-
تخت جمشید:
تخت جمشید 40 کیلومتر از پارسه گرد، محل کاخ کوروش، فاصله دارد. پارسه گرد در شمال تخت جمشید در دشت مرغاب و نزدیک دره پرپیچ و خم رود سیوند است، که به رود كر می ریزد. در مسیری تقریباً شمالي- جنوبی، 5 کیلومتر دورتر از انتهای جنوبی دره رود سیوند، در میان جلگه مرودشت صخره عظیم و تنهایی وجود دارد که همان کوه رحمت است. این کوه در جهت شمال- شمال غربی و جنوب- جنوب شرقی قرار دارد. داریوش فرمان داد تا بر دامنه غربی آن رو به دشت عظیم، بنای تخت جمشید را بنیان نهند. همانطور که دشت مقابل بنا ـ مرودشت ـ و شهر کوچک نزدیک آن پارسه خوانده می شد. بنای تخت جمشید هیچ پیوندی با جمشید روایات حماسی ندارد. مردم اعصار، بعد از هخامنشیان شاید بدان سبب که به حفظ تاریخ واقعی خویش اهمیت نداده و آن را فراموش کرده بودند و به جای آن حماسه های عصر خویش را تاریخ می انگاشتند، جمشید را از میان شخصیت های حماسی عظیم ایرانی برگزیدند و وی را بانی این بنای شگفت آور و ویران برشمردند. زیرا او از دیگر شخصیتهای حماسی خویش برتر و بزرگتر بود. از این گذشته بنا به نظر پیوسته دقیق خانم دکتر مزداپور، جمشید دیوان را در اختیار داشته است و باور عموم بر آن بوده که فقط دیوان قادرند چنین شگفت بناهایی را برآورند. ضمناً در شاهنامه نیز دیوان برای جمشید کاخی می سازند. با کشف و قرائت سنگ نبشته های فارسی باستان و بعضی اطلاعات منابع دیگر، آشکار شده است که بنیانگذار تخت جمشيد داریوش اول هخامنشی است و او در حدود 512 ق.م دستور داده اين بنا را بسازند. طول صفه تخت جمشيد ، رو به دشت غربی حدود 457 متر وپهنای آن در شمال و جنوب ، یک سوم کمتر از درازای آن است. سنگ های صفه را با ظرافت تراش داده و بدون ملات با دم چلچله هایی از سرب یا آهن آنها را به یکدیگر چسبانده اند. تنها راه ورود به صفه و کاخ های تخت جمشید از جبهه غربی است. در آنجا نزدیک به ضلع شمالی صفه و در دل بدنه دو رشته پلکان پاگرد روبروی هم قرار دارند. دیوار کوتاه کنگره داری سمت بیرونی پلکان ها را می پوشاند. عرض این پله ها 7 متر و بلندی هر پله از دیگری فقط 10 سانتیمتر است. تعداد پله ها درهر طرف به 111می رسد. سایر اجزای این بنای باشکوه عبارت است از: کاخ آپادانا، کاخ مرکزی، کاخ هدیش، کاخ تچر و تالارصدستون که توضیح آنها در این بحث نمی گنجد.
-
پاسارگاد بین دره های مهم استان فارس، دشت فسا در جنوبغربی، پسترین آنها با ارتفاع 1400 متر است. مرودشت- گستره تخت جمشید- در نزدیکی مرکز استان 1770 متر ارتفاع دارد و پاسارگاد واقع در 53 درجه و 11 دقیقه طول شرقی و 30 درجه و 12 دقیقه عرض شمالی ارتفاعی برابر 1900 متر دارد. بطور خلاصه کوروش براي ارتباط با بقيه سرزمين هاي پارس یکی از مرتفعترین و شمالی ترین دره های زادگاه خود را به عنوان پایتخت انتخاب کرد. راه امروزی پاسارگاد از جاده اصلی اصفهان- شیراز منشعب مي شود ،به آرامگاه کوروش می پيوند. بین آرامگاه و محوطه کاخها 1 کیلومتر به سمت شمالشرقی فاصله است. سه ساختار مجلل موجود در این محوطه- دروازه R ، کاخ S ، و کاخ p با فاصله ای حدود 200 متر یا کمی بیشتر از یکدیگر قرار گرفته اند و اعتقاد به تصادفی بودن نحوه پراکندگی آنها و سایر واحدها در یک منطقه وسیع ، این توهم را در بین متخصصان ايجاد كرده که کل نقشه نشان دهنده تشکیلات پراکنده یک اردوگاه قبیله ای است. اولین کاخ، کاخ S هرتسفلد که اغلب کاخ بار عام نامیده می شود هنوز با تنها ستون سنگی افراشته خود با ارتفاعی بیش از 13 متر قابل تشخیص است. پشت کاخ S معبری باستانی قرار دارد كه به كاخ p منتهي مي شود. کاخ p قبل از کاوشهای باستان شناسی به خاطر تنها جرز باقی مانده آن به کتیبه سه زبانه میخی منقور به خوبی شناخته شده بود. باز هم به سمت شمال، جاده جدید از کنار برجی می گذرد که زندان نام دارد و به طرف تختگاه بزرگی از سنگ، که ارگی از دوره هخامنشی بوده ادامه پیدا می کند. این بنا مدتها با عنوان "تخت مادر سلیمان" شناخته می شد. بالاخره زمین مرتفعی که این ارگ بزرگ بر روی آن قرار گرفته با برآمدگیی ارتباط دارد که محدوده مقدس و سکوهای دوگانه آن را از بقیه این محوطه باستانی گسترده جدا می کند.
-
آرامگاه کوروش از تمام بناهای بزرگ دیگر محوطه جدا است و بر نیمه جنوبی دشت مرغاب تسلط دارد. این بنا در طرح خود دارای دو عامل مشخص است : یک کرسی بلند متشکل از 6 ردیف سکوی پله پله و یک جایگاه تدفین خرپشته ای ساده . آرامگاه احتمالاً در حالت اصلی خود 10/11 متر ارتفاع داشته است. بلافاصله پس از درگاه یک دالان کوچک بداخل آرامگاه راه دارد. بعد از دالان ورودی ، جایگاه تدفین شامل یک اتاق ساده است که دیوارهای آن جز یک مورد ابزار محدب در زیر سقف با سنگهای هموار و تخت ساخته شده است. بر روی اتاق تدفین و در زیر پوشش خرپشته ای یک فضای خالی وجود دارد که تقریباً تمامی فشار وارد بر مرکز دهانه سقف را برطرف می کند.
-
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مردم شیراز از نظر غذایی بیشتر از غذاهای فانتزی خوششون میاد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حتا باغ «جهان نما» که چند ساله افتتاح شده و خیلی بهش رسیدن و الحق جای باصفاییه:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یه زمانی در میدان ولیعصر (عج) شیراز یکی از سر ستون های تخت جمشید رو که می گفتن سالم از زیر خاک درآوردن روی یک ستون که به اندازه ی ستون های واقعی تخت جمشید ساخته بودن، قرار داده بودن. ولی بعد گفتن که این نماد شاهنشاهی و سلطنته و سرستون رو به مصیبت کنده بودن و حالا بردن وسط یک پارک. پارک «خلد برین». واقعا این سرستون خیلی زیباست:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تخت جمشیدی که الان باقی مونده نمیشه ازش حرفی زد...
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یک بیابان برهوت با چهار تا ستون نصفه نیمه...
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دروازه مللی که به زور سر پا ایستاده
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
که فقط چهار تا پای خراب ازش باقی مونده...
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با سر ستون هایی که عمدی و غیر عمدی از بین رفتن
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و مرمت هایی که واقعا استادانه انجام شدن!
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
-
نقش رستم واقع در سه کیلومتری شمال غربی تخت جمشید محل دفن شاهان هخامنشی از جمله خشایارشا و کعبه زرتشت و یا صلیب پارسی است. در سه – چهار كيلومتری شمال كوه مهر (رحمت)، دنبالهی غربی حسينكوه از دور نمايان است. اندكی نزديكتر، نقش چند صليب بزرگ بر ديوارهی عمودی حسينكوه پديدار میشود و سرانجام از بالای تپهای در جلوه كوه، «نقش رستم» به طور كامل ديده میشود. سينهی جنوبی حسينكوه در اينجا بهطور طبيعی بهصورت پردهی بزرگ نمايشی به بلندی 70 متر و پهنای 200 متر درآمده است. سمت راست اين ديواره با زاويهای پردهی نمايش ديگری به پهنای 30 متر قرار دارد. دو سلسلهی «هخامنشی» و «ساسانيان» به خوبی متوجه نمای خاص اين تكه كوه شده به نحو شايستهای از آن استفاده كردهاند. هر يك از سه نقش بزرگ صليب شكل روبهرو و يك نقش در سمت راست زاويه ای كوه، آرامگاه يكی از شاهان «هخامنشی» است. كمی پايين از سطح سه آرامگاه روبهرو, شاهان «ساسانی» نقشهای برجستهای از خود باقي گذاشتهاند. در سمت چپ و اندكی جلوتر از ديوارهی كوه، برج سنگی مربع شكلی نمايان است كه گویی نيمی از آن در خاك فرورفته است. اين «كعبه زرتشت» خوانده شده و از آثار مسلم «هخامنشی» است. در آخر سينه كوه كه ديده نميشود يكي دو نقش ديگر «ساسانی» وجود دارد. كف زمين اينجا در جلو ديوارهی كوه 10 متر بالاتر از كف واقعی آن در زمان گذشته است. بر اثر جمع شدن خاك و خاشاك و سنگ سطح اين مكان بالا آمده است. كف حقيقی زمين پايهی «كعبه زرتشت» است. آرامگاه «كوروش بزرگ» ساختمان كاملاً مشخص و جداافتادهای در جلگهی «پاسارگاد» در چهل كيلومتری «تخت جمشيد» است. جايگزين كردن آرامگاه شاه در سينهی كوه، يكي از ابتكارات «داريوش بزرگ» بود. شاههای بعدی سلسلهی «هخامنشی» به پيروی از او آرامگاه خود را به همان شكل و ابعاد در همان سينهی كوه ساختند. شایسته اشاره است كه در آيين «زرتشت»، خاك مقدس شمرده ميشد و به خاك سپردن مردگان روا نبود. گذاردن كالبد پادشاهان هخامنشی در سينهی كوه پس از مرگشان بيیگمان با آيين «زرتشت» همراه بود. شايد ملكه يا افراد بسيار نزديك به شاه هم در همان آرامگاه جا داده میشدند, زيرا در داخل هر يك از آرامگاهها بيش از يك تابوت سنگی وجود دارد. شايد اشيای گرانمايه يا سلاح شخصی شاه هم در كنار او گذاشته میشد كه البته چيزی از دستبرد دزدان در امان نمانده است. آرامگاه هر یک از شاهان هخامنشی در نقش رستم شناسایی شده است. از سمت راست به چپ به این ترتیب است. آرامگاه تكی در ديوارهی راست زاويه از آن «خشايارشا» (456 – 468 پ. م.) است. نقشهای برجستهی اين آرامگاه از لحاظ هنر سنگتراشی از ظرافت خاصی برخوردار است، زيرا در زمان اين شاه هنر «هخامنشی» به اوج تكامل خود رسيده بود. اولين آرامگاه بر ديوار روبهرویی كوه متعلق به «داريوش بزرگ» است (486- 522پ. م.) آرامگاه بعدی در سمت چپ آن متعلق به "اردشیر یکم" (424-465 پ.م) است كه پس از «خشايارشا» بر تخت نشست. سومين يا آخرين آرامگاه در سمت چپ بر ديوار روبهرو هم متعلق به «داريوش دوم» (404- 423 پ. م.) است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به دلیل شباهت نقش برجسته زمان ساسانی به رستم پهلوان اسطورهای ایران به اشتباه به این محل نقش رستم گفته میشود. در این نقش برجسته شاهپور اول پادشاه مقتدر ساسانی را میبینیم در حالی که والریانوس امپراتور روم در مقابل وی به خاک افتادهاست.
-
آرامگاه داریوش اول
آرامگاه داریوش به شکل صلیبی با چهار شاخه مساوی در دل صخره ای با 60 متر ارتفاع تراشیده شده است. ارتفاع کل آرامگاه 93/22 متر است. شاخه بالایی آرامگاه بیانگر یک آیین مذهبی یا شاهی است. در این نما شاه در لباس پارسی با کمانی در دست بر سکویی 3 پله ای به حالت نیایش ایستاده است. بالای سر شاه انسان بالداری که نماد فر کیانیست، حجاری شده و در گوشه راست تصویر هلال ماه با گوی بسیار نازک دیده می شود. سکوهای زیر پای پادشاه و آتشدان بر روی تختی بزرگ که به اورنگ شاهی معروف است، قرار دارند و سی تن از نمایندگان قبایل تحت فرمان داریوش اورنگ را بر دوش خود می برند.در دو سوی داریوش یاران و نزدیکان او ایستاده اند. در بخش میانی نمای کاخی با چهار ستون و یک در- مانند کاخ تچر – دیده می شوند. در این کاخ به دهلیزی باز می شود که موازی با جبهه نقوش آرامگاه در دل کوه پیش رفته و حاوی سه اتاقک کنده شده در دل کوه است که هرکدام خود دارای سه آرامگاه صندوق مانند است. این 9 قبر متعلق به داریوش و نزدیکان اوست. بخش پایینی نمای آرامگاه بی نقش است و کار تراش آن ناتمام باقی مانده است.
این آرامگاه تنها آرامگاه نقش رستم است که انتساب آن حتمی است، زیرا دارای کتیبه هایی به زبان فارسی باستان، بابلی و عیلامی از داریوش است. در کنار این کتیبه ها، کتیبه ای به زبان آرامی متعلق به پس از هخامنشیان، و کتیبه هایی جهت معرفی اورنگ بران و افراد موجود در نقوش کناری نما وجود دارد.
نقوش این آرامگاه در دوره هخامنشی رنگ آمیزی شده که در حال حاضر بقایای رنگها را در روی نقوش می توان مشاهده کرد.
-
آرامگاه خشایارشا
نمای آرامگاه منسوب به خشایارشا نیز مانند آرامگاه ذاریوش است ولی کتیبه ای ندارد. جزییات در نقوش این آرامگاه بهتر از آرامگاه داریوش باقی مانده اند. نقش اورنگ بران نیز مانند آرامگاه داریوش است ولی در نقوش کناری آرامگاه تفاوتهایی دیده می شود. در داخل دهلیز این آرامگاه تنها یک اتاقک ( با ابعاد 3 در 6/6 متر ) وجود دارد که درست مقابل درب ورودی است ودر آن سه قبر کنده اند. قبر ها از قبور آرامگاه داریوش کمی بزرگترند. اما سرپوش آنها بر خلاف مقبره داریوش که با مقطع مثلث است، نیمگرد هستند. سقف اتاقک و دهلیز به شکل طاق و منحنی است. ارتفاع دهلیز درست به اندازه دهلیز مقبره داریوش یعنی 7/3 متر است. تاریخ این آرامگاه را بین 480 و 466 ق.م تخمین می زنند. یکی از دلایل انتساب به خشایارشا خصوصیات سنگ تراشی و هنری آن است. این مقبره در سمت راست آرامگاه داریوش قرار دارد.
-
آرامگاه اردشیر اول
نمای این آرامگاه مثل آرامگاه داریوش بزرگ است ولی به شدت آسیب دیده و فرسوده شده است. از تفاوتهای کوچک بین این دو آرامکاه میتوان به کوتاهتر بودن پایه آتشدان در آرامگاه اردشیر و ساده تر بودن نقش فر کیانی اشاره کرد. درون آرامگاه سه اتاقک دارد و به شکلی بسیار بی دقت و بی مهارت تراشیده شده است. ارتفاع آن از درون آرامگاه داریوش کمتر است( 4/2 متر). دهلیز به هیچ وجه موازی با نمای آرامگاه نیست. در هر اتاقک تنها یک قبر کنده اند. علت انتساب این آرامگاه به اردشیر عدم دقت در تراش و حجاری آناست. تاریخ آن حدود 450 تا 430 ق.م است. محل آن در سمت چپ مقبره داریوش بزرگ است.
-
آرامگاه داریوش دوم
غربی ترین آرامگاه نقش رستم در حدود 33 متری سمت چپ مقبره اردشیر اول، منسوب به داریوش دوم است. نمای آرامگاه درست روبروی کعبه زرتشت قرار دارد. نمای این آرامگاه نیز شبیه به باقی آرامگاه هاست. نقوش در این آرامگاه فرسایش شدیدی یافته اند. درون آرامگاه تقریبا شبیه به آرامگاه اردشیر اول می باشد. دهلیز بدون دقت و با محوری کج تراشیده شده است. ارتفاع دهلیز 8/2 متر بوده و دهلیز حالتی تقریبا مثلث شکل دارد. تاریخ ساخت آن را به حدود 420 تا 404 ق.م تخمین می زنند.
-
بْن خانه ( كعبه زرتشت )
با توجه به اولويتِ مكاني دومين اثر نقش رستم ، بْن خانه يا كعبه زرتشت مي باشد كه در محوطه نقش رستم ، روبروي كوه بناي سنگي چهارگوش و پله داري است كه اصطلاحآ كعبه زرتشت ناميده مي شود كه نام محلي آن (كُرناي خانه ) يا ( نقاره خانه ) بوده و از آغاز سده 19 كه اروپاييان آن را ديده اند و به علت اينكه درونش از دود ، سياه شده بود ، آنرا بناي ويژه پرستش آتش شمرده اند و چون زرتشتيان را به اشتباه آتش پرست مي خواندند ، بنا را هم بدانها نسبت داده اند . از سوي ديگر چون شكل بنا مكعبي بوده و سنگهاي سياهي كه در زمينه سفيدِ ديوارهاي آن نشانده شده ، يادآور سنگِ سياه كعبه مسلمانان بود ، بنابراين آن را كعبه زرتشت خوانده اند كه در دوره ساساني نام بنا بْن خانك يا خانه بنيادي بوده است ، كه در سنگ نبشته كرتير موْبد موْبدانِ ايران در حدود 280 ميلادي بر ديوارهاي بنا منقور گرديده است .
بُن خانه ( كعبة زرتشت ) ، منظره از سمت شرق
برج بن خانه يا كعبه زرتشت از سنگ آهك سفيدِ مرمرنماي ساخته شده كه در ديوارهاي آن طاقچه هايي از سنگ سياه وجود دارد . سنگِ آهكِ خاكستري را از همان نزديكي ، احتمالآ از كنار آتشدانهاي ساساني آورده اند و قطعاتِ سنگها را بزرگ و بيشتر مستطيلي تراشيده اند كه آنها را بدون ملاط برهم نهاده اند . و در برخي جاها در بام ، سنگها را با بستهاي دم چلچله اي بهم دوخته اند . چهار پارچه سنگِ مستطيلي ِ بزرگ با محور شرقي ، غربي سقف را مي پوشاند كه هركدام 30/7 متر طول دارند و آنها هم با بستهاي دم چلچله اي بهم پيوسته اند .
در بهم نهادن سنگهايِ بنا ، شيوه قاب نما كردن ( Anathyrosis) بكار برده شده است . يعني حاشيه دو سطحي را كه مي خواسته اند روي هم بگذارند هموار ساخته اند و ميانشان را زبره تراش باقي گذارده اند تا خوب رويهم جفت شوند اما رويه همه سنگها را بدقت تراشيده و پاك كرده اند .
بن خانه ( كعبه زرتشت ) مربوط به زمان هخامنشي است . بكار بردن سنگهاي سياه در زمينه سفيد از مشخصات معماري پاسارگاد ، پايتخت كورش كبير بوده است و بستهاي دم چلچله اي بيشتر به دوره داريوش و خشايارشا تعلق دارد و شيوه قاب نما كردن سنگها از اوايل دوره تخت جمشيد شناخته شده است .
معمولآ معتقدند كه بْن خانه ( كعبه زرتشت ) در شهر پارسه توسط داريوش ساخته شد تا جانشين زندان سليمان در پاسارگاد كه توسط كورش ساخته شده بود گردد .
عده اي اين ساختمان ِ نقش رستم را به آتشگاه ( بدليل وجود سنگهاي سياه در گوشه جنوب غربي ) و عده اي آنرا آرامگاه ( به علتِ صلابتِ معماري و داشتنِ يك اتاقِ كوچك با دري سنگين ) و شباهتِ آن با آرامگاه كورش و ديگران معتقدند كه آن گنج خانه ( جهتِ دشواري دسترسي به اتاقك اصلي ) مي باشد .