمى با عرض ۳۵ ميلىمتر تهيه مىشود و ابعاد تصوير آنها ۲۴٭۱۸ يا ۳۶٭۲۴ ميلىمتر است و در داخل کاستهايى است که در واقع يک ”ماسورۀ“ فلزى است و با عدد ۱۳۵ از آنها نام مىبرند. وقتى فيلم از کاست خارج شد هيچگونه حفاظى در مقابل نور ندارد. از اينرو در پايان عکسبردارى بايد آن را دوباره به داخل کاست برگرداند و سپس در دوربين را باز کرد.
فيلمهاى ۳۵ ميلىمترى در سه اندازۀ ۱۲، ۲۴ و ۳۶ عکسى بفروش مىرسند. دوربينهاى ۳۵ ميلىمترى بهعلت کوچکى حجم و سبکى وزن براى عکسبردارى سريع و زياد مناسبترند. اين دستگاهها چنان گسترشى در دنيا پيدا کردهاند که نسبت به انواع قبلى بسيار متنوعترند و هر سال تعداد زيادى نيز به سازندگان آنها افزوده مىشود.
دوربينهاى رفلکسى يا انعکاسى
در بعضى دوربينها براى ديدن موضوع و يافتن کادر مناسب از يک پنجرۀ ساده استفاده مىشود که در آن چشم مستقيماً موضوع را مىبيند. در بعضى دوربينهاى ديگر در پشت عدسي، آيينهاى وجود دارد که تصوير پس از برخورد با آن منعکس مىشود و بر روى يک شيشهٔ مات مىافتد. به اين دوربينها رفلکس يا انعکاسى مىگويند که بر دو نوع هستند:
رفلکس با دو عدسى
در اين دوربينها بدنه از دو اتاقک کاملاً مجزا تشکيل يافته که هر يک داراى عدسى جدا ولى مشابهى است؛ يکى براى انعکاس تصوير بر روى شيشهٔ مات و ديگرى براى گرفتن عکس
رفلکس تک عدسى
در اين نوع دوربين هر دو عمل با عدسى واحدى انجام مىگيرد. اين نوع بيشتر در دوربينهاى ۳۵ ميلىمترى وجود دارند و عدسىهاى قابل تعويض دارند. در حال حاضر بيشتر دوربينهايى که در دنيا ساخته مىشود از اين نوع است.
-
وسایل عکاسی
دوربين عکاسى
دانشمندان نخستين بار در جعبهٔ تاريک بود که موفق به ديدن تصوير شدند و براى ثبت و ضبط آن کوشيدند. جعبه تاريک محفظهاى است که يک سمت آن سوراخ ريزى دارد که نور را به داخل جعبه هدايت مىکند. شعاعهاى نور وقتى به ديوارهٔ انتهاى جعبه که روبروى سوراخ است، مىتابند، تصوير معکوسى تشکيل مىشود.
دوربين در آغاز چيزى نبود جز همين اتاق تاريک و بهتدريج پيچيدهتر و کاملتر شد. امروزه دوربين دستگاهى است مکانيکى - الکترونيکى که عمل کنترل و تنظيم نور را انجام مىدهد. تمام دوربينهاى مختلفى که امروزه در دسترس همگان قرار دارد در اساس با هم مشابه هستند. دوربينهاى عکاسى در واقع شبيه چشم انسان کار مىکند. در سالهاى اخير در ساختمان دوربين پيشرفتهاى زيادى حاصل شده است.
-
فيلمها
کارکرد فيلمهاى امروزى با فيلمهاى عکاسى در قرن نوزدهم شباهت زيادى دارد. نور بهوسيلهٔ بلورهاى ريزى بهنام برومور نقره که معمولاً اندکى يدورنقره هم در آن موجود است، ضبط مىشود. اين بلورها در قشرى از ژلاتين شفاف که از پوست و استخوان حيوانات بدست مىآيد، قرار دارند. اين قسمت که امولسيون يا لايهٔ حساس گفته مىشود، بهصورت ورقهٔ نازکى روى قشرى از مواد پلاستيکى که نگهدارندهٔ آن است، کشيده شده است.
فيلمها يا سياه و سفيد هستند يا رنگى و فيلمهاى رنگى يا نگاتيفند يا پوزتيف (اسلايد).
درجهبندى فيلمها براساس ميزان سرعت يا حساسيت فيلم است. هر چه حساسيت فيلم بيشتر باشد (asa)، دانههاى نقره درشتتر است؛ در نتيجه وقتى عکس بزرگ شود، دانههاى درشت چاپ مىشوند و هر چه حساسيت کمتر باشد، مثلاً ۲۵asa ، دانهها ريزترند. در درجهٔ بالاى Asa (معيار مؤسسه استاندارد امريکا)، عکاس مىتواند در نور کمتر عکس بگيرد.
فيلم کند درجه حساسيت ۲۵ تا ۵۰ Asa دارد؛ فيلم متوسط ۱۰۰asa تا ۲۰۰ دارد و در فيلم سريع حساسيت ۴۰۰ تا ۱۲۵۰ Asa است. بسته به نياز عکاس اين فيلمها کاربرد پيدا مىکنند.
فيلمهاى سياه و سفيد
هر فيلمى داراى اين خواص است: سرعت که ويژگى مهم فيلم است؛ دانهبندى و قدرت تفکيک، حساسيت در برابر رنگها، دامنهٔ عمل و کنتراست.
روى جعبهٔ فيلم تنها سرعت و اندازه فيلم نوشته مىشود. اما قدرت تفکيک، دامنهٔ عمل و کنتراست فيلم هم به سرعت فيلم بستگى دارد.
هرچه فيلم کندتر باشد قدرت تفکيک بيشترى دارد. سرعت، دانهبندى و قدرت تفکيک ويژگىهايى است که ارتباط متقابل باهم دارند.
هرقدر موضوع داراى کنتراست کمترى باشد، دامنهٔ عمل فيلم وسيعتر خواهد بود و بالعکس. اکثر فيلمهاى سياه و سيد پانکروماتيک هستند. يعنى نسبت به تمامى رنگهاى قابل رؤيت و نيز اشعه ماوراءبنفش حساس مىباشند. ويژگى فيلمهاى داراى حساسيت متوسط و کم (تا حدود Asa۶۴) گرين بسيار ريز و تضاد سايه روشن زياد آنهاست.
فيلمهايى که حساسيت آنها بين ۱۰۰ تا ۲۰۰ Asa باشد، استفاده رايجى دارند. با توجه به حساسيت اين فيلمها عکسبردارى در شرايط مختلف بهراحتى امکانپذير است و اندازههاى دانههاى امولسيون آن (گرين) نيز مناسب است و حتى براى بزرگنمايى نيز نتيجهٔ خوبى بدست مىدهد. فيلمهاى با Asa۴۰۰ (سريع يا حساس) نيز امروزه به دليل دقت در ساختار، انعطافپذيرى و نتيجه مطلوب کاربرد زيادى دارند.
فيلمهاى رنگى
فيلمهاى رنگى معمولاً در دو نوع ساخته مىشوند: فيلمهاى براى نور روز يا نور طبيعى و فيلمهاى براى نور مصنوعى يا نور چراغ.
در دوربينهاى کوچک و متوسط که از فيلمهاى حلقهاى استفاده مىشود، اين امکان وجود ندارد و بايد با استفاده از ----- مخصوص در هر موقعيت اين امکان را بوجود آورد.
فيلمهاى رنگى نگاتيو
رنگهاى تصويرى که در روى اين فيلمها ظاهر مىشود برعکس رنگهاى موضوع است. سياهىها سفيد و سفيدىها سياه، سبزها ارغوانى و آبىها زرد و سرخها فيروزهاى خواهد بود. وقتى از اين نگاتيو روى کاغذ حساس رنگى چاپ مىکنيم، رنگها دوباره معکوس مىشوند و رنگ اصلى موضوع پديدار مىشود.
فيلمهاى رنگى پوزيتيوا (اسلايد)
اين فيلمها را برگردان (ريورسال) مىگويند. زيرا در موقع ظهور از نگاتيو به وضع پوزيتيو برمىگردند. فيلمهاى رنگى پوزيتيو يا فيلم اسلايد را بايد بعد از ظهور بريد و عکسها را تکتک در قاب گذاشت تا براى نشان دادن با پروژکتور آماده شود.از اسلايدها به دو روش مىتوان عکس رنگى تهيه کرد:
۱. چاپ مستقيم روى کاغذهاى برگردان.
۲. تهيهٔ نگاتيو رنگى از آن و چاپ به روش نگاتيو - پوزيتيو.
فيلمهاى رنگى قبل از گرفتن عکس و بعد از آن نياز به نگهدارى و مراقبت دارد. فيلم خام بايد در جاى خشک و خنگ نگهدارى شود و دو ساعت پيش از عکسبردارى در حرارت عادى محيط قرار گيرد. پس از عکسبردارى نيز در اولين زمان ممکن ظاهر شود.
-
فيلترها
چشم انسان در برابر رنگهاى مختلف داراى حساسيتهاى متفاوت است و آنها را با روشنىهاى کم و زياد احساس مىکند. در عکاسى سياه و سفيد رنگهاى گوناگون به خاکسترىهاى روشن و تيره تبديل مىشود. در ساخت فيلمها تلاش مىشود که ارزش برابر با اصل رنگها حفظ شود؛ اما گاهى اختلافهايى ديده مىشود. مخصوصاً در رنگ آبى که تبديل به خاکسترى خيلى روشن و گاهى سفيد مىشود. هرگونه تغييرى در شرايط نورى موجب تغيير رفتار امولسيون فيلم شده و نتايج متفاوتى ببار مىآورد. در اين موارد فيلترها مىتوانند راهحل مناسبى براى رفع اين نقيصه باشند و حاصل کار عکاسى را بهبود بخشند. علاوه بر اين جلوههاى ويژهٔ مختلفى را مىتوان با استفاده از فيلترهايى که بهطور ويژه براى اين کار طراحى شدهاند بدست آورد.
فيلترها اين امکان را فراهم مىسازد تا نور مشخص و انتخاب شدهآى از آن عبور کند؛ دوم اينکه ----- از عبور برخى از نورهاى مشخص و انتخابشده جلوگيرى مىکند. اما اين عبور و جذب نور بستگى به رنگ نور و نيز رنگ و نوع ----- خواهد داشت.
هر فيلترى داراى ضريب خاصى است که در نورسنجى بايد در نظر گرفته شود تا آن مقدار نورى که در موقع عبور از ----- جذب مىشود، جبران گردد. فيلترها هر چه تيرهتر باشد، ضريب آن بالاتر خواهد بود. طرز بکار بستن ----- به اين صورت است که سرعت فيلم مورد استفاده را به ضريب ----- بايد تقسيم کرد و حاصل تقسيم را بهعنوان سرعت فيلم، پايهٔ محاسبه قرار داد. فيلترها از سه ماده اصلى ساخته مىشوند: شيشه، ژلاتين و پلاستيک. بهترين ماده براى ساخت ----- شيشه است. فيلترهاى ژلاتينى نازک و انعطافپذيرند و فيلترهاى پلاستيکى محکم و بادواماند.
فيلترها را با استفاده از حروف، اعداد و اسم مشخص مىکنند.
به هر شکل ----- هنگامى مؤثر واقع مىشود که نورسنجى درست انجام شده باشد و ضريب ----- رعايت شده باشد.
-
فلاش
يک عکس خوب نياز به نور کافى و مؤثر دارد و اين انگيزه موجب ساخت فلاش شد. احتراق فلز منيزيم با ايجاد نورى خيرهکننده اولين گام در اين مسير بود.
بعدها بهجاى گرد منيزيم، آنرا بهشکل سيم نازکى در آوردند که پس از آتش گرفتن مىسوخت و نور سفيد و خيرهکنندهاى پخش مىکرد. و بعد سيمها را خيلى باريک کردند و داخل حبابى قرار دادند، مثل لامپهاى معمولى و با اتصال سيم به يک باترى معمولي، جرقهاى در نوک سيم ايجاد مىشد و سيم مشتعل شده و تارهاى منيزيم را فرا مىگرفت. همهٔ اين اعمال در مقابل چشم، تنها يک جرقه ديده ميشد. اين لامپها يک بار مصرفند.
در فلاشهاى امروزي، مقدار نورى که ساطع مىشود، از قبل اندازەگيرش شده و بايد هماهنگى دقيقى بين شاتر و فلاش وجود داشته باشد.
فلاشهاى الکترونيک: اين نوع فلاشها از سال ۱۹۴۵ م به بازار آمد. اين نوع فلاشها از محفظهاى پرگاز تشکيل شده که نور زيادى ساطع مىکند و هزاران عکس را مىتوان با آنها تهيه کرد. منبع تغذيهٔ اين فلاشها يا برق شهرى است يا باترى.
م- فتوفلاد: اين نور مصنوعى برخلاف فلاش که لحظهاى و موقت است، مىتواند بهطور مداوم و ساعتها صحنه را روشن کند. منبع اين نورها، برق شهرى است. عمولاً در پشت فلاشها، جدول تنظيم ميزان صحيح نوردهى با توجه به فاصلهٔ فلاش تا موضوع قيد شده است.
-
نورسنج
اختراع نورسنج بعد از دوربين عکاسى اتفاق افتاد. نورسنج اوليه يک پرتوسنج واين بود؛ که در آن يک تکهٔ کوچک کاغذ حساس در ميان ناحيههاى قياسى خاکسترى مايل به سبز مىچرخيد. که يکى براى نور خورشيد و ديگرى براى روشنايى کم ساخته شده بود. اين نورسنج بسيار دقيق بود.
نورسنج دستگاهى است که کمّيت نور را مىسنجد و برحسب قدرت فيلم، سرعت / دياگرام مناسب و قابل استفاده را نشان مىدهد.
در نورسنجهاى مستقل باترىدار،حساسيت خيلى زياد است؛ حتى در نورهاى ضعيفتر از يک لوکس نيز مىتوانند عمل نمايند. مزيت اين نورسنجها حساسيت زياد آنهاست و مشکل آنها تنها لزوم تعويض باترى است.
نوع ديگر نورسنجهاى مستقل، نورسنجهاى سِلِنيوم است که کاربرد کمترى نسبت به نورسنجهاى باترىدار دارد.
امروزه غالب دوربينها مجهز به سيستم نورسنجى خودکار هستند که در بدنهٔ دوربين قرار دارد و ميزان دقيق نوردهى را تشخيص مىدهند. نورسنجى در اين نوع هميشه به روش نور منعکس صورت مىگيرد که بعد از گذشتن از عدسى انجام مىشود. در دوربينهاى پيشرفتهتر، محاسبهٔ نور در کنارههاى تصوير نيز انجام مىشود. در دفترچهٔ راهنماى دوربينها معمولاً توضيحات مفصلى راجع به طرز استفاده از نورسنج نوشته شده که بايد مورد توجه قرار گيرد. اين نوع نورسنجها به نورسنجى از داخل عدسى معروفند. نحوهٔ کار اين نورسنجها به اين ترتيب است که نور منعکس شده از صحنه را دريافت مىکنند و براساس يک تن مايهٔ خاکسترى رنگ متوسط براى عکس نهايي، درجاتى را مشخص مىکنند.
نورسنجى يکى از عوامل مهم در هنر عکاسى است. دستگاههايى که مجهز به نورسنج داخلى هستند با انتخاب يک عامل، عامل دوم را تنظيم مىنمايند. فرضاً اگر دياگرام قبلاً انتخاب شود، دستگاه نورسنج، سرعت شاتر را تنظيم مىکند.
در گذشته نورسنجهاى مستقل بکار مىرفتند ولى امروز حتى بعضى از دستگاههاى عکاسى حرفهاى نيز مجهز به نورسنج داخلى هستند. اما عکاسان حرفهاى ترجيح مىدهند که وقتى از دستگاههاى بزرگ استفاده مىکنند از نورسنج جداگانه استفاده کنند.
هنگامىکه از تلاش الکترونيک بهعنوان منبع نور در عکاسى استفاده مىشود، با عاملى بهنام عدد راهنما سروکار خواهد بود که اين عدد براى هر فلاش با در نظر گرفتن حساسيت فيلم مورد استفاده داراى مقدار ثابتى است. اين اعداد توسط کارخانه سازنده دستگاه فلاش بهصورت جدول در اختيار مصرفکنندگان قرار مىگيرد و با يک روش ساده، بهکمک اين عدد و يک عمل تقسيم، ديافراگم مورد لزوم بهدست مىآيد.