نقل قول:
صغری از کبری در واسطه مشترک تقلید میکنه، شما این رو تعمیم دادید به اینکه شما هم می توانید از محمد در همه صفات تقلید بکنید.
زیرا پیامبر برای قوم خویش
باید در زمینه های زیادی الگو باشد
نقل قول:
در مثال ها رابطه "پیامبر و پیرو" و "مرجع تقلید و مقلد" رو هم مثال زدید که دقیقا همون موضوع مورد بحث ما بود، به عبارتی گفتید تقلید در اسلام طوطی وار نیست چون تقلید "مقلد" از "مرجع تقلید" طوطی وار نیست. (سفسطه مصادره به مطلوب)
خیر
گفتم الگو قرار دادن رفتار مختص انسان است
همانند الگو قرار دادن مقلد از مرجع تقلید(در واسطه ی مشترک که همان موارد دینی ست)
و این مانند تقلید طوطی نیست
زیرا طوطی به معنای حرف دیگران علم نداشته
و آنها را تکرار می کند
نقل قول:
1. (مغلطه پهلوان پنبه) من نپرسیدم اشکال بت پرستی چیست، در مورد مسیحیت و زرتشت و خدای اساطیری یونان نپرسیدم.
شما پرسیدید اشکال بت پرستی چیست
و آوردن مثال خدایان یونان
و تاریخچه ی بت پرستی
برای انتقال مفهوم شرک در بت پرستی الزامی بود
شما همچنین پرسیدید اشکال پرستش بت واحد چیست
و آوردن مثالهای مسیحیت و زرتشت برای انتقال مفهوم و منظور من، واجب بود.
نقل قول:
هیچ کس مجسمه های زئوس رو به جای زئوس نمی پرستیده
بنده هم همین را گفتم
نقل قول:
2. بت پرستی در عصر جاهلی با خدایان اساطیری یونان، زمین تا آسمون فرق داره، هیچ کس مجسمه های زئوس رو به جای زئوس نمی پرستیده.
گفته های نماینده ی مشرکین با نجاشی، پادشاه حبشه را به خاطر بیاورید:
نقل قول:
_ما به ظاهر بتها توجه نداریم بلکه آنها تنها وسیله هستند و هدف اصلی ما روح و مفهموم معنوی است
نجاشی: البته قبول دارم که بت پرستی تا حدود بسیار زیادی درک نشده است...
نقل قول:
3. اشکال شرک در اسلام وارده ولی خدای شما که ورای این بت نیست، بلکه این بت از خدا تشکیل شده، پس ایراد شریک گرفتن ادعای انرژی بودن خدا رو نقض میکنه.
این مورد را هم قبلا توضیح داده ام
اگر خود مجسمه ی سنگی مورد پرستش باشد
به این معناست که ما آنرا
از سایر هستی جدا نموده ایم(شرک)
به این معنی که
در این مجسمه چیزی وجود دارد
که در سایر هستی نیست!
نقل قول:
کدوم شرک؟ مگه این بتی که من گفتم چیزی به غیر از خدا است که شریک اون باشه؟
سوره ی توحید اشاره به بت پرستانی دارد
که برای خداوند برادران و همسران
و پدران و فرزندانی فرض کرده بودند
فراموش نکنید که من کجا به این سوره اشاره کرده بودم:
نقل قول:
بت پرست ها خود تمثیل فولادی رو نمی پرستن
مثل زئوس یا آتنا یا پوزیدون که از روی اونها مجسمه های زیادی ساخته شده بود و در معابد مورد پرستش قرار میگرفت، اما همه ی یونان یه یک زئوس یا یک آتنا اعتقاد داشتند.
اما مشکل این بود که چند خدا داشتن
و خدایان اونها همسرانی و فرزندانی داشتند
و از پدرانی متولد شده بودند(حتی خود زئوس هم پسر تایتانی به اسم اورانوس بود)
در مصر و عربستان هم بت پرستی به همین ترتیب بود
اما در سوره ی توحید از قران اومده: قل هو الله احد الله الصمد، لم یلد و لم یولد (بگو خداوند یکی ست. او ابدی ست. نه زاده شده و نه می زاید)
نقل قول:
مثالی که میزنید درش نور و ماده از هم دیگه تفکیک پذیر اند، در حالی که نتیجه ای که می گیرید فرض شما مبنی بر انرژی بودن ماده رو نقض می کنه چرا؟ چون نور هم مثل ماده از انرژی تشکیل شده. این یعنی سفسطه انکار مقدم.
شما تصویر داخل آینه را از ماده تصور می کنید؟
نور تنها
واسطه ای میان اشیا و چشم ماست
نه خود شی
برای رفع کژ فهمی: ذرات نور صورتی از انرژی اند و انرژی مجرد است و مجرد قابل دیدن نیست و نخواهد بود،
با این حال که تصویر داخل آینه از نور تشیل شده ولی قابل دیدن است
مانند ماده که قابل دیدن است اما از انرژی(مجرد) ساخته شده
بنابر این خداوند هرگز قابل دیدن نخواهد بود ولی "در همه چیز جلوه گر است-زرتشت"
نقل قول:
از اینکه من بیمار میشم نمیشه نتیجه گرفت خدا بیمار نمیشه؟
خیر
مبرا بودن از هر بیماری
از صفات خدای من است
زیرا او خود
خالق بیماریست
(تاکید بر "خدای من" به این علت است که شما متوجه باشید در مورد چیزی صحبت می کنیم که فقط من به آن معتقد ام)
نقل قول:
ذات رو اثبات کنید.
حلال یا حرام بودن نان، اشاره به ذات نان دارد.
ذات آن چیزیست که صفات را به آن نسبت می دهیم
حلال یا حرام بودن نان قابل اثبات است
اما خود ذات نان تنها یک مفهوم است
و اثبات آن بی معنی ست
نقل قول:
حقیقت رو تعریف کنید.
منظور من از حقیقت
تنها حقیقت مطلق
یعنی خداست
نقل قول:
قدرت انتخابی رو تعریف کنید.
من هم به جبر و هم به اختیار معتقد ام
مثال:
«زندگی مسیریست که باید طی شود اما چگونگی طی شدن آن به انتخاب های شخص بستگی دارد.»
در واقع انتخاب های هر انسان، شخصیت او را تشکیل می دهد.
نقل قول:
بخشیدن رو تعریف کنید.
ساده ترین تعریف ای که من ارائه می دهم:
«بخشش عبارت است از سرکوب غریزه ی انتقام»
نقل قول:
تعاریف شما با همدیگر هم در تضاده
مصداق بیاورید
نقل قول:
چه برسه با تعاریف علمی.
بنابراین باید آنها را نقض کنید.
نقل قول:
خوب بشناسند، برهان که اینطوری پیش نمیره، خدا خالق جهانه چون همه خدا رو به خالق بودن جهان می شناسند!
خیر
شما تعریف خدا را
با برهان اثبات خدا
اشتباه گرفته اید!
نقل قول:
شما ادعای وجود داشتن خدا رو می کنید، تعریف اش رو از من می خواین؟
خیر
شما ادعا کردید حرف زدن روی هوا ساده است
و گفتید خدا معلول ماده است
ولی نتوانستید پای حرف خود بایستید
اما من روی هوا حرف نمی زنم
نقل قول:
با این فلسفه ای که شما دارین اگه خود به خود نقض نشه باید تعجب کرد.
گمان کنم منظور شما منطق بود
نقل قول:
سفسطه هم بستگی، از اینکه من هنوز دلایل شما رو در بحث اثبات وجود خدا رد نکردم دارین استفاده می کنید در بحث "آیا عدم وجود خدا یک ادعا است" که موازی و همزمان با این بحث انجام میدیم.
خیر
طبق نظر من "عدم وجود خدا" یک ادعاست
و من دلایل خود را گفته ام
اکنون نوبت شماست
نقل قول:
من کی گفتم، نیازی به رد برهان های مختلف نیست؟
من نیز نگفتم شما چنین حرفی زده اید
گفتم شما هنوز برهانی را رد نکرده اید
و همچنین اضافه کردم که:
نقل قول:
من اصراری بر این مورد ندارم
چون بحث اصلی ما در این باره است که:
آیا عدم وجود خدا یک ادعاست؟
نقل قول:
هر چیزی که ماده نباشه دیده نمیشه؟ پس با توجه به اینکه رنگین کمان دیده میشه، شما نتیجه میگیری رنگین کمان ماده است؟
خیر
هر آنچه از جنس ماده است قابل دیدن است(یا خواهد بود)، ولی هر آنچه قابل دیدن است لزوما" ماده نیست!
رنگین کمان، تنها مثالی بود برای اثبات خطای باصره
نقل قول:
چرا نور به ماده تبدیل بشه ولی ماده به نور تبدیل نمیشه
من چنین حرفی نزده ام