من باشم با طنز خودمو مسخره می کنم که سرباز بدبختم. ماهی 85 تومن میریزن به کارت انصارت، میخوای قرض هم بدی رفیق؟ :|نقل قول:
Printable View
من باشم با طنز خودمو مسخره می کنم که سرباز بدبختم. ماهی 85 تومن میریزن به کارت انصارت، میخوای قرض هم بدی رفیق؟ :|نقل قول:
سلام دوستان
یه سوال فوری، سایتی انجمنی تاپیکی کتابی جایی منبعی چیزی میشناسین بتونه توی این موضوع بهم کمک کنه؟ بتونین کمک کنین خیلی ممنون میشم.
یه جمله ای هست caught in the crossfire
یعنی تو وسط جنگ دو جبهه، تو نفر یا دو شرکت مثلا قرار گرفتی و بی تقصیری ولی داری چوبش رو میخوری! یعنی دودش داره توی چشم تو هم میره.
حالا اینجا یه ضرب المثل کاربردی نیازه درحد یه جمله کوتاه بیان بشه. من این ضرب المثله رو میخوام و میخوامم بتونم راحت سرچش کنم، واسه مثالهای دیگه هم لازمش دارم.
آقا کسی نیست جوابی داشته باشه؟نقل قول:
سلام بر همگی
ماهِ مبارک . بر شما مبارک . ماهِ خیر و برکت , ماه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
=================================
توصیه به کسانی که ادب و اخلاق و شرم و حیا و جوانمردی براشون مهم هست
وقتی میرید درِ خانه یا آپارتمانِ مردم , در جائی بایستید که وقتی دربِ خانه یا آپارتمان رو باز میکنند داخلِ خانه رو نبینید
سلام دوستان.من میخواستم با راهنمایی های مفیدتون از برادر همسرم ک همیشه پشتیبانی محکم و مطمعن برای همسرم بودن و در تمام طول تحصیل ایشون همراه و همگامشون بودن و همه جانبه حمایتشون میکردن تقدیر و تشکر کنم...یه جمله تشکرآمیز لطفا:n40:
به صورت اتفاقی به این تاپیک برخوردم و جمله ای بین المللی از این دوستمون دیدم !!! :n02::n01: منظورشون "من " بود نه "ما " .نقل قول:
نقل قول:ضمن تشکر از شما دو دوست عزیز بابت پاسختون .نقل قول:
راستش خانواده به دلایل زیر با ازدواج من و اونیکه واقعن عاشقانه دوسش دارم مخالفند
1. اینکه دو تامون هم سنیم من 28 سالمه اونم 28 سالشه. میگن پنج ساله دیگه اون دو تا بچه به دنیا بیاره شکسته میشه و..
زن زودتر شکسته میشه و ..
اما من میگم اگر این 28 سالشه قیافه و اندام و زیبایی ش مثله 24-25 ساله هاست و اصلن 28 نمیزنه
2.وضع مادی ما نمیگم خیلی خوبه اما تقریبن جای خوب شهر هستیم و متوسط رو به بالا اما اونا متوسط رو به پایین هست و تقریبن حتی میشه گفت پایین.
اما من میگم اونکه گناه نکرده که تو این خانواده بدنیا اومده
3. من سه تا خاهر دارم که یکیش کارمند دادگستری. یکیش معلمه و یکیش هم خانه داره که با پسر خالم که وضعش خوبه ازدواج کرده
من خودم هم کارمند بانکم اما اون خاهراش سه تا خانه دارن و شوهراشون هم وضعشون پایین هست و دو برادر داره که چهل سالشه و هنوز ازدواج نکرده و یه برادر دیگه که هر دو پیش یک نفر توی یک شرکت کار لوله کشی میکنن
اینو من به خانواده نگفتم اما این و مشاور گفت از لحاظ خانوادگی مناسب نیستید.
اما من میگم خودشو میخام چکار خانواده ش دارم مگه در سال چند بار میخام داداشش و ببینم یا.. یا حتی بخاد این چیزا واسم مهم باشه
انسانیت مهمه
4. ایشون پدرشون فوت کرده در زمان شش ماهگی
باز اینم مشاور به من میگه نه. میگه دختری که از اول پدر نداشته کمبود داره
من میگم اگه اون این مشکلات و داره که خودش مقصر نبوده که.
خانواده میگن ازدواج با دختری که از اول پدر نداشته و تو هم کارمندی اونم که الان کار نداره وخانوادش هم وضع مالی مناسب نداره
با یکی ازدواج کن که حداقل پدر بالا سرش باشه یا وضعشون بهتر باشه که حداقل یک خرج مانتو و کرمی که میخاد بخره خودش بده و.. یا حداقل اینقدر کمبود نداشته باشه که همه چیز و از تو بخاد و ما خودمون کارمندیم و شوهرمون کارمنده و هنوز کم میاریم
تو اینجور زندگی کردی فلان زندگی کردی اگر بخای ب این ازدواج کردی خودت و بچه ت باید خیلی سطح پایین زندگی کنی و...
من با هیچکدوم اینها مشکل ندارم اما خانواده میگن ما هم دوست داریم ازدواج کنی اما اینو تو الان میگی ما آینده رو میبینم
در مورد کار هم گفتم میگه میرم سرکار اصلن شده خودم براش کار پیدا میکنم رفیق دارم توی یک شرکت که بیمه ش کنه یا شرکت بیمه ایران و البرز یه کاری واسش پیدا کنم .
اونم میگه هر کاری که بگی که باعث بشه من به تو برسم انجام میدم
مسخرم فقط نکنید
این همه چیز بود. لطفن راهنمایی کنید
سعی کنید دم خانواده همسرتون رو از زندگی تون قیچی کنید نه اینکه بجاش اینجوری لی لی به لالاشون بزارید.نقل قول:
در خصوص فرگشت و تاثیرش بر نقش های جنسیتی کمی مطالعه کنید.نقل قول:
مشاورتون یه احمقه و اگه در تصمیم گیری نهایی شما اثر گذاشت شما هم هکذانقل قول:
اگه تفاوت ها همیناس که گفتید، بنظرم اگر ازدواج کنید مشکل خاصی پیش نمی آید، من فکر مساله خیلی بغرنجه که خانواده و مشاور مخالفت کردننقل قول:
نقل قول:
خانواده میگن تو هنوز هیچ جا نیومدی خواستگاری
چون هیچ جا نیومدی میگی فقط این
در صورتی که رفتن دختر حتی خوشگل تر و پولدارتر دیدن که شاغل دادگستری و دکتر داروساز هست
من خودم ارشدم
یه چیزی که فقط هست و من به خانواده نگفتم و به مشاور گفتم اینه که اون دختر قبل از من پنج سال با یکی نامزد بوده . دانشجوی یک شهر دیگه بوده
اگر واقعا جایی دیگه ای نرفتین و ایشون اولین مورد هست حق کاملا با خانوادتون هست، چون این احتمال هست که اگر افراد دیگه رو ببینید فردی پیدا کنید که شرایطش بهتر باشهنقل قول:
در مورد نامزدی هم باید ببینید دلیلش چی بوده که بهم خورده، این مهمه
.......................
آداب سلام کردن در یک اداره ؟!
دوستان آداب سلام کردن در یک اداره به چه صورت هست ؟ من به عنوان یک مرد چندین همکار خانم دارم که حدودا یک یا دو سال از من بزرگتر هستند، با اینکه در یک طبقه ایم، واحد های ما از یکدیگر جدا هستند، یعنی ممکن است فقط این همکارها را صبح در آسانسور و یا به طور اتفاقی در طبقه خودم هستم، ببینم.
میخواستم ببینم این وظیفه من هست که به آنها سلام کنم ؟
کلا برخورد شما در این شرایط چگونه هست ؟
سلام دوست مننقل قول:
اصولا در سلام كردن سعي كنين هميشه پيش قدم باشين
فرقي نميكنه كوچك و بزرگ يا زن و مرد
Sent from my iPhone 6 using Tapatalk by Javad
به اميد ايراني آزاد و آباد
بله در یک فرهنگ درست، این خوبه ولی نه در زمانی که اول سلام کردن منجر به ایجاد توقع و وظیفه بشه.نقل قول:
عرف در شرایط رسمی و اداری که که تقریبا سن ها برابر هست، چی هست، اینکه اول مرد به زن سلام بده یا زن به مرد ؟
من شخصا برام مهم نيست شخص مورد نظر آقا باشه يا خانم كوچكتر يا بزرگتر. وقتي همكارم رو ببينم حتي اگر هميشه فقط در حد سلام كردن هم همديگرو ببينيم سلام مي كنم شايد اون شخص زودتر سلام كنه ولي براي من مهم نيست كي زودتر سلام كنه. معمولا كسي كه ديرتر ميرسه به بقيه سلام مي كنه تا اينكه همه بخوان تك تك از جا بلند شن برن سلام كنن.نقل قول:
موفق باشيد
با افرادی که ادعای کاذب دارند چطور رفتار کنیم...
خیلی از مواقع برای من پیش اومده که یکی از دوستان یا آشنایان در زمینه ای نیازمند کمکی بوده که میدونم واقعا از پسش نمی تونسته بربیاد و بعد به طور زیرپوستی از من درخواست کمک کرده و رفتم کارشو راه انداختم. تعریف از خود نباشه ولی من کلا بدم میاد آدم وقتی به کسی کمک میکنه، کمبود اطلاعات اون فرد رو بکوبه سرش یا منت بزاره، همیشه سعی کردم به اصطلاح با خضوع کار طرف رو راه بندازم که غریبی نکنه!! ولی خیل جالبه که بعضی از این افراد در ابتدای کار یا وسط کار یا انتهای کار این عبارت ها رو به کار میبرن و مزه هم نوع دوستی رو به کام آدم تلخ میکنن. مثلا اینکه " البته خودم بلد بودم " ،" خیلی وقته با این برنامه کار نکردم یادم رفته" یا مثلا پشت بندش میگن من فلان کار شاق رو انجام میدم تا کمک شما رو ناچیز جلوه بدن.
اتفاقا یکیش همین امروز پیش اومد، حسب سابقه به ضرس قاطع میدونم که یکی از همکارا بلد نیست یه کار تبدیل فایل رو انجام بده. هر بار به بهانه ای از یکی از همکارا میخواست که اون کار رو براش انجام بده امروز که اون شخص نبود از یکی از همکارای دیگه خواست با یه بهانه خیلی تابلو!
آدم چقدر میتونه جاهل باشه که یه بار غرور کاذبشو زیر پا نذاره و روش کار رو از کسی یاد بگیره تا دیگه مجبور نشه به کسی رو بندازه.
این بود انشاء من
سلام دوستان
من جدید یه دوست پیدا کردم که بهش علاقمندم دختر خوبیم هست و از اونجاییکه ما دو تا تو خوابگا با هم زندگی میکنم باهم در ارتباطیم و به اتاق هم سر میزنیم. اون یه صفت بد داره که من نمیپسندم مثلا هر روز میپرسه ساعت چند پاشدی ساعت چند خوابیدی داشتی چیکار میکردی؟ من از اینکه کسی بخاد کارامو کنترل کنه بدم میاد اگر شما بودین چجوری باهاش رفتار میکردین که بفهمه که نباید سرک بکشه در کار دیگران! چون منم هیچ وقت در مورد کاری درسیش یا ساعت خواب و بیداریش ازش چیزی نمیپرسم.
ممنون میشم راهنمایی کنید
:n16:
حتما دوست داره که ازت میپرسه وگرنه براش مهم نبود.نقل قول:
من بودم سریع بهش جواب میدادم 6 صبح و بعد میپرسیدم تو ساعت چند بیدار شدی.
شما هم متقابلا دوسش داشته باش چون مشخصه دوست داره که هر لحظه میخواد بدونه در چه حالی. وگرنه هفته ای 1 بار میگفت چه خبر.
..... یه چیز دیگه هم میشه گفت....
چون دوستهای جدید هستید داره تلاش میکنه سریعتر باهات صمیمی بشه بازم دلیلش اینه که دوست داره وگرنه براش مهم نبود
اون قصد داره بیشتر صمیمی بشه . میتونی طفره بری و یا موضع رو عوض کنی . مثلا بگی تو چی کار کردی .نقل قول:
نقل قول:
سلام
ممنونم از راهنماییتون
چون من یه تجربه بد دارم شاید بخاطر این هست که از رفتارش خوشم نمیاد. من یه دوست قدیمی داشتم خیلی دوستش داشتم اما اون یکم حسود بود و هی میپرسید درس خوندی نخودی؟ چند صفحه خوندی ؟ ساعت چند پاشدی وای اینقد میپرسید که نگو اخرشم باهاش رابطمو خراب شد چون خیلی بهم ضربه زد و اذستم کرد چند بار باهاش منطقی حرف زدم اما فایده نداشت............با اینکه مستقیم بهش گفتم ناراحت میشم از رفتارش به روی خودش نمیاورد و به تجسسش ادامه میداد
سلام دوستان
یه معلم دارم که حدود 8-9 ماه (شایدم بیشتر) ندیدمش. فقط با چت و sms و تماس تلفنی با هم در تماس بودیم.معلمم رقته شهر خودشون.
تا این که ازدواج کردن و ارتباط ما هم قطع شد.(دوماه قبل)
قبل ازدواج بهم گفت، عروسیم هروقت شد، باید بیایی، دعوتت میکنم که بیای.
الان دیدم کارت عروسیشون رو دادن بهم. (حضوری نه، دادن به منشی اموزشگاه، اونم داد به من)
به هرحال نمیدونم برم، نرم، چیکار کنم؟!؟!؟
من یه پسرم، منشی مون و دوستاش دخترن. من یه نفری چیکار کنم تو مجلسشون اخه؟!؟(تو تالاره)
حالا اگه نرفتم، هدیه (پول ) رو بفرستم ؟؟؟
Sent from my C5303 using Tapatalk
برو دیگه کارت داده ناسلامتی:n02:نقل قول:
با خانواده برو
فقط منو دعوت کرده. کجا جمع کنم با خانواده برم :دی ؟!؟نقل قول:
Sent from my C5303 using Tapatalk
نقل قول:
سلام دوست عزیز.
وقتی کسی شما رو دعوت میکنه یعنی تمایل داره که در مراسم حضور داشته باشید. بنابراین رفتن به مراسم پاسخ به احترام میزبانه.
خوب تالار احتمالا مختلط نیست و با این وجود مثل یک مهمان رسمی میرید و برمی گردید دیگه. حالا نمیدونم منظورتون از اینکه تنهایی برم چکار چیه؟! میرید میشینید شام میخورید و هدیه رو میدید و بر میگردید.
در رابطه با ارسال پول هرگز این کارو نکنید. اگه هدیه ای دیگه غیر از پول بود. مثلا گل میشد ارسال کرد ولی ارسال پول وجه خوبی اصلا نداره.
مثل اینه به طرف بگید شماره حساب بده تا پولو بریزم حساب. :n26:
پول دادن در مراسمات زمانی ارزشمنده که خود فرد حضوری اونو تقدیم کنه.
سلام دوستان
من یه دوست دارم از دوست های قدیمیمه ولی خیلی فضوله مثلا میپرسه امروز چ کارکردی یا چقد درس خوندی یا خیابون چکار میکردی و...
من همونجور که خودم در کار کسی دخالت نمیکنم دوست دارم بقیه هم تو کارم دخالت نکنن
حالا من چجوری بهش بفهمونم که دیگه از این سوالا نپرسه؟! دوست خیلی صمیمیم نیست ولی خوب قدیمیه نمیخوام ناراحتش کنم
سلامنقل قول:
قبول کردنِ هدیه و قبول کردنِ دعوت اصلاً اجباری نیست و باید دید علت و هدف و نیّت از هدیه و دعوت چی هست
اگر نیت و هدفِ هدیه دهنده و دعوت کننده خیر نیست پس به هیچ وجه نباید هدیه و دعوت رو قبول کرد
گاهی نیتِ هدیه دهنده و دعوت کننده خیر هست اما پذیرفتنش منجر به شر و مشکلات برای خود یا دیگران میشه پس در این حالت هم باید رد کرد
در این مواقع باید یک نه بگیم و جلو شر رو بگیریم
==========================
اما اگر احتمالِ وجودِ نیتِ بد وجود نداره پس میتونین دعوت رو قبول کنین
نکته ی مهم دیگه مدتِ موندن در مهمانی و جشنها هست که متاسفانه بسیاری از مردم رعایت نمیکنند
از اول وقت میرند اونجا و تا آخر وقت میمونند و همش هم مشغول خوردند و و یک لشکر رو هم بدون دعوت با خودشون میبرند و اصلاً ملاحظه حال مردم رو نمیکنند و تا چند کیلو شیربنی و میوه و چائی و شربت و شام نخورند ول کن نیستند
اگر نسبتِ دوری دارید با صاحب جشن و مهمونی پس بیشتر رعایت کنین . حتی الامکان کسی رو بی دعوت نبرید , در خوردن و آشامیدن بسیار ملاحظه کنید , کمی میوه یا شیرینی بردارید و خوردنش رو طول بدین تا مدت بیشتری در بشقابتون بمونه و فکر نکنند از برداشتن غذا خجالت میکشید , تا آخر وقت نمونید , نیم ساعت یا 45 دقیقه یا یک ساعت بمونید و و سپس برید پیش صاحب جشن و بهش تبریک بگین و ازش تشکر کنین برای دعوت کردنِ شما و مکان رو ترک کنید
این کار شما منفعت زیادی داره برای خودتون و دیگران در کوتاه مدت و در درازمدت
در بعضی جاها هم رسم بوده و هست که دعوت شدگان خودشون چیزهائی رو برای جشن میبرند مثل شیرینی , میوه , شربت , پول نقد و طلا که بستگی به توانائی هر فرد داره
===================================
هر جا تشخیص دادین که نیت و هدفِ دعوت کننده و هدیه دهنده شر هست بی هیچ درنگی اون رو رد کنین
سلام. روی اسکناسی که میخوام به عنوان عیدی (عید غدیر) به بهترین دوستم هدیه بدم چی باید بنویسم؟
در کل یا مینویسن عیدغدیر مبارک یا مهر زده میشه و ... ولی منظورم فقط مخصوص یه نفر خاصه.
اسکناس سرمایه ملی هست بهتره روش مهر نزنید یا چیزی ننویسید.نقل قول:
میدونم، منم هیچوقت نه مینویسم و نه مهر میزنم، همینجوری میدم. اما این فقط یه دونس و میخوام ازم یادگاری نگه داره و خرج هم نمیشهنقل قول:
وقتی تو محل کار / مترو / تاکسی / سینما/ پارک / فروشگاه کسی با صدای بلند ذکر / تکبیر یا دعا می خونه چه عکس العملی باید نشون داد ؟ چی کار باید کرد ؟
وقتی زمان استراحت صدای بلند روزه خوانی و مداحی از بلندگو هیئت پخش میشه چطوری باید این ناراحتی از صدای غیر قابل تحمل رو ابراز کرد ؟
چه لحنی ؟ چه توضیحی یا چه خواهشی میتونه این پیام انسانی ما رو به مخاطب برسونه جوری که طرف مقابل تصور نکنه دشمن رو ردیابی کرده و با خشونت بیشتر و عزم راسخ تر به کارش ادامه بده ؟
شما کدوم محله اید که آدماش اینقدر مذهبی هستند؟نقل قول:
بالا شهر تهران معمولا کمتر مذهبی پیدا میشه.شما نقل مکان کنید در هر شهری هستید نقل مکان کنید به قسمت مدرن اون شهر.با اونا که نمیتونید بجنگید پس فرار کنید.
( البته قسمت مدرن شهر هم صدای آهنگ و پارتی اذیت میکنه) حالا یه تذکر بدید شاید ملاحضه کردن
خیلی سختهنقل قول:
آدم فکر میکنه با یه عده زامبی مواجهه که هیچ منطقی سرشون نمیشه و با کوچکترین اعتراضی ممکنه هر لحظه بهت حمله کنن
هر سال هم که میگذره سرایتش و شدتش بیشتر هم میشه و واقعا آدم خودش رو جای اشخاصی مثل جوردانو برونو میبینه.
در دورهی بدی هستیم. و تمام این اعمال هر چه بیشتر انسانها رو از دین متنفر و دور میکنه.
گویا باید این دوران گذار برای این دین و مذهب هم اتفاق میافتاد و ما چقدر بدشانسیم که در این دوران به دنیا آمدیم.
حذف شود ....
نقل قول:
سلام. متاسفانه کار خاصی نمیشه کرد. چون ممکنه طرف یه طور دیگه برداشت کنه یا بگه که شما از این اذکار بدت میاد و دشمن سر سخته مذهبی.
حدالامکان باید تحمل کرد. موافقم که مردم در برخی مناسب ها گاه واقعا آزار میرسونن به بقیه. هرچیزی هم جایی داره هم زمانی و اگه این رعایت بشه خیلی راحت میشد با دیگران در آرامش زندگی کرد.
من جای شما بودم تا جای ممکن تحمل میکردم و اگه در نهایت صبرم تموم شد یه تذکر کوچیک و محترمانه میدادم. بدون لحن انتقادی یا توهین. چون نه قصد بحث داریم و نه اثبات اشتباه اونها.
البته اینطوری ها هم نیست که بی منطق باشند! واقعا بعضیشون از سر ناآگاهی و بی توجهیه و این با یه تذکر حل میشه.
هر چند که چندان نمیشه امیدوار بود که این توصیه من جواب بده، اما بهتره که از تذکر مستقیم و رودر رو با این افراد خودداری کنید چون عموما از افراد کم فرهنگ و عامی تشکیل شدند که بواسطه اعتقادات شدید مذهبی هر نوع مخالفتی را با تندی جواب میدن.نقل قول:
توصیه من اینه که از طریق قانونی و بطور غیر مستقیم تذکر بدید یعنی از نیروهای انتظامی درخواست کنید تا با تکیه بر قوانینی که در این مورد هست، به آنها تذکر بدن.
اینجوری شما نهایت کاری که توانستی را انجام دادی و اگر نتیجه نداد دیگه باید صبر پیشه کرد.....
نه الان دیگه فکر نکنم به محله مربوط باشه تمام محله های تهران ماه محرم هیئت های عزاداری فعال میشننقل قول:
برای مهمونی بیشتر مواقع همسایه ها اجازه میگیرن و شاید چند ساعت از یک شب رو مشغول مهمونی باشن و صدای بلندگو کل کل محله رو نمیگیره
ولی عزاداری معمولا از 5 بعد از ظهر که با صدای تمرین های بی هدف با طبل و سنج شروع میشه و بعد صدای عزاداری و مداحی تا ساعت 12 - 1 شب ادامه داره و این روال در کل ماه محرم وجود داره ..
خیلی از مواقع من تو تاکسی یا مترو صدای ذکر گفتن های بلند نفر کناریم (از تکرار پشت سر هم و با شدت حرف ص متوجه ذکر گفتن میشم) یا حتی تکبیر گفتن ها و دعاهای بلند و زیر زبونی رو باید بشنوم و متاسفانه به خاطر عکس العمل های پیش بینی نشده چیزی هم نمی تونم بگمنقل قول:
راستش یکبار به خاطر سررد شدید یکی از نزدیکان مجبور شدیم ساعت 9 شب تذکر بدیم و اون شخص وسط مداحی پشت بلند گو پیغام داد به ما : "برای نابودی دشمنان.. ایندفعه با صدای بلند تر ..."نقل قول:
نقل قول:
این روش رو هم یکبار امتحان کردم و متاسفانه نتیجه ای نداشت ..
در این مورد به نظرم باید حساسیت خودتون رو کمتر کنید، سعی کنید متمرکز به اون صدا نشید. مشابه این رفتارها در جامعه زیاد دیده میشه. مثل ضربه زدن متناوب به صندلی یا شیشه، کوبیدن پا به زمین، من من کردن و زمزمه، نفس کشیدن بلند و ... که بعضی هاشون ناشی از فشار عصبی و بعضی هاشون واقعا اجتناب ناپذیرند.نقل قول:
البته اگه بدون توجه به برخورد فرد مقابل(برخورد مناسب یا نامناسب) بتونید محترمانه بهشون تذکر بدید، خیلی بهتره و باعث میشه تا این موارد کمتر بشه. مخصوصا در این مورد که گفتید (با توجه به نیت و عمدی بودنش) انتظار تاثیر بیشتری هست.
یه بار یکی تو اتوبوس هی میگفت صلوات بفرستین به خاطر فلان و فلان . یکی اعتراض کرد اونم بهش گفت ناراحتی برو آمریکا:n08:
در برخورد با این جماعت من هم روش خودم را دارم. :)
خشن/گستاخ/موهن/
همین یکی دو سال پیش زمان محرم هم نبود یک شهادت دیگه بود بخاطر شلوغ کردن یک خیابان توسط همین هیات ها نزدیک بود تصادف کنم که خب خوشبختانه بخیر گذشت...:n15: