با سلام
آقا عجب چیزی بود من دقت نکرده بودم مردم از خندهنقل قول:
اينم يه سوتي بدجور ازطرف من كه تاپيك هم مننحرف نشه.........فقط لينك زيري رو كه ديديد بهم خوب بخنديد(خودم اينقدر خنديدم كه دل درد گرفتم
ببخشیدا نارحت نشین
منم از این سوتی ها دارم
Printable View
با سلام
آقا عجب چیزی بود من دقت نکرده بودم مردم از خندهنقل قول:
اينم يه سوتي بدجور ازطرف من كه تاپيك هم مننحرف نشه.........فقط لينك زيري رو كه ديديد بهم خوب بخنديد(خودم اينقدر خنديدم كه دل درد گرفتم
ببخشیدا نارحت نشین
منم از این سوتی ها دارم
نقل قول:
نوشته شده توسط saviss
به يارو ميگن خوشبختي رو معني كن يارو ميگه وقتي ازدواج كردم تازه فهميدم چه موهبتي (خوشبختي)رو از دست دادم
نقل قول:
نوشته شده توسط Master
خیلی باحال بود :laughing: :laughing: :laughing:
ساويس خان (به جاي جان) خيلي باحال بود مرسي :biggrin:نقل قول:
نوشته شده توسط saviss
ووك من جان ببخشيد اين مساله ربطي به اينجا نداره. ولي جون دادا چقدر خرجشه اين اواتارتو عوض كني. خرجش هر چقدر باشه ميدم. اخه يه جوريه. ميبينمش ياد.... / تازه شبا خواباي بد بد هم ميبينم
قربون اون شكل ماه كچلت برمنقل قول:
ووك من جان ببخشيد اين مساله ربطي به اينجا نداره. ولي جون دادا چقدر خرجشه اين اواتارتو عوض كني. خرجش هر چقدر باشه ميدم. اخه يه جوريه. ميبينمش ياد.... / تازه شبا خواباي بد بد هم ميبينم
آخه چرا از اين آواتار من بدت مياد
به اين خوشگلي ..............
حيف نيست ؟
ووك من جان اين كجاش خوشگله؟ خواستي يه تاپيك نظر سنجي در موردش راه بنداز. جون تو شبا كابوس ميبينم. يه كاريش بكننقل قول:
نوشته شده توسط wookman
خان به جاي جاننقل قول:
نوشته شده توسط wookman
براكم اين باحال تر بود [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آخري بگم خان يا جان ؟؟؟؟؟؟؟ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سركاريه ؟ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هرچه ميخواهد دل تنگت بگو(فقط تاپيكه به اين باحالي منحرف نشه.........هرچي خواستي بگو جانكم)نقل قول:
نوشته شده توسط wookman
این سوتی مال من نیست . ولی دیدم جالبه اینجا میذارم .
چند سال پیش فامیلمون تعریف میکرد که در شب تولد پیامبر به یه جشنی که به دعوت شرکتشون(شرکت گاز) تو بزرگترین تالار شهر ترتیب داده شده دعوت شده بوده .
خلاصه جمعیت زیادی دعوت شده بودند .در ضمن کله گنده های شرکت گاز ایران و چند تا از مسولین و روحانیون رده بالای مملکت هم در ردیفهای اول بودند .
یه مجری خیلی مجرب و مسلط هم آورده بودند که به برنامه حال بده .
وسط برنامه مجریه میخواست باحال بازی در بیاره .
گفت خوب حالا از چند تا از کوچولو های عزیز میخوایم که بالای سن بیان و یکی یه دونه لطیفه قشنگ تعریف کنند .
خلاصه بچه ها میومدن به صف لطیفه شون رو میگفتند .
رسید به یه پسر بچه اصفهانی . از اون پر رو ها .
گفت : به نامی خدا . .. یه بار یه آخونده ی ...
مجریه خیلی دستپاچه حرف بچه هه رو قطع کرد و گفت خیلی ممنون بفرمایی بشینین .به بقیه بچه هایی که تو صف بوند هم گفت بریین بشینین !!
:laughing:
تو سالن زلزله شد از خنده ...
ملت سعی میکردند عکسالعمل آخوندها و کله گنده های ردیف جلو رو ببینند !
یه سری شون خودشونم خنده شون گرفته بود :blush: یه سری هم خودشون رو جوری گرفته بودند که یعنی آره . مانشنیدیم .. :whistle:
آخرین سوتی تابلویی که دادم همین 1 هفته پیش بود.
مراسم عقد دخترخالم بود و آخر مجلس گفتن هر خانواده با عروس داماد عکس بگیرن.
نوبت به خانواده ما رسید رفتیم پیش عروس داماد عکس بگیریم که دیدم داییم داره صدا میزنه که کاوه جان بدنگذره و تمام مجلس زدن زیر خنده . یک لحظه که به خودم اومدم دیدم وایسادم وسط عروس داماد :d .
ببینم، مجلس پاک پاک بود یا ازون چیزا هم مصرف می کردن که تو رو جو گرفته بوده؟؟!!!!!! (شوخی بودا، یه وقت جدی نگیری بزنی داغونمون کنی بعدشم هک!!!!!!!!!!!!!!!)نقل قول:
نوشته شده توسط Nvidia
_____________
Good Luck
يه بار رفته بودم خونه داييم نشسته بودم پشته کامپيوتر ، پسر داييم هم نشسته بود جفتم اون موقع کسی زياد با برنامه هايپر ترمينال آشنا نبود من بلدش بودم اومدم يه خرده پز بدم بگم بلدم بش گفتم که راستی ميگم تو بلدی با برنامه هيپر ترمينال (منظورم همون هايپر ترمينال بود اشتباه تلفضش ميکردم) کار کنی بد يه دفه زد زيره خنده بم گفت زحمت کشيدی عزيزم منظورت همون هايپر ترمينال هستش ديگه نه؟ بدشم هر کی تويه اون اتاق بود زد زير خنده منم از خجالت سرخ شدم
سلام...اين سوتي نيست يه خاطرست...نايدوارم فقط تاپيك ققل اشه..چون تقصير من نيست..تقصير زبون هلندي!!!
آقا...ديروز سر كلاس نشسته بوديم....بعد معلم برگشت به هلندي ازم پرسيد روزي چند بار غدا ميخوري؟منم آخر
شيك برگشتم بهش گفتم : een mall per dag (بك بار در روز)...يهو هنگ كرد..اينجوري شد :blink: :blink: :blink:
برگشت بهم گفت(شرمنده...اينجاش يه كم مشكل داره..ولي تقصير زبون هلندي ...نه من!):
!!??een KEER per dag (فقط روزي يه بار....؟) ....من يهو تركيدم....گفت به چي ميخندي؟گفتم به اين كه چرا اينقدر كم غذا هستم...(چي ديگه بگم....ميخواين واسش معني كنم؟)
به قول رفيقم شانس آوردي كم غدايي وگر نه.....!!!!!!!!! :biggrin: :laughing: :laughing: :laughing: :biggrin:
بعدش يه نيم ساعت ديگه حرف شد گفتش كه آره من از هر زبون چندتا چيز بلدم(سواي اين كه 7 تا زبون حرف ميرنه لامسب).مثلا‘‘ به اندونزيهاي كلاس گفت شما به نوش جان ميگين سلام عليكم آره؟اونها هم گفتن آره.
باز رو كرد به من و گفت يه كلمه فارسي هم بلدم....گفتم بگو خوب....گفت خفه شو.!!!!
من ديگه مردم از خنده...خودشم گفت ميدنم يعني چي پس بخند...بعد واسه كلاس معني اش كرد ....همه به ما ميخنديدن.همچين مشتاقانه ازش پرسيدم چي بلدي...گفتم الان ميگه دوست دارم!!!!!
اميدوارم خوشتون اومده باشه...
يا حق ;)
ایول ایول باحال بود آقای Wolfhound
ركسانا خانوم اصلا خودت رو ناراحت نكننقل قول:
نوشته شده توسط roksana
من اينقدر از اين سوتي ها دادم كه ديگه برام عادي شده [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من تو شركت وقتي ميخوام در مورد مشخصات فني يه وسيله صحبت كنم مشتري ميتركه از خنده ! [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با سلام
آقا این سوتی پسر داییمه که الان بغل دستم نشسته
ایشون دانشجوی دانشگاه افسری هستن و رشته ورزشیش تیراندازیه
خوب میرم سر موضوع
نقل قول:
زمستون بود رفته بودیم واسه اسکی صبح اول وقت از خواب پا شدم دیدم مشکل شدیدی دارم کلیه ها داره میترکه
بعد رفتم دنبال آفتابه چون آب اونجا یخ زده بود باید میرفتی از یه جا آب پیدا میکردی برای دستشویی
من بعد از کلی گشتن یه آفتابه پیدا کردم پر خیلی خوشحال شدم گفتم اخی راحت میشیم الان
بعد رفتم دستشویی و بعد از اتمام کار دیدم بوی نفت میاد تو آفتابه پر نفت بوددددددددددددد
مجبور شدم برم یه جا حموم پیدا کنم چون بو نفت گرفته بودم
شرمنده ضایع بوداااااااا
ببخشید
من يك بار با چند تا از اشنا ها رفته بوديم كوهنوردي
چند تا تخم مرغ بهم دادند كه بزارم توي كوله پشتي من هم گزاشتم .
وقتي رفتيم اون بالا چند تا از تخم مرغ ها شكسته بود و كف كوله مثل منجلاب شده بود
به خاطر اين كارم تا دو ماه خنده شان به راه بود
يه بار ميخواستم با خالم برم بيرون رفتيم جفت آسانسور منتظر بوديم تا باز شه يه پسری ایستاده بود اونجا هی به من نگاه می کرد اعصابم خورد شد بش اخم کردم که ديگه نگاه نکنه يه دفه زنداييم خیلی اتفاقی در خونه رو باز کرد ميخواست ببينه ما رفتيم يا نه منو که ديد بهم گفت : روسریییییییییییت کو؟ وای........ يه نگاه به خودم انداختم يادم رفته بود روسريمو بزنم همون لحظه فقط سرم رو انداختم پايين و دوييدم داخل خونه. انقدر با خالم دعوا کردم بهش گفتم تو مگه کوری؟ تازه فهميدم که پسره چرا داشت نگام می کرد. خیلی بد ضایع شدم
اره این دیگه اند سوتی بود . بد دبخت پسره . کوپ زده بود که نیگاه دختره عجب رویی داره :blink: روسری که سرش نیس هیچی ادمم چپ چپ میبینه ... (اخه این اینوره یا اونوره ... در این حالت که داشت نگاه م یکرد . نگاه نمی کرد بچه کپ زده بود . یه لحظه فک کرد تو اهوازه (کیانپارس بوذی یا نادری؟) یا لوس انجلس ؟!! :blink: بیچاره ؟!!)نقل قول:
نوشته شده توسط roksana
سلام من نه اهواز بودم نه کیان پارس بودم نه نادری بوم و نه توی لوس آنجلس بلکه اون موقع تهران بودم :biggrin: :biggrin: :biggrin:نقل قول:
نوشته شده توسط Master
حالا برو خدا رو شکر کن که سیستم عامل آتیش نگرفت !نقل قول:
نوشته شده توسط سینا2006
وگرنه بجای اینکه الان با خنده نشستی اینو نوشتی به عنوان غمناک ترین خاطره عمرت همیشه بهش
فکر میکردی ! که ای خدا میون این همه آدم چرا من ؟؟!
:laughing:
شایدم به عنوان مربی پیام های ایمنی استخدامت میکردند :biggrin:
اند سوتي چيه حسين جون شما بگو اند عاشقي . :laughing:
آخه حسين كجاي ايران جز تهران ركسانا خانوم ميتونسته چنين كاري رو بكنه ؟؟؟
نگو كه مشهد :laughing:
عزيزم شما بيا كرمانشاه اون وقت به تهران ميگي تهران مقدس [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
اند سوتي چيه حسين جون شما بگو اند عاشقي .
آخه حسين كجاي ايران جز تهران ركسانا خانوم ميتونسته چنين كاري رو بكنه ؟؟؟
نگو كه مشهد
__________________
قيافه پسره: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
نوشته شده توسط roksana
قيافه ركسانا خانوم: قبل از متوجه شدن [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بعد از متوجه شدن [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اين سوتي بايد سر در اين تاپيك باشه !!!
یه نگاه به پست شماره 1 بنداز [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من اين موضوع رو نديده بودم
مرسي كه بهم گفتي
( هميشه مي امدم صفحه آخر تاپيك [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] )
جناب آقای پیشی فکر نکن که فقط توی تهران میشه همچین کاری کرد. اگه بیای اهواز رو ببینی می فهمی که اینجا بدتره :tongue:نقل قول:
نوشته شده توسط piishii
بابا من خودم اهواز زندگی کردم. ساااااااااااااااااااااااا اااااااااااااااااااااااال ارن به مولا . همشون . اره؟!! :blink: :blink: یادمه اونجا . بابا تهرانو میگه زکی ؟ حالا چرا میگین اینجااز اونجا خفن تره ؟ !! یعنی چی ؟ من نوفهمم . بگین ما هم بگیم . :evil: :blink: :laughing: :cool:نقل قول:
نوشته شده توسط roksana
بزرگ میشی ... یاد میگیری - شوخینقل قول:
بابا من خودم اهواز زندگی کردم. ساااااااااااااااااااااااا اااااااااااااااااااااااال ارن به مولا . همشون . اره؟!! یادمه اونجا . بابا تهرانو میگه زکی ؟ حالا چرا میگین اینجااز اونجا خفن تره ؟ !! یعنی چی ؟ من نوفهمم . بگین ما هم بگیم .
آره راست میگه!!! بزرگ میشی پیر میشی!!!!!!!!!! :laughing:نقل قول:
نوشته شده توسط my friend
خانوما نخونن يوهو آبروم بره :blush:
يه هفته بود كه خارجي شده بودم كه دوست داداشم اومد در خونه گفت مي خام برم استخر مي ياين بريم؟ داداشم گفت من حال ندارم شهابو ببر كه تازه اومده (آقا منو ميگي مثل خر داشتم كيف مي كردم ولي اصلا بروي خودم نمي اوردم)
خلاصه رفتيم ديدم يه سري پسر -دختر دبيرستاني از طرف دبيرستان اومدن استخر منتظرن سر پرستشون بياد برن داخل. ما رفتيم داخلو حاظر شديم رفتيم داخل استخر . دوست داداشم پريد داخل آب منم نشستم روي سكو كنار استخر داشتم به اين فكر مي كردم كه عجب استخر بزرگ و تميرزيه كه يهو دانش آموزا اومدن تو منم اينطوري :blink: شدم (تا حالا كه نديده بودم ....) براي همين ناخودآگاه زول زدم بهشون در همين حال يهو يكي زد رو شونم ديدم دوست داداشمه .اونم نامردي نكرد با صداي بلند زد زير خنده :tongue: كلي پيشش ضايع شدم. :blush:
خلاصه از اون روز به بعد منو تا ميبينه خوب بهم مي خنده اگه كسيم اطرافم باشه براش تعريف مي كنه
من بزرگ شدم و فهمیدم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بابا تو دیگه اند سوتی بیدی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] . ها لا کدوم خارج بودی؟ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
نوشته شده توسط shahabmusic
اینجوری هم شدی : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] یه موقع که تنت خدای نکرده به نامحرم نخورد که بابا [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خوب...اينو بگيرين كف كنين!!!!!
آقا...ما به بار خونه يكي از بچه ها بوديم با 4-3 تا ديگه از رفقا(جاتون خالي!).گرم صحبت بوديم....يهو مامان رفيقم اومد تو گفت مهران جان ما داريم ميريم بيرون!!!!!!(اين مهران هم تازه 4 تا فيلم xxx توپ از پسر عموش گرفته بود!)
آقا هيچي....ما رفتيم دم پنجره....آمار گرفتيم كه مامانش اينا برن!!!!.بعدشم 10 دقيقه منتظر شديم كه خيلامون راحت بشه!.خلاصه..آقا سي دي رو گذاشتيم تو سيستم.....فيلم شروع شد...ما هم همه ............
:blink: :blush: :blink: :blush: :blink: :blink: :blink: :blush: :blush: :blush: :blink: :blush: :blink:
بعد از يه 5 دقيقه ديديم صداي فقل در مياد...تا اومديم به خودمون بجنبيم....منمناش تا وسط حال اومده بود.
خلاصه ما هم هول شده بوديم....با مشت زديم رو دكمه پاور مانيتور(بله..مانيتور..نه حتي كيس.تكرار ميكنم مانيتور)
من هم پاشدم جلوي مانيتور ايستادم...يه دستم رو گداشتم روي ميز خيلي با حالت متفكرانه به دروريوار نگها ميكردم
.مامانش اومد ديد اوضاع مشكوك ميزنه....پرسد چي شده...چرا اينقدر هوليد؟
آقا چشمت روز بد نبينه...تا ما اومديم حرف بزنيم...يه صدا از توي اسپيكر ها گفت :Ah! Yeeeeeeeeeeeeees!!!!!
من كه فرار كردم.....بچه ها هم پشت من....مهران موند و مامانش..... :ohno: :ohno: :ohno: :ohno:
فرداشم باباش برد كامپيوتر رو فروخت.......
ما اومديم بيرون...نميدونستيم بخنديم...گريه كنيم با فرار كنيم.....
البته خدا رو شكر الان روابط من با خانوده همين مهران اينه رديف....
ولي تا عمر داريم يادمنون ميمونه!!!!!!!!!!!!!!!
ولي هنوز كه هنوز باباش كه منو ميبينه...يه 4 تا تيكه بارمون ميكنه!!!!!
يا حق
بابا سوووووووووووووووووووووووو ووت [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] : تو کجا بودی هلند ؟ یا همین ایران ؟ چن سالته ؟کی رفتی اونجا ؟ فیلمش چینجوری بید [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] با سانسور یا بی سانسور : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] blink: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
نوشته شده توسط WolfHound
نه بابا...ايران بوديم.....ميگم xxx بود...اين فيلما رو هم مگه سانسور ميكنن؟!!!!1 :blink: :blink: :ohno: :blink: :ohno: :blink: :ohno: :blink:نقل قول:
نوشته شده توسط Master
الان 21 سالمه...اون موقع 19 سالم بود!
يا حق ;)
بچها چشه Mafia رو دور ديد اينها رو مي نويسيد؟ :rolleye: ولي شما نمي دونيد كه Mafia هميشه شمارو اينطوري :evil: نيگاه مي كنه تا كار خلاف انجام ندين .
بدبختي غير از خودش اسمشم خطرناك(مافيا :evil: )
اميدوارم كسي ناراحت نشه اين فقط يه شوخيه
اینم یه سوتی بید که الان دادی ؟ اره که سانسور میکنن مگه ندید ی؟ :tongue: :tongue: :tongue:نقل قول:
نوشته شده توسط WolfHound