اقا دیشب صدفیلم (افسانه 1900 ) رو دیدین.خیلی قشنگ بود [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اقا دیشب صدفیلم (افسانه 1900 ) رو دیدین.خیلی قشنگ بود [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آره خیلی فیلم جالبی بود...........
امروز دوباره تکرارشو داد.نقل قول:
حیف شد نقد فیلم اسکندر رو ندیدم.
توی این 30 دقیقه ای که فیلم رو خلاصه کردن 5 بار لفظ بربر وحشی به ایرانی ها و سپاه داریوش نسبت داده شد.نقل قول:
منم شنیده بودم که فیلم اسکندر فیلم ضد ایرانییه ، اما من که توش چیزی ندیدم. حداقل بربری ندیدم !!!
هزینه ی فیلم :155 میلیون دلارنقل قول:
کلا فیلم پرفروشی نبوده ، با اینکه بازیگرایی مثل آنجلینا جولی و کارین فارل توش بازی میکردن.
فروش فیلم : 161 میلیون دلار
خداییش خیلی قشنگ بود.این صدفیلم رو دست کم گرفته بودیم.نقل قول:
اقا دیشب صدفیلم (افسانه 1900 ) رو دیدین.خیلی قشنگ بود
سینما و ماوراء این هفتهخلاصه :
بوسه ی زندگی "Kiss Of Life "
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کارگردان
Emily Young
بابازی
Ingeborga Dapkunaite ،Peter Mullan،David Warner
محصول 2003 "انگلیس و فرانسه "
مدت زمان :100 دقیقه
"بوسه زندگی" درباره زنی به نام هلن است که همراه پدر و دو فرزندش در لندن زندگی می کند. همسر این زن امدادگر است و در یکی از کشورهای اروپای شرقی حضور دارد. فاصله میان دو کشور و مشکلات ارتباطی باعث می شود هلن ماهها از همسرش بی خبر باشد تا اینکه بر اثر یک سانحه رانندگی به شدت مجروح می شود. هلن بر اثر این تصادف جان خود را از دست می دهد.
ضمنا به اینکه کلمه ی Kiss توی گوگل فیلتره نتونستم پوسترفیلم رو پیدا کنم.اگر عکسی ازش پیدا کردین لینکشو برام بفرستین تا توی همین پست قرار بدم.ممنون
موفق باشید
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اول از همه یه عذر خواهی اساسی از بروبچس بکنم واسه اون فیلم نفس دوباره که به جاش خاکسترهای زمان پخش شد. البته میدونین که تقصیر من نبود ، تقصیر رژیم *****مونِ که اینجوری میشه.
واسه پوستر این فیلم سینما و ماورا هم بگم که پوستر ضایعی داره ، حالا من پوسترش رو میزارم اگر با مخالفت بزرگان تایپیک مواجه شد برمیدارم :
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فیلم افسانه 1900 رو من هم دیدم و باید بگم که تا بحال هیچ فیلمی به اندازه این فیلم برام ارزش بیدار موندن تا ساعت 1:30 شب رو نداشت. واقعا فیلم پر معنایی بود. بازیگر نقش 1900 رو هم بدجوری عالی انتخاب کرده بودن ، فکر میکنم هر کس دیگه ای بود نمیتونست نقش یه همچین آدمی رو به این زیبایی ایفا کنه .
بچه ها یادتون پاییز پارسال صد فیلم یه فیلم به اسم توازن گذاشت(عجب فیلم مردی بود)
کسی اسم خارجیش یا کارگردانش نمیدونه؟
Equilibrium (2002)نقل قول:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با بازي Christian Bale
فيلم قشنگي بود ... موافقم
هر جا رو میخونی یه چیز درباره فیلم سینما1 این هفته نوشته !!! این هفته یا شمشیرزن نابینا که چندوقت پیش خودم توضیحاتش رو نوشته بودم ولی چون نشونش نداد پاک کردم رو نشون میده ( دیگه توضیح نمیدم ) یا فیلم مرد بدون گذشته که احتمال پخش این یکی بیشتره :
***********************************
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مرد بدون گذشته
كارگردان، نويسنده و تهيه كننده: آكي كوريسماكي
بازيگران: ماركو پلتولا، كتي اوتنين، جواني فيملا، كايجا پاكارنين، ساكاري كوزمانن
زمان: 97 دقيقه
محصول : فنلاند، آلمان، فرانسه ٢٠٠٢
درباره فیلم :
مرد ميانسالى وارد شهر هلسينكى مى شود و در همان بدو ورود اموالش مورد سرقت قرار مى گيرد. در اين سرقت شخصيت اصلى فيلم از هوش مى رود. وقتى در بيمارستان او به هوش مى آيد؛ گذشته اش را فراموش كرده و نمى داند كيست. يك آدم بدون گذشته نه مى تواند شغلى به دست بياورد و نه آپارتمانى براى سكونت اجاره كند. مرد بدون گذشته زندگى زاغه نشينى را از آن خود مى كند و در اينجا با زنى خيرخواه آشنا مى شود. زنى تلاش مى كند تا به او كمك كند كه گذشته اش را به ياد بياورد.
كانى اوتينن، يوهان نيملا، كابى پاكارنين، ساكارى كوسمانن و آنكى تاهتى نقش هاى اصلى فيلم مرد بدون گذشته را ايفا مى كنند. هركدام از اين هنرپيشگان بازى هاى درخشانى را ارائه مى دهند. با اين اوصاف اگر طبق برنامه سينما يك اين فيلم امشب پخش شود، مى توان گفت سينما يك يكى از بهترين هاى سينماى اروپا در ۲۰۰۲ را به تماشاگرانش هديه داده است.
آكى كوريسماكى فنلاندى اين هفته قرار است با فيلم سينمايى مرد بدون گذشته به سينما يك بيايد.
آكى كوريسماكى با فيلم ويم وندرسى آريل (۱۹۸۹) و فيلم برسونى دخترك كارخانه كبريت سازى (۱۹۸۹) توجه جهانى را به سمت خود جلب كرد. كوريسماكى با فيلم هاى كابوهاى لنينگراد به آمريكا مى روند (۱۹۹۰) من يك آدمكش اجير كردم (۱۹۹۰) و زندگى لولى وار به يكى از مهم ترين كارگردان هاى دهه ۱۹۹۰ اروپا بدل شد. كوريسماكى در اغلب فيلم هايش با ريشخندى بى رحمانه و سرد به هجو ارزش هاى طبقه هاى متوسط مى پردازد.
مرد بدون گذشته محصول سال ۲۰۰۲ است كه يكى از جوايز اصلى جشنواره بين المللى فيلم كن را به خود اختصاص داد. كمدى درام مرد بدون گذشته حال و هواى ديگر آثار كوريسماكى را دارد كه واقعيت هاى جامعه فنلاندى را با زبانى طنزآميز به تصوير مى كشد.
آخه یکی نیست بگه این مملکت فیلم میخواد چه کار؟؟؟ وقتی رسانه عمومیمون بلبلی میزنه و نمیتونه به مردم اطلاع رسانی کنه دیگه فیلم میخوایم چی کار؟؟؟
آقا این هفته سینما1 شمشیرزن نابینا رو نشون میده ، پس چی شد؟؟؟ شمشیرزن نابینا :angry: :grrr: :angry:
پست قبلیم رو هم ویرایش نمیکنم ، هفته دیگه یا هفته های بعد مرد بدون گذشته رو نشون میده دیگه !!!
راستی فیلم افسانه 1900 کارگردانش جوزپه تورناتوره بود همونی که یکی از شاهکارهای سینما رو درست کرد : سینما پارادیزو .
دلم نمیاد معرفی نکنم :
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Zatôichi
کارگردان : Takeshi Kitano
بازیگران :
Takeshi Kitano
Tadanobu Asano
Michiyo Ookusu
مدت زمان : 116 دقیقه
محصول : 2003 ژاپن
ژانر : اکشن ، درام ، کمدی
دیگه چیزی نمیمونه ، فقط یه چیزی، اگه فیلم رو ندیدین حتما ببینین که از دستتون نره . حالا من گفته باشم. راستی نقش زاتویچی رو خود کیتانو بازی میکنه .
دوستان فیلم افسانه 1900 تکرارش رو کی نشون میده.
اصلاً تکرار داره؟؟؟؟
فکر نمی کنم تکرار داشته باشه...نقل قول:
دوستان فیلم افسانه 1900 تکرارش رو کی نشون میده.
اصلاً تکرار داره؟؟؟؟
اما اگه قرار شد دوباره پخشش کنن خبرتون می کنم...
موفق باشید.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تکرار که داره . تکرارش هم باید یکی دو روز پیش نشون می داد که نداد
آره من هم موافقم سینمایی افسانه 1900 خیلی خوب بود
راستی فیلم شمشیر زن نابینا ارزش بیدار موندنو داره؟
من که تا حالا ندیدم 100 فیلم تکرار بده.نقل قول:
تکرار که داره . تکرارش هم باید یکی دو روز پیش نشون می داد که نداد
یه سوتی کوچولو هم خبرگزاری مهر درباره افسانه 1900 داده.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در حالی که راوی داستان یعنی مکس ساز ترومپت میزد.نقل قول:
کل داستان "افسانه 1900" در سال های آغازین قرن بیستم در یک کشتی مسافربری اتفاق می افتد. راوی داستان یک نوازنده پیانو به نام مکس است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دوست عزیز خوب شد من تو پست معرفی فیلم گفتم که اگه فیلم رو ندیدین حتما ببینین !!!نقل قول:
آره منم به این موضوع توجه کردم ، پیش میاد دیگه . اینا که همه ی فیلمها رو نمیبینن ، میرن توضیحاتش رو از یه جا در میارن میزارن تو سایت.نقل قول:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
PTU
کارگردان : Johnny To
بازیگران :
Simon Yam
Suet Lam
Ruby Wong
مدت زمان : 87 دقیقه
محصول : 2003 ، هنگ کنگ
ژانر : درام ، جنایی
این هفته 27 بهمن ماه شبکه 4 ، ساعت 20:45 سینمایی پی تی یو را در قالب برنامه سینما4 نمایش میدهد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Syriana
کارگردان : Stephen Gaghan
بازیگران :
George Clooney
Matt Damon
Amanda Peet
مدت زمان : 126 دقیقه
محصول : 2005 آمریکا
ژانر : درام ، هیجان انگیز ، سیاسی ( !!! )
درباره فیلم :
دومین فیلم از سری جدید صد فیلم ، سریانا ( که فکر کنم تکراریه ) جمعه شب 22:45 از شبکه 3 سیما
فیلم با صدای اذان و اللهاکبر و نمایی از کارگران پاکستانی در یک شهر فرضی عربی کناره خلیج فارس شروع میشود ، در کمال تعجب صحنه بعدی فیلم متعلق به تهران و یک پارتی است و شما جورج کلونی را میبینید که در یک پارتی در تهران شرکت کرده است. در ادامه جورج کلونی در یک بمبگذاری در تهران مشارکت میکند.این قسمتها در لوسانجلس فیلمبرداری شدهاند و از بازیگران ایرانی در آنها استفاده شده است. اینها سکانسهایی هستند که در مجلات سینمایی و هیچ کجای دیگر به آنها اشاره ای نشده است.
فیلم کلا درباره فساد و بازیهای پشت پرده صنعت نفت جهانی است . ولی نوع پرداخت فیلم وقایع نگارانه است و نه قضاوتگرانه ، به عبارت دیگر فیلم قضاوت را به تماشاگر سپرده و خود هیئت منصفه تشکیل نداده است ، گرچه با توجه به بینش و علایق خود در حین تماشای این فیلم حتما موضعگیری خواهید کرد ولی فیلم نگاهی سیاه و سفید به کاراکترها و وقایع ندارد ، نه خوب مطلق درست کرده و نه شر مطلق آفریده.
گویا بعد از ساخته شدت و اکران فیلم ، مخالفتهایی هم با آن در آمریکا و غرب انجام شده است. جورج کلونی در مقام پاسخ جمله جالبی گفته:"اگر به دلیل مخالفت با سیاستهای آمریکا به من لقب خائن دادهاند به این لقب افتخار میکنم ، زیرا میخواهم در جبهه حق تاریخ باشم." گرچه فیلم نگاه جانبگرانه نداشته ولی داشتن همین نگاه بیطرفانه در هالیوود چیز مرسوم و معمولی نیست.
اگر بخواهیم به بعضی از شخصیتهای اصلی این فیلم بپردازیم میتوانیم به این موارد اشاره کنیم: کارگران پاکستانی که باید در شرایطی غیرانسانی در یکی از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس کار کنند ، عوامل واشنگتننشین سیاستگذار ، دو شاهزاده عرب یکی روشنفکر و رفورمیست(اصلاح طلب) ودیگری خوشگذران ، شرکتهای نفتی چینی و آمریکایی ، مت دیمون در نقش یک کارشناس نفتی خبره ، جورج کلونی بازیگری که 15 کیلوگرم برای ایفای نقش وزن در عرض یک ماه وزن اضافه کرده در نقش یک مأمور سیا و...
میگویند که شاهزاده عرب روشنفکر در این فیلم کنایهای است از "رفیق حریری" ، البته به نظر میرسد نویسنده فیلمنامه چندان تعمدی در این مطلب نداشته است.
اگر اشتباه نکنم قرار بوده در این فیلم که نامزد دو جایزه اسکار و برنده بهترین بازیگر مرد گلدن کلوب بوده ، هریسون فورد به جای جرج کلونی به ایفای نقش بپردازه ، که خودش قبول نکرده و بعد از اتمام فیلم و اکران آن از این کار خود اظهار ندامت سختی داشته !!!
اساس فیلم درباره ماجراهای پشت پرده جنگ ادعایی آمریکا علیه تروریسم است که درواقع سرمایه های کمپانی های عظیم نفتی و منافع نامشروعشان در خاورمیانه را حفظ می کند و عملیات تروریستی سازمان سیا جهت ایجاد امنیت برای همین منافع نامشروع است که ترور و قتل و غارت و شکنجه انسان های بیگناه را به همراه دارد. استیون گیگن با صراحت قابل توجهی سازمان سیا را متهم می کند که برای حفظ منافع تراست ها و کارتل های بزرگ نفتی در دیگر کشورها با ادعای نبرد علیه تروریسم ، خود اقدام به عملیات تروریستی می کند و برای امنیت تجارت همین کمپانی های بزرگ کشورهای منطقه را ناامن می سازند.
*********************************************
این هم یه توضیح دیگه که خیلی جالب بود و دلم نیومد نزارم :
*********************************************
"سیریانا" از 4 داستان موازی تشکیل شده که در نقاط غیرقابل پیش بینی همدیگر را قطع می کنند و در این تقاطع ها به شکلی خنثی از کنار یکدیگر عبور نکرده ، بلکه به نوعی خطوط روایتی هم را شارژ می نمایند.
باب برنز(با بازی جرج کلونی) یک مامور در حال بازنشستگی سازمان سیا (سی.آی .ای) است که اگرچه تجارب فراوانی در آشفته کردن اوضاع دیگر کشورها به خصوص لبنان دارد اما نمی خواهد آخرین ماموریت هایش چندان پردردسر باشد . او را در اوایل فیلم مثلا در یکی از خیابان های تهران (و چه ناشیانه است کار هالیوود در بازسازی یک خیابان تهران که حتی نتوانسته اند فرم پلاک اتومبیل ها را به صورتی واقعی طراحی کنند!) می بینیم و بعد ظاهرا در کنار یک پارتی غیراخلاقی ، گردانندگان آن پارتی با این مامور سازمان جاسوسی آمریکا معامله غیرقانونی اسلحه انجام می دهند .
انفجار عمدی در همان خیابان تهران از طریق سلاحی که توسط باب برنز فروخته شده ، در نخستین سکانس فیلم تکلیف مفهوم ترور و تروریسم را برای مخاطبش روشن می سازد. اما این فقط یک روی سکه ماموریت آن مامور سازمان سی.آی.ای است ، سلاحی که فروخته می شود ، دو قبضه از نوعی موشک استینگر است که فقط یک عددش در تهران منفجر می شود و زوج آن توسط مرد عربی ربوده شده تا در آخر فیلم دست تقدیر عدالت را به اجرا درآورد و توسط آن موشک مراسم افتتاح سکوی نفتی مشترک دو شرکت آمریکایی "کانکس و کیلم " (که اساسا عملیات تروریستی مامور سازمان سیا به خاطر امنیت آنها طراحی گردیده ) به آتش کشیده شود ، چراکه فیلمنامه نویس گویا اعتقاد دارد که همه گناهکاران در فیلم بایستی در حد خود به سزای اعمالشان برسند.
اما ماموریت بعدی باب برنز ، ترور پسر امیر یک شیخ نشین نفتی ( همان "سیریانا" ؟) است به نام پرنس ناصر که به نظر می آید افکار ضد آمریکایی و استقلال طلبانه داشته و امکان دارد خود در آن شیخ نشین به حکومت برسد و منافع شرکت های نفتی آمریکایی را تهدید نماید. در ماموریت باب برنز ، دلیل ترور پرنس ناصر حمایت های مالی اش برای تسلیح تروریستها به موشک های استینگر ذکر شده است!!
داستان دوم را از طریق یک دلال نفتی با اسم "براین وودمن" (با بازی مت دیمن) تعقیب می کنیم که پس از تحمل تراژدی مرگ ناگهانی فرزند کوچکش ، با یک اتفاق دیگر به مشاورت پرنس ناصر در می آید چراکه پرنس ناصر برخلاف نظر و تبلیغ کارشناسان سازمان سی آی ای ، یک بنیادگرای ارتجاعی نیست که تنها به فکر حمایت از تروریست ها باشد. در اینجا هم کیگن تابویی دیگر را در تفکر دگماتیک متعصبین غرب گرا می شکند ؛ پرنس ناصر یک تحصیل کرده اصلاح طلب است و علیرغم ضدیت با منافع نامشروع آمریکا و زیاده طلبی های آن ، به وودمن می گوید که می خواهد در کشورش انتخابات دمکراتیک برگزار نماید و هوادار توسعه همزمان سیاسی و اقتصادی است.
داستان سوم مربوط به ریشه شکل گیری و علت اصلی ترورها وعملیات مخربی است که سازمان سیا در خاورمیانه ، ایران و لبنان انجام می دهد یعنی گسترش امپریالیستی کمپانی های چند ملیتی نفتی و به هم پیوستن آنها برای به غارت بردن هرچه بیشتر ثروت سرزمین های دیگر . وکیلی به نام بنت هالیدی (با ایفای نقش جفری رایت) تلاش می کند تا موانع پیچیده پیوستن و اتحاد دو کمپانی نفتی "کانکس" و "کیلم" را فراهم آورد. او در ضمن ، همکار وکیل دیگری به اسم "سیدنی هویت" است که در واقع یک دلال بین المللی بوده و از طرف سازمان سیا عضو افتخاری "کمیته آزاد سازی ایران" با پرچم شیر و خورشید سرخ هم شده است!!!( در اوایل فیلم که ماموریت باب برنز به او ابلاغ می شود ، یکی از روسای سازمان سی آی ای در مقابل لیست مراقبت و خرابکاری هایی که برنز برای سرنگونی حکومت ایران می خواند ، می گوید که سازمانی به نام "کمیته آزاد سازی ایران" تشکیل شده که روسایش در همان جلسه سی آی ای حضور دارند! و باید با حمایت از آنها حکومت ایران را به یک حاکمیت سکولار تغییر داد.) نکته جالب اینکه استیون کیگن همه نگرانی سازمان جاسوسی سیا را از دینی بودن حکومت ایران می داند . (در همان جلسه یکی از روسای سازمان سیا متذکر می شود که "امیدهای رییس جموری ایران برای اجرای قواعد مذهبی ، منافع آمریکا را به شدت تهدید می کند" !!)
و بالاخره داستان چهارم درباره کارگران مهاجر و زحمت کشی است که روی سکوها و پایانه های نفتی همان شرکت های چند ملیتی کار می کنند و در واقع استثمار می شوند ولی بدون هیچ گونه امنیت شغلی به بهانه های واهی اخراج شده و یا مورد ضرب و شتم واقع می گردند. دو تن از جوانان این گروه کارگران که پاکستانی هستند به تدریج جذب یک واعظ مذهبی شده و به یکی از گروههای مبارز علیه منافع آمریکا کشیده می شوند که آن موشک دوم فروخته شده توسط جاسوس آمریکایی را دست تقدیر به دست همین جوانان می رساند تا در انتهای فیلم در حالی که "دین وایتینگ" (با ایقای نقش کریستوفر پلامر) از مدیران کمپانی کانکس ، جام اتحاد با کمپانی "کیلم" را سر می کشد ، باعث انفجار سکوی نفتی مشترک دو کمپانی شود و نشان دهد که همین جوانان ساده مسلمان چگونه هدف را درست تشخیص می دهند و به ریشه تباهی کشورهای جهان سوم می زنند.
گیگن این جوانان را مانند نگاه رایج ، ناآگاه و احساساتی نشان نمی دهد و در صحنه هایی آنان را در کلاس های آموزش سیاسی و عقیدتی تصویر می کند که چگونه مسائل سیاسی امروز جهان و پارامترهای استقلال و آزادی برایشان درست تشریح می شود تا با علم و آگاهی وارد عرصه مبارزه گردند. وصیت نامه های تصویری شان هریک نشانی از همین آگاهی و معرفت عمیق است و آکنده از حس آزادیخواهی و عزت و وطن پرستی .
و در حالی که فیلمساز نشان می دهد محیط زیست اینان سرشار از شور زندگی و مبارزه است (آنچنانکه که ژان لافیت در مقدمه کتاب "آنها که زنده اند " از قول ویکتور هوگو می نویسد:"زنده آنهایند که پیکار می کنند ، آنها که جان و تنشان از عزمی راسخ آکنده است ، آنها که از نشیب تند سرنوشتی بلند بالا می روند ، آنها که اندیشمند به سوی هدفی عالی راه می سپرند ، و روز و شب پیوسته در خیال خویش یا وظیفه ای مقدس دارند ، یا عشقی بزرگ") و در صحنه پایانی و سکانس عملیات انتحاری شان ، با زوایای رو به بالای دوربین و نوع حرکتشان در کادر دوربین همان عزم راسخ را القاء می نماید ولی آن سوی خط ، هر که هست سرشار از ناامیدی و یاس و انفعال است :
- باب برنز ، جاسوس عملیاتی کهنه کار سازمان سیا خسته و دلزده از شغلش و بی اعتماد به روسایش ، به دنبال نوعی گریز است و شاید به همین دلیل وقتی در بازگشت از آن ماموریت شکنجه بار ، در آمریکا هم تحت بازجویی قرار می گیرد که چرا "حزب الله لبنان " آزادش ساخته و او را نکشته اند (گویا اصلا او را به این ماموریت فرستاده بودند تا طبق آن تئوری معروف "بازنشستگی جاسوس مرگ اوست" به قتل برسد و این تئوری را فیلمنامه نویس آن گاه در فیلم بارز می نماید که متوجه می شویم فردی به نام "موسوی" که در مقر حزب الله لبنان ، برنز را شکنجه می دهد اصلا مامور سی آی ای است !) و بالاخره هنگامی که در می یابد سازمان مطبوعش قصد دارد بوسیله ماهواره رد پرنس ناصر را گرفته و او را با موشک دوربرد ترور کند (همان کاری که اسراییل بارها با رهبران مبارز فلسطینی و لبنانی انجام داده و با ناجوانمردانه ترین وسیله آنان را از راه دور ترور کرده است ) خود را به قلب خطرمی زند تا توطئه سازمان سیا علیه او را به اطلاعش برساند ولی توسط همان موشک دوربرد همراه پرنس ناصر و همراهانش به قعر زمین می رود.
- از طرف دیگر "براین وودمن" نیز که همراه خانواده اش در سوییس زندگی می کرده ، برای مشاورت پرنس ناصر ، پس از مرگ تراژیک فرزندش ، ناچار از ترک همسر و فرزند دیگرش می شود (اگرچه در پایان فیلم و پس از ترور پرنس ناصر دوباره به سوی آنها بازمی گردد)
- و بالاخره بنت هالیدی هم که کوشش فراوانی برای رفع موانع قانونی و مشکلات اتحاد دو کمپانی نفتی "کانکس و کیلم" انجام داده بود ، متوجه می شود که این دو کمپانی خصوصا بر سر تصرف منابع گازی قزاقستان عملیات غیرقانونی بسیاری انجام داده اند و تبانی های فاجعه باری بین آنها صورت گرفته است. این درحالی است که هالیدی (شاید به دلیل همین فعالیت هایش) از سوی پدرخود طرد شده و فیلمساز روابط سردی را میان آنها تصویر می کند . این روابط تنها در زمانی رو به بهبود می گذارد که بنت هالیدی سرخورده از وکالت دو کمپانی نامبرده ، به خانه بازمی گردد.
ساختار فیلمنامه "سیریانا" در نمایش روایت های موازی ، براساس روند شتابدار نزدیک شدن آنها به یکدیگر و استفاده از اتفاقات مشابه برای القای مفاهیم مورد نظر فیلمنامه نویس قرار دارد . چنانچه در ابتدا ، هر 4 قصه به طور کاملا مجزا به نظر مخاطب می رسند ولی بعد از گذشت یک سوم اول آن ، به تدریج شاهد برخی نقاط مشترک و تلاقی سوژه ها می شویم ، از همان جا که قرار می شود باب برنز کسی را ترور کند که وودمن مشاورش است و بعد متوجه می شویم که همکار بنت هالیدی یعنی سیدنی هویت را قبلا به عنوان عضو افتخاری همان کمیته به اصطلاح آزاد سازی ایران در جلسه روسای سازمان جاسوسی آمریکا با باب برنز دیده بودیم و بعد وودمن در همان رستورانی کنار پرنس ناصر نشسته که برنز نیز برای تعقیب و مراقبت سوژه اش یعنی همان پرنس ناصر به خوردن غذا وانمود می نماید و بعد ....
و در آخر خصوصا دو سه سکانس پایانی فیلم تقریبا دو به دو قهرمان های چهار داستان را در کنار هم مشاهده می کنیم ؛ برنز در مقابل وودمن در حالی که قصد دارد توطئه سوءقصد همکاران آمریکایی اش را لو بدهد و جوانان مبارز پاکستانی در برخورد انتحاری با سکوی نفتی دو شرکت "کانکس- کیلم" .
استیون گیگن با تشابه موضوعی و طرح سوالی که در ابتدای فیلم یکی از روسای سازمان سیا برای برنز مطرح می سازد که " موشک ها در اختیار کیست؟" در مقابل سکانسی که علنا مشخص می شود این خود ماموران آمریکایی هستند که موشک ها را به منطقه خاورمیانه آورده اند ، به روشنی عامل اصلی توزیع این گونه سلاح های مخرب را مشخص می سازد . همچنانکه اندرو نیکول در پایان فیلم "ارباب جنگ" می گوید : " مادامی این تاجران و قاچاقچیان اسلحه می توانند فعالیت کنند که ارتش کشورهای آمریکا ، روسیه ، فرانسه ، انگلیس و چین آنها را تغذیه نمایند . کشورهایی که 5 عضو دائمی شورای امنیت هستند"!!!
گیگن به خوبی آن روی سکه مدعیان مبارزه با تروریسم و طراحان "تئوری محور" شرارت را به نمایش می گذارد که چگونه برای حفظ و گسترش پایگاههای نفتی شان در اقصی نقاط جهان از هیچ شرارتی فرو گذار نمی کنند و به خاطر حفظ امنیت همین شرارتشان دست به غیرانسانی ترین ترورها می زنند.
اگرچه نمی توان به هرحال از یک فیلمساز غربی انتظار نداشت که ولو سایه کمرنگی از دیدگاههای القا شده رسانه های همان کمپانی های نفتی را در تصاویر فیلمش منعکس نکند ( صحنه هایی مانند نظامی نشان دادن صرف منطقه تحت کنترل حزب الله لبنان یا گرایش جوانان پاکستانی از زمینه های اخراج شدن از کار به سوی عملیات انتحاری و یا همان تصویر حتی کوتاه ولی مخدوش شده از تهران). اما نمی توان هم از جسارت فوق العاده استیون گیگن و گروهی که چندی است استیون سودربرگ از سینمای مستقل در قلب هالیوود به راه انداخته ، گذشت .(پیش از این به جز فیلم هایی مثل دو قسمت یاران اوشن از خود سودربرگ ، در زمینه سینمای سیاسی فیلم " اعترافات یک ذهن خطرناک" به کارگردانی جرج کلونی را در سال 2002 داشتند که به نفوذ سازمان سی آی ای در دیگر کشورها تحت پوشش رسانه ها و برنامه های رسانه ای پرداخته بود ) چراکه به ندرت چنین دیدگاه روشنی را می توانیم نزد روشنفکران و فیلمسازان ایرانی پیدا کنیم . متاسفانه طیف قابل توجهی از روشنفکران جامعه ما که مدعی بسیاری آگاهی ها هستند ، شیفته و مفتون حقوق بشر بازی ها و دمکراسی پرانی های یکی از نامقبول ترین ریاست جمهوری های طول تاریخ آمریکا (حتی نزد برخی جناح های هم سو با او) شده اند. گویی لق لقه حقوق بشر تازه از دهان یانکی ها خارج می شود و انگار آن جیمی کارتری که آنهمه در زمان خود مورد لعن و نفرین همین روشنفکران قرار گرفت ، از مبدعان حقوق بشر آمریکایی نبود.
مرسی منتظرمنقل قول:
خب یه خبر خوب برای کسایی که فیلم زیبای افسانه ی 1900 رو ندیدن...
احتمال بسیار زیاد تکرار این فیلم جمعه در قالب برنامه ی صد فیلم پخش خواهد شد.
خیلی ممنون.نقل قول:
تبلیغشو دیدم...قراره دوباره جمعه بزاره...
خب اینم اطلاعات فیلم افسانه ی 1900
افسانه ی 1900 "The Legend Of 1900"
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کارگردان
Giuseppe Tornatore
بازیگران
Tim Roth ، Pruitt Taylor Vince،
Mélanie Thierry ،Bill Nunn
محصول 1998 "ایتالیا"
مدت:120 دقیقه
خلاصه:
یکی از کارکنان کشتی کودکی رو در کشتی پیدا میکنه و اونو به فرزندی قبول میکنه ، از اونجایی که اون کودک رو در آغاز سال 1900 پیدا میکنند اسم اون رو میزارن 1900 . کودک بزرگ میشه اما پدر خواندش بر اثر یک حادثه در داخل موتورخانه کشتی جانش رو از دست میده.و....
کارگردان فیلم شمشیرزن نابینا واقعا آدم عجیبیه.من به غیر از فیلم دیشب یه فیلم دیگه هم ازش در سینما 4 دیده بودم.با اینکه نقش اول فیلماشم میگیره(تو این دو تا) اما به اون صورت دیالوگ خاصی که در روند فیلم تاثیر داشته باشه نداره و کلا کم حرفه و میشه گفت بیشتر با رفتار و حرکاتش بازی میکنه(تو اون یکی فیلم هم همینطور).تبهرشم فکر کنم بیشتر در صحنه های اکشنی که میسازه است.یکی از خصوصیات دیگه داره اینه که خشونت زیادی در فیلمش نشون میده ،خشونتی که در بعضی جاها واقعا غیرمنطقیه.حالا باز فیلم شمشیرزن نابینا خشونتش قابل تحمل بود اما اون یکی فیلمی که ازش دیدم در بعضی جاها واقعا خشونت غیرمنطقی داشت.
فیلم خوبی بود.البته صحنه های خشونت هم کم نداشت ولی بر و بکس صداسیما حسابی مورد عنایت قرار داده بودنش.
موفق باشید
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فیلمهای آسیای شرقی معمولا همینجوریه ، یعنی اینها از روش های فیلمسازیشونه و بهتر بگم یه جور سنته ، البته تو یک تایپیک دیگه هم گفتم . دیالوگ یه ابزار حرفه ای و تخصصی و بسیار مفید در فیلمهاشونه که از ازش خیلی کم اما به موقع استفاده میکنن. این اکشن بودن هم معمولا زیاد حرکات خشونت و خفن توشون داره ( البته تو فیلمهای اکشنشون ) . اگه کارتون هاشون رو هم نگاه کرده باشی دقیقا همینجوریه . این کارتون رو ببین خودت میفهمی : Ninja Scrollنقل قول:
حالا چه برسه به تاکشی کیتانو که واسه خودش خداییه !!!
راستی من دیشب فیلم رو ندیدم ، تکرار نداره نه ؟؟؟ آخراشو که دیدم واقعا به هنر سانسور ایرانی ها غبطه خوردم . خیلی کارشون درست بود .:blink:
تکرارش سینما یک سه شنبه ها حوالی ساعت 11 شب بعد از سریال پرستاران...نقل قول:
راستی من دیشب فیلم رو ندیدم ، تکرار نداره نه ؟؟؟ آخراشو که دیدم واقعا به هنر سانسور ایرانی ها غبطه خوردم . خیلی کارشون درست بود
فيلم "افسانه 1900" رو با كلي شوق نشستم نگاه كنم
اما هر چي از فيلم ميگذشت از اينكه فيلم رو خودم دانلود كرده بودم بيشتر خوشحال ميشدم !!!
سانسورها خيلي زياد بود !
نميدونم چرا از قسمتي كه 1900 داشت دوئل ميكرد يه 10-20 دقيقهاي رو حذف كردن !!
جالب بود ... اول فيلم وقتي كشتي به خشكي نزديك شد يكي از مسافرها داد ميزنه America ! ... اما ميشنويم كه ميگه رسيييييييدييييييييم !!
كشتي هر بار به بندر نزديك ميشه از دور مجسمه آزادي نشون داده ميشه و مردم در واقع با ديدن اووون ميفهمن كه به آمريكا رسيدن! ... اما تمام صحنههايي كه مجسمه آزادي رو نشون ميداد حذف كرده بودن (اسمايل تاسف و تعجب!)
........
ديگه بيخيال
از همه چي كه بگذريم دوبله فيلم هم تعريفي نداشت
صداهاي اصلي فيلم خيلي از اوقات شنيده ميشد
صداي بعضي از كاراكترها (مثلا خود 1900) همخوني نداشت
فيلم رو خراب ميكنن .... بهتره فيلم رو اينا پخش نكنن
آره خیلی سانسور داشت ، دیشب هم دوباره نشونش داد ، ملت درخواست کرده بودن مثل اینکه !!!:happy:نقل قول:
اون قسمتی هم که 1900 داشت با اون سیاه پوسته مسابقه میداد رو کلا از بین برده بودن ، اگه بدون سانسورش رو ببینین میفهمین .
در کل ما همه فیلمها رو اینجا سانسور میکنیم . اگه قرار باشه فیلم و پخش نکنیم که دیگه چی میشه !!!:blink:
سلام منم هفته پیش این فیلم رو از رسانه ملی دیدم
اما چه بگم که تمام صحنه های بیادماندنی فیلم سانسور شده بود از جمله اون دوئل بیادماندنی که اصلاً
تو این دوئلی که از رسانه ملی دیدیم چیزی از شیفتگی 1900به ترانه سیاهپوسته رو نشون نداد
و یا اونجایی که 1900 برای هرشخصی آهنگ خاص خودش رو میزنه البته من این فیلم رو کامل ندیدم
(سانسور رفته بود رو مخم)
بازم با اینکه سانسور کرده بودن خیلی فیلم قشنگی بود.
از فیلم هایی که صد فیلم نشون داده این سومین فیلمی بود که دوست داشتم....
ایجاشو مخالفم.به نظر من صدایی که برای 1900 انتخاب شده بود مناسب بود.نقل قول:
صداي بعضي از كاراكترها (مثلا خود 1900) همخوني نداشت
به نظر من دوبله خوب کار شده بود بجز یه جا که من خودم لرزیدم
اونجایی که 1900 اولین بار پشت پیانو میشینه و همه میان داخل قسمت درجه 1 کشتی تو سالن پذیرایی
اگه یادتون باشه اون خانومی که از کاپتان می پرسه اسمش چیه و کاپتان میگه 1900 و اون زن میگه اسم آهنگ رو نمی گم اسم اون بچه رو میگم و کاپتان باز میگه 1900 صدای اون زن برام غیرمنتظره بود یا به عبارتی صداش به شخصیتش نمی خورد
در ضمن کسی نمی دونه رسانه ملی چرا صورت اون زن رو سفید کرد؟
و در مورد شخصیت 1900 یه حرف قشنگی رو منتقد قبل از فیلم زد و گفت :
اون مردیه که همه کار میتونه بکنه بغیر از اینکه مثل یه آدم معمولی رفتار کنه
انقدر این رسانه ی ملی فیلم ها رو انگولک کرده همه چی رو می نویسن به پاش...نقل قول:
در ضمن کسی نمی دونه رسانه ملی چرا صورت اون زن رو سفید کرد؟
زنه کرم زده بود به صورتش ...بهش چی میگن ؟؟؟ اهان !!! ماسک زیبایی...
موفق باشید.
مرسی امیر خان ، خوب خنداندی ما را !!! بابا تو هم ترکوندیا . البته تقصیر تو نیست ، تقصیر همون رسانه ملیه . زیاد جدی نگیر.:happy:نقل قول:
از بابت صدای 1900 هم بگم که واقعا صدا عالی بود و بهش میخورد. حالا معلوم نیست امین برای چی میگه صدا بهش نمیخوره !!! حالا برا چی میگی ؟؟؟ ها ؟؟؟:biggrin:
این هفته سینما و ماورا فیلم به یاد ماندنی ( در سری برنامه های سینما و ماورا ) بمان ( STAY ) رو نشون میده که تکراری هم هست. فکر هم میکنم اطلاعاتش در صفحات بسیار قبل ( :blink: ) موجود باشه که من نرفتم دنبالش . اگه هست و کسی پیداش کرد لینک بده و اگر هم نیست بگید که من یک بیوگرافی اساسی از کل بروبچس فیلم بدم ( از آبدارچی گرفته تا کارگردان )
اینم پوستر فیلم :
اقا یکی به من می گه اون پیرمرده تو فیلم که ساز می فروخت دوبلورش کیه
معرفی نشده هکتور جان.زحمتش رو بکش...نقل قول:
این هفته سینما و ماورا فیلم به یاد ماندنی ( در سری برنامه های سینما و ماورا ) بمان ( STAY ) رو نشون میده که تکراری هم هست. فکر هم میکنم اطلاعاتش در صفحات بسیار قبل ( :blink: ) موجود باشه که من نرفتم دنبالش . اگه هست و کسی پیداش کرد لینک بده و اگر هم نیست بگید که من یک بیوگرافی اساسی از کل بروبچس فیلم بدم ( از آبدارچی گرفته تا کارگردان )
فیلم قشنگی هستش ... نانومی توش بازی می کنه...البته من قبلا ندیدم ولی خلاصه ش رو خوندم.جالب به نظر می رسید.
موفق باشید
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ببخشید من امروز گرفتار بودم و نتونستم سر بزنم ، ولی توضیحات مختصری میدم و اگه فیلم رو امشب دیدم ، حتما خودم نقدش میکنم ( برین حال کنین دیگه :happy: ) . راستی توی روزنامه جام جم نوشته بود فیلم امشب توازنه !!!
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
STAY
کارگردان : Marc Forster
بازیگران :
Ewan McGregor
Ryan Gosling
Naomi Watts
Kate Burton
مدت زمان : 99 دقیقه
محصول : 2005 آمریکا
ژانر : درام ، هیجان انگیز ، فلسفی ( :blink: )
موضوع فیلم مربوط به یک نفر نیست ( حداقل تا آخرای فیلم ) ، یه روانپزشک با نام سام یه مریض داره به نام هنری و هنری آدم ناامیدیه و میخواد خودکشی کنه. هنری نقاشه و همسر سام ( ناومی واتس ) لی لا هم نقاشی میکنه. در آخر فیلم متوجه میشیم که ......... ( اگه بگم ضایع میشه ) .
در کل فیلم پر معنا و مضمون داریه ، همه چی حساب شدس . از لباس ها گرفته تا انتخاب نقش ها و مخصوصا جلوه های ویژه آخر فیلم که خیلی عالیه. موسیقی خوبی هم داره . خلاصه حتما نگاه کنین
سینما یک این هفتهخلاصه:
بوئنس ایرسی "EL Bonaerense"
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کارگردان
Pablo Trapero
بازیگران
Jorge Roman ، Mimi Ardu ، Dario Levy
محصول 2002"ارژانتین"
مدتش هم 105 دقیقه
فيلم راجع به جواني علاف است كه گذرش نا خواسته به دستگاه پليس مي افتد و در آنجا به استخدام در مي آيد و در يك روند روزمره ، عملا تبديل به عمله فساد در اين سيستم مي شود...
فکر کنم احمد رسول زادهنقل قول:
اقا یکی به من می گه اون پیرمرده تو فیلم که ساز می فروخت دوبلورش کیه
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]