اينم ادامش :cool:
ياد باد آن كو به قصد خون ما ××× زلف را بشكست پيمان نيز هم
اعتماد نيست بركارجهان ××× بلكه بر گردون گردان نيز هم
چون سرآمد دولت شبهاي وصل ××× بگذرد ايام هجران نيز هم
Printable View
اينم ادامش :cool:
ياد باد آن كو به قصد خون ما ××× زلف را بشكست پيمان نيز هم
اعتماد نيست بركارجهان ××× بلكه بر گردون گردان نيز هم
چون سرآمد دولت شبهاي وصل ××× بگذرد ايام هجران نيز هم
ميازار موري كه ذانه كش است
كه جان دارد و جان شيرين خوش است
توانا بود هر كه دانا بود ز دانش دل پير برنا بود.
د ميازار موري كه دانه كش است
كه جان دارد و جانه شيرين خوش است
تجربه بايد گرفت از سرگذشت
ليك ني وقتي كه اب از سر گذشت
عاشق صادق بخوان پروانه را
انكه از بال و پر و از سر گذشت
توانا بود هركه دانا بود
ز دانش دل پير برنل بود
در دل ما آرزوي دوولت بيدار نيست
چشم ما بسيار از اين خواب پريشان ديده است
تو رفتی و من در هیاهوی انسانهای هزار رنگ گم شدم
و غم بیگانگی به قلبم حمله ور شد
و آنوقت بود که بهار دل خزان شد
نسیم مهربانی اش را ز یاد برد
و تبدیل به طوفانی سهمگین شد
نوای بلبلان عاشق باغ
در این بیهودگی ها
ز گلها شرمگین شد
دست من بر دستگاه محكمي است
هرنخ اندر چشم من ابريشمي است
كارما گر سحل گر دشوار بود
كار گر مي خواست,زيرا كار بود
ما نمي بافيم از بهر فروش
ما نمي گوييم كين ديبا بپوش
عيب ما زين پرده ها پوشيده شد
پرده ي پندار تو پوسيده شد
مي گرفتي گر به حمت رشته اي
داشتي در دست خود سر رشته اي
یادمه روزای اول اشکامو که پاک می کردم
گفتی این یادت بمونه تو‚تو دنیا بی نظیری
دوس دارم صداقت تو مثل حرف اون روزات بود
منو می بردی تو ساحل توی کلبه ی حصیری
حالا اما توی راهت اگه یک رودخونه باشه
واسه رد شدن نمی خوای دسای منو بگیری
یادمه که بی اجازه اومدم تو رو ببینم
زیر دونه های برف و بلورای مه شیری
نگرانم شدی اون روز گفتی تا هوا درس شه
تو پیش خودم می مونی‚فعلنم خونه نمیری
یادمه هوا که خوب شد تا خونه فقط دوئیدم
توی دفترم نوشتم دوئیدم تو چه مسیری
دیگه اون روزا گذشتن‚مث عمرا برنگشتن
توی دفترم نوشتم‚رسیدم به چه کویری
آخرش دیشب که خواستم خونه تون بیام تو گفتی
مشغلت خیلی زیاده این روزا بد جوری گیری
هر چی عاشق تو باشم‚صبرم اندازه ای داره
نمیدونی واسه دیدن‚واسه من همیشه دیری
تا نگم خوبی تو انگار شعر من تموم نمی شه
برو تو قصر شکستم‚تا ابد خودت امیری