تو هم شدي مثل همه
از تنه گرم عاشقت
كي ساخته يك مجسمه...
وای چقدر سریع این تاپیک رفرش میشه ..مجبور شدم پستمو 3 دفعه ویرایش کنم...
Printable View
تو هم شدي مثل همه
از تنه گرم عاشقت
كي ساخته يك مجسمه...
وای چقدر سریع این تاپیک رفرش میشه ..مجبور شدم پستمو 3 دفعه ویرایش کنم...
همه
لرزش دست و دلم
از آن بود که
که عشق
پناهی گردد،
پروازی نه
گریز گاهی گردد.
ای عشق ای عشق
چهره آبیت پیدا نیست
***
و خنکای مرحمی
بر شعله زخمی
نه شور شعله
بر سرمای درون
ای عشق ای عشق
چهره سرخت پیدا نیست.
***
غبار تیره تسکینی
بر حضور ِ وهن
و دنج ِ رهائی
بر گریز حضور.
سیاهی
بر آرامش آبی
و سبزه برگچه
بر ارغوان
ای عشق ای عشق
رنگ آشنایت
پیدا نیست
تو خوب می شناسی ام
بسان کبوتر که پرواز را
و چه زود گم کردی
گنبدهای غمگین دلم را
و پر کشیدی
تا گول بام دروغین
همسایه را خوردی
برگرد،
تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد
حیف باشد که تو باشی و مرا غم عالم ببرد
دل صنوبریم همچو بید لرزان است ...... ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست
تابوت کودکی , بسر آشیب زندگی
درهم شکست و هر هوس مرده جان گرفت
آه از چراغ دل , که دمادم براه عمر
خاموش گشت و روشنی از دیگران گرفت
[فریدون توللی]
تانکر تانکر مُرده میبریم آنطرف آب
اینطرف خشکی
هر دو طرفِ شما که خیلی آقایی
این مُرده سه دلار قیمتشه
جیبش پُر از گوشماهیه
شاعره
هرجاشو که چاه بزنی
نفت میآد بیرون
چه اوتار جديدت خوشگله [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نامدگان و رفتگان از دو کراانه زمان
سوی تو می دوند, هان ای تو همیشه در میان
نه در رفتن حرکت بود
نه درماندن سکونی.
شاخه ها را از ریشه جدایی نبود
و باد سخن چین
با برگ ها رازی چنان نگفت
که بشاید.
دوشیزه عشق من
مادری بیگانه است
و ستاره پر شتاب
در گذرگاهی مایوس
بر مداری جاودانه می گردد.