12درصد از قيمت فروش خودروهاي داخلي به بانكها ميرسد
حدود 12 درصد قيمت فروش خودروهاي داخلي به عنوان هزينههاي تامين مالي شركتهاي خودروساز به بانكها پرداخت ميشود.
احمد نعمتبخش - دبير انجمن خودروسازان، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با بيان مطلب بالا افزود: به دليل سود بالاي تسهيلات بانكي در كشور، بخش قابل توجهي از درآمد خودروسازان صرف بازپرداخت نرخ سود تسهيلات دريافتي ميشود.
وي با بيان اينكه براساس تحقيقات صورت گرفته بهطور متوسط 12 درصد از قيمت فروش خودروهاي داخلي به عنوان نرخ سود تسهيلات به بانكها پرداخت ميشود، خاطرنشان كرد: به عنوان مثال اگر قيمت فروش خودرويي 20 ميليون تومان است، حدود 2 ميليون و 400 هزار تومان آن به بانك تسهيلات دهنده پرداخت ميشود.
او با بيان اينكه هزينه تمام شده توليد خودروهاي داخلي به دليل بالا بودن هزينه تسهيلات بانكي و ديگر هزينههاي توليد بالاست، افزود: به عنوان مثال در حال حاضر سه درصد قيمت فروش هر خودرو صرف پرداخت هزينههاي شمارهگذاري، چهار درصد به عنوان ماليات بر ارزش افزوده، حدود سه درصد هزينه بيمه خودرو و چهار درصد نيز به عنوان تخفيف فروش به شركتهاي ليزينگكننده پرداخت ميشود.
نعمتبخش تصريح كرد: در مجموع ميتوان گفت حدود30 درصد قيمت فروش هر خودرو به طور مستقيم از حساب توليدكننده خارج و 70 درصد باقيمانده نيز صرف هزينههايي همچون خريد قطعات و هزينههاي مونتاژ ميشود.
انتهاي پيام
«نهضت كاهش قيمت تمام شده» در خودروسازي كشور
دنیای اقتصاد
رييس مركز مطالعات بازرگاني وزارت «صنعت، معدن و تجارت» در گفتوگو با «دنياي اقتصاد»خبر داد:
«نهضت كاهش قيمت تمام شده» در خودروسازي كشور
گروه خودرو- هفته گذشته بخش اول گفت و گوی «دنیای اقتصاد» با رییس مرکز مطالعات بازرگانی وزارت «صنعت، معدن و تجارت» در حالی به چاپ رسید که وی عنوان کرد قیمت خودروهای تولید داخل در مقایسه با کیفیت آنها، بالاست.
حال مهدی فتح الله در بخش پایانی این گفتوگو، به دلایل افزایش قیمت خودروهای داخلی و کیفیت نه چندان مناسب آنها پرداخته است، که در ذیل ميخوانید.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در بخش نخست گفتوگویی که با شما داشتم، به موضوع ارزش خودروهای داخلی در قبال قیمت آنها، اشاره و از عدم تناسب این دو صحبت به میان آوردید.حال ميخواهم بدانم دلیل اینکه ارزش خودروهای داخلی کمتر از پول پرداختی بابت آنهاست، چیست؟ به عبارت بهتر چرا خودروهای تولید داخل در مقایسه با کیفیتی که دارند، از قیمت بالاتری برخوردار هستند.
اگر بخواهم به صورت کلی پاسخ شما را بدهم، به نظرم ناکارآمدی سيستم توليد، دلیل اصلی این ماجراست.اتفاقا ما در وزارت «صنعت، معدن و تجارت» سیاستی را به نام «نهضت کاهش قیمت تمام شده» دنبال ميکنیم و هدفمان این است که با وجود همه بحرانها و شرایط فعلی، تولیدکنندگان از جمله خودروسازان را رها نکنیم. آنها الان به بهانه همین بحرانها قیمت محصولات خود را افزایش ميدهند و متاسفانه این مصرفکننده است که باید تاوان آن را پس بدهد. حال پرسشی که از خودروسازان داریم این است که چطور شرکتهای خارجی محصولی باکیفیتتر را با قیمتی پایینتر از سال قبل تولید ميکنند، اما شما محصولی تولید ميکنید که قیمت آن بیشتر و کیفیت آن پایینتر است؟ به نظرم دیگر نميتوان همه دلایل افزایش هزینههای تولید را به مسائل بیرونی و پیرامونی ربط داد. بالاخره خودروسازان باید یک نگاهی نیز به فعالیتهای درون بنگاهی خود بیندازند. در حال حاضر وقتی به نحوه فعالیت داخلی خودروسازان نگاه ميکنیم، متوجه ميشویم بخش عمدهاي از ظرفیت تولید بلااستفاده است و سهم بالایی از بهره وری نیز از بین ميرود. متاسفانه به شدت ضایعات و دوباره کاری داریم و با هزینههای سنگین سربار و «منابع اتلاف» روبه رو هستیم. این «منابع اتلاف» نتیجه کارهای بیخودی است که انجام ميدهیم و خارجیها از آن دوری ميکنند. من به لحاظ نوع شغلم، بسیاری از صنایع داخلی را از نزدیک دیده ام و متوجه شده ام کارهای بیهوده و فاقد ارزش افزوده زیادی انجام ميدهند که اتفاقا در صنعت خودروسازی نیز به شدت از این گونه اقدامات انجام ميشود. حمل و نقل مازاد، موجودی اضافه، نیروی کار غیرمتخصص و مسائل ریز و درشتی از این قبیل.
اینها یکسری عارضههای درون سازمانی به حساب ميآیند و این معنی را ميدهند که خودروساز نباید فقط به دولت غر بزند كه چرا به فلان وظیفهات عمل نکردی، بلکه بايد نگاهی هم به عملکرد خود بیندازد و با کاهش هزینه، به سود دست پیدا کند.ما یک مدلی را در بحث «نهضت کاهش قیمت تمام شده» داریم که به نوعی تئوری این نهضت به حساب ميآید. قبلا تئوری به اين گونه بود که ما همه هزینهها را جمع ميزدیم و چون تولید انحصاری بود، تولیدکننده درصدی زیاد را به عنوان سود، روی محصول ميکشید و به مصرفکننده ميداد. طبیعتا با این تئوری، هر چقدر هزینه تولید بالا برود، تولیدکننده سود موردنظر خود را اعمال کرده و پی در پی محصولاتی با قیمتهای بالاتر را روانه بازار ميکند.این در شرایطی است در کشورهای پیشرفته چنین روشی کاملا منسوخ شده و آنها به فکر کاهش قیمت تمام شده هستند. مثلا اگر قیمت یک «ماژیک» 500 تومان است (به لحاظ ارزش تعیین شده در بازار)، تولیدکننده باید هر طور که شده هزینه تولید ماژیک خود را پایین بیاورد تا از این راه به سوددهی برسد، زیرا نميتواند کالای خود را بیشتر از ارزش آن در بازار، بفروشد.به این تئوری ميگویند «مهارت مدیریت»، حال آنکه هنوز در کشور ما خیلی جا نیفتاده است.
به نظر ميرسد اصلا جا نیفتاده!
خیر، در حالت کلی این طور هم نیست.
با این حال، این تئوری باید در بین تولیدکنندگان کشور نیز جا بیافتد و آنها بدانند دیگر نميتوانند محصولات خود را با هر قیمتی که خواستند روانه بازار کنند.
این تئوری زمانی جا ميافتد که بازار خودرو ما دارای فضایی رقابتی باشد، حال آنکه هم اکنون این گونه نیست.
کم کم در حال جا افتادن است و اگر کامل شود، تولیدکننده ميفهمد که دیگر نميتواند با هر قیمتی کالای خود را عرضه کند، زیرا مدل مشابه و ارزان تر آن موجود است. بنابراین باید به جای افزایش قیمت، هزینه تولید خود را کاهش دهد.
البته طبعا به وجود آمدن چنین فضایی طول خواهد کشید؛ زیرا ما تنها دو سال است این تئوری را به بنگاههای داخلی منتقل کرده و از آنها خواستهایم حال که امکان افزایش مستمر قیمت وجود ندارد، تلاش بیشتری برای کاهش هزینه تولید انجام دهند و از این راه حاشیه سودشان را حفظ کنند.ما حتی از آنها پرسیدهایم چرا ميخواهید ناکارآمدی خود را به واسطه افزایش قیمت محصول، به مشتری منتقل کنید؟ متاسفانه یک جاهایی سیستم تولید ناکارآمد است و من و شمای مصرفکننده باید تاوان آن را پس بدهیم، در حالی که بايد ناکارآمدیها را برطرف کرد.
در این مورد، خودروسازان به مسائلی مانند قانون هدفمندی یارانهها و محدودیتهای بین المللی اشاره کرده و ميگویند اینها باعث افزایش قیمت شده اند. به نظر شما این اظهارنظر خودروسازان، به معنای واقعی «دلیل» است یا «بهانه»؟
ابتدا باید بگویم قانون هدفمندی یارانهها نکتهاي مثبت محسوب ميشود، زیرا مردم را نسبت به هزینهها حساس کرده است. جالب است بدانید چند وقت پیش که به پمپ بنزین رفته بودم، یک بنده خدایی را ديدم که داشت آخرین قطرههای بنزین داخل لوله را نیز به باک خودروی خود ميریخت. این نشان ميدهد مصرفکننده نسبت به «قیمت» حساس شده و بنابراین بهترین زمان است که تولیدکننده نیز هزینه تولید خود را کاهش دهد. حال اینکه ميپرسید خودروسازان دلیل ميآوردند یا بهانهجویی ميکنند، باید بگویم قطعا ادلهاي را ارائه دادهاند که کمیته قیمتگذاری با افزایش قیمت برخی محصولات آنها موافقت کرده است.
من ميخواهم نظر شما را بدانم!
به نظرم بخشی از این افزایش قیمت به همان ناکارآمدی سیستم تولید برمیگردد. البته افزایش قیمت جهانی مواد اولیه و سوخت را داشتهایم، اما اگر بهتر و با بهرهوری بیشتر کار ميکردیم، قطعا ميتوانستیم مدیریت بیشتری روی هزینه تولیدمان داشته باشیم. در واقع این گونه مسائل را ميتوان به عنوان ادله بپذیریم، اما اینکه مسائل درون بنگاهی را نبینیم، ضایعات را مدیریت نکنیم و اقدامی در راستای پر کردن ظرفیتهای خالی انجام ندهیم، قابل قبول نیست. ما ميگوییم آقای خودروساز! شما این مسائل و موارد را رعایت کن، دولت هم متناسب با رشد قیمتهای جهانی با افزایش قیمت محصولاتت موافقت ميکند. به نظرم دیگر صلاح نیست ناکارآمدیهای تولید را در مقطع رقابتی فعلی، به مصرفکننده تحمیل کنیم، آن هم مصرفکنندهاي که مدعی هستیم تاج سر است.
یکی از دلایلی که خودروسازان برای افزایش قیمتها به آن استناد ميکنند، زیاندهی برخی محصولاتشان است. حال آنکه برخی معتقدند، خودروسازان ضرر نميدهند و چون حاشیه سودشان پایین آمده، اصرار به افزایش قیمت دارند. نظر شما در این مورد چیست؟
من آنالیز هزینههای خودروسازان را نميدانم، اما حس کارشناسی ام ميگوید، آنها ضرر نميدهند. در واقع به نظر من خودروسازی کشور صنعتی ضررده نیست. اگر این صنعت ضررده بود، قطعا به این حد از توسعه نميرسید. به نظرم در این مورد بازهم باید به همان بحث ناکارآمدی و عدم تخصص و پایین بودن بهرهوری اشاره کنیم. البته معتقدم سود خودروسازان با توجه به افزایش هزینههای تولید، متعارف است، اما بخشی از این سود را همان ناکارآمدی ميبلعد. این ناکارآمدی البته به بخشهای مختلفی مربوط ميشود. مثلا
در حال حاضر برخی خودروسازان نزدیک به 30 هزار نفر نیروی انسانی دارند و سوال من این است که آیا واقعا به این همه کارمند و کارگر نیاز است؟
به نظر شما چند درصد این نیروی کار اضافه است؟
من نميتوانم بگویم چند درصد این کارکنان اضافه هستند، اما معتقدم منابع مازاد زیادی نه تنها در خودروسازی، بلکه در سایر صنایع کشور داریم. هرچند این موضوع همیشه هم نميتواند بد باشد و به هر حال جزو سیاستهای اشتغالزایی دولت به حساب ميآید، اما الان که فضا تغییر کرده، باید عنوان کنیم فلان بنگاه به این تعداد نیروی کار نیاز ندارد و نباید این همه ضایعات و توقف خط تولید داشته باشد.
این ناکارآمدی در تولید را ناشی از نوع مدیریت ميدانید یا سیستم تولید؟
به نظرم نظام تولید ما خیلی خوب و مناسب چفت و بست نشده و سازگار عمل نميکنیم.
من چند سال پیش که در یکی از خودروسازیهای کشور مشغول فعالیت بودم، از مدیر تولید یکی از بخشهای آن پرسیدم چند مدل از فلان خودرو داریم؟ باور ميکنید نميدانست؟! خب وقتی اطلاعات خوب ثبت نشود، نتیجه کار همین است. تازه اینکه چیزی نیست، ما در همان شرکت، بالای 50 مدل از یک خودرو را روی کاغذ داشتیم، حال آنکه در بازار چند مدل بیشتر از آن عرضه نشده بود. با این حال خود مسوولان نیز نميدانستند دقیقا چند مدل از این محصول طراحی و تولید شده است.
چطور نميدانستند؟
به خاطر آنکه اصل خودرو یک مدل بود، اما وقتی آنتن آن برقی ميشد، یک مدل به حساب ميآمد و اگر دستی بود، یک مدل دیگر. از آن طرف، در این 50 مدل فرضی، 15 نوع دسته سیم به کار ميرفت، خب چه دلیلی دارد این قطعه را که حدود 400 هزار تومان قیمت آن است، در 15 مدل تولید و استفاده کنیم؟ این موضوع شاید به نظر ساده بیاید، ولی وقتی ميگوییم 15 مدل، یعنی اینکه هر مدل یک کد خاص ميخواهد و 15 مورد ثبت سفارش دارد و 15 بار هم باید حمل شود، خب چه دلیلی دارد این گونه عمل کنیم، آن هم در شرایطی که فرق خاصی بین آنها به چشم نميآید؟
وقتی این 15 قطعه را به یک قطعه کاهش دهیم، یعنی نیازی به 15 بار ثبت سفارش و حمل و نقل نداریم. تازه این فقط یک قطعه است، حال آنکه خودرو از هزارن قطعه تشکیل شده و مثال «دسته سیم» در مورد برخی از آنها نیز صادق است. اینها یعنی ناکارآمدی، که اگر مانند خودروسازان خارجی آنها را مدیریت کنیم، به نتایج مطلوبی ميرسیم. یک مثال برایتان ميزنم. طبق آخرین آمار، میزان توقف قطعات تویوتا در انبار، حدود دو ساعت است و مدت زمان مونتاژ هر دستگاه خودرو نیز در این شرکت، از 16 ساعت تجاوز نميکند، ولی این پروسه برای ما چند ماه (اگر نگویم چند سال) طول ميکشد. خودروسازان ژاپنی از سال 1980 تا به حال، 30 درصد قطعات خود را مشترک کرده اند و اینها یکسری مسائل ساده است که ما به آنها توجه نميکنیم. من نميدانم چه دلیلی دارد خودروسازان داخلی 50 نوع آنتن داشته باشند و یا 10 مدل فرمان و 20 جور سوئیچ روی محصولاتشان بگذارند؟ به نظرم مجموع همه اینها سبب شده که خودروهای داخلی گران از آب درآمده و کیفیت آنها با قیمت شان نميخواند. تازه تنوع محصول هم نداریم و طراحی مان فقط به تغییر چراغ و صندوق منحصر ميشود و تحول تکنولوژیک رخ نميدهد.
درخواست ایران خودرو از پلیس برای شمارهگذاری وانت "ال 90"
در گفتگو با مهر عنوان شد: درخواست ایران خودرو از پلیس برای شمارهگذاری وانت "ال 90" رئیس پلیس راهور از درخواست ایران خودرو برای شماره گذاری وانت ال 90 به جای وانت پیکان خبر داد. سردار اسکندر مومنی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: پس از توقف شماره گذاری خودروی وانت پیکان به دلیل نداشتن استانداردهای لازم و سیستم ایمنی، مسئولان ایران خودرو درخواست تائید و شماره گذاری وانت ال 90 را به عنوان جایگزین این خودرو به پلیس ارائه کردهاند.
وی ادامه داد: پلیس تنها در صورت نصب کیسه هوا و ترمز ضد قفل وانت پیکان را شماره گذاری می کند در غیر این صورت قانون باید تغییر کند.
رئیس پلیس راهور تاکید کرد: پلیس در برابر خودروسازان کوتاه نمی آید چرا که باید به عنوان مجری قانون اجرا کننده قانون مصوب باشد.
اجبار خودروسازان به نصب ایربگ تا پایان سال
برزگری خبر داد: اجبار خودروسازان به نصب ایربگ تا پایان سال رئیس سازمان استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران گفت: از اردیبهشت ماه سال جاری تمامی خودروهای تولید داخل مجهز به ترمز ABS شده اند و تا پایان سال نیز نصب دو مدل ایربگ را در خودروهای داخلی خواهیم داشت. به گزارش خبرنگار مهر، نظام الدین برزگری امروز در همایش روز ملی استاندارد گفت: بر اساس تاکیدات این سازمان تمامی خودروهای تولید داخل از اردیبهشت ماه سال جاری مجهز به ترمز ABS شده اند و تا پایان سال جاری نیز نصب دو مدل ایربگ را در خودروهای داخلی خواهیم داشت.
رئیس سازمان استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران با اشاره به اجرای قانون ارتقای کیفیت خودرو و استانداردسازی کل کالاهای صنعتی تولید داخل و وارداتی گفت: تا سال گذشته 630 قلم کالا مشمول استاندارد اجباری بودند اما از امسال با مدیریت واردات ملزم به کنترل 5 هزار و 700 تعرفه گمرکی هستیم.
وی تصریح کرد: راه حل این کنترل این است که سازمان استاندارد باید سازمانی چابک، فرابخشی و حاکمیتی باشد و هر کاری که ماهیت اجرایی دارد را واگذار کند.
به گفته برزگری در رابطه با استاندارد سازی نیاز است تمامی دست اندرکاران دولتی و خصوصی کمک های جدیدی را به سازمان استاندارد انجام دهند.
رئیس سازمان استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران گفت: از دهم آذرماه سال جاری تمامی کالاهایی که از مقصد چین به ایران وارد می شوند باید مجوز سازمان استاندارد چین که مورد توافق سازمان استاندارد جمهوری اسلامی ایران و سایر مراجع بین المللی است را رعایت کنند.
به گفته برزگری استانداردهای تدوین شده در ایران از مرز 18 هزار گذشته است ضمن اینکه طی سالهای گذشته استانداردهای جدیدی نیز تدوین شده است.