-
نورولوژيستهاي MIT دريافتند كه مغز گفته مشهور "ما از اشتباهات خود مي آموزيم" را نمي پذيرد و تنها مي تواند از تجربيات درست درس بگيرد.
اين دانشمندان در اين تحقيقات نشان دادند كه مغز بيش از آنكه بتواند از خطاها و اشتباهات درس بگيرد از موفقيتها و تجربيات صحيح مي آموزد.
نورولوژيستهاي موسسه تكنولوژي ماساچوست كه نتايج يافته هاي خود را در مجله علمي نورون منتشر كرده اند در اين خصوص اظهار داشتند: "ما رفتار ميمونها را مورد مطالعه قرار داديم و مشاهده كرديم زماني كه حيوان به آزمايشاتي كه براي آن تجويز شده است پاسخ صحيح مي دهد در مغزش يك پيام شنيده مي شود كه مي گويد: اين كار را درست انجام دادي. در حقيقت پس از يك پاسخ مثبت، نورونها اطلاعات مربوطه را به روشي موثرتر و ماندگارتر ذخيره مي كنند."
اين دانشمندان براي گروهي از ميمونها نوعي آزمايش بازيهاي رايانه اي را تجويز كردند. در اين آزمايش اگر يك شكل روي صفحه نمايشگر رايانه ظاهر مي شد (تصوير يك مرد با پيپ) اين حيوانات بايد به سمت چپ مي چرخيدند و اگر يك تصوير ديگر (يك چراغ راهنما) ظاهر مي شد بايد به طرف راست خم مي شدند. تنها روش براي يادگيري جهت درست، امتحان و تكرار امتحان از طريق يكسري موفقيتها و اشتباهات بود.
در اين زمان اين نورولوژيستها فعاليت نورونهاي ميمونها را در دو فضاي مغزي شامل كورتكس جلوپيشاني (ناحيه هماهنگ كردن افكار و عملكردها) و گره هاي عصبي پايه (كنترل كننده حركات) بررسي كردند.
زماني كه ميمونها به جهت اشتباه خم مي شدند هيچ جايزه اي دريافت نمي كردند و در اين زمان فعاليتهاي نورونهاي اين مناطق مغزي تنها كمتر از يك ثانيه طول مي كشيد و تكرار اين اشتباهات نيز موفقيت تلاشهاي بعدي آنها را بهبود نمي بخشيد. اين در حالي بود كه پاسخهاي صحيح كه همراه با دريافت جايزه بودند موجب مي شدند كه فعاليت سلولهاي مغزي مدت زمان طولاني تري (در حدود 5 ثانيه) به طول انجامند. اين مدت زمان براي رسيدن به سوال بعدي كافي بود.
-
جراح ايراني و رئيس انجمن جراحي پلاستيك آمريكا، در بررسي هاي خود نشان داد با انجام يك جراحي ساده ي زيبايي مي توان مشكل ميگرن را حل كرد.
وي معتقد است: اين جراحي كه در حدود يك ساعت به طول مي انجامد، مي تواند از هر هشت نفر حداقل در يك نفر مشكل سردردهاي ميگرني را حل كند.
به گزارش مهر، بهمن گويورون رئيس انجمن جراحي پلاستيك آمريكا و پروفسور دانشگاه بيمارستان مركز پزشكي كلولند در اوهايو كه يكي از بزرگ ترين جراحان عمل "كشيدن و جوان سازي پوست صورت" در دنيا به شمار مي رود، در تحقيقاتي كه در مجله علمي انجمن جراحي پلاستيك آمريكا منتشر كرد اظهار داشت اين جراحي كه در حدود يك ساعت به طول مي انجامد مي تواند از هر هشت نفر حداقل در يك نفر مشكل سردردهاي ميگرني را به طور كامل حل كند.
درمان ميگرن به طور معمول از طريق مصرف داروهاي ضد التهابي انجام مي شود، اما اين درمان بسيار طولاني مدت بوده و مي تواند عوارض جانبي متعددي را براي بيمار ايجاد كند.
به گفته رئيس ايراني انجمن جراحي پلاستيك آمريكا در اغلب موارد، ميگرن با التهاب يك سري از عصب هاي گردن، صورت و سر ارتباط دارد.
پروفسور بهمن گويورون در دوره عمل هاي جراحي جوان سازي پوست صورت (ليفتينگ) تنها مقداري از لايه هاي چربي هاي زير پوست را كه براي يك سري از ماهيچه هاي صورت ايجاد مزاحمت مي كنند، خارج كرد.
به گفته اين دانشمند ايراني، برداشتن اين لايه هاي چربي نه تنها از نظر جراحي زيبايي نتايج بهتري در بر خواهد داشت، بلكه موجب تمدد اعصاب ماهيچه هاي صورت و از بين رفتن حالت التهابي عصب ها و درد ناشي از آن مي شود.
وي در اين خصوص توضيح داد: "بعضي از بيماران پس از جراحي هيچ عارضه جانبي را نشان نمي دهند و حتي در فاصله پنج سال نيز هيچ نشانه اي از بازگشت دوباره سردردهاي ميگرني را بروز نمي دهند، به طوري كه در 57 درصد بيماران، حملات ميگرني به صورت كامل از بين مي روند."
به گزارش مهر، دكتر بهمن گويورون تا مارس 2010 رئيس دوره اي انجمن جراحي پلاستيك آمريكا خواهد بود. وي در سال 1971 از دانشگاه تهران فارغ التحصيل شد و در حال حاضر اولين رئيس خارجي يك مركز پزشكي معتبر آمريكا به شمار مي رود.
-
تقريبا همه افرادي كه نزد دندانپزشك رفتهاند، حتما از دندان شان عكس گرفته شده است.
در دندانپزشكي نيز مانند ساير رشتههاي پزشكي از پرتونگاري براي كمك به تشخيص بيماري يا آسيب دندان استفاده ميشود.
عكسها در تعيين وجود و وسعت حفره يا كرمخوردگيهاي دندان به كار ميآيند.
با عكس راديوگرافي ميتوان فساد و پوسيدگي دندان را حتي زماني كه مينا هنوز سالم به نظر ميآيد، تشخيص داد، به ويژه وقتي پوسيدگي بين دندانها مخفي شده يا زير خط لثه باشد.
عكس راديوگرافي به تشخيص آبسه دندان، آسيب استخوان ناشي از بيماري پيرادنداني، شكستگيهاي فك و دندان و ساير ناهنجاريهاي فك و دندان نيز كمك ميكند.
به علاوه، عكس اطلاعاتي در زمينه دندانهاي درنيامده يا گيركرده، در اختيار دندانپزشكان ميگذارد.
براي گرفتن عكس راديوگرافي ميتوان از فيلمهاي سنتي يا فناوري ديجيتال استفاده كرد. براي كرمخوردگيها از عكس «بايت وينگ» استفاده ميشود.
علت نامگذاري آن است كه بخش كوچكي از فيلم در دهان و نزديك دندانها قرار ميگيرد و شما براي نگه داشتن فيلم با دندانهاي خود روي پوشش كاغذي فيلم فشار ميآوريد.
سپس دستگاه را روي دندان تنظيم كرده و اشعه ميدهند. تصوير ديجيتال بلافاصله آماده ميشود و ظهور فيلم راديوگرافي هم چند دقيقه بيشتر طول نميكشد.
به هر شكل كه عكس گرفته شود، تصوير حاصل به دندانپزشك شما در تعيين اقدام مناسب كمك شاياني خواهد كرد.
ميزان اشعهاي كه در خلال راديوگرافي سنتي ساطع ميشود، بينهايت ناچيز است و مقدار اشعه به كار رفته براي گرفتن عكس ديجيتال حتي از اين هم كمتر است. با اين وجود هيچكس نبايد بيش از مقدار لزوم در مواجهه با اشعه قرار گيرد.
در مورد اينكه چند وقت يكبار بايد عكس بگيريد با دندانپزشك خودتان مشورت كنيد.
به عنوان اقدامي در جهت جلوگيري از دريافت اشعه ي بيش از حد، به شما پيشبندي داده ميشود كه از سينه تا پايين شكم را ميپوشاند.
دكتر شيرين معماران - متخصص پروتز دنداني و ايمپلنت
-
محققان در آمريكا ژني را شناسايي كردهاند كه زمان بروز آلزايمر را پيش بيني ميكند.
پژوهشگران معتقدند اين ژن جديد ميتواند با دقت بسيار بالايي خطر ابتلا به آلزايمر و سن بروز علائم آن را در افراد مختلف پيش بيني كند.
به گفته پژوهشگران مركز پزشكي دانشگاه دوك، ژن جديد TOMM40 نام دارد مهمترين ژن پيش بيني كننده آلزايمر است كه تا كنون شناسايي شده است.
اين پژوهشگران دريافتند ژن جديد سن آغاز بيماري را بين 5 تا 7 سال در سالمندان بالاي 60 سال پيش بيني ميكند.
نتايج اين تحقيق در كنفرانس بين المللي 2009 انجمن آلزايمر آمريكا ارائه شده است.
در مطالعات قبلي نيز محققان ژني موسوم به APOE4 را كشف كرده بودند كه در بروز اين بيماري در افراد جوانتر نقش دارد.
بر اين اساس پژوهشگران معتقدند اين دو ژن با هم خطر ابتلا به آلزايمر را بين 87 تا 90 درصد افزايش ميدهد.
-
شبكه خبري برنا - رئيس پژوهشگاه ابن سينا گفت: محققان اين پژوهشگاه در مرحله آزمايشگاهي توانستند بافتهاي سرطان خون را درمان كنند و همچنين در مطالعاتي ديگر روشي جديد براي تشخيص زودهنگام بيماري سرطان سينه ارائه كردند.
محمدمهدي آخوندي گفت: در بيماري سرطان، سلولهاي بدن به طور كنترل نشدهاي تكثير مييابند. بسياري از مردم سرطان را مترادف درد و رنج و مرگ ميدانند و بر اساس گزارش انجمن بهداشت آمريكا، 6/7 ميليون نفر در سال 2007 بر اثر سرطان مردهاند كه 13 درصد از كل 58 ميليون مرگ در سراسر جهان را به خود اختصاص ميدهد.
وي ادامه داد: تا كنون بيش از 100 نوع سرطان شناسايي شده كه در هر قسمتي از بدن ميتوانند ظاهر شوند.
آخوندي تصريح كرد: سرطان خون يا لوسمي، بيماري پيشرونده و بدخيم اعضاي خون ساز بدن است كه با تكثير و تكامل ناقص گلبول هاي سفيد خون و پيش سازهاي آن در خون و مغز استخوان ايجاد مي شود.
در بيماري سرطان خون، مغز استخوان مقدار زيادي گلبول هاي غيرعادي سفيد خون توليد مي كند. اين سلول ها با گلبول هاي طبيعي خون متفاوت بوده و عملكرد نامناسبي دارند. در نتيجه توليد گلبول هاي سفيد طبيعي خون را متوقف كرده و توانايي فرد را در مقابله با بيماري ها از بين مي برد.
اين بيماري در مردان بيشتر تظاهر مي كند و يكي از چهار سرطان شايع كودكان است.
راهكار درماني سرطان خون با استفاده از داروي اختصاصي توليد شده توسط پژوهشگاه ابن سينا
رئيس پژوهشگاه ابنسينا با اشاره به اينكه درمان سرطان به روشهاي گوناگون انجام ميشود، افزود: درمانهاي موجود در برخي سرطانها به خوبي پاسخگو بوده و درصد بالايي از بيماران بهبود مييابند، ولي به طور كلي درمانهاي عمومي سرطان مانند شيمي درماني و پرتودرماني علاوه بر اينكه باعث از بين رفتن سلولهاي سرطاني مي شوند، روي سلولهاي طبيعي نيز اثر ميگذارند، ولي با توجه به شرايط بيمار، اينگونه عوارض جانبي به علت اهميت درمان سرطان پذيرفته ميشود.
وي ادامه داد: هر چه درمان سرطان اختصاصيتر انجام شود، ميزان عوارض جانبي كمتر خواهد بود و از بهترين نوع درمانهاي سرطان، ايمني درماني سرطان است.
آخوندي تصريح كرد: اين نوع درمان از طريق هدفگيري اختصاصي مولكولهاي سطحي سلولهاي سرطاني انجام ميشود. براي انجام اين نوع درمان، داروي مربوطه بر عليه سلول سرطاني ساخته ميشود و با تزريق آن، موجب فعال شدن مكانيسمهاي مختلفي در بدن بيمار ميشود كه در نهايت منجر به مرگ سلول سرطاني ميشود.
وي افزود: پژوهشگاه فناوريهاي نوين علوم پزشكي جهاد دانشگاهي ابنسينا، با استفاده از روشهاي نوين بيوتكنولوژي اقدام به ساخت چنين داروهاي اختصاصي بر عليه سرطانهاي گوناگون كرده است كه در ارتباط با نوعي سرطان خون، برخي از داروهاي ساخته شده توسط پژوهشگاه، مورد آزمايش قرار گرفته و اثر آن روي سلولهاي سرطاني بيماران منجر به مرگ اين سلولها شده است.
رئيس پژوهشگاه ابنسينا افزود: اين واكنش در محيط آزمايشگاه با موفقيت انجام شد، لذا در حال حاضر مرحله آزمايشگاهي ساخت اين دارو به پايان رسيده است.
وي خاطرنشان كرد: براي استفاده درماني از اين دارو لازم است كه اثر آن بر روي حيوان آزمايشگاهي نيز بررسي شود و پس از انجام كارآزمايي باليني در بيماران مبتلا به سرطان خون، نسبت به عرضه آن به بازار اقدام شود.
آخوندي افزود: در صورت تامين بودجه ي لازم پيشبيني ميشود كه اين دارو ظرف 3 سال آينده مورد بهرهبرداري قرار گيرد و يقيناً توليد چنين دارويي در داخل كشور، امكان استفاده عمومي هموطنان را با هزينهاي بسيار كم به همراه خواهد داشت.
-
عيوب ژنتيكي كه خطر ابتلا به شايع ترين نوع سرطان خون در ميان كودكان را افزايش مي دهد، توسط دانشمندان بريتانيايي تعيين شده است.
گروهي از محققان در باره سرطان گفتند كه سه نوع عيب ژنتيكي خطر ابتلا به لوسمي در كودكان را بين سي تا شصت درصد افزايش مي دهد.
اما آنها تاكيد كرده اند كه عوامل ديگر، مانند عفونت هاي كودكي نيز ممكن است در ايجاد اين بيماري نقش داشته باشند.
سازمان تحقيق در باره لوسمي در بريتانيا گفت سرنخ هايي كه اين تحقيق جديد آشكار كرده ممكن است مراقبت هاي پزشكي را بهتر كند.
لوسمي شايع ترين سرطان در ميان كودكان است.
هر ساله تنها در بريتانيا پانصد مورد جديد لوسمي كودكان گزارش مي شود. از اين تعداد 85 درصد لنفوبلاستي حاد (Acute Lymphoblastic Leukaemia)، هستند.
دانشمندان بر اين باورند كه احتمالا يك دليل واحد براي ايجاد اين بيماري در كودكان وجود ندارد بلكه آميخته اي از عوامل باعث آن مي شود كه شايد از جمله آنها عوامل ژنتيكي موروثي باشد.
نتيجه حاصل از تحقيقات قبلي حاكي از آن بوده كه احتمالا تغييرهاي سلولي كه در دوره جنيني رخ مي دهد و همچنين جهش هاي ديگر ژنتيكي كه ناشي از عفونت هاي شايع دوران كودكي است، در ايجاد بيماري دست دارند.
تازه ترين تحقيق با استفاده از فن آوري ميسر شده است كه اجازه مي دهد كل دي ان اي بيماري سرطان خون به دقت تحت بررسي قرار بگيرد تا مشخصه هاي عمومي اين بيماري كه در كودكان سالم مشهود نيست، رد يابي شوند.
خطر كم
با اين كه هر يك از سه عيب ژنتيكي با افزايش خطر ايجاد بيماري ارتباط دارد اما خطر ابتلا به لوسمي در كودكان در كل همچنان كم است.
پرفسور ريچارد هولستون، كه اين تحقيق را رهبري مي كرده است، گفت: "يافته هاي تازه اولين مدركي است كه نشان مي دهد ساختار ژنتيكي در خطر ايجاد بيماري لوسمي لنفوبلاستي حاد نقش عمده دارد. نتيجه اين تحقيق همچنين درك ما از چگونگي ايجاد بيماري را افزايش مي دهد."
همكار او، پرفسور مل گريوز، گفت: "والدين و عموم مردم نبايد فكر كنند كه نتيجه گيري هاي جديد به اين معني است كه لوسمي ناشي از يك تصادف در ژن هاي موروثي است."
او گفت: "خطر ژنتيكي فقط يك جزء از عامل هايي است كه باعث اين بيماري مي شود - پيدا كردن عواملي كه شروع بيماري را باعث مي شود همچنان نقطه ثقل تلاش هاي دانشمندان است."
موسسه "تحقيق در باره لوسمي" بريتانيا كه بخشي از هزينه هاي اين تحقيق را متقبل بوده است، گفت كه يافته هاي تحقيق جديد "سرنخ هاي مهمي" را آشكار كرده است كه ممكن است به درمان هايي بيانجامد كه كودكان را "كمتر آزار" مي دهد.
-
تب كنگو - كريمه (CCHF) يك تب ويروسي خونريزي دهنده و قابل انتقال ناشي از گروه نايروويروس ها (Nairovirus) است.
اين بيماري كه به وسيله كنه منتقل مي شود، يك بيماري حيواني است كه حيوانات اهلي و وحشي را گرفتار مي كند، اما ممكن است باعث ابتلاي انسان ها هم بشود.
اين بيماري در بسياري از كشورهاي آفريقايي، اروپايي و آسيايي شيوع دارد.
اين بيماري براي اولين بار در سال 1944 در شبه جزيره كريمه توصيف شد، بنابراين آن را تب خونريزي دهنده كريمه ناميدند.
در سال 1969 مشخص شد كه ويروس عامل تب خونريزي دهنده كريمه، همان ويروسي است كه در سال 1956 در كنگو شناسايي شده بود. بنابراين نام "تب كنگو- كريمه" به اين بيماري داده شد.
تب كنگو در حيوان ها به ندرت به بيماري آشكار مي انجامد، اما در انسان ها بيماري شديدي ايجاد مي كند كه ميزان مرگ و مير آن تا 30 درصد است.
شيوع بيماري در انسان ها بسيار كمتر از حيوانات است و معمولا در افرادي رخ مي دهد كه با حيوانات يا انسان هاي آلوده سر و كار دارند.
به طور معمول پس از يك تا سه روز دوره پنهاني، به دنبال گزش كنه آلوده به ويروس، علائمي شبيه آنفلوآنزا در فرد ظاهر مي شود، كه ممكن است پس از يك هفته بهبود پيدا كند. اما تا 75 درصد افراد ممكن است در فاصله 3 تا 5 روز از شروع بيماري، دچار علائم خونريزي شوند.
در ابتدا ناپايداري خلقي، تحريك پذيري، اغتشاش ذهني و خونريزي ته گلو رخ مي دهد و بعد خونريزي از بيني، خوني شدن ادرار، تهوع و مدفوع خوني به دنبال ميآيد و كبد متورم و دردناك مي شود.
انعقاد خون داخل عروقي و نيز نارسايي كليوي و گاهي "سندروم زجر تنفسي حاد" ممكن است رخ دهد.
بيماران معمولا 9 تا 10 روز پس از شروع علائم بهبود پيدا مي كنند، اما تا 30 درصد آن ها در هفته دوم بيماري مي ميرند.
درمان بيماري عمدتا حمايتي است و درمان اختصاصي ثابت شدهاي براي آن وجود ندارد. اما از داروي ضد ويروسي "ريباويرين" براي درمان بيماران استفاده شده است.
-
پژوهشگران امريكايي به روش تازه يي دست يافته اند كه از پخش شدن سرطان در بدن انسان جلوگيري مي كند.
به گزارش نيويورك تايمز در اين روش سلول هاي مركز سرطان به طور مستقيم هدف قرار مي گيرند و در واقع جلوي عود كردن سرطان گرفته مي شود.
در روش فعلي با عمل جراحي غده هاي سرطاني را خارج مي كنند و سپس با شيمي درماني و راديوتراپي باقيمانده آن را هدف قرار مي دهند ولي سلول هاي پايه سرطاني مقاومت به خرج داده و حتي گاهي در سطح يك درصد عود مي كنند چرا كه اين سلول ها در ميان رگ هاي خوني و مغز و كبد ممكن است باقي بمانند و خود را نوسازي كنند.
يك تيم پزشكي در دانشگاه هاروارد كه مشغول مطالعات در ژنوم انساني است به داروهايي دست يافته اند كه سلول هاي سرطاني را مورد حمله قرار مي دهد ولي با سلول هاي سالم كاري ندارد.
اين داروها در 36 نوع شناخته شده اند كه پژوهشگران مي گويند يكي از آنها داروي اصلي ضد غدد سرطاني است.
-
دانشمندان سلول هاي عصبي خاصي را كشف كرده اند كه موجب خارش در بدن مي شوند. اين كشف مي تواند به ارائه ي درمان هاي مطلوب تري براي بيماري هاي پوستي منجر شود.
به گزارش رويترز، محققان با انجام آزمايش هايي بر روي موش ها نشان دادند، سلول هاي عصبي (نورون) وجود دارد كه فقط حس خارش را منتقل مي كنند. اين كشف در واقع نقض كننده نگرش رايج در مورد ارتباط نزديك دو حس درد و خارش است.
محققان دانشكده پزشكي دانشگاه واشنگتن و دانشگاه پكن مي گويند: از بين بردن سلول هاي عصبي مخصوص خارش موجب شد تا اين موش ها ديگر دچار خارش نشوند.
اين پژوهشگران مي گويند، نورون هاي خاصي براي حس خارش و نه براي درد لازم هستند. اين كشف به آن معناست كه اين سلول ها احتمالا حاوي چندين گيرنده ي ويژه ي خارش و يا مولكول هاي پيام دهنده هستند كه مي توان آن ها را براي درمان يا كنترل خارش مزمن، بررسي و شناسايي كرد.
اگزما، داء الصدف، آلرژي، عفونت و ديگر بيماري ها موجب خارش هاي مزمن در بدن مي شوند و درمان هاي مختلف ارائه شده براي آن ها نيز اغلب تاثيرات كوتاه مدت دارند.
پژوهشگران در سال 2007 ، نخستين ژن خارش موسوم به GRPR را شناسايي كردند. اين ژن در نخاع، فعال مي شود.
اما شناسايي گيرنده خارش در سلول هاي عصبي نخاع به آن معنا نبود كه اين نورون ها، خاص خارش هستند، زيرا شايد داراي ژن هاي مرتبط با درد نيز باشند.
از اين رو، پژوهشگران سلول هاي عصبي داراي GRPR فعال را از بين بردند و يك سم جذب كننده GRPR را به نخاع موش تزريق كردند. پس از اين كار، موش ها ديگر به خارش واكنش نشان ندادند، اما درد را احساس مي كردند.
نتايج اين تحقيقات در نشريه ساينس منتشر شده است.
-
با اين همه چيزهاي مختلفي كه قند را بالا يا پايين ميآورند، چگونه بايد قندم را در حد طبيعي نگه دارم؟
اين سؤالي است كه خيلي از ديابتيها آن را ميپرسند.
حتما در مورد شما هم اتفاق افتاده است كه بعضي وقتها قندتان بالا برود و بعضي وقتها پايين، چون قند خون تحت تاثير عوامل مختلفي بالا يا پايين ميرود. خوردن غذا، قند را بالا ميبرد. انسولين، قند را پايين ميآورد. استرس قند را بالا ميبرد و ورزش قند را پايين ميآورد.
افراد در روزهاي مختلف، غذا، فعاليت، استرس و شرايط گوناگوني دارند، بنابراين هر روز با معماي متفاوتي براي كنترل ديابت رو به رو هستيم. متاسفانه فرمول جادويي وجود ندارد كه بگويد هر كدام از اين عوامل چگونه و به چه ميزان روي قند خون تاثير ميگذارند.
امروزه ثابت شده كه نميتوان از حالت جسمي فرد، ميزان بالا يا پايين بودن قند خون را حدس زد. تنها روش اين است كه از دستگاه اندازهگيري قندخون استفاده كنيم. پيشنهاد شده است كساني كه انسولين تزريق ميكنند، سه تا چهار بار در روز در زمانهاي متفاوت قندشان را اندازهگيري و يادداشت نمايند. هر چه فرد ديابتي بيشتر ياد بگيرد كه چگونه از اين نتايج در جهت كنترل بهتر استفاده كند، در مديريت ديابت خود موفقتر خواهد بود، بنابراين از تست كردن نترسيد. اندازهگيري روزانه و مرتب قندخون با دستگاههاي گلوكومتر، نقش بسيار كليدي در كاهش عوارض ديابت، پيشگيري از افت قندخون و انعطاف بيشتر در زندگي دارد. اين اندازهگيري زماني موثر است كه فرد ديابتي آموزش ديده، بتواند از نتيجه اندازهگيري براي تنظيم برنامه غذايي، تنظيم ورزش و تنظيم ميزان انسولين (تحتنظر پزشك معالج) استفاده كند.
تست از نقاط ديگر
در برخي از دستگاههاي جديد، اين امكان وجود دارد كه خون را از نقاط ديگري غير از نوك انگشتان، مثلا بازو، ساعد و كف دست جمعآوري نمود. ولي اين روش در مقايسه با روش نوك انگشتان از صحت كمتري برخوردار است. اين اختلاف هنگامي كه قندخون تغييرات سريع دارد، بيشتر ميشود.
بعد از ورزش، بعد از خوردن غذا، هنگام افت قندخون يا در زمان بيماري استفاده از اين روش توصيه نميشود.
دستگاههاي اندازهگيري مداوم قندخون
اين دستگاهها قادرند قند را به طور مداوم (هر پنج دقيقه) اندازهگيري كرده، در خود ذخيره كنند. اين دستگاه شامل يك سنسور (حسگر) و يك مانيتور كوچك است. سنسور به كمك يك سوزن زير پوست قرار ميگيرد و قند بين بافتي را اندازهگيري ميكند.
بعد از 72 ساعت ميتوان اطلاعات دستگاه را به كامپيوتر منتقل كرد و نوسانات قند خون را در طول چند روز به صورت نمودار مشاهده كرد.
اندازهگيري مداوم قند خون به فرد ديابتي و پزشك اين امكان را ميدهد تا تاثير انسولين، ورزش، غذا، دارو و ديگر عوامل موثر را از نزديك مشاهده كنند.
از اين اطلاعات ميتوان به خوبي براي تنظيم دوز انسولين و يا داروها بر اساس مصرف غذاهاي مختلف و نيز اصلاح قندخون بالا يا پايين در ساعاتي از شبانهروز كه امكان اندازهگيري شخصي قندخون وجود ندارد (مثلا در طول خواب) استفاده كرد.
نوع جديد اين دستگاهها براي استفاده شخصي فرد ديابتي طراحي شده و فرد ميتواند عدد قند خون خود را هم زمان روي صفحه مانيتور ببيند. با تعريف محدوده طبيعي قند براي دستگاه، در صورت افزايش و يا كاهش قند خون ، دستگاه با دادن هشدار فرد را از شروع افزايش يا كاهش آگاه ميكند. اين امر نقش بسيار مهمي در پيشگيري از عوارض كوتاه مدت ديابت مثل هيپوگليسمي (افت ناگهاني قند خون) به خصوص در كساني كه هيچگونه علايمي در اين موارد ندارند، ايفا ميكند. همچنين با مداخله به موقع، مدت زمان طبيعي بودن قند افزايش مييابد.
روند پيشرفت دستگاههاي اندازهگيري قندخون
پيشبيني ميشود در آينده، دستگاههاي اندازهگيري قند، غير تهاجمي شوند. به اين معنا كه بدون نياز به سوراخ شدن نقطهاي از بدن، ميزان قند خون را اندازهگيري نمايند.
هماكنون تحقيقات گستردهاي در ژاپن (به عنوان كشور پيشرو در صنعت اندازهگيري قندخون) و در ديگر نقاط جهان، در اين خصوص صورت گرفته است.
اصولي مورد مطالعه و آزمايش قرار گرفته است كه با استفاده از اشك چشم، عرق بدن و يا ليزر ميتوان قند خون را اندازهگيري نمود. به عنوان مثال، دستگاه GlucoWatch همانند يك ساعت مچي روي دست بسته ميشود. بدون سوراخ كردن پوست دست، اين دستگاه با جذب مقدار اندكي مايع از پوست و عبور آن از حسگر، ميزان قندخون را مشخص ميكند.
اين روشها محدوديتهاي زيادي از جمله قيمت بسيار بالا، عدم دقت كافي و نياز به كاليبراسيون روزانه با دستگاههاي گلوكومتر فعلي دارد.
دكتر سيد حميد حسيني