-
گفتم از تو کرایه نمی گیرم
جای پول پیش فقط قول بده
زیاد بیرون نروی
سر سال بهانه ی جای بزرگتر را نگیری
و نشستن در دلم را دو ماه مانده به آخر سال
تمدید کنی
گفتم نگران پول آب و برق و گاز و تلفن هم نباش
همه چیز مجانی ست
گفت من در مجتمع های چند واحدی نمی توانم بنشینم
دنبال دل ویلایی می گردم
دلی که کلیدش فقط دست خودم باشد
دلی که هنوز ساختمانش را نکوبیده اند
رسول ادهمی
-
دلت را به هر که می سپاری رسید بگیر
این روز ها زمانه زمانه ی کتمان است
و عصر ،
عصر ِ کشیدن درد های بی محل
رسول ادهمی
-
سال هاست صورتم را با خودم جایی نبردم
چهره ی مرد ناشناسی را
به خودم آویختم
که به موقع می بوسد
به موقع اخم می کند
حرف های همه را می شنود
و شب که می روم خانه
روی طاقچه
مچاله می خندد
رسول ادهمی
-
تو قبله ی
حواسمی
رسول ادهمی
-
دیشب دور و بر ِ ساعت یازده
شماره ی خدا را گرفتم
نمی خواست جوابم را بدهد
آهسته به یکی از فرشته ها گفت
بگو نیست
رفته حمام
بیچاره دست پاچه گفت
ببخشید سر و صورتش کفی ست
نمی تواند حرف بزند
بی زحمت بعد از زمستان زنگ بزنید
به کنایه گفتم
خودم می دانم
آمد بگو "فروردین" تماس گرفت
کارت داشت
رسول ادهمی
-
پلاک دست های تو
هفت هزارو صدو هفده بود
پلاک دست های من
هشت هزارو صد و هجده
خدا هم بین ما انگار
هزارو یک جور
فاصله انداخته
رسول ادهمی
-
چندباری به خوابت آمدم
نبودی
رسول ادهمی
-
به خدا که ماجرای رفتنت را گفتم،
آهسته در گوشم گفت
نگران نباش
لبخند بزن
دارم جاده ها را طور دیگری می چینم
رسول ادهمی
-
باد سمت خانه ی شما که می وزد
پیرهنم روی طناب می رقصد
رسول ادهمی
-
برای نادی رفیقی که جز مهربانی پیشه ای ندارد
آغوش تو جزیره ی بکری ست
که درخت هایش با هر دوستت دارمی که می گویی
میوه می دهند
میوه هایی که از شکوه دل می برند
و به بهانه ی بوسه فرو می ریزند
تا من این پایین
پیش از آن که کال بمیرم
دست بهار را بگیرم و کشان کشان
بیاورمش پای سفره ی اسفند
و آنی چشم نزنم که تو کودکانه
خورشید را پشت شاخه هایت پنهان کنی
و من از دست های بسته ی تو باز
مشت مشت
گل بگیرم و
تنهایی پوچم را
تا آمدن فصل بپیچانم
رسول ادهمی