اجرام غیر ستاره ای آسمان شب [مقاله]
اجرام آسماني
فضا از کهکشانها ، منظومهها ، ستارگان ، سيارات و بسياري اجرام آسماني ديگر انباشته شده است. عجايب و عظمت آنها به مراتب از تمامي ديگر پديدههاي آفرينش بيشتر است. کهکشانها و ستارگان و بطور کلي پديدههاي آسماني انبوهي که عجيب و غريب مينمايد وجود دارند، که پارهاي از آنها بوسيله دانشمندان شناسايي شدهاند. مانند: کوتولههاي سفيد ، ستارگان نوتروني ، ستارگان هيپروني ، کوازارها و دنباله دارها و سياه چالهها و ... .
کهکشانها
در فضاي قابل رويت براي ماده ميلياردها کهکشان جداگانه وجود دارد که بزرگترين آنها نظير راه شيري و نزديکترين کهکشان به نام اندروميدا يا به قول عبدالرحمن صوفي امراة المسلسله که فاصله آن از ما تقريبا 1.5 ميليون سال نوري و قطر زاويهاي ان 3.5 درجه و قطر خطياش در حدود 100 هزار سال نوري است و داراي تقريبا يکصد ميليارد ستاره است. هر کهکشان مجموعهاي از ميلياردها ستاره است که بعضي از آنها از خورشيد بزرگتر و بعضي ديگر
بطور قابل توجهي کوچکتر.
سحابيها
در جهان علاوه بر ستارهها مقادير زيادي گرد و غبار و گاز وجود دارد که ما بين کهکشانها پراکنده گرديده است. يعني چگالي گاز در فضاي بين کهکشانها فقط برابر 20 اتم در هر اينچ مکعب است. سحابيها به علت نور ستارگان مجاور خود قابل رويت هستند. به کمک تلسکوپ به ساختمان و ويژگي آنها ميتوان پي برد. بعضي از سحابيها نيز تاريک بوده و مانع عبور نور ستارگاني که در پشت آنها قرار دارند ميگردند.
سيارات
اجرام تقريبا کروي ، جامد و بزرگي هستند که به دور خورشيد ميگردند. بزرگترين آنها به نام مشتري است که جرمي معادل يک هزارم جرم خورشيد را دارد. تا به حال سيستم سيارهاي نظير آن چه به خورشيد مربوط است، کشف نگرديده است. سيارات اجرام سماوي نسبتا سرد بوده و انعکاس نور خورشيد باعث مرئي شدن آنها ميگردد.
تشخيص سيارات از ستارگان در آسمان شب:
1.سيارات با نور ناپايدار ميدرخشند، ولي نور ستارگان هم از لحاظ رنگ و هم از لحاظ روشنايي به سرعت تغيير ميکند.
2.سيارات در آسمان حرکت کرده و محل آنها تغيير ميکند، ولي ستارگان نسبت به هم دارا ي مکانهاي تقريبا ثابتي هستند.
3.سيارات هنگام رصد با تلسکوپها بصورت قرص نوراني بزرگ ديده ميشود، در صورتي که ستارگان بصورت نقاط روشن به نظر ميرسند.
4.سيارات را ميتوان در نواحي باريکي از آسمان مشاهده کرد، ولي ستارگان را ميتوان در هر قسمتي از آسمان يافت.
سيارکها
سيارههاي خرد ، اجرام جامد کوچکي هستند که به دور خورشيد ميچرخند و تفاوت آنها با سيارات در بزرگي آنها است. بزرگترين اين سيارکهاي خرد به نام سيرس ميباشند، که قطرش برابر با 800 کيلومتر است. قطر اکثر آنها در حدود 3 کيلومتر ميباشد. سيارکها نيز توسط انعکاس نور خورشيد قابل رويت ميباشند و آنها را بدون تلسکوپ نميتوان ديد.
قمرها
قمرها اغلب از اجتماع و تمرکز ديسکهاي غبار و گاز در پيرامون سيارهها درست ميشوند. شش سياره از نه سياره بزرگ هر کدام يک يا چند قمر دارند که به دور آنها ميچرخند. تا به حال 45 قمر در منظومه شمسي کشف کرديده است.
ستارگان دنباله دار
ستارگان دنباله دار اجرام سماوي هستند که گه گاه ظاهر ميشوند. هر ستاره دنباله دار از يک مسير نوراني و دنباله طويلي تشکيل شده است. سر آن ممکن است به بزرگي خود خورشيد و دم آن نيز در حدود چندين صد ميليون کيلومتر بوده باشد. هر ستاره دنباله دار با وجود اينکه صدها کيلومتر در ثانيه سرعت دارد براي يک چشم غير مسطح همچون ما، بي حرکت به نظر مي رسد. سرعت آنها را ميتوان از تغيير مکانش نسبت به ستارگان زمينه ثابت آسمان تعين کرد.تا کنون نزديک به هشتصد ستاره دنباله دار کشف و نامگذاري گرديده است. اکثر ستارههاي دنباله دار از يک مدار بستهاي در حال حرکت هستند. چنين ستارگان دنباله دار اهميت زيادي داشته و بعد از يک پريود به نزديکي زمين آمده و مشاهده شدهاند، که مشهورترين آنها ستاره دنباله دار هالي است. مدارهاي ستارگان دنباله دار ديگر سهمي يا هذلولي است و به احتمال زياد اينها فقط يک بار در مجاورت زمين ظاهر و رويت گرديده ، دور ميزنند و سپس رفته و ديگر به نزديکي زمين نميگردند.
شهابوارها
اجسام جامد و ريز ديگري به اندازه ته سنجاق هستند، در فضا ديده ميشوند. اکثرا گروهي از اين شهابها به طرف زمين حرکت کرده و در جو آن به دام ميدان مغناطيسي حاکم بر کره زمين ميافتد. در اثر برخوردشان در فاصله 150 کيلومتري جو زمين و در اثر اصطکاک آن ، جسم سوخته و غبار آن به طرف زمين سقوط ميکنند. نور حاصل شده از اين برخورد را به نام شخانه مينامند. در واقع ميشود اظهار کرد هر ساله چندين صد تن از غبار شخانه بر سطح زمين مينشينند. معمولا شهابها در فاصله 80 کيلومتري سطح زمين کاملا از بين ميروند، ولي بعضي اوقات احتمال دارد که کاملا تحليل نگردند و بصورت شهاب سنگ به سطح زمين برسند.
نامگذاري اجرام اعماق فضا
برخي اجرام غير ستاره اي از جمله کهکشانها و سحابيها با عناوين رايجي ناميده ميشوند، ولي برخي تنها با يک شماره مشخص ميشوند. در سال 1774 شارل مسيه (1817 - 1730) فهرستي شامل 45 جرم آسماني منتشر کرد و طي يک دهه بعد از آن به اين تعداد افزود. نام هر يک از اجرام اين فهرست متشکل از حرف ام (حرف اول مسيه) و يک عدد بدنبال اين حرف است. نام بسياري ديگر از اجرام آسماني متشکل از ان. جي.سي و يک عدد است. اين طرز نامگذاري در فهرستي که توسط ستاره شناس دانمارکي ، جان لودويک اميل درير (1926 - 1852) ، منتشر شد، معرفي شده است. اين فهرست ، فهرست عمومي نوين نامگذاري شده است.
راهنمای شناخت و رصد بارشهای شهاب
نقل قول:
بارشهاي شهاب چگونه رخ ميدهند. شهابها و شهاببارانها را چه هنگام از سال، کجا و چگونه مشاهده کنيم. در اين مقاله جامع به چنين پرسشهايي درباره اين پديده تماشايي طبيعت پاسخ داده ميشود
.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تا کنون نام بارش هاي شهابي، يا شهاب بارها به گوشتان رسیده است؛ لازم نيست سر و کار زيادي با پديده هاي آسمان شب يا سابقه اي طولاني در اين زمينه داشته باشيد. اکثر انسان هايي که در اين جهان زندگي کرده و مي کنند حداقل براي يکبار هم که شده چنين پديده اي را رصد کرده اند. رصد بارش هاي شهابي نياز به هيچگونه ابزار خاصي ندارد و شايد همين عامل، مهمترين علت شناخته شده بودن آن در بين عموم مردم باشد.
در منظومة شمسي ما، انواع و اقسام رويدادهاي نجومي از گونة پديده هاي تناوبي، از قبيل حرکت سيارات مختلف در زمينة آسمان، مقارنه هاي ميان اجرام گوناگون، گرفت هاي خورشيد و ماه و ظهور دنباله دارهاي با مدارهاي دوره اي؛ و يا پديده هايي غير تناوبي که اغلب به ندرت رخ مي دهند، مانند برخوردها يا عبورهاي نزديک سيارکي و دنباله دارهاي غير دوره اي اتفاق مي افتد؛ اما هيچکدام از آنها از لحاظ سرعت رخ دادن و کوتاه مدت بودنِ زمان رصدِ مجزا، به پاي بارش هاي شهابي نمي رسند.
بارش هاي شهابي زماني اتفاق مي افتند که زمين در گردش مداري خود بدور خورشيد، از ميان توده اي از ذرات بجا مانده از عبور دنباله دارها بگذرد. از زماني که براي نخستين بار اِدموند هالي با تحليل و بررسي داده هاي رصدي گذشتگان خود، پي به دوره اي و تناوبي بودن دنباله دارها برد؛ تا کنون که تعداد زيادي از اين اجرام کوچک و سرگردان رصد و ثبت شده اند؛ به طور پيوسته در يکي دو زمان خاص از سال خبرهايي از بارش هاي شهابي پرشمار شنيده مي شود. منشأ برخي از آنها که روند ثبتشان حتي در پاره اي از آثار بجا مانده از پيشينيان نيز به چشم مي خورد، جايي فراسوي مدار پلوتو، و بسيار دورتر از تمامي کراتي است که تا کنون در منظومة شمسي خود رصد کرده ايم.
در هستة اصلي دنباله دارهايي که از مناطق بيروني منظومة شمسي به خورشيد نزديک مي شوند، درصد زيادي از جرم نخستين را بلورهاي يخ بخود اختصاص داده اند؛ اما آب تنها بخشي از اين يخ را ايجاد کرده و باقي جرم آنها در آن دماهاي پايينِ نواحي خارجي، از مواد آلي مثل مِتان و اِتان تشکيل شده است. حال زماني که اين مواد جامد با سرعت نسبتاً زياد در مسير خود به خورشيد نزديک مي شوند، به علت گرماي خورشيد و همچنين فشار ناشي از فوران هاي جرمي و پرانرژي خورشيد، پيوند مواد لايه هاي سطحي سست و ناپايدار خواهد شد؛ و هسته ها مواد بيروني تر خود را با تبديل حالت فيزيکي، آن هم از نوع تصعيد از دست داده و در هر بار گردش بدور خورشيد، بخشي از جرمشان بدين طريق کاسته خواهد شد. دُم اصلي دنباله دارها حاصل از جدا
شدن همين مواد تبخير شده از سطح هستة دنباله دار است. اما در اکثر دنبالهدارهای درخشانتر دو دُم مجزا را مي توان از هم تفکيک کرد.
همين ذرات برجاي مانده از هستة دنباله دارها هستند که بعدها در جو زمين مي سوزند و ردي از خود باقي مي گذارند، تا هر يک به نوبه خود زيبايي هاي يک پديده گذرا و يا بهتر بگوييم گذرا ترين پديده در بين رخدادهاي آسمان شب را در خاطراتمان ثبت کنند. اندازه اين مواد در اغلب موارد در حد سانتيمتر است و به ندرت به اندازة چند ده سانتيمتر مي رسند؛ اما هر چقدر اندازة آنها بزرگتر باشد، احتمال برخوردشان با سطح زمين نيز بيشتر مي شود و در اين صورت به چنين اجرامي شهاب سنگ گفته مي شود.
از بين دو دسته دنبالهدارهای کوتاه دوره و بلند دوره، فقط دنباله دارهاي کوتاه دوره که به خورشيد نزديکترند مي توانند منشأ مناسبي براي بارش هاي شهابي باشند؛ زيرا به طور پي در پي با حرکت در مدار و عبور از کنار خورشيد، مي توانند ذرات درون مدارشان را تجديد کنند.
مدار برخي از اين دنبالهدارها به گونه اي است که صفحة مداري زمين بدور خورشيد را درست در طول مدار قطع مي کنند و اين بدان معني است که زمين در طول يک سال مي تواند حداقل يکبار مدار اين دنباله دارها را قطع کند که فاصلة هر برخورد با برخورد بعدي تقريباً ۳۶۵ روز مي شود. در اين زمان خاص، سيارة زمين از درون ذرات باقيمانده در مدار آن دنباله دار عبور خواهد کرد و گاهي نيز، در شرايطي کاملاً خاص، امکان دارد مدار يک دنباله دار، هم در مسير رفت و هم در مسير برگشت بدور خورشيد، با مدار زمين بدور خورشيد برخورد داشته باشد که در اين صورت، در دو زمان مختلف و تقريباً به فاصله ۶ ماه از يکديگر، دو بارش شهابي با يک منشأ خاص اتفاق مي افتد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با عبور زمين از درون اين توده ها، ذراتي که با جو زمين برخورد مي کنند، بر اثر برخورد با مولکول هاي لايه هاي فوقاني جو زمين و مقاومت نيروي اصطکاک در برابر اين حرکت، گرم شده و مي سوزند و در مسير خود به سمت سطح زمين، مولکول هاي جو زمين را نيز يونيزه مي کنند. اين مولکول ها پس از برانگيخته و باردار شدن، از خود نور ساطع کرده و در رنگ هاي گوناگوني مي درخشند. اين همان نوري است که در زمان مشاهدة شهاب ها، چشم ها را خيره مي کند. رنگ هاي مختلف نيز به علت درخشش مولکول ها و اتمهاي عناصر مختلف است که هر يک، به رنگ خاصي از خود نور گسيل مي کنند. براي مثال نورهاي سبز و آبي به ترتيب مربوط به مولکول هاي اکسيژن و نيتروژن جو زمين، و نور زرد نيز حاصل از يونيزه شدن اتمهاي سديم در خرده سنگ ها است.
اما اکثر اين اتفاقات در ارتفاعي حدود ۸۰ تا ۱۲۰ کيلومتر بالاتر از سطح زمين مي افتد و در اين بين، بسياري از اين ذرات در همان ناحيه به طور کامل سوخته و ناپديد مي شوند. در برخي اوقات نيز، سنگ هاي بزرگتري به طور اتفاقي با جو برخورد کرده و نوري خيره کننده از خود بر جاي مي گذارند که تا ثانيه ها و يا
حتي دقيقه ها رد دود حاصل از سوختن آنها بصورت نوار سفيد رنگي ديده مي شود؛ و در نهايت پس از مدتي با جابجا شدن آرام لايه هاي جوي، از فُرم
راست خود خارج شده و به نوار دودي در هم ريخته و پيچيده تبديل خواهد شد. به اينگونه درخش ها که بسيار زيبا، جذاب و خاطره انگيز، و از لحاظ روشنايي پرنورتر از سيارة زهره در آسمان هستند، در اصطلاح نجومي "آذرگوي" يا گوي آتشين گفته مي شود که معادل انگليسي آن Fireball است. گاهي درخشش اين آذرگوي ها بحدي مي رسد که مي توانيد سايه خود را که روي زمين، و پشت سرتان افتاده، مشاهده کنيد.
ذرات بجا ماندة حاصل از جدا شدن مواد از هستة دنباله دارها، که به حرکت خود در همان مدار قبلي اما با سرعت کمتري نسبت به خود هسته ـ بعلت پس زده شدن در هنگام جدايي ـ ادامه مي دهند، بصورت کاملاً موازي با يکديگر حرکت مي کنند و در زمان برخورد با جو زمين نيز اين حالت را حفظ مي نمايند. اين حالت درست مانند برخورد قطرات باران به شيشه هاي کناري اتومبيلي در حال حرکت است که ردهاي باريک و موازي ايجاد مي کنند. اما از آنجا که فاصلة محل برخورد آنها در جو تا ناظران زميني در حدود يکصد کيلومتر است، اثر پِرسپِکتيو اتفاق افتاده و بنظر مي رسد که تمامي آنها از يک ناحية کوچک و خاص سرچشمه مي گيرند. اين درست همان پديده اي است که در خطوط راه آهن باعث رسيدن دو طرف ريل قطار به هم مي شود و انگار اين دو خط موازي، در فاصله اي دور با همديگر برخورد مي کنند. به اين ناحيه که از ديد ناظر، تمامي شهاب ها از آنجا وارد جو زمين مي شوند؛ "کانون بارش" گفته مي شود که اغلب، يک نقطة کاملاً معين نيست.
در ادامه، بسته به اينکه اين کانون در کجاي آسمان، در کدام صورت فلکي و در چه مختصاتي واقع شده باشد، مي توان بارش هاي شهابي را نام گذاري کرد. براي مثال، در تصوير زير مي توانيد شهاب هاي معروف ترين بارش شهابي تاريخ را که بارش اسدي است؛ مشاهده کنيد. کانون بارش در اين عکس در سمت چپ تصوير واقع شده و تمامي حدود ۶۰ شهاب ثبت شده در تصوير را، اگر در سمت مخالف رد روشنشان ادامه دهيد به يک نقطة مشترک مي رسيد که همان کانون بارش است.
در حقيقت نام يک بارش از روي موقعيت کانون آن گرفته مي شود. براي نمونه کانون بارش اسدي در صورت فلکي اسد و کانون بارش جباري در صورت فلکي جبار واقع شده است. حتي گاهي صورت هاي فلکي شهرت خود را مديون بارشهاي شهابي خود هستند، مثل بارش شهابي رُبعي که در اواسط ديماه هر سال اتفاق مي افتد. اين شهاب ها ممکن است سرتاسر آسمان را بپيمايند، اما اگر ادامة مسير آنها را در جهت مخالف حرکتشان ادامه دهيد، در اکثر موارد به کانون مي رسيد که به شما نشان خواهد داد شهاب ديده شده مربوط به کدام بارش است. البته همواره بايد به شرايط زماني هم توجه داشته باشيد؛ زيرا زمين در عبور از هر تودة خاص، در مدت زمان معيني از سال مي تواند آن بارش شهابي را به نمايش گذارد. همچنين تقريباً کانون تمامي بارش هاي شهابي در هنگام اوج آن بارش در ساعات بامدادي طلوع مي کند و از افق شرقي سر بر مي آورد؛ زيرا زمين در حرکت خود بدور خورشيد، از غرب به شرق حرکت مي کند و به همين خاطر در جهت صورت هاي فلکي بامدادي با توده هاي بارش برخورد مي نمايد.
براي پي بردن به نوع شهابي که ديده ايد نياز به ليست کاملي از کليه بارش هاي شهابي سال داريد. در طول يک شب عادي، شايد بتوان چند شهاب پراکنده را ديد اما در شب هايي خاص از سال، تعداد آنها بصورت محسوسي بالاتر مي رود و اين امر زماني اتفاق مي افتد که زمين در مدار خود، حداکثر از فاصلة ۱۲ ميليون کيلومتري يکي از اين توده سنگ ها بگذرد. در مجموع بارش شهابي به پديده اي اطلاق مي شود که در طول يک ساعت، بتوان حداقل دو شهاب از آن بارش را با کانون يکسان در آسمان رصد کرد. در اين صورت، بارش مذکور را در ليست بارش هاي سالانه ثبت مي کنند.
نمونه اي از کامل ترين فهرست موجود، که شامل ۴۰ بارش شهابي شناخته شدة سالانه است، را در انتهاي این مقاله ملاحظه مي کنيد که اطلاعات مختلف هر بارش در ۱۰ ستون جداگانه آورده شده است و در زير مختصري درباره هر يک توضيح داده مي شود:
- در ستون هاي ابتدايي، نام کامل هر بارش را مشاهده مي کنيد که شامل نام کامل لاتين ـ برگرفته از صورت فلکي مکان کانون ـ و نام معادل فارسي آن است. در نام گذاري بارش ها گاهي اتفاق مي افتد که دو کانون از دو بارش گوناگون، در دو زمان مجزا، در يک صورت فلکي مي افتد. در اين حالت، به سراغ ستاره ها مي روند و به ابتداي نام آن صورت فلکي، نماد نزديک ترين ستاره به محل دقيق کانون را نيز اضافه مي کنند. براي مثال، دو بارش اِتا ـ دَلوي و دِلتا ـ دَلوي شامل کانون هايي در صورت فلکي دَلو هستند؛ با اين تفاوت که کانون يکي از آنها به چهارمين ستارة پرنور، و ديگري به هفتمين ستارة پرنور اين صورت فلکي نزديک است که بر طبق نامگذاري ستارگان به ترتيب نورانيت آنها، و متناظر با ترتيب حروف يوناني، به ترتيب دِلتا و اِتا نام گرفته اند. گاهي نيز نام ماهي را که بارش در آن اتفاق مي افتد در ابتداي نام صورت فلکي مي آورند. از آنجا که نام کامل اين بارش ها طولاني مي شود، براي اختصار براي هر يک، نامي اختصاري و سه حرفي را نيز در نظر مي گيرند.
- در ادامة اين جدول، بازة فعاليت هر يک از بارش ها نوشته شده، که برحسب عرض تودة برخوردي ذرات و راستاي برخورد مدار زمين با مدار دنباله دارها، مي تواند از چند روز تا حداکثر يکي دو ماه زمان ببرد. سپس در ستون بعدي زمان اوج اين فعاليت ها ديده مي شود که لزوماً نبايد درست در ميانة بازه فعاليت قرار گرفته باشد؛ بلکه مي تواند برحسب شرايط، به يکي از دو سر بازة فعاليت نزديکتر شود. تمامي اين تاريخ ها، از اين جهت به زمان هاي ميلادي نوشته شده است که در تقابل با نمودار تقويم بارش هاي شهابي، که بصورت تصويري در پايان اين متن به نمايش در آمده است، راحت تر بتوانيد از داده ها استفاده کنيد. در آينده طريقة استفاده از اين نمودار را به تفصيل توضيح خواهم داد.
- پس از آن، زمان اوج بارش برحسب طول خورشيدي ديده مي شود که مي تواند بين صفر تا ۳۶۰ درجه تغيير کند. خورشيد در طول يک سال در آسمان ناظران زميني، به طور ظاهري در پس زمينة ستارگان آسمان که ثابت در نظر گرفته مي شوند، يکدور کامل مي زند و پس از يک سال شمسي در همان مکان ابتدايي قرار مي گيرد. در طول اين دور کاملِ ۳۶۰ درجه اي، خورشيد در هر زمان خاص از سال، در زاوية معيني نسبت به مکان قرار گيريش در زمان تحويل سال واقع مي شود، که مقدار آن مي تواند نشان دهندة زمان گذشته از آغاز سال باشد. در زمان آغاز سال شمسي، خورشيد از نصف النهار خاصي در آسمان مي گذرد که مبدأ طول خورشيدي و بُعد سماوي است. در بارش هاي شهابي نيز از همين مقياس براي نشان دادن زمان استفاده مي شود، و به آن زاويه که به طور مداوم با گردش زمين بدور خورشيد و جابجا شدن ظاهري خورشيد در آسمان ما زمينيان تغيير مي کند، در اصطلاح طول خورشيدي Solar Longitude گفته مي شود. البته لازم بذکر است که زمان هاي ارائه شده در اين جدول براي زمان اوج هر بارش، به علت تأثير گرانش سيارات بزرگ روي مدار دنباله دارها، به طور سالانه کمي دستخوش تغيير مي شوند و در حالت کلي ثابت نيستند. براي دسترسي به پيش بيني رصدگراني که در اين زمينه فعاليت هاي جدي مي کنند، بايد هر سال به مراجع معتبري مانند پايگاه اينترنتي مراجعه کنيد که اطلاعات کاملي در مورد بارش هاي سالانه و چگونگي رصد اين پديده دارد. در اين پايگاه، در بخشي جداگانه مي توانيد تقويم بارش هاي هر سال را با زمان هاي دقيق پيش بيني شده براي اوج هر بارش مشاهده کنيد. جدول آخر اين متن نيز برگرفته از اطلاعات و تقويم هاي بارشي اين سايت، بين سالهاي ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۷ ميلادي است، و برخي از داده هاي گذشته، با رصد هاي پيگير اين گروه فعال جهاني در طي سالهاي اخير تصحيح و بِروز شده است.
- در ستون هاي بعدي، مي توانيد مختصات کانون هر بارش را در زمان بيشترين فعاليت ملاحظه کنيد؛ که برحسب سيستم درجه بندي کرة سماوي، يعني مختصات بُعد و مِيل آورده شده است. از آنجا که بازة فعاليت تمامي بارش هاي شهابي مدت زمان زيادي به طول مي انجامد، نقطه کانون هر بارش در زمينة آسمان در روزهاي مختلف ثابت نخواهد ماند؛ زيرا در طول اين زمان، زمين در مدارش بدور خورشيد چند درجه اي جابجا مي شود و جهت و مکان برخورد آن با تودة باقيمانده از دنباله دارها نيز در آسمان به ميزان چند درجه حرکت مي کند. در تصوير روبرو مي توانيد چگونگي حرکت کانون بارش شهابي اسدي را در زمينه آسمان در مدت زمان ۵ روزة فعاليت آن ـ بين ۱۵ تا ۲۰ ماه نوامبر ـ ببينيد.
- در ستون بعد مي توانيد سرعت برخورد ذرات هر يک از اين بارش ها را با جو زمين ببينيد، که بين ۱۸ تا ۷۱ کيلومتر در ثانيه متغير است. اين تفاوت به علت راستاي حرکت سنگ ها درون مدار خود، و جهت برخورد زمين با هر يک از اين توده هاست که در حالات گوناگون مي تواند سرعت هاي مختلف را رقم بزند. سرعت زمين در گردش بدور خورشيد در حالت متوسط حدود ۳۰ کيلومتر در ثانيه است؛ از طرف ديگر سرعت ذرات بجامانده از دنباله دارها نيز در اطراف مدار زمين، در حدود ۴۲ کيلومتر در ثانيه است. در نتيجه سرعت اين ذرات در هنگام برخورد با زمين از لحاظ تئوري مي تواند بين ۱۲ کيلومتر در ثانيه ـ در حالت برخورد هم جهت ـ تا ۷۲ کيلومتر در ثانيه ـ در زمان برخورد سر به سر ـ تغيير کند.
- سر انجام در آخرين ستون نيز مي توانيد تعداد شهاب هاي ديده شده در يک ساعت، در بهترين شرايط رصدي را مشاهده کنيد که به سرعت ساعتي سمت الرأسي يا Zenithal Hourly Rate) ZHR) معروف است. اين عدد در سالهاي مختلف کاملاً متغير است؛ به طوري که در سال هاي پس از عبور مجدد دنباله دار مولد بارش، به بيشترين مقدار خود مي رسد. در چنين سال هايي ذرات درون مدار دنباله دار تجديد شده، و چگالي آنها به طور متوسط پس از چند ده سال چند برابر خواهد شد. با عبور از اين چند سال و فاصله گرفتن از زمان عبور مجدد دنباله دار، تعداد شهاب هاي ديده شده در هر سال به تدريج کاهش يافته و درست در سال هاي قبل از عبور بعدي، به کمترين ميزان خود مي رسد. براي مثال دورة تناوب دنباله دار تِمپِل تاتِل Temple Tuttle که منشأ ذرات بارش شهابي اسدي ـ بارشي که پيش از اين نيز با اطلاعات آن آشنا شديد ـ مي باشد، ۳۳ سال است؛ که آخرين گذر آن از کنار خورشيد و زمين در سال ۱۹۹۸ ميلادي اتفاق افتاد. حجم عظيمي از ذرات پخش شده توسط اين دنباله دار در سال بعد، يعني سال ۱۹۹۹ ميلادي در برخورد با زمين يکي از زيباترين پديده هاي نجومي، در خاطرات انسان هاي عصر حاضر را رقم زد. داده هاي تحليل شدة رصدي حاکي از اين بود که در زمان اوج بارش، در هر ساعت تا ۴۰۰۰ شهاب ديده مي شده است. اما با گذشت ۵ سال از عبور اين دنباله دار، در بارش سال ۲۰۰۴ ميلادي اين تعداد تا ۲۰۰ شهاب در ساعت پايين آمده بود؛ و در بارش سال ۲۰۰۶ نيز مقدار ZHR به ميزان عادي زير ۱۰۰ شهاب در ساعت رسيد.
در حقيقت در سال هاي ابتداييِ پس از جديدترين عبور، تعداد شهاب هاي مشاهده شده با جهشي فوق العاده چشمگير افزايش پيدا کرده؛ اما در سال هاي بعد بصورت نزولي کاهش مي يابد. در نهايت نيز با گذشت چندين سال، تعداد شهاب ها به ميزان عادي خود مي رسد و از آن پس تا عبور بعدي، در همان مقدار کم خود باقي خواهد ماند. بهترين نمونه از اين مدل بارش ها، همان بارش شهابي اسدي است که با دورة نسبتاً کوتاه ۳۳ ساله، رصدگرانِ مشتاق را چشم انتظار خود نگاه مي دارد. شما هم مي توانيد تا سال ۲۰۳۲ ميلادي که عبور بعدي اين دنباله دار اتفاق مي افتد منتظر باشيد... .
رصد بارش
براي اکثر رصدگران بارشهاي شهابي، رصد شهاب هاي زيبا و پرنور به نوبة خود به اندازه اي، دلپذير، جذاب و خاطره انگيز است که نيازي به ثبت ويژگي هاي آنها احساس نمي شود؛ اما بد نيست بدانيد که هيچ دو بارشي در زمان هاي مختلف ـ حتي بارش هاي هم خانواده و با منشأهاي يکسان ـ کاملاً يکسان و شبيه يکديگر نيستند. در حقيقت اگر ثبت پيگير و دقيق پارامترهاي گوناگون بارش هاي شهابي خاص نبود، افراد محقق در اين زمينه هرگز نمي توانستند زمان اوج فعاليت بارش هاي آينده را با دقت امروزي، يعني با دقت زماني کمتر از يک ساعت، به درستي پيش بيني کنند. پيش بيني درست اين زمان علاوه بر تأييد نظريات حاکم، مي تواند ما را با اتفاقات دوردست هاي منظومة شمسي خود بيشتر آشنا کند. براي نمونه اگر در يک سال سيارات بزرگ و پر جرمي مانند مشتري و زحل از کنار مدار دنباله داري خاص عبور کرده باشند، مي توانند بسته به فاصله، مدار آنها را منحرف کرده و يا به تأخير اندازند، و يا سبب جلو افتادن زمان اوج آن بارش شوند؛ که در اين بين رصد هاي دقيق علاقه مندان، بهترين روش در پي بردن به اين دانسته ها است. از طرف ديگر بارش هاي چند سال متوالي از يک نوع، مي تواند کاملاً با يکديگر متفاوت باشد که علت آن عبور زمين از توده هاي بجا مانده از دنباله دار، در عبورهاي مختلف در سالهاي متفاوت از کنار خورشيد است. براي مثال، بارش شهابي اسدي سالهاي ۱۹۹۸ و ۱۹۹۹ ميلادي، که حاصل برخورد زمين با تودة بجا مانده در سال ۱۹۹۸ بود؛ شامل تعداد زيادي شهاب و آذرگوي هاي پر فروغ و درخشان بود. بعيد مي دانم شخصي که حتي يکي از آنها را در آن سال ها ديده باشد، در طول زندگيش آن لحظات را از ياد ببرد. اما شهاب هاي سال گذشته اين بارش، که از عبور سال ۱۹۳۲ ميلادي باقي مانده بودند، کوچکتر و کم تراکم تر نشان دادند. در نتيجه، با استناد به اين داده ها مي توان از تراکم و چگالي ذرات باقيمانده در سال هاي مختلف، اطلاعات ارزشمندي استخراج کرد.
عکس: بابک امينتفرشي
بنابراين مهمترين و ارزشمندترين فعاليت در يک بارش شهابي در کنار رصد زيبايي هاي آن، ثبت و تحليل دقيق جوانب و اطلاعات رصدي است که در صورت معتبر بودن و گزارش شدن به محافل علمي جهاني، مي تواند راهگشاي محققان در اين زمينه واقع گردد. يکي از معتبرترين و پر مخاطب ترين مراکز ثبت داده، سازمان بين المللي شهاب يا International Meteor Organization است که آدرس اينترنتي آن پيشتر براي شما نوشته شده بود. در آدرس اين سازمان، هر ساله پيش بيني دقيقي از بارش هاي سال آينده آورده شده و نتيجة تحليل بارشهاي پرشمار گذشته نيز در دسترس است. غير از اين موارد، با حجم انبوهي از فعاليت هاي مؤثر در اين زمينه آشنا شده و مي توانيد نتايج رصدي خود را نيز با پر کردن فُرم هاي مخصوصي، براي گردانندگان اين مرکز ارسال کنيد که در صورت تأييد، در تحليل ها و نتايج رصدي آنها مورد استفاده قرار خواهد گرفت. علاوه بر آن، به خبرهاي کنگرة سالانه شهاب شناسان که هر ساله در حوالي ماه نوامبر در يکي از کشورهاي عضو اين سازمان برگزار مي شود، دسترسي داشته و مي توانيد از بخش هايي از مقالات چاپ شده در مجلات ماهانة اين سازمان ديدن نماييد.
بارش هاي شهابي را با شيوه هاي رصدي گوناگون مانند رصد مرئي، رصدهاي راديويي و تصوير برداري ويديويي و همراه با تلسکوپ مي توان مورد بحث و بررسي قرار داد؛ که در مجموع بارش هاي شهابي بررسي شده را تا کنون به بيش از ۵۰ مورد رسانده است.
اما ببينيم چگونه مي توانيم از داده هاي حاصل از رصدهاي خود، اينگونه اطلاعات مفيد را استخراج کنيم. عبور شهاب ها پديده اي فوق العاده سريع و در عين حال غير قابل پيش بيني است؛ بنابراين با از دست دادن حتي يک لحظه در يک بارش شهابي، شايد از ديدن زيباترين شهاب آن بارش محروم شويد. در نتيجه تا مي توانيد بايد از کارهاي اضافه در زمان ثبت بارش بپرهيزيد و اگر مي توانيد براي ثبت مشخصات شهاب ها از فردي ديگر و يا يک ضبط صوت کمک بگيريد. براي اينکار، ابتدا بايد در جدولي اطلاعات لازم را دسته بندي کنيم تا در زمان ثبت آنها، راحت تر بتوانيم به اصل مطلب بپردازيم. اين جدول مي تواند مشخصات زير را شامل شود :
زمان عبور : شايد مهمترين پارامتر قابل ثبت باشد که با دقت کافي و دقيق بودن ساعت مورد استفاده، مي توان در حد يک تا دو ثانيه خطا آنرا ثبت نمود.
جهت حرکت و منطقة عبور : با ثبت دقيق جهت حرکت و منطقة عبور هر شهاب از يک بارش خاص، مي توان در زمان نتيجه گيري، در مورد تراکم شهاب ها در بخش معيني از آسمان بخوبي اظهار نظر کرد.
منطقة کانون: تشخيص اينکه آيا شهاب مشاهده شده در زمرة شهاب هاي بارش مد نظر بوده است يا نه، با ادامه دادن عکس مسير شهاب ها ممکن مي شود که مشخص مي کند شهاب ديده شده عضو کداميک از بارش هاي ممکن در هر زمان از سال است.
طول رد: به طول مسيري گفته مي شود که شهاب قبل از خاموش شدن در آسمان طي مي کند و برحسب درجه بيان مي شود. براي پي بردن به طول رد مي توانيد از قياس هاي ستاره اي استفاده کنيد و اندازة مسير شهاب ها را با اختلاف زاوية ميان ستارگان بسنجيد.
مدت دوام رد: در اين مورد شما بايد مدت زماني که شهاب در جو زمين روشن بوده را ثبت کنيد که در اغلب موارد، تنها کسري از ثانيه است و در اين شرايط ثبت دقيق آن بسيار مشکل است. بنابراين اين پارامتر تنها براي شهاب هاي کم سرعت از ارزش علمي برخوردار است. در شهاب باران هاي پر سرعت، از نوعي وسيلة دقيق استفاده مي شود که در آن با روش منقطع کردن مسير شهاب بر روي فيلم عکاسي، و شمارش تعداد خط ها مي توان مدت دقيق دوام رد شهاب را بدست آورد.
مدت دوام دود: اگر شهاب عبوري از سرعت کافي و اندازه اي مناسب برخوردار باشد، درست پس از خاموش شدن مي توانيد دود حاصله از سوختن آنرا، در تمام يا حداقل در بخشي از مسير آن ببينيد که از لحاظ زماني بين چند ثانيه تا چند دقيقه، تا زمان ناپديد شدن مي تواند باقي بماند.
رنگ: در زمان عبور، اولين مشخصه اي از شهاب که جلب نظر مي کند، رنگ آن است و مي تواند بسته به جنس سنگ و يا عناصر يونيزه شده در جو زمين به رنگ هاي سفيد، آبي، زرد، سبز و يا قرمز باشد.
قدر: نورانيت شهاب ها نيز درست مانند ستارگان با مقياس قدر تعريف مي شود و هر چقدر پرنورتر باشد قدر آن عددي کوچکتر و حتي منفي، و براي آذرگوي ها ۴- و يا کمتر است. البته شهاب هاي نزديک افق بر اثر آلودگي هاي جوي يا غلظت بيشتر جو در اين راستاها، کمنورتر از آنچه که هستند ديده مي شوند و بايد تصحيح شوند. بدين منظور در ارتفاع حدود ۳۰ درجه، يک قدر، و پايين تر از ۲۰ درجه تا لب افق بسته به پاکي افق ها، بين ۲ تا ۳ قدر، بايد از قدر ظاهري شهاب ديده شده کاسته شود.
براي ثبت دقيق يک شهاب باران، نياز به در نظر گرفتن پارامترهاي گوناگوني است. در اغلب بارش هاي کم شمار و بارشهايي که ZHR آنها حداکثر به ۲۰ تا ۳۰ شهاب در ساعت مي رسد، فرصت براي رصدگر به طور کامل فراهم است تا او بتواند تمامي مشخصات شهاب ها را ثبت کند و نمودارهاي گوناگوني از اين اطلاعات استخراج نمايد. برخي از اين نمودارها عبارتند از : نمودار ستوني رنگ شهاب ها که مي تواند در بازه هاي زماني جداگانه رسم شود، نمودار دايره اي پراکندگي شهاب ها، که در زواياي مختلف و طبق درجه بندي سمت روي افق مدرج مي شود و شعاع هر قطاع نمايش دهندة تعداد شهاب ها در آن راستا است؛ و ديگر نمودارهاي ستوني مانند فراواني شهاب ها در صور فلکي گوناگون، يا نمودار قدر و ديگر پارامترها مانند طول، مدت دوام، اثر دود و يا ميزان ابري بودن آسمان.
اما در جريان ثبت داده ها، گاهي اوقات پيش مي آيد که ديگر رصدگر و حتي رصدگران تشکيل دهندة گروه نيز ـ که کل آسمان را ميان خود به چند بخش بدون اشتراک تقسيم مي کنند ـ قادر به ثبت تمام جزئيات رصد نيستند حتي با داشتن ضبط صوت و وجود فردي که کارش فقط ثبت اطلاعات باشد. در اين شرايط، بايد برخي از جزئيات را فداي کليات بارش کرد و مستقيم به سراغ نمودار اصلي ZHR برحسب زمان رفت. براي اينکار بايد در طول بازه هاي رصدي مستمر يا گسسته، که بسته به ميزان پيش بيني شدة ZHR مي تواند بين ۵ تا ۳۰ دقيقه تغيير کند، تنها برخي از پارامترهاي لازم براي محاسبة ZHR را يادداشت کنيد. در بارش هايي مانند برساوشي و جوزايي با تعداد شهاب هاي بيشتر از ۱۰۰ شهاب در هر ساعت، بهتر است بازه هاي زماني تا ۱۰ دقيقه يا در شرايط بحراني تا ۵ دقيقه کاهش يابند. اما براي بارش هاي کم شمارتر با تعداد شهاب هاي کمتر از ۵۰ تا۶۰ شهاب در هر ساعت، اين بازه ها بين ۱۵ تا ۳۰ دقيقه اختيار مي شوند. در طرف مقابل، براي مثال در سال هايي که بارش شهابي اسدي به اوج خود مي رسد، حداکثر زمان يک بازه بايد ۵ دقيقه باشد و البته در زمان هاي نزديک به اوج شايد عاقلانه ترين کار دست کشيدن از ثبت پيوسته و تنها لذت بردن از اين پديدة زيبا، جذاب و نادر باشد.
در پايان کار خود نيز مي توانيد اطلاعات خود را علاوه بر ارسال به مراکزی مانند ماهنامه نجوم به مراکز تخصصی بینالمللی در لین زمینه، از جمله پايگاه سازمان بين المللي شهاب به نشاني پست الکترونيک
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ارسال کنید.
سرانجام توجه رصدگران را به ۱۰ نکتة نهايي، که در رصد و ثبت بارش هاي شهابي مفيد واقع مي شوند، جلب مي کنم:
عکس: بابک امينتفرشي
- بهترين مکان ها براي رصد و ثبت بارش هاي شهابي، دشت ها يا نواحي تاريک کويري با افق هاي کاملاً باز و پاک و داراي آسمان شفاف هستند؛ که در ايران برخي از کاروانسراها مانند کاروانسراي سنگي قصر بهرام در پارک ملي کوير و يا کاروانسراي مرنجاب در کوير مرکزي از اين حيث بسيار مناسب اند. بهترين شب ها براي رصد نيز شب هايي است که ماه در آسمان نباشد يا هلال باريکي داشته باشد. اما از آنجا که اوج بارش ها در زمان خاصي اتفاق مي افتد، در برخي اوقات مجبور هستيد در شب هاي روشن با نور ماه رصد کنيد که در اين صورت بايد برحسب ارتفاع ماه از افق، هر از چند گاهي حدّ قدر آسمان را بسنجيد. همچنين، همواره در ساعات بامدادي که نسيم خنک سحري و بادهاي سرد شروع به وزيدن مي کنند، بايد مجدداً تاريکي آسمان خود را بسنجيد.
- براي ثبت هاي بلند مدت، حتماً لباس گرم و بلند براي جلوگيري از سرماي هوا و حشرات گزنده، زيرانداز، دفترچة يادداشت، چراغ قوة تاريک، ساعت و ترجيحاً مداد پررنگ همراه داشته باشيد؛ زيرا اغلب خودکارها و روان نويس ها در سرماي زياد خشک شده و بريده بريده مي نويسند. بارها براي من اتفاق افتاده که پس از طلوع خورشيد، بجاي اثر خودکار روي کاغذ، تنها از روي فرو رفتگي هاي کاغذ مجبور به خواندن اطلاعات ثبت شده شده ام.
- شهاب ها بسته به سرعتشان و ميزان نزديکي به مرکز تودة برخوردي به جو زمين، در فواصل مختلفي از کانون بارش ديده مي شوند؛ اما بيشتر آنها در نواري بين ۳۰ تا ۴۰ درجه اي محدودة کانون بارش مي درخشند. بنابراين هرگز تنها به کانون بارش خيره نشويد و نواحي دورتر را مرکز ميدان ديد خود قرار دهيد. البته حواستان به کانون نيز باشد زيرا بخصوص در بارش هاي پر شمار، گاهي شهاب ها درست به سمت شما مي آيند که در اين حالت مانند نقطه اي در کانون بارش مي درخشند.
- در رصدهاي گروهي که عمدتاً با هدف رسيدن به نمودار ZHR صورت مي گيرد، اهمال و خواب آلودگي حتي يکي از رصد گران نيز کار دست کل گروه مي دهد و مي تواند در نمودار نهايي حفره و يا قله اي فاحش در همان بازه ايجاد کند که ارزش علمي کل رصد را زير سؤال مي برد. بنابراين قبل از رصد جدي حتماً استراحت کافي داشته باشيد.
- اگر براي فهميدن کانوني بودن يک شهاب دچار مشکل شديد و يا کانون اصلي با کانون ديگر بارش ها در راستاي عکس حرکت شهابي قرار گرفت، از سرعت آن شهاب کمک بگيريد و سرعت آنرا با سرعت ساير شهاب هاي آن بارش مقايسه کنيد که در اغلب اوقات راهگشاي شماست. اگر شهاب ها سرعت يکساني داشته باشند، شهاب مورد نظر را مي توان عضوي از بارش مورد بررسي دانست.
- در بارش هاي با تعداد زياد و يا در زمان اوج بارش هاي معمولي، گاه اتفاق مي افتد که دو شهاب، همزمان، اما در راستاهاي مختلف ظهور مي کنند که صحنه اي زيبا و به ياد ماندني مي سازند و براي شناسايي جاي دقيق کانون بسيار مناسب اند.
- همواره اگر قصد شمردن شهاب ها، تا آخرين ساعات بامداد را داريد، تا ميانة زمان اذان صبح و طلوع خورشيد به کارتان ادامه دهيد؛ زيرا شهاب
هاي پرنور و آذرگوي ها، حتي در روشنايي سپيده دم نيز قابل مشاهده اند. البته بايد در محاسبات خود حدّ قدر آسمان را به سرعت کاهش دهيد.
- با بالا آمدن صورت فلکي مکان کانون بارش از افق شرقي و افزايش ارتفاع آن در ساعات بامدادي، حواستان به منطقة زير کانون باشد؛ زيرا اغلب شهاب هاي آن منطقه در نزديکي افق رنگ مي بازند و شمرده نمي شوند.
- در صورت ابري شدن کامل آسمان، اين شرايط را در فرمول محاسباتي خود به دو طريق مي توانيد وارد کنيد. در اين صورت يا بايد زمان مفيد و مؤثر آن بازه را تا لحظة کاملاً ابري شدن آسمان جايگذاري کنيد، و يا بايد زمان را به طور کامل در نظر بگيريد و پوشيده شدن آسمان را در مقدار ميانگين C در طول بازه لحاظ کنيد که شيوة دوم پيشنهاد مي شود.
- تأثير گذارترين پارامتر در فرمول محاسبة ZHR، شاخص پراکندگي جمعيت است. بنابراين در محاسبه و يا جايگذاري آن نهايت دقت لازم را بکار بنديد.
در پايان، اميدوارم بارش هايي زيبا و توفاني در پيش داشته باشيد و از بررسي هاي علمي خود نهايت لذت و استفاده را ببريد. البته مطمئن هستم که لذت يک شب رصدي خوب و پر هيجان، با بارشي پرشمار از شهاب ها در حالي که ساعت ها روي نيم گنبدهاي يکي از کاروانسراهاي ايران در دل کوير دست نخورده دراز کشيده و شايد از شدت سرما پاهايتان بي حرکت و بي حس شده و براي گرم کردن خود، آنها را مدام به زمين مي زنيد را هرگز از ياد نخواهيد برد؛ در حالي که مي توانيد با يک شبانه روز صبر و زحمت، و انجام برخي محاسبات و ريز بيني هاي ساده، اين رصد خاطره انگيز را در کنار دوستان فعالتان، ارزش علمي خاصي ببخشيد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منبع:
کد:
http://www.nojum.ir/sky/articles/74/