صداى پاى كريم مى آيد
ايران ورزشى- حوالى سال ۷۰-71 وقتى محمد پنجعلى دوران افول و بازنشستگى را سپرى مى كرد، فوتبال ايران با فقر مدافع وسط مواجه شده بود. رسانه هاى آن روزها كه اغلب در شكل و شمايل هفته نامه منتشر مى شدند، دنبال شماره ۵ براى تيم ملى مى گشتند و در تحليل هاى فنى خود، بزرگترين معضل فوتبال ايران را پيدا كردن جانشين مناسب براى پنجعلى عنوان مى كردند. در اين برهه زمانى بود كه محمود ياورى سرمربى وقت تيم جوانان ايران در مصاحبه با يكى از همين هفته نامه ها گفت: «جانشين پنجعلى را پيدا كردم... شماره ۵ آينده فوتبال ايران از آذربايجان آمده... اسم او كريم باقرى است.»
همين جا بود كه كريم باقرى متولد شد. بعدها وقتى ياورى از تيم جوانان رفت و يك كروات به نام «حاجى امور پديج» و جلال چراغپور هدايت تيم جوانان را برعهده گرفتند، جلال چراغپور از قول پديج اظهار نظر فوق العاده اى درباره كريم كرد.
پديج در تمرينات با گوش خود صداى شوت هاى كريم را تعقيب مى كرد. وقتى چراغپور در مورد اين اتفاق از پديج سؤال كرد، جوابى با اين مضمون را شنيد: «فقط يك نفر در فوتبال ايران مثل اروپايى ها شوت مى زند. صداى شوت هاى كريم باقرى و زوزه كشيدن توپ هايش، مثل شوت فوتباليست هاى اروپايى است. صداى ضربات كريم به توپ، با تمام بازيكنان فرق مى كند. اين صدا، صداى سلامتى و ضربه درست است. تا امروز كه در فوتبال ايران هستم، هرگز چنين صدايى را نشنيدم.»
كريم باقرى اينجا بود كه مورد توجه فوتبالى هاى ايران قرار گرفت؛ بعدها از سوى على پروين به تيم ملى ايران دعوت شد و مقابل هامبورگ موفق درخشيد و فوق ستاره تيم ملى شد. كريم، جوانترين بازيكن ايران در مسابقات مقدماتى جام جهانى سال ۹۴ در قطر به عنوان مدافع راست بازى مى كرد و على رغم اينكه بازى هاى خوبى انجام داد اما ضعف مدافعان ميانى و باتجربه باعث شد تا در پاره اى موارد او را مقصر شكست ها عنوان كنند چرا كه اصلاً سياستمدار خوبى نبود و كاسه ها و كوزه ها را خيلى راحت سر او شكستند تا بعد از سال ،۹۴ براى مدتى از تيم ملى دور باشد اما كريم به راهى كه مى رفت ادامه داد و دوباره به تيم ملى رسيد ولى اين بار در نقش يك شماره ۶ رؤيايى ظهور كرد.
حد فاصل اين زمان، كريم به يك عنصر كليدى و تأثيرگذار در تيم ملى تبديل شد و تا سال ۸۰ و مقدماتى جام جهانى ۲۰۰۲ در تيم ملى حضورى پرفروغ داشت و حتى به خاطر اين مسأله، جايگاه خود را در آلمان و انگليس از دست داد. كريم اگرچه هنوز خيلى جوان بود اما قيد تيم ملى را زد و ترجيح داد تا در آرامش زندگى كند. 8 سال زندگى آرام و بى حاشيه تا رسيديم به سال ۸۷؛ وقتى على دايى سرمربى تيم ملى ايران شد. در شرايطى كه او همواره خداحافظى خود را از تيم ملى اعلام كرده بود، على دايى در يك برنامه زنده تلويزيونى همه را شگفت زده كرد: «با كريم صحبت كردم تا به تيم ملى برگردد و او هم جواب مثبت داد. به عنوان بزرگتر در خدمت آقا كريم هستم.»
كريم دوباره متولد شد؛ بازگشت او به تيم ملى اتفاق عجيبى است. او پس از ۸ سال دوباره بازمى گردد و لباس سفيد مى پوشد. اين است كريم باقرى، پسر خوبى كه در تيم جوانان ايران درخشيد و حالا با ۳۷ سال سن، مى خواهد نقش يك ستاره را در تيم ملى ايران ايفا كند.
ويژگى كريم جديد اين است كه او در تمام اين سال ها، فوتباليستى خونسرد بود و هرگز برانگيخته نمى شد؛ پس از خداحافظى از تيم ملى، او از مرز خونسردى گذشته بود و سرد و بى احساس بازى مى كرد. امروز كريم باقرى يك ويژگى و يك خاصيت جديد پيدا كرده است. هيجان زده مى شود و از فوتبالش لذت مى برد. او با اين حرارت و انگيزه به تيم ملى مى آيد و احتمالاً براى دومين حضور در جام جهانى سرشار از انگيزه است.