Metal Gear Solid 3: Snake Eater
سری بازی های MGS بدون شک یکی از بزرگترین بازی های تاریخ می باشند ... بازیی که طرفداران و دوستداران بسیاری در گوشه و كنار جهان داشته و با ویژگی ها و نوآوری های بسیار جالب خود ، بازگشته است تا همچنان در حکم یک اسطوره برای بازیکنان باقی مانده و رضایت آنان را جلب نماید...
توسعه دهنده :KCEJ
ناشر :Konami
سبك :اكشن
تاريخ انتشار :2004/11/17
كنترل: 8
گرافيك: 9
صدا و موزيك : 10
داستان : 10
هيجان : 9
9.2 امتياز كلي
بسيار عالی
در سال 1987 جواني 24 ساله شروع به ساخت بازيي در سبكي نوين كرد كه هم اینک همان بازي كوچك تبديل به بازیی بزرگ و بی نظیر شده است. سازنده این بازی كسي نبود جز Hideo Kojima و آن بازي نیز Metal Gear solid بود. سري بازي های MGS بدون شك يكي از بزرگترين بازيهاي تاريخ می باشند. كمتر بازيی يافت مي شود كه چنين محبوبيتي بين طرفدارانش داشته باشد. در نهايت آخرين شاهكار Hideo Kojima هم پا به عرصه جهاني گذاشت و بعد از سالها انتظار طرفدارانش را راضي كرد. قبل از اينكه بررسی بازی را آغاز کنیم ، بهتر است نگاهی گذرا به تاریخچه آن داشته باشيم. حدود 17 سال پيش زمانی كه يك بازي سه بعدي مثل يك رويا بود. بازيی در تاريخ 12 جولاي 1987 بر روي سيستمهاي MSX2 عرضه شد. بازي به سبكي نوین به نام Stealth ساخته شده بود. در اين سبك شما دشمنان را باید بدون آنکه کسی متوجه بشود کشته و ماموریت های خود را به صورتی کاملا مخفیانه به انجام مي رسانديد. سه سال بعد يعني در 19 جولاي 1990 نسخه بعدی بازی عرضه شد. اين بازي داراي گرافیک دو بعدی و Game play خوبي بود و در عین حال آخرين بازي Koanmi بر روي MSX2 بود و بعد از آن MGS به يك خواب طولاني فرو رفت و كم كم در حال پاک شدن از ذهن ها بود. اما این بازی بزرگ در 8 سپتامبر 1998 با نام Metal Gear Solid بر روي كنسول Play Station مجددا روانه بازار شد. اما اين بار بازي نسبت به قبل پيشرفتهاي چشم گيري كرده بود كه می توان مهمترین این پیشرفت ها را در گرافیک و خط داستانی بازی دانست. بعد از گذشت يك سال نسخه اضافه شونده با كمي تغييرات در اختیار عموم قرار گرفت كه VR Mission در آن گنجانده شده بود.
در سال 2001 نسخه Metal Gear Solid 2 : Sons of Liberty برای كنسول PS2 روانه بازار شد كه با اطمینان کامل می توان گفت که شاهد یک شاهکار بی نظیر و اسطوره اي ماندگار در دنیای بازی ها بودیم. بازی داراي گرافيك خوب و داستان بسیار قویی بود و توجه به کوچک ترین جزییات بازی آن را به یک افسانه تبدیل کرد.
اما اکنون نوبت آن است كه درباره ي داستان بازی توضیحاتی بدهم. داستان در مورد رباتی بزرگ و به عبارتی سلاحی براي فتح جهان می باشد و تمام تلاش Solid Snake از همان آغاز کار در جهت نابودی اين سلاح بود و تلاش او تا نسخه دوم ادامه پیدا کرد تا اینکه در نسخه سوم اتفاقاتی به شرح زیر رخ داد :
خط داستاني MGS 3 ديگر در عصر حاضر نيست بلكه به زمان جنگ سرد يعني بعد از جنگ جهاني دوم در سال 1964 بازگشته است. داستان بازي درباره جنگ سرد بين ابر قدرت هاي آن زمان ، آمريكا و شوروي است. Sokolov دانشمندي روسي است. او سلاحی براي پايان دادن جنگ سرد طراحي می کند اما این سلاح دزديده مي شود و در این بین Snake ماموریت پیدا می کند تا این دانشمند را در عمليات Virtual نجات دهد اما در موقعي كه او را نجات می دهد و قصد برگرداندن او به آمريكا را دارد The Boss يعني رييس سابق Snake به او و كشورش خيانت کرده و به شوروي مي پيوندد و باعث شكست Snake در بازگرداندن Sokolov مي شود و ادامه داستان که بهتر است در موردش توضیح ندهیم تا جذابیت و زیبایی خود را برای کسانی که این بازی را انجام نداده اند ، حفظ كند.
شاید اولین مساله ای كه باعث حیرت شما شود محيط زيباي جنگل است كه نشان از تلاش های بی وقفه تيم سازنده بازي دارد که کار خود را به صورت کاملا ماهرانه انجام داده و جزییات را به خوبی به نمایش درآورده اند. به عنوان مثال شما در جنگل دایما با حیواناتی که حرکت می کنند ، درختانی با شاخ و برگهاي بلند و زيبا ، آواز پرندگان و بسياري از مسایل دیگر كه محيط جنگل را پيش روي شما بازسازي مي كنند ، مواجه خواهید شد. به هر حال می توان گفت که بازی دارای گرافیک نسبتا خوب و قابل قبولی است و در این زمینه سازندگان موفقیت های لازم را کسب کرده اند.
حال بهتر است کمی هم درباره دوربين بازي صحبت كنيم كه همانند نسخه پيشين به شكل سوم شخص مي باشد و شما كنترل چندان زيادي بر روي زاويه چرخش دوربين نداريد و دوربين خود با توجه به مكاني كه در آن قرار داريد به صورت خودكار حركت مي كند اما در بعضي مكان ها اين چرخش خودكار پاسخگو نبوده و مشكلاتي در زمينه مشاهده محيط اطراف و به خصوص روبرو پديد مي آورد كه علت اصلي بروز چنين مشكلي را مي توان وسعت و گستردگي قابل توجه و حيرت آور محيط موجود در اين بازي دانست.
كنترل بازی نسبت به نسخه پيشين دارای افت بسیار بالایی بوده اما با این وجود داراي یکی از روان ترین کنترل بازيهاي موجود بر روي كنسول PS2 است. يكي از نكات جالب توجه و جديد افزوده شده سيستم مبارزه اي CQC مي باشد كه لذت و هيجان بازي را چند برابر مي كند. با استفاده از اين سيستم مي توانيد سربازها را خلع سلاح كنيد يا از پشت آنها را بگيريد و حتی در حين گرفتن سربازها به عنوان گروگان ، تير اندازي كنيد. قابليت ديگر بازجويي و كسب اطلاعات از سربازاني است كه به گروگان گرفته ايد.
سري بازي های MGS هميشه داراي ابتكار و نوآوري هايي بوده اند كه در اين نسخه نيز اين مهم فراموش نشده و شما توانایی استتار در مكان هاي جنگي را تجربه مي كنيد. سيستم استتار ، بازی را از آنچه که می باشد واقع گرایانه تر به نمایش در می آورد. شما داراي چندين لباس و رنگهايي براي پوشش صورت هستید مثلا در شب بايد رنگ صورت خود را سياه کرده و لباس تيره برتن كنيد يا در ميان علف ها بايد براي بالا بردن درصد استتار كه در گوشه سمت راست بالاي تصوير نمايش داده مي شود ، لباسي همرنگ محيط انتخاب كنيد. نکته جالب دیگر درمان و بهبود وضعیت جسمی می باشد. در بازي چندين آسيب وجود دارد كه از آن جمله می توان به سوختگي ، جراحات ، زخم گلوله ، نيش سمي حيوانات و مسموميت غذايي اشاره نمود و شما برای هر کدام از این صدمات باید درمان های ویژه ای را پیش بگیرید ، به عنوان مثال برای درمان سوختگي بايد ابتدا از پماد استفاده کرده و سپس با استفاده از باندهايي كه در اختيار داريد محل صدمه را بپوشانيد يا براي زخمهاي گلوله بايد با چاقو گلوله را از بدن خارج کرده و سپس ضد عفوني کرده و در نهایت از باند استفاده کنید.
سومين ابتكار بازی را مي توان در شكار حیوانات دانست. اين روش زمانی کاربرد دارد كه Stamina شما كم شده باشد. پس بهتر است قبل از آنکه در مورد شکار حیوانات توضیحاتی بدهيم در مورد سيستم Stamina صحبت کنيم. در زير درجه سلامتی شما خطي وجود دارد که به عنوان قدرت و نفس Stamina شناخته می شود. اين خط زمانی كم مي شود كه شما شنا كرده باشید ، مدت زماني طولانی گرسنه مانده باشید و يا زياد دویده و فعالیت کرده باشید. در واقع کم شدن Stamina شما باعث می شود تا نتوانيد خوب تيراندازي و نشانه گيري كنيد. براي پر كردن Stamina مي توانيد حيواناتي مانند مار ، خرگوش ، پرنده و غورباقه شكار كنيد و آنها را بخورید. اما نکته جالبی که در این بخش به چشم می خورد این است که بعضي از غذاها سمي بوده و يا با نگاه داشتن زياد آنها در كوله پشتي فاسد می شوند كه در نهايت باعث ايجاد مسموميت غذايي مي شود.
دیگر تغيير عمده در بازي محدودیت در حمل اسلحه مي باشد و شما بايد سلاح ها و تجهيزات اضافي را در كوله پشتي گذاشته و هنگامی كه ضرورت استفاده از آنها پيش مي آيد ، وسيله مورد نظر را از کوله پشتی خارج كرده و خود را با آن مجهز كنيد. البته هر یک از وسایل داراي وزن به خصوصی هستند كه اگر وزن آنها زياد شود در سرعت شما نيز اثر گذاشته و باعث كندي حركت مي شوند.
یکی از بخش های جذاب را می توان در مبارزه با رييس هاي بازي دانست و زيباترين آنها را مي توان در مبارزه با پير سرباز تك تيرانداز يعني The End شمرد كه اين مبارزه در محوطه اي بسيار وسيع به وقوع مي پيوندد. این نسخه از بازی از نظر طراحی شخصیت ها نسبت به نسخه قبل تغییر نکرده و بيشترين تلاش سازندگان بر روی طراحی شش شخصيت اصلي يعني Snake ،Eva ،Volgin ،Ocelot ،The Boss و Sokolov انجام شده است و هریک از این شخصیت ها دارای ویژگی های خاص خود هستند.
يكي از اشكالات عمده سري بازي های MGS را می توان در طولاني بودن مكالمات راديويي و صحنه ها دانست كه البته صحنه هاي ميان بازي هر كدام به ياد ماندني بوده اما گاهی اوقات براي بازيكن مشتاق به ادامه بازي كسل کننده خواهد بود.
روند بازي بسيار عالي و بدون نقص است و به هیچ وجه خسته كننده نمي باشد. شايد اين مهم را مديون محيط متنوع جنگل باشیم به طوري كه عمليات Virtual بيشتر جنبه آشنايي با بازي و مقدماتي را دارند و عمليات Snake Eater را مي توان عملیات اصلی شمرد. شايد جذاب ترین لحظات بازي را زمانی دانست كه قصد نابودي سلاح اتمي دشمن يعني تانك Shagohod را داريد و بعد از آن ، فرار جالب شما آغاز می شود. فرار با يك موتور در حالي كه Snake تير اندازي و Eva آن را كنترل می کند.
در بازی علاوه بر تمام صحنه های خشونت آمیز ، صحنه هایی همچون عشق Snake به The Boss و یا علاقه Eva به Snake نیز به تصویر کشیده شده اند. موزيك و افكت هاي صوتي حاكم بر بازي در سطح موفق و قابل قبولي قرار دارند. موزيك هاي بازي توسط دو آهنگ ساز مشهور به نام هايHarry Greason William و Norihiko Hibino ساخته شده اند و ما شاهد موزیک های بی نظیر ، فراوان و متنوعی در بازی هستيم. صداگزاري شخصيت ها بي عيب و نقص بوده و كاملا مطابق با حالات فيزيكي آنها مي باشد.
هوش مصنوعي نيز نسبت به نسخه قبل از پیشرفت خوبي بهره مند مي باشد. سربازها برای شما بیش از پیش دردسر ساز خواهند بود و در حالي كه شما قصد نشانه گيري و شليك به سويشان را دارید ، آنها با تغيير مكان تمركز شما را به هم می زنند و يا موقع پرتاب نارنجك برای آنکه صدمه نبینند بر روی زمین دراز كشيده و سنگر مي گيرند و يا در جنگ هاي تن به تن از چاقو استفاده مي كنند.
مدت زمان اتمام بازي طولاني تر شده و براي به اتمام رساندن آن بايد مراحل سخت و دشواري را پشت سر بگذاريد. در پایان بازي نیز رتبه هايي نسبت به عملكرد شما در طول مراحل مختلف داده می شود که شامل پنجاه رتبه می باشد.
اما يك بخش جدا از بازي Snake VS Monkey است كه شخصيت ما در جنگل به شكار ميمون هاي كارتوني و بامزه مي رود كه يك ركورد گيري مي تواند باشد. جالب است بدانید که شما در بازي مي توانيد با دوربين عكاسي عكس گرفته و در گالری تصاویر خود ذخیره کنید.
در مجموع Metal Gear Solid 3: Snake Eater را می توان بازیی به یاد ماندنی که از خط داستانی بسیار قویی بهره می برد ، دانست. انجام این بازی را به تمام شما دوستداران بازی های اين سبك توصیه می کنیم.
5 پيوست (پيوستها)
Metal Gear solid 3: Snake Eater
در جريان جوايز فرش قرمز وقتي تام هنکس به عنوان بهترين بازيگر نقش فيلم Green line مسير سبز معرفي شد او يک جمله بسيار زيبايي گفت گفت که روزي خواهد رسيد شخصيت هاي مجازي جاي خود رو در قلب ها به جاي شخصيت هاي واقعي خواهند گرفت شايد اون موقع کمتر کسي به اين خط جمله تام توجه کرد ولي امروزه به واقع مي توان اين موضوع رو درک کرد و حتي لمس کرد......
MGS3 نميتونم براي اين بازي مطلب بنويسم نميشه کلمات رو کنار هم گذاشت و جمله اي پديد اورد تا کوچکترين جزييات اين بازي رو به رخ بکشه همگي ناتوانند همه چيز ناتوان خواهد بود فقط تنها چيزي که مي تواند در مقابل اين اثر سر علم کند عشق خواهد بود عشق به بازي به داستان به شخصيت هاي مجازي به همه چيز به يک شخصيت به يک ابر قهرمان به برترين کلوني سرباز قرن 20 به بهترين برترين بي نظيرترين شخصيت و ان بيگ باس Big bass خواهد بود و فقط با يک قلب شکسته مي توان توصيفش کرد کوجيما در قسمت سوم وقتي کار را در بحراني ترين موقع ديد پا به عرصه گذاشت و دوباره کارگرداني بازي رو به عهده گرفت او قبل دست به کار شدن گفت که متفاوت ترين اثر از سري بازي هاي MG رو درست خواهد کرد (الان هم خودم شخصا تفاوت رو بين باقي سري ها حتي MGS4 ) درک ميکنم کوجيما به استاد هري گريسون نيز درباره موسيقي بازي صحبت کرد و از او درخواست کار روي موسيقي بازي رو داشت و استاد نيز گفت در صورتي موسيقي براي بازي درست خواهد کرد که تم و لوکيشن هاي بازي در منطقه هاي جنگلي باشد چون مدتها بود که نت هاي همچين محيطي رو در سرش پرورش ميداد تا اين که سرانجام کوجيما بازي رو کارگرداني کرد و دوباره اثري بينظير روانه بازار کرد
گيم پلي...:
چهار قسمت شماره دار سري MGS هر کدام داراي گيم پلي کاملا متفاوت اما اين قسمت به واقع يک نوع خاص گيم پلي رو در خودش داشت سبکي که حتي در قسمت چهارم بازي هم وجود نداشت اين بار ما رادار نداريم پس نميتونيم مثل قسمت هاي اول و دوم محل و موقعيت دشمن هامون رو زير نظر بگيريم و با توجه به حرکت انها حرکت کنيم ، تغييري که رادار داشته با چند سنسور جاي خود را تغيير داده اين بار ما ميتونيم در منو ايتم هاي خود سنسور هارو داشته باشيم اين سنسورها به صورت واقعي عمل ميکنن يعني هر گونه شي جاندار محيط را نشان ميده اما نه به صورت واضح که محلشون رو مشحخص کنيم سنسور راداري ما با هر دور گردش اشيا يا موجودات جاندار رو مشخص ميکنه امکان داره در لوکيشني که شما قرار داريد نزديک 20 تا موجود نشان بده پس همه اينها نشانگر وجود دشمن نميشن درواقع اين رادار مي تواند وجود يک موش مار پرنده خرگوش و غير... رو مشخص کنه اين رادار داراي شارز بوده و الستفاده زياد باعث ميشه که شارز تموم شده و از کار بيوفتد بنابراين بايد
به شارژ ان نيز توجه کرد مورد بعدي خط نوارهاي سلامتي خواهد بود يک موضوع کاملا خاص در MGS3 که هست اين بار يک نوار Stamina يا انرژي نيز به خط نوار سلامتي اضافه شده که قدرت بدني شمارو نشون ميده اين قدرت بدني شما رابطه مستقيمي با گيم پلي دارد زيرا که اگر با کمبود انرژي مواجه بشيد نه تنها ديد شما نسبت به محيط کمتر خواهد شد (زاويه ديد) بلکه قدرت حرکات شما نيز کاهش ميابد و اين تاثير گذار بر روي هدف گيري ،عکس عمل هاي سريع انتخاب هاي شما خواهد بود پس بايد به خوبي انرژي خود را تامين کنيد اما اين انرژي چگونه تامين مي شود اينجاست که به اون رادار موجود پي مي بريم و اين که چرا اون همه موجود رو نشان ميده ما براي تامين انرژي خود بايد از موجودات اطراف استفاده کنيد با خوردن قارچ ، اهو ،موش ،مار ، و غيره...انرژي رو تامين ميکنيد..سيستم دوربين متفاوت شده و اين بار کاورگيري هاي شما بسيار نزديک ديده مي شوند و و بايد با انالوگ سمت راست محيط رو مورد بررسي قرار بديد اما مهمترين اولويتي که فقط و فقط در اينت قسمت وجود دارد در المان مخفي شدن وجود تعامل با محيط هستش يک نوع اعداد به صورت درصد در گوشه سمت راست بالا وجود خواهند داشت که وضعيت تعامل شما رو با محيط نشان خواهد داد اما تعامل از چه مدل ؟ مثلا فرض کنيد در يک فضاي سرسبز هستيد که پر از چمن هستش اونجا بايد از ايتمهاي خود رفته و لباس خودتون رو از رنگ سبز يا چمني انتخاب کنيد و صورت خود را نيز سبز رنگ کنيد اين امکان در مکان هاي مختلف متفاوت هستش يا
مثلا اگر در يک مکان تاريک قرار داريد ميتونيد از لباس مشکلي استفاده کرده و صورت خود را اني سياه کنيد تمامي اين موارد بر روي در صد مورد نظر مشخص شده است و نشان مي دهد که شما تا چه حد تعمل مخفي کاري را رعايت کرديد مثلا اگر در محيطي درصد 10 درصد را نشان دهد مشخص هستش که شما اقدامات لازم رو انجام نداديد و با هر چه بالاتر رفتن رقم درصد نشان دهنده مي توان اميد داشت که شما نسبت به ديد خود از دشمنان در امان هستيد و مي توانيد در اسرع وقت کارهايي رو انجام دهيد باز مثل گذشته مخفي کاري وجود دارد داخل چمنها زير اب ، داخل تنه درخت ، پشت ديوار زير قوطي يا اويزان رو شاخه درخت در کنار يک مار بزرگ ! باز يک الويت مهم اينبار نه تنها بسته هاي سلامتي موجود هستش ما بايد به ترميم قسمت هاي اسيب ديده بدن نيز بپردازيم اين امکان وجود دارد که اسنيک بعد از يک درگيري با رجوع بع منو و سيستم امداد قسمت هاي اسيب ديده بدن خودش رو ترميم کند اين قسمت مانند يک راديولوژي بدن انسان و استخوانهايش را نشان ميدهد ومحل هاي اسيب ديده کاملا مشخش هستند دو نوع ايتم منو خواهيم داشت در چپ و راست سيستم چپي به کمک هاي اوليه تزريقي و راستي به کمک هاي سرپايي از جمله باند پماد، چاقو ،نخ ، ژل و غيره..که بايد با توجه به نوع اسيب ديدگي از انها استفاده کرد مثلا وقتي يک مار شما را نيشمي زند هيچ وقت از پماد يا باند و گاز استريل استفاده نميکنيم يک امپول پادزهر کفايت ميکند و به اين ترتيب باقي کارها...
مثل روال گذشته يک سيستم ديد اول شخص وجود دارد که مي توانيد در اکثرموارد از جمله تيراندازي از ان کاربرد کنيد چه بسا که موقع تيراندازي هدف گيري تا حدودي به صورت اتوماتيک انجام ميگيرد سلاح هاي متفاوتي وجود خواهند داشت + ايتمها و مواد گوناگوني که در سرتاسر مراحل بازي و در گوشه کنارها گنجانده شده اند ممکن مثل همه سري ها شما ابتدا داراي يک سلاح بيهوش کننده هستيد باز شما ميتونيد دشمن خواب رفته خودتون رو به دوش گرفته حمل کنيد و از ايتم ها يموجود در انها نيز بهره ببريد سيستم بيسيم عنصر جداناپذير دنياي متال گير که بايد هميشه با شما همراه باشد قدم به قدم با دوستان خود در ارتباط باشيد و به سخنان انها توجه کنيد تا بينهايت از بازي لذت ببريد
داستان....:
جنگ جهاني دوم تمام شده و ملت ها در کشو قوس هاي گفتگوهاي بعد جنگ هستند مثل گذشته جدال دو ابر قدرت جهاني روسيه و ايالات متحده امريکا جنگ سرد رخ داده و تهديدات پشت درهاي بسته همگي هر ان امکان وقوع جنگي ديگر را گواه ميدهد جنگ سرد جنگي خاموش اما واقعي که شايد براي عموم مردم يک کلمه بي مفهوم باشد و انسان هاي عادي از درک ان عاجز خواهند بود اما به واقع در ميان اين جنگ که نام سردترين رو به خود گرفته خطرناکترين افراد وجود دارند که که دست خوش قهرمانان بي نام و نشاني قرار ميگيرند که فقط و فقط يک يا دونفر از نام انها در اين جهان بي درو پيکر اگاهي دارند. يک دانشمند روسي با نام Sokolav سوکولاف توسط نيروهاي شوروي دزديده شده اين دانشمند به امريکا اعلام پناهندگي کرده بود و ايالات متحده در صدد بازگرداندن او اقدام ميکنه و برترين نيروي خودش رو به خاک روسيه ميفرسته اسم رمز عمليات snake ether خواهد بود و شخصيت اصلي بازي اسنيک (بيگ باس) که در طول بازي با نام اصليش يعني جک خواهد بود...
او توسط يک هواپيما با چتر داخل خاک روسيه فرود مياد و بعد از طي مراحل تست کد رمز که اسنيک هستش ماموريت خودشو شروع ميکنه اسنيک ساکالاف رو پيدا ميکنه و به او ميگه که از مامورين مخفي CIa و Zero هستش که براي نجات و برگرداندن او فرستاده شده در همان لحظه يک فرد مرموز بسيار جوان و جوياي نام سروکش پيدا ميشکه که استعداد بسيار زيادي در استفاده از اسلحه کمري خود دارد و بسيار سريع هستش او کسي نيست جز Ocelat Rovelver اسلات با اسنيک درگير ميشه ولي از او شکست ميخوره و اسنيک سريع محل رو ترک ميکنه در راه بازگشت به هنگام عبور از روي يک پل چوبي بسيار خطرناک او با Boss روبرو ميشه (فرض کنيد صحنه روبرو شدن يک استاد با يک شاگرد يک دلداده با يک معشوقه) که چشمانشان هر دو خير از غم و اندوه ميزند...
Boss در مقابل اسنيک قرار ميگيره و بيان ميکنه که ديگه جز گروه ايالات متحده امريکا نيست و به روسيه پيوسته در واقع او از ابتدا مامور مخفي بوده که در سازمان Zero فعاليت داشته طي يک درگيري اسنيک مشاهده ميکنه که سوکولوف توسط يک تعداد بسيار زيادي زنبور به هوا برده ميشه و وارد هليکوپتر ميشه و او 5 شخصيت معروف و دشمن يا باس فايت هاي بازي رو مشاهده ميکنه( اون شخصيت ها گروه کوبرا هستند Cobra Unite) او با باس درگير شده و باس او را در يک لحظه نقش برزمين ميکنه و ناکارش ميکنه در ان هنگام کلونل ويلگان ........او جز نيروهاي استاليستي هستش و از حاميان حذب استالين هستش پيدا ميشه شخصيتي که قابليت کنترل الکتريسيته رو داره و در صدد کشتن اسنيک بر مياد که باس مانع اين کا رميشه و اسنيک را از پل به پايين دره ميندازه و سپس با هليکوپتر از محل دور ميشه اسنيک که از ان سقوط جان سالم به در برده بود بسيار مجروح مي شود و طي گزارشي از طريق بيسيم ميگه که گروه 5 تن مرگ به همراه باس سوکولوف رو از او دور کردند
در اين هنگام يک موشک داراي کلاهک هسته اي کوچک توسط کلنل به منطقه ازمايشي سوکولاف پرتاب ميشه که باعث انفجار مهيبي ميشه و منجر به از بين رفتن بسياري از مکان هاي ازمايشي روسيه ميشه ..
طي ان وقايع روسيه امريکارو عامل اصلي اين موضوع ميکنه چون هليکوپتري را که براي برگرداندن اسنيک به ان محل امده بود ميبينن و شناسايي ميکنن و هشدار ميده که در طي يک هفته اينده عليه امريکا اعلام جنگ خواهد کرد ....ايالات متحده نيز سريع در يک ماموريت ديگر اسنيک رو به همان نقطه ميفرسته تا عاملان اين کار باس و کلنل رو دستگير کرده و خود را از اين جنگ رها کند...(چه بسا که خود کرده را تدبير نيست ايالات متحده براي اين که از شر موشک هاي روسيه در خاک کوبا رها شود خود عمدا سوکولاف رو برگردانده بود اما به MZ چيزي بيان نشده بود)
بازي تازه شروع شده....
اسنيک به هنگام فرود با مشکل مواجه ميشه و به دشواري در يک مکان ديگر فرود مياد بعد از چند قدم دوباره با باس روبرو مي شود و بعد از گفتگوهايي با او درگير شده و باز مغلوب باس مي شود باس او را خلع سلاح ميکند و موشک وي را نيز نابود مي کند و سوار بر اسب سفيد خود مي شود و به اسنيک هشدار مي دهد که از همان راهي که امده برگردد....اسنيک به محلي که سوکولوف رو پيدا کرده بود مي رود تا اين که دوباره با اسلات روبرو مي شود او با نيرو هاي اسلات درگير مي شود تا اين که يک زن وارد ميدان مي شود يک موتور سوار حرفه اي که با موتور قدرتمند خود چند تن رو لتوپاره مي کند او يک شب ر.و با اسنيک در همان جا ميگذراند و خود را Eva معرفي ميکند..(مادر Solid Snake)و ميگويد که به اسنيک در رسيدن به هدفش همراهي خواهد کرد....Eva درباره شخصيت هاي منفي يا گروه کبرا که هر کدام داراي نيروهاي متفاوتي هستند به اسنيک توضيح ميدهد و اين که
چگونه به اين شرايط افتادند از اينجا او با اسنيک راهي ادامه ماموريت خود مي شودند و رويدادهايي که رخ ميدهد..EVA مامور مخفي KGB هستش و خود را به دروغ دوست به اسنيک معرفي ميکند و عنوان ميکنه که به عنوان جاسوس در ميان باس هستش و خود را معشوقع ساکالاف معرفي کرده
KGL سازمان مخفي جاسوسي چين هستش که براي جلوگيري از عمليات هسته اي روسيه و امريکا به انجا فرستاده شده است.
*********
در اخر هم يکي از بهترين سانس هاي صنعت بازي هاي رايانه اي رو خواهيد ديد دشت گل ها و رويارويي نهايي با Boss ...
سعي کردم اين چند دقيقه ابتدايي بازي رو بسيار خلاصه وار توضيح بدم و با اين که برخي موارد اسپويل ميشه ولي تاثير انچناني نخواهد گذاشت بيشتر داستان رو نمينويسم تا به مرور دوستان به هنگام بازي با انها روبرو بشند
چون دانستن اين موارد ايتدايي بسيار ملزوم بود...
در مورد موسيقي همانطور که ميدانيد استاد گري مسئوليت موسيقي بي نهايت عالي بازي رو به عهده گرفته و ديويد هانتر مثل گذشته صداپيشه اسنيک خواهد بود...
گرافيک بازي MGS3 در ان زمان جز عاليترين گرافيک ها محسوب ميشد و در کنا رعنواني همچون خداي جنگ قرار ميگرفت محيط هايي پر از درخت و چمن و سبزساز در کنار چهره پردازي هاي عالي ....
در اخر بايد منتظر ماند و ديد که چگونه بازسازي و ريميک خواهند شد...
U.S Army کلمه اي که به وفور با آن روبرو خواهيد شد ....
****
فکر میکنید يک بازي کامپيوتري تا چقدر مي تواند احساسات بازیباز رو در بین زمین و هوا معلق نگه داره..؟ فکر میکنید توانایی روبرو شدن با احساسات این بازی رو دارید پس باید امتحان کنید...
منبع..:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]