نقل قول:
به یاد خاطرات جبهه و تیر های مستقیم تانک عراقی ها که جا خالی می دادیم
Printable View
نقل قول:
به یاد خاطرات جبهه و تیر های مستقیم تانک عراقی ها که جا خالی می دادیم
استاد عزيز شما با ياهو كار نمي كنيد؟ منظورم چت كردنه ؟
بياييم شيراز كجا بايد شما رو پيدا كرد و عرض ادب كرد؟
ممنون
بهروز
نقل قول:
زیاد وقت چت کردن ندارم.
هروقت خواستی بیایی قبلش خبر بده (ییغام) در خدمتیم
احتراما به اطلاع شما ميرسانم كه شما تا روز 4 شنبه بر روي صندلي داغ تشريف داريد .
بعد از اون هم اگه به اين تاپيك سر نزنيد و ما رو سرفراز نكنيد ديگه هيچي ......
ارادتمند
بهروز
ايا در زمان جنگ زخمي هم شديد ؟
يك خاطره خوب از زمان جنگ بگيد
از 40 افسر وظیفه ای که با هم به جبهه اعزام شدیم تنها من ویک نفر دیگر علیرغم شرکت در سه حمله سالم ماندیم.نقل قول:
جبهه همانطور که گفتم لحظه لحظه اش خاطره است:
در مرحله دوم عملیات بیت المقدس که یک حمله ایذایی ( رفتن و ضربه زدن و برگشتن بدون تصرف خاک) بود نیمه شب پس از ادغام شدن با بسیجیان پس از عبور از زیر قرآن از پشت جاده ی اهواز خرمشهر حرکت کردیم و به دلیل نا هماهنگی آنقدر جلو رفتیم که در برد توپخانه کاتیوشای خودمان قرار گرفتیم که تعداد زیادی از افراد خودی کشته و مجروح شدند .من به ناچار به اتفاق یکی از سربازانم و یک بسیجی حدود 16 ساله که زخمی شده بود همانطور که در برابر تیر مستقیم تانک های عراقی جا خالی می دادیم به یک سنگر تانک که خالی بود رفتیم و پناه گرفتیم .چون من فرمانده دسته بودم کیف لوازم پانسمان همراهم بود .همانطور که در تاریکی زخم بسیجی را می بستم ( که مثل ابر بهار گریه می کرد) دیدم که صدای یک تانک عراقی هر لحظه نزدیک می شود من اولین کاری که کردم با دندان درجه هایم را کندم ( چون دستهایم خونی بود) دلیل کندن درجه این بود که عراقی ها به افسران و درجه داران اسیر خیلی اذیت می کردند می خواستم به عنوان سرباز اسیر شوم. خوشبختانه بعد از ده دقیقه بدون اینکه متوجه ما شوند از کنار سنگر تانک رد شدند این ده دقیقه طولانی ترین لحظۀ عمر من بود.ضمناً در آنجا یک کیف متعلق به یک عراقی که داخل آن مقداری سیب درختی ،تعدادی زیرپوش نو ، ادکلن پیدا کردم که ادکلن تا سالها به عنوان یاد بود داشتم.زیرپوش ها هم آن سرباز و آن بسیجی برداشتند. سیب ها را هم دادم به بسیجی که به علت خونریزی داشت ضعف می کرد .صبح که شد به پشت جاده رفتم و یک آمبولانس برای بسیجی زخمی فرستادم.آن شب تعداد زیادی از سربازان گروهان ما که زیاد از حد پیشروی کرده بودند اسیر شدند و چند روز بعد از رادیو عراق صحبت کردند.
ممنون که گفتید ولی منظورم همون بود.اشتباه تایپی شد.پست را ویرایش کردم.نقل قول:
----------------------------------------------------------------------------------------------------
سوال:
1- فکرکنم شما تنها کسی باشید که (از وقتی من شروع کردم در اینجا سوال بپرسم) اینقدر نشسته باشید و تا چهارشنبه هم باشید(11 روز) چه احساسی دارید؟
2- در مورد هر کدوم از شکلک های زیر دو مورد را بیان کنید:
1- کجا استفاده می شوند؟
2- دارند چکار می کنند؟
:31:
:2:
:11:
:10:
:8:
:5:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فردا يني چهار شنبه ساعت 14 مدت صندلي نشيني دوست خوبمون جاويد تموم ميشه. بهتره هديه و امضاشون رو اماده كنند. خوشحال شديم توي اين مدت
دوستان اقاي جاويد قصد دارن به 5 نفر هديه ويژه اي بدن. قرعه كشي هم قرار شد با بنده باشه. ممنون از ايشون
با عرض سلام خدمت کاربر گرامي آقاي محمد جاويد
لطفا نظر خودتون رو درباره افراد زير با ما بگيد(نسبتا کوتاه)
----------------------------------------------------------------
1-مهدي اخوان ثالث
2-احمد دوران
3-سردار حسين علايي
4-احمد شاملو
5-خالد مشعل
6-جلال آل احمد
------------------
با تشکر
حماس