نقل قول:
سخنان نیچه:
ترجمه من
«خدا مرده است. خدا مرده خواهد ماند. و ما او را کشته ایم. ما، سردسته قاتلان، چگونه خود را تسلی خواهیم داد؟ ما با چاقوهای خود مقدس ترین و قدرتمندترین چیزی را که جهان داشته است را کشته ایم. چه کسی دستان آلوده به خون ما را خواهد شست؟ با چه آبی ما می توانیم خود را پاک کنیم؟ چه کفاره ای باید بپردازیم؟ چه چیزی باید وقف کنیم؟ آیا این مرده خیلی بزرگ نبود؟ بزرگ برای ما؟ خود ما نباید تبدیل به خدایان شویم تا آن کار ارزشش را داشته باشد؟»
ترجمه ای که تو اینترنت پیدا کردم
«خدا مرده است. خدا مرده ميماند. ما او را كشتهايم.
ما قاتلان سرآمد همه قاتلان چگونه خويشتن را تسلي دهيم؟ آن كه جهان تاكنون از او مقدستر و نيرومندتر به خود نديده، زير خنجرهاي ما آنقدر خون داد تا مرد. كيست كه اين خون را از ما پاك كند؟ به چه آبي خويشتن را بشوييم؟ چه آيينهاي توبه و چه بازيهاي آسمانيي ناگزير خواهيم بود اختراع كنيم؟ آيا عظمت اين واقعه از حد ما درنميگذرد؟ آيا نبايد صرفا براي اينكه شايسته آن بنماييم خودمان خدا بشويم؟»
«زندگی بار دیگر به من خیانت کرد
من می پذیرم که بعضی چیز ها هرگز عوض نخواهد شد
من می گذارم که مغزهای کوچک شما درد و رنج مرا بزرگ کنند
و این مرا با یک وابستگی شیمیایی در تایید سلامتی عقلم باقی خواهد گذاشت !!!!!
بله.... من دارم می افتم. چقدر مونده تا به زمین برسم؟
من نمی تونم به شما بگم که چرا دارم فرو میریزم
تعجب نمی کنی که چرا من ترجیح میدم تنها بمونم؟
آیا من قبلاً کنترلم رو از دست داده ام؟
دیگه داره تموم میشه
من هرچی رو که می تونستم رها کردم
من نمی تونم بخوابم پس یک نفس عمیق میکشم و در پشت شجاع ترین نقابم قایم میشم
من اعتراف می کنم که کنترلم رو از دست داده ام.»
واقعاً این خذعبلات (ببخشید تو رو خدا) برای شما خیلی مهمه؟ حالا باز حرفای نیچه یه چیزینقل قول:
اینم خیلی برام مهمه اگر زحمت بکشید ممنون میشم