تیمار غریبان اثر ذکر جمیلست
جانا مگر این قاعده در شهر شما نیست
Printable View
تیمار غریبان اثر ذکر جمیلست
جانا مگر این قاعده در شهر شما نیست
تا عاشقان به بوی نسیمش دهند جان
بگشود نافهای و در ارزو ببست///
تا که پر نقش زد این دایره مینایی
کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد
دیده ی ما چو به امید تو دریاست چرا
به تفرج گذری بر لب دریا نکنی
یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را
ارباب حاجتیم و زبان سوال نیست
در حضرت کریم تمنا چه حاجتست
تا به گیسوی تو دست نا سزایان کم رسد
هر دلی از حلقه ای در ذکر یارب یارب است///
تا بنگری صفای می لعل فام را
صوفی بیا که آینه صافیست جام را
از سر کشته خود می گذری همچون باد
چه توان کرد که عمرست و شتابی دارد
در مجلس ما عطر میامیز که مارا
هر لحظه ز گیسوی توخوش بوی مشام است
از چاشنی قند مگو هیچ وز شکر
زان رو که مرا ازلب شیرین تو کام است///