یواخیم لو درباره قهرمانی آلمان گفت حاصل یه برنامه ریزی دهساله بوده. شاهکار والیبال ایران هم نتیجه یه حرکت 25 ساله است. از سال 1989 که نوجوانان ایران به مقام چهارم دنیا رسید. ابراهیم سن سبلی بهترین بازیکن جام شد، گرچه سن و سالش بیشتر از رده نوجوانان بود.
اون موقع والیبال ایران مشکلات الفبایی داشت: کوتاهی قامت/ دفاع روی تور نداشتیم/ کیفیت سرویسهایی که میزدیم هنوز مثل زمان شاه بود/ و...
اون سالها خواب بازی با آرژانتین در فوتبال رو میدیدیم. اما همین رویا درباره والیبال؟ حتی شوخیشم قشنگ نبود! یزدانیخرم سال 68 گفت یه اتاق خالی با یک صندلی شکسته رو به عنوان فدراسیون تحویل گرفته.
همون موقع ایوان بوگاینکوف رو آورد. تنها مربی خارجی تاریخ ورزش ایران که 16 سال به تیمهای ملی خدمت کرد. کشف استعداد با روشهایی مثل سرکشی به مدارس و شهرستانها، آگهی جذب نوجوانان بالای 180 در روزنامهها.
زمستون 85 وقتی برای همیشه از ایران رفت، نمیدونست به عنوان پدر والیبال نوین ایران، انقدر عاشقانه محکمکاری کرده که به زودی، غول والیبال جهان در قرن بیست و یکم متولد خواهد شد.
پیرمرد لتونیایی الان 76 سالشه. سرش سلامت که صادقانه به مملکت ما خدمت کرد. شاگردای ایوان حالا مربیای شاخص لیگ برتر هستن. باورتون میشه بعضیاشون هنوز توی تیم ملی باشن؟ سال 2001 که نوجوانان ایران نقره جهانی گرفتن مهدوی و فرهاد ظریف توی تیم بودن.
یزدانی خرم زیرک بود و رابطه زد با ماتسودایرا و جعفر نصیب بحرینی در کنفدراسیون آسیا، یا روبن آکوستا در فدراسیون جهانی.
فدراسیون یزدانی خرم عمیقاً باور داشت که اگر تقلب رو چاشنی کار میکرد، تور مانع عبور توپ نمیشد به همین خاطر همیشه توی تیمهای رده پایه، یه تعداد صغر سنی بودن. مثلاً محمد سلیمانی از سال 1379 عضو تیم ملی نوجوانان بود و سال بعدش جوانان. هرگز به 20 سالگی نرسید. سال 82 بازم برگشت نوجوانان و سالهای متمادی به تیمهای ملی نوجوانان و جوانان خدمت کرد.
وقتی ماتسو موتو اومد ایران چه لذتی داشت اینکه یه ژاپنی سرمربی تیم ملی ما شده. توسط اون بود که سال 1998 بعد از 28 سال رفتیم مسابقات جهانی. همون سال با "حماسه ملبورن" رفته بودیم جام جهانی فوتبال. اما والیبال احتیاجی به حماسه نداشت. چون بر اساس یه برنامه ریزی اصولی به پیشرفت تدریجی خودش ادامه میداد.
ورزش بزکشی رو دیدید؟ عدهای سوارکار برای تصاحب لاشه یک بز، با هم کورس میگذارن. مایلی کهن گفت کار من بوده، داریوش مصطفوی گفت من، هاشمی طبا زود کتاب "داستان یک صعود" رو نوشت و گفت من. ذوالفقارنسب و خیلی از اینایی که الان میگن چرا جلوی آرژانتین هجومی نبودیم، اون روز هم برای سهمخواهی مشغول بزکشی بودن.
اما توی والیبال شما صدایی از مصطفی کارخانه شنیدید؟ یدالله کارگرپیشه کلیددار کارخونه بازیکن سازی ارومیه حرفی زد؟ اصلاً غیر از خانواده والیبال، مگه کسی بازیکنای تیم ملی رو کسی میشناخت.
تیم ماتسو موتو همه بازیا رو 3-0 باخت، مهم نبود. در هیچ گیمی به امتیاز 10 نرسیدیم، اهمیتی نداشت. ست اول رو مقابل کوبا 15-2 باختیم، عیبی یوخ! چون والیبال ایران بی صدا داشت قد میکشید.
اگر قرار به قدردانی باشه، قبل از اسلوبودان کواچ و حضرت استاد ولاسکو، باید یادی کرد از یوتسا ست کوویچ. سال ۲۰۰۷ نوجوانان جهان در مکزیک برای اولین بار قهرمان شدیم. فرهاد قائمی محصول همون قهرمانیه. سال 2011 باز با یوتسا رفتیم جوانان جهان، امیر غفور بهترین سرویسزن مسابقات شد.
زوران گائیچ، پائولو گاردینری، خوان سیچلو، میلوراد کیاچ، حسین معدنی و ... همگی سهم دارن. همچنین پارک کی وون که از کره جنوبی اومد بهمون آموزش داد تا بعداً وقتی خودش سرمربی کره شد، ببریمشون!
یادی کنیم از مرحوم استاد میرمهدی ورزنده. سال 1299 یه طناب رو افقی گره زد و گفت با دستها هم میشه توپ بازی کرد. اون موقع سربازهای بریتانیایی بهمون آموزش داده بودن توپ چیزیه که فقط باید دنبالش دوید و بهش لگد زد.
رسیدن به جمع چهار تیم برتر لیگ جهانی، ابعاد فخر و منزلتش چنان عظیم و وسیعه که بی انصافیه اگر نگیم، روح بچههای دارالمعلمین و کالج البرز هم شاد که یه قرن پیش با پیراهن رکابی، پای برهنه و موهای بریانتین زده، پایه گذار پرافتخارترین ورزش تیمی در تاریخ ایران شدن