بـــازار طــلا نیست اگـــر مـــوی طــلاییت
با هـــر وزش بــاد چـرا در نوسان اسـت؟
هرچند که اندام تو برف سبلان است
از گرمی اهوازِ لبت بوسـه پزان است
یک شهــر در این عرضه تقاضــای تو دارد
تقصیر لبت نیست اگر بوســه گران است
بازار طلا نیست اگـــر مــوی طلاییت
با هر وزش باد چرا در نوسان اسـت؟
سر ریـــز شدم از یقـــه پیرهن از بس
در عشق تو سیال تنم در فوران است
تا بره ی چشمــان تـــــــو را گرگ ندزدد
در مرتع گیسوت،دلم چشم چران است
هر بار کـــه تبخیــــر شد از ذهن خیالت
آن سوی دگر خاطره ات در میعان است
رویـــای من این بود که همـــراه تـــــو باشم
افسوس که در دست تو دست چمدان است
بـــاران تنت کــاش بر ایــــن خانـــه بــــبارد
هر چند که بخت بد من ، قطره چکان است
/ مجید آز
با تشکر مهران...