نقل قول:
بهتره یک مطالعه از قانون و وضعیت اجتماعی این کشورها بکنید چون بهیچ وجه اینطور نیست
حتی در بعد سیاسی اجزاب اقلیت و اکثیریت وجود داره که حتی یک نفر از یک حذب وارد سیستم بشه حق داره قانون رو تصویب کنه
قانون یعنی حق انسانسی تک تک افراد با هر نژادو عقیده و مذهب درش محفوظ باشه وگرنه اگه قرار بود قانون فقط برای اکثریت بود دیگه چه احتیاجی به قانون هست اکثریت میاد هرکاری دلش میخواد میکنه
متاسافه گفتم این یک هجو از طرف دیکتاتورهاست که قانون رو اینطور تعریف میکنن برای سلطه بر مردم
من دسترسی به اطلاعاتی که شمامیگی ندارم و فقط در این حد تونستم مطالعه کنم که سیستم سیاسیش بر اساس رای گیری هستش ...
اگه هر رای برای خودش قدرت اجرایی جدا داشته باشه ، باز قدرت اجرایی اکثریت بیشتره ...
دراینجا یه قدم جلوتر از سیستم قبلی قرار داره و نظر شما حتی اگه در اقلیت باشه به مرحله ی اجرا درمیاد ، اما موضوعی که هست اینه که باز قدرت اجرایی اکثریت اونقدر زیاد هست که بتونه فرق اساسی بین حقوق یک شخص که در اقلیت قرار داره و یه شخص که در اکثریت وجود داره بندازه
نقل قول:
در کجا و با چه رای گیری من مخالفت کردم اگر میشه دقیق بفرمایید چون اصلا متوجه نشدم کجا من گفتم با رای گیری مخالفم تا یا توضیح بدم یا اگر اشتباه گفتم خودم رو اصلاح کنم!
من اینطور نتیجه گیری کردم :
شما با احترام گذاشتن به نظر اکثریت مخالف هستید ، رای گیری یعنی احترام گذاشتن به نظر اکثریت ...
نقل قول:
کسی که دنبال جنگ باشه میره دنبال جنگ وگرنه کسی جنگ طلب نباشه حتی به خونش تجاوز کنن مثل گاندی بدون جنگ مبارزه میکنه
لطفا حرفتون رو هم عوض نکنید منظورتون جنگ نبوده و منظور مبارزه بوده که دقیقا منظور شما جنگه
کسی جنگ طلب نباشه مثل ماندلا مبارزه مدنی میکنه در مقابل جنگطلبان و ادمکشان نه اینکه جنگ کنه
عقیده اگر سالم باشه دنبال جنگ نمیره به هیچ دلیلی
ولی عقیده ای جنگ طلب و جانی باشه دلیلی هم پیدا نکنه خودش یک دلیل و یک دشمن میسازه و جنگش رو ادامه میده
سالم یا ناسالم
مبارزه و جنگ یک معنی دارند ...
جنگیدن با تفنگ و باقلم ، هیچ فرقی با هم نداره ، هردوش جنگه ...
نقل قول:
لطفا این روش هجو امیز بحث کردن رو کنار بزارید
شما از جنگ حرف میزنید بعد من به صحبتهای خوده شما استناد میکنم دست به سفسطه میزنید که قضاوت نکن
این نمونه بارز استفاده از روش"احترام به عقاید" هست که شما دارید بکار میبرید برای خلت مبحث که از دید من هیچ ارزشی نداره
این قسمت :
نقل قول:
این "فکر شما" ست که همه رو دشمن و جنگجو میبینه
این "فکر شما" که گفتید به هیچ وجه معنی نوعی نمیده ، اونم جایی که شما داری درباره ی تئوری بنده صحبت میکنید.
باز مشکلی نیست من فقط یادآوری میکنم در بحث که دوباره این شیوه استفاده نشه .
نقل قول:
اگر جمله رو درست بخویند میبیند در جمله همه اینطور بکار رفته که یعنی از همه مقداری جنگطلب هستن و مقداری نیستن نه اینکه همه متمدن و پیشرفته باشن
وگرنه بله من طالبان و صدام و یشاراسد و اسرائیل و ... و بکوحرام و ارتش سرخ و ... همه رو میدونم چطور عقایدی دارن
ودرمقابل هم جوامع بدون تعصب و مذهب جهالت رو هم میبینم که بدون جنگ و کشتار در صلح کامل در کنار هم زندیگ میکنن
من هم نگفتم شما همه رو تمام انسان ها فرض کردی ، من گفتم یه عده هم هستن که که اینطوری نیستن ، چون شما گفتی بودی :
نقل قول:
همه دننال جلوی هم وایسادن و جنگیدن نیستن بلکه سرشون توی زندگی خودشونه
من اون قسمتی رو که شما اسمش رو سفسطه گذاشتید رو گفتم که بگم ، یه عده هستن که جلوی شما وایمیستن ، شما در نظری که میدید ، اونها رو در نظر نمیگیرید و بیان نمیکنید که به این ها هم احترام نمیگذارید و میجنگید ، یا سازش میکنید ...
میگم قبول ، همه اینجوری نیستن ، (حالا باز این که همه اینجوری نیستن نیاز به اثبات داره ) ، خب شما با اون قسمت که اینجوری هستن چیکار میکنی ، همیشه میجنگی ؟ اگه در اقلیت باشی و اکثریت اونایی باشن که جلوی شما وایستن چیکار میکنید ، سازش یا جنگ؟