چتر خیلی خوبی بود.
فهمیدیم عملا توبیراما ایزونا رو کشته بود.
مادارا از هاشیراما شکست خورد.
کلا بدک نبود : دی
Printable View
چتر خیلی خوبی بود.
فهمیدیم عملا توبیراما ایزونا رو کشته بود.
مادارا از هاشیراما شکست خورد.
کلا بدک نبود : دی
قسمت مهمش اونجا بود که گفت : سنجوها همیشه در نبرد با اوچیها برتر و قوی تر بودن .
کلا چپتر خوبی بود و امیدوارم زودتر 4 کاگه رو در میدان نبرد ببینیم . اینطوری خیلی بهتر و جذاب تر میشه :n02:
البته باید دید که ساروتوبی و میناتو هم قراره خاطره تعریف کنن یا نه ؟! فکر نکنم به صحبت های اونا نیازی باشه :n02:
احتمالا 5 کاگه فعلیم 4 تاشون حداقل خوب بشن و برن به جنگ.(سوناده امیدی بهش نیست)
میشه 8 تا کاگه : دی
حالا فقط مونده میثم خان بیاد و ببینه که توی انیمه به چه نکته مهمی اشاره شد => برتری سنجو در مقابل اوچیها :n02:
میخوام بدونم دیگه چه بهانه ای برای این مورد میتونه بیاره ! :n09:
در مورد سوناده هم به نظر من زنده میمونه . حالا یا بوسیله هاشیراما یا این که خودش خود به خود خوب میشه .
چیزی که توی این مدت کیشی نشون ما داده اینه که سوناده مردنی نیست !!!
من میترسم آخرش یا مادارا یا اوبیتو تاک نو جوتسو بخورن یهویی بزنن به سبک پین همه مرده ها رو رین تنسه کنن : دی(اسمش این بود دیگه؟)
میگم همین رین تنسه که پین زد مشکلش چیه؟یعنی چه ضرری به خود آدم میزنه؟آخه اگه ضرر نمیزنه که یارو هر کیش مرد سریع زنده میکنه!پین میتونست یاهیکو رو زنده کنه ولی نکرد.چرا؟(آخه دلیل مرگ پین اتمام چاکرا ذکر شد نه این جوتسو)
میثم بازم یه دلیلی میاره مطمئن باش!یکی از آپشن های این بشر اینه که هیچ وقت کم نمیاره : دی
هر شخصی که رین تنسه رو اجرا کنه در آخر خودش قربانی میشه و می میره .
البته من نمیدونم چرا ناگاتو با این تکنیک یاهیکو رو زنده نکرده !!! شاید اون موقع هنوز با این تکنیک آشنا نبوده و بعده ها توبی به اون اجازه اجرای همچین تکنیکی رو نداده .
یا شاید هم خود ناگاتو بخاطر یک سری مسائل ترجیح داده که یاهیکو رین تنسه نشه .
مورد دیگه ای که خیلی محتمله سوتی کیشی باشه که توی این مدت به یک چیز معمولی در ناروتو تبدیل شده و اگه سوتی و اشتباهی از کیشی نبینیم باید تعجب کنیم :n09:
اون رین تنسه ولی به نظرم توی اون Arc پین به داستان میخورد و برخلاف نظر خیلی ها به نظرم پایان خوبی برای اون بود و حداقل مرگ ارو سنین الکی نبود.
ولی آخر این Arc هم اینطور بشه خیلی ضایعه : دی
تنها جوری که تموم بشه من راضی میشم اینه:
مادارا مهر شه,اوبیتو بمیره.از اونجایی که نباید فیلم هندی بشه اون وسطا افراد زیر هم بمیرن:
کاکاشی
کاگه ها به جز گارا جون : دی (دلم راضی نمیشه : دی)
یه سری مخلفات مثل تن تن,کیبا و یه 10 تا شینوبی دیگه : دی
البته خیلی غمگین شد در نتیجه ساکورا هم بمیره تا باز داستان شادتر ادامه پیدا کنه : دی
کاکاشی احتمال مرگش خیلی کمه . یکی از شخصیت های مورد علاقه کیشی است و یک کم بعید به نظر میرسه !
بین کاگه ها به نظرم میزوکاگه باید زنده بمونه :n02: بقیه بمیرن مشکلی پیش نمیاد :n05:
تن تن هم که اصلا نقشی توی داستان نداره و مرگش فکر نکنم تاثیر احساسی روی خواننده و بیننده بذاره . مثل یک عنصر خنثی میمونه .
کیبا هم فکر نکنم کشته بشه . کیشی گشت بین کاراکترها یک فرد مهم مثل نجی رو انتخاب کرد . کسی که یک شینوبی قوی محسوب میشد .
پس اگه بخواد دوباره کسی رو قربانی کنه پس دنبال با کیفیتش میگرده تا قسمت غمناک داستان پربار باشه :n02:
شیکامارو پس باید بمیره با این وضعی که میگی :n14:
از کجاش فهمیدی توبیراما ایزونا رو کشته ؟؟ فقط یه مبارزه بود و بعدش هم دیگه بزرگ شدن و جنگ ها ادامه پیدا کرد .. به نظرم خود مادارا ایزونا رو کشته ... یه جا نشون داد که مادرا برای به دست اوردن اترنال مانگیکو چشم های برادرش رو درمیاره .. شاید ایزونا بعد از کور شدنش بی خاصیت شده و خود کشی کرده ... برای همین هم وقتی در لحظه های اخر به هاشیراما گفت می خوای برابر شیم یا خودت رو بکش یا برادرت رو !! اخرش هم یه نکته نوشته بودنقل قول:
چتر خیلی خوبی بود.
فهمیدیم عملا توبیراما ایزونا رو کشته بود.
""" Love """
فکر کنم همه اینها به خاطر بار سنگینی غم از دست دادن برادرش ایزونا باشه
اصل داستان تو مانگای بعدی هستش که میبینم مادرا چه طوری زنده می مونه .. جالبه توی نبرد بالاخره اوچیها با اون همه چشم و چیز میز دیگه بالاخره چاکراشون تمام شد ولی سنجو ها هنوز می تونستند مبارزه کنن!! کلا شارینگان مصرف چاکراش بالاست .. فکر کنم مثل ماشین حساب کنیم 100ی 30 می سوزونه چاکراها رو ..نقل قول:
قسمت مهمش اونجا بود که گفت : سنجوها همیشه در نبرد با اوچیها برتر و قوی تر بودن .
با مرگ ساکورا موافقم .. دقت کردین از اول جنگ تا الان هیچ کار مهمی انجام نداده !!! اصلا به هیچ دردی نمی خوره !! بمیره بهتره .. به نظرم ساسوکه ببرتش توی یه گنجوتسوی قوی و زن یکی مثل لی بشه خیلی بهتره !!نقل قول:
البته خیلی غمگین شد در نتیجه ساکورا هم بمیره تا باز داستان شادتر ادامه پیدا کنه : دی
موافقم .. ایشون گویا نور چشمی کیشی هستش چون اصلا مبارزه ای ایشون ندیدیم وو برای انتقال هم سوناده تقریبا ترکید تا منتقل شد به میدان جنگ گارا و تسوچیکاگه هم تقریبا مردن .. اما این یکی با اسانسور مخصوص میناتو منتقل شد !!!نقل قول:
بین کاگه ها به نظرم میزوکاگه باید زنده بمونه :n02: بقیه بمیرن مشکلی پیش نمیاد :n05:
مگر بسه دیگه .. تو این چند دقیقه جنگ کیشی زد کلی از شخصیت های خوب داستان رو کشت .. حیف HQ نبود که زدن ترکوندش .. دلم برای استراتژی های بابای شیکامارو تنگ شده !!
تابلو بود ... قشنگ با شمشیر و توسط هیراشین ایزونا رو با شمشیر زد و از طرف دیگه ایزونا رو نشون داد که زخمی شده و مادارا زیر بغلش گرفته .نقل قول:
از کجاش فهمیدی توبیراما ایزونا رو کشته ؟؟ فقط یه مبارزه بود و بعدش هم دیگه بزرگ شدن و جنگ ها ادامه پیدا کرد .. به نظرم خود مادارا ایزونا رو کشته ... یه جا نشون داد که مادرا برای به دست اوردن اترنال مانگیکو چشم های برادرش رو درمیاره .. شاید ایزونا بعد از کور شدنش بی خاصیت شده و خود کشی کرده ... برای همین هم وقتی در لحظه های اخر به هاشیراما گفت می خوای برابر شیم یا خودت رو بکش یا برادرت رو !! اخرش هم یه نکته نوشته بود
""" Love """
فکر کنم همه اینها به خاطر بار سنگینی غم از دست دادن برادرش ایزونا باشه
مشخصه که بخطار اون زخم مرده . چون تا حالا نشده کسی بخاطر درآوردن چشمهاش بمیره . پس ایزونا از زخم شمشیر توبیراما مرده .
اون چیزی هم که شما گفتین که مادارا برای اترنال چشم های برادرش رو در میاره در اصل گنجتسوی ایتاچی به ساسکه بود.
احتمالا با رحم و مروت هاشیراما زنده مونده . چیزی که از اون جنکگ مشخصه زنده موندن هاشیراماست . چون وقتی کیوبی خاطراتش نسبت به انسان ها رو مرور میکنه به جنگ هاشیراما و مادارا هم یک نگاهی میندازه که هاشیراما بهش میگه : تو قدرت بیش از حده و نباید همینطوری ول باشی :n02: و باید مهر بشی .نقل قول:
اصل داستان تو مانگای بعدی هستش که میبینم مادرا چه طوری زنده می مونه .. جالبه توی نبرد بالاخره اوچیها با اون همه چشم و چیز میز دیگه بالاخره چاکراشون تمام شد ولی سنجو ها هنوز می تونستند مبارزه کنن!! کلا شارینگان مصرف چاکراش بالاست .. فکر کنم مثل ماشین حساب کنیم 100ی 30 می سوزونه چاکراها رو ..
حالا که اکثریت روی مرگ ساکورا توافق دارن بهتره این اتفاق فرخنده هم صورت بگیره تا یک جماعت از حضور شوم ایشان راحت بشن و شب ها سرشون رو راحت زمین بذارن :n09:نقل قول:
مگر بسه دیگه .. تو این چند دقیقه جنگ کیشی زد کلی از شخصیت های خوب داستان رو کشت .. حیف HQ نبود که زدن ترکوندش .. دلم برای استراتژی های بابای شیکامارو تنگ شده !!
درسته اینجا نشون میده که ایزونا توسط توبیراما شکمش یه جورایی سفره میشه !!!
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بعدش هم مادارا همچین چیزی رو به هاشیراما میگه :
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
البته این اخر مانگا نفهمیدم چی شد : اون تیکه اخرش که نوشته For love یعنی چی ؟؟ عشق به کی ؟؟ برای کی ؟؟ برادرش رو منظورشه مادارا ؟؟
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
.................................................. .....................
یه سوال فنی ..:
این طوماری که دست هاشیراما هستش همون توماری هستش که ناروتو اولین قسمت از ساروتوبی کش میره ؟؟ اخه اولین تکنیکش کاگه بونشین هستش که ساده ترین هستش و این تکنیک یکی از تکنیک های جونین ها هستش !!!
حتی اوروچی مارو هم دنبال اون تومار بوده .. ممکنه چیزی داخلش باشه ؟؟
مادارا از هاشیراما میخواد برای بی حساب شدن خانواده خودش و سنجو برادرش توبیراما رو بکشه !
اون قسمت عشق هم درباره علاقه مادارا به برادر کوچکش ایزوناست که توی جنگ توسط توبیراما زخمی و بعده ها میمیره .
این طومارهای هاشیراما فکر کنم دو سه تا باشه که یک سری نینجوتسوهای مخفی و همچنین کینجوتسو در اون قرار داره .
اون طوماری هم که ناروتو میدزده یکی از اون طومارها بوده .
پس قسمت داستان ناروتو شیپودن کوو ؟؟؟!! تو که زحمت کشیدی قسمت 1 _ 220 رو کپی پیس کردی شیپودن رو هم کپی می کردی دیگه
الان راندمان زدی به اعصاب ما :n23:
دوستان مانگای 625 منتشر شد
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چی شد الآن؟!مادارا یهو چش شد؟!هاشیراما که بهش گفت بمون اعتماد بقیه رو به دست بیار هوکاگه دوم بشو.(خیلی برام عجیبه که نه هاشیراما و نه مادارا گویا توانایی جلوی توبیراما رو گفتن رو ندارن و مادارا خیلی ساده گفت که هوکاگه بعدی اون میشه و کلی بلا سر اوچیها میاره)
هاشیراما اول میخواست مادارا رو هوکاگه کنه تا اعتمادش رو جلب کنه .
ولی توبیراما اومد و نذاشت همچین کاری صورت بگیره و گفت این تصمیمی نیست که به تنهایی صورت بگیره و باید رای گیری بشه . رای همه افراد هم اینه که هاشیراما هوکاگه بشه.
بعدش هم از نفرتی که باعث قدرت گرفتن شارینگان اوچیها میشه صحبت کرد و گفت که نمیشه همینطوری بهشون اطمینان کرد و باید حواسشون جمع باشه .
مادارا هم اونجا بود و حرفاشون رو شنید و باقی صحبت ها که خودت گفتی .:n02:
آخرش هم که در مورد کتیبه اوچیها صحبت کرد و گفت برای رسیدن به قدرت مافوق همه باید یانگ و یین رو داشته باشی و خودش هم رفت دنبال کسب قدرت بیشتر :n02:
اون قسمتی که توبیراما و مادارا اون نگاه خصم آلود رو نسبت به هم داشتن خیلی دوست دارم :n09: اون صحنه خیلی ارزش داره :n09:
درباره اون یینگ و یانگ هاشیراما میگه که اگه هر دو نفر جناح مخالف با هم باشن می تونی شادی واقعی رو بدست بیاری .. گرچه به گفته خودش نصفه و نیمه تونسته بود معنیش رو بفهمه .. ولی فکر کنم مادارا از اون نوشته یه چیز دیگه پیدا کرد ..نقل قول:
آخرش هم که در مورد کتیبه اوچیها صحبت کرد و گفت برای رسیدن به قدرت مافوق همه باید یانگ و یین رو داشته باشی و خودش هم رفت دنبال کسب قدرت بیشتر :n02:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
....................................
گرچه قطعا یه تفسیر دیگه هم داره و مادارا هم لحظه ای بهش اشاره می کنه و هاشیراما هم یه لحظه تو فکر میسره ولی بعدش مادارا بحث رو عوض می کنه !!! فکر کنم مادارا از اون سنگ چیز دیگه ای دیده
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دقیقا بعد ار این صحنه میگه که من یه راه دیگه ای پیدا کردم و اشاره به اون نوشته میشه و بعدش هم مادارا رو با چشم های مانگیکو می بینیم ..
هر چیزی هست نصف داستان به اون سنگ نوشته بر می گرده و امیدوارم که ساسکه اینبار کل اون سنگ نوشته رو برامون بخونه مخصوصا که الان لرد اروچیمارو هم کنارشه و خیلی به دنبال اون سنگ نوشته هستش و کلی براش بدبختی کشیده ..
مانگای 626 منتشر شد
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
میثم کجاییییییییییییی؟ : دی
و خوب شکست کامل مادارا و سوراخ شدنشم دیدیم.حالا باید ببینیم چطور زنده مونده.ولی خوشحالم که داستان مادارا و هاشیراما رو الکی کش نداد و اینطور که بوش میاد به زودی بر میگردیم به داستان جنگ .
سلام بروبچ گل :n12:
چه خبره تاپیک رو اسپویلی کردید؟ :دی باز یه کوسه ای یه لگدی زد به نت ما 2 هفته قطع شد الان اومدم تازه برم مانگا ها رو بخونم بیام ببینم چه خبره در و پنجره تاپیک رو از جا دراوردید :n09:
به به میثم خان . تعطیلات خوش گذشت ؟! :n01:
دیدی که هاشیراما با مادارا چکار کرد ؟! از اولش هم مشخص بود که پیروز این جنگ چه کسیه :n02:
وای به روزی که هاشیراما عصبانی شود . بحث دهکده شد و هاشیراما هم غیرتی شد و زد مادارا رو کشت .
البته هنوز مشخص نیست که بعد از اون جنگ چطور مادارا هنوز زنده مونده و فکر کنم این قسمت رو باید از زبان خود مادارا شنید که چه حیله ای به کار برده :n02:
من فکر نمیکنم ساسکه با این حرفهای هاشیراما قانع بشه
اونقدر از همه چی عقب بودم که تازه الان وقت کردم و پست ها رو خوندم :دی
3 تا قسمت دیدم به ترتیب بگم
مشخص شد که هاشیراما واقعا قوی بوده هم به واسطه قدرت های یونیکش هم بلخره تکنیک های ممنوعه و چیزایی که از سران قوم بهشون میرسیده و تو هر مرحله هم یک قدم جلوتر از مادارا بود اگرچه واقعا تو کل تاریخ بگردیم کسی حریف مادارا نمیشه ولی دیگه مشخص شد که رتبه بالاتر از مادارا یک نفر هست که هاشیراما سنجو باشه و دیگر هیچ! اگر دقت کرده باشید این قضیه رایوال بودن همه جای مانگا بوده مثل ناروتو و ساسکه یا حتی امثال نجی و لی! و اینجا هم اینطوری بود. بد حریفی جلوی مادارا سبز شده بوده :n02:
اگرچه از قبل معلوم بود که مادارا در جنگ با هاشیراما شکست خورده ولی کیشیموتو جنگ دره نهایی رو به شکل مفتضحانه ای نشون داد... کل عنصر داستان به این بود که لاقل جنگ به این مهمی یه چند چپتری بکشه یه هیجانی داشته باشه ولی از طرفی گند عظمایی زد به نام کم اوردن چاکرا برای مادارا !!!! واقعا از این بدتر نمیتونست خراب کنه پایان کار رو
بعدش که ضربه خوردن مادارا به شکلی غیرممکن تخیلی و غیرقابل هضم بود یعنی چی مگه نینجایی به اون دقت و قدرت میتونه حضور چاکرا رو سنس نکنه؟! والا برای کونوهامارو هم نمیکرد این کار رو که سر شکست مادارا دراورد! هاشیراما با اون همه غرور بیاد خودشو بزنه به مردن بعد در حالیکه اصلا مادارا متوجه نیست یکی از تو زمین پشتش در بیاد بیرون و بیاد با یه شمشیر 1 متری بزنه تو کمرش!!
از اونطرف که هاشیراما هی میگفت فلان نکن! میکنی؟ باشه :دی دست میکرد تو کیسه خلیفه و یه فن جدید با چوب میداد بیرون! یعنی شده بود یه ذهن خلاق با چاکرا نامحدود که چوب رو به هر فرمی در میاورد و مثلا اگر میشد شکل ادم میتونست بیجو داما رو بگیره دستش یا... میتونست خیلی خوب و زیبا بیاد هاشی رو هم ککی گنکای بکنه هیچ کس هم مخالفت نمیکرد با قدرتی که از رئیس سنجو انتظار دارن...
خلاصه که جنگ دره نهایی رو... از بقیه جنگ ها هیچی نشون نداد فقط اینکه مادارا میومد با قدرت فوق العاده بالاتر نسبت به قبلش در حد سوسانویی که کشید و یهو زرت میفتاد! اگر تو سنجو هاشیرامایی نبود قضیه کلا برعکس بود و یکی مثل مادارا سنجو رو قتل عام میکرد همونطور که توبیراما تا فرصت رو محیا دید بدون درنگ ایزونا رو کشت و دیگه مشکل دار بودن خودش رو ثابت کرد
تو دیالوگ هایی بعدی هم کاملا مشخص بود که مادارا سر قضیه برادرش واقعا داغون شده اول که مانگکیو که از عشق فوق زیادش به برادر کشته شدش درست شد و بعد نگاه های خطری به توبیراما ولی طبق معمول هاشی سکوت کرد و مادارا هم که صلح کرده بود و توبیراما هم موش دوانی کرد و بعدش هم که کنسول ها و اخرشم قتل عام اوچیها صورت گرفت. حالا بیا به هاشیراما بگو اینارو :دی باز خوبه خودش قبول کرد اشتباه کرده ولی توبیراما همچنان :n27:
به قول یکی از دوستان میگه اول شخصیت رو میسازن بزرگش میکنن بعد میبینن هیچجوره نمیشه جمعش کرد با یه کیشی نوجتسوی مسخره کارشو میسازن! ناروتو هم دچار زوالی شد که بقیه سریال ها و فیلم ها همیشه شدن و متاسفانه اون هم در نقطه اوج داستان... همچین گفتید عیدی داده به ایرانی ها فکر کردم چه کرده ولی بیا ببین که در و دیوار رو قهوه ای کرده کیشیموتو با این چپترهای اخرش :n29:
دلم برای حرف زدنای میثم تنگ شده بود : دی
توی مانگا اوچیها و سنجو طرفدار زیاد دارن,حالا این وسط کیشی میخواست یکیو مقصر بدبختی ها نشون بده,هاشیراما و مادارا نمیشدن به واسطه طرفداراشون.در نتیجه دست گذاشت رو یه نفر : توبیراما.کاگه ای که کمترین طرفدار رو داشت و توی مانگا کمتر از بقیه بهش پرداخته شده بود.
اگه میگفت هاشی مقصر هست تو قتل عام که واویلا,ساندایمه هم به قدری آدم پاکی نشونش داده بود که نمیشد,میناتو رو میگفت که دیگه خودسوزی طرفدارا رو میدیدیم !
نه جدا دیگه از فن-بوی بودن هم خارج شد جنگ دره نهایی اصلا مطابق انتظارم نبود نمیگم ته داستان رو چطور میکرد دارم خودش رو میگم که چرا اینقدر بی محتوا و سرد و بیروح نشونش داد؟
توبیراما که به عین الیقین رسوند همه رو از این لحاظ که مورد داره کسی نمیتونه بگه کاسه کوزه سر اون خراب شده دیدیم که چقدر مادارا و هاشی با هم میجنگیدن ولی حس مادارا بیشتر سلطه جویی بود تا کشتن از اونطرف هاشیراما هم مجبور شد بخاطر دهکده حرکتی بکنه (که خودش داره میگه کارهام اشتباه بوده اگر اخر عاقبتش اینی شده که هست) شاید ایزونا ضعیفتر بوده باشه از توبیراما (که بیشتر میخورد یه لحظه غفلت کرده باشه تا ضعف چون از بچه گی جلوش جنگیده بوده) ولی مادارا چندین تای توبیراماست ولی نرفت که بکشتش و باز هم میرفت جلوی هاشیرامایی که هم سایز خودش بود و اگر دنبال انتقام بود که توبیراما رو بلخره یه جایی خفت میکرد و راهیش میکرد :دی
ساندایمه و یوندایمه که فقط اومدن عرض اندام کنن ولی امیدوارم جهت مادارایی داستان رو هم بشنویم از زبان خودش
جدای از ماست مالی ای که کرد بعضی جاها دیالوگ های باحالی گفتن مثل این جمله از بزرگ خاندان حضرت اوچیها مادارا :n10:
در این دنیا هر جایی که "نور" هست ، "تاریکی" هم هست. تا زمانی که کسی به عنوان "برنده" وجود داشته باشه، حتما باید "بازنده ای" هم در کار باشه. خواسته ی خودخواهانه ی رویای "صلح" هستش که باعث به وجود اومدن "جنگ" میشه و "نفرت" بخاطر محافظت از عزیزان آدم نشات میگیره.
این چند جمله به کل مانگا می ارزید! عملا بنیان فکری هاشیراما رو هم برد زیر اب! همون چیزی که من هم تا حالا خیلی گفتم در مورد صلحِ هاشیراما...! ولی با همه این احوال شاید همه چیز بخوبی پیش میرفت اگر از اول توبیراما تو کار نمی بود! بلخره صلح هم سختی های خودش رو داره و بین طرفین یک نامساوی وجود داره نه مساوی و اگر یکی مثل توبی به خودشیرینی نمیپرداخت... حالا دیگه بایگانز بی بایگانز :دی باید ببینیم ساسکه چی میکنه با این Village گفتن های هاشیراما
شاید مادارا در آینده جنگ رو دوباره بازگو کنه؟آخه چند صفحه کمش بود و اصلا جوتسوهاشونو خوب ندیدیم.
به احتمال زیاد یه سری فلش بک هم در آینده از طرف مادارا داریم.
ساندایمه و یوندایمه الکی اومدن,از اونجایی که اوروچی گفته بود نمیخواد تو جنگ ششرکت کنه دلیلی برای اوردن اینا نداشته !اگرچه که به طور حتمی این 4 تا میرن به میدون نبرد ولی خوب اگه همینطوری برن ایراد بزرگیه چون با اخلاق اوروچیمارو کاملا متفاوته!(معلوم نیست چشه انقدر به ساسکه داره کمک میکنه؟!)
عقیده پاک هاشی رو با این سخنان مادارا مقایسه میکنی ؟!
عجب !نقل قول:
دیدیم که چقدر مادارا و هاشی با هم میجنگیدن ولی حس مادارا بیشتر سلطه جویی بود تا کشتن
مادارا این طوری بمب بیجویی ول میداد طرف هاشی قصدش کشتن اون نبوده ؟! :n29:
یک صحنه 20 - 30 تا بمب بیجو فرستاد . بعد چطور میگی قصدش سلطه جویی بوده , نه کشتن !؟
ایزونا که به طور حتم ضعیفتر از توبیراما بوده .نقل قول:
شاید ایزونا ضعیفتر بوده باشه از توبیراما (که بیشتر میخورد یه لحظه غفلت کرده باشه تا ضعف چون از بچه گی جلوش جنگیده بوده) ولی مادارا چندین تای توبیراماست ولی نرفت که بکشتش و باز هم میرفت جلوی هاشیرامایی که هم سایز خودش بود و اگر دنبال انتقام بود که توبیراما رو بلخره یه جایی خفت میکرد و راهیش میکرد
مخصوصا با تکنیک انتقالی که توبیراما داشت مبارزه با اون کار هر کسی نیست .
اون صحنه هم دیدی که ساسکه اسم نابودی کونوها رو آورد و توبیراما تنها با بالا بردن سطح چاکرا داشت در و دیوار رو خُرد میکرد ! با یک انگشت میخواست جوتسو بزنه که هاشیراما بهش گفت انگشتش رو بیاره پایین.
مطمئن باش توبیراما هم غولیه برای خودش و توی میدان نبرد این رو می بینیم . :n02::n09:
فکر کنم از ساندایمه و یوندایمه هم سوالاتی پرسیده بشه .نقل قول:
ساندایمه و یوندایمه که فقط اومدن عرض اندام کنن ولی امیدوارم جهت مادارایی داستان رو هم بشنویم از زبان خودش
قصد و نیت اوچیها , مشکلاتی که با سران داشتن و این که چرا در حمله توبی و کیوبی به دهکده حضور نداشتن !
اینا هم یک چیزایی میدونن که احضار شدن :n02:
خیلی بعیده این ها برن طرف جنگ من هم متقاعد شدم که قراره اوبیتو مادارا گنجتسو تالک نوجتسو بخورن یعنی اگر کیشی این کار رو بکنه لطف کرده چون نمیتونه یه جنگ خوب بین 2 تا غول رو در طراحی کنه مخش انگار نمیکشه :دی
خب چیزی به اون صورت ثابت نشد ولی بهرحال توبیراما ایزونا رو کشت و این نشان از قدرت برتر داره ولی بحثم این بود که شخصیت ایزونا یکم از خودگذشته نشون میده یعنی ممکنه حالتی هم بوده باشه که میتونسته بی پروا توبی رو بزنه ولی این کار رو نکرده همینطور در مورد مادارا خودش میگه که از جنگیدن با هاشی لذت میبره چون میدونه بمب بیجویی پرت کردن برای هاشیراما حکم کونای پرت کردن رو داره پس چرا دریغ کنه از این کار؟ :دی البته حرف من سر این بود که اگر مادارا خیلی اصرار داشت سر مردن توبیراما کارش رو بکسره میکرد بدون هیچ درنگی و اونطور به هاشی نمیگفت که یا بکشش یا...
قضیه کیوبی هم خب مسلمه که چرا چون از خیلی قبل شروع کرده بودن به نقشه ریزی برای وایسادن جلوی کنسول ها و کارهاشون و طبیعتا به دهکده ای که اونها رو دشمن میشناسه اهمیت نمیدادن. حالا خوبه هیچ کاری هم نکردن و اخرش به مردن خودشون رضایت دادن تا اینکه جلوی کارهای اشتباه و ظلم کنسول ها بایستن وگرنه اگر کودتایی حرکتی چیزی هم میکردن که دیگه ولشون نمیکردین :n09:
فک نمیکردم این تاپیک زنده باشه ..
دسخوش
والا اینطور که به نظر میاد اوروچیمارو دیگه اهداف قبلیشو دنبال نمیکنه. . یکم عقایدش تغییر کرده ( بزرگ شده ) :دینقل قول:
اخلاق اوروچیمارو کاملا متفاوته!(معلوم نیست چشه انقدر به ساسکه داره کمک میکنه؟!)
من که فکر نکنم . کیشی نمیاد 4 تا کاگه رو زنده کنه برای هیچی و باد هوا ! :n02:نقل قول:
خیلی بعیده این ها برن طرف جنگ من هم متقاعد شدم که قراره اوبیتو مادارا گنجتسو تالک نوجتسو بخورن یعنی اگر کیشی این کار رو بکنه لطف کرده چون نمیتونه یه جنگ خوب بین 2 تا غول رو در طراحی کنه مخش انگار نمیکشه
به طور حتم برنامه ای براشون داره و اون هم حضور در میدان جنگه . با حضور اونا هیجان جنگ هم بیشتر میشه و ارتش متحد اگه بتونن از پس مادارا و اوبیتو بر بیان , ولی نمیتونن حریف جوبی بشن .
به شخصی مثل هاشیراما در این نبرد به شدت نیاز دارن .
شاید برای همین کیشی به اون صورت چیزی از نبرد گذشته رو به تصویر نکشیده تا هیجان رو در این جنگ به خواننده منتقل کنه . مخصوصا با شرایطی که مادارا داره کار هاشیراما سخت تر هم میشه .
قوم اوچیها در شب حمله اوبیتو و کیوبی , اصلا توی دهکده نبودن .نقل قول:
قضیه کیوبی هم خب مسلمه که چرا چون از خیلی قبل شروع کرده بودن به نقشه ریزی برای وایسادن جلوی کنسول ها و کارهاشون و طبیعتا به دهکده ای که اونها رو دشمن میشناسه اهمیت نمیدادن. حالا خوبه هیچ کاری هم نکردن و اخرش به مردن خودشون رضایت دادن تا اینکه جلوی کارهای اشتباه و ظلم کنسول ها بایستن وگرنه اگر کودتایی حرکتی چیزی هم میکردن که دیگه ولشون نمیکردین
هیچ کاری نکردن ؟! داشتن برنامه می ریختن که دهکده رو بدست بگیرن ولی سران دهکده متوجه شدن و از نقشه شوم :n02: این قوم شیطانی مطلع شدن و اونا رو سر جاشون نشوندن :n09:
نقشه اوچیها شوم نبود و کاملا عدالت طلبانه و حق بود!
اصلا از دم ظالمید :دی ما هم که به قول امیرجان تروریست هستیم :n10:
اگر این ها برن به جنگ که دیگه اختلاف قدرت طرفین شدید میشه البته باز جای خوشحالی هم داره اگر برن که ببینیم بلکه اوبیتو دست از گنده بازی برداره و میدون دست مادارا بیفته تا کار همه رو یکسره کنه ولی جوبی فکر نمیکنم خیلی مشکل حادی باشه چون صد درصد ناروتو با یه جوتسوی تخیلی که اصلا بلد هم نیست مهرش میکنه! بیشتر دعواها سر مادارا باید باشه به نظرم
تو جنگ اخر سوسانوی چوبی هاشیراما سر پاست و مادارا عادیه حالا الان سوسانوی مادارا سرپائه جالب میشه ببینیم مرحله بعدی ای هم وجود داره یا نه
بر خلاف ظلم بجنگید,ولی وقتی یه موجود 9 دوم به مردم بیگناه شهر حمله میکنه وظیفه همه قبیله ها من جمله اوچیها هست که دفاع کنه از مردم بی گناه !
اوروچیو این بچه بازیا؟ : دینقل قول:
والا اینطور که به نظر میاد اوروچیمارو دیگه اهداف قبلیشو دنبال نمیکنه. . یکم عقایدش تغییر کرده ( بزرگ شده ) [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
OMG چپتر جدیدو خوندم !
ساسکه دوست دارم : دی
توبیراما هم یه کم قیافه بهتری نشون داد !
عشق است کونوها !
به اوچیهایی های مورد علاقم یکی اضافه شد پس الآن میشه :
1. ایتاچی ساما
2.شیسوی
3.ساسکه
اوروچی تو رو هم خیلی دوست دارم : دی
همینجا از توهین هایی که به این دو نفر کردم عذرخواهی میکنم : دی
هر کی به کونوها کمک کنه مورد علاقست !
این چپتر به نیروهای شینوبی چند قدرت فوق بزرگ اضافه شد !
4 تا هوکاگه که قدرت هاشون غیر قابل تصوره !
اوروچیمارو ساما و ساسکه !
میناتو گفت که برای ناروتو یک چیز ویژه داره ! حالا اون چه چیزی میتونه باشه ؟! :n19:
برارد اروچیمارو هم که غولیه برای خودش . مخصوصا الان که دستهاش از مهر شینیگامی خلاص شدن و میتونه کلی جوتسو به نمایش بذاره :n02:
سویگتسو هم فکر نمیکردم اینقدر ترسو باشه . ولی در کل باحاله .
راستی قدرت سنسوری توبیراما رو داشتین ؟! تنها با حس کردن چاکرای کارین فهمید که ازوماکیه !!! :n04:
حالا هم که میخواد خدمت مادارا برسه . امیدوارم جلوی میثم ضایمون نکنه :n02:
امیرجان تو رو چه به اینجور مغالطه ها :n09: (شوخی میکنم:n02:)
ساسکه عجب یهویی تصمیم گرفت :n04: جمله اش هم قشنگ بود به هاشی گفت که حرف تو رو فقط اوچیهایی ها کامل فهمیدن امثال مادارا و ایتاچی و کاگامی و شیسوی و... بقیه حضرات اوچیها هم بندگان خدا نیتشون خالص بود حتی لحظه های اخر قتل عام صحبت های پدرمادر ایتاچی وقتی داشتن میمردن هم اینو ثابت میکرد
با این سرعتی که اینها دارن یه چپتره میرسن به محل جنگ! چه شود! همه با هم!! کاگه ها چه خوشحال شدن بهشون گفت بریم میدان جنگ :n10: هاشیراما ظاهرا از همه خوشحالتره میگه میخوام برم دیدن رفیقم!
چپتر بعدی یکی علیه همه، همه علیه یکی!
ساسکه یه جمله ساده میگه میثم جوری ازش برداشت میکنه که انگار در تک تک جملات به مقام والا و عرفانی خاندان پاک و بیگناه اوچیها اشاره شده ! : دی
مادارا ؟!نقل قول:
جمله اش هم قشنگ بود به هاشی گفت که حرف تو رو فقط اوچیهایی ها کامل فهمیدن امثال مادارا و ایتاچی و کاگامی و شیسوی و...
مادارا که کلا برعکس هاشیراما فکر میکرد ! بعد تو میذاریش توی لیست ؟! :n09:
میثم میخواد هر طوری شده و به زور , مادارا رو بذاره توی لیست خوبها :n02:
یکی ؟!نقل قول:
چپتر بعدی یکی علیه همه، همه علیه یکی!
مادارا , اوبیتو , جوبی ... اینا خودشون کلی حساب میشن . تازه دوپینگ هم کردن (ژن هاشیراما)
:n08: اصل همینه!
والا اگر یه مقام کوچک قوم مثل ساسکه این باشه بیا برس ببین بالایی ها چی میشن اگر توسط سران و بعضی اشخاص مثل توبیراما بهشون ظلم نمیشد 9دم رو یک دم هم میذاشتن رو گردش و راهیش میکردن نیازی نبود اقوام قدرتــمنــد کونوها مثل کیسه بوکس وقت تلف کنن تا میناتو بیاد و با جان فدایی تمومش کنه ! منتها وقتی همه توهم ئوطئه داشته باشن به اوچیها به چشم خونخوار نگاه کنن ریکودو هم باشه نمیره دشمن شاد کنه!
این از جزء به کل هست ولی از طرفی میشه راحت گفت اگر رئوس یه قوم مشکل داشته باشن حتما زیری ها هم خرابن مثلا خباثت توبیراما رو به کل سنجو تعمیم بدیم که البته اشتباهه ولی دیگه اعضای اوچیهای بدبخت هزار بار خودشون رو ثابت کردن از صلح و متوقف کردن جنگ و فداکاری و... باز هم میگن فلان و بهمان! تقو برتو ای چرخ گردون تقو :n02:
یه جوری همتون می گید می خوان برن جنگ انگار چه خبره .. از الان یک تاک جوتسو از ناروتو می بینم که میگه این چهار تا باید برگردن همون جایی که بودن !!! بابا خداییش فکر کنید همین جوری خیلی قوی هستن این ارتش متحد + چاکرای خفن کوراما .. حالا این چهار تا نینجای فوق قوی و اون سه تا هیولا هم بهشون اضافه بشن + یه احمق + یه ترسو دیگه چی میشه ....
.................................................. ................................
مانگاهای بعدی احتمال میدم درمورد این باشه .. ناروتو به اروچیمارو میگه که این چهار تا کاگه رو بفرسته برگردن ( خود ناروتو اصلا از زامبی ها خوشش نمیاد !)
( شاید باز اینجا یه چیزی یا سوالی جواب داده بشه .. بشخصه هنوز امید دارم که میناتو پسر سوناده باشه و ناروتو نوه اش .. اخه ناروتو به شدت ژن دانای کل رو داره و خودش می تونه کلی سورپرایز ایجاد کنه .. بالاخره برای مهر جیوبی باید یه فداکاری بشه .. چشم های ساسکه و ژن هاشیرامایی ناروتو می تونه اون رو مهر کنه .. کاری که فکر کنم یه بار دانای کل انجام داد و گفت که نگران نباشن باز کسانی هستند که این کار رو انجام بدن !!)
.................................................. ................................
ناروتو ساسکه هم خدمت مادرا می رسن ........ اوروچی و بقیه هم خدمت اون اوبیتو ..
گرچه قبلش باید داستان مادارا و حرف های ناروتو مبنی بر اینکه کاگه برن تو قبشون رو بشنویم و داستان پدر ناروتو و شاید شکه شدن همه .. خیلی ها نمی دونن که ناروتو پسر هوکاگه چهارم هستش و این خودش کلی داستان هستش ... میناتو هم بالاخره یادگار مادرش رو به پسرش میده و بر می گرده ... هاشیراما هم وقتی ببینه که نسل بعدی دهکده اش اینقدر می تونه از پس کارها بر بیاد بر می گرده .. بقیه هم که دیگه باید برگردن ..
.................................................. ................................
به جز این بشه خیلی نامردی میشه .. فکر کنید خود هاشیراما و مادارا برای هم بسن ( هر دوتاشون الان یه جورای نامیرا هستن ) .. اوبیتو هم برای ساسکه و ناروتو .. اوبیتو که چیزی بلد نیست .. بقیه کاگه ها این وسط باید برن باقالی بخورن !!! اون همه لشگر هم برن خونه هاشون !!!
یه لرد اوروچیمارو این وسط خودش کلی توازن قدرت رو به هم می زنه !! حالا ساسکه و بقیه بمانن !!!
به نظر من که کاگه ها به جنگ می رن ولی با حرف هار ناروتو به مقبره هاشون بر می گردن و نسل بعد کارشون رو انجام میدن ..
.................................................. ................................
به قول آسوما سنسی " پادشاه ها ،رهبران فعلی دهکده نیستند بچه هایی هستند که آینده دهکده رو می سازن !! همین هایی که الان به جنگ رفتند و تمام رهبرانشون هم از بین رفتند و دارن به تنهایی و با کوله بار تجربه خودشون راه شون رو پیدا می کنن .. یه جورای فکر کنم پیام داستان در کل هم همین باشه که امید رو به بچه ها برای اینده بهتر منتقل کنه !!! )
.................................................. ................................
یه مشت زامبی بیان وسط که جور در نمیاد !!! اینها هم که نمی میرن .. هی جوتسو بزنن .. اصلا کی با کی می خواد مبارزه کنه ؟؟ خود اوبیتو که توسط میناتو یه بار ترکیده شد تازه اون موقه مانگیکو هم داشت و می تونست تلپورت بشه !! مادارا هم همین طور .. یه بار توسط هاشیراما ترکیده شده .. الان هم که هر دوتاشون ادو تنسی شدن .. هر بترکن و باز درست میشن !! یه جورایی مسخره بازی میشه ..
ناروتو چرا باید چنین قدرت هایی رو بفرسته خونشون؟!من جمله پدرش؟!و دوست صمیمیش ؟؟!!نقل قول:
یه جوری همتون می گید می خوان برن جنگ انگار چه خبره .. از الان یک تاک جوتسو از ناروتو می بینم که میگه این چهار تا باید برگردن همون جایی که بودن !!! بابا خداییش فکر کنید همین جوری خیلی قوی هستن این ارتش متحد + چاکرای خفن کوراما .. حالا این چهار تا نینجای فوق قوی و اون سه تا هیولا هم بهشون اضافه بشن + یه احمق + یه ترسو دیگه چی میشه ....
ناروتو مگه به ایتاچی گفت برو برگرد جایی که بودی؟وقتی دید ایتاچی داره کمک میکنه خیلیم خوشحال شد!
شما مادارای ادو تنسه رو با اون مادارا مقایسه میکنی؟اوبیتو موقع جنگ با میناتو تا جایی که یادمه ریننگان نداشت ! درضمن یه قدرت مهم رو فراموش کردی : جوبی!