منم اینقدر بازی رو رفتم و تمام کلاس ها رو امتحان کردم اما هیچ وقت نتونستم بازی رو تموم کنم جدیدا هم پاکش کردم و دیگه وقت نمیکنم بازی کنم . کل زندگیتو بزاری روی یک بازی از اخر نتونی تمومش کنی :37:نقل قول:
Printable View
منم اینقدر بازی رو رفتم و تمام کلاس ها رو امتحان کردم اما هیچ وقت نتونستم بازی رو تموم کنم جدیدا هم پاکش کردم و دیگه وقت نمیکنم بازی کنم . کل زندگیتو بزاری روی یک بازی از اخر نتونی تمومش کنی :37:نقل قول:
ایول پشت کار کاپینتان جان
این دی ال سیه برای اکس باس اومد بالاخره یا نه هنوز؟
آقایون من فقط یه نظر در مورد این بازی دارم:
یکی از آشغالترین بازیایی که به عمرم دیدم همینه.
نمیدونم این بازی چی داره که 9 امتیازی شده...
به این میگن پشتکار !نقل قول:
کلاس های مختلف چقدر باهم فرق دارند مگه؟ فقط در حد قابلیت های مختلف، اونم در شروع بازی نیست مگه؟
این یکی از بهترین بازی ها در سبک RPG ـه. اگه شما دوست ندارید، حتما این سبک رو دوست ندارید.نقل قول:
برای این بازی خیلی زحمت کشیده شده،60 هزار خط دیالوگ داره، 70 تا دوبلور، مپی اینقدر بزرگ که به جرئت میشه گفت به اندازه دو تا از مناطق تهران وسعت داره با جزئیات بالا، و چقدر هم لود بازی سریعه نسبت به عظمت نقشه.
در مقایسه مثلا بازی هایی مثل «مادرن وارفر» که 4 ساعته تموم میشن، ساخت بازی های rpg خیلی زحمت بیشتری داره.
البته خالی از اشکال هم نیست، مثلا به نظر من تعدا سلاح ها کمه ...
چند ساعت بازیش کردی رفیق؟نقل قول:
این چه وضعه صحبت کردن هسش دوست عزیز ؟ این بازی خیلی فن داره ...آدم وقتی از یه بازی خوشش نمیاد دلیل نمیشه که بیاد توهین کنه !نقل قول:
یه تحقیق کن ببین چی داره ...ببین چن تا جایزه برده ...ببین ....!
من دوستان Dragon Age ها رو کامل بازی کردم.
این بازی رو خودم بازی نکردم ولی داداشم بازی میکرده من تماشا میکردم.
آخه به نظر من چند تا مشکل اساسی داره:
1 اینکه خیلی بیش از حد طولانیه
2 با وجود طولانی بودن خیلی یکنواخته
3 ما که از داستان بازی سر در نیاوردیم ( چیزی که دیدم فقط این طرف و اونطرف میرفت و حرف میزد . در همین زمینه به نظر من Dragon Age خیلی بیشتر کار شده بود)
4 رو شخصیت اصلی تاکید خیلی کمی شده ( قیافه که افتضاحه , کلاه خودم همیشه رو سر! یکی نیست بگه برادر کلت عرق میکنه درش بیار هوا بخوره!)
5 حر کات افتضاحه. یارو میخواد از رو نیمکت نیم متری رد شه پاهاشو 180 درجه باز میکنه. حرکت خود بازیکن رو پله ها خراب و...
البته اینا نظر شخصیمه ولی فک میکنم این بازی مشکل خیلی داره. من خیلی طرفدار بازیهای RPG هستم ولی این یکی از پر اشکال ترین هایی بوده که دیدم. فبل از اومدنش خیلی منتظرش بودم ولی بعد که اومد قیدشو زدم...
داداش ببخشید از کلمات رکیک ( آشغال) استفاده کردم. حالا شما به خودت نگیر. اگه خواستی به Bethesda یه گزارش بنویس که این آقا حرف زشت زد.:46:نقل قول:
این چه وضعه صحبت کردن هسش دوست عزیز ؟ این بازی خیلی فن داره ...آدم وقتی از یه بازی خوشش نمیاد دلیل نمیشه که بیاد توهین کنه !
یه تحقیق کن ببین چی داره ...ببین چن تا جایزه برده ...ببین ....!
حالا بزار به اصل بحث برگردیم ...(تیکرو بزار پروفایل )نقل قول:
بیش از حد طولانی بودن که دلیل نمیشه ....مهم این هسش که آدمو سرگرم میکنه ....نه یکنواختم نیست ،داستانش آره قوی نیس ولی محیط و Side Quest هارو یه نگا بنداز....عالین عالی !
اونام باگ هسن ...چن تا آپدیت بگیر حل میشن ! بازی RPG هس شخصیتو خودت باس درس کنی .....!
واقعا که سلیقه ی آدم ها خیلی خیلی متفاوته.نقل قول:
این بازی بهترین بازیِ عمر من بوده حالا شما اینجوری میگی!!!
من یه بار بازی رو کامل تموم کردم یه بار دیگه هم دارم از اول میرم(350 ساعت گیم پلی)
شاید انگلیسی شما یه کم ضعیفه که سر در نمیاری(البته قصد جسارت ندارم همینطوری گفتم)
داداش پیاده شو با هم بریم..نقل قول:
1-اینکه خیلی بیش از حد طولانیه ایراده؟یکی از بهترین ویژگی های این بازی طولانی بودنش هست.
2-خیلی یکنواخته؟به جرئت میتونم بگم Skyrim یکی از معدود بازی هایی هست که توش میتونید هرکاری که میخواید بکنید و هر کس که میخواید بکشید.
3-قبول دارم Main Quest کمی ضعیفه ولی به جاش توی Side Quest ها جبران شده.داستانی که سری Elder Scrolls داره میخواید با Dragon Age مقایسه کنید؟
4-قیافه شخصیت رو که خودتون ابتدای بازی می سازید.حتما قیافه شخصیتی که داداشتون ساخته زشت بوده.تقصیره بازی نندازید الکی.
5-ما که این حرکاتی که شما میگی ندیدیم.پچ هایی که باگ ها رو رفع میکنن بگیرید شاید درست شد.
بازی که 600 ساعت گیم پلی،بیش از 175 Dungeon و بیش از 500 Quest داره به نظر شما اشغال بوده..
ببینید یک ویژگی بازی های خوب اینه که به مقدار درست و کافی طول داشته باشه و به موقع تموم بشه و داستان یک قسمت خیلی اساسی برای بازی هست. وقتی یک بازی مثل Skyrim داستان درستی نداشته باشه یک حفره و خلاء بزرگ در بازی هست. مطمئنا DA1 که 2009 اومد نه از لحاظ گرافیک نه صداگذاری نه حرکات کاملا میتونم بگم هیچ برتری ای نسبت به بازیای دیگه نداشت هیچ حتی شاید کمتر هم بود ولی من فک میکنم علت اصلی موفقیتش داستان بی نظیرش بود. Skyrim یک بازی خیلی طولانیه که محور داستانی خاصی نداره. با این حال چه لزومی به طولانی بودنش بود. تو این مئت زیاد چه اتفاقی جریان داره؟نقل قول:
درسته که شخصیت رو باید خودت بسازی ولی همین کار رو EA خیلی بهتر انجام داده. من تو کل بازی DA از دیدن کاراکترم لذت میبردم.
چه اصراریه کسی که معیار های خوبی مثل طولانی بودن رو یه عیب میدونه بشینیم همه راضی کنیم آخه ؟ ( نه پس COD خوبه که 3 ساعته تموم میشه )
ضمن اینکه حرف این دوست عزیز مث ِ این میمونه که سری ِ گاد فادر رو بشینی 20 دقیقه از وسط ِ قسمت دوم رو ببینی بعد بگی خوشم نیومد!!!
حالا دوستانی که اسکایریم باز هستن ، درگن ایج هم بازی کردن ( اولیش ، دومیش که آبروریزی بود ) ، پایه اید یه مقایسه راه بندازیم ؟
واقعا سلیقه ها متفاوته...نقل قول:
در ضمن من 10 سال زبان خوندم و میخوام تافل بدم:13:
نقل قول:
چه اصراریه کسی که معیار های خوبی مثل طولانی بودن رو یه عیب میدونه بشینیم همه راضی کنیم آخه ؟
البته اگه آدم بخواد کل زندگیش رو بذاره رو یه بازی این یه ویژگی خوب حساب میشهنقل قول:
اینکه خیلی بیش از حد طولانیه ایراده؟یکی از بهترین ویژگی های این بازی طولانی بودنش هست.
ولی نه برای من...
خوب اگه خوشتون نمیاد بازی نکنین چه اصراریه؟؟!!!نقل قول:
من هم از خیلی از بازیهایی که بقیه عاشقشون بودن خوشم نیومد دلیل نمیشه که اون بازی بد باشه.
من گفتم نظر شخصیم اینه که بازی بدیه نه اینکه از نظر همه...
ببین من خودم مثل توام . طولانی بودن این بازی و وقت گیر بودنش باعث شد دیگه طرفش نرم اما همین طولانی بودنش رو یه مزیت میبینم . من خودم DA:O رو 6 بار تموم کردم با کاراکترهای مختلف . نسخه دومش رو هم برای بار دوم داشتم میرفتم که اسکایریم افتاد به جونم و یه دو ماهی پدرم رو به صورت 24 ساعت شبانه روز در اورد که دیگه اگه خدا بخواد ترکش کردم .نقل قول:
باید اینو بگم که این بازی اینقدر واسم ارزش داشت 10 بار تا وسط بازی رفتم و دوباره ریست کردم نه به خاطر داستان بلکه به خاطر نقش افرینی داینامیکش . فکر کنم بدونی چی میگم .
توی دراگون ایج تقریبا داستان با انتخاب های تو پیش میرفت و کلاس بازی یا همون play style خیلی کم توی روند داستان تاثیر داشت . اما توی داستان این بازی حتی نوع سلاحی که استفاده میکنی هم مهمه .
برای مثال تو توی دراگون ایج برای اینکه تبدیل بشی یه یه چیزی به نام assassin کافی بود تلنتهاشو باز کنی و دو تا خنجر بگیری دستت . حالا قضاوت با خودت ببین افریدن نقش یک اساسین توی این بازی بهتره یا توی DA
اولا واسه اینکه اساسین بشی کافیه سلاحتو انتخاب کنی . یک خنجر با جادوی illusion یا دو خنجر یا تیرکمان یا ... کلی play style واسه اساسین هست که میتونی تجربه اش کنی . حتی عضو اساسین های dark brotherhood میشی و .... . خیلی زیاده نمیشه گفت .
در کل بزار بگم . نقش افرینی DA تنها وابسته به داستانش بود و بس (همون چیزی که skyrim ازش کمی بی بهره است) اما نقش افرینی skyrim به گیم پلیش وابسته است .
مثلا شما نقش یه فرد خشن رو توی DA با انتخاب دیالوگ های خشن و ... انتخاب میکنی و هیچ کی هم جرات نداره چیزی بگه . اما توی skyrim بخوای نقش یه ادم خشن رو بازی کنی دیالوگ های خشن رو انتخاب میکنی . اسلحه خشن تری بر میداری . پرک های مربوط به شخصیتت رو انتخاب میکنی . که همه اینها توی بازی تاثیر داره . مثل DA نیست که این همه بد باشی تا اخر بازی ولی اخرش به عنوان یک هیرو توی تمام tedas شناخته بشی . توی skyrim خشن باشی و قوانین رو نقض کنی میفتی زندان یا میکشنت یا هر چی دیگه ... .
اگه منظورت از اینکه skyrim داستان نداره اینه که کلا از قبل یه داستان از پیش تعیین شده عالی واسش ننوشتن اره . ولی من به اون اتفاقهایی که توی بازی بر اثر اشتباهها یا کارهای درستی که انجام میدم میفته میگم داستان .
شاید تو هم مثل من اولش با دیدی از DA اسکایریم رو شروع کردی . و مثل من هم بعد یه روز بازی پاکش کردی . اما وقتی دیدم به بازی و این نوع از RPG عوض شد بازی رو دوباره نصب کردم و تبدیل شد به بهترین بازی RPG توی عمرم . با اینکه DA رو از اول باهاش بودم و elder scrolls رو همین نسخه پنجمش رو گرفتم . فقط حیف وقت ندارم وگرنه ....
توی Skyrim خودتی و شخصیت خودت و هیچ چیز دیگه ما بین نقش افرینی شما توی بازی قرار نمیگیره . البته چون یک بازیه پس محدودیت هایی هم وجود داره . اما مثلا توی DA واقعا چند نوع داستان میشه ساخت با انتخاب ها . چند نوع کاراکتر میشه بازی کرد . بعدش هم شخصیت های دیگه ای رو هم توی DA کنترل میکنی که ذات RPG رو از بین میبره . هر چند خودش نوعی از RPG شده ولی RPG خالص نیست .
در ضمن زمان بازی DA هم انچنان فرقی نمیکنه با این . DA تقریبا 60 ساعت گیم پلی داره و skyrim هم تقریبا 80 ساعت . خستگی از بازیش رو هم خودت درست میکنی . چون گفتم با دیدی از DA یا هر بازی دیگه این داری به این بازی نگاه میکنی .
اتفاقا منم از دراگون ایج اومدم.
اما به نظرم همه جوره اسکایریم بهتره. به جز همراه ها. که توی دراگون ایج خیلی خوب روش کار شده بود، می شد باهاشون حرف زد اعتمادشون رو جلب کرد، می شد بهشون هدیه داد، می شد مدل جنگشون رو تعیین کرد...
اما توی بقیه موارد اسکایریم بهتره. داستان بازی رو من تموم نکردم، اما تا اینجا که خوب بوده. قراره بفهمیم اژدها ها برای چی برگشتن.
گرافیک و صدا گذاری که اصلا حرفی نداره. توی ار پی جی ها یکی از بهترین هاست.
طولانی بودن بازی هم واقعا مزیته. چون همه دوست دارن طولانی باشه. حالا یکی دوست نداره، می تونه خط اصلی داستان رو بره. که شنیدم اون جوری خیلی هم کوتاهه..
قیافه رو هم که خود ادم درست می کنه. کلاه خود رو هم می شه دراورد. اصلا می تونی همه ی لباس ها رو در بیاری.
جایی که خیلی خیلی اسکایریم از دراگون ایج جلو می زنه، سیستم جنگ هست. که توی اسکایریم عالی کار شده، توی دراگون ایج ولی گند زدن. در حد بازی های پوینت اند کلیک بود ( تو مایه های نور هود.).
اما خوب، سلیقه ایه. اتفاقا من یه دوستم بود که اصلا از دراگون ایج خوشش نیومده بود، با این که ار پی جی باز خفن بود، اصلا سمت این بازی هم نرفت. ولی اسکاریم رو خیلی خوشش اومده بود.
اولا" توجه کنید DA:O یک کلاسیک به تمام معناست. CRPG ِ محض هست و اینکه سیستم مبارزه ش بیاد با سکایریم مقایسه بشه خیلی جالب نیست.
راستش من شخصا" DA:O رو توی بعضی جنبه ها واقعا" بیشتر میپسندم که فکر میکنم بگم تا در کنار فرمایشات دوستای عزیزم قرار بگیره بد نباشه.
- شخصیت پردازی بسیار قوی در DA:O . یعنی هر کدوم واسه خودشون کاراکتر ِ استثنایی ِ خودشون رو داشتن. هر کی هر حرفی از زبونش بیرون نمیومد و حرفاش مختص ظاهر و باطن و انرژیش بود. حتی به نظر من Grey Wardenی که توی DA:O ترسیم شده بود ماهیتش از یه چیز ِ فوق ِ استثنایی مثل ِ Dragonborn حماسی تر ساخته و پرداخته شده بود. توی DA:O نژاد و شجره خیلی مهم بود و من شخصا" یک اصالت و حماسی بودنی در فضا میدیدم که توی Skyrim لااقل در شخصیت ِ درگنبرن نبود. معلوم نبود مامانش کیه باباش کیه همینجوری روی هوا میره روی RiverRun میگه منو فلانی فرستاده و یکم حمالی میکنه و بعد وقتی Shout میکنه و روح ِ اژدها رو ابزورب میکنه معلوم میشه که درگنبرنه. هیچ اصالتی هیچ خاص بودنی توی دیالوگ هاش وجود نداره. حتی سربازهای Solitude هم وقتی بهش میخوان احترام بذارن نصفشون میگن عجب ذرهی داری و فلان ... تنها اصالتی که دیدم ، تنها فضایی که به حماسی بودن میخورد ، صداها و Landscape ها بود و بس.
- وجود به تمام معنای اصل ِ انتخاب در DA:O . واقعا" الان من غیر از اینکه مُد جدید اضافه کنم انگیزه ای برای بازی ندارم توی سکایریم. چون کوئست های گاو و گوسفندها رو نرفتم فقط :دی ( کیدینگ ) و الان هیچ چیز جدیدی برام اتفاق نمیافته. در DA:O شما با انتخاب ِ کلاست روند بازیت و دیالوگها به طور کل عوض میشد. مثلا" اگه جانگل اِلف بودی خیلی ها توی طول بازی مسخره ت میکردن یا شجره ت رو زیر سوال میبردن. یا اگه دورف بودی اون غرور ِ معروف دورف ها توی حرفات بود و برخوردایی هم که باهات میشد. از اون بهتر ، دیالوگهای همراهات بود. یعنی تیکه هایی که اون دورفه ( اوگرن) با موریگن به هم مینداختن وقتی میرفتی اینور اونور واقعا" استثنایی بود یا دو تا دختر میبردی (مثلا" لیلینا و موریگن ) هی به هم گیر میدادن. حتی با تغییر دادن ِ کامپنین ها هم چهره و فضای بازی عوض میشد که واقعا" دلم واسه اون محیط تنگ شده. ( دیگه اشاره به این که وقتی خود ِ شخصیت اصلی یه تصمیمی میگرفت و خط بازی کامل تغییر میکرد ندارم )
Skyrim اینی که شما میگی داره و برخی NPC ها با توجه به نژاد یا کار های شما دیالوگ های مختلفی میگن.برای مثال در ابتدای بازی که کاراکتر خودتون رو میسازید Hadvar دیالوگ خاصی میگه:نقل قول:
Race Dialogue Altmer You're not with the Thalmor Embassy, are you High Elf? No, that can't be right Argonian Are you a relative of one of the Riften dock workers, Argonian Bosmer Not many Wood Elves would choose to come alone to Skyrim Breton You from Daggerfall, Breton? Fleeing from some court intrigue Dunmer Another refugee? Gods really have abandoned your people, Dark Elf Imperial You're a long way from the Imperial City. What're you doing in Skyrim Khajiit You with one of the trade caravans, Khajiit? Your kind always seems to find trouble Nord You picked a bad time to come home to Skyrim, kinsman Orc You from one of the strongholds, Orc? How did you end up here Redguard What're you doing here, Redguard? You a sellsword? A sailor from Stros M'Kai
وقتی هم میخواید به RiverWood فرار کنید 3 تا Stone می بینید که با انتخاب هر کدوم دیالوگ متفاوتی می شنوید.
The Warrior Stone (Ralof): Warrior, good! Those stars will guide you to honor and glory
The Warrior Stone (Hadvar): Warrior, good! I knew you shouldn't have been on that cart the minute I laid eyes on you
The Mage Stone: Mage, eh? Well, to each his own. It's not for me to judge
The Thief Stone: Thief, eh? It's never too late to take charge of your own fate, you know
ببینید محیط Skyrim خیلی بزرگ تر از بازی های دیگه هست.برخی چیز هایی که شما میخواید نمیشه توی بازیی با این حجم پیاده کرد.
سلام
چجوری میشه لباس هایی که به Leather نیاز دارن رو به صورت Legendary قوی کرد؟
من هر کاری میکنم از Epic بیشتر نمیشه؟؟
اسمایتینگم هم 100 هست و پرک هاش آزاده!
حتی potion of fortify smithing هم میخورم!
مرسی
درسته که شخصیت پردازی دراگون ایج عالی بود اما شما یه چندتایی از ویژگی های DA رو گفتی که به نظرم حتی skyrim از اون لحاظ سرتره .نقل قول:
اولا بحث راجع به همراه ها رو که نباید مطرح کرد چون مربوط به سبک بازیه . یه جا گفتی معلوم نیست این دراگون بورن ننه اش کیه باباش کیه . اگه یه سری به فروم های معروف این بازی بزنی و بحثهای بازیکنهای حرفه ای این بازی رو که از سالها پیش تا الان همه نسخه های این بازی رو درسته قورت دادن رو نگاه کنی میبینی که یه پیش نیاز واسه این بازی احتیاج داری . اون هم ساخت یک سناریو برای شخصیتت هست که چجوری به اونجا رسیده و دستگیر شده و .... . یه بازیکن معمولی که میاد این بازی رو شروع میکنه این جوری بازی میکنه که میخواد قوی ترین اسلحه رو بسازه . قویترین پرک ها رو بگیره . بهترین انتخاب ها رو هم بکنه . بازی رو هم میزاره روی حالت مستر تا فقط بازی رو روی دسجه سختی بالا تموم کنه . یادمه مثلا توی دراگون ایج کل کل زیادی بود سر اینکه کی میتونه روی nightmare تموم کنه .
یه جا توی ویکیه اسکایریم یه صفحه دیدم که راهنمایی نوشته بود واسه طبیعی تر شدن بازی . تا اون موقع من خیلی از بازی لذت نمیبردم چون تنها هدفم قوی شدن و تموم کردن بازی روی حالت مستر بود . اما دیدم نه این بازی یه چیزی فراتر از یک RPG معمولیه . تا حالا فکر کردی چرا توی بازی اشیایی مثل لیوان و نون و میوه و ظرف و لباس و ... داریم ؟ من بعد از خوندن کامل اون صفحه یاد گرفتم چه جوری اسکایریم بازی کنم . قبلا هم گفتم اگه مثل من بیای با دیدی از DA این بازی رو شروع کنی بازیت به ... میره .
بد نیست اون سناریویی که خودم واسه کاراکترم ساخته بودم رو اینجا بزارم شما ببینید . البته مسخره نکنین که قوه تخیلم یه کم زیاده . تنها هدفم ساخت یک سناریو واسه بازیم بود .
اینم فایلش :
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فقط خواهشا مسخره نکنین . اون موقع یه کم جوگیر بودم . فقط میخواستم بگم خوره های این بازی اینجوری بازی میکنن .
این استون هایی که همون اول بازی هست ( و البته خیلی از جاهای بازی پخش شده باز هم ) واقعا" دلیل خوبی نبود. مث این بود که بگی وقتی میگی سلام ، جواب سلام میده ، وقتی میگی خدافظ ، خدافظی میکنه. من واقعا" همه جاشو رفتم ( 100 درصد که غلو هست ولی واقعا" تا یه دانجن رو مادرش رو نمیاوردم جلو چشش ولکن ماجرا نبود و هزار بار این دانجن ها و لوکیشن هارو بالاپایین میکردم بلکه چیزی جا نیافته ) جوری که رسما" نشد واسه ارشدم بخونم. میدونی چیه ، این پست شما مث این میمونه که من بگم اسپانیا تیکی تاکای خفنی داره ، شما بیای یه بازی ِ ایران رو نشون بدی که 3 نفر به طور خیلی غیر معمول سرضرب پاسکاری میکنن. واقعا" دیالوگ های DA:O قابل مقایسه نبود و اصلا" هم نمیشه مقایسه کرد قبول کنید که اصن اسکایریم توی شخصیت پردازی و دیالوگ هیچ حرفی جلوی DA:O نداره.نقل قول:
ساخت سناریو کار ِ منو شما نیست. کار بازیساز هست. من خیلی راحت میتونم هر جور بخوام Fantasy بزنم ولی واقعا" آیا بازی همینه ؟ اگه اینجوری بود یه بازی ِ که از اول میکشتی همه رو میساختن میگفتن سناریوشو خودتون بسازید. آخرشم هرجوری خواستید ایمجین کنید!نقل قول:
من توی Skyrim هم اصن پرک های خوف استفاده نکردم و شیلد و وپن ِ خارق العاده استفاده نکردم چون بیشتر دوست داشتم چیزی رو بازی کنم که به نظر به زیبا شدن ِ این تجربه کمک کنه. مثلا" من هیچوقت Daedric آرمر استفاده نکردم چون به نظرم با رنگ بندی بازی و سلیقه ی خودم همونی نداشت. اینارو میگم که بدونید من واقعا" بازی رو Explore کردم تا اینکه تموم کنم. اگه بدونی چقدر زیر آب های بالای نقشه شنا کردم :دی ، چقدر فوک آبی کشتم :لول
و این رو هم بگم ، بازی کردن ِ Witcher2 یه مقدار اون CRPG بودن ِ ذهن ِ منو کم کرد. یعنی وقتی بعد از DA:O به Witcher2 رسیدم و بعدش به Skyrim، اون حس کلاسیک بودن در من وجود نداشت چون Witcher2 تعدیلش کرده بود. اما من آدمی هستم که کتاب زیاد میخونم و واسه همین داستان نقش مهمی برام داره. واقعا" داستان ِ اسکایریم بیشتر از یه خط هست ؟ میتونی از Dragonborn یک شخصیت توصیف کنی ؟ خونسرده ؟ خشنه ؟ شوخه ؟ یه پرسونالیتی نداره. شما Half-Life رو نمیدونم بازی کردی یا نه ، ولی Gorden Freeman انگار عضوی از تو میشه با اینکه یک کلمه دیالوگ نداره. این چیزی هست که عرض میکنم وگرنه اسکایریم خیلی هم فان بود و من از بازی کردن بیشتر از DA:O مثلا لذت بردم اما چیزی نبود که واسم یه ایده بشه یه ماهیتی بشه به اسم ِ اسکایریم. من هنوز که هنوزه میرم ویکی های بازی های خوبی که شخصیت پردازی قوی داشتن و داستان خوبی داشتن رو میخونم ، اما آیا ما هیچوقت بر میگردیم در مورد Dragonborn بخونیم ؟ در مورد داستان و گنگی هایی که داشت بخونیم؟ در مورد فلان عکس روی دیوارش که چه معنی میتونست داشته باشه ؟ در مورد یه دیالوگ قوی از یه NPC بحث کنیم ؟ هیچوقت در مورد اسکایریم این اتفاق نمیافته دوست من .
WOW
سلام دوباره دوستان. من الان سفرم ( تو بابلسرم) جای همتون خالیه...
من همه پست های جدید رو خوندم و وقعا میگم نظرم به کل راجه به این بازی عوض شد. البته نباید جنگی بین اسکایریم و دراگون ایج راه بندازیم چون اینا هر دو از بهترین بازیها هستند. البته نوشتن مقایسه بین این دو کار کاملا عاقلانه ای بوده که خوشحالم شما انجام دادین چون ممکنه خیلی ها مثل من نظری اشتباه راجع به این بازی داشته باشن. این طور که میشه فهمید هیچ کدوم از بازی ها کاملا بدون نقص نیستن و همچنین هر کدوم ویژگی هایی دارن که اون یکی نداره. اما اعتراف میکنم که من در مورد این بازی خیلی اشتباه میکردم و مطمئنا به این خاطر بوده که داداشم بازی میکرده و من فقط تماشا میکردم در حالی که باید هر کسی کاراکتر خودش رو بسازه.
البته سر حرفم که گفتم حرکات خیلی بده هستم اما فکر میکنم بازی چیز هایی داره ه بشه از این اشکال چشم پوشید...
همین که از سفر برگردم اولین کاری که میکنم اینه که نصبش میکنم البته شاید نتونم تمومش کنم ولی حتما نصبش میکنم و بازم میام اینجا.....:7:
از همتون ممنونم دوستان:10:
کی گفته ساخت سناریو کار من و شما نیست و کار سازنده است . خوب اگه بخواد داستان واسش بزاره که میشه یه چیزی مثل بازی های اکشن و ... . شما توی داستان دراگون ایج یه پیش زمینه ای دارین و سیر داستان رو حتما باید دنبال کنید و کلا داستان اصلش عوض نمیشه . هر چقدر هم انتخابها فرق کنه داستان اصلی عوض نمیشه .نقل قول:
اما اسکایریم این قابلیت رو به بازی کننده میده که خودش داستانش رو بسازه . دیگه چی از این بهتر . مگه اینکه بخوای مثل همه بازی ها همون کوئست اصلی رو دنبال کنی و بازی رو تموم کنی که سازنده ها روی این بخش خیلی کار نکردن . اما داستانِ باز اسکایریم یکی از نقطه های قوتشه نه نقطه ضعفش . اگه منظورت داستان اصلی بازی یا همون کوئست اصلیه اره منم قبول دارم خیلی جدی گرفته نشده . اما اینو بدون این بازی همین جوریه . اگه درست بازیش کردی و دیدی خوشت نیومد معلوم میشه از این سبک خوشت نمیاد نه اینکه بازی بدیه یا نسبت به بازی های دیگه خوب نیست .
آخه ساید کوئست های اسکایریم هم حرفی برای گفتن در مقابل ساید کوئست های ویچر و درگن ایج نداره. شما ویچر رو بازی کردی ؟ ساید کوئست هاش در عین اینکه از داستان ِ اصلی جداس ، ولی به داستان اصلی کمک میکنه و وقتی میری جلو میبینی انگار بخشی از داستان ِ اصلی بوده و چه خوب شد که رفتم فلان ساید کوئست رو.نقل قول:
شما میگی اسکایریم اینجوریه که داستانتو خودت میسازی. داستانی وجود نداره که بسازی. اینور میری اونور میری عضو ِ این گروه میشی اون گروه میشی. شما پرتال رو بازی کردید دیگه ؟ داستان از این خطی تر و لقمه گرفته شده تر ؟ حق انتخاب هم نداری. ولی میاد هزارتا جایزه سر داستان پردازی و شخصیت پردازی میگیره. شما کریتیک ها رو توی سایتهای بزرگ بخون. همه ایراد میگیرن. آقا اصن یه چیز دیگه. سر ِ DA2 بیا ببین ملت چه داد و بیدادی راه انداخته بود که حتما باید Oghren توی نسخه ی دوم هم باشه. آیا لیلیانا هست ؟ آیا موریگان هست ؟ اگه فلانی نباشه ما تحریم میکنیم بازیو . خداییش واسه اسکایریم دلت واسه کدوم شخصیت تنگ میشه ؟
خواهش میکنم نکته به نکته بحث کنیم. یعنی من نیام بگم سر کامپنیون ها فلان اتفاق واسه DA:O افتاد ، شما بگی نه خداییش خیلی خفنه اسکایریم دیگه. Pros و Cons بذاریم جفتشونو توی هر ویژگی مقایسه کنیم. تو بگو مبارزه من میگم فقط اسکایریم ( واقعا" مبارزه ی CRPG به نظرم مسخره س ) . تو بگو نورپردازی میگم اسکایریم ، بگو صدا برداری میگم اسکایریم ، بگو طراحی محیط میگم اسکایریم.
اما اسکایریم به خاطر یک سری المان هایی هم که توی DA:O بود محکوم بود که ضعیفتر باشه توی بخش داستان. شهر دورفهارو یادته توی DA:O ؟ جلال و شکوه اون شهر ، دیالوگ ها شخصیت های اون شهر ( اون دو تا که دعوا میکردن که پادشاه دورف ها بشن ) به کل داستان ِ اسکایریم میارزید ! خدائیش یادت بیار ! این فقط یه شهر از DA:O هست و نه کل بازی. اولا" باید حرفهای جفتشون رو گوش میکردی. بعد تصمیم میگرفتی با کدومشون حال میکنی. بعد میرفتی دم دو طرف رو میدیدی و واسه دو طرف ماموریت انجام میدادی ، بعد طرف یکیشونو میگرفتی و به واسطه ی اون تصمیمت داستان ِ بازی هم عوض میشد. حتی توی 2 هم تاثیر داشت تصمیمت. خدائیش این یک سی ام ِ داستان ِ DA:O بود ، آیا همه ی کوئست ها و سایدکوئستهای اسکایریم ، میتونن در مقابلش وایسن ؟
کلا bethesda بلد نیست حرکت رو به صورت طبیعی بسازه.نقل قول:
تازه اسکایریم که خوبه. فال اوت ها رو باید ببینی. اگه بالا و راست رو با هم نگه داری، انیمیشن دویدن به سمت جلو فعال می شه، ولی مایل می دوه! در حد بازی های پی اس 1 !!!
ولی تبریک می گم بهت که نظرت عوض شد و اومدی اعلام کردی. یه سریا چیزی که تو ذهنشونه انگار از سنگه و هیچ منطقی هم نمی تونه تکونش بده. خوشحالم که شما ذهنت بازه....
شما گفتی که عکس العمل مردم نسبت به کار ها و نژاد شما یکی هست که گفتم اینطور نیست.برخی NPC ها دیالوگ مخصوص یا همون Unique Dialogue رو دارن.چه ربطی به دانجن داره این وسط؟من فقط حرف شما رو نقص کردم که گفتین نسبت به نژاد و کار های شما عکس العملی نشون نمیدن.نقل قول:
NPC هایی هستن که با توجه به مکان و زمان دیالوگ مخصوص دارن.
اینم در مورد بخش دوم صحبت هاتون که گفتین ما هیچ وقت در مورد Dragonborn نمیخونیم.
برای این بازی Bethesda کلا یه زبان جدید خلق کرد.زبان اژدها یا همون Dragon Language.این Word Wall ها که می بینید یا فریاد های Dragonborn زبان اژدها هست.
سری به اینجا بزنید:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Bethesda شاید توی شخصیت پردازی کم مایه گذاشته باشه ولی توی فضا سازی و داستان کلی چیزی کم نذاشته.حدود 17 Daedric Prince داریم و همشون داستان مرتبط به خودشون 16 تاشون توی Skyrim فکر کنم حضور داشتن.امپراطور ها Potema The Wolf Queen, Night Mother, Sithis و ...
هر کدوم ماجرای خاصی دارن که داستان قوی بازی رو میسازه.اگه بخواید همش اینور اونور رفتن و عضو گروه شدن نیست.میتونید کتاب هایی که توی بازی پیدا میکنید بخونید و با داستان اشنا بشید.چند نفر با Forsworn اشنا هستین؟یا Markarth Incident؟
Dragonborn هم پس زمینه داره.توی Loading Screen های بازی شاید یه تیکه از یه شعر قدیمی در مورد DragonBorn دیده باشید که میگه:
And the Scrolls have foretold, of black wings in the cold, That when brothers wage war come unfurled! Alduin, Bane of Kings, ancient shadow unbound, With a hunger to swallow the world! -- Song of the Dragonbornو طومار ها پیش گویی کرده اند از بال های سیاه در سرما که وقتی که برادران بر جنگ میتازند Alduin قاتل شاهان،سایه باستانی رها می شود،با عطشی برای فرو بردن جهان.
واضح هست که به جنگ داخلی در Skyrim بین Imperial و Stormcloaks ها اشاره داره و اومدن Alduin.
این یه بخش از شعر قدیمی DragonBorn هست البته اونی نیست که توی Tavern ها میخونن و توی امضای شماست.
ویچر هم بازی کردم من.Side Quest هاش چه مدل به داستان اصلی کمک میکرد؟دقیق یادم نمونده Side Quest های ویچر ولی به نظرم قوی نبودن.فکر کنم یکیش باید به یه Trollیا Ogre کمک میکردی به زنش برسه.یا کمک میکردی یه Succubus که با مرد ها میخوابید و انرژیشون رو میگرفت بکشی.اینا چجور به داستان اصلی کمک می کردن؟محتوای مخفی: شعر
تعداد Npc های این بازی خیلی زیاده.همین تعداد دوبلر هم خیلی خوب پیدا کردن تازه.باز هم میگم.
بازی با این حجم دیگه ازش چی میخواید؟
Mass Effect و Dragon Age و Witcher هیچ کدوم اینقدر بزرگ نیستن و دست هاتون به اندازه ی Skyrim باز نیست که هر کاری میخواید بکنید و هر کسی میخواید بکشید.
اصن شما متوجه عرائض من نیستی اسپرو جان.
من دارم راجع به داستان صحبت میکنم و شخصیت پردازی. الان شما توی جو بازی هستی من هر چی بگم حرف خودتو میزنی. شما به یک مورد از حرفای من اشاره نکردی و مستقیم جواب بدی. مثلا" همین پست ِ قبلی ِ من.
این که هر کسی رو بخوای بکشی بزرگ نمیکنه بازی رو ها ;)
اما راجع به کتاب ها میگی ، کلا" یکی دو ورق با فونت 800 نوشته اون رو کتاب نمیگن. کودکس های DA:O دیوانه ت میکنه. انگار داری کتاب اساطیری میخونی.
من واقعا" اگه موردی بحث کنیم و من یه چیز بگم شما یه چیز دیگه جواب بدی حاضرم تا یه سال دیگه ادامه بدم ولی شما ورداشتی Shoutهارو یه مزیت میدونی. این خیلی خنده داره. دیگه بازی که راجع به اژدهاست این واسه ش مزیت نیست که. زبان ساختن سعی و تلاششونو نشون میده ، مث منظره ها مث همه ی چیزا ، آخه چه ربطی به داستان داره من نمیدونم.
ادیت : من واقعا" عقده ی لایک ندارما ، 5 ساله عضو فرومم هیچوقت پست ِ چرت و پرت ندادم از تعداد پستهام معلومه. ولی میدونید، برای کسی که وقت میذاره بهتون جواب میده و نشون میده عقایدتون براش ارزش منده ، سعی کنید احترام قائل بشید حتی اگه خلاف حرفتون باشه. ایرانی بازی در نیارید. متاسفم.
ببین عزیز اینایی که من گفتم داستان بازی رو تشکیل میدن.منظورم اینه.همه ی این هایی که گفتم در داستان بازی هستن.
چرا متوجه نمیشی؟
درضمن وقتی داشتم پست میدادم چند تا پست دادین مجبور شدم بخونم.وقت نکردم لایک بکنم.
ادیت:داستان Skyrim شاید به تنهایی ضعیف باشه ولی باید به داستان سری Elder Scrolls نگاه کرد.
ادیت دوم:
شما به یک مورد از حرفای من اشاره نکردی و مستقیم جواب بدی. مثلا" همین پست ِ قبلی ِ من.
گل که لقد نمیکردم..همش پاسخ حرف های شما رو میدادم.گفتی NPC های دیالوگ مخصوص ندارن نقض کردم.گفتی Dragonborn پس زمینه نداره که توضیح دادم.
Shoutهارو یه مزیت میدونی.
من اصلا در مورد Shout حرف زدم که مزیت هم بدونمش؟در مورد Alduin و داستان بازی حرف زدم کی در مورد Thum یا همون Shout حرف زدم؟
مثل اینکه شما حرف خودتون رو میزنین...
دوسته عزیز ، بدونه شک داستان بازی فقط همون خطه داستانی ای که شما رفتی نیست ، مسلما Universe بازی و ... همه تویه خطه داستانیه بازی قرار میگیره.
از اونجا که بگم من 100% موافقم با نظرت در مورده اینکه DAO شخصیت پردازیه بهتری داره ، اما نمی تونم از نظره حماسی بودن داستان و Universe بازی باهات موافق باشم.
اگه بخوایم از نظره Universe ( اون جهان و کله المنت هایه داستانی بازی ) مقایسه کنیم که مطمئنا هیچ بازی ای به سری The Elder Scrolls نمیرسه.
اما شما تویه TES در مورده تک تک اشیاء عجیب غریب ، نمیدونم شخصیت ها نژاد ها ، تاریخ!! تاریخ رو بگو اصلا! تاریخ TES رو خوندین شما؟ واسه بیشتر قسمت هایه تاریخ ( شخصا میگم خطه اصلیه داستانیه Skyrim شاهکار نبود ، اون Side Quest هاش بود که بازی رو شاهکار میکرد ، چون نکاتی از تاریخ و قهرمانان اون توش داره ) تویه TES کتاب داره ، من بحثم TES ]ست نه صرفا Skyrim ، قبله Skyrim ، من یک دور Oblivion رو رفتم و بعضی از کتاب هاش رو که قبلا خونده بودم ورق زدم ، یک سری هم قبلا یادم بود ، وقتی تویه Skyrim و تویه یکی از Side Quest هایه بسیار کوچکش اشاره ای از اون دیدم ، واقعا نمیدونستم چی بگم! هر قسمت و تک تک اعضایه این بازی به هم وصله ، یعنی نویسنده جهانی رو درست کرده که هر آدمی میموند توش! به این وسعت با اون همه نکته ی داستانی ، شما اصلا بری داستان Location هایه Skyrim رو بخونی ، میبینی که خیلی هاش بر میگرده به تاریخ دور ماله Era 2 و ... ، اصلا Skyrim به خاطره اینکه اصیل ترین نژاد و اولین جایی بود که انسان ها واردش شدن رو داره ، خیلی خیلی از لحاظه داستانی غنی هست. شما میای فقط خط داستانیه اصلیه بازی رو نگاه میکنی ، من تویه این قسمت رفتم از اوله بازی تمامه کتاب هایه بازی رو که پیدا میکردم نگه میداشتم میزاشتمش تو خونه ای که تویه Solitude خریدم ، رفتم Barn College رو خالی کردم از کتاب هاش ، بعدش داشتم تاریخ Uriel Spetim رو میدیدم ، میدیدم چقدر نکته اضافه شده ، باور کن از این همه بازی کردنم هر بار چیزه جدیدی از عظمت بازی رو من درک میکردم .
مسئله اینجاس که اگر مثلا DAO از لحاظ داستانی و خطه اصلی عالی هست و دیالوگ هاش تنوع بسیاری دارن ، به خاطره اینکه یک پنجم عظمت این بازی رو هم نداره ( خودم فنه شدید DAO هستم و همه هم منو اینجا میشناسن ) و کلا Bioware تویه دیالوگ سازی و شخصیت پردازی عالی عمل میکنه عالی! اما Bethesda هم نمیتونیم دسته کم بگیریم حداقل به خاطره بهترین سریه خودش من خیلی از جاها دیالوگ هایه فوق العاده ای دیدم که تویه خیلی از بازی ها شخصیت هایه اصلی میگن و فرداش تویه امضایه دوستان میبینیم!
سنگینی ای که این بازی و سبکش و داستانش داره هیچ بازیه دیگه ای نداره.
برعکس من میگم ساید کوئست های DA اصلا به اصل داستان مربوط نبود . اما توی اسکایریم هم همین طور بود . با این تفاوت که واقعا به دلت میشینه . غیر ساید کوئست هم یه نکته دیگه هست اونهم تنوع در دانجن ها . توی DA حداکثر چند نوع دانجن داشتیم واقعا این نکته خسته کننده بود . مخصوصا توی DA2 . اینکه واسه یه ماموریت دیگه به یه جای دیگه میری یک دانجنی میبینی شبیه اونی که قبلا رفتی . شبیه که نه کاملا یکی .نقل قول:
اما با این حرفت راجع به شخصیت پردازی موافقم . واقعا فکر نمیکنم کسی اگرن یا موریگان رو یادش بره . حتی بقیه اعضای گروه . هر چند شخصیت پردازی نسخه دوم به یکش نمیرسید .
ببین یه سری ضعف های داستانی و شخصیت پردازی که راجع به اسکایریم میگی درست منم قبول دارم ولی من میگم تمام اینها فقط در مقابل همون جهانی که توش بازی میکنی هیچ حساب میشن . من fast travel رو تو بازی off کردم و واقعا دیدم به طور عادی که سفر میکنی چه چیزهایی میبینی که در غیر این صورت نمیدیدی .
یعنی میگی کتابهای اسکایریم در مقابل کدکس های DA کم میاره ؟ اگه یادت باشه توی DA خیلی از چیزهایی که توی کدکس ها بود رو همینطوری توی بازی از طریق دیالوگ های موجود میفهمی . اما توی skyrim واقعا خوندن کتابها یه چیز تازه ای رو به دانسته هات در مورد داستان TES اضافه میکنه . مثلا قضیه اینکه چرا اسم شهر سولیتود این شده رو خوندی ؟نقل قول:
نکته دیگه راجع به کتابها اینه که اومدن توی اسکایریم اطلاعات تاریخی رو به صورت کتاب در اوردن که یعنی نویسنده کتاب توی خود بازیه مثلا گورمت . همونطور که گفتم هیچ چیز بین شما و کاراکترتون قرار نمیگیره .
واقعا راست میگی . من نسخه های قبلی رو به دلیل قدمت بالاشون نتوسنتم بازی کنم . واقعا توی این بازی یک کمبودی حس میکنم . اونم اینکه کاش اونا رو هم بازی میکردم چون خیلی از جاها واقعا داستان به مربوط میشه .نقل قول:
یه سوال :
اگه بخوام تمام نسخه های قبلی رو برم از لحاظ زمانی چقدر طول میکشه . کسی میدونه ؟
( Skyrim واقعا ده ها برابر DAO بود من هم ردش نمیکنم )نقل قول:
ببین من هم حرف تورو دارم میزنم. داستان پردازی و شخصیت پردازی در DAO خیلی بهتر بود ولی وسعت ِ این بازی رو نداشت. هیچی پرفکت نیست که. بحث بحث مقایسه ویژگی های این دو بازی بود. من نمیدونم چرا وقتی میگم شخصیت پردازی بهتر هست توی DAO ملت موضع میگیرن. واقعا" واسه کدوم شخصیت توی Skyrim تو دلت تنگ میشه ؟ اسم 2 تاشونو بگو. اما وقتی میگیم موریگان ، یاد یک شخصیت مغرور میافتیم که با اینکه عاطفی هست ولی چیزی بروز نمیده و رفتنش ته ِ نسخه ی اول واسه همه سوال هست که آخرش این بشر کجا رفت چی شد. یا Oghren ، دلت واسه یک دونه از اون تیکه های مسخره ش تنگ نشده؟ خب من اینارو میگم کرکتر میگم پرسونا ، اینا چیزیه که توی Skyrim به هیچ وجه وجود نداره. آیا این یعنی Skyrim بازی ِ بدی هست ؟ من میگم به هیچ وجه با هیچ RPGی به اندازه Skyrim حال نکرده بودم ولی خب Sometimes something's missing و اون هویتی هست که کرکتر اصلی بازی و کامپنین هات دارن. وقتی توی ME3 موردین خودشو کشت ، فن ها ناله ها که نمیکردن:دی کدوم یکی از کامپنین ها توی Skyrim سری بعد نباشه یا مثلا" بمیره ملت صداشون در میاد؟ Ulrik ؟ Alduin ؟ این یعنی شخصیت پردازی. نمیدونم فکر نکنم کسی شکی داشته باشه که Skyrim هیچ حرفی واسه زدن نداره توی این بحث جلوی DAO.
میمونه اون یکی بحثم، داستان. شایان جان ، شما وقتی میتونی در مورد یونیورس مقایسه کنی که یونیورس ِ DAO ( که با این روند شک دارم چیزی مث ِ یونیورس خلق بشه ) ، مث ِ TES از همون سالهای 1994 و یا نزدیکاش . پس وقتی با هم خلق نشده ن نمیتونی یونیورس رو مقایسه کنی و باید تک تک بازیهارو مقایسه کنی یعنی DAی که از 2009 شروع کرد. آیا قبول داری به عنوان تک بازی ( بر وزن ِ تک آهنگ ) داستان DA:O و اون کدکس های عظیمش (کتاب های Skyrim در مقابل Codexهای DAO بیشتر به Tip شبیه بود تا متن ِ خاصی) ، به تک بازیی به نام Skyrim میچربید ؟ اگه نه برام توضیح بده . مرسی
گرگر جان یه ماموریتی بود نمیدونم Urn of Sacred Ashes بود چی بود مال ِ یه خدایی بود. اون کاملا" ساید کوئست بود ولی غیر از اینکه توی دیالوگ های خط اصلی تاثیر میذاشت آخراش هم تغییر میداد یادمه. من یادمه یه بار DA:O رو فقط برای اینکه این کوئست رو برم دوباره بازی کردم. اونو یادت میاد شما هم ؟نقل قول:
قبول دارم دلم برای شخصیت های Skyrim اون طور که برای Mordin تنگ شد،تنگ نمیشه و همچنین داستان DA:O هم به تنهایی بر Skyrim برتری داره.ولی دنیای DA از دنیای TES بهتر نیست.
کتاب هایی که توی Skyrim پیدا میکنی جذابیت خاصی دارن.مثلا وقتی Journal های شخصیت های متفاوت رو پیدا میکنی و از افکارشون با خبر میشی جذابتر هست تا وقتی که اطلاعات خاصی رو از توی Codex میخونی.اون طوری با طرز فکر طرف هم اشنا میشی.به نظرم این یه برتری بر Codex هست.
شایان برا این تیکه از حرفت باید یک چند ساعتی با هم حرف بزنیم....چون برخی Side Quest ها بودن اصلا خیلی بی دلیل بودن (درسته شاهکار هم داشتن ) ولی بی دلیل و بی ربط حتی Side Quest الکی کم نداشتنقل قول:
اره بابا بعد از 6 بار بازی کردن چطور یادم نیاد . اون ماموریت به نظرم به خاطر اینکه کاملا لازمه ماموریت اصلی بود جزو ماموریت های اصلی شناخته میشد و به خاطر اینکه توی main quest ها نبود جزو ساید ها شناخته میشد . یعنی هم اصلی بود هم ساید . ولی بیشتر اصلی بود . چون باید حتما انجام میشد . ولی هیچ ماموریت دیگه ای توی داستان اصلی تاثیر نداشت .نقل قول:
ولی ببین فقط یک RPG نیست که باید شخصیت پردازی خیلی قوی داشته باشه . یعنی در واقع من دارم میگم اسکایریم یک RPG ناب بود . در حدی که حتی شخصیت پردازی رو به عهده بازیکن گذاشته که به نظرم توی یک بازی نقش افرینی باید هم بتونی توش نقش بیافرینی . ببین RPG یه چیزه شخصیت پردازی یه چیز دیگه است . نه اینکه شخصیت پردازی مختص نقش افرینی باشه .
ببین سیبی که توی مارک اپل هست کرکتر داره حتی ، و خیلی چیزای دیگه . به نظر من شخصیت پردازی لازمه ی هر ماهیتیست حتی انتزاعی. درسته که RPG یه چیزه ، شخصیت پردازی یه چیز دیگه اما الان قائل شدن یک کرکتر برای هر مفهومی الزامیه. اصلا" هنر بدون کرکتر بی معناست.نقل قول:
ببین توی Bing داریم : the set of qualities that make somebody or something distinctive, especially somebody's qualities of mind and feeling . و این حرفت رو اصلا" قبول ندارم که "حتی شخصیت پردازی رو به عهده ی بازیکن گذاشته" . شخصیت پردازی کار خالق اثر هست و این مسئله قابل تغییر نیست و بیننده/شنونده باید اثر خالق رو در اون مخلوق ببینه. تو نمیتونی بگی اطرافیانت برات شخصیت سازی کنن و تصور کنن که تو فلان شخصیت رو داری. این غیر ممکن هست. چون گرِگُر با یک کرکتر مشخص خلق شده و مخاطب ِ تو اونو از حرفهات (بخون دیالوگ) از جنبه ی بصری (بخون گرافیک و چهره پردازی در بازی) و رفتارت - که همه ی اینا با توجه به تعریف ِ کرکتر همون Quality ها هستند - متوجه میشه. حالا بر میگردیم به اون تعریف از کرکتر ، آیا هیچ Setی از Quality ها ( نحوه ی حرف زدن ، حالت صورت و رفتار مشخص ) در هیچ یک از شخصیتهای Skyrim بود که اون Somebody رو Distinctive کنه ؟ نه ! پس اساسا" حتی اگر بخوای هم درکی از شخصیت داشته باشی و خودت یه چیزی رو هوا برای یه NPC تعیین کنی ، امکانش نیست. ( نمیتونی برای آبی که توی هیچ ظرفی قرار نگرفته شکلی تصور کنی ، اگه بیای بگی شبیه ِ کوزه در میاد ، اشتباهه چون ممکنه توی لیوان ریخته بشه و شکلش بشه شکل ِ لیوان و زمانی میتونی براش شکلی رو تعریف کنی که این آب توی یک ظرف ریخته بشه و به تو تحویل داده بشه )
اون که طبیعته TES هست :دی یک یارو از ناکجا آباد میگه شمشیره منو پیدا کن ، بعد که میری دنباله شمشیرش یارو هفت خانه رستم رو رد کرده :دی ولی اینقدر Side Quest هایه قشنگ داره این بازی که اینا توش وقت تلف کنی حساب میشه! لوکیشن هایه Skyrim واقعا فوق العاده بود واقعا!نقل قول:
10 برابر هم نگیم دیگه چون Skyrim یکمم از نظره سبکی فرق داره.نقل قول:
( Skyrim واقعا ده ها برابر DAO بود من هم ردش نمیکنم )
ببین من هم حرف تورو دارم میزنم. داستان پردازی و شخصیت پردازی در DAO خیلی بهتر بود ولی وسعت ِ این بازی رو نداشت. هیچی پرفکت نیست که. بحث بحث مقایسه ویژگی های این دو بازی بود. من نمیدونم چرا وقتی میگم شخصیت پردازی بهتر هست توی DAO ملت موضع میگیرن. واقعا" واسه کدوم شخصیت توی Skyrim تو دلت تنگ میشه ؟ اسم 2 تاشونو بگو. اما وقتی میگیم موریگان ، یاد یک شخصیت مغرور میافتیم که با اینکه عاطفی هست ولی چیزی بروز نمیده و رفتنش ته ِ نسخه ی اول واسه همه سوال هست که آخرش این بشر کجا رفت چی شد. یا Oghren ، دلت واسه یک دونه از اون تیکه های مسخره ش تنگ نشده؟ خب من اینارو میگم کرکتر میگم پرسونا ، اینا چیزیه که توی Skyrim به هیچ وجه وجود نداره. آیا این یعنی Skyrim بازی ِ بدی هست ؟ من میگم به هیچ وجه با هیچ RPGی به اندازه Skyrim حال نکرده بودم ولی خب Sometimes something's missing و اون هویتی هست که کرکتر اصلی بازی و کامپنین هات دارن. وقتی توی ME3 موردین خودشو کشت ، فن ها ناله ها که نمیکردن [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] کدوم یکی از کامپنین ها توی Skyrim سری بعد نباشه یا مثلا" بمیره ملت صداشون در میاد؟ Ulrik ؟ Alduin ؟ این یعنی شخصیت پردازی. نمیدونم فکر نکنم کسی شکی داشته باشه که Skyrim هیچ حرفی واسه زدن نداره توی این بحث جلوی DAO.
میمونه اون یکی بحثم، داستان. شایان جان ، شما وقتی میتونی در مورد یونیورس مقایسه کنی که یونیورس ِ DAO ( که با این روند شک دارم چیزی مث ِ یونیورس خلق بشه ) ، مث ِ TES از همون سالهای 1994 و یا نزدیکاش . پس وقتی با هم خلق نشده ن نمیتونی یونیورس رو مقایسه کنی و باید تک تک بازیهارو مقایسه کنی یعنی DAی که از 2009 شروع کرد. آیا قبول داری به عنوان تک بازی ( بر وزن ِ تک آهنگ ) داستان DA:O و اون کدکس های عظیمش (کتاب های Skyrim در مقابل Codexهای DAO بیشتر به Tip شبیه بود تا متن ِ خاصی) ، به تک بازیی به نام Skyrim میچربید ؟ اگه نه برام توضیح بده . مرسی
گیم پلی Skyrim اصلا Combat Challenge نداره. یعنی چطوری بگم ، تو تویه Skyrim بیشتر از بدست آمده هات تویه Combat استفاده میکنی تا Skill جنگیدنت! اما تویه DA تو با استراتژی هایه مختلف میتونستی دشمن رو ببری. کلا یکی از ضعف هایه Skyrim هم همین هست با اینکه زیاد رویه Combat کار کردن اما خیلی کار داره مخصوصا میجش ! یعنی به جز اون قدرت تخیلی که Mana کم نمیاری آخراش با چندتا حرکت ، در بقیه موارد Mage رو واقعا چرت ساختن! البته در عوض تویه DAO باز Mage ها خیلی دیگه باگ بودن :دی
پس نمیتونیم یک بازیه CRPG رو با RPG از نظره Combat مقایسه کنیم ، چون مسلما Combat یک بازیه CRPG خیلی سنگین تر و فکری تر هست.
بحثه شخصیت پردازی رو که من همون اول گفتم غیره ممکنه تو کله سریه Skyrim چیزی در حد ماندگاریه شخصیت هایه Bioware پیدا کنی. Bioware یک کار رو خیلی خوب انجام میده اونم شخصیت پردازی هست.
DAO با اومدن Universe ای رو خلق کرد! چطوری میگی Universe نمیتونی بنامی؟! این بازی با همون قسمته اولش یک Universe بزرگی خلق کرد که آدم هنگ میکرد! اصلا خدایانش اتفاقات لوکیشن هاش و ... خیلی جذاب و حماسی بودند. من یادمه با حسین میخواستیم DA Universe بزنیم ، بیخیال شدیم :دی خیلی سنگین بود DAO ، واقعا شاهکاری بود واسه خودش! ببین من نمیخوام بحثه این رو بکنم که کدوم قسمت از بازی بهتره از نظره اطلاعات. خوب طبیعیه که وقتی یک IP جدید میاد شما رو با یک Universe و حجم وسیعی از اطلاعات مواجه میکنه که اگه اون IP جدید DAO باشه که دیگه... معلومه حجمه کدکس هایه اون بیشتره! چون شما تویه Skyrim نمیای که در مورده دیگر سیاره ها و دیگر قاره ها تحقیق کنی اینا همه از قبل بودند ، وگرنه الان به جایه بازی داشتی صبح تا شب کتاب میخوندی :دی Skyrim هر نسخش داستانی از گذشته و آینده رو نمایان میگنه! چون معمولا زمانه بینه هر نسخش که میاد تویه بازی زیاد هم هست ، اتفاقات بین اون هم گویا میشه ، هم یک سری راز و رمز از گذشته ی دور باز میکنه. که تویه این نسخه ما اون دوره ی گمنامی که Dragon ها بودند رو بیشتر مورد بررسی قرار داده. همونطور که گفتم نمیشه مقاسه کرد یک IP جدید رو با یک بازی ای که 5 تا نسخش اومده باشه.
حرفات صددرصد درست . ولی یه مثالم میزنم انکار نکن .نقل قول:
معروف ترین RPG انلاین توی تمام بازی ها چیه ؟ World of Warcraft . خوب به نظرت توی همچین بازی ای چقدر شخصیت پردازی داره . حالا حتما میخوای بگی این انلاین نیست پس باید حتما شخصیت پردازی داشته باشه . فکر کنم یکی از چیزهایی که بازی کننده اسکایریم بعد از بازیش دوست داشت ای بازی اون قابلیت رو داشته باشه قابلیت انلاین این بازیه (که دیدیم امسال داره یه جورایی یه نسخه اش میاد) .
اسکایریم خیلی کم به بازی های تک نفره RPG هم عرصه خودش نزدیکه و بیشتر میشه گفت شبیه RPG های انلاینه که فقط اون حالت چندنفره رو نداره . حالا این وسط اومدن یه سناریوی ضعیفی هم واسه خالی نبودن عریضه به بازی اضافه کردن . پس کلا سبکش خارج از این بحث هاست .
درسته اگه یک سناریوی قوی و حتی شخصیت پردازی قوی در کنار این بازی قرار میگرفت دیگه حرفی واسه گفتن نداشت ولی من بازی رو به خاطر نداشتن این عناصر نقد نمیکنم . چون همونطور که خودت میدونی راههای زیادی برای لذت بردن از این بازی هم هست .