كانههاي مس:
مس در ساختمان بلورين 250 كاني مينشيند ولي تنها شماري اندك از آنها از نقطهنظر اقتصادي اهميت دارند. از اين ميان، شماري از كانيها كه فراوانترين كانههاي اصلي مس ميباشند، از اهميت ويژه برخوردارند. همانند: كالكوپيريت CuFeS2، كالكوسيت Cu2S، كوولين CuS، بورنيت Cu5FeS4، مس طبيعي Native Copper، مالاكيت Cu2(CO3)(OH)2 و آزوريت Cu3
(CO3)2(OH)2.
برخي ديگر از كانيهاي مس گرچه فراوانند ولي به صورت كانه يا عنصر جنبي در فرآوري و استخراج بدست ميآيند. همانند تترائدريت Cu12Sb4S13، آنارژيت Cu3AsS4 و بورنونيت CuPbSbS3.
در فرآيند پيدايش، اكسيداسيون و انباشتگي دوبارهي مس كانيهاي مس نظم خاصي ميگيرند. بهگونهاي كه وجود يك كاني ميتواند مبين وقوع يكي از پديدهها در زون خاص باشد. كانيهاي زون هيپوژن شامل: كالكوپيريت، بورنيت، تترائدريت، بورنونيت، بورونيت و انارژيت بوده كه عوامل دروني، فشار و دما سبب پيدايش آنها ميشود. كانههاي زون سوپرژن از محلولهاي حاصل از شستشوي كانههاي هيپوژن بدست ميآيند. اين كانيها عبارتند از كالكوسيت، كووليت و بورنيت. كانههاي زون اكسيدي بر اثر اكسيداسيون كانيهاي زون هيپوژن و زون سوپرژن به وجود ميآيند. اين كانيها عبارتند از مالاكيت، آزوريت، كوپريت، تنوريت، مس طبيعي و كريزوكولا.
لازم بهذكر است بعضي از كانيها هم ميتوانند به زون هيپوژن و هم به زون سوپرژن متعلق باشند مثل كالكوسيت و بورنيت (خوئي و همكاران، 1378).
1- ذخاير مس پورفيري:
اين ذخاير، كانسارهاي استوكورك تا افشان بزرگ و عيار پايين مس هستند كه ممكن است دربردارندهي مقادير ناچيز اما قابل بازيافت موليبدن، طلا و نقره نيز باشند. اين ذخاير معمولاً كانسارهاي مس - موليبدن- يا مس - طلا هستند. ارزش اين كانسارهاي تابعي از روشهاي معدنكاري حجيم، اعم از روباز و يا درصورت زيرزميني بودن، استخراج بلوكي است. بيشتر اين كانسارها داراي 0.4 تا 1% مس و تناژي تا 1000 ميليون تن هستند.
عيار و تناژ يك ذخيره، مقدار كل فلز ذخيره را مشخص ميكند، اما افت پياپي قيمت مس سبب شده تا در سالهاي اخير به عيار اهميت بيشتري داده شود.
استخراج انتخابي در اين معادن، امري ناممكن است و سنگ ميزبان، استوكورك و افشان بايد يكجا استخراج شود و از اين راه برخي از بزرگترين حفرههاي ساخت بشر در پوستهي زمين ايجاد شده است. يك كانسار نمونهي مس پورفيري، تودهي نفوذي مركب، استوانهاي و استوكمانندي است كه رخنموني كشيده يا نامنظم با ابعادي در حدود 2×1.5 كيلومتر دارد و اغلب، سنگهايي متوسطدانه با بافتي همساندانه آن را دربرميگيرد. بخش مركزي تودهي نفوذي كه بخش پورفيري آن است، داراي بافت پورفيري است كه به يك دورهي سردشدگي سريع اشاره دارد و منجر به تشكيل زمينهي ريزدانه در سنگ ميشود (مر و همكاران، 1379).