دوست عزيز اين سايتي هست كه چندين زبان دنيا رو به الماني و بر عكسنقل قول:
نوشته شده توسط ehsazh
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Printable View
دوست عزيز اين سايتي هست كه چندين زبان دنيا رو به الماني و بر عكسنقل قول:
نوشته شده توسط ehsazh
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شاهنامه فردوسی به زبان انگلیسی
[img] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [/img]
شاهنامه اثر فخیم و استوار حکیم ابوالقاسم فردوسی در میان ملل دیگر نیز طرفداران بی شماری دارد. از این رو افراد زیادی به ترجمه آن همت گماشته اند که یکی از این افراد خانم هلن زیمرن است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
////////////...........نقل قول:
نوشته شده توسط Babak_King
کتاب الکترونیکی مجموعه نکات طلایی اینترنت
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Rubaiyat of Omar Khayyam
رباعيات عمر خيام به زبان انگليسي ترجمه: ادوارد فيتز جرالد (kb 160)
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
The eBook Cover Gallery
گالری جلدهای کتابهای الکترونیکی زبان: انگلیسی (MB 1.71)
فرمت فايل: exe
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هدف اين كتاب، كمك به کسانی است كه علاقمندند دعا نمايند ولی نميدانند چگونه و همچنين کسانی كه می خواهند طرز دعا كردن بطور عميق و مؤثّر را بياموزند.
مقدّمه
دعا، برای مسيحيان، همچون تنفس روحانی ميباشد. همانطور که انسان برای زنده ماندن، بايد تنفس کند، يک مسيحی ميبايستی برای حفظ حيات روحانی خود دعا نمايد. دعا، ارتباط روحانی با خداوند است. توسط دعاهايمان، می توانيم در فيض و محبت خداوند ساکن شويم. علاوه بر اين، توسط دعاهايمان، می توانيم به دريافت پُری روح القدس، درک اراده خداوند و قدرت او نايل گرديم. با وجود اين، باعث شرمندگی است که تنها عده معدودی از مسيحيان، از اين افتخار لذّت می برند.
خدا را شکر ميکنم که طیّ سی و پنچ سال خدمت خود عليرغم سختيها و رنجهای بسيار، بر آنها غالب آمده و به رشد معجزه آسای کليسايی دست يافته ام. من اين امر را نتيجه دعاهای خالصانه و پی در پی به درگاه خداوند ميدانم.
هنگاميكه ما از صميم قلب، احتياجات خود را در دعاها به حضور خداوند ميآوريم، او اجابت ميفرمايد. وقتی دعا ميكنيم، دست خداوند را به حركت در ميآوريم و اين امر باعث تغيير سرنوشت خود، همسايگان، جامعه، كشورمان و تمام جهان ميگردد. برای اينكه دعاهايمان با قدرت توأم باشد، لازم است ساعتهای طولانی بطور عميق دعا نماييم. اگر چه بسياری از مسيحيان، لزوم دعای عميق را احساس مينمايند، ولی به آن عمل نميكنند چون نميدانند چگونه بايد دعا نمايند.
اين كتاب جهت كمك به اشخاصی نوشته شده است كه قلباً ميخواهند طرز دعا كردن را بياموزند. من از صميم قلب دعا ميكنم كه اين كتاب محرّك وكمك قوی در زندگی روحانی خوانندگان آن باشد. دعای من اين است كه خوانندگان عزيز ، به زندگی دعايی خود نظم دهند و قدرت يابند تا دست خداوند را به حركت در آورده، معجزات او را در زندگی خود به ارمغان بياورند.
مِه سال ۱۹۹۷
ديويد يونگی چو
سركشيش كليسای تمام انجيلی يوئيدو
معرّفی
دعا، ارتباطی است با پدر آسمانی مان. هنگاميكه طفلی متولّد ميشود، رشد ميكند، سخن گفتن را توسط پدر و مادر خود ميآموزد و از طريق مكالمات، با آنها ارتباط برقرار مينمايد. هر چه ارتباطشان عميق تر گردد، مشاركت دو جانبه آنها نيز، عميقتر خواهد شد. اين موضوع در زندگی مسيحی نيز صدق ميكند. بعد از اينكه ما با پذيرفتن عيسی مسيح، از نو متولّد ميشويم و پس از اينكه روح خدا در ما ساكن ميگردد، يكی از اولين مواردی كه روح القدس به ما می آموزد، دعا كردن است. هرچه بيشتر درباره دعا ياد ميگيريم و بيشتر و عميق تر دعا مينماييم، ايمان ما به خداوند و شخصيت مسيحی ما در خداوند رشد مينمايد. اگر چه، افراد بسياری هستند كه به عيسی مسيح ايمان دارند، تعداد نه چندان زيادی بطور منظّم دعا ميكنند؛ برخی حتی نمی دانند چگونه بايد دعا نمايند. ما بايد ياد بگيريم چگونه دعا كنيم. هدف اين كتاب اين است كه کسانی را كه ميخواهند دعا كنند ولی نمی دانند چگونه و کسانی كه ميخواهند بياموزند چگونه بطور مؤثر و عميق دعا كنند را ياری نمايد. هرچه فرد بيشتر دعا كند، ميتواند واقعيتهای روحانی خداوند را عميق تر تجربه نمايد.
اكثر مردم قادر نيستند بيش از ده يا يازده دقيقه دعا كنند. آنها نميتوانند تصور كنند كه بشود نيم ساعت، يك ساعت، سه ساعت و يا پنج ساعت دعا كرد. اما هنگاميكه فردی تمرين ميكند و خود را بطور صحيح تربيت مينمايد، قادر خواهد بود برای مدت طولانی دعا نمايد.
فصلی را که مطالعه ميفرماييد قسمتی از فصل اول کتاب "چگونه دعا کنيم -الگوهای دعايی" نوشته دکتر ديويد يونگی چو، ترجمه کشيش استر عيسی خانی می باشد. اين کتاب شامل ۱۲ فصل است و تهيه و مطالعه اين کتاب را به شما دوستان عزيزمان توصيه ميکنيم.
HOW TO PRAY (Patterns of Prayer)
By: Dr. David Yonggi Cho
Translated by: Esther Eisa Khani
All rights reserved
Published by
Living Water Ministry
P.O. Box 15
Narita, Chiba,
Japan
چگونه دعا كنيم؟ (الگوهای دعايی)
نوشته: دكتر ديويد يونگی چو
ترجمه: استر عيسی خانی
حق چاپ و کپی محفوظ است
انتشارات آب حيات
فصل اوّل
دعای پُر قدرت از طريق پيمان خون
پيمان خون به ما ايمانی درست و منصفانه اعطا ميکند و فيض ميبخشد تا بطور مؤثر دعا نماييم.
دعای پر قدرت از طريق پيمان خون
ايمان ما بايد از صليب خداوند عيسی مسيح آغاز گردد. ما از طريق ايمان به صليب، به بخشش از گناهان و نجات دست ميابيم و ميتوانيم زندگی پيروزمندانه ای داشته باشيم. پس، دعاهای ما بايد هميشه بر پاية صليب عيسی مسيح باشد. دعايی که قدرت شيطان را بی اثر سازد، بايد بر پاية پيمان خون عيسی باشد. پيمان خون، به ما ايمانی پاک و درست عطا مينمايد و فيض ميبخشد تا بطور مؤثر دعا کنيم. اين پيمان خون است که در زمان سختی ها به ما تسلّی، قوّت و ايمانی استوار می بخشد.
پيش از اينکه بتوانيم دريابيم که چرا پيمان خون پاية دعايی ما است، بياييد مفهوم پيمان را مورد مطالعه قرار دهيم.
۱-پيمان چيست؟
يک پيمان، قرارداد دو طرفه بين افراد است بخصوص بين فرمانروايان و پادشاهان. ابراهيم با ابيملک پيمان بست (پيدايش ۲۱ : ۲۷). يوشع با قوم خدا پيمان بست(يوشع ۲۴ : ۲۵). يوناتان عهدی با خاندان داود بست(اول سموئيل ۲۰ : ۱۶). اخاب با بنهدد پيمان بست(اول پادشاهان ۲۰ : ۳۴).
خداوند هميشه رابطة پيمانی با انسان دارد. از رابطة خداوند با آدم در باغ عدن گرفته تا رابطه اش با کليسا توسط پيمان جديد، خداوند همواره بطور واضح قوانين و مسئوليتهای مربوطه را مشخص ميکند. خدا پس از خروج قوم اسرائيل از مصر، به ايشان فرمود:«اگر دستورات و احکام مرا که خداوند، خدای شما هستم اطاعت کنيد و آنچه را که در نظر من پسنديده است بجا آوريد، از تمام مرض هايی که مصريان را بدان دچار ساختم در امان خواهيد ماند، زيرا من، خداوند شفا دهندة شما هستم»(خروج ۱۵ : ۲۶). خداوند به ما به عنوان قوم خود، در صورتيکه از قوانين اين پيمان پيروی کنيم، وعدة حيات جاويدان ميدهد (تثنيه ۲۸ : ۱-۱۴). از طرف ديگر اگر آنها را بشکنيم، مورد مجازات قرار خواهيم گرفت (تثنيه ۲۸ : ۱۵-۶۸ ).
۲-واسطه
انسان به سبب گناه اولية آدم از فيض و رحمت خداوند بدور افتاد. به همين دليل از آن زمان به بعد، تمام فرزندان آدم از نظر روحانـی مرده اند. ارتباط ايشان با خالق خود، خداوند، قطع شد و داوری مرگ بر آنها حاکم شد. انسانها در گناه متولّد شده، زندگی ميکنند و ميميرند. اگرچه سرنوشت انسان بود که اينچنين در گناهان خود بميرد(روميان ۶ : ۱۲)، خداوند در رحمت بيحّد خود، وعدة آزادی از گناهان را به ايشان ميدهد (اشعياء ۵۳ :۱۰-۱۲) و (اعمال ۱۳ : ۲۳).
برای اينکه وعدة خداوند عملی شود، عيسی در جسم انسانی به زمين آمد. مقصود از جسم پوشيدن او اين بود که بدون گناه و هيچ نقصی زندگی کند و نجات را بر روی صليب، کامل نمايد. وقتی عيسی بر روی زمين بود، همچون ما، با وسوسه ها و زحمات روبرو شد. با اين وجود، او با مقاومت در برابر وسوسه ها و گناهان بيحّد آدميان، بطور پاک و بدون نقص زندگی کرد. عيسی مسيح تمام گناهان را بر خود گرفت و در وقت مقرّر، بجای ما بر روی صليب مُرد و دوباره در روز سوّم از مردگان برخاست.
عيسی مسيح توسط مرگ رهايی بخش خود بر روی صليب، بهای گناهان تمامی انسانها را پرداخت. با مرگ او، راستی خداوند تجلّی شد و ما ميتوانيم به حضور خداوند راه يابيم.
زمانيکه خداوند با اسرائيل پيمان بست، موسی را به عنوان واسطه برگزيد و از او خواست که مفاد اين پيمان را برای قوم اسرائيل توضيح دهد. اين پيمانِ شريعت است، يعنی عهد عتيق. عهد عتيق، پيمانی است بين خداوند و قوم برگزيدة او اسرائيل. سپس خداوند، يک پيمان جديدی برای تمام مردم روی زمين برقرار نمود تا ما با ايمان به عيسی مسيح نجات يابيم. در عهد جديد، عيسی مسيح واسطة بين خدا و بشر است. رسالة عبرانيان، با مقايسة واسطه های اين پيمان، برتری عهد جديد را اعلام ميکند (عبرانيان ۷ : ۱۱- ۲۸ و باب ۸ ).
۳-کار عيسی مسيح به عنوان واسطه
کار عيسی به عنوان واسطه در پيمان جديد به شرح زير است:
اوّل، عيسی محل سکونتی برای خداوند، مهيّا نمود. خداوند هرگز از خيمة عبادت موسی راضی نبود، زيرا که تنها سايه ای از پيشامدهای آينده بود. خداوند از معبدی که سليمان و يا زروبابل بنا نمودند خشنود نبود. او خواهان مکانی برای مشارکت دائمی با انسان بود، جايی که آنها می توانستند او را بشناسند، از او شکرگزاری نموده و او را جلال دهند.
عيسی مسيح چنين مکانی را برای خداوند مهيّا نمود و آن «کليسای خداوند» است يعنی اجتماع کسانی که مسيح را به عنوان منجی خود پذيرفته اند (افسسيان ۱ : ۲۲-۲۳ و ۲ : ۲۰-۲۲ و ۴ : ۴-۱۶). فرديکه عيسی مسيح را به عنوان منجی خود پذيرفته است، «معبد خداوند» خوانده ميشود (اول قرنتيان ۳ : ۱۶ و ۶ : ۱۹). کليسا، بدن مسيح است که با ريختن خون با ارزش او خريداری شده است و ما اعضای اين بدن هستيم و بايد توسط روح خدا، در کامليّت و قدوسيّت مسيح رشد نماييم. از آنجاييکه کليسا، بر سلطنت آيندة مقدّسين با مسيح در ملکوت خدا، نظارت دارد و از ارادة خداوند که سر اين بدن است اطاعت ميکند، کار عظيم خداوند را بر روی زمين نيز به انجام ميرساند (افسسيان ۱ : ۲۳ و کولسيان ۱ : ۱۸).
دوّم، عيسی وعده داد که روح القدس را بفرستد (يوحنا ۱۵ : ۲۶ و ۱۶ : ۷) و اين واقعه با نزول روح خدا در روز پنطيکاست به وقوع پيوست. در زمان عهد عتيق، روح القدس، بر بعضی افراد برگزيده نزول ميفرمود تا نبوّت و معجزه کنند و افراد را به گناهان آگاه نموده، ارادة خداوند را آشکار سازند. امّا عيسی مسيح وعده داد که روح القدس را برای تمام ايمانداران ميفرستد (اعمال ۱ : ۴،۵،۸). در روز پنطيکاست، بر طبق همين وعده روح القدس بر شاگردان نزول فرمود. توسط اين واقعه، کليسا بوجود آمد و کليسا بايد با اطاعت داوطلبانه از ارادة خداوند، جلال را به خداوند بدهد نه از روی اجبار. روح خدا، قلبهای ايمانداران را نو ميسازد، تا بر گناهان غالب شوند و او از کليسا مراقبت و محافظت مينمايد تا زيبا و درخشان گردد (افسسيان ۵ : ۲۷-۲۹ ).
سوّم، عيسی مسيح با مرگ و قيام خود، خداوند ما شده است. او به آسمان صعود کرده، به دست راست خداوند نشسته است و به عنوان کاهن اعظم برای ما شفاعت مينمايد (عبرانيان ۱۰ : ۱۲-۱۴). پس اکنون ما ميتوانيم به تخت سلطنت خداوند نزديک شويم (عبرانيان ۴ :۱۶) و با مقاومت در برابر شيطان، زندگی پيروزمندانه ای داشته باشيم.
چهارم، عيسی بر قدرت مرگ غالب آمد. او تنها کسی است که از مردگان برخاسته و قدرت مرگ را درهم شکسته است.
بجز خنوخ و ايليا که توسط خداوند ربوده شدند، همه مرده اند و هنوز هم ميميرند. با اين حال، عيسی مسيح جسم پوشيد، حتّی تا پای مرگ خود را تسليم ارادة خداوند نمود و با قيام خود، قدرت مرگ را نابود ساخت. در نتيجه، تمام قدرتها در آسمان و زمين به مسيح داده شد (فيليپيان ۲ : ۹-۱۱). پولس رسول، دربارة قيام عيسی در اول قرنتيان باب ۱۵ آيه ۲۶ ميفرمايد،«آخرين دشمن او مرگ است، که آن هم بايد مغلوب و نابود شود.» پس ما نيز ميتوانيم تا ابد زندگی کنيم. خدا را شکر برای قيام عيسی.
پنجم، زمانيکه واقعاً بطلبيم، عيسی مسيح پُری روح القدس را به ما عطا ميفرمايد. او با اين اقتدار، قدرت روح القدس را به مقدّسين خود ميدهد و آنها را ياری مينمايد تا ارادة خداوند را با قدرت به انجام برسانند. پدر، تمامی کسانيکه توسط روح او به مسيح ايمان ميآورند را مهر زده، محافظت خواهد نمود.
سرانجام، عيسی اين حقّ را داردکه وارث ملکوتی گرددکه متشکّل از مردم تمام مليتّهای روی زمين است (افسسيان ۲ : ۹-۱۱). سلطنت و ملکوت او تا ابد باقی است و تمام مقدّسين در جلال او سهيم خواهند گشت.
۴-شرايط
عيسی که خدای پسر است، در جسم به زمين آمد و با قدرت روح القدس، بر تمام وسوسه ها غالب آمد. او به مرگ تن در داد، حتّی مرگ شرم آور بر روی صليب. او با ريختن خون با ارزش و بيگناه خود، مٌهر آنانی شد که به او ايمان دارند.
عيسی مسيح، در پيمان جديد، واسطه است(عبرانيان ۱۲ : ۲۴). او تمام کارهايش را به انجام رسانيد و تمام شرايط را اجرا نمود و به اين ترتيب، راه را برای ما مهيّا فرمود تا در دعا به خداوند نزديک شويم. بنابراين، اکنون ما اين حقّ قانونی را داريم که از طريق دعا به پدر آسمانی مان نزديک شويم.
۵-اهميّت آن
شيطان همواره مدعّی بزرگ بوده است. ايوب ۱ : ۶ - ۱۲ نشان ميدهد که چگونه شيطان به ايوب، يک مرد درستکار، در پيشگاه خداوند اتهام زد. شيطان گفت که «ايوب، خداوند را خدمت ميکند چون خداوند او را برکت داده است و اگر تمامی آنچه را که دارد از او گرفته شود، خداوند را لعنت خواهد کرد».
با اين حال، با آمدن خداوند بر روی زمين، قدرت اين مدّعی نابود شد. هنگاميکه شاگردان عيسی، به شهرها رفته در نام او موعظه ميکردند، او ديد که شيطان چون رعد از آسمان بزير افکنده شد (لوقا ۱۰ : ۱۸).
مکاشفه ۱۲ : ۱۰و۱۱ ميفرمايد: «آنگاه در آسمان صدايی بلند شنيدم که اعلام ميکرد: زمان نجات و قدرت و سلطنت خدا و حکومت بر حقّ (مسيح) او رسيده است! چون مدّعی برادران ما که روز و شب در پيشگاه خدای ما به برادران ما تهمت ميزد، سقوط کرد. برادران ما با خون (برّه) و با بيان حقيقت، او را سرکوب کردند. ايشان جانشان را دريغ نداشتند بلکه آن را در راه خدمت خدا نثار کردند».
شيطان ديگر نميتواند به قوم خدا تهمت بزند. با وجود اين او در ذهن ما به خود ما تهمت ميزند. شيطان با گفتن اينکه ما شايستگی اين را نداريم که نزد پدر آسمانی خود دعا کنيم و يا با کاشتن چنين افکاری در ذهنهای ما که حق نداريم برای قدرت يافتن به تخت خداوند نزديک شويم، مدّعی ما ميشود. اين حائز اهميت است که ما درک نماييم، مؤثر واقع شدن دعاها بر پاية پيمان خون است يعنی ريخته شدن خون عيسی مسيح. اين امر، بخصوص زمانيکه در دعا با شرير می جنگيم حائز اهميّت ميباشد.
يوحنا ۸ : ۴۴ ميفرمايد:«شما فرزندان پدر واقعيتان شيطان ميباشيد و دوست داريد اعمال بد او را انجام دهيد. شيطان از همان اول قاتل بود و از حقيقت نفرت داشت. در وجود او ذرّه ای حقيقت پيدا نميشود، چون ذاتاً دروغگو و پدر تمام دروغگوهاست». پس ما هرگز نبايد در وسوسه های شيطان که دروغگو و پدر دروغگويان است، بيفتيم.
ما ميتوانيم توسط پيمان خون، در مقابل هر فکری که از خداوند نيست مقاومت کنيم.
بعلاوه، ما ميتوانيم تمامی کلمات مخرّب و اتهامات منفی را که برای از بين بردن احترام به خود، به ذهنهای ما ميآيد، ببنديم. اساس اين کار اين است که عيسی بجای ما به تخت فيض، دست يافت (متی ۱۸ : ۱۸).
حال ما قادريم شجاعانه در دعا به خداوند نزديک شويم. ما افتخار نزديک شدن به تخت خداوند را داريم (عبرانيان ۴ : ۱۶). اين افتخار برای ما رايگان است، زيرا که به بهای زندگی مسيح تمام شد. اگر بطور دائم از حقّ خود برای نزديک شدن به خداوند استفاده نکنيم، کار رهايی بخش مسيح را بی اهميّت ميشماريم. تنها وسيلة شيطان برای حمله به ما اين است که ما را وادار کند اين افتخار دعا کردن را بی اهميّت بشماريم. شيطان سعی بر دزديدن و کشتن دارد، امّا چون ما دشمن خود را ميشناسيم، گول دسيسه های او را نميخوريم. بر عکس، در نام عيسی مسيح در مقابل شرير مقاومت ميکنيم. ما توسط مسيح که ما را دوست دارد، همواره پيروزيم.
آيا شما با عيسی مسيح و پدر توسط روح القدس مشارکت نزديک داريد؟ آيا خواهان داشتن مشارکت طولانی مدّت هستيد؟ اين امر تنها در صورتی امکان پذير است که شما دعا نماييد.
آيا در خواستهای بدون جواب داريد؟ آيا به شفا نيازمنديد؟ آيا به بخشش از گناهان و نجات نياز داريد؟ از طريق پيمان خون، افتخار نزديک شدن به تخت سلطنت خداوند برای شما مهيّا شده است. اکنون بياييد و خداوند را در دعا ملاقات نماييد.
چگونه دعا كنيم؟ (الگوهای دعايی)
نوشته: دكتر ديويد يونگی چو
ترجمه: استر عيسی خانی
حق چاپ محفوظ است
انتشارات آب حيات
By: Dr. David Yonggi Cho
Translated by: Esther Eisa Khani
All rights reserved
Published by
Living Water Ministry
P.O. Box 15
Narita, Chiba,
Japan
فصل دوّم
دعا به روش آزاد
دعا به روش آزاد، يعنی بدون عنوان خاصی هدايت روح خدا را دنبال نماييم. اين روش درمدت زمان کوتاه نيز بسيار مؤثر ميباشد.
فصل دوّم
دعا به روش آزاد
اگر دعا با پياده روی مقايسه شود، دعا به روش آزاد مانند اين است که بدون هيچ مقصد خاصی، بطور آزادانه پياده روی نماييم. به همين صورت، در دعا به روش آزاد، بدون موضوع خاص دعايی، قلب ما آزادانه به طرف خداوند حرکت ميکند و به درگاه او دعا ميکنيم. افراد بسياری، از جمله بيشتر گروههای دعايی، اغلب به اين روش دعا مينمايند.
در اين روش دعايی، فرد ميتواند به خواست خود، آزادانه دعا کند. ليکن از طرفی ديگر امکان دارد برای مدّت طولانی عملی نباشد، زيرا ممکن است بدليل عدم تمرکز حواس، دچار حواس پرتی شود. شايد موضوعات دعايی مان بدليل اينکه از پيش طرح ريزی نشده است، زود تمام شوند. از طرف ديگر، برای يک مدّت زمان کوتاه، عاقلانه است که اين روش را بطور مؤثر بکار بريم.
نکته ای که بايد در اين روش دعايی دقّت کنيم، اين است که هرگز نبايد مراحل لازم و اَشکال دعايی را نديده بگيريم. نبايد دعا را با درخواستهای يک جانبه مانند «اين يا آن را عطا فرما! » آغاز نماييم. از آنجايی که نزد خداوند، خالق تمام هستی دعا ميکنيم لازم است قبل از نزديک شدن به تخت او، قلبهای خود را آماده سازيم. ميتوانيم اينکار را اوّل با توبه کردن ازگناهان انجام دهيم. از آنجاييکه اگر هنوز نسبت به خداوند سرکش با شيم، نميتوانيم جواب دعاهايمان را بيابيم، بايد با کمک روح القدس، قلبهايمان را بيازماييم. ما بايد به گناهان خود اعتراف نموده، از طريق خون عيسی بخشيده شويم و آنگاه ميتوانيم از خداوند چيزی بخواهيم.
در روش آزاد دعايی، ما بايد با شکرگزاری و حمد به نزد خداوند بياييم. مزمور ۹۵ : ۲ ميفرمايد: «با شکرگزاری به حضور او بياييم و با سرودهای شاد او را بپرستيم». پس بايد خدا را برای فيض و برکاتی که در گذشته بر ما بارانيده است، شکر کنيم و بايد با تمجيد به او نزديک شويم، با ايمان به اينکه او به دعاهای ما گوش ميدهد. وقتی با شکرگزاری و حمد به خداوند نزديک می شويم، آنگاه به هدايت روح خدا، نياز داريم. روح القدس به ما کمک ميکند تا بر ضعفهايمان غالب شويم (روميان ۸ : ۲۶). گاهی ما نميدانيم برای چه موردی بايد دعا کنيم، اما روح خدا خودش برای ما با ناله هايی که کلمات قادر به بيان آنها نيستند، شفاعت مينمايد. به همين دليل، لازم است ما به روح خدا احترام گذاشته، خوش آمد بگوييم، اعتماد کرده و از او بخواهيم که ما را در دعا رهبری نمايد.
روح قدّوس خدا، خداوند است و از شخصیّت خدايی برخوردار ميباشد. او تسلّی دهنده است که در ما ساکن شده و ما را ياری مينمايد.
زمانيکه ما به تسلّی دهنده توکّل می نماييم، او ما را در جهت دعای بسيار مؤثر رهبری خواهد کرد.
ما می توانيم با هدايت روح خدا، اين روش آزاد دعايی را در جلسات پرستشی کليسا بکار بريم. اين روش، زمانيکه ما نياز داريم در مدّت زمان کوتاهی با خداوند مشارکت داشته باشيم، بسيار مفيد ميباشد.
فصل سوّم
دعا با عنوان خاص يا دعای موضوعي
دعا با عنوان خاص، هدف مشخصی دارد که برای بدست آوردن آن دعا می نماييم. هنگاميکه برای موضوع خاصّی دعا ميکنيم، نکته خيلی مهّمی که بايد بخاطر داشته باشيم اين است که هرگونه طمع را از قلبهايمان دور نماييم.
فصل سوّم
دعا با عنوان خاص يا دعای موضوعی
اگر دعا را با پياده روی مقايسه کنيم، دعای موضوعی پياده روی است با يک مقصد معيٌن در ذهنمان. دعای موضوعی برخلاف دعا به روش آزاد يک هدف خاص برای دعا کردن دارد، به همين دليل من آنرا دعای موضوعی ميخوانم.
در دعا به روش آزاد، بايد قلبهای خود را آماده سازيم. ما بايد در مقابل خداوند سر تعظيم فرود آوريم و قبل از نزديک شدن به تخت خداوند، از گناهانمان توبه کنيم. نه تنها اين، بلکه لازم است از او شکرگزاری و تمجيد نماييم. داود فرمود که خداوند در ميان حمد اسرائيل ساکن است (مزمور ۲۲ : ۳). شکرگزاری و تمجيد راه را آماده ميکند تا او بر ما نزول فرمايد.
يک نکته بسيار مهّمی که بايد هنگام دعا برای موضوع خاصی، به خاطر داشته باشيم اين است که تمام حرص و طمع را از قلبمان دور کنيم. اگر با حرص و طمع دعا نماييم و از خداوند درخواستهای مورد نظرمان را بطلبيم، هيچ نتيجه ای نخواهد داشت. پس، قبل از اينکه چيزی بطلبيم، بايد موضوع دعايی و آنچه که مورد نظرمان است را (هر چه که باشد) روی قربانگاه خداوند قرار دهيم و دعا کنيم تا بفهميم که آيا خداوند را جلال ميدهد يا نه. اگر برای جلال خداوند نباشد، ما نبايد برای آن دعا کنيم، بلکه بايد قبول کنيم که بر طبق خواست خداوند نيست. از طرفی ديگر، اگر برای جلال خداوند باشد، بايد برای آن دعا کنيم با ايمان به خداوند که مطمئناً آن را جواب خواهد داد. ما بايد در وحلة اول، خواست و اراده خداوند را برای خود بطلبيم.
بياييد اکنون، راه و روش دعا کردن برای موضوعات خاص را مورد مطالعه قرار دهيم.
۱-ما بايد هدفهای کاملاً مشخصی داشته باشيم.
دعاهای نامشخص هرگز مؤثر نيستند. يک نمونة خوب از دعای نامشخص اين است که بگوييم: «خدايا دعا ميکنم که ما را برکت بدهی». در صورتی که نتوانيم بطور واضح بگوييم که دعايمان جواب داده شده است يا نه، حتّی اگر جواب داده شده باشد، اين دعا را نمی توان دعا با عنوان خاص ناميد. دعا با عنوان خاص، دعايی است با هدف های مشخص و هنگاميکه جواب داده شود، ما واضحاً می فهميم که خداوند بطور مشخص آنرا جواب داده و ميتوانيم در مورد آن شهادت بدهيم.
لوقا ۱۸ : ۱-۵ مثلی از عيسی را دربارة دعای يک بيوه زن، نقل ميکند. او بارها مصّرانه با درخواست خود نزد قاضی آمد و از او خواست که به شکايتش رسيدگی کند. از آنجاييکه قاضی نه ترس خدا را در دل داشت و نه به آدمها اهمیّت ميداد، برای مدتی خواستة وی را ردّ کرد. اما بالاخره به خود گفت: «چون اين زن مايه دردسر من شده است، بهتر است به شکايتش رسيدگی کنم تا اينقدر مزاحم من نشود.» و تقاضای او را بجا آورد. عيسی بعد از اين مثل فرمود: «اگر چنين شخص بی انصافی، راضی شود به داد مردم برسد، آيا خدا به داد قوم خود که شبانه روز به درگاه او دعا و التماس ميکنند، نخواهد رسيد؟ يقين بدانيد که خيلی زود دعای ايشان را اجابت خواهد فرمود. اما سئوال اينجاست که وقتی من، مسيح به اين دنيا بازگردم، چند نفر را خواهم يافت که ايمان دارند و سرگرم دعا هستند؟» ( لوقا ۱۸ : ۷و۸ ) عيسی فرمود که خداوند به درخواستهای خاص و مصرّانة ما جواب خواهد داد.
در لوقا ۱۱ :۵-۸ ، عيسی همچنين به شاگردان خود مَثَل يک مرد و دوست وی را فرمود تا به آنها راه دعای مؤثر را بياموزد.
شخصی دوستی دارد و نصف شب به سراغش رفته، ميگويد:«رفيق سه قرص نان به من قرض بده، چون يکی از دوستانم در حين سفر به خانه ام آمده و من چيزی برای پذيرايی از او ندارم». سپس او از داخل خانه جواب ميدهد: «مزاحمم نشو! در قُفله و من و بچّه هايم خوابيديم. نميتونم بلند بشم و چيزی به تو بدم».
امّا آن مرد، بدون توجّه به جوابی که از داخل شنيد، به در زدن ادامه داد. اگرچه دوستش تحت شرايط عادّی بلند نميشد، برخاسته هر چقدر او نياز داشت به او داد و گفت: «اين را به تو ميدهم نه بخاطر اينکه دوستمی، بلکه چون جسور و بی باک هستی».
پس از بيان اين مثل، عيسی مطلب زير را فرمود:
«بخواهيد، تا به شما داده شود، بجوييد تا بيابيد. در بزنيد، تا به روی شما باز شود. زيرا هر که چيزی بخواهد، بدست خواهد آورد، و هر که بجويد، خواهد يافت. کافی است در بزنيد، که در بِرويتان باز ميشود. اگر کودکی از پدرش نان بخواهد، آيا پدرش به او سنگ ميدهد؟ اگر از او ماهی بخواهد، آيا به او مار می دهد؟ پس شما که اينقدر سنگدل هستيد، به فرزندانتان چيزهای خوب ميدهيد، چقدر بيشتر پدر آسمانی تان، برکات خود را بشما خواهد بخشيد، اگر از او بخواهيد» (متی ۷ : ۷-۱۱).
به همين ترتيب ما بايد در هنگام دعا، هدف های مشخص داشته باشيم.
چند وقت پيش، من برای يک موضوع خيلی خاصّی، چند ماه دعا کردم. نزد خداوند دعا ميکردم که ساختمان جديدی را برای کليسای «تمام انجيلی توکيو» پيدا کنيم، چون بايد مکان کليسا را عوض ميکرديم. پيدا کردن ساختمان مناسبی برای کليسا در توکيو همواره کار بسيار مشکليست. مشکلتر از همه اين بود که حتی زمانيکه، ما ساختمان مناسبی را پيدا ميکرديم، مالکين، آن را برای برگزاری جلسات پرستشی کليسا، بخصوص به کُره ايها، اجاره نميدادند.
برای چندين ماه، به دعا کردن ادامه دادم که «خدايا به ما ساختمانی برای کليسا، در توکيو عطا فرما تا در آنجا جمع شده ترا پرستش کنيم». خداوند جواب دعايمان را داد و ما توانستيم يک ساختمان خيلی خوب در شهر توکيو اجاره کنيم. اين مکان با يک پارکينگ بزرگ، از ساختمان قبلی بزرگتر و بهتر است. به همين شکل، لازم است ما برای يافتن جواب از طرف خداوند، با هدفهای مشخص و واضح دعا نماييم. دعای نامشخص، مثل مشت زدن به هوا، نتيجه ای نخواهد داشت.
دو سال پيش در حين سفر به نيويورک، جلسة کليسايی عصر را در سان فرانسيسکو رهبری ميکردم. در جلسه بنا به درخواست خانم کشيش آن کليسا، برای دخترخانمی دعا کردم که ازدواج کند. اين خانم بالای ۳۰ سال داشت و می خواست که ازدواج کند. از او پرسيدم: «طالب چه نوع همسری هستيد؟»
او گفت: «خب، نمی دانم. خداوند است که برای من تصميم ميگيرد نه من».
من گفتم: «نه، شما بايد بطور مشخص دعا کنيد. بايد با هدفهايی مشخص دعا کنيد. سعی کن هدف مشخصی داشته باشی، تا همسر مورد نظر خود را تجسم کنيد». سپس با پرسيدن سئوالاتی به او کمک کردم که مرد مورد نظر خود را برای ازدواج، مشخص کند.
« خواهان چه نوع شخصيتی هستيد»؟
« خوش قلب باشد».
« قد و ظاهرش چگونه باشد»؟
« بلند قد و خوش قيافه».
« چه شغلی داشته باشد»؟
« معلم مدرسه باشد».
« نوع سرگرمی»؟
« ميخواهم خوب سرود بخواند».
« زمينه خانوادگی»؟
« دلم ميخواهدکه هم پدر و هم مادر داشته باشد».
از او چند سئوال ديگر کرده، کمک کردم تصوير واضح و مشخصی از همسر خود داشته باشد، و به اوگفتم با اين هدفهای مشخص دعا کند. در عرض يک سال، پس از آنکه بطور خاص دعا نمود، با مردی ازدواج کرد با همان خصوصياتی که برايش دعا کرده بود.
به همين صورت، ما بايد با هدفهای خاص دعا نماييم و اين گونه دعا، دعای موضوعی ناميده ميشود.
۲-بايد بطور مداوم دعا نماييم.
در دعای موضوعی، ما نمی توانيم بدون تداوم برای چيزی دعا کنيم. به همين جهت بايد برای مدّت زمانی برای موضوع خاصی دعا نماييم و صبر کنيم؛ بعد دوباره برای مدتّی دعا را ادامه دهيم و باز صبر کنيم. بايد اين فرآيند را در دعای موضوعی تکرار نماييم. من، هنگاميکه برای موضوعی دعا ميکنم، اوّل صبح بطور جدّی برای آن موضوع، دعا ميکنم. طی ساعات دعايی بعدازظهر نيز، بطور جدی برای آن موضوع نزد خداوند دعا ميکنم. شب قبل از اينکه بخوابم، بار ديگر برای آن موضوع بطور جدی نزد خداوند دعا ميکنم. به اين ترتيب، دعای موضوعی يعنی درخواستهای خود را بطور مکرّر نزد خداوند بياوريم.
دعا با عنوان خاص به يک روز ختم نمی شود. از آنجاييکه خواهان جواب خاصّی برای درخواستمان هستيم، ممکن است مدتی طول بکشد تا جواب دعايمان را دريافت نماييم. دعا با عنوان خاص، دعايی است که در آن مصرّانه برای مطلب خاصی، بطور مکرّر دعا ميکنيم. بدين معنی که بايد طی ساعات دعايی خود همان موضوع را تکرار نماييد.
۳-بايد با صبر و تحمل دعا نماييم.
هنگاميکه، مدتی برای يک موضوع خاص دعا ميکنيم، گاهی به نظر ميرسد که هدفمان گم شده يا نمی توانيم به آن دست يابيم. اگرچه ما نميتوانيم چيزی را ببينيم، بشنويم يا چيزی را درک کنيم، ليکن هرگز نبايد قطع اميد نماييم، بلکه بايد با ايمانی راسخ بطور مصرّانه دعا نماييم. آنگاه خداوند هدفمان را دوباره واضح ميسازد و به ما اطمينان عملی شدن آنرا ميدهد.
پس، اين نکته بسيار حائز اهميت است که ما نبايد ترسی به خود راه دهيم بلکه با صبر و تحمل نزد خداوند فرياد برآوريم. بسياری اوقات، هنگاميکه برای موضوعهای خاصی دعا ميکردم، شخصاً از بين رفتن روياهايم را تجربه کرده ام. اگرچه به نظر بيفايده ميآمد، ولی بدون اينکه ترسی بخود راه دهم، مصرانه به دعا کردن ادامه دادم. آنگاه خوابها و روياهايم برايم واضح ميشدند و خداوند دعاهايم را اجابت می فرمود.
هنگاميکه برای بنای ساختمان «روزنامة کوک مين» دعا ميکرديم، خداوند ما را در پيدا کردن قطعه زمينی به بزرگی ۵/۱ هکتار ياری نمود. ما خداوند را برای اين زمين سپاس و تمجيد نموديم. اما اتفاقی افتاد و ما تقريباً تمام زمين را از دست داديم. روياهای من برای بنای روزنامه به نظر نابود شدند. اوضاع و احوال کاملاً بر عليه ما بود. داشتن بنای روزنامه در نزديکی کليسايمان نيز غير ممکن بود. تشويش و اضطراب ما غير قابل وصف بود.
ليکن من تسليم نااميدی نشدم و به دعا ادامه داده، نزد خداوند فرياد برآوردم. ابراهيم هنگاميکه سارا ۹۰ سال و خود او ۱۰۰ سال از عمرش ميگذشت، مصرّانه برای داشتن يک پسر دعا کرد که از ديد انسانی امری است غير ممکن. ليکن خداوند دعای او را اجابت فرمود و بطور معجزه آسايی يک فرزند پسر، اسحاق، را به آنها عطا نمود.
من نيز، مصرّانه برای اين زمين نزد خداوندکه دعای آنانيکه مصرانه دعا ميکنند را اجابت ميفرمايد، دعا کردم. آنگاه خداوند دعايم را اجابت نمود؛ روياهايم به واقعيت پيوستند و آن زمين را دوباره بدست آورديم. ساختمان روزنامه در حال حاضر در دست ساخت ميباشد.
ما هنگاميکه برای موضوعی دعا ميکنيم، دورانی را ميگذرانيم که طی آن به نظر ميرسد روياهايمان نابود ميشوند. حتی در اين هنگام، لازم است که در دعا کردن مُصّر باشيم. آنگاه دوباره خوابهايمان زنده خواهند شد. بنابراين ما هرگز نبايد دست از دعا بکشيم و يا قطع اميد کنيم.
فصل چهارم
دعای موضِعي
دعای موضِعی، دعايی است که (در مدت زمان نسبتاً کوتاهی) به موقعیّتمان در خداوند صحّه گذاشته، ايمان خود را اعتراف مينماييم و تصميم ميگيريم که در پيشگاه خداوند عمل صحيح را بجا آوريم.
فصل چهارم
دعای موضِعی
زمانيکه خود را در پيشگاه خداوند تقديس مينماييم، دعای موضعی بسيار مؤثر ميباشد و دعايی است که (در مدّت زمان نسبتاً کوتاهی) به موقعیّت خود در خداوند صحّه ميگذاريم، به ايمان خود اعتراف نموده، تصميم ميگيريم عمل صحيح را در پيشگاه خداوند انجام دهيم. اين دعا از قدرت عظيمی برخوردار است تا ما را به داشتن محبّت بسيار عميقی نسبت به خداوند ارتقاء داده، از افکار انسانی رها شويم و طريقهای خود را بطور کامل به خداوند بسپاريم. منظور از دعای موضعی چيست؟
۱-دعايی است که طی آن به موقعيت خود در خداوند يعنی رابطة ما با خداوند بعنوان «خالق و مخلوق» و «رهاننده و رها شده» صحّه ميگذاريم.
نمونه ای از دعای موضعی در ذيل آمده است:
«خداوندا، ای خالق تمام دنيا، تو رهاننده و خالق هستی. تو آسمانها و زمين؛ آدميان و همه چيز بر روی زمين و زير درياها را آفريدی. تو انسان را از خاکِِ زمين خلق کردی و در بينی اش دميدی تا به موجودی زنده تبديل گردد.
از آنجايی که انسان توسط تو خلق شده است، حيات من از آن خودم نيست بلکه متعلق به تو است. حرفی در اين نيست که خالق، مالک چيزی است که خود خلق نموده.
اگرچه انسان نسبت به تو سرکشی کرد و افتاد، تو پسر يگانة خود، عيسی مسيح را فرستادی و اجازه فرمودی تا بدنش پاره شده، خونش ريخته شود و بر روی صليب جان دهد تا بشر را بازخريد نمايد.
همچنين بحثی در اين نيست که خريداری کننده، مالک چيزی است که خريداری نموده.
بنابراين، من بواسطة خلقت و نجات، مِلک دو جانبة خداوند هستم. من هيچ قدرت مطلق بر خود، زندگی ام، حال و آيندة خود ندارم. تنها تو بر من قدرت مطلق و حقّ داری. به همين دليل، من يک زندگی ناشی از اطاعت و فرمانبری مطلق را در پيش خواهم گرفت و هدايتهای تو را دنبال خواهم نمود».
در اين طريق دعا ما اعتراف ميکنيم که حقّ تشخيص خوب و بد را نداريم و با تسليم کامل زندگی خود به خداوند، اعتراف مينماييم که خداوند دربارة آينده و حال ما و آنچه که برای ما خوب يا بد است تصميم ميگيرد.
به همين صورت، دعای موضعی، دعايی جهت فروتنی و وقف خود در پيشگاه خداوند است.
۲-دعايی است که طی آن اعتراف ميکنيم خداوند «شبان» است و ما گوسفندان او.
اين دعا به منظور اعتراف به اين حقيقت است که خداوند شبان ما است، چنانکه در مزمور ۲۳ نوشته شده است. ما ميدانيم که خداوند شبان نيکو است. در اين جا، مطلبی که بايد به آن واقف باشيم اين است که گوسفند به شبان تعلق دارد و شبان مالک گوسفند خود ميباشد. شبان اين مسئوليت و حق را دارد که گوسفند خود را هدايت نموده، از او مراقبت نمايد، به او غذا داده، او را بزرگ کند و از او محافظت نمايد. گوسفند، که متعلق به شبان است، بايد او را دنبال نموده، بر شبان خود تکيه کند تا از او کاملاً مراقبت و محافظت نمايد. در اين صورت، مقايسة ارتباط ما با خداوند بعنوان شبان و گوسفند بسيار صحيح ميباشد.
داود ميفرمايد: «خداوند شبان من است، من هرگز محتاج نخواهم بود» (مزمور۲۳ :۱ ). در اين آيه، وی اعلام ميدارد که خداوند از هر نظر از او مراقبت مينمايد، بطوريکه او محتاج به هيچ چيز نخواهد بود.
سپس او اعلام ميدارد که خداوند تمامی احتياجاتش را مهیّا مينمايد: «او مرا در مرتعهای سبز ميخواباند» و اينکه خداوند آسايش و آرامش خيال عطا ميفرمايد «او مرا در کنار آبهای راحت رهبری مينمايد» (آيه ۲).
داود با اين سخن که «او جان مرا تازه ميسازد. او بخاطر نام پرشکوه خود مرا در راه راست رهبری می کند». (آيه ۳)، اعتراف مينمايد که خداوند فعّالانه در زندگی وی نقش داشته، او را از گناه ميرهاند و به سوی راستی هدايت مينمايد.
او ادامه داده اعلام ميدارد: «حتی اگر از درّه تاريک مرگ نيز عبور کنم، نخواهم ترسيد، زيرا تو، ای شبان من، با من هستی! عصا و چوب دستی تو به من قوّت ميبخشد» (آيه ۴). هنگاميکه از مشکلات و مراحل تاريک زندگی عبور مينماييم، گاهی اوقات ممکن است احساس نکنيم که خداوند در کار است. ليکن خداوند هميشه با ماست. داود اعتراف ميکند که از هيچ بدی نميترسد چون خداوند با او است تا او را هدايت و محافظت نمايد.
علاوه بر اين، داود به سرائيدن اين سرود ادامه ميدهد که خداوند، از او در مقابل تمامی دشمنان محافظت نموده، تمام حمله های آنها را برای او برکت ميگرداند. «در برابر چشمان دشمنانم سفره ای برای من می گسترانی. سر مرا با روغن مسح نموده؛ جامم را لبريز ميسازی» (آيه ۵). حتّی هنگاميکه دشمنان به ما حمله کنند، خداوند، ما را بخاطر آن بيشتر برکت خواهد داد.
داود همچنين اعلام ميدارد که خداوند او را به خانة ابدی پدر آسمانی مان رهبری مينمايد. «اطمينان دارم که در طول عمر خود، نيکويی و رحمت تو، ای خداوند همراه من خواهد بود و من تا ابد در خانة تو ساکن خواهم شد» (آيه ۶). همانطور که تا کنون مشاهده فرموده ايد، ارتباط بين اين شبان و گوسفندان خود بطرز غير قابل وصفی نزديک ميباشد.
بنابراين، دعای موضعی دعايی است که طی آن ما عميقاً درک ميکنيم، خداوند شبان ما است و ما گوسفندان او. همچنين دعايی است که در آن اعلام ميداريم، به عنوان گوسفند خداوند، در حقيقت از او سپاسگزاری مينماييم؛ و بدون هيچ قيد و شرطی او را که شبان نيکوی ماست، پيروی مينماييم و با اطاعت مطلق به او توکّل خواهيم نمود.
۳- دعايی است که طی آن اعتراف می کنيم خداوند، کوزه گر است وِ ما گِل هستيم.
عيسی مسيح کوزه گر است و ما کوزه ای هستيم که از گل ساخته شده ايم (روميان ۹ : ۲۱). خداوند، که کوزه گر است مقداری گل را برميدارد و هر نوع ظرفی با آن ميسازد. او ظروف زيبا، صاف، کوچک و بزرگ بر حسب انتخاب خود ميسازد. از آنجاييکه ما صرفاً ظرفهايی هستيم که خداوند ساخته است، ميبايستی به ضعيف بودن خود معترف باشيم و کاملاً نظام از پيش مقرر شدة خداوند را بپذيريم.
به اين دليل است که من هميشه به شکل زير دعا ميکنم:
« پدر آسمانی، تو کوزه گَر هستی و من کوزه ای در دستهای تو. تو مرا شکل دادی و به عنوان کشيش کليسای «تمام انجيلی يوئيدو» منصوب فرمودی. پس مرا ياری فرما تا ظرفی صادق ، صميمی و شايستة طرحی که درست نموده ای باشم. از آنجاييکه تو موعظة انجيل در سرتاسر جهان را به من سپرده ای، مرا در اين مأموريت وفادار بگردان. از آنجاييکه تو مرا جهت بلند کردن و تربيت خادمان بسياری بکار گرفته ای، کمکم کن تا اين رسالت را به انجام برسانم. به عنوان يک بازرگان مسيحی، علاوه بر کارهای بسيار ديگر مديريت و سرپرستی دانشگاه، خانه های سالمندان و يک روزنامه را به من سپرده ای. پس مرا هدايت فرما و قدرت عطا کن تا در تمامی اين کارهايی که مقرّر فرموده ای، وفادار باشم.
نباشد که من سعی کنم ظرفی بيش از آنچه خواستة تو برای من بوده است باشم و کمکم کن تا پايين تر از حدّ انتظار تو نباشم. مرا ياری فرما تا خود را با افراد ديگر مقايسه نکنم. اين ظرف را از روح قدّوست پر ساز. باشد که همواره مطيع تو بوده، در آنچه که مرا خوانده ای وفادار باشم و هميشه جلال نام تو را بدرخشانم».
از آنجايی که خداوند، مرا که تنها يک مقدار گل هستم در دستهای خود، شکل داده است و برطبق ارادة خود بکار ميبرد، من هميشه نگاهم به او بوده، به او توکّل مينمايم، نه اينکه خود را با ديگران مقايسه کنم يا طالب چيزی باشم که ندارم. به اين دليل است که به فيض خداوند من همانی هستم که هستم.
۴- دعايی است که طی آن اعتراف می نماييم، "خداوند تاک است و ما شاخه های آن".
در مَثَل تاک در فصل پانزده انجيل يوحنا، عيسی به تاک تشبيه شده است و ما شاخه های آن. چنانچه شاخه ای در تاک باقی نماند، به دور انداخته شده، خشک خواهد شد. بنابراين، به عنوان شاخه هائی که به تاک (عيسی مسيح) متصلند، ما بايد عيسی را در مرکز زندگی خود قرار داده، استوار بايستيم، او را محبت نموده، بطور کامل به او اعتماد نماييم.
اين تاک است که آب و مواد غذايی را از ريشه دريافت ميکند و آنرا به شاخه ها ميرساند؛ اين شاخه نيست که به تاک حيات ميبخشد. عملی که شاخه انجام ميدهد، دريافت کردن فيض و آوردن ميوه است. بياييد به صليب مسيح در جلجتا بيانديشيم. خداوند، با پاره شدن بدن و ريخته شدن خون خود، به ما نجات، آشتی با پدر، پُری روح القدس، شفا، رهايی از لعنتها، برکات ابراهيم و حيات جاويدان را بخشيد تا برای هميشه در ملکوت خداوند بسر بريم. اين همان هديه ای است که بواسطة محبّت بينهايت عظيم و فيض خداوند، بطور رايگان به ما بخشيده شده است.
خداوند، تمام کارها را انجام داده و آنچه ما بايد انجام دهيم اين است که از او فيض دريافت نماييم و برای خداوندمان ميوه بياوريم. بنابراين، ما ميبايستی عميقاً به اين کار خداوند بيانديشيم و در حضور او خود را فروتن نموده، او را سپاس و تمجيد بخوانيم، نه اينکه دربارة خودمان لاف بزنيم.
هنگاميکه در اطاعت مطلق، به خداوند توکّل می نماييم، او هميشه به نفع ما عمل خواهد کرد. آنگاه ما از قدرت و فيض او بهره مند ميشويم تا شکوفه دهيم و برای او ثمر بياوريم.
۵- دعايی است که طی آن اعتراف مينماييم، "خداوند داماد است و ما عروسهای او "(افسسيان ۵ : ۲۲-۲۸).
همانطور که مسيح سر کليسا است، داماد نيز سر عروس است. داماد بايد عروس خود را محبّت نمايد و عروس می بايستی داماد خود را محترم بدارد. داماد بايد از عروس مراقبت و محافظت نمايد. از آنجاييکه عيسی مسيح داماد است و ما عروس های او، ما بايد بطور مطلق از او اطاعت نموده، او را محترم بداريم و انتظار داشته باشيم که او تمامی احتياجات روزانة ما را مهیّا نموده، ما را از هر خطری حفظ نمايد. بتدريج ما به عنوان عروس او وارد ملکوت آسمانی خواهيم شد. پس بياييد در تمام طول زندگی خود، به او اعتماد نموده، منتظر آن روز پر جلال بمانيم.
دعای موضعی، ارتباط ما را با خداوند به نقطة امنی ميرساند، ما را هدايت ميکند تا از زندگی ای برخوردار شويم که خداوند در مرکز آن قرار دارد و ما را بسوی محبّت کامل نسبت به خداوند هدايت مينمايد. اين روش دعايی، به ما کمک ميکند تا افکارمان باعث حواس پرتی ما نشود و در دعا تمرکز کافی داشته باشيم و باعث رشد آگاهی ما از موقعيّت واقعی خود در مسيح ميگردد تا به آسانی تحت تاثير وسوسه های دنيوی، قرار نگيريم. چنانچه هر روزه به روش موضعی دعا نماييم، قلبهايمان در پيشگاه خداوند استوار خواهد گشت.
ٍٍٍ
فصل پنجم
دعای ارتعاشی
دعای ارتعاشی بر حسب پديده ای نامگذاری شده است که چنانچه سنگ ريزه ای در آب انداخته شود آب مرتعش ميشود و ارتعاشات، ابتدا در مجاور و سپس به آبهای اطراف منتشر ميگردن.
فصل پنجم
دعای ارتعاشی
من اين طرز دعا را بر طبق پديده ای نامگذاری کرده ام که طی آن، چنانچه سنگ ريزه ای در آب انداخته شود، ارتعاشات به اطراف منتشر ميگردند.
هر ساله در فصل پاييز، ما اعضای کليسای «تمام انجيلی يوئيدو» در استاديوم المپيک سئول گردهم آمده، جلسة دعايی عظيمی را برگزار مينماييم. حدود۱۰۰،۰۰۰ تن هر ساله در اين جلسه شرکت مينمايند. برای۱۰۰،۰۰۰ نفر کار آسانی نيست که بيش از يکساعت دعا کنند. تنها با گفتن اينکه «بياييد جمع شويم و با يکديگر دعا کنيم» امکان نخواهد داشت که اين تعداد عظيم برای يکساعت دعا نمايند. اين يکی از مشکلترين روشهای دعايی است و بدون ديدن تدارکات کامل دعايی، انجام پذير نميباشد.
در ماه مارس ۱۹۹۳، يک جلسة دعايی در استاديوم يوهانزبورگ(آفريقای جنوبی) برگزار شد، اگرچه اين جلسه بيشتر به جلسة پرستشی شبيه بود تا يک جلسة دعايی. برگزارکنندگان اين جلسه سعی نمودند که اعضا را در دعا هدايت نمايند، ليکن حدود ۳۰ هزار نفر از افرادی که در آنجا گردهم آمده بودند، نتوانستند به اندازه کافی به دعا ادامه دهند. ايشان دست ميزدند و در خداوند شادی ميکردند، امّا پس از ۵ يا ۱۰ دقيقه از دعا کردن باز ايستادند. اگرچه جهت دعا کردن گردهم آمده بودند ولی بيش از اينکه دعا نمايند، سرود سراييدند.
اين مورد يوهانزبورگ يک مورد استثنايی بود. در هيچ جای دنيا، دعا برای يک جماعت عظيم به مدّت طولانی، کار آسانی نيست. جهت دعا کردن يک جمعيت عظيم به مدّت طولانی، دعای ارتعاشی ضروری ميباشد. بياييد اکنون ببينيم دعای ارتعاشی چيست و ما چگونه ميتوانيم به آن عمل کنيم.
۱- دعای ارتعاشی از يک شخص آغاز ميگردد.
بدين معنی که برای زندگی خودمان در مسيح، فيض و برکات بيشتر او و برای احتياجات و مشکلات متفرقة خودمان دعا مينماييم. بايد از صميم قلب برای اين احتياجات نزد خداوند دعا نماييد. آنگاه پس از دعا برای خويشتن، برای خانواده هايمان دعا ميکنيم. ابتدا برای ايمان، حيات و سلامتی همسرمان دعا ميکنيم. سپس برای فرزندانمان دعا مينماييم.
پس از آنکه با تمام وجود برای فرزندانمان دعا کرديم، آنگاه برای پدر و مادر يا پدر بزرگ و مادر بزرگمان و احتياجات متفرقه آنها چنانچه هنوز در قيد حيات باشند، دعا مينماييم. سپس برای برادران و خواهرانمان و احتياجات ايشان، از بزرگترين گرفته تا کوچکترين فرد دعا ميکنيم.
دعای ارتعاشی دعايی است در وحله اول برای خويشتن و بعد برای خانوادة خود.
۲- دعايی است برای خويشاوندان خود.
پس از دعا کردن برای نزديکترين اعضای خانواده مان، آنگاه به دعا برای بستگان و خويشان خود ميپردازيم تا آنها نجات يابند و خداوند تمام احتياجات روزمرة آنها را مهیّا نمايد.
۳- دعايی است برای دوستانمان.
سپس برای دوستان نزديک و همکاران خود دعا مينماييم.
۴- دعايی است برای همسايگانمان.
پس از آنکه برای دوستانمان دعا نموديم، برای همسايگان خود دعا ميکنيم که از فيض و برکات خداوند بهره مند شوند.
۵- دعايی است برای شهر يا محّل اقامتمان.
آنگاه برای رهبران، مأمورين و تمام مردميکه در آنجا اقامت دارند دعا ميکنيم.
۶- دعايی است که طی آن برای مردم کشور خود دعا مينماييم.
ابتدا، برای رئيس جمهور يا نخست وزير دعا مينماييم و سپس برای رهبران مملکتی در زمينه های مختلف سياسی، اجتماعی، اقتصادی و غيره.
۷- دعايی است برای کشورهای همسايه مان.
پس از آنکه، برای کشور خود و ملّت آن دعا کرديم، ميتوانيم همچنان ادامه داده برای کشورهای همسايه مان دعا نماييم. برای مثال، ما کُره ايها برای مردم ژاپن، چين، روسيه و ديگر کشورهای آسيايی دعا مينماييم.
۸- دعايی است برای کشورهای ديگر در قاره های ديگر.
آنگاه برای تمام مردم اروپا، آفريقا، آمريکای شمالی و جنوبی و غيره دعا مينماييم. ما برای نجات ايشان، آرامش بر روی زمين و بازگشت دوبارة خداوندمان عيسی مسيح، دعا ميکنيم.
هنگاميکه جمعيت عظيمی به روش ارتعاشی دعا مينمايند، لازم است که برای دعا، برنامه ريزی شده باشد. برای يک دعای مؤثر ارتعاشی، ميتوانيم ليست دعايی را به شرکت کنندگان ارائه دهيم، يا گردانندة روی سکّو، دعا را بر طبق برنامه، عنوان به عنوان هدايت نمايد. بعنوان مثال، رهبر ميتواند اعضاء را هدايت کند که به مدّت پنج دقيقه برای احتياجات شخصی خود دعا نموده، آنگاه به مدّت پنج دقيقه ديگر برای اعضای خانوادة خود دعا نمايند و بعد برای خويشاوندان و دوستان نيز به مدّت پنج دقيقه و الی آخر.
گردانندة جلسه ميبايستی موضوعات دعايی را هدايت نمايد و برای هر دعای خاص، زمانی را معیّن کند. هنگاميکه وقت تمام ميشود، او بايد به موضوع بعدی دعايی بپردازد.
به اين صورت، دعای ارتعاشی بايد به شکل بسيار منظمی انجام پذيرد. يک گرداننده، موضوع دعايی و مدّت زمان آن را مشخص مينمايد و هنگاميکه وقت تمام ميشود، آنرا با نواختن يک زنگ متوقف نموده، به موضوع بعدی ميپردازد.
چنانچه گرداننده در دنبال نمودن برنامة دعايی قصور ورزد، دعا کردن برای يک جمعيت عظيم به مدّت طولانی غير ممکن خواهد بود.
بنابراين، در جلسه ايکه گروه عظيمی جهت دعا گردهم ميايند، شخصی که دعا را رهبری ميکند بايد يک برنامة خاص دعايی را تهیّه و بر طبق آن عمل نمايد.
فصل ششم
دعای رباّنی
شاگردان عيسی مسيح از او خواستند که چگونه دعا کردن را به ايشان بياموزد و عيسی به آنها آموخت که چگونه دعا نمايند و آن را دعای رباّنی ميخوانند. دعای رباّنی نمونه ای از انواع مختلف دعاها است.
فصل ششم
دعای رباّنی
شاگردان عيسی مسيح از او خواستند تا به ايشان دعا کردن را بياموزد. آنها از عيسی درخواست نکردند که چگونگی تهیة موعظه يا دعا کردن برای مريضان يا بيرون کردن ارواح را به ايشان ياد بدهد، بلکه از عيسی مسيح در خواست نمودند که چگونه دعا کردن را به ايشان بياموزد. اين بدين دليل است که آنها ميدانستند منشأ قدرت در رسالت وی، چه زمانيکه موعظه مينمود، مريضان را شفا ميداد، ارواح شرير را اخراج ميکرد يا اعمال خداوند را نمايان مينمود، در دعاهای او نهفته بود.
سحرگاهان، خداوند در مکانهای خلوت دعا ميکرد (مرقس ۱ : ۳۵). گاهی اوقات نيز او در شبها دعا مينمود (متی ۱۴ : ۲۳ ، لوقا ۶ : ۱۲). شاگردان که واضحاً درک کرده بودند زندگی دعايی عيسی مسيح خداوند منشأ اعمال شگفت انگيز وی ميباشد، از او درخواست نمودند تا روش دعا کردن را به ايشان بياموزد.
عيسی مسيح نيز به آنها طرز دعا کردن را آموخت و آنرا دعای رباّنی مينامند. اين دعا، نمونة دعايی از همة دعاها است. ما نيز ميتوانيم با پيروی از الگوی دعای رباّنی، عميقاً برای مدت طولانی دعا نماييم. پس کاربرد الگوی دعای رباّنی به چه منظور است؟
۱- عيسی خداوند فرمود: «ای پدر ما که در آسمانی، نام مقّدس تو گرامی باد».
دعای رباّنی، با گرامی داشتن نام پرجلال خدای پدر آغاز ميگردد. بسياری ميگويند: «نامت گرامی باد» بدون اينکه معنی آنرا درک نمايند. پس ما بايد ابتدا معنی نام خداوند را درک کنيم.
در سفر خروج ۳ : ۱۴ خداوند ميفرمايد: «من هستم که هستم». در اينجا منظور «يهوه» (ياوه) است که يک عنوان رهايی بخش در رابطة تعهدی و تغييرناپذير خداوند با بشر ميباشد. به عبارتی ديگر، نامی است که نجات را برای بشر به ارمغان ميآورد.
در عهد عتيق، ما هفت عنوان بارز خداوند را، در ارتباط با نام «يهوه» مييابيم. با خواندن يکايک اين اسامی خداوند در حين دعا، ما ميتوانيم گرامی داشتن نام خداوند را تجربه نماييم و جلال را به خداوند بدهيم.
اوّل، نام او «يهوه يايره» ميباشد. اين يعنی «خداوند مهیّا ميفرمايد». هنگاميکه ابراهيم در اطاعت از فرمان خداوند، پسر خود اسحاق را بر کوه موريا قربانی ميکرد، خداوند او را متوقف کرد و در عوض يک قوچ مهیّا نمود. بنابراين، ابراهيم قوچ را به عنوان قربانی سوختنی تقديم نمود و آن مکان را يهوه يايره ناميد (پيدايش ۲۲ : ۱۴). از طريق اين اسم، خداوند نشان ميدهد که برای همة ما مهیّا ميفرمايد. از آنجايی که خداوند همه چيز را ميداند، خود همه چيز را از پيش برنامه ريزی نموده و برطبق ارادة خود آماده مينمايد. انجيل مقدّس در اوّل قُرَنتيان ۲ : ۹ ميفرمايد: «کتاب آسمانی نيز در اين مورد ميفرمايد که خدا برای دوستداران خود، چيزهايی تدارک ديده است که هيچ انسانی هرگز نديده، نشنيده و به فکرش نيز خطور نکرده است».
پس هنگاميکه دعا ميکنيم بايستی خداوند را که «يهوه يايره» است، تمجيد نموده، از او قدردانی نماييم؛ بايد ايمان داشته باشيم که او هر چيز را برای ما مهیّا ميفرمايد. ما بايد طريقهای خود را به او بسپاريم و دعا کنيم تا در طريقی که مهیّا مينمايد راه رويم .
دوّم، نام او «يهوه روفکا» ميباشد. اين نام در خروج ۱۵ : ۲۶ آمده است. سه روز پس از خروج از مصر، قوم اسرائيل خيلی تشنه بودند، زيرا آبی که يافتند آنقدر تلخ بود که نميتوانستند از آن بنوشند. ايشان بر عليه خداوند و موسی شکايت و غرغر کردند. آنگاه موسی نزد خداوند فرياد برآورد و خداوند درختی را به او نشان داد. موسی آن درخت را در آب انداخت و بلافاصله آب شيرين شد.
در آنجا خداوند، قوم اسرائيل را آزمايش نمود و فرمود: «اگر دستورات و احکام مرا که خداوند، خدای شما هستم اطاعت کنيد و آنچه را که در نظر من پسنديده است بجا آوريد، از تمام مرضهايی که مصريان را بدان دچار ساختم در امان خواهيد ماند، زيرا من، خداوند و شفا دهندة شما هستم»(خروج ۱۵ : ۲۶).
در زبان عبرانی، خداوند شفا دهنده «يهوه روفکا» ميباشد. خداوند، شفا دهنده است. بدين ترتيب، اين امری کاملاً طبيعی است که ما ميتوانيم هنگاميکه به او ايمان داريم، از شفاهای جسمی و روحانی خداوند برخوردار شويم. ما بايد به اين امر واقف باشيم که وقتی از طريق عيسی مسيح به خداوند نزديک ميشويم، او ما را شفا ميدهد و ما بايد از او قدردانی نموده، نام او را تمجيد نماييم.
خداوندمان عيسی مسيح، در اطاعت از ارادة پدر خود، ضعفهای ما را بر خود گرفت. اول پطرس ۲ : ۲۴ ميفرمايد: «او بر روی صليب، بار گناهان ما را بر دوش گرفت تا ما بتوانيم از چنگ گناهان رهايی يافته، زندگی پاکی داشته باشيم. زخمهای او نيز دوای دردهای ما گرديد. بنابراين وقتيکه دعا ميکنيم، بايد بطور واضح ايمان خود را به طبيب اعظم مان اعلام نماييم. ما همچنان بايد او را سپاس و تمجيد نمايم و نام او «يهوه روفکا» را بالا بريم.
سوّم، اسم او «يهوه نسی» ميباشد. اين مطلب در خروج ۱۷ : ۱۵ آشکار است. هنگاميکه بنی اسرائيل به «رفيديم» رسيدند، توسط عماليقی ها مورد حمله قرار گرفتند. موسی، يوشع را به همراه سربازانی به محل نبرد فرستاد ولی خود، هارون و حور را برداشته به بالای تپه رفتند و با يکديگر دعا کردند. هنگاميکه موسی دستهای خود را بالا ميبرد، بنی اسرائيل پيروز ميشدند. وقتيکه او دستهای خود را از خستگی پايين ميآورد، عماليقی ها بر آنها چيره ميگشتند. دستهای موسی بقدری خسته شده بود که هارون و حور سنگی را آوردند تا موسی روی آن بنشيند و ايشان دستهای وی را بالا نگاه داشتند.
چون ايشان دستهای موسی را تا غروب بالا نگه داشتند، يوشع و بنی اسرائيل، عماليقی ها را در جنگ شکست داده، پيروز گشتند. موسی در آنجا يک قربانگاه ساخت و آن را «يهوه نسی» يعنی «خداوند پرچم پيروزی من است» ناميد.
ما بايد بدانيم که تمام پيروزيهای زندگی مان از جانب خداوند است و ما بايد در زير اين پرچم پيروزی از طريق دعا در نبردهای زندگی خود، بجنگيم. ما بايد هر روزه، پدر آسمانی خود يهوه نسی، را سپاس و تمجيد نماييم.
چهارم، نام او «يهوه شالوم» ميباشد. اين نام در داوران ۶ : ۲۴ ذکر شده است. هنگاميکه جروبعل، که او را جدعون نيز ميخوانند خداوند را ملاقات کرد، او بسيار ترسيد و تصور کرد که خواهد مرد. اين امر بدين دليل بود که هيچ انسانی نميتواند خدای پر جلال را ببيند و زنده بماند (خروج ۳۳ : ۲۰). جدعون فکر کرد که چون فرشته خداوند را ملاقات نموده خواهد مُرد، ولی خداوند فرمود که او نخواهد مرد. آنجا، جدعون قربانگاهی برای خداوند ساخت که آن را «يهوه شالوم» ميخوانند يعنی «خداوند آرامش است».
خداوند از طريق پسر خود، عيسی مسيح به ما آرامش عطا ميفرمايد. اکنون ما ميتوانيم با شجاعت به پيشگاه خداوند بياييم و از اميد و آرامش عظيمی در قلبهايمان برخوردار شويم. پس ما هميشه بايد با ايمان، نگاهمان به خداوند باشد و خدای سلامتی خود «يهوه شالوم» را سپاس و تمجيد نماييم.
پنجم، نام او «يهوه روهی» ميباشد. مزمور ۲۳ : ۱ ميفرمايد: «خداوند شبان من است، من محتاج نخواهم بود». در اينجا «روهی» به معنای شبان است. خداوند، از طريق «کلمه» خود را به عنوان شبان ما آشکار ساخت. بنابراين ما بايد او را تمجيد نماييم و او را بخاطر اينکه شبان ما است سپاس بخوانيم. از آنجاييکه شبانمان مالک ما است، ما را چون يک شبان حقيقی رهبری نموده، غذا ميدهد و رشد داده، محافظت مينمايد. ما بايد با تمام قلبمان به شبان اعتماد نموده، از او اطاعت و پيروی کنيم و از او تشکر و تمجيد نماييم.
ششم، نام او «يهوه صدقينو» يعنی «خداوند عدالت ما» ميباشد. کتاب مقدس ميفرمايد: «در آن زمان، يهودا نجات خواهد يافت و اسرائيل در صلح و آرامش زندگی خواهد کرد و نام او «خداوند عدالت ما» خواهد بود» (ارميا ۲۳ : ۶). خداوند، عيسی مسيح را که گناه را نشناخته بود، برگزيد و اراده فرمود که او بجای ما گناه شود تا عدالت خداوند در ما ايجاد گردد. ما هرگاه به اين ميانديشيم که با ايمان به عيسی، به عدالت خداوند دست يافته ايم، نميتوانيم از شکرگزاری خداوند باز بايستيم. بنابراين، ما بايد هميشه خداوند «يهوه صدقينو» را سپاس و تمجيد بخوانيم.
هفتم، نام او «يهوه شَمّه» است يعنی «خداوند هميشه در معبد خود در سرتاسر نُه هزار متر حضور خواهد داشت» (حزقيال ۴۸ : ۳۵). از آنجايی که ما به معبدهای خداوند تبديل شده ايم، اين همچنين بدين معنی است که خداوند هميشه در ما ساکن خواهد بود. «يهوه شمّه» يعنی «خداوند هميشه با ما خواهد بود». بنابراين ما هميشه بايد خداوند «يهوه شمّه» را سپاس و تمجيد بخوانيم.
پس ما در دعای ربّانی، با گفتن «نامت گرامی باد.» توسط يکايک اسامی شگفت انگيز خداوند ( با درک عميق اهميت آنها برای ما) ابراز ميداريم که هر نام خداوند چقدر برای ما بعنوان فرزند نجات يافتة او حائز اهميت ميباشد. خداوند توسط اسامی خود، تعهدات خاصّی با ما ميبندد و بر طبق هر اسم خود، عمل مينمايد.
۲- عيسی مسيح دعا فرمود: «ملکوت تو بيايد».
خداوندمان عيسی مسيح ملکوت خدا را به زمين آورد.
او فرمود: «از گناهان خود توبه کنيد و نزد خداوند بازگشت کنيد، زيرا ملکوت خدا نزديک شده است» (متی ۴ : ۱۷). عيسی مسيح ملکوت خدا را بر روی زمين آورد و آن را موعظه نمود، آنهم در زمانيکه زمين هنوز تحت قدرت شيطان بود. برای اينکه در ميان بشر ملکوت را برقرار نمايد، عيسی مسيح به ميل خود، جانش را بر روی صليب فدا نمود. بدن پاره شدة او و خون ريخته شدة وی، ملکوت خدا را به تاريخ بشريت به ارمغان آورد.
خون عيسی مسيح بخشش از گناهان، پاک شدن از گناهان، آشتی با خدا و کار روح القدسِِ خداوند بر روی زمين را با خود به ارمغان آورد. شکر برای قدرت خون عيسی مسيح که ما را قادر ساخت بجای لعنت، شفا و برکت دريافت نماييم. با مصلوب شدن و قيام خود، عيسی مسيح قدرت مرگ و جهنم را در هم شکست و ملکوت ابدی و حيات جاويدان را به ارمغان آورد.
از اين جهت، عيسی مسيح ملکوت خدا از انجيل پنج گانه را با خود بهمراه آورد. هرکس به او ايمان آورد نجات کامل خواهد داشت و از برکات جسمانی، محيطی و روحانی لذّت خواهد برد. امروزه، ملکوت خداوند در کليسا و هر جايی که نام عيسی اعلام و بلند کرده شود، حاضر است.
هر ملّتی بايد از يک رهبر و نيروهای ارتشی برخوردار باشند، تا آنها را محافظت نمايند. به همين صورت، کليسايعنی بدن مسيح با ملکوت خدا در او، بايد اقتدار خداوند و قدرت روح القدس را به نمايش بگذارد. ماهيت ملکوت آسمان ميبايستی امروزه در کليسای او نمايان باشد.
خداوندمان برای اينکه آيات و معجزات ملکوت آسمان به عنوان نشانه ای به بی ايمانان آشکار گردد، به ما آموخت تا برای حضور روح القدس دعا نماييم.
قدرت متعال خداوند که در کارهای او در کليسا مکمّل نظامی پرقدرتی برای نابود ساختن نيروهای شيطانی خواهد بود (که سعی بر حمله به کارهای خداوند و قوم او دارند)، قدرت روح القدس خداوند، انجيل پنج گانه و برکات سه جانبه را برای ايمانداران به ارمغان ميآورد تا آنها ملکوت خداوند را وسعت دهند.
بنابراين، ما مسيحيان بايد بطور جدّی برای ملکوت آسمان بر زمين و ملکوت کامل آسمان، که در زمان بازگشت عيسی برقرار خواهد شد، دعا نماييم.
۳-عيسی مسيح دعا فرمود: «اراده تو چنانچه در آسمان است در زمين نيز کرده شود».
از آنجايی که خداوند الف و يا ، اوّل و آخر است، ارادة او از پيش در آسمان انجام شده است. تنها شرير و آنانی که تحت نفوذ او به خداوند اعتماد نميکنند و ارادة او را بر روی زمين رد ميکنند، مانع انجام ارادة خداوند بر روی زمين ميشوند.
به همين دليل، ما هميشه بايد دعا نماييم که تمام مردم روی زمين ارادة خداوند را بپذيرند و جلال را به او بدهند و اينکه دعاهای خالصانة ما، ارواح شرير و ديوها را از ايشان بيرون نموده، اذهان سخت آنها را آماده نمايد و عيسی مسيح را به آنها آشکار ساخته، ملکوت خدا را به اين جهان و قلبهای ايشان بياورد.
۴- عيسی مسيح دعا کرد: «نان کفاف ما را امروز به ما بده».
ما بايد هر روزه غذای روحانی خود را از خداوند دريافت داريم. ما همچنين به غذای جسمانی نيازمنديم. خداوند ميخواهد نان هر روز ما را به ما بدهد و انتظار دارد که ما هر روز برای آن دعا نماييم. اين ارادة خداوند است که هر روزه غذای روحانی خود را از او بطلبيم. وقتيکه ما دعا ميکنيم، خداوند آنها را عطا خواهد فرمود.
دعا کردن برای نان روزانه به اين معنی است که برای تمام احتياجات زندگيمان دعا نمايم. برای اينکه نان روزانه خود را بدست آوريم، ما به شغل نياز داريم. برای داشتن يک شغل به تحصيلات نياز داريم و برای آنکه از تحصيلات برخوردار شويم، به مايحتاج اولیة زندگی مثل پوشاک، غذا، خانه، وسيلة نقليه نيازمنديم.
از آنجاييکه نان روزانة ما شامل تمام مايحتاج ابتدائی زندگی است، بايد بطور جدّی آنها را از خداوند بطلبيم و دريافت نماييم.
۵- عيسی دعا فرمود: «قرضهای ما را ببخش، چنانچه ما قرضداران خود را ميبخشيم».
اگر ما طالب بخشش گناهانمان باشيم، بايد آنانيکه نسبت به ما گناه ميورزند را ببخشيم. تنها زمانيکه آنها را ميبخشيم، ميتوانيم از خداوند طلب بخشش نماييم. انجيل به ما ميآموزد که اين بر خلاف ارادة خداوند است زمانيکه در پی انتقام گرفتن از ديگران هستيم و از بخشيدن آنها امتناع می ورزيم، از خداوند بخواهيم که ما را ببخشد. بخشيدن آنانی که نسبت به ما گناه ورزيده اند، کار آسانی نيست. با وجود اين، از آنجايی که ما بطور دائم مرتکب گناه ميشويم، برای اينکه مورد بخشش خداوند قرار بگيريم، بايد ابتدا کسانيکه به ما بدی کرده اند را ببخشيم.
۶- عيسی مسيح دعا فرمود: «ما را در آزمايش مياور».
در اينجا منظور از آزمايش، وسوسه های شيطان است. تمام ايمانداران و همينطور بی ايمانان، در معرض دائمی وسوسه های شرير هستند. «چون مسيح ها و پيغمبران دروغين زيادی خواهند آمد و حتّی معجزات نيز خواهند کرد، بطوريکه اگر ممکن بود حتّی برگزيدگان خدا را گمراه ميکردند» (متی ۲۴ : ۲۴). ارواح شرير سعی بر اين دارند که ما را با شهوات فريبندة نفسانی و غرور وسوسه کرده، بردة افکار انسانی گردانند.
به همين دليل است که انجيل مقدّس ميفرمايد: «هوشيار و مراقب باشيد، زيرا دشمن شما، همچون شير گرسنه ای، غراّن به هر سو ميگردد تا طعمه ای بيابد و آنرا ببعلد. پس در برابر حملات او، به خداوند تکيه کنيد و استوار بايستيد. بدانيد که اين زحمات فقط به سراغ شما نيامده است، بلکه مسيحيان در تمام جهان با چنين مصائبی مواجه می باشند» (اول پطرس ۵ : ۸ و۹ ). برای آنکه در مقابل وسوسه ها مقاومت نماييم، به کمک دائمی خداوند نيازمنديم.
ما بايد هر روزه بطور جدّی به خداوند بچسبيم و دعا نماييم: «ما را در آزمايش ميآور».
۷- عيسی مسيح دعا فرمود: «ما را از شرير برهان».
منظور از شرير، دشمن ما شيطان است. او بر روی صليب جلجتا، خلع سلاح شد. با وجود اين همواره مدّعی ما شده، سعی بر اين دارد که ما را بدام بياندازد. اگر ما به اتهامات او گوش کنيم و در دامش بيافتيم، او آمده در نهان سعی بر دزديدن، کشتن و نابود کردن ما دارد.
زمانيکه من برای يک جلسة بشارتی به آفريقا رفته بودم، چند تن از اعضاء ما به صحرا مسافرت نموده، يک خانوادة شير را مشاهده کردند که به نگهبان خود حمله برده او را کشتند. شيطان هم مانند يک شير درّنده بدنبال کسی ميگردد که بتواند از بين ببرد. چنانچه در دامش بيفتيم، شيطان بيرحمانه طعمه خود را روحاً، جاناً و جسماً پاره خواهد کرد. به همين دليل، ما بايد از خداوند بطلبيم که ما را از شرير برهاند تا مبادا در دام شيطان بيفتيم.
عيسی مسيح همچنين به ما آموخت که دعا کنيم تا در وسوسه نيفتيم. او در باغ جتسيمانی، بمدّت يک ساعت دعا کرد. هنگاميکه نزد شاگردان خود برگشت، آنها را در خواب ديد. آنگاه عيسی به ايشان فرمود: «بيدار باشيد و دعا کنيد تا در وسوسه نيفتيد» (متی ۲۶ : ۴۱). اگر آنها بيدار ميماندند و دعا ميکردند، در باغ جتسيمانی از او نميگريختند و پطرس در حيات خانة قيافا، کاهن اعظم، عيسی مسيح را انکار نميکرد. بنابراين ما بايد از خداوند بطلبيم که ما را از دام شيطان که رئيس نيروهای پليد است محافظت نمايد، اگرچه او سرانجام شکست داده خواهد شد.
۸- عيسی دعا فرمود: «ملکوت و قدرت و جلال از آن توست».
ملکوت متعلق به خداوند است؛ قدرت و جلال نيز از آن اوست. به اين دليل است که بايد با شکرگزاری و تمجيد او، ملکوت و قدرت و جلال او را بنگريم. ما بايد هميشه خداوند را که دعاهای ما را ميشنود و اجابت ميفرمايد، تمجيد و سپاس بخوانيم.
هنگاميکه ترتيب دعای رباّنی را بياد داشته، به هر يک عميقاً بيانديشيم و بر طبق آن دعا نماييم، از فيض شگفت انگيز خداوند برخوردار شده، دعاهای ما به تخت سلطنت او خواهد رسيد. هنگاميکه اَشکال دعايی رباّنی و خيمه ای (فصل ۱۰)، را با هم در نظر بگيريم ما قادر خواهيم بود برای يک يا دو ساعت نزد خداوند دعا نماييم و پُری روح القدس را بيابيم.
فصل هفتم
دعای تَعَمقّی
تنها کسانی که در دعا نظم و ترتيب را رعايت مينمايند، ميتوانند بخوبی دعای تعمقّی را انجام دهند. اين بدين معنی نيست که کسی اصلاً نبايد طی اين روش دعايی صحبت کند. ما ميتوانيم با زمزمة ملايم و يا صدای آهسته و يا کاملاً در سکوت دعا کنيم و افکار قلبمان را دنبال نماييم.
فصل هفتم
دعای تَعَمّقی
دعا با صدای بلند، بخصوص برای نوايمانان بسيار مفيد خواهد بود. شنيدن صدای خويشتن به ماکمک ميکند تا در دعا تمرکز حواس پيدا کرده، در برابرکار شيطان مقاومت نماييم و بطور عميق در فيض روح القدس ساکن شويم.
ارميا ۳۳ : ۳ ميفرمايد: «از من درخواست کن و من اسراری را دربارة آنچه در آينده واقع خواهد شد، به تو آشکار خواهم ساخت». عبرانيان ۵ : ۷ ميفرمايد: «بطوريکه همه ميدانند، کسی که قدرت و اختيار عطای برکت را دارد، بزرگتر از کسی است که برکت را دريافت ميکند». با صدای بلند نزد خداوند فرياد برآوردن بسيار سودمند است، زيرا که احتياجات عميق قلبمان را در غالب کلمات بيان ميکنيم. ما ميتوانيم بدينگونه در ساختمان کليسا و يا در کوه دعا نماييم.
با وجود اين، برخی اوقات ما مجبوريم وضعيت ديگران را در نظر بگيريم و با صدای بلند دعا نکنيم. امروزه بسياری در مجتمعهای مسکونی زندگی ميکنند. در چنين شرايط مکانی، دعا کردن با صدای بلند ممکن است باعث اذیّت و آزار ديگران شود.
همچنين هنگاميکه بوسيلة ماشين، اتوبوس، قطار يا هواپيما مسافرت ميکنيم، نميتوانيم با صدای بلند دعا نماييم. اگر صبح زود با صدای بلند دعا کنيم، افراد خانواده و همسايگان را از خواب بيدار خواهيم کرد. پس در چنين مواردی لازم است از دعای تعمقی استفاده نماييم.
تنها کسانيکه در دعا از نظم لازم برخوردارند، قادرند به خوبی دعای تعمقی را انجام دهند. در اين الگوی دعايی، ما بايد بخوبی بر موضوعات دعايی و احتياجاتی که در دعا نزد خداوند ميآوريم، تمرکز حواس داشته باشيم. اين بدين معنی نيست که بهيچوجه نبايد در اين روش دعايی صحبت نماييم. ما ميتوانيم با زمزمة ملايم يا صدای آهسته يا حتّی کاملاً سکوت نموده، افکار قلبمان را دنبال کنيم. خداوند از افکار ما کاملاً آگاه است ( مزمور ۱۳۹ : ۲ ).
از آنجايی که من خيلی مسافرت ميکنم، در هواپيما، هنگام گذشتن از اقيانوس آرام و آتلانتيک، چشمان خود را ميبندم و در سکوت دعا مينمايم. از طريق دعای تعمقی، از مشارکت و ارتباط بسيار نزديکی با خداوند لذّت ميبرم و فيض، قدرت و محبّت او را تجربه ميکنم. دعای تعمقی، دعايی است در قلبهای ما. در حين دعا به روش تعمقّی، ما ميتوانيم از اشکال دعايی به روش آزاد، دعا با عنوان خاص، موضعی، ارتعاشی، دعای ربّانی يا خيمه ای استفاده نماييم و يا ميتوانيم يک آیة انجيل را انتخاب کرده بر آن تعمق نموده، خداوند را شکر و سپاس بخوانيم.
ما مسيحيان ميتوانيم به مقتضی زمان و موقعیّتی که در آن قرار داريم از الگوهای دعايی بسياری در زندگی خود استفاده کرده، گاهی با صدای بلند و گاهی در سکوت دعا نماييم.
فصل هشتم
دعای تمجيد
دعای تمجيد به منظور ابراز شادی خود و سپاسگزاری از خداوند ميباشد نه برای اينكه چيزی بطلبيم.
فصل هشتم
دعای تمجيد
دعای تمجيد جهت ابراز شادی و سپاسگزاری ما نسبت به خداوند است، نه برای اينکه چيزی بطلبيم. انجيل مقدّس ميفرمايد: «با وجود اين، تو پاک و مقدس هستی. پدران ما تو را تمجيدکردند» ( مزمور ۲۲ : ۳ ). اين در زبان اصلی عبرانی بدين معنی است که ستايش بنی اسرائيل، تخت سلطنت و محل سکونت خداوند ميباشد. به عبارتی ديگر، بدين معنی است که تمجيدهای ما، تشکيل يک تخت سلطنت را ميدهد که خداوند بر آن ساکن ميگردد.
هنگاميکه ما خداوند را تمجيد و شکرگزاری مينماييم، او برای سکونت در ما، نزديک ميآيد. وقتيکه ما قادر به دعا کردن نيستيم يا در زير بار غم و اندوه زندگی بسر ميبريم، اگر خداوند را تمجيد نماييم، او در ما ساکن خواهد شد؛ تمام غمها و رنجها محو خواهند گرديد و روح ما آزاد خواهد شد. اين است که دعای تمجيد برای ما از اهمیّت زيادی برخوردار ميباشد.
دعای تمجيد، حضور خداوند را در ميان ما تقويت مينمايد و کارهای عظيم خداوند را در زندگی ما به ارمغان ميآورد. يک نمونة کامل، پيروزی يهوشافاط پادشاه يهودا، بر دشمنان خود ميباشد از طريق ستايش خداوند (۲تواريخ ۲۰ : ۲۱-۲۳). موآبيها و عمونيها برای نبرد با يهوشافاط هجوم آوردند. يهوشافاط، هوشيارانه تصميم گرفت که بايد از خداوند کمک بخواهد و دستور داد که تمام مردم يهودا روزه بگيرند. مردم يهودا، برای درخواست کمک از خداوند گردهم آمدند. آنگاه روح خداوند بر يحزئيل آمد و خداوند از طريق او فرمودکه ايشان را نجات خواهد داد.
پس، يهوشافاط افرادی را جهت سرائيدن و حمد و سپاس خداوند منصوب نمود. همينکه ايشان شروع به سرائيدن و حمد خداوند نمودند، خداوند بطور غير منتظره ای بر عليه مردانيکه يهودا را مورد تجاوز قرارداده بودند، برخاست و آنها شکست خوردند.
نمونة ديگری از قدرت تمجيد را در تجربة پولس و سيلاس مييابيم. هنگاميکه ايشان خداوند را در زندان تاريک در شهر فيليپی ستايش نمودند، ناگهان زلزلة شديدی رخ داد، بطوريکه پايه های زندان لرزيد. بلافاصله درهای زندان باز شد و زنجيرهای دست و پای همه باز شد (اعمال ۱۶ : ۱۹-۲۶). ستايش و تمجيد خداوند، حضور او را در ما تقويت مينمايد و کارهای عظيم خداوند را برای ما به ارمغان ميآورد. پس، برای ستايش خداوند بايد چه کنيم؟
۱-ما بايد بدانيم او کيست و چکار ميکند و برطبق اين دانسته ها او را حمد و تمجيد نماييم.
خداوند، متعال، از همه چيز آگاه و در همه جا حاضر است. او آسمانها و زمين و هر چه در آن است را خلق نمود. بنابراين ما ميبايستی خدای خالق را تمجيد نماييم. از آنجايی که او عظيم است و پر جلال، ما همچنين بايد عظمت او را ستايش کنيم. از آنجاييکه او پرمحبت، مقّدس و عادل است، ما بايد او را بخاطر نيکوييهايش نيز سپاس و تمجيد گوييم. به همين صورت، ما بايد ذات خدايی او را درک نموده، او را تمجيد نماييم.
۲-ما بايستی فيض او را بخاطر داشته، او را تمجيد نماييم.
ما بايد خداوند را تمجيد گوييم زيرا او از طريق عيسی مسيح گناهان ما را ميبخشد؛ چون او روح خود را به ما عطا فرموده تا از زندگی مقدّسی برخوردار شويم؛ چون ما را شفا ميبخشد؛ ما را از زير لعنت رهانيد و برکت داد؛ و بدليل اينکه ما را از مرگ و جهنم رهايی داده، حيات جاويدان ميبخشد. ما همچنين ميبايستی خداوند را حمد و تمجيد بخوانيم بخاطر کارهايی که در ميان ما انجام داده است تا با حيات بخشيدن به روحهای ما از طريق عيسی مسيح، از برکات و سلامتی برخوردار شويم و بخاطر اينکه به ما حيات فراوان عطا ميفرمايد.
اکنون که ما بسياری از محبتهای عملی او را در زندگيمان تجربه نموده ايم، بايد خدا را برای هر يک و تمام آنها سپاس و تمجيد گوييم. گاهی اوقات، ممکن است دچار سختيها و رنجهايی در زندگی شده باشيم. بخاطر ميآوريم زمانيکه در اين سختيها و رنجها نزد او فرياد برآورديم، او دعاهايمان را اجابت فرموده، ما را از رنجهايمان رهانيد و برکت داد. ما بايد هر يک و تمام آنها را بخاطر آورده، خداوند را حمد و تمجيد نماييم.
۳-ما بايد با ايمان به اينکه او دعاهای ما را اجابت ميفرمايد، او را تمجيد نماييم.
شکرگزاری و تمجيد نشان دهندة ايمان حقيقی مسيحيان ميباشد. به همين دليل است که انجيل ميفرمايد: «قربانی شايستة من آنست که از من سپاسگزار باشيد و مرا ستايش کنيد. هر که چنين کند راه نجات را به او نشان خواهم داد» (مزمور ۵۰ : ۲۳). وجود ما بايد هميشه مملوّ از شکرگزاری، حمد و سپاس او باشد. حتی اگر چيزی از خداوند نخواهيم، شکرگزاری و تمجيدهای ما از او موجب ميشود که فيض عجيب او را بچشيم.
هنگاميکه من به فيض خداوند اولين کليسايم را در بولوانگدونگ بر پا کردم، يکی از رهبران کليسای انجيلی بود که هميشه در جلسة دعايی صبح زود حضور بهم ميرسانيد. او، روی يک حصير کهنه، زانو ميزد و برای بيش از يکساعت با صدای بلند دعا ميکرد. ميشنيدم که در دعاهای خود يک دعا را بارها تکرار مينمود. او دعا ميکرد: «خدای پدر، تو را شکر ميکنم. فقط تو را شکر ميکنم، شکرت، شکر».
در آن زمان، من نميتوانستم دعاهای او را درک کنم. اما اکنون، وقتی به زندگی ايمانی و سالهای زياد رسالت خود مينگرم، ميفهمم که کاری جز شکرگزاری خداوند از دستم بر نميايد. من، اکنون اعتراف ميکنم که براستی دعاهای او بسيار عميق بوده است.
ما بايد دعاهای مملوّ از شکرگزاری و تمجيد خداوند را تقديم کنيم. داود نويسندة مزمور، به عنوان مردی بدنبال قلب خداوند شناخته شد و از فيض و برکت خداوند برخوردار بود، زيرا که پيوسته خداوند را حمد و تمجيد مينمود. او همچنين بسياری از مزامير تمجيدی را از خود بجای گذاشت. ما مسيحيان ميبايستی مانند داود، پدر خود را بس شُکر نموده، حمد و تمجيد خوانيم.
فصل نهم
دعا به زبانها
دعا به زبانها، دعايی است که به زبان روح کرده ميشود، بطوريکه انسان قادر به درک آن نميباشد. اين روح القدس است که با استفاده از صدا و روح ما، فراتر از افکار ما دعا مينمايد. پس از دعا به زبانها حتّی برای مدّت زمانی طولانی، احساس خستگی نخواهيم کرد.
فصل نهم
دعا به زبانها
هنگاميکه ما از روح القدس پُر هستيم، روح خدا، به ما عطای سخن گفتن به زبانهای ديگر را ميدهد. اين يک زبان دعايی شخصی است که شامل دو نوع ميباشد.
در روز پنطيکاست، وقتيکه۱۲۰ شاگرد، روح القدس را دريافت نمودند، به زبانهای مختلف سخن گفتند. آنها، زبانهای زمينی بودند که توسط اهالی کشورهای گوناگون قابل درک بودند.
از طرف ديگر، اول قرنتيان بابهای ۱۲ و ۱۴، از زبانهايی صحبت ميکنند که برای شخص قابل درک نيست. اول قرنتيان ۱۴ : ۲ ميفرمايد: «اگر کسی عطای سخن گفتن به زبانها را دارد، يعنی به زبانهايی سخن می گويد که قبلاً نياموخته است، در اينصورت با اين زبانها فقط با خدا سخن می گويد نه با مردم، زيرا ديگران گفته های او را درک نميکنند، چون او با قدرت روح القدس، بصورت راز تکلم ميکند».
اين اشتباه بزرگی است که بگوييم زبانی که قابل درک نيست، اصلاً يک زبان نيست. هنگاميکه پُری روح القدس را مييابيم، به زبانها سخن ميگوييم، گاهی به زبانهای شناخته شده و گاهی به زبانهايی که برای انسان ناشناخته است.
برخی ميپرسند: «چه فايده ای دارد چيزی بگوييم که قابل درک نيست؟»
من شخصاً خيلی زياد به زبانها دعا ميکنم. هنگاميکه وجودم از شکر و سپاس نسبت به خداوند لبريز ميگردد، بطوريکه بخوبی قادر به ابراز آن با زبان بشری نيستم، به زبانها صحبت ميکنم و روحم تازه ميگردد. همچنين، هنگاميکه عنوان خاّص دعايی نداريم، ما ميتوانيم نزد خداوند به زبانها دعا نماييم. طی جلسات دعايی تمام شب يا وقتی ميخواهيم برای مدّت طولانی تری در روح دعا کنيم، دعا به زبانها نفع و فيض بيشتری را به ارمغان ميآورد.
دعا کردن به زبانها يعنی دعا به زبان روحانی که انسان قادر به درک آن نيست. از آنجايی که روح القدس، خداوند است و با استفاده از روح و صدای ما ولی خارج از محدودة فکری ما دعا مينمايد، باری بر ذهن ما نميگذارد. به همين دليل است که ما، حتّی پس از دعا به زبانها برای مدت بسيار طولانی، خسته نميشويم.
اغلب مردم سئوال ميکنند که اين امر چه فايده ای برايشان دارد. اکنون ببينيم منظور از سخن گفتن به زبانها چيست و چه فايده ای دارد:
۱-تکلم با خداوند، بصورت راز است.
اول قرنتيان ۱۴ : ۲ ميفرمايد: «در اينصورت با اين زبانها فقط با خداوند سخن ميگويد نه با مردم، زيرا ديگران گفته های او را درک نميکنند؛ چون او با قدرت روح القدس، بصورت راز تکلم ميکند». ما رازهايمان را تنها با نزديکترين دوستان خود در ميان ميگذاريم؛ در عين حال، اگر رازمان فاش گردد، ديگر راز نيست.
به همين شکل، ما ميبايستی به خداوند خيلی نزديک باشيم تا رازهايمان را در روح در ميان بگذاريم. از آنجايی که ما اسرار و رازهايمان را از طريق دعا به زبانها فاش مينماييم، قادر هستيم در حين صحبت به زبانها، به خداوند نزديکتر شويم.
گاهی اوقات، ممکن است احساس کنيم که انگار خداوند از ما دور است. حتّی وقتی چنين احساسی داشته باشيم، زمانيکه به زبانها دعا نماييم، نزديکی و پُری حضور خداوند را در خود و اطرافيان تجربه خواهيم کرد.
۲- ما را پاک ميسازد.
اول قرنتيان ۱۴ : ۴ ميفرمايد: «پس کسيکه به زبانها سخن ميگويد فقط به رشد خود کمک ميکند، امّا آنکه نبوت مينمايد، به رشد کليسا کمک ميکند تا همه در پاکی و شادی پيشرفت نمايند». کلمة «پاکی» در زبان يونانی، به صورت «oíƒÈoƒÂƒÍƒÊֻ݃ نوشته شده است که ترکيبی است از دو کلمة«oíƒبoς» (خانه) و«ƒآέƒتƒض»(بنا کردن) ميباشد. بدين ترتيب، معنی کامل آن «بنا کردن خانة روحانی ناشی از ايمان» ميباشد.
ما چيزی را که نداريم نميتوانيم با ديگران سهيم شويم. اگر ما خود پاک نباشيم، نميتوانيم ديگر ايمانداران را تشويق يا تقويت نماييم. بنابراين، برای هدايت شخص ديگر به ايمان عميق، ما خود بايد از طريق دعای بسيار به زبانها، از ايمانی عميق برخوردار باشيم. به اين دليل است که پولس رسول فرمود: «خدا را شکر که در تنهايی، بيش از همة شما به زبانها سخن ميگويم» (اول قرنتيان ۱۴ : ۱۸).
صحبت کردن به زبانها صرفاً برای اين نيست که ديگران بشنوند. ما ميتوانيم زمانيکه تنها هستيم و يا درحين دعای انفرادی در کليسا، به زبانها دعا کنيم (با اين محدوديت که باعث آزار ديگران نشويم).
با دعا کردن به زبانها، ما ميتوانيم فيض بيشتر خداوند را در قلبهايمان احساس کنيم.
۳-ما بايد طالب نبّوتها (ترجمه) و نيز سخن گفتن به زبانها باشيم.
اول قرنتيان ۱۴ : ۵ ميفرمايد: «آرزوی من اين است که همة شما به زبانها سخن بگوييد، اما بيشتر دلم ميخواهد که نبوت کنيد. زيرا نبوت کردن بهتر است از سخن گفتن به زبانها، مگر آنکه کسی بتواند مطلبی را که شما به زبانهای غير ميگوييد برای ديگران ترجمه کند تا ايشان نيز از آن بهره مند شوند». من شخصاً سخن گفتن به زبانها و ترجمة آن را به دفعات زياد تجربه نموده ام. هنگاميکه عطای ترجمه توسط روح القدس به من داده ميشود، دعايی را که به زبانها کرده ام درک مينمايم که بيشتر آنها کلمات حمد و سپاس خداوند ميباشد و گاهی اوقات، خداوند از طريق دعا به زبانها و ترجمة آن، مستقيماً تعليم ميدهد.
پس، هر فرديکه به زبانها دعا مينمايد، بايد دعا کند که ترجمة آنچه را که روح خدا فرموده است درک کند تا کليسا را پاک نمايد.
۴-زبانها، نشانه ای است برای غير ايمانداران، مبنی بر اينکه خدا با ماست.
اول قرنتيان ۱۴ : ۲۲ ميفرمايد: «پس می بينيد که سخن گفتن به زبانها، نشانة قدرت خدا برای ايمانداران نيست بلکه نشانه ای است برای بی ايمانان؛ اما نبوت، يعنی آوردن پيغام از جانب خداوند، برای بی ايمانان نيست بلکه برای ايمانداران».
نزول روح القدس در اعمال باب ۲ ثبت شده است. ۱۲۰ شاگرد، در اتاق بالايی گردهم آمده بودند و ناگهان روح القدس بر ايشان آمد و همگی از روح القدس پُر شدند و شروع کردند به سخن گفتن به زبانها. در اورشليم، يهوديان خدا ترس از هر ملّتی حضور داشتند. هنگاميکه ايشان اين صدا را شنيدند، جمعیّت با تعجّب گرد آمدند، زيرا هر يک ميشنيدند که ايشان به زبان خودشان سخن ميگويند. آنگاه پطرس ايستاد و انجيل را موعظه نمود. آنروز در حدود سه هزار تن توبه کردند و پيام را پذيرفتند.
صحبت به زبانهای ديگر، آنچنان نشانة عظيمی از حضور خدای زنده برای بی ايمانان شد که آن تعداد عظيم نجات يافتند.
۵-به جانهای ما تازگی و آرامش ميبخشد.
اشيعاء ۲۸ : ۱۱،۱۲ ميفرمايد: «چون مردم به اين تعليم گوش نميدهند، خدا قوم بيگانه ای را خواهد فرستاد تا به زبان بيگانه به آنها درس عبرت بدهند! خدا ميخواست به ايشان آرامش و امنيت ببخشد، اما ايشان نخواستند از او اطاعت کنند». دعا به زبانها به ما تازگی عظيمی ميبخشد، مانند يک ليوان آب سرد در يک روز خيلی گرم تابستانی.
آرامش و تازگی، بينهايت برای آنانی که تحت فشارهای روحی، جسمی و فکری هستند، ضروری ميباشد. امروزه، ما حتّی به بسياری از خادمين غمگين و متأثر برميخوريم. برخی از خادمين به سبب بارهای سنگين شبانی تقريباً از تاب و توان افتاده اند. امّا، وقتی ايشان به زبانها دعا نمايند، تازگی و آرامی جان خواهند يافت و قوّت تازه يافته، دوباره بنا ميشوند.
به همين شکل، زمانيکه خسته هستيم و هنگاميکه قلبمان پُر از درد و اندوه باشد، دعا به زبانها کمک زيادی ميکند تا از تازگی و آرامش برخوردار شويم.
۶-دعايی است که خداوند در آن پيشقدم ميشود.
روميان ۸ : ۲۶ ميفرمايد: «به اين وسيله يعنی بوسيلة ايمان ما، روح خدا ما را در مشکلات زندگی و در دعاهايمان ياری ميدهد، زيرا ما حتّی نميدانيم چگونه و برای چه بايد دعا کنيم. امّا روح خدا با چنان احساس عميقی از جانب ما دعا ميکند که با کلمات قابل توصيف نيست». از آنجاييکه ما در دنيايی زندگی ميکنيم که محدود به زمان و مکانست، هميشه نميتوانيم از خطرات موجود در شرايط زندگيمان و تصادفاتی که ميتوانند برايمان رُخ دهند از پيش آگاه باشيم. با وجود اين، خود روح القدس که از همه چيز آگاه است، ما را ياری مينمايد و برای ما شفاعت ميکند. از طريق دعا کردن به نزد خدا، روح او ما را از خطرات ميرهاند و ما را قادر ميسازد که بر سختيهای زندگی چيره شويم.
هنگاميکه روح خدا قلبهای ما را به روحِ شفاعت لمس کرده، ما را ملزم ميفرمايد که دعا کنيم، شايد ندانيم برای چه موضوعی بايد دعا کنيم. با دعا به زبانها به طور جدّی، ما اطمينان حاصل ميکنيم که روح القدس از اين طريق برای نيازهای ضروری ما دعا مينمايد. در اين حالت دعا کردن به زبانها، بسيار شادی بخش و پُرثمر ميباشد.
يکی از خانمهای عضو کليسای ما، درحاليکه در مرکز شهر سئول مشغول راه رفتن بود، ناگهان احساس کرد که بايد دعا کند. با وجود اين تمايل شديد به دعا، قادر به پيدا کردن مکان مناسب برای دعا کردن نبود، پس در گوشه ای در آن نزديکی روی پاهايش نشست و شروع کرد به دعا کردن نزد خداوند. اگرچه شديداً ملزم به دعا کردن بود، ولی نميدانست چرا و برای چه موضوعی بايد دعا نمايد. پس به زبانها دعا کرد. او بقدری با حرارت دعا کرد که تا دعايش تمام شود، جمعيت عظيمی دور او حلقه زده بود. در ميان جمعيت يک پليس بود که او را بشدت سرزنش کرده گفت: «اگر بايد دعا کنی، در کليسا دعا کن، نه در گوشة خيابان که جلوی رفت و آمد عابرين پياده رو را بگيری».
وقتی آن بار سنگين دعا از او برداشته شد و پس از دعا آرامش يافت، يک جلسة خانگی را رهبری نموده، به منزل بازگشت. ديد که خانه اش کاملاً بهم ريخته شده است. دزد آمده بود و همه جا را گشته بود. همه چيز در خانه و حتّی در حياط پخش شده بود. او به فکر چيزهای با ارزش، جواهرات، دفترهای بانکی و مقداری پول نقد،که دريک کشوگذاشته بود افتاد. با اين فکرکه اگر آنها را دزديده باشند حتماً همسرش او را اذیّت و آزار خواهد کرد، به آن اتاق رفت. همه چيز در آن اتاق نيز کاملاً پخش و پلا شده بود، بجز چيزهای با ارزشی که مَدّ نظر او بودند.آنها خيلی مرتب دقيقاً همانطوريکه گذاشته شده بودند همانجا قرار داشتند. با ديدن اين منظره خيلی تعجب کرد و متّوجه شد که چرا در گوشة خيابان آنقدر با شدّت و هيجان دعا کرده بود. در همان زمانيکه دزد در خانه بود، روح القدس او را ملزم نمود تا با ناله هايی که کلمات قادر به بيان نبودند، دعا نمايد. آنوقت، اشياء با ارزش از ديد دزدان پنهان ماندند و آنها را ندزديدند. اين جريان، نشانة بزرگی برای همسر بی ايمان وی شد. او نيز عيسی مسيح را پذيرفت و کمی بعد وارد دانشگاه خداشناسی شد. در حال حاضر ايشان خادم هستند. براستيکه دعا به زبانها در زندگی مسيحی ما مفيد و سودمند ميباشد.
علاوه بر اين، دعا کردن به زبانها ما را بيشتر به فيض عميق ناشی از محبّت خداوند سوق ميدهد. اين واقعاً فيض خداوند است که کمبودهای ما را در دعا ياری مينمايد. بنابراين، بينهايت ضروری است که پُری روح القدس را بطلبيم و عطای سخن گفتن به زبانهای ديگر را دريافت نماييم.
فصل دهم
دعای خيمه ای
دعای خيمه ای، دعايی است که طّی آن ما بر ارتباطمان با خداوند در عيسی، صحّه ميگذاريم. از طريق اين روش دعايی ما از اطمينان، تازگی، طراوت و قدرت خداوند برخوردار خواهيم شد.
فصل دهم
دعای خيمه ای
دعای خيمه ای، دعايی است که از طريق آن ما بر ارتباطمان با خداوند در عيسی مسيح صحّه ميگذاريم. بنی اسرائيل از مصر خارج شدند و در راهشان به کنعان بودند. خداوند حتّی در حين مسافرتشان به کنعان، در بيابان از ايشان خواست تا او را بپرستند. خداوند، بر کوه سينا طرز ساختن خيمه را به موسی نشان داد و موسی خيمه را بر طبق نقشة خدايی ساخت. بنی اسرائيل آمده، خداوند را پرستش نمودند. خيمه، نمونه ای است که به ما طرز صحيح پرستش را می آموزد.
امروزه، ديگر خيمة قابل رؤيتی وجود ندارد. ۱ قرنتيان ۳ : ۱۶ ميفرمايد: «آيا هنوز پی نبرده ايد که همة شما با هم، خانة خدا هستيد». بدين ترتيب، ما همان خيمه هستيم. زمانيکه دعا ميکنيم، بايد به ترتيب مراحلی را که در ساختن خيمه وجود داشت، رعايت نماييم. به همين جهت، من نام اين روش دعائی را دعای خيمه ای مينامم.
دعا بروش خيمه ای، دعايی است شامل ۷ قسمت در ارتباط با ۷ مکان موجود در خيمه، بطوريکه هر قسمت شامل ۷ عنوان دعايی ميباشد.
از آنجاييکه ما در دعای خيمه ای برای ۴۹ موضوع خاّص دعا ميکنيم، می توانيم برای مدّت زمان طولانی دعا نماييم.
پس از دعا کردن به روش خيمه ای، ما از قدرت خداوند برخوردار خواهيم شد و از تازگی و اطمينان پُر خواهيم شد؛ در نتيجه از وقت دعايی خود احساس رضايت خواهيم نمود و از ارتباط نزديکمان با خداوند شاد خواهيم شد. حال ببينيم در دعای خيمه ای چه ترتيبی را بايد دنبال نماييم؟
خيمه شامل دو قسمت اصلی مذبح و حياط بود. مذبح نيز توسط پرده ای به دو قسمت تقسيم ميشد، مکان مقدّس و قدس الاقداس. در حياط، يک قربانگاه و حوض وجود داشت. در مکان مقدّس يک چراغدان، ميز نان مقدس و قربانگاه بخور وجود داشت و صندوق عهد در قدس الاقداس قرار داشت. سرپوش صندوق را تخت رحمت مينامند.
۱-دعا در حياط
الف- ما بايد بر سر قربانگاه، دعا نماييم.
در خيمه، اولين مکانی که به آن وارد ميشويم قربانگاه مفرغی است (خروج ۲۷ : ۱-۸). بنابراين، در دعا بروش خيمه ای، ما بايد از قربانگاه آغازکنيم. قربانگاه نشان دهندة داوری خداوند است. از آنجاييکه همة انسانها گناهکارند، تحت داوری خداوند قرار دارند. ما نميتوانيم به خداوند نزديک شويم، مگر اينکه اين مشکل اساسی گناه را حلّ کنيم، زيرا که هيچ گناهکاری نميتواند در پيشگاه او زنده بماند.
به همين دليل، بنی اسرائيل حيوانات را جهت قربانی ميآوردند و دستهای خود را بر آنها گذاشته، گناهان خود را به آنها منتقل مينمودند. سپس آنها را ميکشتند، خونشان را بيرون ميريختند و گوشت آنها را برای خداوند ميسوزانيدند.
اين نشان دهندة صليب جلجتا است، جايی که مسيح بخاطر ما قربانی شد. اگرچه او بی عيب و بی گناه بود، بخاطر ما قربانی شده، گناهان ما را بجای ما بر خود گرفت، صليب را متحمل شد، بدنش پاره شد و خونش ريخته شد. بنابراين ما بايد، هفت مورد دعايی ذيل را به عنوان شکرگزاری به او بر قربانگاه يعنی صليب او ادا نماييم.
اوّل، بايد او را بخاطر شستن گناهانمان و پاک کردن و نجات بخشيدن ما حمد و تمجيد نماييم.
دوّم، بايد او را شکر نماييم بخاطر اينکه ما را از داوری خداوند رهانيد. زيرا عيسی، توسط صليب، ما را از داوری جاويدان در زندگی کنونی و حيات آينده رهانيد.
سوّم، ما بايد او را شکر نماييم که ما را با خداوند آشتی داد و اين حقّ را به ما داد تا به حضور خداوند وارد شويم. ما بايستی خداوندمان عيسی را شکر نمايم زيرا که اکنون ميتوانيم توسط خون پُر بهای او به طور مستقيم به خداوند نزديک شويم.
چهارم، ما بايد او را شکرگزار باشيم، برای اينکه قدرت و اقتدار شرير را توسط خون پر بهای خود شکست داد در حاليکه شرير سعی بر دزديدن، کشتن و نابود کردن ما دارد. مکاشفه ۱۲ : ۱۱ ميفرمايد: «برادران ما با خون برّه و با بيان حقيقت، او را سرکوب کردند». براستی که، شيطان خلع سلاح شده و قدرتش توسط خون عيسی از بين رفته است. اکنون ما ميتوانيم با اعتماد به قدرت خون عيسی و شکست شرير، به حضور خداوند بياييم. پس ما بايد خداوند را برای همين شکر نماييم.
پنجم، بايد خداوند را بخاطر شفا و سلامتی کامل از طريق خون عيسی، شکر نماييم. اشعيا ۵۳ : ۵ ميفرمايد: «از زخمهای او شفا يافتيم». پس، بايد خداوند را حمد و سپاس گوييم زيرا که توسط زخمهای عيسی، ما را سلامتی بخشيده است.
ششم، ما بايستی خدا را شکرگزار باشيم که ما را از طريق خون عيسی، از لعنتها رهانيد. غلاطيان ۳ : ۱۳ ميفرمايد: «اما مسيح، لعنتی را که در اثر گناهان ما بوجود آمده بود، بر خود گرفت و ما را از هلاکتی که اين روش «شريعت» پديد آورده بود رهايی داد، روشی که انجامش غير ممکن بود. بلی مسيح، لعنت ما را بر خود گرفت، زيرا در تورات آمده است: «ملعون است هرکه به دار آويخته شود». (عيسی مسيح نيز به دار صليب آويخته شد). بنابراين ما بايد خدا را بخاطر رهايی از لعنت و يافتن برکت از طريق مصلوب شدن عيسی، شکرگزار باشيم.
هفتم، ما بايد خداوند را شکر نماييم برای اينکه ما را از مرگ رهانيد. خداوند توسط خون عيسی، ما را از مرگ به حيات جاويدان انتقال داده است و ما بايستی خداوند را برای همين شکرگزار باشيم.
ما بايد در قربانگاه، در پای صليب مسيح، دعا نماييم و خدا را بخاطر خون عيسی حمد گفته، خون پُر بهای او را ارج گذارده، خون او را در قلبهای خود بپذيريم و به آن توکّل و تکيه نماييم.
دليل اينکه دعای ما اغلب بی ثمر ميباشد اينست که ما دعايمان را از قربانگاه يعنی پای صليب آغاز نميکنيم. ما بايستی زندگی روزمرة مسيحی خود را از پای صليب آغاز نماييم. تنها هنگاميکه ما بر قدرت خون عيسی توکّل نموده با توکّل بر آن به پيش گام بر ميداريم، قدرت خداوند را دريافت نموده، شرير را شکست ميدهيم و در ايمان استوار خواهيم بود.
ب- بايستی بر سر حوض دعا نماييم.
حوض نشان دهندة تقديس شدن است (خروج ۳۰ : ۱۷-۲۱). در اينجا، کاهنان خود را می شستند و قبل از ورود به عبادتگاه پاک ميشدند. بنابراين دعايی که ما در اين قسمت ميگوييم، دعای تقديس است که شامل ۷ موضوع ذيل ميباشد:
اوّل، ما بايد دعا کنيم: «خداوندا مرا تقديس فرما تا درستکار باشم نه يک دروغگو، بدکار و يا شخص فاسد». اخيراً با يکی از رهبران ملّی ملاقات نمودم. او بر ضّد مسيحيت نبود. امّا به من گفت: «کشيش عزيز ايمان دارم که شما با ايمان به عيسی، نجات روحانی مييابيد. ولی نميتوانم کاملاً با شما هم عقيده باشم که برای نفع کشورمان نيز بايد به عيسی ايمان داشته باشم. بيش از ۳۰ درصد مقامات عالی رتبة دولتی، مسيحی هستند و ۶۰ درصد از مأموران نظامی و ۵۰ درصد از سربازان، مسيحی ميباشند. با وجود اين افزايش تعداد در جمعيت مسيحی، آيا وضعيت اخلاقی و اجتماعی هيچ بهتر از قبل شده است؟ اينهمه مسيحی داريم اما اين امر چه تفاوتی در استانداردهای سياسی، اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی پديد آورده است؟ اين يک اشتباه است که فکر کنيم وقتيکه همه به مسيح ايمان بياورند، کُره از نظر اخلاقی کشور خوب و درستکاری ميشود و برکت خواهد يافت». من با شنيدن اين سخنان از سخن گفتن قاصر ماندم.
اين حقيقتی است که تعداد مسيحيان در کُره، روزبروز افزايش مييابد. ليکن از آنجاييکه آنها به اندازة کفايت پاک نشده اند، قادر به تبديل اجتماع نيستند. ما مطمئناً با ايمان، نجات مييابيم. با اين حال، برای نگاهداری و پيشرفت نجات، بايد فرمان خداوند را اطاعت نماييم.
يوحنا ۱۴ : ۲۱ می فرمايد: «کسی مرا دوست دارد که هر چه ميگويم اطاعت کند». بی اهميت شمردن فرامين خداوند به معنای بی اهميت شمردن خداوند است. اينکه فکر کنيم، اِشکالی ندارد که همانند بی ايمانان زندگی کنيم، بسيار اشتباه است. اکنون که ما به عيسی ايمان داريم و نجات يافته ايم، بايد فرامين او را نگاه داريم. آنگاه ما نور و نمک خواهيم بود و اين امر موجب خواهد شد که افراد به عيسی مسيح ايمان آورند.
بنابراين، برای اينکه در حضور خداوند تقديس شويم ما بايد دعا کنيم: «پدر عزيز، مرا عادل بگردان. تنها تو قادر هستی مرا تقديس نمايی، زيرا من با قدرت خود نميتوانم عادل باشم. قضاوتها و افکار نادرست مرا ببخش».
دوّم، ما بايد دعا کنيم: «پدر عزيز، مرا صادق و راستگو بگردان». اين بسيار تأسف آور است که تعداد بسياری از بظاهر مسيحيان دروغ ميگويند. برخی از خادمين دروغ ميگويند و همچنين برخی از رهبران، شماسان مرد و زن و اعضای عادی. علت اينکه آنها به عيسی ايمان داشته و در عين حال دروغ ميگويند اين است که ايمان ايشان بر خويشتن متمرکز ميباشد. اين افراد، چنانچه برای ايشان نفعی داشته باشد راست گفته، ليکن در موارد ديگر بدون هيچ تأملی دروغ ميگويند.
به همين دليل است که ما با مشکلات زيادی روبرو ميشويم. مسيحيان اوليه، در اذيت آزارها و کشتارها، به ايمان خود چسبيده، برگزيدند که حقيقت را بگويند و در مکانهای گردهمآيی جان خود را از دست دادند، تا اينکه دروغ گفته زندگی خود را نجات دهند. خداوند ميخواهد که ما صادق باشيم. او دروغ گفتن را منع کرده است.
پس ما بايد سعی نمايم که راستگو و صادق باشيم و در تمام اوقات حقيقت را بگوييم و نيز بايد دعا کنيم: «خداوندا مرا ملزم بفرما تا حقيقت را بگويم نه دروغ و مرا هدايت فرما تا در زندگی جويای حقيقت باشم».
سوّم، ما بايد دعا کنيم: «پدر، مرا وفادار بگردان». ما بايد تا به آخر درستکار، صادق و وفادار باشيم. زيرا در غير اينصورت، چيزی بيش از يک دستِ اجير شده نخواهيم بود. من تلاش ميکنم تا در رسالت مقدسی که خداوند به من سپرده است وفادار باشم.
اول قرنتيان ۴ : ۲ ميفرمايد: «مهّمترين وظيفة يک خدمتگزار اين است که دستورات اربابش را بطور کامل اجرا کند». افسسيان ۶ : ۵-۷ ميفرمايد: «ای غلامان، از اربابانتان اطاعت نماييد و ايشان را با علاقه، به بهترين نحو خدمت کنيد. با اين تصور که به مسيح خدمت ميکنيد. طوری نباشد که فقط در حضور آنان وظايف خود را خوب انجام دهيد و در غيابشان از کار شانه خالی کنيد، بلکه هميشه خوب کار کنيد، با دلگرمی، مانند آنکه برای مسيح کار ميکنيد و خواست خدا را با جان و دل انجام ميدهيد».
بنابراين، ما بايستی در همه چيز و نيز در رسالتی که خداوند به ما سپرده است وفادار باشيم.
چهارم، ما بايد دعا کنيم: «پدر عزيز، مرا پاک و مقدس بگردان». مسيحيان بايد زندگی مقدسی را دنبال کنند. اگرچه اين امر خيلی سخت است. برای همين است که ما نزد خداوند دعا ميکنيم: «خداوندا، اعمال و سخنان مرا تقديس فرما تا زندگی پاک و مقدسی داشته باشم».
پنجم، ما بايد دعا کنيم: «پدر عزيز به من قدرت عطا فرما تا ببخشم و محبت کنم». اين امر، بينهايت حائز اهميت است که ديگران را ببخشيم. ما ميبينيم که خداوند عيسی مسيح، هر وقت به يارانش ميگفت که دعا کنند، به ايشان دستور ميداد که يکديگر را ببخشند. چنانچه ما ديگران را نبخشيم، ما نيز از طرف خداوند بخشيده نخواهيم شد و جوابهای او را به دعاهايمان دريافت نخواهيم کرد.
همانطورکه چشمان خود را به خداوندمان عيسی مسيح ميدوزيم که گناهان ما را بر روی صليب بخشيده است، ما نيز می بايستی يکديگر را ببخشيم.
علاوه بر اين، ما بايد همة مردم را دوست بداريم. دوست داشتن مشکلتر از بخشيدن است. برای اينکه بتوانيم همة مردم را دوست بداريم، به کمک خداوند نياز داريم. به همين دليل است که بايد دعا کنيم: «پدر عزيز، به من قلبی پرمحبت عطا فرما و باشد که من محبت تو را با تمام مردم سهيم شوم».
ششم، ما بايد دعا کنيم: «پدر عزيز، مرا متواضع و فروتن بگردان». چنانچه ما متواضع و فروتن نشويم، اسير روح تکبر و غرور خواهيم شد که ما را از بين خواهد برد. وقتی غرور در قلبهای ما جای گيرد، نابودی را به دنبال خواهد داشت. به همين دليل است که ما نياز داريم برای تواضع و فروتنی دعا کنيم.
هفتم، ما بايد دعا کنيم: «پدر عزيز، مرا از هر گونه طمع حفظ بفرما». ما هرگز نبايد در هرکاريکه انجام ميدهيم بدنبال طمع باشيم، زيرا هنگاميکه به طمع تن در دهيم، همه چيز از بين ميرود.
کتاب مقدس ميفرمايدکه طمع، بت پرستی است (کولسيان۳ :۵). از آنجايی که بت پرستی،جدی ترين گناهی است که خداوند از آن تنفر دارد، طمع نيز گناه است. کلمة گناه بمعنی «خارج از هدف» ميباشد. طمع همچنين بمعنی«فراتر» است.
يعقوب ۱ : ۱۵ميفرمايد: «اين افکار و اميال ناپاک، او را به انجام کارهای گناه آلود ميکشاند و اين کارها منجر به مرگ ميگردند». هنگاميکه طمع جای خود را در قلب ما بگيرد، بدون شک از راه راست خارج خواهيم شد و چنانچه به اين عمل ادامه دهيم، به دليل گناه، محکوم به مرگ خواهيم شد.
بدين ترتيب ما بايد نزد خداوند دعا کنيم: «مرا از طمع برهان. باشد تا آنچه را که درست و در حدّ ايمان من است، انجام دهم».
۲-دعا در مکان مقدس
الف- ما بايد در برابر چراغدان دعا نماييم.
بعد از ادای ۷ مورد دعايی در برابر حوض، ما اکنون وارد مکان مقدس ميشويم. در مکان مقدس، چراغدانی در سمت چپ وجود دارد که از طلای خالص ساخته شده است (خروج ۲۵ : ۳۱-۳۴).
چراغدان دارای ۷ شاخه است که نمايانگر ۷ روح خدا می باشند (مکاشفه ۱ : ۴). در مکان مقدس، نور ديگری بجز نور چراغدان وجود ندارد. نور چراغدان نمايانگر نور روح القدس است. از آنجاييکه روح القدس تنها نوری است که اراده خداوند را روشن ميسازد، ما بايد نور روح خدا را دريافت نماييم. بنابراين، تحصيلات بسيار باعث بزرگی مينيستری نميشود. برای دريافت نور و مکاشفات روح خدا، دعای بسيار و پُری روح القدس ضروری ميباشد.
آنچه من پس از ۳۵ سال خدمت خود عميقاً به آن پی برده ام اين است که معرفت دنيویِ، نميتواند برای احيای روح بشر مؤثر باشد. اين کلام خداوند است که بشر را احيا ميکند. به همين دليل است که يک خادم، بايد کلام خداوند را مطالعه کرده و همزمان بطور جدّی دعا نمايد تا بتواند طناب «کلام خداوند» را به مردم بدهد. موعظه ها بايد با مطالعات و دعاهای بسيار تهيه شود. تعليمات تخيلّی به هيچ کاری نميآيند. به همين جهت يک خادم بايد هميشه «کلام خداوند» را مطالعه و در آن تعمّق نمايد.
ما هرگز نبايد از نور ديگران در مکان مقدس استفاده کنيم. کاهنان مجاز نبودند که هيچ گونه نور ديگری را به مکان مقدس ببرند، به اين معنی که کتاب مقدس نبايد توسط چيز ديگری بجز روح القدس روشن گردد. سعی بر درک «کلام خداوند» از هر طريق ديگری جز به روح خدا ممکن است شما را به افسانه ها هدايت کند.
در برابر چراغدان که نمايانگر هفت روح خداوند است، ما ميبايستی ۷ مورد دعايی زير را ادا نموده، حضور روح القدس را بطلبيم، به او خوش آمد گفته، بپذيريم و بر او توکّل نماييم.
اوّل، روح القدس، روح خدا است. پس ما بايد دعا کنيم: «روحِ خدا، مرا از جلال خود پُر ساز».
دوّم، روح القدس، روح حکمت است. بنابراين بايد دعا کنيم: «روح حکمت، به من حکمت عطا فرما تا تمامی مشکلات را حل کنم».
سوّم، روح القدس روح فهم است. پس ما بايد دعا کنيم: «ای روح فهم، درک همه چيز را به من عطا فرما».
چهارم، روح القدس، روح مشورت است. پس، بايد دعا کنيم: «ای روح مشورت،به من قدرت عطا فرما تا افراد را به طريقهای تو نصيحت و هدايت نمايم».
پنجم، روح القدس، روح قوّت است. پس بايد دعا کنيم: «روح قوّت، مرا يک مسيحی قوی بگردان».
ششم، روح القدس، روح معرفتِ خداوند است. پس ما بايد دعا کنيم: «روح معرفت، حقايق عميق خداوند را بر من آشکار ساز».
هفتم، روح القدس، روح پرستش است. پس بايد دعا کنيم: «روح پرستش، مرا ياری فرما تا با دعا و حمد و تمجيد خداوند را پرستش نمايم».
ب- ما بايد در برابر ميز نان مقدس دعا کنيم.
در قسمت راست مکان مقدس، ميز نان مقدس قرار دارد (سفر خروج ۲۵ : ۲۳-۳۰). ميز نان مقدس هميشه در همين جا در مکان مقدس قرار داشت. نان مقدس از چراغدان نور دريافت مينمايد. نان، بدون نور چراغدان، ديگر قابل رؤيت نميبود. بنابراين ما بايد خدا را شکر نماييم که عنايت فرموده است تا بتوانيم بطور واضح و روشن، کلام خداوند را به ياری و کمک «روح القدس» درک نماييم. در برابر ميز نان مقدس، ما بايد بطور جدی و از صميم قلب هفت مورد دعايی زير را ادا نماييم:
اوّل، ما بايد دعا کنيم: «عنايت فرما که «کلام» تو را تحسين نمايم».
دوّم، بايد دعا کنيم: «باشد که «کلام» تو را محبت نمايم».
سوّم، بايد دعا کنيم: «مرا ياری فرما تا «کلام» تو را مطالعه و درک نمايم».
چهارم، بايد دعا کنيم: «باشد که «کلام» تو را باور کنم».
پنجم، بايد دعا کنيم: «باشد که به «کلام» تو عمل نمايم».
ششم، بايد دعا کنيم: «عنايت فرما تا ارزش و اهميت «کلام» تو را درک نمايم».
هفتم، ما بايد دعا کنيم: «عنايت فرما که من بشارت و موعظه و تعليم دهم و بر طبق کلام تو زندگی کنم».
ج- ما بايد جلوی قربانگاه بخور دعا نماييم.
قربانگاه بخور، بين چراغدان و ميز نان مقدس قرار دارد (سفر خروج ۳۰ : ۱-۱۰). آنجا کاهن در طول ۲۴ ساعت در روز بخور ميسوزاند. بخور تنها زمانی قابل رؤيت است که نور در چراغدان باشد، درست مانند ميز نان مقدس و نمايانگر آن است که برای حمد و تمجيد خداوند، به الهامات روح القدس نيازمنديم. در قربانگاه بخور، ما بايد هفت مورد دعای شکرگزاری زير را ادا نماييم:
اوّل، خداوند را شکر ميکنيم برای اينکه ما را از گناهان رهانيد.
دوّم، خداوند را شکر ميکنيم برای اينکه ما را از روح خود پر ساخته است.
سوّم، خداوند را شکر ميکنيم برای اينکه ما را شفا بخشيد.
چهارم، خداوند را شکر ميکنيم برای اينکه به ما برکات ابراهيم را عطا فرموده است.
پنجم، خداوند را شکر ميکنيم برای اينکه ما را از زحمات و وسوسه ها ميرهاند.
ششم، خداوند را شکر ميکنيم برای اينکه لعنت را برايمان به برکت تبديل نمود.
هفتم، خداوند را شکر ميکنيم برای اينکه ما را از بهر مسيح «نور» گردانيد بر روی زمين.
پرده ای مکان مقدس را از قدس الاقداس جدا ميساخت. پرده نمايانگر بدن مسيح است. وقتی عيسی فرمود: «تمام شد» و جان سپرد پردة معبد از بالا تا پايين به دو نيم شد. قبلاً تنها کاهن اعظم ميتوانست سالی يکبار در روز «کفاره» با خون قربانی گناه، وارد قدس الاقداس شود.
اما اکنون، ما براحتی به اين مکان دسترسی داريم. اين بدين معنی است که ما ميتوانيم آزادانه وارد قدس الاقداس شويم و از طريق رنجهای عيسی خداوند؛ بدن پاره شده و خون ريخته شدة او، خداوند را ملاقات نماييم.
بنابراين، در مکان پرده، ما بايد خدا را شکر کنيم که اجازه داد از طريق بدن پاره شدة خداوندمان عيسی مسيح به خدای پدر نزديک شويم.
۳-دعا در مکان قدس الاقداس
الف-ما بايد در محل صندوق عهد دعا نماييم.
در ميان قدس الاقداس، صندوق عهد قرار دارد (خروج ۲۵ :۱۰-۱۶). صندوق از چوب اقاقيا ساخته شده بود و پوششی از طلای خالص داشت. داخل صندوق، لوحهای سنگی عهد، يک ظرف پُر از نان آسمانی و عصای هارون که شکوفه زده بود قرار داشتند. صندوق نمايانگر خداوندمان عيسی ميباشد؛ لوحهای عهد مشخص کنندة عيسی خداوند به عنوان «کلمه» ميباشد؛ ظرف «نان آسمانی» مشخص کنندة عيسی خداوند به عنوان «نان حيات» و عصای شکوفه کرده، مشخص کنندة عيسی خداوند به عنوان «حيات جاودانی» ميباشد. بدين ترتيب ما در برابر صندوق هفت اعتراف زير را مينماييم:
اول، ما اعتراف ميکنيم: «عيسی عهد جديد يعنی نجات ماست».
دوم، ما اعتراف ميکنيم: «عيسی نان آسمانی يعنی نان حيات است».
سوم، اعتراف ميکنيم: «عيسی عصای شکوفه زده يعنی اميد رستاخيز ماست».
چهارم، اعتراف ميکنيم: «عيسی گناهان ما را بخشيده است زيرا که با ريختن خون خود در برابر ميز کفاره، ما را بخشيد».
پنجم، اعتراف ميکنيم: «عيسی عدالت ماست».
ششم، ما اعتراف ميکنيم: «عيسی تقدّس ماست».
هفتم، ما اعتراف ميکنيم: «عيسی جلال ماست».
ما، در برابر صندوق که مشخص کنندة عيسی مسيح است، به ايمان خود به عيسی خداوند اعتراف ميکنيم.
ب- ما بايد بر سر سرپوش صندوق دعا نماييم.
قسمت بالايی صندوق را سرپوش صندوق مينامند (خروج ۲۵ : ۱۷-۲۲). اين سرپوش را «تخت رحمت» نيز ميخوانند. اينجا مکانيست که جلال خداوند در آن ساکن ميباشد و سالی يکبارکاهن اعظم خون قربانی حيوانی را برای بخشش از گناهان ميپاشيد. در روش دعايی بطريق خيمه ای، ما قدم به قدم از قربانگاه مفرغی تا سرپوش صندوق پيش رفته ايم. سرانجام به پای تخت سلطنت رسيده ايم، پس اکنون ما بطور آزادانه ميتوانيم خواسته های قلبی خود را به حضور خداوند بياوريم و نيز در ارتباط با کاری که به ما سپرده است سئوال نماييم. بر سر سرپوش صندوق، هفت مورد دعايی است که ادا مينماييم:
اول، برای کليسای خداوند
دوم، برای ملت و کشور خود
سوم، برای همسايگان خود
چهارم، برای همسر و فرزندانمان
پنجم، برای پدر ، مادر، برادران و خواهرانمان
ششم، برای خودمان
هفتم، برای تمام مردم روی زمين
از آنجايی که خداوند خدای نظم و ترتيب است، از سخنان بيهوده متنفر است. اشعيا ۱ : ۱۸ ميفرمايد: «پcاگرچه لکه های گناهان شما به سرخی خون است، اما من آنها را مانند پَشم پاک ميکنم و شما را همچون برف، سفيد ميسازم». يک مشاور هرگز حرفهای بيهوده بزبان نمی آورد، بلکه درخواستهای ما را بدون حرافی بطور منظم و به ترتيب به خداوند ابراز ميدارد.
در دعای خيمه ای، ما از قربانگاه مفرغی به حوض و چراغدان در مکان مقدس، ميز نان مقدس، قربانگاه بخور و از پرده که به دو نيم شد به صندوق عهد و سرپوش صندوق پيش می رويم. توسط اين الگوی دعايی، ما قادر خواهيم بود به طور منظم به حضور خداوند دعا نماييم. پس از خاتمة تمام مراحل در دعای خيمه ای، ميتوانيم از ارتباط نزديکمان با خداوند اطمينان بيشتری حاصل نماييم.
از آنجايی که دعای خيمه ای، صليب عيسی مسيح، پاک ساختن ما و ارتباط ما با تثليث اقدس (روح القدس، عيسی مسيح که برتخت سلطنت خداوند نشسته است و خود خداوند) را در بردارد، ارتباط درستی را بين ما و خداوند بوجود ميآورد.
فصل يازدهم
دعا و موعظه
بشارت خبر خوش به يك فرد امری بيهوده خواهد بود، مگر آنكه قلب او خاك حاصلخيز گردد. دعا كردن قبل از بشارت، قلب شخص را به خاك حاصلخيز تبديل مينمايد و ما را قادر به درو محصول ميسازد.
فصل يازدهم
دعا و موعظه
ما در دنيايی انجيل عيسی مسيح را بشارت ميدهيم که توسط شيطان تسخير شده است. اوّل يوحنا ۵ : ۱۹ ميفرمايد که تمام دنيا تحت قدرت و سلطة شيطان قرار دارد. عيسی مسيح بر شرير پيروز شده و او را بر روی صليب از آلات جنگی اش خلع سلاح نموده؛ با وجود اين، شيطان همچنان در دنيا باقی مانده، مانند شيری غراٍّن به هر سو ميگردد تا طعمه أی بيابد و آنرا ببلعد و سعی دارد بدزدد و نابود کند (يوحنا۱۰ :۱۰ و اوّل پطرس ۵ : ۸).
شيطان همچنين ذهن انسان را مشوّش ميسازد تا مردم، عيسی مسيح را به عنوان سرور و منجی خود نپذيرند. ما بايد با اين دنيای فعلی مقابله نموده، انجيل عيسی مسيح را موعظه نماييم و به اين ترتيب ملکوت آسمان را در قلبهايمان بنا سازيم.
دعا سِلاحی است که با آن در خط اوّل جبهة نبرد، ميجنگيم. در مَثَل برزگر، که بذرها را به اطراف ميپاشيد، بعضی از بذرها در گذرگاه افتادند؛ برخی روی زمينهای سنگلاخی؛ و برخی در ميان خارها. پرندگان بذرهای گذرگاه را خوردند. آفتاب سوزان، زود بذرهای زمينهای سنگلاخی را خشکانيد، زيرا ريشة عميقی نداشتند که تحمل کنند و فشار ناشی از خارها، باعث شد که بذرهای ديگر خفه شده،آنها نيز از بين رفتند (متی ۱۳ : ۳-۹).
اين دقيقاً کاری است که شيطان ميکند. بشارت انجيل بدون دعا مانند پاشيدن بذر در گذرگاه، زمينهای سنگلاخی و يا در ميان خارها ميباشد. شيطان به آن ميخندد زيرا ميداند که خودش بزودی کلامی که در قلبهايی چون گذرگاه بنشيند را خواهد دزديد؛ کلامی که در قلبهايی چون زمينهای سنگلاخی بنشيند را از بين خواهد برد و نيز خارها، کلام را که در قلبهايی چون خارها فرو رود خفه خواهند کرد.
بشارت انجيل به افراد، مگر آنکه قلب آنها خاک حاصلخيزی گردد، امری بيهوده ميباشد. بنابراين، قبل از اينکه به بشارت بپردازيم، ما بايد قلبها را توسط دعا به خاک خوب تبديل نمايم. دعا، تنها راه برای انجام اين امر ميباشد. با شخم زدن زمينهای گذرگاه و سنگلاخی يا با سوزاندن خارها، ميتوانيم خاک خوب ايجاد کرده، بذرها را بپاشيم و محصولی سی برابر، شصت وحتی صد برابر آنچه کاشته ايم، درو نماييم. تنها دعا موجب ميگردد که قلب شنوندگان به خاکهای خوب و مساعد تبديل شود.
به همين دليل، هنگاميکه قبل از بشارت دعا ميکنيم شيطان با ترس بيشتری، مانع ميشود تا اينکه بدون دعا بشارت دهيم. تنها از طريق دعا ميتوانيم بر کار شيطان غالب آمده؛ قلب افراد را برای انجيل آماده نمايم؛ بذر کلام را بکاريم و ملکوت آسمان را در ايشان ايجاد نماييم.
پس، برای مسيحيان اولين الويت دعا است؛ دومين الويت نيز دعا است؛ سوّمين الويت نيز دعا است. بدون اينکه خود را بيشتر به دعا وقف نماييم، قادر نخواهيم بود کليسايی تأسيس کنيم. نميتوانيم انتظار داشته باشيم که کليسا رشد کند و قادر نخواهيم بود افراد را به سوی خداوند هدايت نماييم. باشد که اين مطلب را بخاطر بسپاريم.
نتيجه
زمانيکه ما بر روی زمين زندگی ميکنيم، بايد ملکوت آسمان را گسترش دهيم. ما بايد برای انجام اينکار دعا نماييم. بايد آنقدر با جديت دعا کنيم که ارادة پدر آسمانيمان کرده شود.
نتيجه
من، تاکنون بسياری از الگوهای دعايی را شرح داده ام. هر چند تمايل زيادی داشته باشيم که بصورت مؤثر دعا نماييم، اگر ندانيم چگونه بايد دعا کرد ، قادر نخواهيم بود بخوبی دعا کنيم.
با وجود اين، اگر ما الگوهای بسياری را جهت دعا کردن بدانيم و آنها را بخوبی بکار بريم، قادر خواهيم بود بطور مؤثر از ۳۰ دقيقه تا سه ساعت دعا نماييم. ما مسيحيان برای اينکه خود بتوانيم بطور مؤثر دعا کنيم و به ديگران نيز بطور مؤثر بياموزيم، ميبايستی به الگوهای مؤثر و تجربة عملی دعايی دست يابيم.
اين امر همواره مقبول نظر ميباشد که بر طبق موقعيتيکه در آن هستيم، روشها و طريقهای مشخص دعايی را انتخاب نماييم. با کاربرد صحيحِ روشهای دعايی بطريق آزاد، دعا با عنوان خاص، موضعی، ارتعاشی، ربّانی، تعمّقی، تمجيد، دعا بزبانها و خيمه ای، خواهيم توانست بخوبی دعا کنيم. ما قادر خواهيم بود قدرتهای شيطانی را در هم بشکنيم و زندگی پيروزمندانه ای داشته باشيم.
تا زمانيکه بر روی زمين زندگی ميکنيم، بايد ملکوت آسمان را گسترش دهيم. ما بايستی برای انجام آن دعا نماييم. از طريق دعاهايمان، ميتوانيم رشد ايمان شخصی خود، رشد کليسا و جلال عظيم خداوند را تجربه نماييم. شخصی که دعا ميکند، هلاک نخواهد شد. کليسايی که دعا ميکند، همچنان رشد خواهد نمود. ملّتی که دعا ميکند، جامعة آن همواره برکت خواهد يافت. پس بياييد با هم با جدیّت و پشتکار دعا کنيم تا ارادة پدرآسمانيمان برای هميشه کرده شود!
حكايت(رمان)-علي مراد فدايي نيا
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گيلماش(يك نمايشنامه)-داريوش مهبودي
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]