...و نظرت در مورد نظر دي استفانو سروش جان؟:46:نقل قول:
در مورد نظر كرايوف عقيده شخصيم اينه كه اگر ارتباطي به بارسا نداشت اصلا درست نبود
اما چون صحبت سر الكلاسيكو هست طبيعتا ميتونه در مورد تاكتيك تيم حريف نظر بده
فكر ميكنم اگر همين حرف رو مورينيو ميزد به شكلهاي مختلف از جمله برداشتن فشار از روي بازيكنا كم كردن روحيه حريف جنگ رواني و اين جور چيزا توجيه ميشد
سروش جان بارسا و رئال ساختاري كلاسيك و بسيار شبيه به هم دارن
نوعي چشمو هم چشمي فوتبالي از نوع شديدش
هردو باشگاه با انتخابات رئيس خودشون رو انتخاب ميكنن
هر دو باشگاه سرودهاي رسمي خودشون رو دارن
هر دو باشگاه شجره تاريخي و فرهنگي خودشون رو هميشه همراه خودشون دارن
هر دو باشگاه اسطوره هاشون رو در كنار خودشون با القاب مختلف مثل رئيس افتخاري حفظ ميكنن
و ده ها شباهت ديگه
مجموع اينها يعني دو باشگاه رئال و بارسا
و سرمربي بخشي از اين سيستمه
سرمربي در اين دو باشگاه حرف اول رو مثل ساير باشگاه هاي اروپايي نميزنه
اينجا سرمربي علاوه بر عقايد خودش بايد عقايد كهنسال ديگران رو هم بپذيره(همينجاست كه مورينيو رو داره اذيت ميكنه)
جدال اين دو تيم فقط در زمين نيست
مردم اين دو شهر در هر نقطه اي از اين كشور با هم برخورد كنن يك الكلاسيكو كوچك شكل ميگيره
اسطوره ها با تفكر خاص خودشون هنوز در كنار اين دو تيم با هم مبارزه ميكنن
جمع كردن اسطوره هاي قديمي باشگاه در كنار تيم اصلي يعني زنده نگه داشتن تفكر كلاسيك كه زيبا بازي كردن بخش مهمي از ذهنيت فوتباليشه ( در اين بخشه كه دور از تفكر نتيجه گراي مورينيو جناب دي استفانو در برابر كرايوف حس ميكنه كري و بازي رو باخته)
خواه ناخواه كادر فني جوان بايد با اين كادر كهنسال رابطه خوبي برقرار كنه و گرنه ساختار باشگاه دچار تزلزل ميشه
براي اينكه سرمربي در اين دو باشگاه اقتدار جاهاي ديگرو داشته باشه
راهي نيست جز خاموش كردن امثال كرايوف و دي استفانو كه البته بعيد ميدونم سران دو باشگاه چنين كاري بكنن چون بلافاصله منجر به خاموش شدن خودشون ميشه
بايد پذيرفت كه فرهنگ همه كشورها شبيه به هم نيست
مردم اسپانيا خوشبختانه و باز خوشبختانه به خاطر پشتوانه تاريخيشون كه بخشي از اون هنوز در كنارشون نفس ميكشه هنوز تشنه بازي زيبا هستن
هميشه درخواست عمومي به بخشهاي مختلف اجتماعي به مرور زمان شكل خاصي ميبخشه
در بخش فوتبال خواست عمومي مردم در دالان زمان تبديل به روشهاي مختلفي ميشه
شكل بازي آلمان هماهنگي كاملي با جامعه اين كشور داره
انگليس ايتاليا برزيل آرژانتين حتي شكل بازي كشورهاي ضعيفي مثل كشورهاي عربي هماهنگ با جوامع اين كشورهاست
مردم اسپانيا وقتي به تيم مليشون لقب تيكي تاكا ميدن خيلي واضح دارن نوع فوتبال كشورشون رو تعيين ميكنن
وقتي تيكي تاكا اين كشور رو به همه افتخارات رسونده مردم ، رسانه ها و اساطير بايد هم نگران اين روش و رشد و تقويتش در باشگاه ها باشن
رئال يكي از تاثير گذارترين باشگاه هاي اسپانياست اصلا نميشه نسبت به شكل بازي اين تيم بي تفاوت بود
رئال والنسيا نيست كه بنيتس روش خودش رو توش پياده كنه
مايروكا نيست كه كوپر به دلخواه خودش بازي كنه
به همين دليله كه بزرگان نگراني خودشون رو ابراز ميكنن
شايد والدانو رو بشه مهار كرد اما ديگران رو نه
بنيانهاي اجتماعي در اسپانيا هنوز كلاسيكه و همين مسئله روي همه اركانهاي اجتماعي مردم اسپانيا تاثير ميزاره
مورينيو يا دچار تحول و دگرديسي ذهني ميشه و در رئال ميمونه يا خسته ميشه و ميره
رئال و بارسا درست يا غلط مثل دو خانواده ثروتمند هستن كه حتي نوع نشستن سر سفره و گرفتن قاشق و چنگال رو هم به اعضاي جديد تحميل ميكنن
من حتي نشانه هايي از خستگي رو در گوارديولا هم ميبينم كه البته به خاطر اسپانيايي بودنش تحمل بيشتري داره
پي نوشت: تا كلاس به طور كامل از دستم خارج نشده و موارد منكراتي بين دوجنس مختلف به وجود نيومده برم:31: