لحظه برخورد گلوله به يخ:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کد:http://youtube.com/watch?v=iXmr1UGFiDQ
Printable View
لحظه برخورد گلوله به يخ:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کد:http://youtube.com/watch?v=iXmr1UGFiDQ
دوستان سلام
اینم یک عکس از کاکپیت هواپیمای ترابری ارباس ای400 ام(airbus a400m)
در تکمیل پست جناب رپتور بود دیدم حیفه عکسی از کاکپیت این هواپیما نذاریم
واقعا کاکپیت پیچیده و جالب و قشنگیه
البته به واضحی عکس روی جلد ماهنامه صنایع هوایی نیست اون بزرگ و واضحتر هست نسبت به این
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
AIM-54 Phoenix
موشک دوربرد فینیکس
همان طوری که می دانیم، هواپیمای تامکت به دلیل دارا بودن ویژگی های منحصر به فرد به عنوان یکی از موفق ترین جنگنده های طول تاریخ هوانوردی به شمار می آید و هنوز نیز پس از بیش از سی سال خدمت در نیروی دریایی آمریکا، همانند هواپیمایی تازه طراحی و تولید شده می نماید.
این جنگنده نسبت به همقطاران خود دو ویژگی بسیار برجسته داشت، که یکی دارابودن سیستم بال های متغیر و دیگری سیستم موشکی فینیکس، که مورد آخری ویژگی بسیار جدید و تکنولوژی نوینی در عرصه نبرد های هوایی به شمار می آمد و صد البته قیمت این پرنده به دلیل داشتن چنین سیستم گران قیمتی بسیار بالاست. این موشک های هوا به هوا، با بردی معادل 150 کیلومتر جزو دوربرد ترین موشک های هوا به هوا به شمار آمده و با کد AIM-54 و لقب فینیکس به معنای ققنوس شناخته می شود.
سیستم هدایتی این موشک از نوع فعال است، که این به این معناست که پس قفل روی هدف و شلیک موشک، دیگر نیازی به قفل ماندن رادار هواپیما روی هدف نیست و موشک می تواند مستقل از رادار هواپیما به عملیات ادامه دهد. در این سیستم راداری، پس از شلیک موشک، هدایت موشک و محاسبه زاویه مناسب برای برخورد به هدف، به عهده کامپیوتر درونی موشک سپرده شده و هواپیما می تواند به تعقیب اهداف دیگر برود. دلیل ایجاد این ویژگی نیز مشخص است، به دلیل برد بسیار آن، اگر هدف در حداکثر برد موشک باشد، نسبتاً زمان زیادی طول می کشد که موشک به 150 کیلومتری رسیده و به هدف اصابت نماید، در نتیجه، بدیهی است که فقل ماندن رادار هواپیما تا برخورد موشک به هدف آن را از انجام عملیات دیگر محروم ساخته و چه بسا به خاطر حفظ قفل روی هدف، هواپیمای پرتابگر خود طعمه هواپیمای دیگری شود.
رادار فعال این موشک این امکان را به هواپیما می دهد که در هنگام برخورد به هدف، اف-14 پرتاب کننده حتی در آشیانه و خلبان های آن از آن خارج شده باشند. حداکثر سرعت عملیاتی این موشک پنج ماخ بوده و در بسیاری از موارد این موشک، پس از پیدا کردن هدف در نزدیکی آن منفجر شده و توان فوق العاده کلاهک جنگی آن هواپیمای هدف را منهدم نماید. طول این موشک حدود 4 متر بوده و قطر آن نیز به 30 سانتیمتر رسیده و وزن آن نیز حدود 450 کیلوگرم و وزن کلاهک جنگی آن در حدود 67 کیلوگرم است. این موشک از موتور توربوراکت با سوخت جامد استفاده می کند که به این موشک حداکثر سرعت را می بخشد. در هنگام شلیک این موشک، مستقیماً به دنبال هدف نمی رود بلکه مسیر احتمالی گذر آن را محاسبه کرده و به سمت آن جا می رود.
در تست هایی که بر روی این موشک در مراحل اولیه آزمایش صورت گرفت، شش هدف مصنوعی که در روی رادار هواپیما به شکل هواپیماهای واقعی نمایش داده می شوند، از زمین پرتاب گردید که هر شش هدف توسط رادار قدرتمند تامکت شناسایی گردیده و شش موشک فینیکس با فاصله ی بسیار اندک، یکی پس از دیگر پرتاب گشتند. از شش موشک پرتاب شده، پنج فروند آنان به صورت مستقیم یا دایرکت هیت به اهداف برخورد کرده و آنان را به طور کامل منهدم نمودند، اما یکی از این موشک ها به دلیل کوچک بودن نسبی هدف مصنوعی و نیز اشکالی در رادار این موشک، از مسیر خود منحرف شد که اعلام گردید در صورت واقعی بودن هدف، امکان چنین اشتباهی وجود ندارد. میزان موفقیت این آزمایش، هشتاد درصد اعلام گردید که برای آزمایش یک موشک تازه طراحی شده و البته با هدف های مصنوعی، میزان موفقیتی بسیار عالی بود.
در مورد این موشک، از بین بردن آن با انجام مانورهای شدید که در نتیجه موشک به دنبال هواپیما رفته و در اثر شتاب جی از بین می رود، امکان ندارد، چرا دیگر این حقه نیز قدیمی شده و این موشک توانایی تحمل شتاب جی، حداکثر دو برابر شتاب جی قابل تحمل توسط هواپیماهای جنگنده امروزی را دارد. در هواپیمای تامکت حداکثر شش موشک فینیکس می تواند حمل شود که شامل دو عدد زیر بال ها و چهار عدد در پایلون هایی زیر بدنه می شود. نا گفته نماند این موشک ساخت کمپانی هیوز بوده و در طی جنگ تحمیلی علیه ایران نیز نیروی هوایی کشورمان با استفاده از هواپیمای تامکت مجهز به این نوع موشک های قدرتمند هواپیماهای عراقی بسیاری را از فواصل بسیار دور و باور نکردنی، سرنگون ساخته و بار دیگر نیز برتری خود را به نمایش گذاشت.
با سلام .
قرار بود مطالبی درباره تانک زیر آبی بیان کنم که ظاهرا صلاح نبود ولی وقتی که خودشون نشون دادن دیگه .....
ظاهرا اصل تانک روسی هستش که ایران هم تولید کرده . البته روی بدنه عکس زیر که به زور پیداش کردم آرم کشور دیگه ای هست ! ( البته ممکن این تانک زیر آبی نره ولی تو همین مایه ها هستش ) .
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در هر صورت تا عمق 3 متری توی آب پایین میره و حرکت میکنه ( حرکت شنی باعث حرکتش میشه و آب هم توی اگزوزش نمیره ... ) .
اگه کسی مطلب بیشتری داشت بگه ما هم بدونیم .
با تشکر .
لکلرک(Leclerc) نام تانک رزمی پیشرفته ای است که توسط کارنجات جیات(Giat) فرانسه ساخته شده وتوسعه یافته است. این تانک درارتش کشورهای و امارات متحده عربی عملیاتی گردیده است.لکلرک فقط یک تانک به معنای کلاسیک آن نیست بلکه یک سیستم جنگ افزاری پیشرفته می باشد که به جدیدترین سلاح های عصر خود مجهز شده است.جدیدترین فناوری های نظامی بکار رفته در این تانک موجب شده است که فاکتورهای برتری رزمی همچون قدرت تحرک،مانور پذیری،قدرت آتش وضریب ایمنی حفاظتی این تانک به بالا ترین حد ممکن برسد. تانک لکلرک از سال 1990 میلادی واری خط تولید گردید ودر سال 1992 در ارتش فرانسه وبه دنبال آن در سال 1995 در ارتش امارات متحده عربی عملیاتی گردید است لازم به ذکر است که تانک بهینه سازی شده لکلرک باکد(MK2) نیز در سال 1998 وارد خط تولید گردید.
این تانک به احترام ژنرال ژاک فیلیپ لکلرک ، فرمانده لشکر دوم زرهی فرانسه آزاد در جنگ دوم، لکلرک نامیده شد.ژنرال لکلرک کسی بود که در سواحل نرماندی پیاده شدو پیشروی نیروهای فرانسه را فتح پاریس رهبری کرد.تانک لکلرک جایگزین تانک معروف AMX-30گردیده است که سال ها به عنوان ماشین زرهی اصلی فرانسه مشغول خدمت بوده است.در آغاز دهه هفتاد میلادی ارتش فرانسه به این نتیجه رسید که تانک AMX-30 آن کشور فرسوده شده وباید برای جایگزینی آن با یک تانک پیشرفته دیگر فکری نمود.
در سال 1977 ارتش فرانسه نیاز خود را مبنی بر ساخت یک تانک رزمی جدید را مطرح نمود.امکان خرید تانک های خارجی همچون آبرامزایالات متحده،لئوپارد2 آلمان غربی ومرکاوای اسرائیل که جزو بهترین تاکهای رزمی جهان مه حساب می آمدند نیز توسط مقامات فرانسوی مطالعه گردید ورد شد.مقامات فرانسوی از تانک لئوپارد2 آلمان ها خوششان آمده بود دست همکاری را به سوی آلمان ها دراز کردند اما برنامه مشترک ساخت تانک جدید بر پایه تانک لئو پاردآلمان هابه نتیجه نرسید.سرانجام در سال 1979 میلادی دولت فرانسه تصمیم گرفت که ساخت این تانک را بعنوان یک پروژه ملی در داخل کشور آغاز کند.برخلاف اکثر تانک های غربی که از سیستم حفاظتی غیر فعال استفاده می کردند،برای تانک لکلرک سیستم حفاظتی فعال در نظر گرفته شد.سیستم حفاظتی فعال که به سیستم سیستم حفاظتی عامل نیز معروف است بیشتر توسط نمونه تانکهای شرقی(بلوک شرق)مورد استفاده قرار می گرفت.
مقامات ارتش فرانسه علت در نظر گرفتن سیستم حفاظت فعال برای تانک راپایین آوردن جرم کلی وبالا بردن قابلیت تحرک تانک اعلام کردند.در نتیجه پایین آمدن جرم تانک قدرت مانورپذیری آن افزایش می یابدو درصورت آتش مستقیم یا شلیک جنگ افزارهای هدایت شونده دشمن خدمه می توانند با یک اقدام به موقع از اصابت جنگ افزارهای دشمن به تانک جلوگیری کنند. به علت هزینه های هنگفت ساخت تانک،دولت فرانسه در صدد شراکت با یک کشوردیگر بودتا بتواند قسمتی از هزینه ها را جبران کند.سرانجام مقامات اماراتی به فرانسوی ها پیشنهاد همکاری دادندوبدین ترتیب امارات متحده عربی نیز وارداین پروژه گردیدو قرار شد که علاوه بر420 دستگاه تانک در نظر گرفته شده برای ارتش فرانسه 390 دستگاه دیگر نیز برای امارات ساخته شود. در سال 1986 میلادی پروژه ساخت تانک تحت عنوان لکلرک آغاز شد وبه سرعت شش نمونه اولیه ساخت شدند.تولید انبوه تانک نیز در سال 1990 آغاز گردید.
تصویری ازداخل تانک لکلرک
تانک لکلرک به یک توپ بدون خان 120 میلیمتری مجهز است که توسط شرکت(GIAT) ساخته شده است.سری کاملی از گلوله های مختلف برای این توپ ساخته شده است از جمله گلوله های ضد زره APFSDSو گلوله های انفجاری شدید ضد تانک HEAT البته تانک لکلرک از مهمات تانک لئوپارد2و سری تانک های ابرامز ایالات متحده نیز می تواند استفاده نماید. این توپ به یک روکش حرارتی و یک سیستم هوای فشرده اتوماتیک مجهز است. این تانک از سیستم هوای فشرده برای خارج کردن دود ناشی از شلیک استفاده می کند وبر خلاف بسیاری از تانک های دیگر از سیلندر تخلیه کننده استفاده نمی نماید. تانک لکلرک از یک سیستم گلوله گذاری اتوماتیک منحصر به فرد بهره می برد.این سیستم خدمه تانک را از چهار نفر به سه نفر کاهش داده است زیرا دیگر نیازی به فرد گلوله گذار نیست.این سیستم گلوله گذار خودکار گلوله گذار خود کار نواخت تیر 12 گلوله توپ در دقیقه را برای تانک امکانپذیر نموده است.همچنین این سیستم تونایی شلیک حین حرکت ومناطق ناهمواروبرعلیه اهداف متحرک را برای تانک میسر ساخته است.این سیستم 22 گلوله را بصورت آماده برای حمل می کند 18 گلوله دیگر نیز در انبارک ویژه تانک ذخیره می شوند.
تانک لکلرک میتواند حین حرکت با سرعت 40 کیلومتربر ساعت به سمت هدفی در فاصله 400 متری خود شلیک نماید.همچنین این تانک می تواندحین حرکت با سرعت 60 کیلومتر بر ساعت نیز شلیک نماید.این در حالی است که اغلب تانک های پیشرفته امروزی درصورتی می توانند شلیک دقیقی انجام دهند که با سرعتی در حدود 15 کیلومتر بر ساعت اقدام نمایند.
تانک علاوه بر توپ اصلی به یک قبضه مسلسل 12.7 میلیمتری موازی با توپ ویک قبضه مسلسل 7.62 میلیمتری مستقر برروی برجک مجهز شده است.مسلسل مستقر برروی برجک درون یک محفظه تقویت شده قرار گرفته است.تانک لکلرک از سیستم حفاظتی گالیکس(Galix) استفاده می کند این سیستم حفاظتی که شرکت جیات آن راطراحی کرده است انواع گوناگونی از نارنجک های دود زاوگلوله های پنهان کننده از مادون قرمز را شلیک می نماید.بدنه وبرجک تانک ازقطعات زره فولادی وزایه دارساخته شده است ودر صورت آسیب دیدن این قطعات
می توان براحتی آنها راتعویض نمود. تانک لکلرک به یک سیستم مدیریت نبرد بنام FINDERSو یک دستگاه ارتباطی دیجیتالی ازنوع سیستم پایانه ای اطلاعات(TIS) بنام ICONESمجهز شده است.این سیستم ها برای جمع آوری اطلاعات از دیگر تانک هاوگرفتن دستورات لازم از ستاد فرماندهی مرکزی بکار می روند. FINDERS شامل یک نقشه تمام رنگی کامپیوتری است که موقعیت تانک هاونیروهای خودی ونیروهای دشمن رانمایش میدهد.سیستم کنترل آتش دیجیتالی تانک لکلرک میتواند مستقلا توسط توپچی یا فرمانده تانک بکار گرفته شود.تانک به حسگرهاوهدف یاب های متفاوتی مجهز است ازجمله هدف یاب ثابت توپچی بانام SAVAN-20
ساخت شرکت ساژم (SAGEM) و سیستم دیدروزانه –شبانه راننده به نام OB-60 که شرکت تیلز اپتروسیس (Thales Optrosys) سازنده آن است.سیستم کنترل آتش تانک قادر است تاشش هدف متفاوت را بصورت یکجا رد یابی کند این سیستم مشابه تانک چلنجر 2(Challenger2) ارتش انگلستان می باشد.
موتو تانک لکلرک یک موتو دیزلی هشت سیلندر بنام SACM می باشد.این موتو قادراست توانی معادل 1500 اسب بخار ایجادکند.همچنین تانک لکلرک به یک سیستم تعویض دنده اتوماتیک به نام SESM ESM 500 مجهز است.که پنج دنده جلو ودو دنده عقب دارد.حداکثرسرعت جاده ای تانک 70 کیلومتر بر ساعت وحداکثر سرعت آن در مناطق ناهموار50 کیلومتر برساعت است.برد عملیاتی تانک نیز 550 کیلومتر درحالت معمول و 650 کیلومتر با کمک مخازن سوخت اضافی است. تانک به یک توربین گازی بنام TM307B مجهز شده واین توربین توان کمکی مورد نیازتمامی سیستم های تانک رادرصورت ازکار افتادن موتور اصلی تامین خواهدکرد.
تانک لکلرک بسیار پر قدرت است ونسبت توان به جرم آن 21 وات بر هر کیلو گرم میباشد.این ویژگی موجب آن گردیده که این تانک به یکی از سریع ترین تانکهای رزمی جهان تبدیل شود.این تانک می تواند درمدت چهار ثانیه به سرعت 32 کیلومتر برساعت برسد.باوزنی درحدود56 تن،تانک لکلرک یکی از سبک ترین تانک های رزمی جهان به حساب می آید.جعبه دنده تانک به یک سیستم کند کننده هیدروکنیتیک مجهز شده است تاشتاب تانک را به میزان 7 متر بر مجذور ثانیه کاهش دهد.این ویژگی در آخرین لحظات یعنی قبل از اصابت گلوله دشمن بسیار مفید خواهد بود زیرا تانک با یک کاهش سرعت ناگهانی میتواند از اصابت گلوله دشمن بگریزد.
تانک لکلرک در سال 1990 وارد خط تولید گردیدوخیلی دیر وارد ارتش فرانسه شد درنتیجه نیروهای فرانسوی نتوانستند از این تانک در جنگ خلیج فارس استفاده کنند.طی درگیریهای کوزوو این تانک وارد عرصه نبرد گردید و 15 دستگاه از این تانک در راستای ماموریت صلح بانی نیروهای فرانسوی در کوزوو مستقر شد است.
بطور خلاصه میتوان لکلرک را آمیزه هایی از تکنولوژی، قدرت وسرعت نامید.
مشخصات:
خدمه: 3نفر
وزن تانک: 56 تن
طول بدنه تانک:6.9 متر
عرض تانک : 3.71 متر
ارتفاع تانک از سطح زمین : 2.53 متر
جنگ افزارهای موجود روی تانک :
یک توپ 120 میلیمتری بدون خان + یک مسلسل 12.7 میلیمتری موازی با توپ+ یک مسلسل با کالیبر7.62 نصب شده روی برجک
ظرفیت گلوله :
آماده شلیک 32 گلوله
ذخیره شده:18 گلوله
نواخت گلوله توپ در دقیقه :12 گلوله دردقیقه.
مادون قرمز: دارد
شلیک در حین حرکت: بله
موتور: SACM V8X دیزلی با 1500 اسب بخار قدرت.
حداکثر سرعت جاده ای:70 کیلومتر بر ساعت.
حداکثر سرعت غیرجاده ای:50 کیلومتر بر ساعت.
حداکثر برد عملیاتی :550الی 650 کیلومتر
عمق شناوری پایاب:بالوله هواکش 4 متر ---بدون لوله هواکش:1 مت
تانک T-90
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
T-90 آخرین محصول از سری تانکهای روسی با عنوان T- می باشد که در آن شاهد ارتقا قدرت آتش، حرکت و انتقال و زره می باشیم. این تانک توسط شرکت نیژنی تاجیل روسیه ساخته می شود. در حال حاضر T-90 در نیروی زمینی روسیه و هند به خدمت گرفته شده است. در فوریه 2001 هند قراردادی برای خرید 301 فروند از این تانک را امضا کرد که از این تعداد 124 تانک در روسیه ساخته و بقیه در هند مونتاژ شد. اولین تانک در سال 2004 به هند تحویل داده شد. همچنین T-90 های مونتاژ شده در هند نیز با نام بهیشما شناخته می شوند. این تانک توسط سیستمهای خود محافظتی و نمایشگرهای فروسرخ ساخته شده در فرانسه و بلاروس (روسیه سفید) تجهیز شده است. در ژانویه 2005 اعلام شد که 91، T-90 دیگر نیز در نیروی زمینی روسیه به خدمت گرفته خواهد شد.
تسلیحات
تسلیحات T-90 شامل توپ 125 میلیمتری 2A46M بدون خان می باشد که قادر به شلیک انواع تسلیحات مانند توپ های HEAT (توپ انفجاری بسیار قوی زد تانک)، APDC (توپ زد زره)، HE-FRAG خرده های انفجاری قوی بعلاوه ی گلوله های انفجاری با فیوزهای زمانی می باشد. . این توپ دارای سیستم پر کن خودکار است و آن را بدون پیاده کردن برجک تانک براحتی می توان پیاده کرد. علاوه بر توپ 125 میلیمتری T-90 می تواند موشک هدایت شونده زد تانک 9M119 رفلکس ( کد ناتو AT-11 اسنایپر) را شلیک کند. برد این موشک 100 تا 4000 متر بوده که در عرض 11.7 ثانیه می تواند به دورترین فاصله مجاز خود برسد. از این سیستم موشکی برای مقابله با زره های واکنشی و حتی اهداف هوایی کم ارتفاع مانند هلیکوپتر تا برد 5 کیلومتر استفاده کرد. این سیستم موشکهای 9M119 یا 9M119M که دارای هدایت نیمه فعال لیزری است شلیک می کند. وزن این موشکها 23.4 کیلوگرم است. همچنین T-90 با مسلسلهای 7.62 میلیمتری و 12.7 میلیمتری زد هوایی تجهیز شده است. یک قبضه مسلسل کلاشنیکف AKS-74 نیز در قسمت انبار تانک نگهداری می شود.
زره
T-90 با زره های معمولی و زره های انفجاری واکنشی (ERA) محافظت می شود. سیستم کمک رسانی دفاعی Shtora-1 ساخت روسیه نیز به پایداری تانک کمک می کند. این سیستم شامل پارازیت اندازهای گرمایی، سیستم هشدار دهنده لیزری با چهار دریافت کننده لیزری، سیستم نارنجک انداز دودی برای استتار تانک بعلاوه سیستم کنترل کامپیوتری می باشد. همچنین در T-90 از تجهیزات حفاظتی ش.م.ر استفاده شده است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کنترل آتش
T-90 دارای سیستم کنترل آتش اتوماتیک 1A4GT می باشد که شامل سیستم کنترل آتش روز 1A43 توپچی، آلت نشانه روی گرمایی TO1-KO1 توپچی دارای برد 1.2 تا 1.5 کیلومتری تشخیص هدف و نمایشگر PNK-S فرمانده است. خود سیستم 1A43 نیز شامل آلت نشانه روی/ فاصله یاب با کانال هدایت موشک، اندازه گیر باد، کامپیوتر 1V528 و تثبیت کننده تسلیحات 2E42-4 می باشد. آلت نشانه روی PNK-4S فرمانده شامل آلت نشانه روی روز/شب با برد تشخیص هدف 800 متر در روز و 700 متر در شب می باشد. راننده نیز با نمایشگر فروسرخ دید در شب TVN-5 مجهز می شود
رانش
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
T-90 از موتور V-84MS با قدرت 840 اسب بخار پیستونی چهار زمانه نیرو می گیرد. این موتور از انواع سوخت مانند کروسین (نفت سفید) و بنزین بعلاوه دیزل می تواند استفاده کند. در مجموع 1600 لیتر سوخت را این تانک می تواند حمل کند که منابع آنها با زره های مناسب محافظت می شوند.
تانک M1 ابرامز
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تانک M1 ابرامز بعنوان تانک جنگی اصلی ارتش ایالات متحده جایگزین تانک M60 Patton در سال 1980 شد. این تانک دارای سه مدلM1، M1A1، M1A2 می باشد. نام این تانک به احترام ژنرال کرایتون ابرامز، فرمانده سابق گردان زرهی 37 نیروی زمینی امریکا، ابرامز نامگذاری شده است. طراحی M1 در شرکت جنرال داینامیکس انجام گرفت و در نهایت این تانک در سال 1980 وارد خدمت شد. مدل ارتقا یافته M1 ، M1A1 نام دارد که در سال 1985 عرضه شد. M1A1 دارای توپ 120 میلیمتری بدون خان بوده که توسط شرکت آلمانی Rheinmetall طراحی شده است. همچنین این مدل دارای زره تقویت یافته و سیستم حفاظت NBC1 می باشد. M1A2 مدل ارتقا یافته A1 است که دارای نمایشگر گرمایی فرمانده و جایگاه اسلحه، تجهیزات ناوبری و گذرگاه دیجیتالی اطلاعات می باشد. نیروی زمینی آمریکا تمام M1 و M1A1 های خود را به مدل A2 ارتقا داده ولی سپاه تفنگداران دریایی آمریکا هنوز از مدلهای A1 استفاده می کند. در عملیات طوفان صحرا و سپر صحرا نیز در زره تعدادی از M1A1 ها تغییراتی انجام گرفت. علاوه بر آنچه گفته شد به ابرامز می توان خیشِ مین و یا غلتک مین وصل کرد. تاکنون بیش از 8800 تانک ابرامز تولید شده که علاوه بر آمریکا به کشور های دیگری مانند استرالیا، عربستان، مصر،کویت و ترکیه صادر شده است. البته این تانک در لیست نامزد های خرید سوئد نیز قرار داشت که به پیروزی نرسید.M1A1 در عربستان مستقر شدند و برتری خود را بر تانکهای T-72، T-62 و T-55 روسی در اختیار عراق نشان دادند. در این جنگ تنها 18 M1A1 به خاطر صدمه های وارد شده از خدمت خارج شدند و جالب اینجاست که هیچ مورد کشته شدن خدمه این تانک گزارش نشد. M1A1 دارای برد بیش از 4000 متر می باشد. درگیری مهم دیگری این تانک حمله امریکا به عراق در سال 2003 بود که به سقوط صدام حسین انجامید. در این جنگ هم ابرامز بسیار خوب عمل کرد و تنها یک مورد حادثه منجر به مرگ گزارش شد که در آن یک تانک ابرامز با یک مین زد تانک هدف قرار گرفت که باعث کشته شدن دو نفر و زخمی شدن نفر سوم همراه بود. این اولین مورد منجر به مرگ در تانک ابرامز بود. در 27 نوامبر 2004 یک ابرامز دیگر بوسیله بمب قدرتمند جاسازی شده نابود شد که به کشته شدن راننده انجامید. یک تانک دیگر هم به هنگام درگیری در عراق هنگام رد شدن از پل با خراب شدن آن به درون آب سقوط کرد که یک سرباز غرق شد. تاکنون هیچ ابرامی بوسیله اتش تانک دشمن نابود نشده است اگر چه چند فروند نیز بوسیله راکتهای زد تانک RPG-7، RPG-18 و AT-14 نابود شده اند. همچنین در عملیات طوفان صحرا چهار ابرام با اصابت اشتباه موشکهای زد تانک AGM-114 هلفایر شلیک شده از هلیکوپتر های AH-64 آپاچی ساقط شدند. ابرامز توسط نوعی ماده کمپوزیتی محافظت شده که از لایه هایی از استیل و سرامیک تشکیل می شود. مهمات و سوخت در قسمتی زره دار قرار داده شده اند تا به خاطر حساسیت این قسمتها امنیت خدمه بیشتر شود. در اوایل 1988 مدل M1A1 زرههای جدیدتری دریافت کرد که در آن از میله های زد اورانیوم ضعیف شده استفاده شده است. این میله ها در جلوی برجک و بدنه تانک قرار داده شده اند. با وجود افزایش قابل توجه مقاومت تانک در برابر انواع سلاحهای زد تانک این زره ها وزن ابرامز را نیز به مقدار قابل توجه زیاد کرده است. اولین M1A1 هایی که این ارتقا روی آنها نصب شد تانکهای مستقر در آلمان بود (به خاطر اینکه در جنگ سرد آلمان در خط مقدم مقابل شوروی بود). همچنین تانکهای شرکت کننده در عملیات طوفان صحرا فوراً قبل از آغاز جنگ به این درجه ارتقا یافتند. توپ مدل M1، M68A1 105 میلیمتری بود که توانایی شلیک انواع توپهای ضد نفر، دودهای سفید فسفری (از جنس فسفر) و یا توپهای با قدرت انفجاری بالا را دارد. در مدلهای M1A1 و M1A2 از توپ 120 میلیمتری M256 بدون خان استفاده شده که در شرکت رینمتال اِیجی آلمان و تحت لیسانس جنرال داینامیکس آمریکا طراحی شده است. این نیز توانایی شلیک انواع توپهای مختلف مانند اورانیوم ضعیف شده را دارد که به آن تونانایی مقابله با نیروهای زرهی و نفرات دشمن و حتی از نظر تئوری با وسایل پرنده با ارتفاع کم را دارد که البته این توانایی هنوز امتحان نشده است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این تانک برای اولین بار در جنگ خلیج در سال 1991 در صحنه نبرد حضور یافت و در این جنگ بود که توانایی های بالای خود را به نمایش گذاشت.
ابرامز علاوه بر توپ اصلی خود مجهز به سه مسلسل دیگر نیز می باشد : 1- مسلسل 12.7 میلیمتری M2 که جلوی دریچه فرمانده قرار دارد و دارای آلت نشانه روی با بزرگنمایی 3x است. 2- دو مسلسل 7.62 میلیمتری که یکی مقابل دریچه پر کننده (لودر) و دیگری هم محور با توپ تانک است که بخاطر امکان استفاده آن از درون تانک بسیار مورد توجه قرار می گیرد. همچنین در برجک تانک دو پرتاب کننده ی 6 لول نارنجکهای دودزا گنجانده شده که باعث پنهان ماندن از دید دشمن و نمایانگر های گرمایی ( فروسرخ) می شود. موتور آن نیز می تواند پرده دودی برای استتار تولید کند. M1 به کامپیوتر کنترل آتش مجهز است که متصل به سنسور های نمایانگر گرمایی، مسافت یاب لیزری، حسگر باد، حسگر شیب زمین، داده های مربوط به نوع مهمات که تنظیمات مختلف برای مهمات را انجام می دهد) می باشد. هم فرمانده و هم توپچی می توانند توپ تانک را شلیک کنند. سیستم کنترل آتش ابرامز بسیار پیچیده، موثر و مهلک می باشد بطوریکه امکان شلیک دقیق توپ در حین حرکت در زمینهای ناهموار را می دهد. با خدمه ماهر این تانک می توان هدف را در برف، باران، مه، دود و تاریکی مطلق از فاصله 4 کیلومتری تشخیص داد و اغلب هدفی به اندازه یک تانک را در یک شلیک می توان حمله کند. ابرامز از موتور 1500 اسب بخاری نیرو گرفته و دارای 4 حالت(حرکت) جلو و 2 حالت عقب می باشد که به آن حداکثر سرعت 67 کیلومتر در ساعت را در خیابان و 48 کیلومتر در ساعت را از میان دشت و صحرا می دهد. موتور آن با گازوییل، نفت سفید، JP-1 یا سوخت هواپیما و از نظر تئوری با الکل کار می کند.C-5 و C-17 حمل کرد، بطوریکه یک تانک آماده رزم و یا دو تانک آماده حمل توسط C-5 و یک تانک آماده حمل توسط C-17 جابجا می شوند که البته این محدودیت باعث بروز مشکلات جدی در جنگ خلیج 1 شد که با حمل 1848 تانک توسط کشتی این مشکل برطرف شد. در حالت آماده حمل بعضی قسمتهای زره نصب نمی شود و مهمات و سوخت پس از رسیدن به مقصد در اختیار تانکها قرار داده می شود. کیت پایداری شهری تانک (TUSK) شامل ارتقاهایی است که به منظور افزایش توانایی رزمی روی نمونه های M1A2 در محیطهای شهری اعمال می شود. این ارتقاها بدلیل خطرناکتر بودن محیطهای شهری نسبت به صحنه های نبرد می باشد. و این خود به دلیل قویتر بودن زره جلویی تانک ها از زره های کناری، بالایی و پشتی و وجود امکان حمله از هر طرف می باشد. ارتقا زره شامل افزودن زره های واکنشی به کناره های تانک برای مقابله با سلاحهای زد تانک و کلاهکهای shaped charged می باشد. زره های میله ای (شبکه ای) در پشت بدنه برای حفاظت از موتور نصب و سپر اسلحه نیز بر روی مسلسل توپچی برای محافظت از شلیک کننده قرار داده می شود. ارتقاهای دیگر شامل نصب نمایانگر های گرمایی بر روی مسلسل پر کننده (لودر) است. همچنین به مسلسل 12.7 میلیمتری فرمانده نیز قابلیت شلیک از داخل برجک در حالیکه دریچه بسته باشد داده می شود. یک تلفن بیرونی هم برای برقرای ارتباط فرمانده با سربازان پشتیبان تانک در پشت بدنه تعبیه شده است.
آشنايي با تانک مرکاوا[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] این عکس با ابعاد کوچک نمایش داده میشود. برای نمایش عکس با ابعاد اصلی (1024x768) روی این نوار کلیک کنید.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ][ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] این عکس با ابعاد کوچک نمایش داده میشود. برای نمایش عکس با ابعاد اصلی (1024x1024) روی این نوار کلیک کنید.
מרכבה
تانك مركاوا (مركاوا در عبري به معني Chariot يا ارابه) جزو تانكهاي اصلي ميدان نبرد است كه توسط اسرائيل براي استفاده در وزارت دفاع اسرائيل، طراحي و ساخته شده است.
وزارت دفاع اسرائيل: Israel Defense Forces يا IDF
هدف اصلي طراحي مركاوا، حفاظت از جان خدمه بوده است؛ بدين جهت موتور در قسمت جلوي تانك تعبيه شده است كه باعث افزايش جرم قسمت جلوي تانك ميشود؛ بنابراين، خدمه ميتوانند در صورت از كار افتادن تانك، از قسمت عقب آن، خارج شوند
اين تانك داراي زره بسيار مقاومي است و توانايي حركتي بالايي دارد؛ در واقع اين تانك، داراي بهترين نوع حفاظت، در كل تانكهاي توليدي در جهان است.
بدنه و زره اصلي مركاوا در كارخانهء تلهاشومر ساخته ميشود و ساير اجزائش نيز در كارخانههاي نظامي IMI, Elbit, Soltam و . . . توليد ميشوند.
Merkava[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ][ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] این عکس با ابعاد کوچک نمایش داده میشود. برای نمایش عکس با ابعاد اصلی (1160x776) روی این نوار کلیک کنید.
كارخانهء تلهاشومر: Tel HaShomer Armoured Corps
تاريخچه
به دنبال جنگ شش روزهء 1967 و تحريم تسليحاتي دولت فرانسه بر عليه اسرائيل، وزارت دفاع اسرائيل، قراردادي را با انگلستان جهت توليد مشترك تانك پرقدرت چيفتن به امضاء رساند. به سال 1969، به دنبال فشار كشورهاي عربي، دولت انگلستان، معاملهء ساخت تانك با اسرائيل را برهم زد و تانكهاي چيفتن را به ايران فروخت.
تانک چيفتن
در آن زمان، اسرائيل متوجه شد كه براي تامين سلاحهاي مورد نيازش، نميتواند بر روي ديگر كشورها حساب كند، از اين رو، خود دست به كار توليد تانك شد. با اين حال در زمان نزديك به وقوع جنگ 1973 يام كيپور، ايالات متحده، تعدادي از تانكهاي ذخيرهء خود را به اسرائيل فرستاد.
در آن زمان، حافظ اسد (رئيس جمهور فقيد سوريه) و انور سادات (رئيس جمهور فقيد مصر) با ملك حسين (پادشاه اردن)، جلسهاي مشترك در امان برگزار كردند. هدف آنها، متقاعد كردن همراهي اردن در جنگ آتي بود. آنها قصد داشتند نيروهاي اسرائيلي را از بلنديهاي جولان و صحراي سينا به عقب برانند. شاه حسين، به دليل ترس از وقوع جنگ و به خطر افتادن تاج و تخت پادشاهي، با يك هليكوپتر، كه خود هدايت آن را بر عهده داشت به تلآويو پرواز كرد و در ديدار با گلداماير (وزير خارجهء وقت اسرائيل)، وقوع يك جنگ در آيندهاي نزديك، به اطلاع وي رساند. بدين جهت، اسرائيل با كمكهاي فني و تسليحاتي آمريكا، توانست اين جنگ را پشت سر بگذارد.
اسرائيل دريافته بود كه به علت جمعيت كم و سرزمين بسيار كوچك، نميتواند متحمل تلفات سنگين در جنگ شود؛ از اين رو مركاوا، براساس حداكثر حفاظت جاني از خدمهاش، طراحي شد. از آنجا كه تعمير يك تانك معيوب يا آسيبديده، ساعتها يا روزها به طول ميانجامد، خدمهء تانكهاي اسرائيلي، جهت كاهش خطا و ايجاد صدمات، ماهها آموزش سنگين ميبينند.
به سال 1970، دولت اسرائيل، دريافته بود كه به يك ظرفيت بومي جهت توليد تانك در داخل كشور به شدت نياز دارد؛ بدين جهت، «تال» ژنرال ارشد اسرائيلي (ישראל טל) رهبري يك تيم طراحي را جهت ساخت يك تانك با مشخصات عالي ويژهء ميدان نبرد، بر اساس تجربياتي كه از جنگهاي 1967 و 1973 بدست آورده بود، آغاز كرد. عمدهء تمركز اين تيم طراحي، بر حفاظت جان خدمهء تانك استوار بود.
ژنرال تال (با نام ديگر Talik) از فرماندهان ارشد اسرائيل است كه فرماندهي نبرد تانكها را در جريان جنگ 1967 در صحراي سينا و فرماندهي مرحلهء آخر جنگ 1973 را جهت راندن نيروهاي زرهي سوريه به پشت بلنديهاي جولان برعهده داشته است. وي در صحراي سينا، به مانند رومل در شمال آفريقا عمل نمود و به عنوان دارندهء بالاترين دانش نبرد تانكها در اسرائيل شناخته ميشود. به تاريخ 13 مارس 1977، اسرائيل، به طور رسمي، ساخت و تكميل تانك مركاوا را اعلام نمود.
ژترال تال (پايه گذار نبرد تانک و صنعت تانک سازي در اسرائيل)
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مركاوا نوع 1 يا Merkava Mk I
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ][ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] این عکس با ابعاد کوچک نمایش داده میشود. برای نمایش عکس با ابعاد اصلی (1204x801) روی این نوار کلیک کنید.
مركاوا نوع 1 اولين بار به تاريخ آوريل 1979، به طور رسمي وارد خدمت در ارتش اسرائيل شد؛ اين تانك ويژهء مناطق سخت و ناهموار شمال اسرائيل و بلنديهاي جولان ساخته شد. در اين تانك، يك توپ 105 ميليمتري، موتوري نصب شده در جلوي تانك و درهاي خروج اضطراري در عقب استفاده تعبيه شده بود.
اين تانك براي اولين بار در جنگ سال 1982 با لبنان مورد استفاده واقع شد؛ در اين نبرد، مشكلات عديدهء اين تانك نمايان گشت كه از آن جمله، مشكلات سيستم ترمز بود.
مركاوا نوع 2 يا Merkava Mk II
مركاوا نوع 2 براي اولين بار به سال 1983 وارد خدمت شد. در اين تانك، چند مورد بهبود يافته بود ولي عمدهء تمركز وظيفهء تانك، بر جنگ شهري استوار بود. براي ايجاد قابليت مقاومت و پايداري خدمه، از يك مسلسل بسيار پرقدرت داخلي 60 ميليمتري استفاده شده بود؛ اين تغييرات به دنبال جنگ با لبنان به سال 1982 و نبرد شهري سنگين در بيروت، انجام شدند.
تصويري از مرکاواي MK II
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ][ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] این عکس با ابعاد کوچک نمایش داده میشود. برای نمایش عکس با ابعاد اصلی (911x1036) روی این نوار کلیک کنید.
مركاوا نوع 3 يا Merkava Mk III
به دنبال اطلاعات و تجربيات بسيار مفيدي كه در جريان جنگ لبنان به سال 1982، عايد ارتش اسرائيل شد، مركاوا نوع 3 به سال 1990 پا به عرصهء وجود گذاشت. اين مدل، داراي موتوري به قدرت 1200 اسب بخار (معادل 895 كيلووات)، سيستم تعليق و جعبهء دندهء جديد و يك توپ 120 ميليمتري بسيار پرقدرت شده بود
تصويري از مرکاواي MK III
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ][ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] این عکس با ابعاد کوچک نمایش داده میشود. برای نمایش عکس با ابعاد اصلی (1024x768) روی این نوار کلیک کنید.
مركاوا نوع MK 3B
مركاوايي كه به سال 1995 از خط توليد خارج شد و به نام مركاواي باز شناخته ميشود (Merkava Baz) داراي يك سيستم كنترل آتش بسيار پيشرفته، حفاظت كنندهء بسيار موثر خدمه در برابر حملات NBC (اتمي، ميكروبي و شيميايي)، تهويهء مطبوع بسيار مناسب با درجهء دماي قابل تنظيم، زره چندتكه يا ماجولار به نام Kasag (يعني خسارت وارده، با تعويض قطعه زره آسيب ديده، سريعن برطرف ميشود) ميباشد؛ بدين ترتيب، تانك «Merkava 3 Baz Kasag»، بهترين و مقاومترين زره را در بين تانكهاي حال حاضر جهان، داراست و در برابر سلاحهاي ضدتانك معمول نظير انواع RPG، كاملن مقاوم ميباشد.
مركاوا نوع MK 3 (نسل چهارم)
مدلي از سري MK 3 تانك مركاوا كه امروز در ارتش اسرائيل به كار گرفته ميشود Dor-Dalet (نسل چهارم) ناميده ميشود؛ اين تانك بسيار پيشرفته، شامل ويژگيهاي زير است:
* زره چندتكهء قابل افزايش (از نوع ماجولار)
* مسافت ياب بهبود يافته
* مسلسل بسيار پيشرفته با قدرت نفوذ و نواخت بالا
* تهويهء مطبوع داخلي و پرقدرت (ايركانديشن)
* حفاظت كنندهء خدمه در برابر حملات اتمي، ميكروبي و شيميايي
مركاوا نوع 4 يا Merkava Mk IV
مركاواي نوع 4، آخرين نسل توليد شدهء اين تانك ويژهء ميدان نبرد در اسرائيل ميباشد كه از سال 2004 وارد خدمت در نيروي زميني اسرائيل شده است و هم اكنون در جنوب لبنان فعال ميباشد. اين تانك داراي پوشش حفاظتي بسيار مقاومتري جهت خدمه نسبت به انواع قبلي بوده و داراي موتور بسيار پرقدرت و سيستم كنترل آتش دقيقتر ميباشد.
NBC مخفف Nuclear, Biological ,Chemical[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]کارخانجات درگير توليد مرکاوا، انتظار دارند تا سال 2007، تعداد شغل هاي مرتبط با توليد مرکاوا به اندازهء 2000 نفر افزايش يابد و صدور فطعات مرتبط نيز تا 400 ميليون دلار، سود عايد دولت اسرائيل کند.
تانك MK 4 براي نبردهاي شهري بهينهسازي شده است؛ همچنين مجهز به زرهي است كه نه تنها جلوي تانك، بلكه تمام اطراف و بالاي تانك را به خوبي پوشش ميدهد. زره تعبيه شده، از نوع چندتكه (ماجولار) است كه با آسيب ديدن زره، تنها قطعات آسيب ديده تعويض ميشوند نه كل زره.
در MK 4 همچنين جزئيات بيشتري جهت حفاظت جان خدمه پيشبيني شده است؛ به طوري كه هر قطعهء آسيب ديده به هنگام هدفگيري زره اصلي، ميتواند توسط قطعهء ديگري تامين و جايگزين شود و بدين ترتيب، تانك به راحتي از صحنهء نبرد، خارج نميشود.
در MK 4 يك سيستم كنترل آتش بسيار پيشرفته با يك توپ پرقدرت 120 ميليمتري بدون خان و يك سيستم بسيار پيشرفتهء هدفياب تعبيه شده است. اين سيستم هدفياب، به خدمهء تانك كمك ميكند تا به راحتي هليكوپترهاي ضدتانك نظير هليكوپتر فرانسوي SA342L Gazelle (غزال) و هليكوپتر روسي Mil Mi-24 Hind (هايند) را در آسمان شناسايي كرده و سرنگون سازد. هليكوپترهاي غزال و هايند، ستون فقرات اصلي هليكوپترهاي ضدتانك سوريه و عراق (زمان صدام) را تشكيل ميدهند و قابليت سرنگوني آنها براي ارتش اسرائيل، از اهميت بالايي برخوردار است.
توپ 120 اين تانك، قابليت استفاده از مهمات اسرائيلي، فرانسوي، آلماني و آمريكايي را داراست. در اين تانك همچنين يك مسلسل بسيار پرقدرت 12.7 ميليمتري ساخت Rafael و يك خمپارهانداز 60 ميليمتري داخلي تعبيه شده است.
مسلسل تعبيه شدهء داخلي و همچنين درب خروج تعبيه شده در قسمت عقب تانك (كه در تمامي مدلهاي مركاوا موجود است) ثابت كردهاند كه در جنگهاي شهري، بسيار كارآمد هستند.
مركاوا همچنين از قابليت تحرك پيشرفتهاي برخوردار است كه امكان مانورپذيري خوبي در مناطق صعب العبور بلنديهاي جولان – كه عوارض طبيعي زمين، امكان تحرك كمي براي تانكها ايجاد ميكنند – ميدهد.
همچنين سيستم جديد شني تانك - كه به اختصار Mazkom يا (מזקו"ם) ناميده ميشود و مخفف عبارت كامل عبري מערכת זחלים קפיצים ומרכובים ميباشد – بهبود يافته است و تانك را قادر ميسازد به راحتي در سطوح ناهموار حركت كند و رد كمتري برجاي بگذارد.
نمايشگر ويديويي نصب شده، نمايي 360 درجه از اطراف تانك را در تمام ساعات شبانهروز ميتواند به نمايش گذارد.
موتور ديزلي بسيار پرقدرت 1500 اسب بخاري، به تانك امكان ميدهد با سرعت و قدرت بسيار بيشتري مانور نمايد و به راحتي به سرعت 60 كيلومتر بر ساعت، دست يابد.
سيستم شني تانك در اصطلاح Tracks, springs and wheels system يا TSAWS ناميده ميشود.
امكان پيشرفتهء ديگر، نصب سامانهاي بسيار پيشرفته به نام «سيستم مديريت ميدان جنگ» يا (צי"ד) ساخت البيت سيستمز [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ميباشد كه از اطلاعات ديجيتالي كسب شده از ساير نيروهاي عمل كننده، مانند تانكها يا هواپيماهاي جاسوسي بدون خلبان، جهت به روزآوري برنامهء عملياتي، جهت يابي صحيح و توجيه خدمه جهت انجام نبرد صحيح، بهره ميبرد. اين سيستم فوق پيشرفته، همچنين قادر است اطلاعات باارزش كسب شده در ميدان جنگ را ذخيره كرده و آنها را به ساير نيروهاي عمل كنندهء ميدان نبرد، انتقال دهد.
سيستم مديريت ميدان جنگ = Battle Management System
شايعاتي وجود دارد مبني بر اينكه اسرائيليها بر روي توپي 140 ميليمتري كار ميكنند كه بر روي گونهاي جديد از مركاوا (شايد مدل MK 5) نصب شود. چنين تانكي ممكن است وجود داشته باشد؛ گمانهزنيهايي وجود دارد مبني بر اينكه چنين تانكي به زودي پديدار خواهد شد، به ويژه اينكه توليد سري MK 4 به دليل قطع بودجه، در خطر تعطيل شدن ميباشد.
گونههاي مركاوا
به دنبال وقوع انتفاضهء الاقصي، وزارت دفاع اسرائيل، برخي از تانكهاي مركاواي خود را به نحوي تغيير داد كه اين تانكها بتوانند نيازهاي يك جنگ شهري را برآورده كنند؛ عمدهء اين تغييرات در قسمت موتور به وقوع پيوستند و تاثير منفي بر كارايي رزمي اين تانكها نداشتند.
Merkava 3 LIC
اين مدل، نوعي از تانك «مركاواي باز 3» ميباشد كه ويژهء جنگهاي شهري، تجهيز شده است. استاندارد نامگذاري LIC بر اساس عبارت «شدت جنگاوري تقليل يافته» شكل گرفته است و مجهز به يك مسلسل داخلي 50 ميليمتري M2 ساخت براونينگ ميباشد كه خدمه را قادر به شليك پرقدرت و با نواخت بالا مينمايد، بدون آنكه در معرض تير دشمن قرار بگيرند.
در اين مدل، همچنين از حفاظتهاي بيشتري براي صدمه نديدن در برابر انفجار نارنجك يا مواد انفجاري دستساز استفاده شده و توريهاي خاصي جهت محافظت دوربينها و هواكشها، تعبيه شده است.
همچنين دستگاهي جهت علامتگذاري نقاط و يك دوربين در قسمت عقب تانك نصب شده است تا خدمه بهتر بتوانند در خيابانهاي باريك، جهتيابي كنند.
مركاواي آمبولانس يا تانكبولانس (Tankbulance)
در داخل برخي از مدلهاي مركاوا، تجهيزات آمبولانس نصب شده است و قسمت عقب تانك، به نحوي تغيير يافته است كه بتواند مجروحين را با برانكارد حمل كند، ضمن اينكه تجهيزات كمكي پزشكي نيز در داخل آن افزوده شده است.
بزرگتري خاصيت تانكبولانس، استحكام زياد و دربهاي خروجي عقب ميباشد كه تخليهء مجروحين را در زير آتش شديد و به هنگام پاسخگويي تيربارچي تانك به آتش دشمن، امكانپذير ميسازد.
مركاوا نوع ARV
مركاواي نوع ARV يا «وسيلهء زرهي ترميميافته» به نام Nammer (ببر به زبان عبري) شناخته ميشود؛ در واقع يك خودروي زرهي بر اساس شاسي تانك مركاوا ميباشد. اين مدل، قادر است تانكهاي از كار افتاده يا آسيبديده را به وسيلهء موتور اضافي خود، به عقب حمل كند.
مركاوا بر پايهء کاربري APC/IFV
اسرائيل يک خودروي زرهي سنگين با کاربري APC و IFV بر اساس شاسي تانک مرکاوا طراحي کرده است. اين خودرو به نام Nemmera معرفي شده است که در زبان عبري به معني «ماده ببر» مي باشد؛ اما اصل توليد چنين وسيله اي، ارزش گذاري به جان نفرات يک جوخهء نظامي مي باشد، به ويژه اينکه به قيمت تمام شدهء يک تانک مرکاوا هزينه دربردارد زيرا بر اساس بدنهء مرکاوا، ساخته شده است. به دنبال اجراي عمليات رنگين کمان (מבצע קשת בענן) و آسيب پذيري نفربرهاي زرهي M-113 و Stryker، وزارت دفاع اسرائيل تصميم به اجراي برنامهء Nemmera گرفت.
به تاريخ 15 فوريه 2004، روزنامه ماآريو (Ma'ariv) گزارش کرد که يک نمونهء اوليهء اين خودروي زرهي، مجهز به يک مسلسل سنگين، در منطقه پل گيواتي (Givati Bridge) مورد آزمايش قرار گرفته است؛ به طوري که مسلسل اين خودروي زرهي، از داخل بارگذاري و کنترل مي شده است. همچنين قرار بر اين شد که نام خودروي زرهي از Nemmera به Nammer (به معني ببر) تغيير يابد.
عمليات رنگين کمان يا Operation Rainbow به تاريخ 18 مي 2004 و در منطقهء نواز غزه به جهت نابودي هسته هاي تروريسم آغاز گشت. در جريان اين عمليات، تونلهايي که جهت انتقال مهمات از مصر به نوار غزه حفر شده بودند، کشف گرديدند. اين عمليات بعد از آن آغاز شد که 13 سرباز اسرائيلي، به دست فلسطيني هاي مسلح، به قتل رسيدند. اجراي اين عمليات، مانع از رسيدن کشتي حاوي سلاحهايي نظير موشک ضدهوايي Sa-7 (استرلا-2) و موشک ضدتانک AT-3 Sagger بدست فلسطيني ها شد. اين سلاح ها به مصر قاچاق شده و قرار بود با کشتي به غزه حمل شوند.
دوربین نشانهروی تانک
برای تقویت سیستم بصری مسلسلهای آن به کار میرود قابلیت چرخش ۳۶۰ درجه را دارد و یک تصویر دقیق از صحنهای که پیش روی مسلسل آماده شلیک است را ارئه میدهد. جالب اینکه برای این کار نیازی به چرخاندن این دوربین نیست، بلکه این دوربین اساساً از ساختار پوششی ۳۶۰ درجه برخوردار است و تصاویر آنی از محیط را در اختیار خدمه تانک قرار میدهد که به آگاهی آنها از محیط اطراف و تهدیدات احتمالی پیرامون وسیله نقلیه میافزاید.
این دوربین دارای ابزاری ویدئویی برای کشف کلیه تحرکات اطراف تانک بوده و میتوان نواحی ضروری را برای مشاهد آن برنامه ریزی نمود. این ابزار ویدئویی به محض مشاهده تهدید یک اخطار آنی را ارسال میدارد. این سیستم از یک دوربین دیجیتال با کیفیت بالا نیز بهره میبرد که بر یک تیرک در عقبه برجک تانک نصب میشود. این سیستم تصاویر گرفته شده را برای نمایش به سیستمهای کامپیوتری نصب شده در درون تانک ارسال میدارد.
ملاحظات
همانند ساير تانکها، مرکاوا در برابر مين هاي ضدتانک نصب شده در جريان انتفاضه مسجدالاقصي، آسيب پذير نشان داد؛ طي اين شورش، سه دستگاه تانک مرکاوا به (به تاريخهاي 14 فوريه 2002 و 14 مارس 2002 و 16 فوريه 2003) وسيلهء فلسطينيان نوار غزه منهدم شدند. در جريان انهدام اين سه تانک، 7 سرباز اسرائيلي خدمهء مرکاوا، کشته شدند.
همچنين تعدادي مرکاوا، دچار آسيب شدند؛ براي نمونه تانکي که به تاريخ 19 مارس 2004 به دليل انفجار يک مين ضدتانک واژگون شد و 2 خدمهء داخل آن، زخمي شدند.
در جريان نبرد اخير با حزب الله لبنان که از جولاي 2006 آغاز گشته است، سه نفر از خدمهء تانکهاي مرکاوا به دليل برخورد موشک ضدتانک، جراحات مختصري برداشتند. همچنين در جريان درگيري هاي اخير جنوب لبنان، يک تانک مرکاوا از نوع MK II به وسيلهء يک بستهء انفجاري بسيار پرقدرت 300 کيلوگرمي نصب شده توسط حزب الله لبنان، منهدم شد.
در سال 2005، بيش از 5000 کارگر مستقيمن درگير توليد مرکاوا بودند؛ ضمن اينکه 5000 شغل غيرمستقيم ديگر نيز به واسطهء توليد مرکاوا در 220 شرکت اسرائيلي ايجاد شده بود.
همچنين در سال 2005، به واسطهء صدور تجهيزات وابسته به تانک مرکاوا، 200 ميليون دلار سود خالص، عايد اسرائيل شد. (خود تانک، هيچگاه صادر نشده است)
MK 4 همانند مدلهاي قبلي، داراي سيستم تهويهء مطبوع با كيفيت عالي، حفاظت كنندهء جان خدمه در برابر حملات «اتمي، ميكروبي و شيميايي» و محل ضدحريق و ضدضربهء نگهداري مهمات ميباشد. ARV مخفف Armoured Recovery Vehicle APC مخفف Armoured Personnel Carrier (نفربر زرهي) IFV مخفف Infantry Fighting Vehicle (خودروي رزمي پياده نظام) TTS توسط شرکت Vectop Battlefield Imaging Systems ساخته شده که یک رشته از دوربینهای ویدیویی CCD/ICCD را یکپارچه میکند که در موقعیتهای مختلف یک خودروی زرهی به منظور توانمند سازی سرنشین جهت پوشش کلی استفاده میشود. IDF سیستم TSS را در تانکهای مرکاوا MK۳ و MK۴ استفاده میکنند .
:: تانک لئوپارد 2 ---برترین تانک رزمی جهان :::
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تانک لئوپارد اولین بار در سال 1963توسط شرکت کراوس مافی آلمان غربی طراحی وتولید گردید بیش از 6000 دستگاه از این تانک که به لئوپارد1 معروف شد،به بسیاری از کشورهای عضو ناتو همچون بلژیک، دانمارک،یونان،ایتالیا،کان ادا،ه لند،نروژ،ترکیه،واسترالیا صادر گردید که از بعضی از این کشورها هنوز در حال خدمت می باشد.تانک لئوپارد1 به یک تانک بسیار موفق دردهه 60و70میلادی تبدیل شد.جنگ افزارهای تانک لئوپارد1را یک توپ 105 میلیمتری ودو قبضه مسلسل MG-3کالیبر 7.62ملیمتری تشکیل می داد که یکی موازی با توپ ودیگری روی برجک نصب شده بود.یکی از دلایل اصلی پرطرفدار بودن این تانک توانایی آن در درگیری با آتش موثر حین حرکت بود.در اوخر دهه 1970،در آلمان غربی فعالیت های فشرده ای برای تولید یک تولید یک تانک رزمی جدید آغازشد.هدف از طراحی و تولید این تانک جدید تقویت ارتش آلمان غربی درمقابل ارتش آلمان شرقی ودیگر کشورهای عضو پیمان ورشو بود که به تانک های پشرفته روسی همچون سـری تانک های T-64 و T-72 مجهز شده بودنـد.این تانک به سفارش وزارت دفاع آلـمان غـربی وتوسط کارخانجات کراوس مافی وگمان(Krauss-Maffei Wegmann)(KMW) طراحی و تولید گردید وبه لئوپارد2 معروف شد.تولید تانک لئوپارد 2 از سال 1979 میلادی آغاز شد.تانک لئوپارد2 از نظر خصوصیات ظاهری و مشخصات فیزیکی از تانک لئوپارد 1بزرگتراست و از لحاظ سیستم های ناوبری وکنترل آتش نیز تفاوت عمده ای با تانک لئوپارد1 دارد.
بدنه تانک از سه بخش تشکیل شده است:
1-اتاقک راننده که در جلوی بدنه قراردارد،
2- بخش فرماندهی و کنترل که در وسط بدنه قرار دارد،
3-بخش موتور که در انتهای بدنه قرار دارد.
اتاقک راننده به سه عدد پریسکوپ مجهز شده است و فضای سمت چپ راننده برای ذخیره سازی مهمات درنظر گرفته شده است.یک دوربین با زاویه دید 65 درجه افقی وعمودی درپشت تانک نصب شده که به کمک یک صفحه نمایشگر تلویزیونی به راننده کمک می کند تابتواند در جهت عکس نیز حرکت کند.به کمک این سیستمها راننده میتواند بدون کاستن از سرعت تانک ویا تعویض دنده سریعاٌ تغییر مسیر بدهدودر زمینهای ناهموار سرعت خود را حفظ کند.برجک در وسط تانک قرار گرفته است.طبق اصلاحات وبرنامه های بهینه سازی انجام گرفته برروی تانک،نسل سوم زره های کامپوزیتی(زره مرکب)بر روی تانک نصب شده وزره قسمت جلویی و جانبی برجک به کمک تکه هایی از زره پیش ساخته تقویت شده است که این تکه هابرروی زره اصلی نصب شده اند.تقویت زره تانک موجب حفاظت بیشتر در مقابل در مقابل حملات راکتهای ضد تانک وگلوله های ثاقب APFSDS و گلوله های HEATبا خرج شکلدار، گردیده است.همچنین این تکه ها مثل یک عایق صوتی وحرارتی برای تانک ایفای نقش میکنند.
Leopard 2A6EX آخرین مدل تانک لئوپارد 2
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جایگاه فرمانده تانک مجهز به یک پریسکوپ مستقل PERI-R 17 A2 میباشد.پریسکوپ PERI-R 17 A2یک پریسکوپ متعادل با میدان دید وسیع می باشد که مجهز به سیستم های پیشرفته ی دید درشب وتعیین هدف است.این پریسکوپ قابلیت گردش 360درجه ای دارد.یک نمایشگر ویژه تصویر ارسالی از پریسکوپ را نمایش می دهد.
در صورت به خدمت گرفتن سیستم کنترل آنش می توان از این پریسکوپ برای شلیک نیز استفاده کرد.جایگاه توپچی به یک سیستم نشانه روی اولیه ومتعادل از نوع EMES 15 با قدرت بزرگنمایی دو برابر مجهز است. این سیستم نشانه روی به یک سیستم مسافت یاب لیزری ویک دوربین نشانه روی حرارتی از نوع آشکار ساز مادون قرمز مجهز است.ازسیستم مسافت یاب لیزری می توان درماموریت های ضد بالگرد نیز استفاده کرد.
اتاقک خدمه به یک سیستم آشکار ساز انفجار و یک سیستم اطفا مجهز شده است .یک دیوار ضد آتش ، اتاقک را از بخش جدا می کند تادر صورت آتش سوزی ویا انفجار احتمالی بخش موتوربه خدمه تانک آسیبی وارد نشود.
تانک به یک سیستم مکانیاب جهانی(GPS)و یک سیستم ناوبری خودکار تشکیل شده است.بعلت افزایش قطر زره برجک ،وزن برجک افزایش یافته است بنابر این سیستم الکترو هیدرولیکی گرداننده برجک با یک سیستم الکتریکی قویتر و مطمئن تر جایگزین شده است.
سلاح اصلی تانک لئوپارد 2 یک توپ 120 میلیمتری لوله کوتاه وبدون خان بنام L-44است.مدل A6EXبه یک توپ 120 میلیمتری فاقد خان بنام L-55مجهز شده اند که طول لوله آن افزایش یافته است. افزایش طول لوله به توپ این قابلیت را داده است تا درصد بیشتری انرژی موجود در لوله را برای بالا بردن سرعت ونفوذوبردگلوله،صرف کند.این توپ مجهز به به سیستم فشنگ پران اتوماتیک می باشد.تانک M1A2 آمریکایی دقیقا از توپ تانـک لئـوپـارد 2 استـفاده میکند وایالت متحده این توپ 120 میلیمتری راتحت لیسانس آلـمان تولید می کند.این خود از توان بالای این صلاح حکایت میکند.این توپ تقریبا باتمامی مهماتهای فعلی 120 میلیمتری و مهمات جدید نفوذ کننده ی APFSDSسازگار میباشد.با افزایش قدرت آتش توپ اصلی،تانک قادر است تا با اهداف پروازی در ارتفاع پایین نیز درگیر شود.تانک برای هدف قرار دادن اهداف کوتاه پرواز از گلوله های ویژای استفاده می کند که ایالات متحده آنها را طراحی کرده و ساخته است.
علاوه بر توپ اصلی تانک به دو قبضه مسلسل MG3کالیبر7.62 میلیمتری مجهز میباشد که یک مسلسل بصورت موازی با توپ و دیگری روی برجک تانک نصب شده است.
موتو تانک یک موتو دیزلی بنام MTU MB 873 است که 1500 اسب توان تولید میکند. لازم به ذکر است که یک موتور دیزلی دیگر به نام MTU MT 883 نیز بر روی تانک آزمایش شده است که توانی معادل 1650اسب دارد.با کمک این موتورها تانک می توند بیشینه سرعتی معادل 72 کیلو متر بر ساعت دست پیدا کند.
تا کنون بیش از 3200 دستگاه از این تولید شده که علاوه بر ارتش آلمان به کشورهایی همچون اتریش، دانمارک، هلند،نروژ،سوئیس و اسپانیا صادر گردیده است.
تانک لئوپارد2 تنوع گسترده ای دارد.مدلهایA1تا A4 این تانک تفاوت اندکی باهم دارند ولی مدل های A5و A6EXبا دیگر مدلها متفاوتند.مدل A5 تانک زره قطورتری داردو زره بخش جلوی برجک و بخش جانبی تانک تقویت شده است.مدل A6EXکه جدید ترین وپیشرفته ترین مدل تانک می باشد به سیستم کنترل آتش وسیسمتم شلیک پیـشـرفته تری مجهز شـده اسـت.مدل A6EXهمچنین به یک موتور کمکی،یک سیستم حفاظتی ضد مین جدید و یک سیس تهویه مطبوع مجهز میباشد.پس اصلاحات انجام گرفته برروی تانک وورود مدلهای جدیدتر سفارشات بیشتری برای خریدویا ارتقای تانک به شرکت(KMW) آلمان ارائه گردید.ارتش فنلاند 124 دستگاه و ارتش لهستان128 دستگاه تانک لئوپارد 2 مدل A4را از آلمان تحویل گرفتند.درماه آگوست سال 2005 میلادی یونان نیز خواهان خرید 183 دسگاه تانک لئوپارد 2 مدل A4و150 دستگاه تانک لئوپارد 1مدل A5مازاد ارتش آلمان شد.ارتش آلمان نیز عملیات بهینه سازی 225 دستگاه لئوپارد 2مدل A5 خود رابرای ارتقا به مدل A6،به مقامات آلمان ارائه کرده است.اولین سری ازاین تانکها درماه فوریه سال2003 میلادی به ارتش هلند تحویل داده شد.
ارتش اسپانیا نیز 219 دستگاه تانک لئوپارد2 مدل Eسفارش داده بودو قرار بود که 30دستگاه را تحویل گرفته ومابقی را تحت لیسانس آلمان درداخل اسپانیا تولید کند که اولین سری از این تانکها درماه ژوئن سال2004میلادی به ارتش اسپانیا تحویل داده شد.درماه مارس سال 2003 میلادی ارتش یونان 170 دستگاه تانک تانک لئوپارد 2 مدل HEL که نسخه ای از مدل A6EXرا سفارس داد که قرار است این تانکهارا به تدریج طی سالهای 2006 الی 2009میلادی تحویل بگیرد.گونه ی دیگر تانک لئوپارد 2مدل Sدر ماه مارس میباشد که دارای سیستم فرماندهی کنترل ویک زره غیر عامل جدید میباشد.120دستگاه تانک لئوپارد 2 مدل S در ماه مارس سال 2002 میلادی به ارتش سوئد تحویل داده شد که این تانک با نام STRV-122 در ارتش سوئد مشغول خدمت میباشد.
تانک مدرنیزه شده ی لئوپارد 2 یکی از بهترین وپیشرفته ترین تانکهای جهان از لحاظ قدرت تحرک،قدرت آتش وسیستم دفاعی میباشد.با این حال وزن62 تنی این تانک،حمل و نقل ونگهداری آنرا مشکل کرده است.بزرگترین هنر طراحان و سازندگان تانک این نکته بوده که افزایش وزن تانک هیچ تاثیری بر قدرت تحرک ومانور پذیری تانک نگذاشته است.
درسال 1998 میلادی مجله بسیار معروف MilitaryOrdnance تانک لئوپارد 2مـدل A5را بعنوان بهترین تانک رزمی جهان انتخاب نمود.لازم به ذکر است که تانک M1A2 ایالات متحده در رده دوم و تانک T-90روسها دررده هفتـم قرارگرفتند.قدرت تحرک بالا وقدرت آتش سهمگین به همراه زره قطور و مستحکم تانک لئوپاردیاد هیولاهای زرهی گذشته آلمانها همچون سری تانکهای TIGERرادر ذهن زنده می کند.
مشخصات :
خدمه: 4 نفر
وزن: 62تن
طول تانک: 7.7 متر
عرض: 3.7 متر
ارتفاع از سطح زمین: 3 متر
جنگ افزارهای موجود روی تانک:یک توپ 120 ملیمیتری Rheinmetall 120 mm L55 smoothbore gun
یک مسلسل 7.62 میلیمتری موازی با توپ + یک مسلسل با کالیبر 7.62 میلیمتری نصب شده روی برجک
ظرفیت گلوله: توپ:آماده شلیک: 15 گلوله -------ذخیره شده: 27 گلوله----مسلسل :4750 فشنگ
نواخت گلوله در دقیقه: 1200 گلوله در دقیقه
مادون قرمز:دارد
شلیک در حین حرکت: بله
موتور: MTU MB 873 با 1500 اسب بخار قدرت
حداکثر سرعت:72 کیلومتر بر ساعت جاده ای--45 کیلومتر برساعت غیر جاده ای
حداکثر برد عملیاتی:500 کیلو متر
با لوله هواکش:4 متر--بدون لوله هواکش 1 متر
تانک تی62 نخستین بار در سال 1961 از سوی ناظران غربی مشاهده گردید. این تانک سال 1965 در شوروی ثابق وارد تولید انبوه شده و به تدریج جایگزین مدل های فرسوده تی10 و تی45 گردید. تولید این جنگ افزار در سال 1975 در شوروی متوقف شد. انواع مدل تی62 عبارتند از مدل A که نوع و اولیه و گسترده ترین نوع این تانک است. مدل B مسلح شده به یک تیربار ضد هوایی 12.7 م م بر بروی دریچه تیرانداز. مدل K که نوع بهسازی شده است و مجهز به یم سیستم موازنه دید بوده و قسمتی از آن دارای سیستم کنترل آتش لیزری است. و در نهایت مدل سال 1977 که که برخی از مکانیزم های محرک آن از قبیل شنی، غلتک و چرخ دنده ها، با تانک تی72 تعویض شد.
قابلیت های فنی:
تی62 دارای وزن رزمی 37 تن است و نیروی محرکه اش از طریق یک موتور V شکل 12 سیلندر دیزل چهارزمانه، به حجم 38880 سی سی تامین می شود که 580 اسب بخار قدرت تولید می کند. حداکثر سرعت جاده ای آن 50 کیلومتر در ساعت است. مقاومت زیاد پیچشی زنجیر های رابط شنی تانک، و تحرک محدود غلتک ها (100 م م یعنی حدود نصف تانک های غربی) سرعت تانک را در مناطق متغیر، تا 25 کیلومتر در ساعت پایین می آورد.
تی62 مجهز به سیستم انتقال قدرت اتوماتیک یا نیمه اتوماتیک نیست و راننده ملزم است که پنج دنده جلو و عقب را به صورت مکانیکی و توسط یک اهرم دستی جا بزند. برای این کار راننده باید به حد کافی قدرتمند باشد. این نکته آخر به اضافه موقعیت ناراحت و فضای محدود در اختیار راننده، سبب خستگی بیش از حد و عدم تمرکز وی می شود.
کلاچ تی62 یکی دیگر از ضعیف ترین اجزای آن است که در حدود 40 درصد از نقایص فنی موجود در تانک را پدید می آورد. گردش تانک به چپ و راست، توسط دو اهرم جانبی انجام می پذیرد که این عمل سبب صرف کوشش اضافی از سوی راننده است. برد دید راننده به دو دستگاه محدود می شود و در سمت راست او یک نقطه کور وجود دارد.
تی62 مقدار 960 لیتر سوخت حمل می کند و دارای بردی معادل 400 کیلومتر است. این برد را می توان با دو مخزن اضافی تا 600 کیلومتر افزایش داد. دستگاه اتفا حریق کارامدی در این تانک وجود دارد، اما ترکیب شیمیایی آن، گازی تولید می کند که دارای نتایج مرگباری است. در این تانک هیچ حایلی میان خدمه و موتور تانک وجود ندارد و این امر مشکلات زیاد خدمه ( تحمل صدای موتور و بخارات سوخت) را پیچیده تر می کند. به هنگام روشن بودن موتور مقدار زیادی حرارت تولید می شود که در مناطق بیابانی برای خدمه ناخوشایند است. بنابراین این تانک دیگر سیستم گرم کننده ندارد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این تانک از رودخانه هایی به عمق 5 متر می تواند عبور کند. اما 50 دقیقه وقت لازم است تا خدمه مطمئن شوند وسیله آن ها در برابر آب نفوذ ناپذیر است. و هنگامی که تانک به کرانه دیگر رود می رسد دیگر برای رزم آمادگی ندارد، و باید یکی از خدمه بیرون آمده و صفحه خارجی را که پریسکوپ تیرانداز را حفظ می کند بلند کند.
قابلیت تحرک تی62 در مناطق برفی و گل آلود خوب است. در مناطق ناهموار در خطر از دست دادن یک زنجیر نیست و می تواند با سرعت گردش کند. با در نظر گرفتن استانداردهای فنی تانک های امروزی، قابلیت تحرک تی62 از حد متوسط پایین تر است. این تانک می تواند از مانعی به ارتفاع 80 سانتی متر، شیب 32 درجه و گودالی با حداکثر عمق 2.85 متر عبور کند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حفاظت:
استاندارد حفاظت زرهی تی62 بالا بوده و این به دلیل وزن کم و زوایای خمش سنگین تانک است. در قسمت های ضروری بدنه ضخامت زره بین 10 تا 23 م م متغیر است. اما صفحه های زرهی در قسمت های دیگر ضعیف تر هستند.
قدرت آتش:
تی62 دارای یک توپ 115 م م بدون خان است. حد اکثر تحرک لوله رو به بالا 18 و رو به پایین 5 درجه است. برای گردش برجک به صورت دستی یا الکترکی باید موتور تانک روشن باشد. اگر هدف گیری در سکوت لازم باشد (مثلا در یک موقعیت دفاعی هنگام شب) تیرانداز باید کنترل دستی را به کار بگیرد. پس از هر شلیک توپ به صورت خودکار به زاویه فشنگ گذاری باز می گردد.
در این حالت، نیروی الکتریکی برای گردش و حرکت قطع می شود. سیستم کماکان بدون نیروی الکتریکی باقی می ماند تا زمانی که پوکه، از در باز شده پوکه پران در قسمت عقب برجک به بیرون بپرد. در این زمان ثانیه های پر ارزشی برای شلیک دیگر از بین می رود. فقدان نیروی برق در این عملیات، به طور چشمگیری کارایی تانک را کاهش می دهد. گردش و حرکت دستی برجک، برای ردگیری یک هدف متحرک، نسبتا آهسته و غیر موثر است.
تانک های منهدم شده عراقی در سال 1991
به هنگام حرکت در مناطق ناهموار، ردگیری هدف به طور صحیح تقریبا غیر ممکن است. اگر یکی از خدمه قدرت کار را به هر دلیلی از دست دهد، محل فرمانده باید عوض شود، که این امر یافتن هدف را به شدت محدود می کند. برای تغییر موقعیت و جابجایی یکی از اعضای مجروح خدمه، فضای کمی در تانک وجود دارد. این تانک تنها یک تلسکوپ دارد که قسمتی از آن که در بیرون برجک بوده و به زمین خیلی نزدیک است. گل و کثافت خیلی زود دید راننده را تیره و تار می کند و لنز پاک کن دستی نیز چندان موثر نیست.
تی62 می تواند 40 تیر فشنگ برای توپ اصلی حمل می کند. قفسه آماد در برجک فقط دارای سه تیر فشنگ است. تمامی دیگر فشنگ ها در دیواره بدنه جای دارند و بسته به موقعیت برجک، در تمام اوقات قابل دسترسی نیستند. در این تانک گلوله گذار باید با دست چپ خود عمل کند که این امر مشکلاتی را در بر دارد. علاوه بر این تی62 تعداد 2500 تیر فشنگ مسلسل حمل می کند. توپ اصلی تی62 می تواند چهار نوع گلوله شلیک کند که مهمترین آنها (BR6) است. این گلوله 40 سانتی متر طول و 4 سانتی متر قطر دارد و دارای سرعت اولیه 1615 متر بر ثانیه است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در کل این تانک شرقی مجموعه ای از نقاط ضعف است و این امر در تلفات چشمگیر این تانک ها در جنگ سال 1991 بی تاثیر نیست.
آبرامز در چند جنگ ثابت کرده که برتر از لئوپارد و به عبارتی برترین تانک جهان هست.نقل قول:
:: تانک لئوپارد 2 ---برترین تانک رزمی جهان :::
با عرض سلام مجدد......
خدمت دوستان عزیزن عارضم که اگر شما با یک دوربین حرارتی به یک خونه نگاه کنید حتی میتونید داخل خونه رو ببننید،چه بسا خیلی از سلاح های اسنایپر (تک تیر انداز) که در گروه اسوات یا همین حفاظت انصار خودمون استفاده میشه این سیستم رو دارن...به خاطر این که گلوگه این نوع سلاح ها از دیوار رد میشه....
ولی عرض اصلی بنده اینه که دوربین حرارت سنج که من اسم اونو در آینده در میارم و میذارم براتون کوچکترین گرمایی رو نشون میده،
(که اونو به رنگ قرمز نشون میده)...
خوب حالا این چنین سیستمی که 100% خیلی پیشرفته تره روی تانک سوار بشه اون تانک رو به صورت غیر قابل محاصره میکنه مخصوصا با سیستم هدایت شونده تیر باری که اون داره...
مانور کبرا
این مانور مخصوص جنگنده هایی است که زاویه حمله خود را میتوانند به سرعت به بیش از 108برسانند (مانند سوخو) در پروازهای سوپرسونیک در هنگام تعقیب و گریز دو جنگندهجنگنده جلوتر با با افزایش ناگهانی زاویه حمله به بیش از 108 درجه یک دایره در خلافجهت پرواز را طی میکند و پشت سر جنگنده تعقیب کننده قرار میگیردسؤالی که اینجامطرح میشود اینست که آیا حالت stallبرای پرنده به وجود نمی آید؟در پاسخ باید گفتاین موضوع بسیار تخصصی است اما به صورت کلی میتوان گفت در صورتی که سرعت تغییرزاویه حمله به اندازه کافی باشد هوا فرصت نمیکند از airfoil جدا شود.
تنهاهواپيمايي كه مانور سوپر كبري رو انجام ميده سوخو 37. اما سوخو 27و f-22Aهم ميتوننمانور كبري رو انجام بدن.
اف22 به خاطر شکل بالهاش که خیلی پهن هستش (هم به علتمسایل خاص خفا کاری که من بی اطلاعم و هم حمل بیشتر بنزین) وقتی مانورهایی مثل سوخو 27 و یا
37 انجام میده نیروی قابل توجهی رو از دست میده که حتی موتورها پر قدرتشهم نمتونن اونن هم اون لحظه برگردونن و واسه همین این مانورهای سنگین برای اینپرنده چند صد میلیون دلاری ریسک به حساب میاد و اون رو انجام نمی دناین مانور مخصوص جنگنده هایی است که زاویه حمله خود را میتوانند به سرعت به بیش از 108برسانند (مانند سوخو)
در پروازهای سوپرسونیک در هنگام تعقیب و گریز دو جنگندهجنگنده جلوتر با با افزایش ناگهانی زاویه حمله به بیش از 108 درجه یک دایره در خلافجهت پرواز را طی میکند و پشت سر جنگنده تعقیب کننده قرار میگیردسؤالی که اینجامطرح میشود اینست که آیا حالت stallبرای پرنده به وجود نمی آید؟در پاسخ باید گفتاین موضوع بسیار تخصصی است اما به صورت کلی میتوان گفت در صورتی که سرعت تغییرزاویه حمله به اندازه کافی باشد هوا فرصت نمیکند از airfoil جدا شود.
تنهاهواپيمايي كه مانور سوپر كبري رو انجام ميده سوخو 37. اما سوخو 27و f-22Aهم ميتوننمانور كبري رو انجام بدن.
اف22 به خاطر شکل بالهاش که خیلی پهن هستش (هم به علتمسایل خاص خفا کاری که من بی اطلاعم و هم حمل بیشتر بنزین) وقتی مانورهایی مثل سوخو 27 و یا
37 انجام میده نیروی قابل توجهی رو از دست میده که حتی موتورها پر قدرتشهم نمتونن اونن هم اون لحظه برگردونن و واسه همین این مانورهای سنگین برای اینپرنده چند صد میلیون دلاری ریسک به حساب میاد و اون رو انجام نمی دن
اگر اطلاعاتي از پروژه هاي دور و دراز طراحي روس ها در بعد هوانوردي نظامي داشته باشيم جستجوي شركت هاي سازنده آن را به دنبال يك مهره سنتي همچنان خواهيم يافت چرا كه عامل مانورپذيري يك جنگنده در شرايط سخت گرچه امروزه قابل توجيه است اما روح سازندگان روس چندان با نبردهاي آينده سازگار نيست و بسياري معتقدند هنوز هم ركورد اين امر در انحصار رقيب داخلي آن يعني ميكويان گوروويچ موسوم به (ميگ) مي باشد نقطه درخشان طرحهاي شركت با سابقه سوخوي را پس از توليد نخست نمونه فلانكر مي توان در همين جنگنده يافت هرچند اين جنگنده را هنوز نمي توان يكي از رقباي قدر جنگنده هاي چندماموريته و سرسخت امروزي به دليل طي دوره ي اوليه عمر آن ناميد اما اين طور كه پيداست مي توان در اين جنگنده نكات برجسته اي را يافت كه به تفصيل به آنها مي پردازيم چرا كه ترميناتور ناميست كه بر آن نهاده اند.در مورد منبعش هم باید بگم که دادم رفقا در آوردن...:11:تقدیم شما
از آنجا كه سروصداي روسها در بخش نظامي و رقابت آنان با ايالات متحده همچنان ادامه داشته و دارد،رقابت هاي داخلي بين شركت هاي بنام روسي نيز منجر شده طرحهاي مفهمومي سوخوي بيش از پيش دقيق و اقتصادي باشد.هرچند در حيطه كاري دو شركت سوخوي و ميگ با ارايه طرحهاي مشابه با نقاط نسبتاً مشترك زياد در زمينه سوخو-27 و ميگ-29 ثابت كردند براي مقابله با طرح هاي جديد بلوك غرب متحد هم اند اما مي توان رويه هركدام را بر اساس پيشينه به طور جداگانه بررسي نموده و تشخيص داد حال اين طرح نيز هرچند ملهمي از پيشينيان خود و خصوصاً Su-35 بوده اما يك خط شكن در گروه خود به حساب مي آيد چرا كه نخستين جنگنده روسي است كه از فناوري TVC يا كنترل و هدايت تغيير بردار رانش سه بعدي كه امكان تغيير درسه بعد خروجي هاي هردو موتور را در حالات مختلف،به طور همزمان يا غيرهمزمان و به طور جداگانه براي انجام مانورهاي خاص فراهم مي آورد، برخوردار است.سوپر فلانكر را بايد هواپيمايي با قابليت مانوردهي فوق العاده بالا دانست هرچند اگر نگاهي به جثه سنگين و نسبتاً طويل آن بياندازيد كمي در اين مورد شك مي كنيد اما جالب اينجاست كه سوپر فلانكر با شگردي خارق العاده كه تا فرصت يافته در نمايشگاه هاي عظيم هوايي در اقصي نقاط پهنه اين كشور خودنمايي كرده و موجب بهت و حيرت عموم و حتي كارشناسان شده است مانورها و صرفاً مانوري كه تا پشت رل اين هواپيما در شبيه ساز پرواز Lock On Modern Aircraft ننشينيد به پيچيدگي آن يعني مانور كولبيت پي نخواهيد برد. در اين مانور كه عملاً در شرايط عملياتي اگر كمي بدبينانه به آن نگاه كنيم غير ممكن مي نمايد،هواپيما يك پشتك كامل 360 درجه اي در هوا مي زند و ازآنجا كه اكثر مانورهاي سنگين افت شديد سرعت و رانش را به همراه دارند،آن را به سيبلي براي دشمنان تيزبين خود بدل مي كند هرچند مهارت خلبان نيز مي تواند كمك زيادي براي بهبود سريع وضعيت و نامتعادلي جنگنده باشد و به كارش آيد اما برخي آن را به منزله اتمام كار اين جنگنده در همان نقطه از نبرد مي دانند علاوه بر اين،نمايشگاه هوايي فارن برو در سال 1996نيز عرصه درخشاني براي هنرنمايي اين جنگنده به حساب مي آمد چرا كه چشم سازندگان و طراحان روسي به استقبال خصوصاً عموم از اين جنگنده دوخته شده بود.
با اين اوصاف گويي پنجره جديدي به روي دنياي حركات آكروباتيك گشوده شده بود.طراحان مطمئن روس،اين پرنده را رويايي براي شكستن ركوردهاي مرگبار مي پنداشتند و به حيات مجدد صنعت هميشه در صحنه اما ضعيف هوانوردي روسيه اميدوار بودند.هرچند ترميناتورها از اين وهله سربلند بيرون آمدند و مانور استثنايي سوپر-كبري را براي اولين بار به نام خود در كتاب ركوردهاي هوانوردي به ثبت رسانيدند، حركتي كه در آن، هواپيما ابتدا با سرعتي معادل 400 كيلومتر بر ساعت كار خود را براي استقبال از خطر آغاز مي كرد و سپس با كشيدن دسته هواپيما به طرف عقب و كاهش تراتل باعث كششي به طرف عقب با زاويه اي حدود 13۵درجه و سپس چرخش كامل به طور عمود و حفظ اين حالت به مدت 4الي 6ثانيه و سپس مجدداً با پايين آمدن دماغه و Level كردن هواپيما در سطح افق و رساندن سرعت از دست رفته به 150Km/hبدون تغيير ارتفاع و نهايتاً استفاده از سيستم تحريف جهت اعمال رانش براي تنظيم تعادل اوليه.البته با توجه به پيچيدگي ظاهري كه از لابلاي جملات فوق پيداست توصيه مي شود تا زمان دريافت گواهينامه مربوطه آن را در شبيه ساز پرواز امتحان نكنيد! زياد هم هيجان زده نشويد چرا كه در مورد هواپيمايي كه تنها چند فروند پيش نمونه از آن تهيه شده و فعلاً توليد آن تعليق و يا درواقع متوقف شده است و دليل آن نيز عدم اختصاص بودجه لازم به پروژه آزمايشي Su-37 اعلام شده و حتي دو فروند نيز با وجود تفاوت نه چنداني كه با Su-35 خود دارد در طرح اصلي اين هواپيما ادغام شده است قضاوت صحيح كمي دشوار است و از اين حيث نمي توان آينده اي براي آن متصور بود،جنگنده اي كه نخستين پرواز خود را در دوم آوريل 1996 انجام داده و از توان بالايي در زمينه پيشرانش برخورداراست به طوري كه براي توليد و تامين نيروي جلوبرندگي خود از دو موتور توربوفن AL-37FU ساخت شركت Lyulkaكه در واقع نوع ارتقا يافته AL-31F به كار رفته در مدل پايه Su-27 است، هركدام با رانشي معادل 30855پوند بهره مي برد و از سيستم Avionic والكترونيكي پيشرفته اي برخوردار است به طوري كه رادار چندحالته NO-11M ساخت شركت NIIPبا قابليت ترك و نظارت همزمان بر 15 هدف و شليك انتخابي با توجه به سيستم راداري موشك مجهز به قفل روي هدف به طور مستقل در حالت فعال يا غير فعال به آسودگي مي تواند به هدايت و مشايعت موشكهاي هوا به هواي خود نظير R-77 پرداخته و شاهد نابودي آن باشد.
از ديگر تجهيزات پيشرفته آن مي توان به كاكپيت و صفحه آلات پيشرفته آن اشاره داشت تعجب نكنيد بله پيشرفته! البته چنانچه پیشتر گفته شد تمایل روسها به قطعات آنالوگ همچنان ادامه داشته و ردپای آنها هنوز پیداست اما در ترمیناتور اطلاعات ناوبري و تاكتيكي مورد نياز خلبان بر روي چهار نمايشگر با فناوري استفاده از كريستال مايع ،يك دستگاه صفحه نمايش تعيين شده اختصاصي نقش بسته و يك صفحه كليد گسترده براي كنترل وضعيت تجهيزات خارجي تعبيه شده است. اطلاعات مربوط به سيستمهاي اختصاصي نيز هر يك به طور همزمان با انتخاب خلبان نمايش داده مي شوند، هرچند اعتقاد بسياري بر اين است كه هنوز توانايي روس ها براي ساخت تجهيزات پيشرفته الكترونيكي در حد رقابت نيست اما اين بار شركت كرانستت سازنده قطعات Avionics اين جنگنده متفاوت ظاهر شده است.بيشترين سرعت سوپر فلنكر(در حالت روشن بودن پس سوز) به حدود 2 برابر سرعت صوت يا 2500Km/h خواهد رسيد برد گذري جنگنده در حالت FullLoad به 3500 كيلومتر رسيده و 2000 كيلومتر در مقايسه با فلنكر پايه بهبود يافته است.تسليحات سوپر فلنكر، از نظر وزن كلي 18075 پوند (مقداري معادل 8200 كيلوگرم) هستند كه به نسبت هاي نابرابر بين موشكهاي هوا به هواي R-73 و R-77 ،هوا به زمين،بمب ها،راكتها و پادهاي مغشوش كننده رادار و ضد عمل الكترونيك و... تقسيم شده اند.
نهايتاً لازم به ذكر است طرح اين هواپيما همانطور كه پيشتر گفته شد در حد شايعاتي متوقف شده اما برنامه هايي نيز پس يك دوره استراحت براي دفتر طراحي آزمايشات سوخوي(EDB) حول كار بر روي گونه 2 سرنشينه اين هواپيما با قابليتهايي باز هم وسيع تر در زمينه اهداف و ماموريت هاي زميني به طور گسترده در دست بررسي است و بايد منتظر ماند و ديد كه آيا همچون بسياري از شاهكارهاي روسي به قبرستان مدرن هواپيماهاي اين كشور به دليل مشكلات فوق منتقل خواهد شد يا خواهد ماند و آسمان را زير چشم هاي تيزبين خود اداره خواهد كرد.
با سلام
دوستان لطف کنین و فهرست تمام اسلحه های سبکی که در ایران استفاده میشه رو بزارین
مثلآ کلاش یکیشون هست
تشکر
دوستان سلام
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مقدمه
در اواسط دهه 70 ميلادي با ارائه جنگنده هاي F-15 و F-16 توسط ايالات متحده درست در اوج جنگ سرد خلبانان بلوك شرق عملا برتري هوايي خود را نسبت به غرب از دست دادند تا اينكه در دهه 80 ميلادي با معرفي دو جنگنده جديد و بسيار تواناي شوروي يعني Su-27 و Mig-29 دوباره موازنه قدرت در آسمان ها ايجاد شد.جنگنده هاي Su-27 و Mig-29 حتي در مواردي توانستند بسيار بهتر از رقباي غربي خود عمل كنند.
با طراحي و ساخت اين دو جنگنده و مهمات و تسليحات آنها يك جهش تكنولوژي بسيار بزرگ در صنعت هوانوردي اتحاد جماهير شوروي رخ داد و فصل جديدي در ساخت جنگنده هاي كارا و مدرن در اين كشور آغاز شد.
تا قبل از ساخت Su-27 و Mig-29 واقعا روس ها حرف جدي براي گفتن در ساخت جنگنده ها و بخصوص تسليحات آن ها نداشتند. براي نشان دادن اين ضعف مي توان به تجهيز جنگنده هاي روسي كشور عراق به موشك هاي فرانسوي براي افزايش كارايي در جنگ با ايران اشاره كرد.
Su-27 كه در غرب با نام Flanker از آن ياد مي شود توانست در ميان رقباي خود چه روسي و چه آمريكايي حرف اول را بزند و براي مدت ها با ابهت در آسمان ها فرمانروايي كند.
Su-27 از آيروديناميك و طراحي بدنه ي فوق العاده اي بهره مي برد. اين آيروديناميك و طراحي خاص توانايي فوق مانورپذيري را به Su-27 مي دهد در واقع Flanker در زمان خود و در حال حاضر يكي از مانورپذيرترين جنگنده هاست.
دفتر طراحي سوخوي با توجه به طراحي فوق العاده Flanker سعي كرده است در مدل هاي بعدي جنگنده هاي خود از اين طراحي حتي الامكان استفاده كند. به اين ترتيب جنگنده هايي مانند Su-30 ، Su-33 ، Su-35 و ... كه از طراحي بدنه Su-27 به ميزان بسيار زياد در طراحي آنها استفاده شده به اعضاي خانواده Flanker معروف شده اند.
Su-35BM آخرين مدل ارائه شده از خانواده Flanker است كه به توليد انبوه رسيده و در حال واگذاري به نيروي هوايي فدراسيون روسيه براي مقابله با توان هوايي ناتو و آمريكاست.
Flanker به معني حمله كننده از جناحين است يعني چيزي كه به طور ناگهاني و از طرفين حمله ور مي شود و اساس كار آن بر شكار و حمله است اين نام (Flanker) با توجه به مشخصات و ويژگي ها Su-27 از سوي ناتو بر روي آن گذاشته شده است.
هواپيماي Su-35BM يك شكارچي به تمام معناست و به صورت فوق العاده اي توان تهاجم ، حمله و غافلگيري را دارد با توجه با مشخصات اين جنگنده شكارچي ، ناتو به آن لقب Super Flanker را داده است.
Su-35BM يك جنگنده نسل چهارم و بسيار پيشرفته روسي است كه براي اهداف زير طراحي و ساخته شده است :
- كسب برتري هوايي
- شكار انواع هواپيماهاي بدون سرنشين و سرنشين دار همچون جنگنده هاي پنهانكار F-22 و F-35
- حمله به اهداف زميني و از بين بردن زير ساخت هاي دشمن به كمك سيستم AAD
- حمله به انواع شناور
از ويژگي هاي بارز Su-35BM مي توان به موارد زير اشاره كرد :
- استفاده از بدنه Su-27
استفاده از اين بدنه و آيروديناميك به همراه سيستم تغيير راستاي رانش به اين شكارچي توانايي مانورپذيري خارق العاده مي دهد و در نبرد هاي هوايي و همچنين فرار از پدافند دشمن كار آنرا بسيار آسان مي كند.
- سطح مقطع راداري كم
- سيستم اطلاع دهنده براي هدف گيري بسيار دوربرد
- كاكپيت تمام ديجيتال مجهز به نمايشگرهاي LCD بزرگ و چند كاره
- ميله كاوشگر براي سوخت گيري هوايي
- سيستم ارسال اطلاعات به صورت كد و رمز براي واحدهاي هوايي ، زميني و دريايي
- 14 محل براي حمل بار خارجي مانند تسليحات
- استفاده از طيف گسترده ي بمب ها و موشك هاي هوايي ، زميني و دريايي
- استفاده از سنسورها و پردازندهاي الكترونيكي بسيار قدرتمند با توان محاسبه ي بسيار بالا
- استفاده هم زمان از سيستم موقعيت ياب آمريكايي (GPS) و سيستم موقعيت ياب روسي (GLONAS)
- وابستگي كم به پايگاه زميني
- رادار بسيار قدرتمند
- توانايي درگيري همزمان با اهداف زميني ، هوايي و دريايي
- برد عملياتي بسيار بالا (چيزي بيش 4000 كيلومتر)
و ...
(اين جنگنده به دليل استفاده گسترده از تجهيزات الكترونيكي و هوشمند مانند يك ابر رايانه ي پرنده به نظر مي آيد.)
با در نظر گرفتن فاكتورهاي مختلف از قبيل قيمت ، كارايي و ... مي توان گفت SU-35BM كارآمدترين جنگنده حال حاضر جهان است.
در طي يك تحقيق و مقايسه انجام شده توسط يكي از مراكز هوانوردي بزرگ اروپا بين Su-35BM وF-22 كه اميد آمريكا در نبردهاي هوايي به شمار مي آيد مشخص شد كه SuperFlanker نسبت به Raptor از حق شليك اول برخوردار است و در نبرد هوايي توان شكست دادن رپتور را دارد.
Su-35BM محبوب ترين عضو خانواده فلانكر در روسيه است. محبوبيت Su-35BM به دليل 100 درصد بومي بودن آن است. برخلاف بيشتر جنگنده هاي ساخت كمپاني سوخوي كه از رادار و نمايشگرهاي ساخت غرب و بيشتر فرانسه استفاده مي كنند ، رادار و نمايشگرهاي Su-35BM همگي ساخت كشور روسيه هستند.
مشخصات
طول : 21.9 متر
ارتفاع : 5.9 متر
طول بالها : 15.3 متر
موتورها : دو دستگاه Saturn AL-41F1A با سيستم تغيير راستاي رانش
بيشينه وزن در هنگام Take-off با حداكثر ظرفيت بارگذاري : 34.5 تن
بيشترين سوخت قابل ذخيره و حمل : 29 تن
بيشترين وزن تسليحات قابل حمل : 8 تن
سقف ارتفاع پروازي جنگنده : 18 كيلومتر
حداكثر برد بدون استفاده از مخازن سوخت خارجي : 3600 كيلومتر
حداكثر برد با مخازن سوخت خارجي : 5000 كيلومتر
ماكزيمم سرعت : 2.5 ماخ
حداكثر نيروي گرانشي قابل تحمل براي جنگنده : g9
حداكثر زاويه انحراف قابل تحمل : 180 درجه ( در منابعي از 360 درجه هم ياد شده !)
ميزان مسافت طي شونده براي برخاستن جنگنده از سطح زمين در شرايط نرمال : 400 متر
ميزان مسافت لازم براي فرود جنگنده در شرايط نرمال : 650 متر
سنسورها و اويونيك جنگنده
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جنگنده Su-35BM از سيستم راداري( Tikhomirov NIIP Irbis-E (N035E با قابليت هدايت پرتوهاي الكترونيكي كنش پذير به عنوان رادار اصلي استفاده مي كند علاوه بر اين رادار ، اين جنگنده توانايي استفاده از رادار Phazotron NIIR radar و يا (Sokol III (N031 Zhuk-MSFEرا نيز به عنوان رادار اصلي دارد.
Tikhomirov NIIP Irbis-E از يك آنتن اسكن الكترونيكي فعال(ESA) ، جلونگر فروسرخ و يك سيستم كامپيوتريEKVS-E BTsVM Solo35 استفاده مي كند. اين رادار توانايي تشخيص يك هدف با سطح مقطع راداري 3 متر مربع را از 400 كيلومتري داراست و مي تواند 30 هدف را بطور همزمان تشخيص دهد همينطور با تشخيص 30 هدف همچنان مي تواند به جستجوي خود ادامه دهد.
رادار Irbis-E مي تواند به راحتي براي هدف قرار دادن مواضع دشمن در هوا ، زمين و يا دريا مورد استفاده قرار گيرد.جنگنده Su-35BM با رادارIrbis-E مي تواند همزمان 4 هدف زميني براي حمله در نظر بگيرد و به 2 هدف به طور همزمان حمله ور شود.
يكي ديگر از ويژگي هاي بارز و منحصر به فرد اين جنگنده و رادار آن توانايي درگيري با چند نوع هدف با ماهيت هاي متفاوت است. مثلا اين جنگنده همزمان مي تواند با اهداف زميني و هوايي درگير شود و به آنها حمله كند.
سوخوي-35 بي ام همچنين از يك رادار براي كنترل وضعيت عقب جنگنده استفاده مي كند. اين رادار در بين دو موتور جنگنده قرار گرفته است. اين رادار نيزTikhomirov NIIP است. رادارTikhomirov NIIP مجهز به سيستم پشت نگر فروسرخ است. اين جنگنده از سيستم مسافت ياب و نشانه گيري ليزري نيز استفاده مي كند.
اين جنگنده مجهز به يك سيستم فوق العاده پيشرفته KNIRTI L175M Khibiny-M براي انجام جنگ هاي الكترونيك مي باشد. اختلال و ايجاد پارازيت در امواج مورد استفاده دشمن ، ايجاد اختلال و مشكل در هدف گيري Su-35BM توسط دشمن ، اختلال در سيستم هاي هشدار دهنده دشمن زماني كه Su-35BM آنها را هدف گرفته است و ... بخشي از و ظايف سيستم Khibiny-M است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
كامپيوتر قدرتمند اين جنگنده تمام قسمت ها و همچنين وضعيت جلو و عقب جنگنده را تحت نظر دارد و اين اطلاعات را از طريق دو صفحه نمايش LCD بزرگ و همچنين نمايشگرهاي پلاسماي موجود در كلاه خلبان در اختيار او (خلبان) قرار مي دهد تا خلبان بتواند تصميمات مناسب را اتخاذ كند. در واقع اين سيستم كامپيوتري به عنوان يك كمك خلبان عمل مي كند و بار كاري خلبان را بسيار كاهش مي دهد.
براي ناوبري و تعيين مسير اين جنگنده از دو سيستم ناوبري ماهوارهاي(GPS و GLONAS) ، يك سيستم ناوبري راديويي ، نقشه هاي ديجيتالي و ... استفاده مي كند.
تسليحات
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]فیلم هایی از همین جنگنده و از سایت یوتوب:
Su-35BM يك جنگنده چند منظوره به تمام معناست. اين جنگنده با در اختيار داشتن طيف گسترده اي از جديدترين و پيشرفته ترين تسليحات هوايي ، زميني و دريايي ساخت روسيه توان انجام ماموريت هاي متفاوتي را دارست. براي اين جنگنده فرقي نمي كند كه به اهداف هوايي قرارست حمله كند يا اهداف زميني و يا دريايي ! Su-35BM به گونه اي ساخته شده است كه به راحتي مي تواند وظايف خود در نابود كردن و از بين بردن تجهيزات دشمن در هر كجاي اين كره ي خاكي انجام دهد.
موشك هاي فوق العاده پيشرفته هوا به هواي خانواده هاي Alamo و Adder نظير R-73, R-27, R-77 واقعا توانايي فوق العاده به اين جنگنده در شكار هر گونه پرنده اي را مي دهند.
اين شكارچي همچين توان استفاده از موشك هاي بسيار دوربرد با سيستم هدايتي رادار فعال نظير دوربردترين موشك هوا به هواي جهان يعني موشك
(Novator R-72 (KS-172S-1 با برد 400 كيلومتر را نيز داراست.( KS-172S-1در نمايشگاه ماسك 2007 به همراه جنگنده سوخوي-35 بي ام به نمايش درآمد. اين موشك مي تواند هر جسم پرنده اي را از ارتفاع 3 متري از سطح زمين تا ارتفاع 30 كيلومتري از سطح زمين با سرعت بيش از 4000 كيلومتر در ساعت با قدرت مانور 12g را هدف قرار دهد و به راحتي نابود كند.)
Su-35BM از جديدترين بمب هاي هدايت ليزري براي حمله به اهداف زميني استفاده ميكند. براي حمله به اهداف شناور و دريايي نيز اين جنگنده از انواع مختلف موشك هاي كروز نظير بهترين موشك ضد ناو جهان يعني موشك كروز Yakhont-M با برد بيش از 300 كيلومتر استفاده مي كند.
Su-35BM همانند ساير اعضاي خانواده Flanker داراي يك توپ قدرتمند 30 ميلي متري Gryazev-Shipunov GSh-301 است.
حال مشخصات تسليحات اين جنگنده را بطور كامل ببينيم :
تسليحات هوايي (AAM : Air to Air Missile)
(Novator R-72 (KS-172S-1) or Vympel R-37M (Arrow
برد 400 كيلومتر با سيستم هدايتي رادار فعال/حداكثر 5 تير از اين موشك توسط Su-35BM قابل حمل هستند.
(Vympel R-77 / RVV-AE (Adder
برد 100 كيلومتر با سيستم هدايتي رادار فعال/حداكثر 12 تير از اين موشك توسط Su-35BM قابل حمل هستند.
(Vympel R-27ET[1] (Alamo
برد 130-100 كيلومتر با سيستم هدايتي حرارتي(حرارت ياب)/حداكثر 4 تير از اين موشك توسط Su-35BM قابل حمل هستند.
(Vympel R-27EP[1] (Alamo
برد 130-100 كيلومتر با سيستم هدايتي پرتوي كاوشگر/حداكثر 4 تير از اين موشك توسط Su-35BM قابل حمل هستند.
(Vympel R-27ER[1] (Alamo
برد 130-110 كيلومتر با سيستم هدايتي رادار فعال/حداكثر 8 تير از اين موشك توسط Su-35BM قابل حمل هستند.
(Vympel R-73E (Archer
برد 30 كيلومتر با سيستم هدايتي حرارتي (حرارت ياب)/حداكثر 6 تير از اين موشك توسط Su-35BM قابل حمل هستند.
تسليحات زميني(AGM : Air to Ground Missile)
و
تسليحات دريايي (ASM : Air to Sea Missile)
موشك هوا به زمين فوق دوربرد ؟ (مدل اين موشك هنوز اعلام نشده است اما برخي از مشخصات آن توسط شركت سوخوي منتشر شده !)
حداكثر يك تير از اين موشك توسط Su-35BM قابل حمل مي باشد.
موشك هوا به زمين دوربرد ؟ (مدل اين موشك هنوز اعلام نشده است اما برخي از مشخصات آن توسط شركت سوخوي منتشر شده !)
حداكثر 3 تير از اين موشك توسط Su-35BM قابل حمل هستند.
موشك ضد رادار دوربرد ؟ (مدل اين موشك هنوز اعلام نشده است اما برخي از مشخصات آن توسط شركت سوخوي منتشر شده !)
حداكثر 5 تير از اين موشك توسط Su-35BM قابل حمل هستند.
موشك ضد كشتي دوربرد ؟ (مدل اين موشك هنوز اعلام نشده است اما برخي از مشخصات آن توسط شركت سوخوي منتشر شده !)
حداكثر 5 تير از اين موشك توسط Su-35BM قابل حمل هستند.
(Raduga X-59M[K] Ovod (Kazoo
برد 140 كيلومتر با سيستم هدايت تصويري/حداكثر 5 تير از اين موشك توسط Su-35BM قابل حمل هستند.( توضيح آنكه اين موشك دو منظوره هم از نوع AGM و هم از نوع ASM مي باشد.)
(Zvezda X-31A/P (Krypton
برد 140-70 كيلومتر با سيستم هدايتي رادار فعال و پرتوي كاوشگر/حداكثر 6 تير از اين موشك توسط Su-35BM قابل حمل هستند.(توضيح آنكه اين موشك از نوع AGM مي باشد.)
(Molniya X-29TE[L] (Kedge
برد 10 كيلومتر با سيستم هدايت ليزري/حداكثر 6 تير از اين موشك(بمب ليزري) توسط Su-35BM قابل حمل هستند.(توضيح آنكه اين موشك از نوع AGM مي باشد.)
FSUE LGB-250
بمب هوشمند با كلاهك 300 كيلوگرمي و سيستم هدايت ليزري/حداكثر 8 فروند از اين بمب ليزري توسط Su-35BM قابل حمل هستند.
FSUE KAB-500KR/OD
بمب هوشمند با كلاهك 500 كيلوگرمي و سيستم هدايت تصويري/حداكثر 8 فروند از اين بمب توسط Su-35BM قابل حمل هستند.
FSUE KAB-1500KR/LG
بمب هوشمند با كلاهك 1500 كيلوگرمي و سيستم هدايت ليزري/حداكثر 3 فروند از اين بمب ليزري توسط Su-35BM قابل حمل هستند.
S-25LD
راكت هدايتي با برد 10 كيلومتر و سيستم هدايت ليزري/حداكثر 6 فروند از اين راكت توسط Su-35BM قابل حمل هستند.
500kg class bomb
بمب گرانشي (بدون سيستم هدايتي)/حداكثر 10 فروند از اين بمب توسط Su-35BM قابل حمل هستند.
250kg class bomb
بمب گرانشي (بدون سيستم هدايتي)/حداكثر 32 فروند از اين بمب توسط Su-35BM قابل حمل هستند.
B-8M-1
راكت غير هدايتي/حداكثر 120 فروند از اين راكت در 6 غلاف توسط Su-35BM قابل حمل هستند.
B-13L
راكت غير هدايتي/حداكثر 30 فروند از اين راكت در 6 غلاف توسط Su-35BM قابل حمل هستند.
S-250FM-PU
راكت غير هدايتي/حداكثر 6 فروند از اين راكت توسط Su-35BM قابل حمل هستند.
تصاویری از جنگنده :
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کد:
http://uk.youtube.com/watch?v=hpgMH92jieg
منبع :کد:http://uk.youtube.com/watch?v=d9SOfTJhLcM&feature=related
کد:http://www.military.ir
باتوم فنری....
این نوع باتوم در همه نیروهایی که با حفاظت فیزیکی و جنگ شهری سرو کار دارن مخصوصا ضد شورش استفاده میشه.
مزیت ها:
کم حجم
کم جا
زیبایی
از همه مهمتر استفاده برای جنگ مستقیم(چشم تو چشم)
فنر داخل یک لوله کوچیک جمع شده که بعد از یک حرکت کوچیک دست میزنه بیرون و همین کار باعث رعب و وحشت در طرف مقابل میشه،
این نوع باتوم روی کمر بند تندر خیلی نمای قشنگی داره که اکثرن با گاز اشک آور و چراغ قوه اشتباه گرفته میشه.
انواع دیگه ای هم داره که اگر گیر آوردم حتمن میگذارم...
کد:http://www.cloob.com/public//public/user_data/album_photo/336/1007902-b.jpg
کد:http://www.cloob.com/public//public/user_data/album_photo/336/1007905-b.jpg
کد:http://www.cloob.com/public//public/user_data/album_photo/336/1007908-b.jpg
کد:http://www.cloob.com/public//public/user_data/album_photo/336/1007899-b.jpg
نمیدونم قبلن اینو دیدین یا نه ولی خیلی نظر من رو جلب کرد..........:27: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خوب بنده خدا راست ميگه ديگه درج مطلب بدونه منبع قابل قبول نيست.
من هم قبول ندارم!:31:نقل قول:
از کجا می دونید در منبعی که ایشون استفاده کردن ذکر منبع در هنگام انتقال اطلاعات الزامی هست؟
عکس mp5 من چی شد؟:18:
نقل قول:
تو سايتش اين هست :
استفاده از مطالب اين وبلاگ با ذکر منبع و لينک کامل وبلاگ و نام نويسنده بلامانع است.
Copyright © 2005-2006 Air.blogfa.com
All rights reserved.
بحث رو چرا دارید منحرف میکنید...نقل قول:
برید به جنگ افزارتون برسید،
دوستان سلام
در چند دهه اخير و به دنبال انجام مطالعات و آزمايشهاي مختلف در جهت توسعه زرادخانهسلاحهاي ميكروبي و شيميايي ارتش امريكا، ساخت چند سلاح جديد نظير بمبهاي حاوي مواد حساسيتزاي پوستي، بمبهاي ايجاد كننده بوي بد دهان، بمبهاي نفخآور و در نهايت بمب جنسي، در دستور كار پنتاگون قرار گر فته است. اما در اين ميان، ساخت بمب جنسي به دليل تواناييهاي آن دربر هم زدن ساختار نيروهاي دشمن با سرمايهگذاري بيشتري همراه شده است. منتقدان در برابر كارايي استفاده از چنين سلاحهايي عليه نيروهاي دشمن در عراق سوالات زيادي را مطرح ميكنند چرا كه نيروهاي جنگجوي مسلمان، احتمالا كشته شدن در يك عمليات انتحاري را بر يك زندگي توام با همجنسبازي ترجيح خواهند داد. نويسنده در اين مقاله با اشاره به سرمايهگذاريهاي ارتش امريكا براي ساخت اين سلاحهاي شيميايي جديد معتقد است كه استفاده از اين سلاح عليه نيروهاي امريكايي ميتواند به بروز يك فاجعه منجر گردد و جهنم كنوني در عراق را با وضعيتي بدتر رو به رو نمايد.
امروزه ديگر دكتر استرانگلاو در پژوهشكده (برادران) رايت نيروي هوايي ايالات متحده در دايتون اوهايو،سمتي ندارد. اما سيزده سال پيش اين پژوهشكده از پنتاگون خواست كه كه بودجهاي 5/7 ميليون دلاري را جهت انجام پژوهش بر روي پروژه ساخت بمبي كه قادر به تبديل سربازان دشمن به افرادي همجنسباز باشد تصويب نمايد.
بر اساس اسنادي كه اخيرا توسط يك گروه بررسيكننده اسناد مربوط به توسعه سلاحهاي زيستي و مخارج آنها به دست آمده است، مديران اين آزمايشگاه به دنبال تحقق ساخت سلاحي غيركشنده هستند كه دشمن را به گونهاي غيرقابل تصور نابود نمايد.
ادوارد هاموند در گفتوگو با شبكه CBS در اين مورد ميگويد: پژوهشكده اوهايوي نيروي هوايي، پيشنهاد ساخت بمبي را ارايه نموده كه حاوي مواد شيميايي تحريككننده نيروي جنسي سربازان دشمن ميباشد. آنان معتقدند كه در سايه استفاده از اين بمبها، واحدهاي دشمن از هم گسيخته شده و سربازان به صورتي غيرقابل تصور ، براي يكديگر جذاب به نظر ميرسند.
بايد دانست كه در سال 2005 ميلادي، شبكه بيبيسي، براي اولين بار خبر از طراحي و ساخت اين بمب داد. بر اساس گزارش بيبيسي، اگر چه در بررسيهاي به عمل آمده تعدادي از سلاحهاي غيركشنده پيشنهاد شده نظير مواد حساسيتزاي پوستي، مواد ايجاد كننده بوي بد دهان، موادنفخآور و در نهايت،مواد شيميايي جذبكننده زنبورها به دور سربازان دشمن، مورد پذيرش قرار نگرفتند، اما رهبران پنتاگون، نظر مثبت خود را در مورد پروژه بمب جنسي اعلام نمودند. البته پافشاري پنتاگون بر انجام چنين پروژههايي، يادآور رسوايي خريد چكشهاي معمولي اما 98 دلاري آنان براي ارتش ايالات متحده است.
در دورهاي كه رئيسجمهور كلينتون در برابر همجنسبازان شعار "چيزي نپرس، چيزي نگو" را در پيش گرفت تا راه براي استخدام همجنسبازان در ارتش امريكا باز شود، ايده ساخت بمب جنسي نيز به عنوان يك طرح جذاب مطرح شد. هر چند چنين برنامههايي، سابقهاي ديرپا در ميان مقامات نظامي ايالات متحده دارد.
بر اساس گزارش تعدادي از مورخان، بمب "الكساندر كبير" در اصل يك بمب جنسي بوده است كه قرنها پيش مورد استفاده قرار گرفت. يك قرن پيش از آن نيز در نبرد "ترموپيل"كه حوادث آن اخيرا در فيلم سينمايي 300 به تصوير كشيده شده است و به نبرد تاريخي گروهي اندك از سپاه يونان با ارتش ايران ميپردازد، استفاده از بمبهاي جنسي گزارش گرديده است.
اما در مورد كارايي بمبهاي جنسي عليه جنگجويان عراقي، ترديدهاي زيادي وجود دارد؛ چرا كه احتمالا استفاده از چنين بمبهايي عليه آنان، آثار معكوس براي ما خواهد داشت.
بسياري معتقدند كه رزمندگان مسلمان ترجيح ميدهد كه خود را در يك عمليات انتحاري عليه پستهاي بازرسي منفجر نمايند. اما ذلت يك زندگي توام با همجنسبازي را نپذيرند. لذا به كارگيري اين سلاح از سوي ارتش امريكا ميتواند به افزايش كشتههاي ما بيانجامد. اما بايد دانست كه سرمايهگذاري 5/7 ميليون دلاري ارتش امريكا به روي ساخت چنين بمبهايي، ميتواند حتي به پايان يافتن سريعتر جنگ عراق نيز بيانجامد.
من معتقدم كه با فرض استفاده دشمنان ما از چنين سلاحي عليه خود ما، كاربرد چنين سلاحهاي شيمايي نويني كه با محدوديتهاي اخلاقي زيادي روبروست. مثلا فرض كنيد كه يكي از اين بمبها در پايگاه نظاميان امريكايي در بغداد منفجر شود. آيا ميتوان وضعيت اين نيروها را به دنبال چنين حملهاي تصور نمود؟
البته هم اينك نيز مخالفان زيادي در برابر حضور همجنسبازان در واحدهاي ارتش امريكا وجود دارند. هر چند كه در سايه تغييرات كنوني، ممكن است تعداد اين افراد، بيشتر نيز گردد.
به ياد آوريد كه هم اينك نيز ما در يك جهنم واقعي حضور پيدا كردهايم. چرا كه هيچ يك از ما در گذشته حتي تصور حضور نيروهايمان را در چنين جهنمي نميكرديم و البته به كارگيري چنين سلاحهايي، تنها به بدتر شدن وضعيت اين جنگ خواهيد انجاميد.
نویسنده : تونی نورمن
منبع :به نقل از : ماهنامه سیاحت غرب شماره 53کد:www.military.ir
عزيز من جنگ افزار ما عين حق كپي رايت ماست و حق كپي رايتمون عين جنگ افزار ماست ... :21:نقل قول:
اينا از هم جدا نيست كه ...از هم سواست... :27:
دوستان سلام
اگر عملکرد موفقترین جنگنده های حال حاضر مورد بررسی قرار گیرد ، عموما در همه آنها قابلیت پرواز در زوایای حمله بالا یافت می شود. اساسا ضرورت پرواز در زاویه حمله بالا چیست؟ حال که زاویه حمله بالا هواپیما را به واماندگی نزدیک می سازد و آیرودینامیک را پیچیده می سازد (و همچنین محاسبات را) پس اساسا منطقی نیست که از آن دوری شود؟ این دقیقا همان تفکری است که در عصر میلاد هوانوردی بر دنیا حاکم بود در سال 1908 برادران رایت یک بار به دلیل پرواز با زاویه حمله بیش از حد مجاز کنترل را از دست دادند و هواپیمایشان دچار سانحه گشت. از آن زمان تا جنگ جهانی دوم سوانح زیادی به خاطر واماندگی، از دست دادن کنترل هواپیما و یا اسپین به وقوع پیوست. حداکثر زاویه حمله قابل دسترسی در آن دوران بین 12 تا 17 درجه بود. طراحان هواپیما تمرکز خاصی روی پدیده اسپین و شیوه های پیش گیری از آن داشتند.
پس از جنگ جهانی دوم و تا دهه 50 میلادی طراحان، به ویژه در ایالات متحده، که کشور پیشرو در طراحی جنگنده ها بود، به اهمیت پرواز با سرعت بالا و در ارتفاع حداکثر توجه نمودند؛ در حقیقت ویژگیهای فوق برای ساخت هواپیماهای رهگیر ضروری بودند. با تولید اولین موتورهای جت، طراحان توانستند سرعت حداکثر هواپیماها را بالا ببرند؛ سپس برای نخستین بار با توجه به میراث آیرودینامیکی آلمانها، عقبگرد (در برخی منابع فارسی برای این کلمه پس خمیدگی نیز به کار رفته است) به بالها داده شد و نسبت منظری بالها نوعا از حدود 6.5 به عددی در حدود 3.5 و یا کمتر کاهش یافت. این تغییرات برای پرواز مافوق صوت اجتناب ناپذیر بودند. این تغییرات باعث شد که نوعا شیب منحنی ضریب برآ کاهش یابد و در عوض زاویه واماندگی بالا برود. اما تصوری که از نبرد هوایی در آن زمان وجود داشت، این بود که هواپیماها با شلیک موشک دوربرد می توانند در خارج از گستره دیدیکدیگر به نبرد بپردازند و اینچنین هرگز نبرد هوایی نزدیک و در گستره دید شکل نخواهد گرفت و به تدریج و با گذشت زمان این شکل از نبرد منسوخ خواهد شد.
به همین علت در هواپیماهایی که در آن دوره طراحی گشتند مثل F-104، F-105 و F-4 برای برتری در نبرد هوایی نزدیک، چندان تلاشی صورت نگرفته بود. همزمان این تفکر که پرواز در زوایای حمله بالا خطرناک و در نتیجه نامطلوب است همچنان وجود داشت و محدود کننده های مصنوعی نظیر کنترل کننده های دسته فرمان در هواپیما تعبیه می گشتند تا در صورت غفلت خلبان زاویه حمله به طرز خودکار کاهش داده شود.
در دفاتر طراحی سراسر دنیا، یک اصل پایه این مطلب بود: "از زاویه حمله بالا بپرهیز". تا انتهای این دوره، یعنی زمانی که جنگنده های نسل سوم وجود داشتند، برتری در نبرد هوایی در گستره دید را نرخ چرخش ماندگار (dψ/dt) تعیین می نمود.) یعنی زمانی که دو هواپیما با یکدیگر مواجه می شدند، دور زدن آغاز می گشت و هر یک از آنها که موفق می شد سریعتر در پشت حریف قرار بگیرد قادر بود نخست شلیک کند و در نبرد پیروز باشد. دلیل این دور زدن این بود که موشکهای موجود از نوع Tail-Aspect بودند و فقط نسبت به پشت هواپیمای حرف حساس بودند.
در دهه های 60 و 70 میلادی، در تفکر طراحان انقلابی به وقوع پیوست. در حقیقت تا آن زمان تمرکز اندیشه ها روی جبران واماندگی و اسپین قرار داشت. اما این دو پدیده هر دو معلول از دست دادن کنترل به خاطر پرواز در زاویه حمله بالا بودند؛ پس طراحان به این فکر افتادند که به جای مبارزه با معلول با علت مبارزه کنند، یعنی به فکر افتادند که هواپیما را در برابر اثرات نامطلوبی که در زوایای حمله بالا رخ می دهد مقاوم سازند. از طرفی دیگر با رشد فن آوری و تجهیزات اوینیکی نظامی که امکان دفاع و فرار در مقابل شلیک موشک از راه دور را فراهم می ساختند، طراحان متوجه شدند که حتی در نبردهای آینده و بسیار پیشرفته، حرف اول را مبارزه در گستره دید خواهد زد و این تفکر درستی بود. از طرفی تجربیات عملی متعددی ثابت کرده بودند که شناسایی هواپیما از راه دور بسیاری از اوقات غیر ممکن می شود. در جنگ ویتنام، F-4 ها بسیاری از اوقات برای شناسایی بهتر مجبور می شدند که به هواپیمای دشمن نزدیک شوند و ضعف مانور آنها در برابر Mig-17 ها، که غالبا در برابر آنها قرار می گرفتند باعث سقوط بسیاری از آنها شد. Mig-17 ها جثه کوچک تری داشتند و می توانستند به زاویه حمله بالاتری دست یابند. از طرفی در دور زدنها، قابلیت پرواز در زاویه حمله بالا، شعاع دور زدن را کاهش می داد و بسیاری از مانورها نظیر اوجگیری را تسهیل می نمود. به همین خاطر توجهات روی مطالعه آیرودینامیک زوایای حمله بالا و کنترل در این محدوده متمرکز گشت و اولین جنگنده ها با قابلیت پرواز در زاویه حمله بالا نظیر F-14 و F-15 متولد گشتند. پس از آنها F-16، F/A-18،
Mig-29 و Su-27 باز هم تکنولوژی های جدیدتری را نظیر لکس برای کنترل پدیده های نامطلوب آیرودینامیکی در زوایای حمله بالا به نمایش گذاشتند. در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 میلادی طراحان متوجه شدند که حداکثر آهنگ دور زدنبرای هواپیماها با توجه به تحمل انسان میزان تقریبا مشخص و ثابتی است و لذا برای بالا بردن سرعت مانورهای جنگی به جستجوی راههای دیگر رفتند. در حقیقت در مانورهای سریع این دوره، مستقل از محدودیتهای سازه ای بار مداوم قابل تحمل انسان میزان مشخص در زمان مشخصی بود. پس کلا طراحان و نخبگان نبرد هوایی، وارد این عرصه از تفکر شدند که به جای بار زیاد، قدرت مانور را به طرز مافوق تصوری بالا ببرند و با مانوررهای سریع دشمنان را در تیررس خود قرار دهند. در این زمینه رفتن به زوایای حمله بالا و حتی بالاتر از واماندگی، بسیار موثر می نمود. مانور هربست یا دور جی (وقتی که تغییر هدینگغیر از 180 درجه باشد) یکی از شیوه های جایگزین دور زدن است که سرعت این امر را بسیار بالا می برد و با اتکا به قابلیت پرواز در زاویه حمله بالا انجام می گیرد. مانور کبری در عوض یکی از مانورهای در زاویه حمله بالاست که هواپیماهای شرقی قادر به اجرای آن هستند و توسط پوگاچو پایه ریزی گشت و فرضا یکی از استفاده های آن رهاندن هواپیما از موشکهای دوربرد است و البته در نبرد در فاصله نزدیکمی تواند موجب برتری گردد. از میان مانورهای دیگر با زاویه حمله بالا می توان هوک را نام برد که در حقیقت همان کبری است فقط در حین دور زدن اجرا می گردد و در نتیجه زاویه حمله تبدیل به سرش جانبی می گردد. از میان دیگر مانورهای مشرقی می توان به "کولبیت" یا همان دور 360 درجه حول محور y بدنه و همچنین "کالاکل" یا مانور ناقوسی شکل که نوعی ترمز با شتاب فوق العاده بالا در هوا است یاد نمود.
نتیجه گیری
به طور کلی می توان گفت که طراحان به این باور رسیدند که قابلیت پرواز در زاویه حمله بالا، می تواند برتری نامحدودی را از لحاظ مانور و عملیات ایجاد کند. همانطور كه اشاره گشت در نسلهای چهارم و سپس پنجم جنگنده ها، مولفه اصلی طراحی، برتری در نبرد هوایی در گستره دید گشت و به همین خاطر روی مولفه های اساسی زیر تمركز انجام گرفت
مانور پذیریكه عبارتست از توانایی یك هواپیما در تغییر بردار مسیر پرواز. مانور پذیری انرژی كمیتی است مربوط به حالت پایدار كه با رسم سرعت چرخش هواپیما نسبت به سرعت یا ماخ تعیین می گردد یا با رسم تراست مازاد نسبت به سرعت چرخش به دست می آید.
چابكی كه توانایی تغییر وضعیت هواپیما از یك مانور به مانور دیگر است. متناسب است با عكس زمان گذار از مانوری به مانور دیگر(یا مشتق زمانی تغییر شتاب) و صرفا در ارتباط با حركت انتقالی یك نقطه در سه درجه آزادی مطرح می گردد.
ابر مانورپذیری یعنی همان چابكی در شرایطی كه زاویه حمله در حدود زاویه حمله واماندگی یا حتی بیش از آن باشد.
برتری تاكتیكی در نبرد هوایی كه خود مشتمل بر:
الف) رهگیری دشمن
ب) جهت گیری بدنه به گونه ای كه بتوان سلاحها را روی دشمن قفل نمود
ج) بهبود مسیر شلیك و ویژگیهای تسلیحات
البته در نسل چهارم و به ویژه نسل پنجم، هواپیما اجتماعی است از تکنولوژیهای جدید در همه زمینه ها و ویژگیهای دیگری نظیر پنهانکاری، توانایی پرواز مافوق صوت طولانی مدت بدون استفاده از پس سوز و ... اما تمرکز اساسی روی موارد 1 الی 4 است که در بالا ذکر گشته اند.
هواپیماهای زیر برخی از هواپیماهای غربی هستند که با فلسفه قابلیت پرواز در زوایای حمله بالا طراحی شده اند : F-15 STOL و .F/A-18 همچنین می توان برنامه های تحقیقاتی X-29 و X-31 و X-36 به خصوص هارو را نام برد. نمونه ای دیگر از تکنولوژی های نوین به کار گرفته در ساخت این جنگنده ها امکان تغییر امتداد اثر بردار نیروی پیشرانه است.
منبع:
کد:http://www.aerocenter.ir
دوستان سلامنقل قول:
به به احیانا این که شبیه حرف آقای مدرس(سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ما) نیست:31:
جمله دوم رو ساده تر بگو
احمد جان دیگه مطلب نمی زاری! چرا؟
راستی یکی از بچه ها گفته یه فیلم داره که توش موتور هواپیما بویینگ یه ماشین رو پرت میکنه عقب
شما چیزی ندیدین یا نشنیدین
گفتم بهش فیلمو بزاره
پوزپلنگ سیاه پیشرفته ترین تانک جهان !
ساخت پیشرفته ترین تانک جهان
ایسکانیوز : کره جنوبی مدعی شد " بهترین تانک جهان " را ساخته و از آن بهره برداری می کند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش ایسکانیوز، کره جنوبی اعلام کرد: تانک " یوزپلنگ سیاه " قابلیت عبور از رودخانه های کم عمق، دفاع در برابر حمله های موشکی، شلیک موشک های " هوشمند، ردیابی خودکار، سامانه حمل مهمات و قدرت مانور بالا دارد.
سازمان توسعه دفاعی کره جنوبی که سازنده این تانک است اضافه کرد: قابلیت های تانک جدید بسیار زیادتر است و می تواند می تواند هر دقیقه 15 گلوله شلیک کند. گزارش ایسکانیوز می افزاید: گفته می شود از دیگر مشخصه های بارز این تانک، شلیک موشک های هوشمند است که هدف های پنهانی را به خوبی نشان می رود.
موشکهای شهاب 1 تا 5
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ساختمان موشک
امروزه تعداد متنوعی از موشکها موجود است و اغلب آنها اختلاف عمدهای باهم دارند. با این وصف ، موشکها در قسمتهای اصلی تشکیل دهنده شبیه به هم هستند. هر موشک از چهار قسمت اصلی به نام سازه (AIRFAME) ، سیستم هدایت موشک (GUIDANCE SYSTEM) ، کلاهک یا سرجنگی (WarHead) ، بخش پیشران Prou plision unit) یا موتور که نیروی لازم را برای هدایت موشک به جلو و سمت هدف تامین مینماید، تشکیل شده است.
اجزای اصلی موشک
بدنه موشک
قطعات بدنه موشک شامل اسکلت که الحاق کننده یا محافظ و نگهدارنده سایر قسمتهای موشک میباشد و در واقع اتصال قسمتهای مختلف موشک و استواری آن در حین پرواز در هوا به این قسمت متکی است. شاسی ، خود از بخشهای دیگر به نام بدنه اصلی موشک (Missils Main Body) با بالها و بالچهها تشکیل شده است. سیستم هدایت ، موشک را به سوی هدف یا محوطه آن سوق میدهد.
وقتی موشک به شعاع مشخصی از هدف رسید، سرجنگی که قسمت از موشک و حاوی مقدار مشخصی از مواد منفجره میباشد ، منفجر و باعث انهدام و صدمه زدن به هدف میشود. بدنه اصلی موشک معمولا به شکل لوله از جنس محکم و از فلز سبک مانند آلومینیوم با دیگر فلز است که در مقابل درجه حرارت زیاد و فشارهای بالا (که در حین پرواز در هوا به موشک وارد میشود.) مقاوم باشد، ساخته میشود.
بالهای موشک (Wings)
بالها در اطراف و بیرون بدنه اصلی قرار گرفتهاند و نیروی اصلی جهت پرواز در هواست تامین مینماید. لبه جلویی بالها به لبه مقاوم ، لبه عقبی آن به لبه فرار (Trailing EDGE) و بالای آن تیپ (TIP) گفته میشود.
بالکهای موشک (FINS)
بالکها کوچکتر از بالها بوده و بطور معمول در قسمت عقب موشک قرار میگیرند، ولی در بعضی از موشکها در قسمت جلو بدنه طراحی شده است. هدف از به کارگیری بالک ، متعادل نگهداشتن موشک و تامین پدیداری آن (انطباق محور موشک با زاویه حرکت) ، در مسیر پرواز میباشد به همین علت به بالکها ، تثبیت کننده نیز اطلاق میشود.
سیستم هدایت و کنترل موشک (Guidance and control system)
سیستم هدایت یکی از بخشهای عمده موشک است و کار هدایت موشک از محل روانه سازی و پرتاب تا بخشی از مسیر و یا هدف را به عهده دارد. بعضی از موشکها از هدایتهای مختلفی ، در قسمتهای مسیر استفاده میکنند. سیستمهای هدایت جهت انجام وظایف مربوط ، دارای قسمتهای زیر میباشد
هدایت حساسه
این قسمت به انواع مختلف انرژی نظیر حرارت ، روشنایی ، امواج الکترومغناطیسی ، صدا و یا حرکت مکانیکی را تشخیص میدهند. این وسایل (حساسهها) انرژی دریافتی را تجزیه و تحلیل کرده و به شکلی بکارگیری در میآورند و آنها را به قسمتهای مربوطه نظیر شتاب سنجها به کامپیوتر ارجاع میدهند.
کامپیوتر
اطلاعات را از حساسهها دریافت و آنها را پردازش مینمایند. خروجی به نحوی است که قابل دریافت و واکنش مناسب بوسیله قسمتهای کنترل باشد. این قسمت در واقع مغز موشک تلقی میشود. زیرا اطلاعات لازم برای قسمتهای داخلی و سطوح کنترل از این بخش صادر میشود.
کلاهک یا سرجنگی
سرجنگی که به آن کلاهک جنگی گفته میشود، از مهمترین بخشهای موشک بوده و هدف از طراحی موشک یا راکت ، (به عنوان تسلیحات نظامی) در واقع رساندن این قسمت به هدف و یا نزدیک آن است که با انجام عمل هدف آسیب یا منهدم میشود. اغلب محل قرار گرفتن این بخش جلو مورد نظر است. در صورتی که وقتی بحث کلاهک جنگی در اینگونه سلاحها باشد، محلی غیر از دماغه موشک مورد نظر است.
این بخش در موشکها اکتشافی یا عملی شامل تجهیزاتی است که برای مثال به منظور جمعآوری اطلاعات جوی ، عکسبرداری جمعآوری اطلاعات علمی و سرانجام عملیاتی نظیر قرار دادن ماهواره در مدار زمین میباشد که به علت اهمیت این بخش شاخه علمی به نام «بالستیک انتهایی» بوجود آمده و موضع آن طراحی سرجنگیهای مختلفی با توجه به اهداف متفاوت است.
انواع سرجنگی متعارف
سرجنگی انفجاری
سرجنگی متلاشی یا ترکشی
سرجنگی با خرج شکلدار
پیشران (موتور)
موتور یکی از بخشهای عمده موشک است که نسبت به سایر قسمتها هزینه و دقت زیادی صرف تکمیل آن شده است. کار این قسمت ایجاد نیروی محرکه لازم (برای اینکه موشک مسافت مشخصی را طی نماید) میباشد. انواع موتور موشکها با توجه به سوخت و مکانیزم طراحی و ساختشان به قسمتهای مختلف تقسیم میشود.
تعداد زیادی از موتورهای موشک برای تولید نیرو اکسیژن مصرف میکنند این اکسیژن ممکن است مستقیما از اتمسفر که پرواز میکنند دریافت کنند و یا از اکسیژن تحت فشار که با خود حمل میکنند و یا از اکسیژن مواد سوختی (سوخت جامد) دریافت میکنند. این عامل سبب میشود که موشکها در خارج از جو نیز حرکت کنند.
نخستین موشک کروز جهان
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مقدمه
موشک کروز وی -1
موشک کروز وی -1 توسط دو مهندس و طراح آلمانی به نامهای رابرت لوسر از شرکت فیسلر و فریتز گوسلاو از شرکت آرگوس در نیروی هوایی آلمان طراحی و ساخته شد . این موشک از ژوئن 1944 تا مارس 1945 برای در هم کوبیدن اهدافی در جنوب شرق انگلیس و بلژیک و به ویزه شهرهایی در لندن و آنتوروپ به کار می رفت . نخستین موشک وی -1 در سیزدهم ژوئن 1944 به نزدیکی پل راه آهن در انگلستان اصابت کرد . برای پرتاب ان از سکوی پرتابی که در امتداد سواحل فرانسه و هلند قرار داشت استفاده می شد . . طبق گزارشات موجود تعدادی از این موشک ها توسط هواپیماهای آلمانی بر فراز دریای شمال شلیک شده بود .استفاده از وی -1 و به دنبال آن موشک بالستیک وی -2 وحشت عجیبی به جنگ داده بود . چرا که بدون دخالت انسان پرواز میکردند و اهدافی را در دوردست مورد هدف قرار میدادند . وی -1 به لحاظ نوع طراحی و سامانه هدایت و پیشرانش شباهت بسیاری با موشکهای پیشرفته کروز امروزی دارد. از دید کارشناسان نظامی وی- 1 نخستین موشک کروز عملیاتی جهان بود .
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نخستین پرواز آزمایشی وی -1 در اواخر سال 1941 یا در اوایل سال 1942 در پینه موند و نخستین شلیک تهاجمی آن نیز روز 12 ژوئن سال 1944 انجام شد . سکوهای پرتاب موشک وی-1 فقط میتوانستند تعداد 15 موشک در روز را پرتاب کنند و این وضعیت تا پایان جنگ نیز حفظ شد . اگرچه برخی گزارشات حکایت از شلیک تا 18 موشک از یک سایت در روز داشت . بیشترین تعداد موشکهای وی-1 از سکوهای متحرک واقع در منطقه لوفت واف بین ژولای 1944 تا ژانویه 1945 شلیک شد . در این فاصله زمانی تعداد 1176 موشک وی -1 از هواپیماهایی که بر فراز دریای شمال به پرواز درآمده بودند شلیک شد . در مجموع چیزی حدود 30000 موشک وی -1 تولید شد که تعداد 10000 فروند ان تا 29 مارس 1945 تنها به اهدافی در کشور انگلستان شلیک شد و از این تعداد 2419 مورد به شهر پرجمعیت لندن اصابت کرد .
نگاه کلی به موشک کروز وی-1
این موشک با موتور جت کار می کردو ترکیبی از هوای فشرده و بنزین را مصرف میکرد . موتور ان مقدار 2.9 کیلو نیوتون نیروی رانش برای بیشینه سرعت یعنی 640 کیلومتر در ساعت تولید می کرد . . برد ان حدود 250 کیلومتر بود که تا 400 کیلومتر افزایش یافت . طول این موشک 7.9 متر و فاصله بین دوبال آن 5.3 متر بود و 2180 کیلوگرم وزن داشت و در ارتفاع 100 تا 1000 متری سطح زمین پرواز میکرد. متوسط ارتفاع پروازی وی -1 بین 610 و 915 متر بود . سرجنگی ان 850 کیلوگرم وزن داشت و 150 گالن سوخت (هرگالن برابر است با 4.55 لیتر در بریتانیا و 3.8 لیتر در آمریکا ) در آن جای میگرفت .
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وی یک موشک ساده ای بود که بدنه ان بیشتر از ورق فلز و تخته سه لایی بود و برای مونتاژ ان نیاز به حدود 50
ساعت زمان بود . از آنجایی که موتور این موشک از خود صدای وزوز تولید میکرد آن را با نام موشک وز وزی نیز می شناختند . دستگاه مسافت سنج این موشک ملخ کوچکی بود که روی دماغه موشک قرار داشت و یک دستگاه شمارشگر را می چرخاند و بدین تریتیب تخمین مسافت صورت می گرفت . . وقتی وی -1 مسافت معینی را طی میکرد با پیام مسافت سنج تمام سامانه های کنترل موشک از کار می افتادو موشک به سمت هدف شیرجه میزد .
سامانه هدایت وی -1
سامانه هدایت این موشک ساده و ابتدایی بود ولی طرحی دقیق و حساب شده داشت . با این حال در عمل با کاستی همراه بود . وقتعی که موشک پرتاب می شد یک خلبان کوچک خودکار کنترل اوضاع را به دست میگرفت و سرعت و ارتفاع موشک را با یک سامانه پاندول تنظیم میکرد و بازخورد عقب و جلو موشک را گرفته ان را با وضعیت موشک ارتباط میداد تا تکانها و لرزه های ان را مهار کند .بین یاو و رول و دیگر حسگرها تعامل دقیقتری وجود داشت . یک قطب نمای جایرو مغناطیسی بازخورد لازم برای کنترل محور عرضی (پیچ)و طولی (رول ) ایجاد میکرد .
در دماغه وی-1 ملخ کوچکی وجود داشت که به یک پیچ و رزوه متصل بود و این پیچ و رزوه در داخل موشک به جلو و عقب می رفت . . روی این پیچ یک واشر وجود داشت و در پشت پیچ هم دو کنتاکت الکتریکی وجود داشت . وقتی وی -1 پرواز میکرد جریان هوا باعث چرخش ملخ و به دنبال آن محور رزوه میگردید . . با چرخش این محور واشر در امتداد آن کوک می شد . وقتی که این واشر به کنتاکت های الکتریکی می رسید مداری ایجاد می شد که به سولونید (متصل به یک گیوتین کوچک الکتریکی ) برق رسانی میکرد. کار این گیوتین بردیدن سیم کنترل بالابرنده بود که پس از بریده شدن آن بالابر در وضعیت کاملا پایین قرار میگرفت و موشک میتوانست شیرجه ناگهانی بزند . . قبل از شلیک موشک مهندسین با مدنظر قرار دادن فاصله موشک تا هدف و پیش بینی باد مخالف موقعیت شروع واشر را روی محور تنظیم میکردند و سپس وی یک را شلیک کرده و به حال خود رها می کردند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نبرد با وی -1
وی -1 به واسطه نوع طراحی که داشت کمابیش در برابر فنون معمولی نبرد هوایی ایمن بود . اما چنانچه از ناحیه سرجنگی مورد اصابت گلوله انفجاری مسلسل هواپیما قرار میگرفت منفجر می شد . متفقین برای سرنگونی این موشک از پدافندهای ضد هوایی استفاده می کردند ولی به دلیل سرعت زیاد و کوچک بودن موشک ها سرنگون کردن انها بسیار مشکل بود . متفقین در ابتدای کار برای ساقط کردن هر موشک به طور متوسط 2500 گلوله شلیک میکردند . گچه وی -1 نتوانست به گونه ای که انتظار میرفت عمل کند اما متفقین را بر آن داشت تا تمام توان و نیروی نظامی خود را برای مقابله با ان بسیج کنند . با تولد موشک بالستیک وی -2 که دقیقتر از وی -1 عمل می کرد شرایط مقابله با ان برای متفقین سخت تر شد . اگرچه وی -2 در پایان جنگ متولد شده بود و نتوانست تاثیر چندانی بر نتیجه جنگ گذارد .
حداکثر سرعت : 656 کیلومتر بر ساعت
نیروی پیشرانش :2.9 کیلونیوتن
وزن سرجنگی : 850 کیلوگرم
برد:250 تا 400 کیلومتر
وزن : 2180 کیلوگرم
ارتفاع:ا.44 متر
طول :7.9 متر
فاصله بین دوبال : 5.37 متر V-1 نام موشک هدایت شونده ای است که توسط آلمان پیش از جنگ جهانی دوم طراحی و ساخته شد . این موشک که در واقع نخستین موشک کروز جهان به شمار می رفت همچون دیگر انواع موشکهای کروز هواپیمای بدون خلبانی بود که سر جنگی بزرگی حمل می نمود . گوبلز وزیر تبلبغات وقت آلمان به این موشک لقب انتقام گیر داده بوده . وی - 1 در نظر رهبران المان نازی مظهر انتقام از کشورهای متفقین به شمار می رفت .
:17:پس برو بخور تو دیوار ، برگرد....:38::31:نقل قول:
یادم نمیاد همچین حقی به شما داده باشم:blink:
یه چنتا عکس از Mp5 میخوام در حد تیم ملی که بندازم رو دسکتاپم...
حالا ما موشک شهاب 5 داریم یا نه؟
كسي نميدونه ، ولي كشورهاي غربي وجود موشكهاي بالستيك پيشرفته اي رو كه با همكاريه كره شمالي و پاكستان ويا به صورت مهندسي معكوس از روي موشكهاي روسي ساخته شده ، رو تاييد ميكنند
ولي در كل يكي از دلايل مخفي كردن اين جور موارد در كشور ، جلو گيري از نارضايتي مردمه!! چون يه موشكي مثل شهاب 5 شديدا هزينه بره!!
موشك شهاب 5 ، در اصل مدل ارتقا يافته ي taepo dong-2 (كه در سال 1994 توسط كره ي شمالي ساخته شد) كه از نظر جثه وارتفاع تقريبا 2.5 برابر موشك شهاب 2 ،كه16 متره ،هست.
حالا اگه كسي اطلاعات دقيق بخواد و اگه از نظر مديران مشكلي نيست بگه تا بگم.
سلامنقل قول:
فکر نمیکنم ربطی به هزینه بالا داشته چون بودجه صنایع دفاعی از اول پیش بینی میشه....
اولا اين سلاح يك سلاح دفاعي نيست! بلكه سلاح تهاجميه!نقل قول:
دوما علنا به مردم اعلام نميكن كه يه وقت مردم نگن :
(مردم نون ندارن بخورن ،اينا ميرن سراغ پزوژه هاي بيليون دلاري)
كه البته هركي اين حرف رو بزنه به نظر من احمقه!
سلامنقل قول:
ببخشیدا
ما تو کشورمون ارگانی به اسم صنایع تهاجمی نداریم.اتفان هر وقت هرچی طرحی به عمل اومده گفتن چقدر خرجش شده، حالا دیگه نمیدونم مردم چی میگن ، ولی بعضیها هم ممکنه بگن فلان ، که از اون بنده خداها دلشون از یه جای دیگه پره ، مثلن زیر بار قرضن...
بعدشم من در مورد سکرت بودن شهاب 5 شنیدم ولی هنوز اطلاعات خاصی ازش ندارم،اگر لطف کنی در موردش مطلب بگذاری ممنون میشم.
يه نكته ي ديگه : تو عكسي كه capitan black ، بالاي صفحه گذاشته برد شهاب 5 رو 2.175 مايل (3480 كيلومتر)اعلام كرده كه بر حسب برد taepo dong-2 گفته شده!!
ولي شهاب5 مدل ارتقايافته ي taepo dong-2 هست و بردش هم بيشتر شده، منبع دقيق ندارم ولي حداقل حدود 5000 كيلومتر بايد باشه !!
چون شهاب3ي جديد حدود 3000 كيلومتر برد داره!! خيلي غير منطقيه كه اين همه هزينه كنن واسه 800 كيلومتر ييشتر!
باریک الله خیلی نکته سنجی،نقل قول: