ممنون اخوینقل قول:
پیش دکتر پپدرم میرم / دکتر 70ساله هست و با تجربه.
Printable View
ممنون اخوینقل قول:
پیش دکتر پپدرم میرم / دکتر 70ساله هست و با تجربه.
بوپروپیون از دسته dri مگه نیست؟نقل قول:
درود
یه سوال دارم ، البته شاید دارم بیخودی حساسیت نشون میدم
من یه مدتیه به عکس مکانهای متروک علاقمند شدم ، عکس خونه ها و قصرهای قدیمی که تو اینترنت زیاد پیدا میشه
مثل این عکس:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
متوجه شدم که آدمهای دیگه زیادی هم هستن که به این جور چیزا علاقه دارن
آیا این علاقه ممکنه یه نشونه بد (از نظر روحی) باشه؟
ضمن اینکه من شاید نزدیک 10 سالی باشه (قبل از علاقمند شدن) گاهی شبها خواب خرابه و محل متروک میبینم.
سلام دوستان دیروز رفتم پیش روانپزشگ و این دارو ها راداد.
الانزاپین 5
فلووکسامین 50
کلونازپام 2
والپرات سدیم200
ترانکوپین 100
دوستان این دارو ها مال افسردگی خفیف یا شدید؟
بمن گفت افسردگی اضطرابی داری و اختلال خلقی
به نظرتون ممن میتونم خدمت را بدون هیپ تنشی برم یا نه؟
با توجه به این دارو ها احتمالا تشخیص اختلال خلق هست ( سدیم والپورات بعنوان تثبیت کننده خلق تجویز میشه)نقل قول:
البته با توجه به دارو ها نمیشه نظر قطعی داد اما استفاده از داروی آنتی سایکوتیک جهت درمان میتونه دلیل این باشه که بیماری شما خفیف نیست
بنظرم میشه جهت معافیت یا درجاتی از معافیت اقدام کرد
ممنون دوست عزیزنقل قول:
من مشکل توهم شنیدن صدا هم داشتم.
بمن گفت بیماری افسردگی اضطرابی داری.تو برگه هم نوشته اختلال mmd ولی اولین حرفش ام داره و دومیش یکم ناخوانا هتس و اخرین حرفش دی هست
فکر کنم mmd یعنی اختلال افسردگی ماژورنقل قول:
خود افسردگی میتونه نشانه های سایکوز مثل توهم و هذیان رو هم داشته باشه که به اون افسردگی با ویژگی های سایکوز گفته میشه و بیشتر همون افسردگی هست تا جنون و درمان اصلی هم درمان افسردگی هست
چیزی که شما گفتید احتمالا mdd هست یا همون افسردگی ماژور که همان افسردگی هست که بطور متداول گفته میشه
به هرحال برای اطلاع دقیق تر برای معافیت بهتر هست از روانپزشکتون کمک بگیرید.من اطلاع کمی در این مورد دارم
Sent from my HTC One M9 using Tapatalk
این افسردگی ماژور همون افسردگی شدید یا اساسی هست؟
درواقع همان افسردگی هست گه بطور متداول ازش نام برده میشه
هر افسردگی که با دارو های ضد افسردگی نیاز به درمان یدا کنه mdd هست
سلام من 18 سالمه تازه کنکور دادم اما از وقتی که برای کنکور شروع کردم حدود 6 ماه از خونه بیرون نیوومدم یه استرسی عجیب داشتم همش فکر میکنم اگه آروم بگیرم زمان برام زود میگذره همیشه کف دستم خیس میشه از اینکه در بین مردم قرار بگیرم میترسم واسترس دارم نمیدونم چیکار کنم دیگه خسته شدم در ضمن ضربان قلبم هم خیلی نامرتب میزنه:n37:
به یکی از نزدیکان دکتر برای مشکل زود انزالیش اینو گفته به نظر شما مشکلی پیش نمیاد قرص فلوکستین ۲۰ بعد از صبحانه و کلومیپرامین ۱۰ شبها ساعت ۹ شبه
هردو اثر سروتونرژیک قوی دارند و اثرات جانبی رو ممکن خیلی تشدید کنه ، فلوکستین به تنهایی اثر بسیار مطلوبی داره و نیازی به کلومیپرامین نیست. ( البته اگر فقط برای زود انزالی تجویز شده باشه)نقل قول:
یادتون نره نظر پزشک معالج مقدم است.
چرا اکثر داروهای افسردگی روی سرتونین اثر میذارن در صورتی که دوپامین و اپی نفرین هم تاصیر بالای روی افسردگی دارن ولی اکثر داروهای ضد افسردگی روی سرتونین اثر میکن؟
دارو های جدید روی دو عامل عصبی نور اپی نفرین و سروتونین اثر دارند و اثر بخشی بهتری دارند.نقل قول:
دارو های موثر بر سیستم دوپامینرژیک ایجاد وابستگی میکنند و ارزش درمانیشون به همین دلیل پایینه. ( همچنین ایجاد سایکوز و توهم و ...)
خود سروتونین بر سیستم دوپامینرژیک تاثیر داره و بهبود عملکرد سروتونین بر عملکرد دوپامین هم اثر داره.
چندتا مثال میزنیننقل قول:
دارو های جدید روی دو عامل عصبی نور اپی نفرین و سروتونین اثر دارند و اثر بخشی بهتری دارند.
رده دارو های SNRI : ونلافاکسین و ...
رده دارو های TCA: ایمیپرامین و ...
سلام ! من یه خواهر زاده 17 ساله دارم که خیلی زور رنج و حساس و باهوش هست و این زود رنج بودنش براش مشکل ایجاد کرده با همکلاسیش قهر میکنه از معلمش خوشش نمیاد به پدر و مادرش میگه مدرسه رو عوض کنین میگن چشم وقتی قهر میکنه دیگه اشتی نمیکنه گوشه و گیر و منزویه با کسی نمی جوشه حرف نمیزنه ولی درس خون و باهوش و سریع یاد میگیره من به خواهرم خیلی اروم و جوری ناراحت نشه گفتم این رو ببر مشاور نارحت شد و اصلا خوشش نیامد به پدرشم نمیشه گفت کسی راهنمایی چیزی داره بگه من خیلی دلم براش میسوزه
خشونتنقل قول:
افسردگی
اضطراب
دلایلی هستند که افراد رو به سمت روان پزشک یا روانشناس سوق میدن.
مشکلات رفتاری مانند زود رنجی جز شخصیت فرد حساب میشن ... هر فردی یک نقطه قوت و یک نقطه ضعف در شخصیتش داره.
زمانی میشه فرد رو وادار به تغییر کرد که مشکل رفتاری نه از بچگی بلکه به صورت یک دفعه و سریع ظاهر شده باشه و دلیل هم داشته باشه مثلا فرد هنگام افسردگی ممکنه زود رنج بشه و با درمان افسردگیش این زود رنجی از بین میره.
ولی زود رنجی که از زمان کودکی شکل گرفته باشه جز شخصیت همون فرد حساب میشه و بر میگرده به تربیت و ژنتیک! و در عصر حاظر امکاناتی نداریم که به زمان عقب بر گردیم و تربیت فرد رو عوض کنیم یا دستگاهی در اختیار نداریم که ژن های عصبی یک فرد زنده رو تغییر بدیم.
بهترین کاری که شما میتونید براش بکنید اینکه با خودش حرف بزنید ، ببینید آیا مشکل خاصی دارد؟ افسردست یا مضطرب، آیا از وضعیت زندگیش راضی هست یا خیر ، از راه حرف زندنم نباشه میشه از روی شیوه رفتار فرد این موارد رو فهمید ، با استناد بر همین موارد "فقط" با مادرشون حرف بزنید و روی حرفتون پا فشاری کنید و براش مثال بیارید.
بیشتر از این کاری از دستتون بر نمیاد و اگر موافقت خواهرتون رو بدست نیاوردید روی موضوع پا فشاری نکنید.
موفق باشید.....
یه سوالی دارم بین وسواس فکری و پارانویا چه فرقی هستش ؟ کسی که دائم فکر میکنه کسی دیگه اون رو میبینه یا صداهاش رو میشنوه بیماریش چیه؟
چه کسی نگاهش میکنه یا صداش رو میشنوه ؟ شخص غیبی یا شخصی که واقعا چند متر اون تر نشسته؟
در یکجا خلوت یا یک جای نسبتا پر ازدحام؟
همراه تشویش ذهنی و تغییر علاءم صورت و تعریق یا فقط نشخوار ذهنی؟
آیا احساس خجالت و اضطراب هم وجود دارد؟
شخص واقعی مثلا راننده تاکسی که سوار شده یا فروشنده ایی که ازش خرید کردهنقل قول:
در جای خلوت
اضطراب ترس
این سوشیال فوبیاست نه پارانویید یا وسواس.نقل قول:
برای حل این مشکل چه کاری باید کرد چون واقعا باعث مختل شدن زندگی میشه یه چیزی که میتونه از همه چیز نفوذ کنه و همه جا را به بینه؟نقل قول:
چیزی که از همه چیز رد میشه و میبینه غیبیه! نه واقعی پس باید گفت پارانوئید.نقل قول:
ببینید پارانوئید و امثال اختلالات سایکوزی جدایی از واقعیت رو دارند یعنی مثلا فرد اعتقاد پیدا میکنه که یه چیزی همیشه داره نگاهش میکنه یا چیزی رو در سرش قرار دادند که اون رو کنترل کنند یا هر اعتقاد "خرافی" دیگری.
اختلالات اضطرابی طور دیگری هستند و فرد از یک چیز واقعی میترسه و هراس داره مثلا در سوشیال فوبیا طرف از اینکه کسی صداش رو بشنوه هراس داره و تو جمع راحت نیست و دائم اینطور فکر میکنه که افراد دور و برش در موردش بد "فضاوت" میکنند.
هرکدوم درمان اختصاصی دارند و این کار رو روانپزشک انجام میده.
چرا برای مراجعه به روانپزشک میگن با" همراه" مراجعه کنید ؟ شاید کسی نخاد با همراه بره حتی اگر مادر پدر یا همسرش باشه:n35:
چنین چیزی گفته نمیشه اتفاقا بهتره تنها مراجعه کنین.نقل قول:
من زنگ زدم بیمارستان اعصاب و روان شهرمون گفت ساعت 7 صبح نوبت حضوری 9 دکتر میاد بیمار با همراه باشه :n04:نقل قول:
البته فکر کنم بیمارستان دولتی شلوغ باشه ولی مطب ها هم دیدم مریض ها رو با هم ویزیت میکنن ! کلا نروم بهتره!!
چنین چیزی وجود نداره هیچ لزومی نیست بیمار با همراه باشه. شاید دکتر مربوطه روانپزشک اطفال بوده باشه که در این صورت برای اطفال همراه ضروری هست.نقل قول:
روانپزشکی که بیمارها رو باهم ویزیت کنه واقعا حیفه که بیرون از خاک باشه.:n15:
در مرحله ی اول ویزیت توسط روانپزشک وجود همراه ضرورت نداره اما پس از اون ممکنه در مورد بعضی بیماران نیاز به تایید صحت گفته های بیمار (reliability) وجود داشته باشه که به انداره ای مهم هست که برای این موضوع قسمت مشخصی در فرم ها برای ثبت این اطلاعات وجود داره.
بنظر میرسه شلوغ بودن بیمارستان دولتی یک عامل باشه برای دست زدن به چنین اقدامی که بدون نیاز به جلسه ی دیگه و مراجعه ی همراه در نوبت دوم ویزیت، در همون دفعه اول کار بکسره بشه.
معمولا یک قسمتی از اطلاعات تشخیص بیماری های روانپزشکی از طریق گفت و گو با خانواده بیمار بدست میاد.البته این در تمام بیماری ها صدق نمیکنه؛مثلا فردی که افسرگی پیدا کرده اما این در وضعیت ذهنیش اختلالی ایجاد نکرده نیاز کمی به مصاحبه با خانواده داره؛اما فردی که به جنون مبتلا شده قطعا نیاز به دریافت اطلاعات از خانواده هم دارهنقل قول:
اما این رو در نظر بگیرین که این مصاحبه ها حتی اگر در یک جلسه انجام شوند بصورت جداگانه انجام میشه
مثلا شخصی که افسردگی شدید داره یا شیزوفرنی داره و یا و یا وسواس شدید یاتوهم داره و اطرافیانش متوجه بیماریش هستند نه خودش قطعا اول خانوادش برای درمانش اقدام میکنند نه خودش چون خودش متوجه نیست بیماره و فکر میکنه واقعیته و یا اصلا متوجه خودش نیست ولی وقتی شخصی بیماره و تشخیص میده بیماره این قدر هوشیاری داره که خودش تنها بره دکتر شاید دلش نخواد خانوادش بفهمن بیماره مثلا فکر میکنه یکی اونو میبینه این فکر آزارش میده شدید ولی میدونه واقعیت نداره و از یه طرف هم نمیتونه با اون مقابله کنهنقل قول:
خیلی سال پیش من سر یه ماجرایی خیلی ناراحت و غمگین بودم برای همین برادرم من رو برد روانپزشک که مثلا ! بهترین دکتر شهر ما استاد تمام دانشگاه و روانکاو !! هم میگن هست مطبش به شدت شلوغ بود و منشیش ما و چند نفر دیگه رو باهم فرستاد داخل دکتر درست شبیه یه بازجوی خشمگین جلوی اونای دیگه گفت مشکل چیه من با اینکه به شدت ناراحت بودم و اصلا هوش و حواسم کار نمیکرد فقط فهمیدم که نباید جلوی دیگران از روح و روانم بگم اومدم به برادرم بگم بریم بیرون اصلا نمی دونم چی شد یهو گفتم ما پدربزرگمون 90 سالشه و نمی تونه بیاد شبها به شدت بیخوابه میشه یه قرص خواب بهش بدین ؟ اونم یه چیزی نوشت و فقط منتظر بود ما بریم بیرون وقتی اومدیم بیرون دادشم گفت تو که خیلی خوبی من تصمیم گرفتم حتی با شدت نارحتی خوب بشم و دیگه پیش روانپزشکا نرم
من برای دندانپزشک به تعداد زیادی دکتر مرجعه کردم تا یکی رو انتخاب کنم یا برای کشیدگی تاندون زانو پیش چندتا دکترهای ارتوپد رفتم که حتی با هم ویزیت می کردن و روح و روان یه چیزی نیست که بشه پیش هر دکتری رفت ولی بعضی وقتا مریض واقعا به دارو احتیاج داره و نمیشه شخصا کاری کرد شاید پزشکهای عمومی که رو سربرگ مینویسن اعصاب و روان و و بهتر باشه در هر صورت قرص قرصه !
دوست عزیز ALEMIX شما کدوم شهر هستید؟ چه سالی به روانپزشک مراجعه کردید؟من تهران هستم و آخرین بار همین 2 روز پیش رفتم روانپزشک .اصلا اینطوری نیست. دکتر تنهایی معاینه میکنه. تازه در اتاقم بسته .تا بیمارایی که تو اتاق انتظار نشستن صدای مکالمه شما و دکتر رو نشنون.حتی دکتر به منشی هم اجازه باز کردن در به هر دلیلی موقع ویزیت مریض رو نداده.حتی دکتر موبایلش زنگ بخوره سریع قطعش میکنه.
من کرمان هستم و 5-6 سال پیش بود قطعا شهر به شهر و دکتر تا دکتر فرق میکنه اینجا منشی دکتر میگفت ما روزی 50 - 60 تا مریض داریم دکتر از 3 عصر میاد تا هر وقت که بشه به هر حال همیشه نمیشه نظر قطعی داد و گفت "اصلا این طوری نیست":n02:نقل قول:
سلام
توی داروهای روانپزشکی، مشکلات ادرار(سوزش و...) هم هست؟
بله، بعضی از دارو ها اعصاب مشکلات دفع ادراری بوجود میارن.نقل قول:
سلام من پارسال سرترالین مصرف میکردم عوارض خاصی نداشت
حالا یعد مدت ها که باز میخوام مصرف کنم دچار حالتی شبیه مسمومیت میشم حتی اگه پایین ترین دوز باشه
قرص های سیتالوپرام هم امتحان کردم باز همینطوره مشکل چیه؟
چه عوارضی تجربه می کنید؟
مصرفتون بدون تجویزه؟
دل پیچه و چیزی شبیه مسمویتنقل قول:
چه عوارضی تجربه می کنید؟
مصرفتون بدون تجویزه؟
بار اول پزشک تجویز کرد اما دیگه دسترسی بهش نداشتم خودم ادامه دادم