سنگین تره ؟؟ پاره میکنه !! :دینقل قول:
من خودم سال دوم که بودم، بچه های سوم بهم میگفتن وقتی بیای سوم به گریه میوفتی ! من باور نمیکردم ! الان واقعا به گریه افتادم :دی
خیلی سنگین تره !
Printable View
سنگین تره ؟؟ پاره میکنه !! :دینقل قول:
من خودم سال دوم که بودم، بچه های سوم بهم میگفتن وقتی بیای سوم به گریه میوفتی ! من باور نمیکردم ! الان واقعا به گریه افتادم :دی
خیلی سنگین تره !
پس برای چی معلما همش به ما میگن فیزیک و شیمی ... دوم سخت تره؟؟ میگن مطالب بیشتر داره!؟:18:
شیمی سال سوم نسبت به شیمی دوم آسون تره ، اما به خاطر اینکه امتحانات نهایی هست مجبوری همه جارو بخونی و همه نوع تست و تمرینی حل کنی ( اما سال دوم فقط همون جزوه معلم رو میخونی ) ، واسه همین درسا حجمش چند برابر و سخت تر میشهنقل قول:
من از شیمی 2 چیزی نفهمیدم حالا چی میشه؟ :(
شیمی 3 فقط همون فرمول نویسیش وابسته به شیمی 2 هستنقل قول:
شیمی 3 رو خوب بخون که تابستون پیش شیمی 2 رو بخونی ، به همین راحتی مهران جان
من نتم رو خیلی محدود کردم تقریبا فقط همینجا میام....
من که فهمیدم الان هیچی یادم نیست بس فرقی نداره...نقل قول:
من از شیمی 2 چیزی نفهمیدم حالا چی میشه؟ :(
خوب من یک چیزی بگم که سختی شیمی دبیرستان و اینا مسخرس در برابر فیزیک یک دانشگاه ، امروز امتحان ترم بود ، همش مکانیکه !
اما خوب خداروشکر خوب دادمش! زیاد هم مطلالعه نکرده بودم ، حتی دیشب تا دیروقت نت بودم ، همه ی مطالعه مفید من سه ساعت نبود بخدا.. اینو که میگم اخلاق خودمه نمیگم شما هم مث من باشین ها ! کلا همیشه همینطوری درس میخونم!
در آخر هم چیزه ...
آها..
Take Care:40:
:دی
بچه ها یه چیزی رو میدونستین من سال سوم راهنمایی 6-7شهرستان بودم و بنجم ابتدایی اول! ولی نمیدونم دبیرستان چی شد....البته من بارسال یه شکست عشقی داشتم... و ضربه ی کاری خوردم یه بخشش به اون بمی گرده....شایدم بهنوست نمیدونم....
این برمیگرده به شرایط درسی و فکری و خانوادگی یک محصل ، ولی اگر همه این ها هم نباشه ولی فکر ادم مشغول باشه ، اصلا فایده ای نداره ، درس خوندن ، اب در هاون کوبیدن هست !
ببینید گاهی وقتا ما مشکلات را میگذاریم پای مسائلی : مثل درس ها سخته ، استاد من به درد نمیخوره ، مدرسه من کیفیت خوب ینداره ، ولی نمیگه من چه کار کردم ، برای اینکه به موفقیت برسم !
وقتی مشکل را به دیگری نسبت دهیم ، هیچگونه تلاشی برای رفع ان ، انجام نمیدیم !
بیشتر استرس ها موقع امتحان : بر میگرده به بی خیال بودن محصل ( سوتفاهم نشود) میاد میگه خب من وقت دارم و اخرین موقع ، شب امتحان میخونم ، وقتی میاد بخونه ، میبینه ای دل غافل ، هیچی نمیفهمه ، چون باید درسی را یک یا دو دور بخونه تا یاد بگیره و فکر میکنه که همه درسا مثل هم هستن و واسه شب امتحان ردیف میشن !
خب این میشه نا امیدی ، خوده ناامیدی 80 درصد از موفقیت را کاهش میده ، ولی با امید بنشینی درس بخونی ، مشکلات رفع میشن !
گاهی وقتا محصل میاد میگه من درس میخونم ولی چیزی بلد نمیشم ، شاید یکی باید درسی را 2بار بخونه یاد بگیره ، یکی 3بار و یکی هم همون شب امتحان بخونه نمره خوبی میاره ، پس نباید از این نگاه که چون فلانی شب امتحان میخونه ، پس من هم شب امتحان یاد میگیرم !
ببینید اینترنت و موبایل اگر از حد بگذرد ، بر روی حافظه اثر میگذاره و نوعی افسردگی مخفی در کاربر اینترنتی به وجود میاره ، ببینید ما برای درس خوندن اگر اشتباه نکنم از حافظه کوتاه مدت به بلند مدت انتقال پیدا میکنه ولی وقتی پای نت هستیم و از صفحات نت را تماشا میکنیم و یا ebook هایی را مطالعه میکنیم این خواندنی ها به حافظه بلند مدت بدون انتقال از کوتاه مدت به بلند مدت ، راه پیدا میکنند و حافظه را مختل میکنند !
و گوشی هم همینطوره ، چون فکر محصل به درس نیست به این هست که الان کی راش اس میدهی ا جواب اس را میده !
خب این باعث میشه که فکرمون به درس نباشه ، بلکه چشممون به کتاب هست !
من تجربه اش رادارم 1 ماه پای نت نبودم و حافظم از نظر حفظ کردن ، فوق العاده خوب شده بود ، چون وقتی پای نت ننشستم ، حافظه بلند مدتم کم کم خالی شد و درسی که میخوندم از کوتاه مدت به بلند مدت انتقال میافت !
خلاصه در موقع امتحانات استرس را از خودتون دور بکنید و کمتر پای نت و گوشی برید ، ضرر نمیکنید !
از من گفتن بود ، پای نت هم میشینید ، روزی 1ساعت ، به اون نگاه نکنید که صبح تا شب میشینه ف چون شاید شغلش اینه کا باید پای نت باشه و مثل من و شما محصل نباشه !
یه روش برای درس خوندن من اینه ، اول کتاب را میخونم و زیره نکات مهمش خط میکشم و شب امتحان، فقط میام اون قسمت هایی که مهم هستند را میخونم و اضافه خوندن را حذف میکنم !
خودتون میدونید ، جامعه شناسی درسی هم که باید 2بار بخونی تا یه چیزی یاد بگیری ، وای به حال من که رشتم هم جامعه شناسی هست !
شما نت را به مدتی کم بکنید ، نتیجش را میبیند !
یه سرچی هم در نت بکنید در مورد اینترنت و اثر ان بر حافظه و رفتار کاربر !
همه ی امکانات از اتاق اختصاصی تا...گرفته مهیاست اما انگیزه رو کم دارم...خودم رو دست کم میگیرم....و میترسم از شکست....
دادا اینا رک بهت میگم امید وارم ناراحت نشی !
قبلا که درست خوب بود ، پای نت میشستی ؟ با گوشی ور میرفتی؟
ببینید شکست از الان ایجاد نمیشه ، شما فکر بکنم دچار شکست روحی شدید ، یعنی الان متوجه شدید دوستان شما درس ها رادارن میخونن و نمرات خوب میگیرن ولی شما نه ! این میشه بی انگیزگی ، یعنی همه چی را نمیسنجیم که چرا اینطور شد ، الان که سرتون به سنگ خورده و متوجه شدید ، فکر میکنید همه راه ها بسته شدن و دیگه راهی برای شما نیست ، ولی یه چیز بگم زندگی ادامه داره و همیشه قرار نیست ما برندش باشیم !!!!
الان که فهمیدی به نظر من برو بشین بخون و اصلا به فکر شکست نباش ، کسی از شکست میترسه که تلاشی نکرده باشه ، وگرنه هرکس تلاش خودش را بکنه ، موفق میشه !
هیچ وقت دیر نیست !!!
فقط بهت بگم یهو ناامید نشی که چرا من امدم این رشته و نرفتم رشته دیگه !
چون کسی که در رشته ای که انتخاب کرده ، موفق نباشه ، در اسون تریت رشته ها هم نه قبول و نه نمرات خوبی میگیره !
بجا اینکه زانو غم بغل بگیری از الان یا فردا با خودت قرار بگذار ، که باید شروع کنم !
شاید یکم اولش سخت باشه ولی ثمر بخشه !
اگر بخودت قول بدی ، شرط بهت میدم که موفق بشی !
ادم زمانی نابود پو افسرده و ناراحت هست که مقایسه بکنه ، خودش را با دیگران ، و اینجاست که فرد میگه من شکست خوردم و امید دیگری باری من نیست !!!
این موضوع را فراموشش بکن و به اینده خودت فکر بکن ، هرکسی تو یه سنی عاشق میشه !نقل قول:
بچه ها یه چیزی رو میدونستین من سال سوم راهنمایی 6-7شهرستان بودم و بنجم ابتدایی اول! ولی نمیدونم دبیرستان چی شد....البته من بارسال یه شکست عشقی داشتم... و ضربه ی کاری خوردم یه بخشش به اون بمی گرده....شایدم بهنوست نمیدونم....
و شکست میخوره ولی ، ایا باید یک شکست ، مساوی با شکست در طول زندگی و ناامیدی از زندگی باشه ؟؟؟
یه نصیحت ، وقتی تو نت میای به هیچکس دل نبند و برای تفریح بیا ، چون افسردگی و اعصاب خوردی ، نتیجه اش هست !
خودمونیم ، چقدر حرف زدم
:whistle:
امیر جونم مرسی دادا:46: ، چه توصیه های مفیدی بودن واقعا ، دقیقا همین شکلی که میگی هستش ، مخصوصا اینکه نباید به نت وابسته شد و برای تفریح اومد رو بهش رسیدم.
Take Care:40: