-
زيدان: سزاوار برد بوديم
«زين الدين زيدان» بازى ساز فرانسوى مى گويد كه تيم ملى فرانسه هنگامى كه مى بايست برزيل مدافع عنوان قهرمانى جهان را از گردونه مسابقات جام جهانى آلمان خارج كند، يك بازى عالى ارائه داد.زيدان پس از پيروزى يك بر صفر فرانسه مقابل برزيل به خبرنگاران گفت: «ما به يك بازى عالى نياز داشتيم و آن را انجام داديم. ما مى دانستيم كه بايد آمادگى فيزيكى داشته باشيم و اين آمادگى را داشتيم.»وى اظهار داشت: «ما براى كسب يك پيروزى كاملاً سزاوارانه از نزديك در كنار هم جنگيديم. اكنون سعى خواهيم كرد به فينال برسيم. ما اكنون ديگر خواستار توقف نيستيم. اين پيروزى بسيار زيبا بود و ما خواستار تداوم آن هستيم.»«تيرى آنرى» گلزن فرانسه نيز گفت كه تيمش شايسته اين پيروزى بود.وى گفت: «ما خوب بازى كرديم. ما از كسى چيزى ندزديديم. ما يك طرح تاكتيكى داشتيم و اين طرح كاملاً كارساز شد.»وى با اشاره به خروج زودهنگام فرانسه از جام جهانى گذشته گفت: «ما مى خواستيم پس از آنچه كه در سال ۲۰۰۲ اتفاق افتاد ثابت كنيم كه يك تيم بى خود نيستيم.»آنرى افزود: «اين يك پيروزى فوق العاده بود. گاهى نمى توان آنچه را كه تجربه شده است با زبان بيان كرد.»وى گفت: پرتغال حريف آسانى در مرحله بعد نيست ولى فعلاً بگذاريد كه از اين پيروزى سرمست شويم. تنها فوتبال است كه مى تواند لحظات بزرگى چون اين لحظه خلق كند.فرانسه چهارشنبه شب در مرحله نيمه نهايى جام جهانى آلمان در مونيخ به مصاف پرتغال خواهد رفت.
روزنامه شرق
-
پريرا: بايد برزيل را به فينال مى رساندم
«كارلوس آلبرتو پريرا» سرمربى تيم ملى فوتبال برزيل شنبه شب پس از حذف شدن تيمش در مرحله يك چهارم نهايى جام جهانى آلمان توسط فرانسه، مسئوليت ناكامى اين تيم را به عهده گرفت.وى پس از پيروزى يك بر صفر فرانسه بر مدافع عنوان قهرمانى جهان گفت: «من مايلم كه از بازيكنانم تشكر كنم. من نتوانستم وظيفه ام را انجام دهم چرا كه وظيفه ام رساندن تيم به فينال بود.»«پريرا» گفت: «در برزيل وقتى كه تيم ملى شكست مى خورد سرمربى مورد ملامت قرار مى گيرد و من نيز بار ديگر از اين خط مشى مكتوب پيروى خواهم كرد.»وى افزود: «ما هرگز براى چنين لحظه اى آماده نبوديم. اين لحظه براى همه ما لحظه دشوارى است.»پريرا اظهار داشت كه تيم برزيل با عدم يارگيرى «تيرى آنرى» هنگام نواختن يك ضربه آزاد بهاى سنگينى پرداخته است. آنرى با استفاده از ضربه آزاد زين الدين زيدان در دقيقه ۵۷ گل پيروزى فرانسه را به ثمر رساند.وى گفت: «ما توسط يك تيم بسيار قوى كه يك بازى بى نقص ارائه داد شكست خورديم.»پريرا در ادامه اظهار داشت: جاى تاسف است كه چهار تيم مرحله نيمه نهايى جام جهانى آلمان همگى اروپايى هستند در اين مرحله آلمان حريف ايتاليا و پرتغال حريف فرانسه شده است.وى افزود: «حداقل يك تيم آمريكاى جنوبى مى بايست در مرحله نيمه نهايى باشد و اين جاى شرمسارى براى فوتبال جهان است.»
روزنامه شرق
-
گفت و گو با ژوست فونتن لينه كر كفش طلايش را به من هديه داد
فرانسه- برزيل براى ركورد دار گل زنان جام جهانى هم يك خاطره زيباست. ژوست فونتن فرانسوى با ۱۳ گل زده آن هم در يك تورنمنت ركورد دار است اما هيچ كس به او جايزه اى نداد. تا امروز كه كفش طلايش را هديه مى گيرد تا آن خاطرات قديمى زنده شود. «من يك گل به گيلمار زدم. بعد از آن هم گل نخورد. آنها بازى را بردند اما تيم ما ۱۰نفره بود. ژونكوئه پايش شكست و از بازى بيرون رفت. آن موقع تعويض وجود نداشت. فوتبال ديگرى بازى مى شد.» جام جهانى سوئد ۱۹۵۸. فونتن حالا ۷۳ساله است ولى همان لبخندى را بر لب دارد كه در جوانى داشت و بين پاريس و خانه اش در شهرى كوچك در رفت و آمد است. به رغم جراحى هنوز هم سرحال است و مى گويد: حالم خوب است. پزشكان گفتند كه بايد مراقب باشم. من از وقتى ۲۷ساله بودم مريض شدم. وقتى كه پايم آسيب ديد و مجبور شدم از فوتبال كنار بروم. آن موقع پزشكان و علم امروزى وجود نداشت.
•••
•آقاى فونتن از آن خاطرات بگوييد.
كه چه كسى باور مى كرد من به آن ركورد دست پيدا كنم؟ در آن موقع آمار و ارقام امروزى وجود نداشت و در آن جام جهانى مجبور بودم كه كفش هاى بورئه را بپوشم چون كفش هاى خودم پاره شده بود.
•مى گفتند كه شما به لطف مصدوميت بليادر بازى كرديد.
شايد اتفاق خوبى بود كه براى من در آن روزها مى افتاد. رنه در تمرينات قبل از شروع جام مصدوم شد، او هم اتاقى من بود و احتياج داشتم كه هم او را دلدارى بدهم و هم خودم را آماده كنم . من بايد از شرايط سختى عبور مى كردم. او بازيكن ثابت تيم بود و من ذخيره اش بودم. روزنامه نگاران هم از فوتبال من متعجب بودند.
•همين طور دروازه بان ها . ۱۳ گل در يك تورنمنت واقعاً عالى است.
شايد به لبوف منتقد ورزشى و رونالد مفسر تلويزيونى بايد حق داد كه در اين مورد حرف مى زدند!
•مگر لبوف چه مى گفت؟
اينكه گل زدن آسان است و بازيكنان دوران من ضعيف بودند. شما نام درواز ه بان هاى آن دوره را مرور كنيد: ياشين، گيلمار ، اسونسون، كاريزو، بئاراگروشيچ و پوورتو.
•چه چيزى از آن جام برايتان مانده است؟
هيچ چيز. فقط چند عكس. من سه مدال داشتم اما چه كسى مى داند الان كجا هستند و چند بطرى كه يك كارخانه به من هر ساله هديه مى داد. خاطرات زيباى من با اين چيزها كامل مى شود.
•آيا فيفا به شما جايزه اى نداد؟
هرگز چنين چيزى اتفاق نيفتاد. فقط يادم هست وقتى فيفا قرار بود به گرى لينه كر كه در جام ۸۶ مكزيك با شش گل بهترين گل زن جام شد كفش طلا بدهد او از اين كار متعجب بود و از آنها سئوال كرد كه چرا به فونتن با ۱۳ گل زده اين جايزه را نمى دهند. آنها هيچ وقت به اين مسئله فكر نكرده بودند. بدين صورت او جايزه خودش را به من هديه داد.
•و حالا؟
حالا بلاتر به من يك كفش طلاى رسمى هديه داده است براى آن ۱۳ گلى كه به ثمر رساندم. البته ۴۸سال بعد. اما خب بد هم نيست.
•۴۸سال بعد ، مهاجمان مدرن چگونه هستند؟
من از فوتبال انگليس خوشم مى آيد چون چيزى در آن قابل پيش بينى نيست و حتى تيم ته جدولى هم مى تواند بزرگان را شكست دهد. اما از فوتبال ايتاليا و اسپانيا هم به خاطر جو فوتبال لاتين و حرارت آن خوشم مى آيد. من هم چنين خونى دارم.
•امكان اين را هم داشتيد كه در ايتاليا بازى كنيد؟
بله امكان آن وجود داشت. دو بازى مقابل يووه انجام دادم و سه گل زدم. بارسلونا هم به من پيشنهاد داد كه خيلى خوب بود. اما تكرار مى كنم كه در ۲۷سالگى مجبور شدم از فوتبال خداحافظى كنم.
•كدام مهاجم امروزى را دوست داريد؟
كلوزه خيلى قوى و فرصت طلب است و مى تواند بازيكن بزرگى بشود. از او خوشم مى آيد. رونالدو را هميشه دوست داشتم. او هميشه بوى گل مى دهد و به قول بعضى ها لذت از زندگى است. او شانس اين را دارد كه با برزيل بازى مى كند و زندگى براى مهاجمى با چنين دوستانى آسان تر است. من خيلى دوست داشتم كه او را در خط حمله تيم ترينيداد مى ديدم. شوچنكو قوى است اما در تيم اوكراين بازى مى كند و درست برخلاف رونالدو. از رونى هم خوشم مى آيد، مى جنگد، تكنيك خوبى دارد اما اخلاق خوبى ندارد. آنرى فقط چوب انتخاب هاى تاكتيكى مربى اش را مى خورد. تونى خيلى خوب از توپ محافظت مى كند و قدر آن را مى داند. توتى قدرت باور نكردنى دارد اما او يك مهاجم نيست. كرسپو هم ايده آل است.
•همه اين مهاجمان كه گفته ايد نمى توانند ركورد شما را بشكنند. فقط رونالدو توانسته است.
اگر به گفته لبوف دروازه بان هاى زمان مرا در مقابل داشتند شايد مى توانستند. فقط يك چيز را مى گويم. مهاجمان امروزى محافظه كار شده اند. ۴۰سال پيش مهاجمان فداكارى مى كردند و دروازه بان ها براى خراب كردن آنها از دروازه بيرون مى آمدند.
روزنامه شرق
-
ما پيش مى رويم آنرى: مهم همين است و بس
براى فرانسه همان طور كه زيدان يك ستاره است، تيرى آنرى هم جايگاه خود را دارد و نمى توان از كنار او به آسانى گذشت. او فينال ليگ اروپا را از دست داد اما اين بار نمى خواست كه همان داستان تلخ تكرار شود. هر چند انتقادات زيادى هم وجود داشت اما گل طلايى او براى فرانسه سر آغاز دوره جديدى در تاريخ فوتبال فرانسه است.
•تيرى شما با پيروزى مقابل برزيل برگ تازه اى را در تاريخ فوتبال فرانسه نوشتيد و به نيمه نهايى رسيده ايد. پيروزى مقابل برزيل بزرگ است، اين طور نيست؟
من در كنفرانس مطبوعاتى قبل هم گفته بودم كه اين رويا نيست. اما بايد اعتراف كنم كه رسيدن به چنين پيروزى مثل يك رويا است. حالا ما بايد سعى كنيم كه تا انتها پيش برويم.
•اين طور به نظر مى رسيد كه فرانسه به طور كامل بازى مقابل برزيل را تحت اختيار داشت. شما هم چنين احساسى داشتيد؟
بله. ما بازى را خوب اداره كرديم. هرچند لحظات سخت و دشوارى هم وجود داشت اما هيچ وقت عصبى نشديم و در بيشتر زمان بازى توپ را به گردش درمى آورديم. اما خب اگر برزيل هم توپ را مى گرفت پس گرفتن آن خيلى سخت بود ولى مهم اين بود كه هيچ گاه اعصابمان به هم نريخت. در ده دقيقه اول چندان خوب نبوديم و آرام آرام بازى را در دست گرفتيم و آنها را به زحمت انداختيم. بعد از گل هم آنها توپ و بازى را در دست داشتند و ما به ضد حمله توجه بيشترى داشتيم.
•شما فكر مى كرديد كه بتوانيد يك گل را حفظ كنيد...
بله اما هنوز وقت باقيمانده مانده بود و ما نمى توانستيم كار ديگرى بكنيم. ما بايد دفاع مى كرديم. همه به خاطر ديگرى تلاش مى كردند و مى جنگيدند اگر تيم ما اينطور بازى نمى كرد آن وقت ديگر تفاوتى با ديگران نداشتيم.
•دومنك گفته است كه اين بهترين بازى فرانسه در اين جام بوده است، شما چه نظرى داريد؟
مطمئناً. ما خيلى اميدوار هستيم كه تا انتها خوب پيش برويم. من مى دانم كه شما دوست داريد از پرتغال حرف بزنيد. اما در حال حاضر من مى خواهم از اين بازى و اين پيروزى لذت ببرم. بعداً در باره پرتغال حرف مى زنيم.
•شما يك گل سرنوشت ساز و بى نظير در برابر برزيلى ها به ثمر رسانديد...
خب. زمان براى هر كسى مى رسد. اين بار نوبت من بود. فوتبال يك ورزش گروهى است و همه در يك گروه بازى مى كنند. مهم نيست كه چه كسى گل مى زند، چه كسى خوب بازى مى كند و چه كسى بد بوده. فقط لحظه اى كه گل زده مى شود و پاس داده مى شود اهميت دارد.
•در نهايت پاس زيدان به شما رسيد و تمام شد.
بله. پرونده آن طورى بسته شد. زيدان توپ هاى خوبى برايم فرستاد و قبل از آن هم چند موقعيت داشتم. مردم خيلى در اين مورد حرف مى زدند و كسى انتظار نداشت كه ما در جام جهانى بتوانيم خوب بازى كنيم و برنده شويم. حالا همه چيز برايمان خوب اتفاق افتاده است و من هم در كنفرانس مطبوعاتى نمى خواهم در مورد خودم حرف بزنم. اين را جدى مى گويم. من خيلى خوشحالم كه گل زدم اما اصلاً مهم نيست. مهم اين است كه ما از اين مرحله رد شده ايم و به نيمه نهايى رسيده ايم.
•در مورد آن گل حرف بزنيم.
ما دو سه موقعيت خطرناك روى ضربات ايستگاهى داشتيم. خصوصاً روى آن ضربه اى كه ويرا جلوتر از من بود و با ضربه سر توپ را زد اما آن را فراموش كردم. شايد هم در چنين موقعيتى شما ضربه را بزنيد و بيست متر آن طرف تر توپ بيرون برود. مهم اين است كه روز دلخواه شما برمى گردد.
•اين پيروزى هيجان بزرگ ترى را نسبت به پيروزى مقابل اسپانيا به وجود آورد، اين طور نيست؟
شما هم همين هيجان و احساس بزرگ را در شب پيروزى مقابل اسپانيا ديديد مهم اين است كه تيم ما پيش مى رود و نام حريف مهم نيست.
روزنامه شرق
-
شنبه غم انگيز انگلستان با اشك هاى ديويد بكام همراه بود. او براى آخرين بار بازوبند كاپيتانى را بست و پس از شكست و خداحافظى از جام جهانى اعلام كرد ديگر كاپيتان جزيره نخواهد بود. چه وداع غم بارى.
[img]http://sharghnewspaper.com/850412/html/203547.jpg[img]
-
مهدى زعيم زاده: رونى اگر مى خواهد بداند چه روزهايى در انتظارش خواهد بود بد نيست از بكام در اين مورد سئوال كند. پس از جام جهانى ۱۹۹۸ و حذف انگليس در ضربات پنالتى مقابل آرژانتين هواداران فوتبال در انگليس تا چند هفته روزگار بكام را سياه كردند. بكام در آن بازى يك كارت قرمز بچگانه گرفت تا به عنوان مقصر اصلى حذف انگليس پرادعا معرفى شود. انگليس مى خواست از بكام منفور انتقام بگيرد و به همين علت بود كه بكام به جاى بازگشت به انگليس روانه آمريكا شد. گويا آمريكا بهترين جا براى بازيكنانى است كه در جام جهانى ضعيف ظاهر مى شوند! در انگليس همه ديه گو سيمئونه فريبكار و بازيكنانى را كه پنالتى هدر داده بودند فراموش كرده بودند و به دنبال بكام بودند. در بازى اول آن فصل منچستر برابر وستهام هواداران وستهام براى انتقام از بكام با خودشان چندهزار كارت قرمز به ورزشگاه آورده بودند و بدين صورت از ستاره منچستر استقبال كردند. به احتمال فراوان چنين روزهايى در انتظار رونى خواهد بود. همه براى بهبود مصدوميت او لحظه شمارى مى كردند تا بيايد و ستاره جام جهانى شود، اما رونى با كارت قرمزى كه شنبه شب دريافت كرد تمام آرزوهاى خودش و انگليس را به باد داد. احتمالاً انگليسى هاى بى رحم توجه نخواهند كرد كه رونى مستحق اخراج شدن بوده و يا نه؟ و كسى از جرارد، لمپارد و كاراگر نام نخواهد برد. روزهاى سختى در انتظار ستاره يونايتد خواهد بود. جام جهانى به بدترين شكل ممكن براى رونى به پايان رسيد. او محبوب ترين ستاره انگليس محسوب مى شد اما در طول جام نتوانست بازى هاى درخشانى از خود ارائه دهد و يك ناكام مطلق بود. او هيچ وقت خاطرات خوبى از رويارويى با پرتغالى ها نداشته. در يورو ۲۰۰۴ در بازى با پرتغال مصدوم شد و نتوانست به بازى هاى خوبش ادامه دهد. چند ماه پيش هم توسط «پائولو فريرا»ى پرتغالى مصدوم شد و همين آسيب ديدگى موجب شد كه نتواند با آمادگى كامل در آلمان حاضر شود. بهتر است رونى ديگر در اطراف پرتغالى ها آفتابى نشود.
-
پرسپوليس پولدارترين بدهكار دنيا!
يكى اين وسط دروغ مى گويد. يكى همه را گذاشته سر كار. چطور بايد باور كنيم ندارهايى كه چك ۴۵۰ ميليونى مى كشند را؟ چطور باور كنيم متمولانى را كه براى امرار معاش فرش زير پايشان را مى فروشند؟ حرف و عمل مديران اين فوتبال يكى نيست و تناقض على الخصوص در فصل نقل و انتقالات بيداد مى كند. ديگر لازم نيست براى آشنايى با چهره آدم هايى كه مثل ريگ بيابان پول خرج مى كنند در چروك هاى صورت شيوخ عرب خيره شويم. چرا راه دور مى رويم؟ همين جا كنار گوش خودمان و در بستر فوتبالى كه هنوز بازيكنانش روى سنگ و خاك مى دوند و بهترين ورزشگاه هاى آن با استاديوم شماره ۵ يك باشگاه دسته دومى آلمان قابل قياس نيست، پول هايى رد و بدل مى شود كه كمتر مغزى با شنيدن آنها به سوت كشيدن نمى افتد، حالا ديگر به لحاظ پول شمردن و پهن كردن فرش اسكناس زير پاى فوتباليست جماعت به يك قدمى عرب ها رسيده ايم با اين تفاوت كه آنها با چنين مبالغى فوتباليست هاى ممتاز نقاط مختلف دنيا را استخدام مى كنند و ما روز به روز شمار صفرهاى حساب بانكى بازيكنان داخلى كه با روزهاى اوج خود فاصله گرفته اند را افزايش مى دهيم!
اينكه مديران فوتبال على رغم تمام كمبودها و كاستى هاى موجود راضى به جدايى و ترك صندلى خود نيستند كاملاً طبيعى است. اينجا نظارت وجود ندارد. اينجا هيچ كس پيدا نمى شود بگويد: «آقاى محترم چه كار دارى مى كنى؟ تو كه حساب بانكى ات يك صفر بزرگ است چطور چك ۴۵۰ ميليونى مى كشى؟ فردا كه يك ريالش هم نقد نشد يقه چه كسى را مى گيرى؟ بازيكن بايد يقه كى را بچسبد؟» حساب و كتاب كه نباشد همين مى شود. مديريت در محيط فاقد نظارت بهترين كار دنياست. چه اهميتى دارد كه زمين هاى فوتبال مان چمن باشد يا خاكى؟ ورزشگاه داشته باشيم يا نه؟ نتيجه بگيريم يا بچسبيم به ته جدول؟ در اين فضا همه مى توانند زندگى آرام و بدون دغدغه اى داشته باشند. سخت ترين ساعاتش به همان ۹۰ دقيقه ها مربوط مى شود كه آن هم شكر خدا هفته اى يك بار بيشتر نيست.
پرسپوليس پولدار است و استقلال ندار! باور كنيم؟ تيمى كه وزارت رفاه را پشت سر خود دارد چون به اندازه پيش قسط چند بازيكن پول در حسابش نيست بازيكنانش را به حراج گذاشته و هر روز يكى از آنها را از دست مى دهد، از آن طرف پرسپوليس بدون پشتوانه مالى به گرگ بازار نقل و انتقالات تبديل شده و سنگين ترين رقم ها از دسته چك محمدحسن انصارى فرد جدا مى شود. در اين ميان هيچ رابطه منطقى و قانع كننده اى وجود ندارد و البته براى شك كردن به روند موجود مستندات ديگرى هم به چشم مى خورد.
وينكو بگوويچ سرمربى ۳ فصل قبل پرسپوليس كماكان ۹۰ ميليون تومان از اين باشگاه طلبكار است. راينر سوبل هم تمام مبلغ قراردادش را دريافت نكرده و بازيكنى مثل كريستوفر ره كه حتى يك جلسه هم با اين تيم تمرين نكرد توانست از آب گل آلود قرمز رنگ ماهى بگيرد و با شكايت به فيفا پول قابل توجهى را به جيب بزند. وضعيت يان نيكولفسكى دروازه بان مقدونيه اى هم دست كمى از كريستوفر ره نداشت و او هم بدون يك بازى رسمى نهايتاً ۶۰ ميليون تومان طلبكار شد. ۲ بازيكن پانامايى كه سر جمع كمتر از ۹۰ دقيقه براى پرسپوليس بازى كردند در حال حاضر شاكى هستند و فيفا به زودى حق آنها را خواهد گرفت.عليرضا امامى فر كه آخرين رد پاهايش با پيراهن سرخ به حدود ۲ سال قبل باز مى گردد هم هنوز ۶۰ ميليون طلبكار است و جواد كاظميان كه بايد طى ۳ فصل گذشته ۳۰۰ ميليون دريافت مى كرد تنها ۱۰۰ ميليون گرفته و به تازگى به جرگه شاكيان پيوسته. اينها همه طلبكاران پرسپوليس نيستند و در اين ليست حتى نام برخى از سوپرماركت هاى تهران هم به چشم مى خورد! همين تيم با نيكبخت و بادامكى (براى ۲ سال) و مهدى واعظى (يك ساله) در مجموع قراردادهايى به ارزش ۸۹۰ ميليون تومان منعقد كرده و كاملاً قابل پيش بينى است كه آنها نيز دير يا زود شكايتنامه اى را تنظيم مى كنند و به كميته انضباطى فدراسيون فوتبال مى فرستند. پرسپوليس تقريباً به تمام بازيكنان فعلى اش بدهكار است اما مديران اين تيم براى آنكه به ناكارآمدى و بى كفايتى متهم نشوند قراردادهاى آنچنانى مى بندند تا بلكه به اين ترتيب چند روز بيشتر در اين بازار آشفته دوام بياورند. بازارى كه در آن هيچ كس بابت هيچ چيز بازخواست نمى شود.
سازمان تربيت بدنى به عنوان متولى اصلى پرسپوليس تا چه حد فعاليت هاى اين باشگاه را زير نظر دارد؟ مگر غير از اين است كه هنوز ليگ به ميانه هاى راه نرسيده بازيكنان ناراضى شروع به سنگ اندازى مى كنند و پرسپوليس براى چندر غاز دست به دامن سازمان مى شود؟ پس چرا حداقل براى يك مرتبه هم كه شده مشكل را قبل از وقوع حل نمى كنيد و مقابل اين سريال تكرارى نمى ايستيد؟
چطور ممكن است كه يك تيم براى
۴-۳ بازيكن يك ميليارد تومان هزينه كند و آن وقت زمين تمرين اختصاصى نداشته باشد، ورزشگاه نداشته باشد و حسرت ابتدايى ترين امكانات حرفه اى را به دل بكشد. در فوتبال ايتاليا، بلژيك و بسيارى از كشورهاى اروپايى ديگر تيم ها موظفند قبل از آغاز فصل مبلغ مشخصى را به حساب خود واريز كنند تا صلاحيت حضور در مسابقات را به دست آورند. هيچ مماشات و كدخدامنشى هم در كار نيست و باشگاهى كه بنيه مالى نداشته باشد به دسته هاى پايين تر فرستاده مى شود. اينجا اما با حساب بانكى صفر چك ۴۵۰ ميليونى مى كشند و انگار نه انگار كه اتفاقى مغاير با اصول حرفه اى مديريت و تيمدارى به وقوع پيوسته است! به هر صورت چنين رقم هايى به شيوه هاى مختلف در فوتبال كشور هزينه مى شود و اينكه چرا باشگاه ها با توانايى پرداخت اين مبالغ از حداقل ها بى بهره هستند سؤالى است كه همچنان جوابى را پيش روى خود نمى بيند.يك روز هم انصارى فرد مى رود و مدير بعدى مى گويد: «وقتى باشگاه را تحويل گرفتم ۶ ميليارد تومان بدهى داشت.» و اين چرخه همچنان ادامه پيدا مى كند. چك ميليونى بازيكن قديمى نقد نمى شود و با بازيكن جديد قرارداد ۴۵۰ ميليونى مى بندند. يكى اين وسط همه را سر كار گذاشته ... اين طور نيست؟
Copyright 2006, Iran Varzeshi Newspaper
-
نوازى: استقلال مرا تأمين نكند، مى روم پرسپوليس
ايران ورزشى- خبر بازگشت محمد نوازى به استقلال براى اكثر اهالى فوتبال غيرمنتظره بود. استقلالى ها معتقدند كه خود نوازى ابراز تمايل كرده تا دوباره پيراهن آبى را به تن كند. از طرف ديگر شنيديم كه نوازى براى بازگشت به استقلال شرط و شروطى گذاشته! براى آنكه بيشتر در جريان صحت و سقم اين قضيه قرار بگيريم با نوازى تماس گرفتيم.
آقاى نوازى دوباره استقلال؟!
<شايد به استقلال بروم. آنها مرا خواسته اند. من هم ميل دارم در تيم سابقم بازى كنم.
نگران نيستى؟
<چرا نگران باشم. سال ها در استقلال بازى كرده ام و تجربه بازى در اين تيم را هم دارم.
از صباباترى راضى نبودى؟
<چرا. من آنجا خوب كار كردم.
پس چرا جدا شدى؟
<خب. وقتى آدم در استقلال و پرسپوليس نباشد ارتباطش با روزنامه ها و راديو و تلويزيون قطع مى شود. ديگر در چشم نيست. همين به آقايان بهانه مى دهد تا به آدم كم لطفى كنند.
قراردادت با صبا تمام شد يا...؟
<قراردادم تمام شد ولى آنها مرا مى خواستند.
حالا كه به استقلال برمى گردى فكر مى كنى با هوادارانش به مشكل برنمى خورى؟
<البته هنوز قراردادم با استقلال قطعى نشده ولى اگر برگردم هم مشكلى نيست. سوء تفاهمات قبلى برطرف شده. به هر حال آنها نسبت به تيم شان تعصب دارند و نمى توانند بعضى رفتارها را هضم كنند.
حالا آمديم به استقلال نرفتى؛ آن وقت چه مى شود؟
<من امروز (يكشنبه) با پرسپوليسى ها هم مذاكره كرده ام.
يعنى ممكن است قرمزپوش بشوى؟
<چرا كه نه. اگر آنها پول بيشترى بدهند به آنجا مى روم چون مشكل مالى دارم.
استقلال برايت مهمتر است يا پرسپوليس؟
<صد در صد استقلال اما خب آنها هم بايد شرايط مرا قبول كنند.
ممكن است باز هم در جناح چپ بازى كنى؟
<مادگى اش را دارم. هرجا كه مربى بخواهد بازى مى كنم.
و اما راجع به تيم ملى، حرفى دارى؟
<برانكو هم به محمد نوازى ضربه زد و هم به فوتبال ايران. آن هم ۸ سال.
-
سه گانه آلمان ايتاليا
مگر مى شود به استقبال بازى ايتاليا و آلمان رفت و از ديدار خاطره انگيز دو تيم در جام جهانى ۱۹۷۰ ياد نكرد. اتفاقاً آن مسابقه هم در مرحله نيمه نهايى رقابت ها برگزار شد و در نهايت با برترى ۴ بر ۳ لاجوردى ها به پايان رسيد. ديدارى تماشايى كه از آن به عنوان هيجان انگيزترين بازى تاريخ جام جهانى ياد مى شود. ۱۷ ژوئن ۱۹۷۰ در ورزشگاه آزتك مكزيك ۱۰۲۴۴۴ نفر شاهد اين ديدار كاملاً اروپايى بودند. ايتاليا كه ستارگانى چون بونين سنى يا، ريوا، ماتزولا، فاكتى و ريورا را داشت با عبور از مكزيك ميزبان، خود را به نيمه نهايى رسانده بود. اين تيم در مرحله اول در گروهى كه اروگوئه، سوئد و اسرائيل حضور داشتند با ۴ امتياز اول شد و به يك چهارم صعود كرد.
در آن سال ها كه جام جهانى با حضور ۱۶ تيم برگزار مى شد خبرى از يك هشتم نهايى نبود و بدين ترتيب ايتاليا پس از شكست دادن ۴ بر يك ميزبان جام جهانى به نيمه نهايى رسيد. در آن سو آلمانى قرار داشت كه در جام جهانى گذشته فيناليست شده بود و قصد داشت دوباره به اين مهم برسد. آلمان در مرحله گروهى هر سه بازى خود را برد و با غلبه بر پرو، بلغارستان و مراكش با ۶ امتياز روانه يك چهارم نهايى شد (در آن موقع برد ۲ امتياز داشت). ديدار اين دو تيم يادآور فينال ويمبلى در جام جهانى ۱۹۶۶ بود. آلمان آمده بود كه انتقام بگيرد اما ۲ گل از حريف خود عقب افتاد. در ادامه، نمايش مقتدرانه بكن باوئر و يارانش باعث شد كه كار به تساوى بكشد و در نهايت آلمان در وقت اضافى پيروز شد و از نيمه نهايى سردرآورد. آلمان با اين برد به يك مدعى درجه يك تبديل شد.
برزيل و اروگوئه نيز برگزار كننده ديگر ديدار اين مرحله بودند. جدال ايتاليا و آلمان با يك گل زودهنگام براى ايتاليا شروع شد. ايتاليا بازى را هجومى آغاز كرد و روبرتو بونين سنى يا در همان دقيقه ۸ لاجوردى ها را پيش انداخت و اين برترى تا دقيقه ۹۰ ادامه داشت. اما ژرمن ها در آن دوران استاد بازگشت به مسابقه بودند و بكن باوئر، اووه رات، مولر و زيلر بازى را در دست گرفتند. اين بار نوبت كارل هاينتس اشنلينگر دفاع چپ آلمان ها بود تا اجازه ندهد آلمان در ۹۰ دقيقه بازنده شود. خاطره مهمى كه از آن بازى به ياد ماندنى باقى مانده مصدوميت شديد بكن باوئر در آن بازى است. فرانتس ۲۳ ساله در تيم آلمان آقايى مى كرد و فرمانده تيم بود، البته در كنار او بازيكنان بزرگ ديگرى چون سپ ماير، برتى فوگتس، اووه زيلر، اووه رات و گرد مولر هم حضور داشتند اما قيصر چيز ديگرى بود. كتف بكن باوئر بر اثر خطاى بازيكنان حريف از جا در رفت و او به خاطر تعصبى كه به تيمش داشت و حساسيت بازى مسابقه را رها نكرد. از طرفى هلموت شون مربى ژرمن ها هر دو تعويض خود را انجام داده بود و اگر قرار بود بكن باوئر بيرون برود آلمان مجبور مى شد ده نفره بازى كند. به همين دليل قيصر به بازى ادامه داد و به يكى از يادگارهاى جام جهانى ۱۹۷۰ تبديل شد.
در وقت اضافى دروازه دو تيم به دفعات فرو ريخت و چندين مرتبه جاى برنده و بازنده، عوض شد. بى دليل نيست كه از اين بازى حساس به عنوان هيجان انگيز ترين مسابقه جام جهانى ياد مى كنند. ابتدا در دقيقه ۹۴ گرد مولر براى اولين بار در طول مسابقه آلمان را از ايتاليا پيش انداخت اما برترى قيصر و يارانش تنها ۴ دقيقه طول كشيد. تارچيزيو بورگينش گل تساوى بخش ايتاليا را به ثمر رساند و در ادامه كار براى آلمان ها بدتر هم شد. جى جى ريوا ايتاليا را ۳ بر ۲ پيش انداخت. در آن رقابت ها گرد مولر يك گلزن مهار نشدنى بود. در وقت اضافى فروچو والكاره جى يك مدافع به نام فابريتسيو پولتى را به زمين آورد تا مراقبت ويژه اى از مولر داشته باشد اما مهار مولر كار آسانى نبود و در دقيقه ۱۱۰ مولر گل تساوى بخش آلمان را به ثمر رساند و بازى ۳ بر ۳ شد. جالب اينكه يك دقيقه بعد نوبت به ايتاليا رسيد تا در اين بازى زيبا گل بزند. جيانى ريورا كار را تمام كرد و بازى با برترى ۴ بر ۳ ايتاليا به پايان رسيد. در مورد بازى كردن ريورا هم داستان هاى جالبى وجود دارد. در آن موقع بحث اين بود كه ماتزولا بازى كند يا ريورا؟ والكاره جى راه حل جالبى پيدا كرد. يك نيمه سبيلو (لقب ماتزولا) بازى كرد و از نيمه دوم ريورا به ميدان آمد. ۳۶ سال است كه از اين تعويض به نيكى ياد مى شود. به هرترتيب ايتاليا از سد آلمان سختكوش عبور كرد اما در فينال اسير برزيل و پله افسانه اى شد.
• جدال براى جام سوم
ديگر ديدار كلاسيك و خاطره انگيز ايتاليا و آلمان به فينال جام جهانى ۱۹۸۲ برمى گردد. آلمان در حالى خود را به فينال رسانده بود كه يكى از تيم هاى منفور جام محسوب مى شد. در مرحله گروهى در حالى كه در ديدار ابتدايى خود به الجزاير باخت، در ادامه با دو پيروزى مقابل شيلى و اتريش به مرحله دوم صعود كرد. در آن جام مرحله دوم مسابقات به صورت گروهى برگزار مى شد. آلمان ميزبان مسابقات را شكست داد و به نيمه نهايى صعود كرد. حذف ميزبان كافى بود كه آلمان در اسپانيا به تيمى منفور تبديل شود. به ويژه اينكه در بازى نيمه نهايى برابر فرانسه آنها چندان مستحق برد نبودند و تا اواخر مسابقه نتيجه سه بر يك به سود فرانسه بود، اما آلمان به شكل عجيبى كار را به تساوى كشاند و در نهايت ۴ بر ۳ پيروز شد و به فينال رسيد. اگر حركت خشن تونى شوماخر را در بازى نيمه نهايى به خاطر داشته باشيد متوجه مى شويد چرا در فينال جو ورزشگاه كاملاً به سود ايتاليا بوده.
ايتاليا در مرحله گروهى بسيار ضعيف ظاهر شد و پس از لهستان در گروه خود دوم شد. اما در مرحله دوم به لطف گلزنى هاى پائولو روسى زيرك، نتايج خوبى گرفت و با پيروزى برابر آرژانتين و برزيل، دو غول آمريكاى جنوبى، روانه نيمه نهايى شد. مثل همين دوره تمام چهار تيم نيمه نهايى اروپايى بودند. ايتاليا با دو گل لهستان را شكست داد و به راحتى خود را به فينال رساند، اما رقيب اش آلمان كاملاً كم رمق بود. گويا بازى ۱۲۰ دقيقه اى آلمان و فرانسه تمامى توان ژرمن ها را از بين برده بود و اين تيم توان مقابله با ايتاليا را نداشت. هر دو تيم به دنبال اين بودند كه براى سومين بار جام را بالاى سر ببرند و ۹۰هزار نفر در ورزشگاه سانتياگو برنابئو جمع شده بودند تا اين مسابقه حساس را ببينند. خيلى ها معتقد بودند كه برزيل با مربيگرى تله سانتانا بهترين تيم جام بوده اما فينال بين ايتاليا و آلمان برگزار مى شد و تيم دوم كه در طول رقابت ها هم آش دهان سوزى نبود در فينال نتوانست سد راه ايتاليا شود. بازى با برترى ايتاليا آغاز شد و آنتونيو كابرينى در همان نيمه نخست يك پنالتى را هدر داد. در آن بازى جان كارلو آنتونيونى هافبك نامدار ايتاليا به علت دواخطاره بودن غايب بود اما ايتاليا به اندازه كافى ستاره داشت؛ دينوزوف، برگومى، تارد لى، كونتى و روسى شاخص ترين آنها بودند. گل اول را در دقيقه ۵۷ پائولو روسى با يك ضربه سر به ثمر رساند. اين ششمين گل روسى در اسپانيا بود و او به عنوان آقاى گلى رقابت ها رسيد. چند دقيقه بعد نوبت به ماركو تاردلى رسيد تا آن گل معروفش را به ثمر برساند. پس از چندين پاس در محوطه جريمه آلمان توپ به تاردلى رسيد و او گل زد و آن شادى پس از گل معروفش را انجام داد. حتماً قبول داريد كه همه تاردلى را با آن شادى اش مى شناسند. در ادامه آلتوبلى كه به عنوان بازيكن ذخيره وارد زمين شده بود روى پاس برونو كونتى نتيجه را ۳ بر صفر كرد؛ يك نتيجه تحقيرآميز براى ژرمن ها تا دقيقه ۸۱.
اما اين پايان كار نبود. آلمان توسط پل برايتنر يكى از گل ها را جبران كرد اما برايش فايده اى نداشت و ايتالياى انزو پيرزوت قهرمان جهان شد. در آن تيم آلمان كه هدايت آن بر عهده يوپ دروال بود چهره هاى نامدارى چون شوماخر، بريگل، برايتنر، ليت بارسكى، رومينيگه، كالتز و اشتليكه بازى مى كردند.
در آن سال ها كمتر پيش مى آمد كه آلمان به فينال نرسد آنها در ۸۶ و ۹۰ هم با مربيگرى بكن باوئر فيناليست شدند. در اين سال ها هيچ گاه هيجان ايتاليا و آلمان به اندازه آن دو بازى سال هاى ۱۹۷۰ و ۱۹۸۲ نبوده. آيا امروز سه گانه اى تشكيل مى شود؟
منبع : روزنامه شرق
-
دورتموند، شهر پيروزى آلمان طلسم وستفالن
طلسم ورزشگاه وستفالن همچنان وجود دارد. آلمانى ها اين جاده را به خوبى مى شناسند و براى رسيدن به فينال به آن اميدوار هستند. ورزشگاه دورتموند در حقيقت، «تئاتر روياها»ى فوتبال آلمان و ملت آن است: يازده بازى و فقط يك مساوى. ديگر بازى ها در آن به پيروزى ختم شده است. كريستف متزلدر مى گويد: اين شانس ما است و در برابر ايتاليا زيباترين بازى را انجام خواهيم داد ولى طرفداران ما در دورتموند انگيزه بزرگ را در ما به وجود مى آورند. ورزشگاه كاملاً آلمانى است و خوشحالم جايى مى رويم كه مردم با فوتبال زندگى مى كنند و عشق آنها است. همين شانس بزرگ ما محسوب مى شود.» نيمه نهايى در وستفالن. اين بار ايتاليا- آلمان. هرچند ايتاليايى ها به سابقه گذشته درخشان خود فكر مى كنند و آن را نقطه برترى خود مى دانند ولى آلمانى ها هم از طلسم خود حرف مى زنند و دوست ندارند كه اين طلسم در حساس ترين شرايط بشكند و روياهايشان خراب شود. وقتى كلينزمن و يواخيم لو وارد ورزشگاه مى شوند تا شرايط زمين و ورزشگاه را بررسى كنند با خوشحالى در آن قدم مى زنند. يواخيم لو مى گويد: «ما از دو روز قبل قهرمان لقب گرفته ايم و حالا بايد قهرمان اروپا هم بشويم. همه چيز در دورتموند به نفع ما است و بايد از اين فرصت استفاده كنيم.» آنها از نقطه برترى خود مقابل آرژانتين شروع مى كنند تا اينكه به دورتموند برسند و حتى آن شكست سخت و افتضاح در فلورانس را فراموش مى كنند. لو مى گويد: «آن بازى اصلاً وجود ندارد. حتى يك ثانيه هم به آن فكر نمى كنيم و نبايد هم اينچنين مسائلى را وارد تيم بكنيم.» آلمان با چنين روحيه اى خود را آماده مى كند و از قدرت ايتاليايى ها نمى ترسد. آنها مثل جنگجوهاى قديمى زندگى مى كنند و فضاى رختكن آنها شباهت بسيار زيادى به نظاميان دارد. تيم بروفسكى مى گويد: «ما روى يك هدف تمركز كرده ايم و احساس مى كنيم كه به اين هدف نزديك شده ايم. حالا وقت آن نيست كه متوقف شويم. آنها از نظر تاكتيكى شرايط خوبى دارند هر چند شروع خوبى نداشتند اما توانستند در ثانيه آخر مشكلاتشان را حل كنند. بله ما در گذشته با آنها مشكل داشتيم اما اين بار فكر مى كنيم كه با تفكر درست آنها را شكست بدهيم.» اگر قرار باشد جملات بازيكنان آلمانى را كنار هم رديف كنيم، همه از شرايط روحى بزرگشان حرف مى زنند و طلسم وستفالن را از ياد نمى برند.همه چيز به نفع آنها است و در خانه خود بازى مى كنند و حتى يوشكا فيشر اظهار مى كند: «فوتبال مثل يك نبرد است.» و آلمان ها نمى خواهند در اين جنگ بازنده باشند. شايد آنهايى كه برنامه هاى جام جهانى را يك سال قبل ترتيب دادند، به اين موضوع فكر نمى كردند كه وستفالن همانند يك طلسم و خوش شانسى به كمك آلمان و ميزبان بيايد، اما امروز كه به اين شرايط نزديك شده اند، بدشان نمى آيد كه اين موضوع را بزرگتر از آن جلوه دهند و از آن براى بالا بردن روحيه تيم استفاده كنند. آلمانى ها طى چند روز اخير با جملات تند و حتى غيرمنصفانه به ايتاليايى ها حمله كردند كه حتى اعتراض دولتمردان ايتاليايى را هم به همراه داشت. اما وقتى از فوتبال صحبت مى شود آنها از وستفالن حرف مى زنند؛ تئاتر روياهاى آلمان كه مى تواند روياهاى آنها را برآورده كند.
منبع : روزنامه شرق
-
تلاش ايتاليايى ها براى محروم كردن فرينگز مشت دردسرساز
در آستانه ديدار آلمان و ايتاليا در مرحله نيمه نهايى، ايتاليايى ها تلاش گسترده اى به كار بستند تا اوضاع روبه راه روحى آلمان را به هم بريزند. پخش تصوير چند ثانيه اى از پايان بازى آلمان و آرژانتين بهانه مناسبى دست مطبوعات ايتاليا داده تا شايد يكى از بازيكنان اصلى آلمان با فشار آنها بر فيفا از بازى دور بماند.شبكه ايتاليايى اسكاى (sky) ايتاليا يكشنبه شب و روز دوشنبه چندين بار تصوير ۴ثانيه اى از پايان جنجال برانگيز بازى آلمان و آرژانتين را پخش كرد و روى صحنه اى زوم كرد كه در شلوغى درگيرى آرژانتينى ها با اوليور بيرهوف مشت تورستن فرينگز به سمت خوليو كروز پرتاب شد. فشار رسانه هاى ايتاليا به فيفا باعث شد كه تصاوير تلويزيونى مجدداً بررسى شود و در صورت حكم فيفا محروميت فرينگز از دل كميته انضباطى فيفا بيرون بيايد.ديروز فدراسيون فوتبال آلمان موضع گيرى شفافى درباره حركت ايتاليايى ها و مقصر دانستن فرينگز نداشت. اما مى شد از حرف هاى سخنگوى فدراسيون آقاى اولى فويگت نظر رسمى آلمانى ها را دريافت كرد: «تصوير تلويزيونى را ديدم. به نظر من به هيچ وجه تورستن فرينگز به صورت كروز مشت نزده.» آلمانى ها تا ساعت ۱۳ ديروز فرصت داشتند كه اظهار نظر رسمى شان را بيان كنند اما ايتاليايى ها از تمام لحظات يكشنبه شب و ديروز براى جوسازى استفاده كردند. ديروز روزنامه لارپوبليكا در مطلبى از فيفا خواسته بود كه مانع بازى فرينگز شود و از سوى ديگر بيلد روزنامه پرتيراژ آلمانى ها هم نوشته بود كه اصرار بيش از حد ايتاليايى ها براى محروم كردن فرينگز به اين دليل است كه آنها از آلمان، فرينگز و لمن مى ترسند.با اين حال فيفا نهايتاً تحقيقات را به جريان انداخت. آنها در پايان بازى آلمان و آرژانتين بررسى صحنه هاى درگيرى را متوقف كرده بودند اما مدير ارتباطات فيفا گفته است كه كميته انضباطى تصميم گرفته كه فرينگز را در قضيه درگيرى دخيل بداند. ماركوس زيكلر البته راى لوبوس ميشل داور آن بازى فراموش نشدنى را هم مهم مى داند. او مى گويد: «اگر لوبوس ميشل صحنه را دقيق ديده باشد بعيد است كه مجازاتى در كار باشد.در تصاوير شبكه اسكاى لحظه اى هست كه دست چپ فرينگز به سمت كروز پرتاب مى شود، اما فرينگز مى گويد: «من درست در بطن درگيرى قرار داشتم و حتى دو ضربه هم به بدن من اصابت كرد. اما من دست هايم را براى محافظت از خودم باز كرده بودم و اصلاً به قصد ضربه زدن كارى نكردم.»خوليو كروز هم به حمايت از فرينگز برخاسته و به گاتزتا دلواسپرت گفته است كه بازيكن آلمانى هرگز به او مشت نزده است. حال بايد ديد اين اظهارات كمكى به حل مسئله مى كند يا نه؟ آنچه مسلم است در مورد بيرهوف هيچ مجازاتى در كار نيست اما داستان بازى كردن فرينگز كمى پيچيده شده است.
منبع : روزنامه شرق
-
تيم ملى بهترين چهره فوتبال ما ليپى :ايتاليا از خواب بيدار شده است
منتقدان لجباز ايتاليايى كجا هستند؟ ناپديد شده اند، رويشان را به سمت ديگرى كرده اند و حداقل اينكه ذهن شان را از تفكرات قبلى خالى كرده اند. كجا هستند مدعيانى كه در صف اول قرار داشتند و به دنبال مجازات ليپى بودند و او را جزيى از رسوايى فوتبال يوونتوس و همدستى با آژانس ورزشى «جه آ» مى دانستند و حتى در اين ميان فابيو كاناوارو را هم متهم مى كردند كه با لوچانو موجى در ارتباط بوده و رفتارى غيرحرفه اى را با اينتر و فاكتى داشت و با مشاوره موجى سر از يوونتوس درآورد. به نظر مى رسد كه همه آن منتقدان فرار كرده اند و احتمالاً كسى دوست ندارد روزهاى بحرانى گذشته را به ياد بياورد. حتى وقتى ايتاليايى هاى مقيم آلمان سه هفته قبل براى استقبال تيم ملى به فرودگاه دويسبورگ رفتند، ليپى و چند بازيكن را مورد انتقادات شديد خود قرار دادند و اعتراض شان را همانجا نشان دادند. عده اى از آنها مى گفتند: «چه طور برزيل بايد به طرفدارانش جواب پس بدهد اما ايتاليا نه؟» آنها مى خواستند تا رسوايى يووه را به تيم ملى انتقال دهند و در همان مرحله اول كار را تمام كنند، به همين دليل در همان فرودگاه دويسبورگ گفت وگوهاى ديپلماتيك رئيس فدراسيون شروع شد و جى جى ريوا هم مجبور شد توضيح بدهد. شب بازى مقابل اوكراين همه چيز رنگ ديگرى به خود گرفت. باورنكردنى بود. ايتاليا به دويسبورگ برمى گشت، خانه موقت تيم ليپى در آلمان. همه طرفداران آنها را دوره كردند و با بوق ها و پرچم هاى برافراشته خود، اتوبوس ايتاليا را تا هتل بدرقه كردند. خانواده كوچك فوتبال ايتاليا به يك خانواده بزرگ تبديل شده و ليپى هم از آن جهنم انتقادات بيرون آمده بود. بدين صورت صبح زيباى ليپى از راه مى رسيد و بعد هم بازى آلمان - ايتاليا، مادر انتقام هاى فوتبال. وقتى تيم تمريناتش را شروع مى كند، حدود ۳۰۰ پرچم كوچك و بزرگ دور تا دور زمين ديده مى شود، طرفداران فرياد مى زنند و همه با پيراهن هاى سفيد صلح جديد را نويد مى دهند. از اينديانا پوليس آمريكا، لاپو الكان صاحب يوونتوس و در جريان مسابقات فرمول يك پيغام خود را مى فرستد: «اين تيم ايتاليا بهترين چهره فوتبال ما را نشان داد.» يوونتوس برابر تمام رسوايى ها بايد جواب پس بدهد، اما بازيكنان يووه در تيم ملى ايتاليا نقش ديگرى دارند و بايد چهره زيباى فوتبال ايتاليا را ارائه دهند. ليپى هم گرچه دو سال است از اين تيم جدا شده اما پرونده جنجال برانگيز نام او را نيز همراه خود دارد. به همين دليل الكان مجبور مى شود كه با جملات گرم، فضاى بهترى را به وجود بياورد و سرمربى را از شر انتقادات خلاص كند. مسلماً هيچ كس نمى تواند ۴۰روز آتشين را پشت سر بگذارد و هنوز زنده بماند ولى براى ليپى روزها رفته رفته آرام شد و وقتى كه تيم ايتاليا به نيمه نهايى رسيد همه چيز عوض شد. وقتى جام جهانى پر از گل مى شود و دوئل هاى بزرگ را تيم بهتر مى برد، آن وقت حتى تيم دفاعى و بحران زده ايتاليا هم مى تواند خوب بازى كند و به نيمه نهايى برسد. جى جى ريوا شرايط امروزى ايتاليا را با دوران خود مقايسه مى كند و مى گويد: آن خاطره هاى شخصى روى ويدئوكاست ها باقى مانده است. ولى من روزهاى زيباى مشابهى را به چشم مى بينم. روزهاى اول تمرين بسيار سخت بود و مشكلات بسيارى داشتيم. هر روز يك نفر مى آمد و قرار بود از بازيكنان در مورد پرونده فوتبال يووه بازجويى كند. حتى بوفون هم در آن شرايط با پرونده ديگرى روبه رو بود و بايد به دادگاه مى رفت. مجبور بوديم به هر صورت كه شده تيم را حفظ كنيم و ليپى هم به درستى تصميم گرفت تا گروه را از شرايط فعلى دور كند و هيچ كس را به تمرينات راه ندهد و همه چيز را براى جام جهانى آماده كند. عمليات بازسازى تيم شروع مى شود و به رغم مصدوميت هاى متوالى يكى از مدعيان خود را به دويسبورگ مى رساند. ريوا مى گويد: «اين كابوس ها تمام نمى شد.» اما فوتبال مدرنى كه ايتاليا مقابل غنا از خود نشان داد، اولين لبخندها را بر لب نشاند و همه اميدوار شدند. مانع آمريكا و خروج توتى بار ديگر كابوس را به اردوى ايتاليا برگرداند و در نهايت ضربه پنالتى در آخرين ثانيه آن هم توسط توتى دلهره سقوط را به پايان رساند. آريگو ساكى مى گويد: «نقطه مشترك تيم ليپى و تيم ۹۴ در اين است كه با وجود توتى خودشان را در موقعيت درست پيدا كردند و اينكه باره زى و نستا هم مصدوم شدند. حالا همه مى جنگيم تا بهترين شرايط را بار ديگر مهيا كنيم. شانس اصلاً وجود ندارد و ما فقط توانايى خودمان را بايد نشان دهيم.» ليپى در اين شرايط راه خود را ادامه مى دهد و تيمش را به دورتموند مى برد، اما ديگر از آن كابوس هاى آتشين خبرى نيست. نه تنها آنها را اسكورت مى كنند بلكه با صداى بلند برايشان فرياد مى زنند. ليپى نمى خواهد در نيمه نهايى متوقف شود، تيم او از خواب بيدار شده است و آگاهانه قدم برمى دارد. «ما حالا مى توانيم بگوييم كه يكى از بهترين تيم هاى دنيا هستيم و با فداكارى به نيمه نهايى رسيده ايم براى اينكه تيم ما شخصيتى باورنكردنى دارد و مى داند كه چگونه در برابر مشكلات خود را نشان دهد و به برترى برسد.» ايتاليا بعد از ۱۲ سال به نيمه نهايى مى رسد. ليپى ادامه مى دهد: «من خوشحالم كه تونى توانسته است گل بزند و از شرايط سختى كه با آن روبه رو بود رها شود. من از تمام بازيكنانم راضى هستم، از بوفون و كاناوارو تا تونى و توتى. حتى بازيكنان جوانى مثل بارزالى هم براى اين رقابت هاى بزرگ خوب بازى كرده اند و از اين توانايى بزرگ شگفت زده شده ايم.» ليپى به اين تيم اميدوار است و در مورد نيمه نهايى مى گويد: «اينجا نقطه پايانى تيم ما نيست، اما امتياز بزرگى است كه به آن دست يافته ايم و حالا بايد با آلمان روبه رو شويم. اين بازى براى هر دو تيم سخت است. هر تيم شخصيت خاص خودش را دارد. ما هيچ وقت نمى توانيم مثل برزيل بازى كنيم، برزيل هم مثل ما نيست. من به آنچه كه اين تيم انجام مى دهد افتخار مى كنم و تكرار مى كنم كه اين تيم استثنايى است. با اين بازيكنان غيرممكن وجود ندارد، خصوصاً اينكه ستاره هاى ما برگشته اند و همه قدرت گل زدن را دارند. اين فرصت را از دست نمى دهيم.»
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منبع : روزنامه شرق
-
خاطرات روسى از فينال كلاسيك ۱۹۸۲ از آلمان كارى ساخته نيست
اسپانياى ۸۲ براى تيم ملى ايتاليا هميشه با نام پائولو روسى عجين است و هرگاه از قهرمانى اين تيم صحبت مى شود بلافاصله نام روسى هم مطرح مى شود؛ گلزنى كه خيلى دير شروع كرد اما بهترين و زيباترين گل ها را به ثمر رساند. او حالا از بازى كلاسيكى حرف مى زند كه با آن خاطره زيباى قهرمانى مى تواند همراه باشد.
•••
•پائولو روسى دوباره ايتاليا - آلمان. آخرين بازى فينال جام ۸۲ بود؟
بله، يك مسابقه كاملاً كلاسيك بين دو تيم قدرتمند دنيا و دو مدرسه فوتبال كه براى انجام مهم ترين بازى آماده شده بودند. به نظرم اين بازى خيلى شبيه بازى دهه هفتاد است كه براى احياى تاريخ فوتبالمان تلاش مى كرديم.
•آيا شباهت هايى بين ايتالياى بيرزوت و اين تيم ليپى وجود دارد؟
هر جام جهانى داستان متفاوت خودش را دارد و نمى توانيم مقايسه اى داشته باشيم. اينجا چه كسى مثل برونو كونتى است؟ يا مثل كائوزيو؟ البته ليپى كمى شبيه بيرزوت است از روابط سختى كه با مطبوعات دارد تا انگيزه اى كه در بازيكنان به وجود مى آورد، حتى روش هاى فوتبال را هم نمى توان با يكديگر قياس كرد.
براى من تاريخ تمام شده است و حالا در دوره ديگرى هستيم و به شما اطمينان مى دهم كه وقتى يك جام جهانى شروع مى شود، فقط نمايش حال حاضر اهميت دارد و همه به آن توجه مى كنند.
•آيا قياسى بين روسى و تونى وجود دارد؟
مى تواند وجود داشته باشد؛ آن هم به خاطر سرعت و توانايى عكس العمل در لحظات حساس اما پائولو روسى بيشتر شبيه كلوزه است؛ مهاجم تيم ملى آلمان.
فكر نمى كنم كه شما از اين قياس ناراحت شويد. من از تونى كوتاه تر هستم و نمى توانستم مثل او ضربه سر بزنم. تونى قوى ترين مهاجم تيم ما است.
•طرفداران تيم ملى اميدوار هستند كه تونى همانند روسى در اسپانياى ۸۲ بازى كند.
من هم اميدوارم كه اين طور باشد. اگر مهاجمى گل بزند، مثل اين است كه به يك انسان اكسيژن نرسد. تونى تا به امروز خوب بازى كرده است، فقط احتياج به كمى شانس داشت كه حالا آن را به دست آورده.
البته فشارهاى مطبوعات هنوز كم نشده است. خب ما تيم ايتاليا هستيم نه تيم توگو يا ترينيداد كه صعود به جام جهانى برايشان يك پيروزى باشد. بعد از بازى به تونى گفتم اين گل ارزشمندترين گل دوران فوتبال است.
گل هاى بيشترى به ثمر مى رسانى اما هيچ كدام اهميت گل اول را ندارند. اين گل ها مثل بچه هاى تو هستند، شايد در اين جام به چهار يا پنج هم برسد.
هميشه عاشق آنها خواهى بود، ولى هميشه اولين آن خاطره انگيز است و از ياد نمى رود.
تونى حالا پايش به گل باز شده است، همه خواهند ديد كه بهتر از قبل بازى مى كند. او با اين شرايط براى فوتبال ما يك بازيكن بسيار مهم است.
•از آلمان چه خاطره اى داريد؟
به جز آن بازى زيبا كه با پيروزى سه بر يك قهرمانى را برايمان به وجود آورد بازى سال ۷۸ را هم به خاطر دارم. بايد با دو يا سه گل پيروز مى شديم اما بازى بدون گل تمام شد. ولى آلمان ها هميشه مقابل ما مشكل داشته اند و هر چه سعى مى كنم يك پيروزى آنها را به ياد بياورم به سال هاى خيلى دور برمى گردد. حتى وقتى كه من نوجوان بودم.
•و در مورد تيم كلينزمن چه نظرى داريد؟
وقتى آنها را در فلورانس ديدم حتى حاضر نبودم يك يورو روى آن شرط بندى كنم اما در جام جهانى تيم ديگرى را ديديم، تيمى كه خيلى سريع به دروازه حريف مى رسد و از نقطه نظر فيزيكى هميشه از تمام حريفان جلوتر است.
اما امروز فكر مى كنم آنها كمى خسته شده اند بازى در وقت اضافى مقابل آرژانتين انرژى بسيار زيادى را از آنها گرفته است و همين مى تـواند برايشان گران تمام شود. من هم ترجيح مى دادم مقابل آلمان بازى كنم تا اينكه بخواهم مقابل تيم هاى نفس گير آمريكاى جنوبى قرار بگيرم.
به نظر من اين بازى شرايط برابر دارد حتى اگر آنها از نظر تماشاچى داراى نقطه برترى باشند. براى شكست دادن آلمان بايد زحمت كشيد و من فكر مى كنم ايتاليا توان اين كار را دارد.
•و ايتاليا؟
يك گروه خوب و زيبا هستند. همه تيم ها وقتى مقابل ما قرار مى گيرند با مشكلات زيادى روبه رو مى شوند. تيم ايتاليا ضرباهنگ قوى تر و سريع ترى دارد و همين مى تواند باعث تضمين برترى در ميدان باشد و وقتى مجبور به بردن باشيم، آن وقت بازى براى حريفان سخت تر مى شود.
البته بايد اين را بدانيم اگر اينجا به آلمان ببازيم، آن وقت ايتاليايى هايى كه در آلمان زندگى مى كنند سنگينى اين باخت را بيشتر احساس مى كنند و در زندگى شان تاثير مى گذارد.
•از جام جهانى ۸۲ چه چيزى به خاطر مى آوريد؟
فقط فلاش هاى عكاسان و اولين گل مقابل برزيل. آن را بيشتر از اتفاقات فينال دوست دارم و به ياد مى آورم.
•آلمان ها با انتقادات و بحث هاى جدى از چند روز قبل جنگ با ايتاليا را شروع كرده اند.
اينكه آنها در سايت ها و روزنامه ها در مورد ما نوشته اند يك مسئله قديمى است، واقعاً قديمى است. در حقيقت آنها هميشه با ما مشكل داشته اند. شايد هم اين بحث ها و انتقادات را به راه انداخته اند چون مى دانند بايد با تيم ايتاليا روبه رو شوند و روز سختى برايشان رقم خواهد خورد.
ايتاليا هيچ وقت حريف آسانى نبوده است و هميشه براى پيروزى تلاش كرده است. حرف ها را فراموش كنيد، امشب در ميدان قدرت تيم ها مشخص مى شود.
منبع : روزنامه شرق
-
نماد ايتاليا
رينو گتوزو هافبك جنگنده و ميانى آتزورى آن قدر در اين تورنمنت براى تيمش موثر و مفيد بوده، كه بسيارى از روزنامه نگاران اين كشور او را نماد و سمبل فوتبال ايتاليا در جام جهانى مى خوانند. هافبك سابق رنجرز كه از مارچلو ليپى خواسته كه تا سال ها در نيمكت ايتاليا بماند، اكنون به يكى از قهرمانان كشورش تبديل شده است. گتوزو در اين باره مى گويد: «خيلى ها مرا از نظر كاريزماتيك با رونالدينيو مقايسه مى كنند. گمان مى كنم اين بيشتر شبيه يك توهين باشد. البته شوخى كردم، من هيچ گاه نمى توانم كارهايى كه رونالدينيو انجام مى دهد را حتى در خواب نيز نمايش دهم، او فوتباليست بزرگى است. از اينكه مرا سمبل و نماد و الگوى آتزورى مى خوانند به خود مى بالم. بايد بگويم جدا از من در اين تيم فوتباليست هاى بزرگ ديگرى نيز حضور دارند كه آنها به تنهايى مى توانند چنين عنوانى را يدك بكشند. كسانى مثل فرانچسكو توتى، لوكا تونى و يا آندره آ پيرلو... البته الساندرو دل پيرو نيز شخصيتى بزرگ و بسيار محترم دارد.» هافبك ميانى ميلان ادامه مى دهد: «چيزى در من عوض نشده است. من به همان سبك و سياق گذشته بازى مى كنم. شيوه و روش بازى من هرگز تغيير نخواهد كرد و از اينكه تا اين مرحله توانسته ام با چنين سبكى از بازى به كشورم در اين راه كمك كنم خرسندم. بازى بعدى ما با آلمان، ميزبان مسابقات است. ديدارى كه براى ما حكم مرگ و زندگى دارد. پيروزى در اين ديدار و تكرار آن برد طلايى در سال ۱۹۸۲ به معنى حضور ما در فينال جام جهانى ۲۰۰۶ خواهد بود و مى توانيم با رسيدن به چنين هدفى غم و اندوهى كه سال ها است مردم كشورم به دليل نتايج ضعيف ايتاليا متحمل شده اند را از بين ببريم. ما مجموعه بالياقت و مستعدى داريم و با ستاره هايى مثل توتى، بوفون و تونى مى توانيم جام را در دستان خود قرار دهيم.»
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منبع : روزنامه شرق
-
-
ديدار پرسپوليس با لاتزيو قطعي شد
اعضاي تيم فوتبال پرسپوليس روز 24 تيرماه عازم اتريش مي شوند تا اولين اردوي تدارکاتي خود را درنزديکي شهر وين برپا کنند.
بخشي از مبلغ قرارداد باشگاه پرسپوليس با کمپ اشتايرمارک اتريش دو روز پيش پرداخت شد و قرار شد مابقي آن در زمان شروع اردوي سرخپوشان پرداخت شود.
طبق مذاکرات انجام شده پرسپوليس 19 جولاي(28 تير) به مصاف قهرمان ليگ برتر اسلواکي مي رود.
تيم مديا براتيسلاوا که فصل گذشته در ليگ قهرمانان اروپا و به خاطر تفاضل گل كمتر نسبت به اينتر ميلان ، پورتو و گلاسكو رنجرز حذف شده بود، اولين حريف تدارکاتي پرسپوليس به حساب مي آيد.
پرسپوليس 22 جولاي (31 تير) به مصاف يک تيم دسته دومي اتريش مي رود و روز 25 جولاي(3 مرداد) نيز جدال سرخپوشان پرسپوليس با نامداران لاتزيو ايتاليا برگزار
مي شود.
مذاكرات مسئوولان پرسپوليس با تيم ليگ برتري ويگان انگليس هم ادامه دارد و احتمال دارد سرخپوشان در اتريش با اين تيم نيز ديدار تداركاتي برگزار كنند.
تيم فوتبال پرسپوليس بعد از پايان اردوي اتريش مستقيماً راهي انگليس مي شود و ضمن برپايي اردوي ده روز دو ديدار تدارکاتي با تيمهاي دسته اولي برنلي و پرستون اين کشور برگزار کند.
مديرعامل باشگاه پرسپوليس طي روزهاي گذشته ضمن مكاتبه با صدا وسيما سعي کرده است امکان پخش مستقيم بازيهاي تيم فوتبال پرسپوليس مقابل لاتزيو ايتاليا و برنلي انگليس را فراهم کند.
-
احتمال حضور دایی در پاس
این روزها شایعههایی مبنی بر حضور علی دایی در تیم پاس شنیده میشود، این در حالی است كه قائم مقام این باشگاه گفت: شخصا به دایی علاقه مندم اما، هنوز با او هیچ مذاكراهای نداشته ایم.
احمد صاحبی در گفت وگو با ایسنا، اظهار كرد: جلالی دایی را قبول دارد اما، او هنوز چیزی دربارهی جذب دایی به ما نگفته و ما هم تا به حال با او مذاكرهای نداشته ایم، هر چند كه سه سال است ما با دایی در ارتباط بوده و با او صحبت كرده ایم اما، باشگاه پاس اصولی دارد كه همواره به آن پایبند هستیم و به دور از هر گونه حاشیه ای با همهی بازیكنانی كه شرایط لازم را داشته باشند صحبت میكنیم، دایی برای فوتبال ما زحمات زیادی كشیده و ما باید قدر او را بدانیم، همچنان كه دایی باید قدر این مملكت و مردمش را بداند.
وی افزود: علی كریمی قراردادش با تراكتور سازی به پایان رسیده بود اما، تسویه حساب نكرده بود و ما در جلسهی با او و یكی از دوستانش بر سر قیمت صحبت كردیم و با یك یا علی با او به توافق رسیدیم. با این حال ما با فرشاد پیوس هم صبحت كردیم و از او برای پیوستن كریمی به پاس اجازه گرفتیم كه وی هم موافق این ا نتقال بود. او زمانی كه برای تسویه حساب به تبریز رفت، با من تماس گرفت و گفت كه تراكتور با پنجاه میلیون تومان بیشتر نسبت به قیمت ما، خواهان ادامهی همكاری اش با این تیم است و من به او گفتم كه شما در این موقعیت مختار هستی اما، من به او آن �یا علی� را یادآوری كردم و گفتم این كلمه سبب گشوده شدن درهای آینده برای تو خواهد شد و این بازیكن نیز بر سرقولش با ما ماند و به پاس پیوست.
صاحبی به ایسنا گفت: از طرف دیگر با امید شریفی نسب و مدیر برنامههایش نیز صحبت كردیم و همان موضوع كریمی اتفاق افتاد اما، چند روز بعد در روزنامهها دیدیم كه نوشته اند شانس پاس و سایپا برای به خدمات گرفتن شریفی سبب یكسان است و من با مدیر برنامههایش تماس گرفتم و او گفت كه برخی بازیكنان انسانهای بی ثباتی هستند و من در پاسخش گفتم نه این ما هستیم كه راه اشتباه را به بازیكنان یاد میدهیم، این فرق دو بازیكن است.
قائم مقام باشگاه پاس ادامه داد: استراتژی پاس غوغاسالاری نیست اما، متاسفانه هم اكنون فضایی به وجود آمده كه دلالها به این شرایط دامن میزنند و فدراسیون هم با طولانی كردن این زمان سبب میشود مدیران برنامهها و دلالان از فضا سوء استفاده كنند و با صحبتهایی فضایی بازیكنان را در رویا به آلمان و ایتالیا میبرند اما، در هفتهی پایانی نقل و انتقالات بازیكنان میبینند كه به عضویت هیچ تیمی در نیامده اند.
امروز برخی از باشگاههای تهرانی و كسانی كه ادعای اعتقاد به ارزشها را دارند به آشفته بازار نقل و انتقادات دامن میزنند. تا به حال با چند تن از بازیكنان ما صحبت كرده اند اما، اطمینان دو جانبه در پاس، سبب شده كه بازیكنان این مسائل را به ما بگویند.
-
ناگفته های برانکو از علت شکست تیم ملی ایران در مصاحبه با رادیو فردا
برانکو ایوانکوویچ سرمربی تیم ملی فوتبال ایران که در پی شکست تیم ملی در رقابت های جام جهانی فوتبال مورد انتقاد طیف وسیعی از اقشار مختلف مردم جامعه قرار گرفته است، در مصاحبه با رادیو فردا به این انتقادها پاسخ گفت.
متن مصاحبه برانکو ایوانکوویچ، سرمربی تیم ملی ایران با رادیو فردا در پی می آید:
چرا بسیاری از مردم ایران شما را یکی از عوامل اصلی شکست تیم می دانند؟
برانکو ایوانکوویچ: می دانید این در ایران چیز تازه ای نیست. انتقادها از من بعد از بازی با بحرین و قطعی شدن حضور ما در جام جهانی آغاز شد. سه روز بعد از بازی با بحرین انتقادهایی باورنکردنی از من و تیم ملی و همه چیز آغاز شد. و البته این انتقادها باعث از بین رفتن فضای کاری شد و اشتیاق برای ادامه راه را تخریب کرد. انتقادهای هرروزه و خواندن مطالب در روزنامه ها درباره اینکه مدیریت خوب نیست، مربی خوب نیست، بازیکنان خوب نیستند، خوشایند نیست. اما ما در 4 سال گذشته نتایج بسیار خوبی داشتیم . 75 درصد برد. حالا بعد از جام جهانی البته منتقدان منتظر چنین فرصتی بودند که بدون هیچ دلیلی شروع به انتقادهای بیشتری کنند.
اما اینها در ایران عادی است. هرچند من این روزها نمی دانم که موضوع انتقادها چیست. چون روزنامه ها را نمی خوانم و غیر از مترجمم ارتباط زیادی هم با ایران ندارم. با اینکه عادی بنظرم می رسد اما متاسفم که مردم قدر زحمت بازیکنان را برای تیم ملی ندانستند. برزیل محبوب ترین تیم جهان در نیمه نهایی حذف شد. این ورزش است و این جام جهانی است که اول 32 تیم در آن بودند.
4 بازیکن لژیونر تیم ملی ایران نتوانستند در فرصت دو سه ماهه پیش از بازیها در تمرین ها شرکت کنند. فریدون زندی در شش ماه گذشته تنها در دو یا سه بازی ظاهر شد و از دو روز قبل از شروع جام تمرین نداشت. وحید هاشمیان هم همینطور. علی کریمی سه ماه مصدوم بود و مهدی مهدوی کیا 15 روز نتوانست تمرین کند و تنها پیش از بازی با مکزیک تمرین کرد. ستار زارع سه روز پیش از بازی با مکزیک مصدوم شد و مجبور شد تحت عمل جراحی قرار گیرد.
ما شاید اشتباهاتی داشتیم اما خیلی مهم نبودند. بخصوص ما در مقابل مکزیک خیلی خوب بازی کردیم اما در همین بازی ما در سه ثانیه 4 اشتباه کردیم. اما باز هم می گویم این ورزش است و فکر می کنم باید راضی باشیم . ما تیمی مثل تیم صربستان مونته نگرو نیستیم. ما همه را تحت تاثیر قرار دادیم. همه از ما حمایت می کردند. البته منظورم غیرایرانی هاست.
چرا بعد از خذف تیم ملی ایران از بازهای جام جهانی به ایران باز نگذشتید؟
برانکو: برای انجام برخی کارهای شخصی با تیم به ایران بازنگشتم. هنوز دو ماه از قراردادش با ایران باقی مانده و برای همین بزودی شاید در دو هفته آتی به ایران باز گردم. مطبوعات ایران حقیقت را نمی پذیرند و آنها حقیقتی را باور می کنند که خودشان به آن باور دارند نه حقیقت واقعی را.
من دلیل این را می دانم. اما اشکالی ندارد. شغل من این نیست که بگویم چرا طرز فکر غالب در مطبوعات ایران اینست. من به فوتبال فکر می کنم. آنها باید یک چیزی را بدانند و آن اینکه ایران برزیل و آرژانتین نیست. ایران ایران است. پیش از این فقط دوبار در جام جهانی بوده و زمان زیادی لازم دارد که همطراز تیمهای برتر جهان شود.
نظرتان درباره انتقاد همیشگی به شما مبنی بر اینکه تحت تاثیر افرادی چون محمد دادکان رئیس پیشین فدراسیون فوتبال و علی دایی کاپیتان تیم قرارداشتید، چیست؟
برانکو ایوانکوویچ: هروقت دیگر حرفی برای گفتن نداشتند سراغ من می آمدند و می گفتند که مثلا یک نفر مرا کنترل می کند و بر من نفوذ دارد. حتی از طرف دیگر افراد دیگری از طرف دادکان به من می گفتند که چرا نفوذی بر من ندارد. چرا مردم فکر می کنند من تحت نفوذ دادکان یا دایی بودم. دربازی با پرتغال علی دایی روی نیمکت ذخیره بود. نمی دانم که چرا بعضی ها فکر میکنند که علی دایی مثلا رئیس کل بود یا دادکان رئیس من بوده. البته من به دادکان احترام می گذارم و ما برای 4 سال موفق ترین تیم فوتبال ایران را داشتیم. حقیقت اینست. آقای دادکان هرگز بمن نگفت مثلا این بازیکن یا این یکی یا این دیگری. روزنامه ها حقایق را نمی نویسند.
از علی دایی بگویید!
برانکو ایوانکوویچ: علی دایی. علی دایی. علی دایی بازیکن مهمی در تیم ملی بود و من بخاطر همین ازش استفاده کردم. او کاپیتان بود. دایی و و هاشمیان بهترین حمله های ما بودند. علی دایی جوان نیست و بیش از سی سال سن دارد اما می خواهم بگویم من به خیلی از بازیکن های جوان شانس بازی دادم . مثلا تیموریان. برهانی، همینطور کعبی، نصرتی و مسعود شجاعی. ستار زارع می توانست بازی کند اما مصدوم بود.
برای مردم ایران چه صحبتی دارد.
برانکو ایوانکوویچ: فقط می خواهم از مردم ایران سپاسگذاری کنم. من 5 سال تجربه عالی و بیادماندنی در ایران دارم و رفتار مردم ایران همیشه منحصر بفرد وعالی بود. فقط می توانم از همه مردم ایران تشکر کنم و بگویم این خاطره همیشه در قلب من می ماند.
-
به خاطر پيوستن به رئال مادريد کاپلو از يوونتوس رفت
فابيو کاپلو سرمربي تيم فوتبال يوونتوس از سمت خود استعفا داد.
فابيو کاپلو سرمربي تيم فوتبال يوونتوس از سمت خود استعفا کرد تا بار ديگر به سانتيگو برنابئو بازگردد. کاپلو پنجشنبه کار خود را با رئال مادريد آغاز خواهد کرد.
وي که پيشنهادهاي گوناگون مبني بر ادامه همکاري با اين باشگاه ايتاليايي را رد کرده است، در حالي همکاري خود را با رئال مادريد آغاز خواهد کرد که باشگاه يوونتوس درگير مسائل رسوايي اخير مديران خود است.
-
ايتاليا در آخرين دقيقه فيناليست جام هجدهم شد
تيم ملي فوتبال ايتاليا با كسب پيروزي برابر آلمان در آخرين دقيقه وقت اضافه، فيناليست هجدهمين دوره جام جهاني شد.
به گزارش خبرگزاري فارس، دو تيم آلمان و ايتاليا در نخستين بازي مرحله نيمه نهايي 2006 آلمان در حضور بيش از 65 هزار تماشاگر ورزشگاه جام جهاني دورتموند به مصاف هم رفتند كه جدال آنها در پايان 120 دقيقه تلاش، با پيروزي 2 بر صفر لاجوردي پوشان خاتمه يافت.
دو تيم در 90 دقيقه بازي دو چهره متفاوت را از خود به نمايش گذاشتند كه در نيمه نخست برتري از آن ايتاليايي ها بود و در 45 دقيقه دوم آلمانها برتري را از آن خود كردند.
اما با اين حال جدال دو تيم گلي را در بر نداشت و بازي با تساوي بدون گل در پايان 90 دقيقه به اتمام رسيد تا در دو وقت 15 دقيقه اي چهره تيم پيروز مشخص شود.
با شروع وقت اضافه اول مارچلو ليپي دست به تعويض زد، تعويض هايي كه به تيم ايتاليا چهره هجومي بخشيد و باعث شد تا تيم لاجوردي پوشان حملات يكپارچه اي را بر روي دروازه حريف داشته باشند.
در فاصله يك دقيقه مانده به پايان بازي گروسو با شوتي سركش از داخل محوطه جريمه اولين گل تيمش را به ثمر رساند.
پس از اين گل آلمان ها يكپارچه حمله شدند اما اين ايتاليا بودند كه در دقيقه 121 توسط آلساندرو دل پيرو تير خلاص را بر پيكر ژرمن ها شليك كرد و ايتاليا فاتح بزرگ نخستين بازي مرحله نيمه نهايي جام هجدهم شد.
قضاوت اين بازي بر عهده بنيتو آركونديا از كشور مكزيك بود.
وي در اين ديدار به تيم بروفسكي كريستف متزلدر از تيم آلمان و مائورو كامورانزي از تيم ايتاليا را با كارت زرد جريمه كرد.
تيم آلمان:
ينس لمن، آرنه فردريش، پرمرته ساكر، كريستف متزلدر، فيليپ لام، برند اشنايدر (ديويد اودونكور 83)، سباستين كهل، ميشائيل بالاك، تيم بروفسكي (باستين شون اشتايگر 73)، ميرسلاو كلوزه (اوليور نوويل 110)، لوكاس پودولسكي
سرمربي: يورگن كلينزمن
تيم ايتاليا:
جيان لوئيجي بوفون، جيان لوكا زامبروتا، فابيو كاناوارو، ماركو ماتراتزي، فابيو گروسو، مائورو كامورانزي (وينچنزو ياكوينتا 91)، جنارو گاتوزو، آدره پيرلو، سيمونه پروتا (آلساندرو دل پيرو 104)، فرانچسكو توتي، لوكاتوني (آلبرتو جيلاردينو 74)
سرمربي: مارچلو ليپي
-
حضور دومين ايراني در ليگ برتر انگليس آندرانيك تيموريان: پس از آزمايش پزشكي با بول
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: قهرماني - همگاني
بازيكن مياني تيم ملي فوتبال ايران گفت: پس از موفقيت در آزمايش پزشكي بولتون، قراردادم را با اين تيم منعقد خواهم كرد.
آندرانيك تيموريان در گفتوگو با خبرنگار ورزشي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اظهار كرد: چند پيشنهاد از تيمهاي آسيايي و اروپايي داشتم؛ اما, با بررسي دقيق شرايط, بولتون را بهتر از ساير تيمها ديدم و شنبه يا يكشنبهي آينده براي انجام آزمايش پزشكي به انگلستان سفر خواهم كرد.
وي افزود: سام آلارديس بازيهاي من را در جامجهاني ديده و شناخت خوبي از من دارد؛ بنابراين، تنها براي انجام آزمايشهاي پزشكي به انگليس خواهم رفت و در صورت موفقيت در اين تست، تا يك هفتهي بعد قراردادم را با اين تيم نهايي خواهم كرد؛ اما, هنوز مدت قراردادم با بولتون مشخص نيست.
تيموريان در پاسخ به اين سوال كه چه قدر فكر ميكنيم كه بتواني در ليگ برتر موفق شوي، گفت: سبك بازي در انگلستان، فيزيكي است و از اين لحاظ فكر نميكنم مشكلي داشته باشم, چرا كه شيوهي بازي من هم فيزيكي و بر اساس قدرت بدني است. اميدوارم كه بتوانم در سال نخست حضوري خوب در ليگ برتر داشته باشم.
وي به خداحافظي ناكاتا از فوتبال حرفهاي و جدا شدن اين بازيكن از بولتون اشاره كرد و افزود: مديران بولتون خاطرهي خوشي از بازيكنان آسيايي در تيمشان دارند, چرا كه ناكاتا هم در اين تيم بازيكني تاثيرگذار بود. باور دارم كه ميتوانم جانشين خوبي براي ناكاتا باشم. او اگر كاپيتان تيم ملي ژاپن است، من هم يكي از يازده مرد تيم ايران در جام جهاني 2006 هستم.
آندو ادامه داد: در اوايل حضور در انگليس بايد اعتماد مربي را به طور كامل جلب كرده و با خلق و خوي فوتبال اين كشور آشنا شوم. در آن صورت ميتوانم نمايش خوبي ارايه كنم.
وي دربارهي بولتون، گفت: دربارهي اين تيم به خوبي بررسي كردهام. آنها تيم هشتم انگليس در فصل پيش بودهاند و تيمي نيستند كه براي بقا در ليگ برتر بجنگند و با توجه به سرمايهگذاري اين تيم، اميدوارم فصل آينده جايگاه بهتري هم در ليگ برتر به دست آورد.
تيموريان در پايان با تشكر از مردم مشهد، مسوولان و مربيان ابومسلم گفت: در فوتبال هر چه دارم از ابومسلم، مسوولان اين تيم و مردم مشهد است و در چند سال حضورم در ابومسلم همواره تلاش كردم، بهترين نمايش را داشته باشم و هم اكنون هنگام جدايي از اين تيم بسيار ناراحتم؛ اما, هر جا كه باشم، طرفدار ابومسلم خواهم بود واز رسانهها نتايج را پيگيري ميكنم.
-
ساعاتی پیش از بازی؛ تحقیر فوتبال ایتالیا !
با نزديك شدن به زمان ديدار حساس تيمهاي ملي فوتبال آلمان و ايتاليا در مرحله نيمهنهايي جام جهاني ، ۲۰۰۶يك روزنامه آلماني با اقدامي تحقيرآميز در تلاش براي برآشفته كردن روحيه ايتالياييها بر آمد.
بهگزارش خبرگزاري رويترز از برلين، روزنامه تاگازتونگ با چاپ شماره تلفنهاي ۴۰پتيزا فروشي در سراسر آلمان، از آلمانيها خواست كه بلافاصله پس از پايان مسابقه مذكور، به اين رستورانها غذا سفارش بدهند.
به نظر ميرسد، در اين اقدام روزنامه مذكور دو پيام نهفته است. اول اينكه ايتاليا در ديدار سهشنبهشب شكست خواهد خورد و دوم آنكه هنر اصلي ايتاليايي فقط در پختن پيتزاست.
روزنامه مذكور درمطلب خود نوشت: "اقدامي براي آشفته كردن ايتالياييها.
ساعت ۹شب به اين پيتزا فروشيها زنگ بزنيد و سفارش پيتزا بدهيد!" در كنار اين مطلب همچنين تصويري از يك سرآشپز در كنار پيتزايي وارفته چاپ شده است كه ميهمانان خود را با نواختن گيتار آرام ميكند.
در زير اين تصوير نيز آمده است: خميرگيران اكنون در حال نواختن ساز هستند اما امشب مجبورند به جاي تماشاي فوتبال ، هزاران پيتزا بپزند.
-
انصاریان با استقلال اهواز بست
علي انصاريان به تيم فوتبال استقلال اهواز پيوست.
علي انصاريان، مدافع سابق تيم فوتبال پيروزي كه پس از حضور آري هان در راس كادر فني اين تيم، كم كم از تركيب اين تيم كنار رفت و هفتههاي پاياني ليگ گذشته را نيز از حضور در تمرينات اين تيم منع شده بود، با قراردادي دو ساله به تيم فوتبال استقلال اهواز پيوست.
انصاريان كه پيش از اين تجربهي حضور در سايپا را به همرا دارد؛ قصد داشت مجددا به اين تيم تهراني بپيوندد؛ اما، ظاهرا اختلاف نظر در مذاكرات مانع حضور وي در اين تيم نارنجيپوش شده است.
مدافع سابق پرسپوليس با امضا قراردادي داخلي از روز گذشته در تمرينات استقلال اهواز شركت كرده است و اين تيم را در اردوي بلغارستان نيز همراهي خواهد كرد.
همچنين علي بداوي و مهدي واعظي نيز با استقلال اهواز قرارداد داخلي بستهاند؛ اما، به گفتهي قائم مقام اين باشگاه احتمال نهايي شدن قرارداد واعظي كمرنگ شده است.
-
نکونام با اوساسونا قرارداد بست
جواد نکونام هافبک ملی پوش تیم ملی ایران دیروز به باشگاه اوساسونای اسپانیا ملحق شد. سایت رسمی باشگاه اوساسونا
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با درج خبر و عکس مصاحبه مطبوعاتی دیروزنکونام در باشگاه اعلام کرد قرارداد طرفین دو ساله است که تا 3 سال قابل تمدید است.
" از این که به عنوان اولین ایرانی به لا لیگا می آیم خوشحالم. من از باشگاه های دیگری هم پیشنهاد داشتم اما فوتبال اسپانیا را از قبل پیگیری می کردم و به آن علاقه دارم".
نکونام که از 8 سال در باشگاه پاس بود سال گذشته در الوحده و الشارجه امارات هم بازی کرد. او پیش از رفتن به امارات از باشگاه کایزرسلاترن آلمان هم پیشنهاد داشت اما به دلیل درگیری پاس در لیگ قهرمانان آسیا و به درخواست مصطفی دنیزلی مربی وقت این تیم جایی نرفت.
اوساسونا باشگاه جدید هافبک دفاعی ایران در جام جهانی آلمان، در پایان فصل اخیر لالیگا به مقام چهارم رسید و شانس حضور در لیگ قهرمانان آروپا را پیدا کرده است .حضور در بازیهای انتخابی لیگ قهرمانان و احتمال صعود این تیم به مرحه نهائی، برای هافبک 26 ساله ایران امتیاز مهمی به حساب می آید.
نکونام در این باره گفت: " شانس بازی در لیگ قهرمانان یکی از دلایل اصلی انتخاب اوساسونا بود. همینجا از مدیران و مربیان باشگاه تشکر می کنم و برای موفقیت خودم و باشگاه تمام تلاشم را به کار می گیرم.من یک بازیکن حرفه ای ام و برای تطابق با تیم جدیدم به سرعت خودم را تغییر می دهم".
مدیر ورزشی سوسانو، خوآنجو لورنز هم در جلسه مطبوعاتی باشگاه از جذب نکونام ابراز خوشحالی کرد و گفت کمربند میانی این تیم با حضورخرید این هافبک ایرانی محکم خواهد شد." او یکی از استعداد های فوتبال جهان است. برای هماهنگی او با تیم صبر می کنیم . می دانیم که با نکونام خط میانی ما قوی تر می شود ".
نکونام با این انتقال به اولین بازیکن ایرانی تاریخ لالیگا تبدیل شد. او که برای اولین بار در 31 دسامبر 2000 ومقابل اردن با پیراهن تیم ملی به میدان آمد اینک 73 بازی ملی دارد و برای تیم ملی 12 گل زده است.
باشگاه اوساسونا برای فروش یا انتقال نکونام مبلغ 5 میلیون یورو تعیین کرده است.
-
لس انجلس گالاکسی پیشنهاد به دایی را تکذیب کرد
لس آنجلس گالاکسی امروزخبر پیشنهاد به علی دایی کاپیتان تیم ملی ایران راتکذیب کرد. پاتریک دانالی، مدیر بخش ارتباطات لس آنجلس گالاکسی به سایت کنفدراسیون فوتبال آسیا گفت: " ما هیچ پیشنهادی به دایی ندادیم. تا به حال مذاکره ای هم با این بازیکن انجام نداده ایم ".
بعد از حذف ایران در جام جهانی
خبرهایی درباره پیشنهاد لس آنجلس گالاکسی به مهاجم 37 ساله ایران که 109 گل برای تیم ملی زده و رکورد دار گل زده ملی جهان است مطرح شده بود که تاکنون هرگزاز سوی شخص دایی تایید یا تکذیب نشده است.
در هر حال این باشگاه آمریکایی هر گونه احتمال قرار داد را با هر بازیکن ایرانی و یا علی دایی رد می کند. پاتریک دانالی می گوید: " من این موضوع را برای بررسی دقیق تر با الکسی لالاس مدیر باشگاه و فرانک یالوپ مربی تیم هم چک کردم. اما نه مذاکره ای انجام شده و نه پیشنهادی داده شده پس در این شرایط ،احتمالی برای بستن قرارداد وجود نخواهد داشت".
دایی نزدیک به 12 سال است که برای تیم ملی بازی می کند و تاکنون 147 بار با پیراهن ایران به میدان رفته است.
سالهای آخر حضور دایی و به خصوص دو بازی او در جام جهانی آلمان با انتقاد طرفداران و رسانه های جهان روبرو شد و او را در موقعیت تازه ای قرار داد.
بازیکن سال 2000 آسیا پس از اتمام قراردادش با صبا باطری تهران برای فصل آینده هنوز با باشگاه دیگری به توافق نرسیده است. علیرغم برخی گمانه زنی ها باشگاه پاس نیز خبر انتقال دایی به این تیم را منتفی اعلام کرده است.
-
بازتاب شكست آلمان برابر ايتاليا
خروج ناگهانى تيم ملى فوتبال آلمان از جام جهانى پس از دريافت دو گل از ايتاليا در ديدار سه شنبه شب، آلمانى ها را در حيرت فرو برد و ضمن درهم شكستن روياى تيم ميزبان براى رسيدن به فينال، غرور ملى تازه احيا شده آلمان را خدشه دار كرد.«يان كلگر» دانشجوى ۲۸ساله در حالى كه در باغى در برلين ايستاده و پرچم آلمان را دور شانه هايش انداخته بود گفت: «اين شكست تنها موجب تخليه احساسات مى شود. من اطمينان داشتم كه ما يكسره تا فينال خواهيم رفت.»گروهى از هواداران كه در يك محوطه باز شاهد تماشاى بازى از يك صفحه بزرگ ويدئويى بودند هنگام به ثمر رسيدن گل دوم ايتاليا كمى پس از گل اول، با ناباورى سكوت كرده و به صفحه خيره شدند.اين گل هاى ديرهنگام شعار «دويچلند، دويچلند» را در حمايت از آلمان خاموش كرد و تداوم حركت اين تيم را در جام جهانى متوقف ساخت.يك استاد ۳۲ ساله دانشگاه در برلين گفت: «باختن مثل اين چندش آور است ولى نمى توان گفت كه (ايتاليا) سزاوار اين پيروزى نبود. آنها فرصت هاى زيادى داشتند.»هواداران آلمان پس از تقويت اخير غرور ملى، در ديدار سه شنبه شب پيراهن بالاك، كلوزه و پودولسكى سه بازيكن معروف خود را به تن كرده بودند و پرچم سياه و قرمز و طلايى رنگ آلمان را همچون رداى بلند دور خود پيچيده و صورت هاى خود را نقاشى كرده بودند.
روزنامه شرق
-
جشن ايتاليايى ها
در پى پيروزى دو بر صفر تيم ملى فوتبال ايتاليا در مرحله نيمه نهايى جام جهانى و رسيدن لاجوردى پوشان به فينال، هواداران فوتبال در ايتاليا در حالى كه سر از پا نمى شناختند اواخر سه شنبه به خيابان ها ريخته و پيروزى تيم ملى كشورشان را جشن گرفتند.اين هواداران كه پياده و همچنين سوار بر دوچرخه و اتومبيل بودند ضمن به صدا درآوردن بوق هاى خود و سر دادن شعارهايى به تمجيد از لاجوردى پوشان پرداختند.در خيابان هاى مركز رم پايتخت ايتاليا هواداران فرياد «زنده باد لاجوردى پوشان» سر دادند و ترقه تركاندند.ده ها هزار نفر كه در ميدان «سركاس ماكسيموس» رم براى تماشاى اين بازى از يك پرده نمايش بزرگ گرد آمده بودند پس از به ثمر رسيدن اولين گل در لحظات آخر وقت اضافى به غرش درآمدند و پس از گل دوم به شعار دادن، دست زدن و تكان دادن پرچم پرداختند. در شهر ميلان هزاران نفر در خيابان ها گرد آمده و پرچم قرمز، سبز و سفيد ايتاليا را به اهتزاز درآوردند.همچنين در بندر شمالى جنوا مردم به آتش بازى پرداخته و آژيرهايى را به صدا درآوردند.صحنه هاى مشابهى در شهرهاى پالرمو، ناپل، فلورانس و تورين ايجاد شده بود.
روزنامه شرق
-
كلينزمن: شكست از ايتاليا باعث نااميدى شديد آلمان شد
«يورگن كلينزمن» سرمربى تيم ملى فوتبال آلمان شكست دو بر صفر تيمش را از ايتاليا در مرحله نيمه نهايى جام جهانى بسيار نااميدكننده خواند.كلينزمن گفت: «ما سخت نااميد شديم (ولى) بايد به اين تيم كه يك تيم جوان است درود فرستاد. روحيه و شخصيتى كه آنان از خود نشان دادند خيره كننده بود. آنان واقعاً مايه افتخار يك كشور شدند.» وى افزود: «بازى در يك جام جهانى به عنوان يك ميزبان وضعيت بسيار خاصى ايجاد مى كند. براى ما به عنوان يك تيم و همچنين براى كشور، اين يك موفقيت بزرگ بود.»كلينزمن پس از شكسته شدن دل آلمانى ها با دو گل ديرهنگام گفت: «به ايتاليا براى رسيدن به فينال تبريك مى گويم. بازى همين است و به همين دليل فوتبال يك بازى جذاب است.»وى با اشاره به مسابقه فينال كه برنده ديدار چهارشنبه شب پرتغال و فرانسه را در برابر ايتاليا قرار خواهد داد، گفت: «من به مارچلو ليپى تبريك گفتم و براى وى آرزوى كاميابى كردم.»
روزنامه شرق
-
ليپى: پيروزى بر آلمان حق ما بود
««مارچلو ليپى» سرمربى ايتاليا كه شاهد به ثمر رسيدن دو گل توسط تيم خود در پايان وقت اضافى بود، گفت: ايتاليا بر بازى تسلط داشت. وى اظهار داشت: «اين پيروزى به منظور تحقق يافتن يك روياى ديرينه بود. اگر قرار بود تيمى در اين بازى پيروز شود، قاعدتاً ما بايد پيروز مى شديم.»
ليپى گفت: «به نظر من ما كنترل بازى را در دست داشتيم. ما در مقابل ۵۰ هزار نفر بازى كرديم... هواداران آلمان فوق العاده بودند. ما بازى بزرگى انجام داديم و در ۹۰ دقيقه اول بهتر از آلمان بازى كرديم.»وى افزود: «ما دو گل زيبا به ثمر رسانديم... خوب شد كه ما به پنالتى نرسيديم چرا كه همانطور كه مى دانيد پنالتى هميشه چون يك بخت آزمايى است.» ليپى ضمن ستايش از شاگردانش گفت: «آنان بايد از آنچه كه انجام دادند و نيز عشق و شورى كه در ايتاليا به آنان نشان داده شد، به خود ببالند.» ليپى در مورد ديدار فينال در يكشنبه شب گفت: من بازى پرتغال و فرانسه را در برلين خواهم ديد. ما در فينال نيز يك تيم قوى ايتاليا را خواهيم ديد.«الساندرو دل پيرو» مهاجم كاركشته تيم ملى فوتبال ايتاليا اظهار داشت كه مشكل مى توان احساسات خود را پس از يك پيروزى دو بر صفر بر آلمان ميزبان جام جهانى بيان كرد.
دل پيرو كه به عنوان يك يار ذخيره وارد زمين شده و يكى از دو گل ايتاليا را به ثمر رساند، گفت: «حضور در يك بازى مثل اين بازى بسيار عالى و فوق العاده است.»وى افزود: «ما به يك پيروزى در حياط خلوت آنان دست يافتيم و اكنون به هيچ وجه نمى توانم احساسات خود را بيان كنم.»
روزنامه شرق
-
تغيير در قوانين فدراسيون فوتبال يونان
«يوگوس اورفانوس» معاون وزير فرهنگ يونان در امور ورزش روز سه شنبه قانونى را كه باعث عكس العمل فيفا شد لغو و اعلام كرد كه قوانين جديدى در اين رابطه تهيه و تصويب خواهد شد.
رسانه هاى خبرى يونان گزارش دادند با توجه به اخطار فدراسيون بين المللى فوتبال (فيفا) مبنى بر محروم كردن تيم ملى يونان و ديگر تيم هاى فوتبال اين كشور از حضور در مسابقات بين المللى و يا برگزارى هرگونه مسابقه بين المللى در يونان، معاون وزير فرهنگ در امور ورزشى براى حل اين مشكل، اقدام به لغو قانون موجود كشور در اين رابطه كرده است.گفتنى است كه قانون مربوط به مسائل ورزشى در جلسه هيات دولت در تاريخ ۳۰ خرداد سال جارى تهيه و در دوم تيرماه براى تصويب به مجلس اين كشور ارائه و تصويب شده بود.اين اقدام دولت باعث خشم فيفا شد و اعلام كرد كه اين قانون خلاف اساسنامه فدراسيون بين المللى فوتبال است و روز دوشنبه گذشته طى نامه اى به معاون وزير فرهنگ در امور ورزش يونان به اين كشور اخطار داد كه تيم ملى يونان و ديگر تيم هاى فوتبال اين كشور را از حضور در مسابقات بين المللى منع خواهد كرد.
معاون وزير فرهنگ يونان در امور ورزش گفت: هياتى از مسئولان ورزشى اين كشور براى تهيه قانون جديدى در مورد فعاليت تيم هاى فوتبال تشكيل شده است و تا قبل از ۲۴ تيرماه (۱۵ ژوئيه) سال جارى يعنى تا زمان فرصتى كه فيفا تعيين كرده است، قانون فوق تصويب خواهد شد تا خواسته هاى فيفا را برآورده كند.طبق قانون جديدى كه براى تصويب به مجلس يونان ارائه خواهد شد، دولت هيچ گونه دخالتى در فعاليت فدراسيون هاى فوتبال نخواهد داشت. اين اقدام دولت باعث عكس العمل حزب سوسياليست (پاسوك) يونان شد و دولت اين كشور را به كوتاهى و بى توجهى به دستورالعمل هاى فيفا متهم كرد.
روزنامه شرق
-
اعتماد بكن باوئر به كلينزمن
با وجود شكست دو بر صفر آلمان برابر ايتاليا در دور نيمه نهايى جام جهانى، فرانتس بكن باوئر اميدوار است كه يورگن كلينزمن در جايگاه سرمربيگرى تيم ملى كشورش باقى بماند.رئيس كميته برگزارى جام جهانى پس از دو گل پيروزى بخش ايتاليا در وقت هاى اضافى ديدار سه شنبه به شبكه Zdf گفت: «ما و همه بازيكنان به كلينزمن اعتماد داريم. اميدوارم بماند و به كارش ادامه دهد.»بكن باوئر در شرايطى از تمايلش براى ماندن كلينزمن حرف مى زند كه پيش از آغاز جام جهانى از فدراسيون فوتبال آلمان (dfb) خواسته بود در صورت حذف زودهنگام تيم ملى كشورش از اين رقابت ها براى او جانشينى مناسب پيدا كند.كلينزمن هم گفته آينده اش در نقش هدايت ژرمن ها بستگى به موفقيت آلمان در جام جهانى دارد.بكن باوئر در ۱۹۷۴ در نقش بازيكن و در ۱۹۹۰ به عنوان سرمربى آلمان جام قهرمانى بزرگ ترين رويداد ورزش فوتبال را بالاى سر برد.
روزنامه شرق
-
آتوئورى كانديداى مربيگرى برزيل
مطبوعات برزيل از «پائولو آتوئورى» سرمربى باشگاه «كاشيما آنتلرز» ژاپن و «واندرلى لوكزامبورگو» سرمربى سابق برزيل كه فعلاً رهبرى باشگاه سانتوز را به عهده دارد به عنوان نامزدهاى جانشينى «كارلوس پريرا» براى رهبرى تيم ملى فوتبال اين كشور نام بردند.
به گزارش خبرگزارى فرانسه از سائوپائولو روزنامه «استادو دو سائو پائولو» نوشت: در پى ترميم كادر رهبرى برزيل قهرمان پنج دوره جام جهانى كه در آلمان توسط فرانسه از گردونه مسابقات خارج شد آتوئورى سرمربى و پريرا مدير اجرايى تيم خواهد شد.»
كنفدراسيون فوتبال برزيل قرار است تا پايان جام جهانى حق قضاوت در مورد اينكه چه كسى صاحب كرسى داغ سرمربيگرى برزيل خواهد شد را محفوظ نگه دارد و پرپرا كه برزيل را در سال ۱۹۹۴ به مقام قهرمانى رساند هنوز اشاره اى به قصد خود براى كناره گيرى نكرده است.لوكزامبورگو در فواصل سال هاى ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۰ رهبرى برزيل را به عهده داشت ولى پس از حضور ضعيف برزيل در بازى هاى المپيك سيدنى در سال ۲۰۰۰ مجبور به كناره گيرى شد.روزنامه «اوگلوبو» چاپ ريودوژانيرو نوشت: «هر كس اين سمت را به عهده گيرد بايد به احياى اين تيم تا سال ۲۰۱۰ بپردازد كه جام جهانى در آفريقاى جنوبى برگزار خواهد شد.»آتوئورى كه در سال ۲۰۰۵ به همراه باشگاه سائوپائولو قهرمان جام باشگاه هاى آمريكاى جنوبى شده پيش از اين دو سال سرمربى تيم ملى فوتبال پرو بود.
روزنامه شرق
-
شب سفيد ايتاليا
خلاصه مقاله
بهت در دورتموند و آلمان وجود دارد.
سكوت آنها در تمام طول شب و تا صبح ادامه دارد. فقط صداى كسانى شنيده مى شود كه فرياد مى زدند، جيغ مى كشيدند : «اى. تا. ليا.» «اى. تا. ليا.» روزنامه گاتزتا دلو اسپورت هم اين را براى تيتر اول خود انتخاب مى كند. روزهاى گناه و شرمسارى به پايان رسيد. ايتاليايى ها مى توانند حالا به تيمى افتخار كنند
كه خوب بازى مى كند، هجومى است و ديگر به فكر كاتناچو نيستند. آنها به برلين مى روند. خوش به حالشان. همه اين را مى گويند. وقتى كه گريه هاى گتوزو را مى بينند. خوشحالى گروسوى جوان را يا شادى يك شواليه جديد به نام دل پيرو. ليپى حالا مى تواند جواب تمام انتقاد ها را بدهد.
يك دقيقه براى رسيدن به بى نهايت. دو گل. تاريخ دوباره تكرار مى شود. جاه طلبى نهوز ادامه دارد، اين بار با هيجانى بيشتر. ايتاليا به فينال پرواز مى كند، فقط يك قدم با جام فاصله دارد، جايى كه حتى يك ماه قبل كسى باور نمى كرد ايتاليا به آن برسد. اما در شبى كه سنگينى گناه و رسوايى فوتبال ايتاليا بر روى دوش آنها احساس مى شد و در رم باشگاه هاى بزرگ سقوط سريع خود را شروع كرده بودند تيم ملى ايتاليا در شبى فراموش نشدنى شادى بزرگى را به ملتش و طرفداران آن در ۵ قاره هديه مى كند. اين شب را هيچ كس از ياد نمى برد. آلمان ها ديگر نمى توانند كارى كنند. بازى دوستانه يا رسمى ديگر فرقى ندارد، صاحبخانه در هر ميدانى حتى اگر مدعى درجه اول قهرمانى هم باشد باز يك شكست خورده است و فقط بايد به حداقل فكر كند. آنچه كه حداكثر ناميده مى شود و بايد در فينال آن را تقسيم كرد به ايتاليا تعلق دارد. شايد اين شكست سنگين تر از تمام شكست هاى تاريخ فوتبال آلمان باشد چراكه آنها در برابر تماشاگران خود كه روياى قهرمانى در سر داشتند همه چيز را از دست دادند. بازى ۰- ۲ تمام مى شود، آن هم در آخرين دقيقه وقت هاى اضافى كه مى توانست همه چيز را به پنالتى لعنتى بكشاند اما ايتاليا كه تيمى سزاوارتر و بهتر از آلمان بود در آخرين تلاش هايش به نتيجه مى رسد و پيروز مى شود. دل پيرو دوباره همان ستاره اى مى شود كه همه عاشقش بودند و در آخرين دور با سرعت شگفت انگيزى خود را مقابل دروازه مى رساند و داغ بزرگى را روى پيشانى له مان مى گذارد. بوفون براى چهارمين بازى متوالى دروازه اش را بسته نگه مى دارد و در اين بازى هم به تنهايى جلوى مهاجمان آلمان مى ايستد. ليپى هم گفته بود كه در اين بازى پيروز مى شود و تغييرات او در طول بازى نشان مى داد كه با آمدن جيلا، ياكوئينتا و آلكس همه چيز براى حملات گسترده و برنده شدن، آماده مى شود. بهت در دورتموند و آلمان وجود دارد. سكوت آنها در تمام طول شب و تا صبح ادامه دارد. فقط صداى كسانى شنيده مى شود كه فرياد مى زدند، جيغ مى كشيدند : «اى. تا. ليا.» «اى. تا. ليا.» روزنامه گاتزتا دلو اسپورت هم اين را براى تيتر اول خود انتخاب مى كند. روزهاى گناه و شرمسارى به پايان رسيد. ايتاليايى ها مى توانند حالا به تيمى افتخار كنند كه خوب بازى مى كند، هجومى است و ديگر به فكر كاتناچو نيستند. آنها به برلين مى روند. خوش به حالشان. همه اين را مى گويند. وقتى كه گريه هاى گتوزو را مى بينند. خوشحالى گروسوى جوان را يا شادى يك شواليه جديد به نام دل پيرو. ليپى حالا مى تواند جواب تمام انتقاد ها را بدهد. «مى خواهم چيز ديگرى را به شما بگويم. وقتى دل پيرو به زمين رفت رو به نيمكت به همه گفتم كه گل پيروزى را او مى زند. من اشتباه كردم. او گل دوم را زد.» ليپى اين را مى گويد. «من واقعاً دل پيرو را زير نظر داشتم. او خيلى ناراحت بود و در ابتداى بازى به تيمى نگاه مى كرد كه در حال گرم كردن بود و او در آن ميان نبود و آلكس مى خواست از ابتدا بازى كند. من همه اينها را مى دانستم و بايد بهترين تصميم را مى گرفتم.» و سرمربى فهميد كه با تعويض هايش بايد خطر كند. پروتا را كه يك هافبك است بيرون مى آورد و دل پيرو به ميدان مى رود. لاجوردى ها با دو مهاجم به اضافه دل پيرو و توتى بازى را ادامه مى دهند. «در چنين بازى هايى فقط بازيكنان بزرگ مى توانند سرنوشت ساز باشند. در آن لحظات بازى دو تكه شده بود. مى دانستم كه بوفون و خط دفاعى همه چيز را در زمين خودمان گارانتى كرده اند. پس بايد حمله مى كرديم. بازيكنانى كه به ميدان آمدند همگى براى ضربات پنالتى كيفيت و توانايى خوبى داشتند و از اين نظر هم مشكلى نمى ديدم. اما اين تيم مى توانست حمله كند و من هم نبايد جلوى آن را مى گرفتم. » بازى پنالتى ها نمى توانست جالب باشد. آرژانتين آن را چند روز قبل امتحان كرد و نابود شد. «ما تا آخر خوب بازى كرديم و حتى در وقت هاى اضافى هم بعد از توپى كه به تير دروازه خورد به حملات خودمان ادامه داديم. برنده شدن با پنالتى اصلاً عادلانه نبود. رسيدن به پنالتى در برابر اين تيم با طرفدارانى كه در ورزشگاه داشتند شرايط سختى را برايمان به وجود مى آورد پس بايد در همان دقايق بازى مانده به دنبال پيروزى مى رفتيم. بردن در خانه آنها لذت بزرگى دارد و حالا همه خوشحال هستند. »
ليپى هيچ شكى در اين مورد ندارد و ادامه مى دهد: آن كه بيش از همه سزاوار رسيدن به فينال بود ما هستيم. اين گروه بچه هاى استثنايى كه شخصيت بزرگى دارند و با قلبشان بازى مى كنند. «اين بازى جوانمردانه بود كه در وسط زمين برنده آن مشخص شد.» بيشتر از آنها صاحب توپ بوديم و در ميانه ميدان هم نفرات بيشترى داشتيم البته آنها يك نفر را فدا كردند تا فقط توتى را مهار كند. ما هم انتظار چنين چيزى را داشتيم. قبل از بازى با همه صحبت كردم اما به شما نمى گويم كه چه گفتيم. اين يك راز درون تيمى است. بازى هم همانطور شروع شد كه ما از قبل خودمان را براى آن آماده كرده بوديم. براى نتيجه هم به اين گل ها خوشبين بوديم. اين بازى بهترين بازى جام بود و اگر مثل بازى ۷۰ نباشد كمتر از آن هم نيست. «بعد از دوازده سال ايتاليا به فينال مى رسد و صاحبخانه را بيرون مى اندازد. جشن بزرگى به راه افتاده است اما ليپى نمى خواهد آرامش تيمش به هم بريزد و فقط به اين جشن فكر كند. بعد از بازى همه براى جشن آزاد هستند اما از چهارشنبه صبح كار و برنامه جديد شروع مى شود. رسوايى فوتبال ايتاليا مى توانست همه چيز را تحت تاثير قرار دهد و شب بدى را رقم بزند اما وقتى كه آلكس مى آيد همه چيز عوض مى شود و آنها پيروز مى شوند به اضافه چپ پاى تاريخى فوتبال ايتاليا كه در حساس ترين لحظات يك گل بزرگ مى زند و نام خود را در تاريخ فوتبال ايتاليا ثبت مى كند.» گروسو. او مى تواند يك مالدينى ديگر باشد با اين تفاوت كه مالدينى به چنين شادى وصف ناپذيرى بعد از يك گل دست نيافت و گروسو جوان هم سعى كرد خاطره آنتونيونى سال ۸۲ را زنده كند كه بعد از گل فرياد مى كشيد و به سمت نيمكت مى رفت. گروسو مى گويد: ما شايسته اين پيروزى بوديم و بايد به فينال مى رسيديم. ما از تمام شرايط سخت گذشتيم و به خوبى خودمان را نشان داديم. اين پيروزى باعث مى شود كه تمام مسائل و مشكلات فراموش شوند. اين گل را به زنم و پسرم كه دو ماه ديگر به دنيا مى آيد تقديم مى كنم. فينال؟ اميدوارم كه يك بازى بزرگ ديگر را انجام دهيم. براى من حريف بعدى فرقى ندارد؛ پرتغال يا فرانسه هردو آنها حريف هاى سرسختى هستند. اما پيروزى امشب انرژى بزرگى را برايمان به وجود مى آورد كه مى توانيم از آن براى بازى فينال هم استفاده كنيم. «از گروسو تا دل پيرو. آلمان با ضربه هاى آنها ناك اوت شد.» من به همين دروازه در ۱۳ سپتامبر ۹۵ گل زدم. اولين گلم در ليگ قهرمانان اروپا بود. واقعاً اين احساس را داشتم من بايد آن توپ را گل مى كردم. از جيلا بايد تشكر كنم «آلكس زير پيراهن لاجوردى خود پيراهنى ديگر بر تن دارد كه روى آن جملاتى براى دلدارى دادن پسوتو نوشته شده بود. او مى گويد زنده باد پسوتو. دلسرد نشو پسر. يووه در دسته سوم؟ دوشنبه به اين موضوع فكر مى كنم. يكشنبه بايد قهرمان شويم. اين يك جام را كم دارم. در اين تيم ايتاليا بازيكنان زيادى از يووه هستند و اين پيروزى انتقامى براى تمام حرف هاى گذشته است. بيشتر از اينكه خوشحال باشم اين عصبانيتى است كه بيرون مى ريزم. خيلى چيز ها وجود دارد كه الان وقت صحبت كردن درباره آنها نيست. گل هايى كه زديم همه را خوشحال كرده است و بايد به وظيفه اى كه دارم عمل كنم و براى ايتاليا خوب بازى كنم. حتى در فينال و تا رسيدن به قهرمانى.» ايتاليا شب سفيد خود را جشن مى گيرد. در تمام شهر هاى ايتاليا جشن به راه انداخته اند و خوشحال هستند. به نظر مى رسد با اين برد بار گناهان همه سبك تر شده است حتى اگر سقوط تيم هاى بزرگ ادامه داشته باشد و با اين پيروزى هم نتوان آنها را نجات داد. امروز همه به تيم ملى فكر مى كنند. تا فينال چند روز باقى مانده است...
روزنامه شرق
-
ملاقات بزرگ در برلين
آلمان- ايتاليا با سوت هاى ممتد طرفداران آلمانى شروع مى شود كه به نشانه اعتراض محروميت فرينگس به هنگام سرود ايتاليا آرام نمى شوند. مى خواهند جو ورزشگاه را از دقيقه يك به نفع خودشان عوض كنند. ايتاليايى ها كمى اخم مى كنند اما چيزى به زبان نمى آورند. رومانو پرودى نخست وزير ايتاليا هم آمده است تا بازى تيمش را از نزديك تماشا كند. اينجا ورزشگاه وستفالن دورتموند است اما شبيه ورزشگاه على سامى ين استانبول است كه به ورزشگاه جهنمى معروف است. ۶۰ هزار نفر در ورزشگاه هستند اما تعداد آلمانى ها آنقدر زياد است كه طرفداران ايتاليايى در آن گم مى شوند اما در نهايت با شادى پرودى كه در تريبون و در كنار آنگلا مركل نشسته است بازى تمام مى شود وقتى دل پيرو گل دوم را مى زند پرودى هم دست خود را به عنوان يك برنده بالا مى برد و بلند مى شود تا تيمش را تشويق كند. هيچ پروتكلى نوشته نشده كه مردان سياسى بايد آرام بنشينند، خصوصاً اينكه تيمشان به فينال رويايى راه پيدا كند. پرودى پرتينى مادريد را به ياد مى آورد كه در فينال ۸۲ به ورزشگاه آمده بود و قهرمانى تيمش را به چشم ديد و حالا نوبت اوست كه اين موفقيت را جشن بگيرد. در پايان بازى او به همراه يكى از وزيران- ملاندرى- از پله ها پايين مى رود و به تشويق هاى بى پايان طرفداران ايتاليايى كه در ضلع جنوبى بودند جواب مى دهد و يك راست به سمت رختكن ايتاليا مى رود؛ جايى كه توتى و دوستانش آهنگ «اى آفتاب من» را با صداى بلند مى خوانند و شاد هستند. «تبريك به ايتاليا، تبريك به ليپى. من هم اين هيجان و شادى شما را دوست دارم.» جملات گرم سياستمداران پشت هم رديف مى شود. آنها از اين پيروزى خوشحال هستند و هيچ گاه آن را پنهان نمى كنند. «اين واقعاً زيبا است، زيباترين.» پرودى پيروزى تيمش را فرياد مى زند و مى گويد: «به مركل گفتم كه از پنالتى متنفرم. بايد به آلمان هم تبريك بگوييم كه رفتار ورزشى و جوانمردانه اى داشتند.» ايتاليايى ها چند روز زير بدترين فشارها و جملات تند آلمانى ها قرار داشتند و چيزى نگفتند. شايد منتظر انتقام در زمين بودند. اشپيگل بعد از بازى ايتاليا- استراليا كلمه نادرستى را عليه ايتاليايى ها به كار برد و وقتى تلويزيون اسكاى ايتاليا لحظه درگيرى فرينگس با بازيكنان آرژانتين را ضبط كرد و آن را در تمام شبكه هاى تلويزيونى پخش كرد همه مى دانستند كه اين اقدام فرزند همان ماجراى چند روز قبل است كه آلمانى ها به راه انداخته بودند و ايتاليايى ها به دنبال فرصتى براى جبران بودند و حالا كه فرصت تلافى وجود دارد بايد از آن استفاده كرد. فرينگس فقط به خاطر تصاوير تلويزيونى اسكاى ايتاليا محروم شد و بعد هم در ميدان اين مهمان بود كه اختيار بازى را در دست داشت و پيروز شد و اما پرودى از بازى جوانمردانه هر دو تيم حرف مى زند و آن را يك بازى زيبا و دلپذير مى خواند. نامه اى به آلمانى ها نوشته مى شود تا در مورد اين اتفاقات همه چيز روشن شود هر چند كه پرودى مى گويد در مورد آن چيزى نمى داند اما نشان مى دهد كه فوتبال هم مى تواند در سطح روابط آنها تاثير بگذارد و آنها را به عكس العمل وادارد. آنها مى دانستند كه بازى در دورتموند فقط يك نيمه نهايى نيست و مى تواند اتفاقات ديگرى را هم در بر داشته باشد كه در نهايت به تفسير هاى گوناگون تبديل شود. اما كسى تصور نمى كرد كه ايتاليايى ها چنين ژست غرورانگيزى به خود بگيرند و اعتراض خود را به گونه اى ديگر ابراز كنند. در نامه اى كه از ايتاليا به آلمان فرستاده شده بود اين عبارات به چشم مى خورد: براى ما آلمان يك كشور مهم و بزرگ محسوب مى شود، چيزى بيشتر از يك تيم فوتبال.. قدرت اقتصادى و سياسى ما هم در همان راستايى قرار دارد كه با آلمان توافقاتى داريم. خودمان مى دانيم كه مشكلاتى در فوتبالمان داريم بازى امشب هم چيزى از اشتباهات فوتبالمان كم نمى كند اما نمى توانيم خودمان را كوچك بدانيم. فوتبال ايتاليا تغييرات بزرگى را به وجود آورده است و همه آن را خواهند ديد. و بعد هم همه چيز به بازى دورتموند كشيده مى شود. جايى كه بازى انجام مى شود و پرودى هم مى گويد: «بازيكنان ارزش هاى واقعى يك ملت را نشان مى دهند: جديت، سختكوشى، فانتزى و استعدادى كه در همه آنها وجود دارد. دور تا دور آنها هم عشق و علاقه يك ملت وجود دارد.» ايتاليايى ها خيلى زود همه چيز را فراموش مى كنند. ويترين نيمه نهايى به نفع آنها بود چه در ميدان كه هيچ اثرى از كاتناچو ديده نشد و چه هنگامى كه مردان سياسى صداى سوت ها را مى شنوند و چيزى نمى گويند. آنها برنده اصلى بازى هستند و همين آنها را راضى نگه مى دارد. جووانى ملاندرى وزير ورزش ايتاليا هم مى گويد: «اين بازى بزرگى است و خيلى خوشحالم. سختى هاى زيادى كشيديم و سرانجام پيروز شديم. استثنايى بازى كرديم. حالا منتظر ملاقات در برلين هستيم.» اما چه كسى به فينال مى رسد؟: «خب. اگر فرانسه به فينال برسد يك مسابقه انتقامى ديگر خواهد بود. اما هر كسى كه به فينال برسد برايمان فرقى ندارد. ما مى خواهيم قهرمان بشويم.» فرانتس بكن باوئر هم اعتقاد دارد كه ايتاليا سزاوار پيروزى بود: «حيف شد كه آلمان باخت. ما بازى بزرگى را انجام داديم. اما ايتاليايى ها باهوش تر بودند و كمى هم خوش شانس. در نهايت هم ايتاليا سزاوار پيروزى بود و به پيروزى رسيد.» اما بكن باوئر متعجب است كه چرا ايتاليايى ها با يك فوروارد بازى كردند درحالى كه چند مهاجم خوب دارند. «اين يكى از بهترين بازى هايى بود كه من ديده ام.» و پله مى گويد: «ايتاليايى ها امروز كمى بهتر از آلمان بودند. در وقت دوم اضافى آلمان ها خسته شدند و كم آوردند. شايد بازى سنگين مقابل آرژانتين باعث اين خستگى شد.» و بلاتر مى گويد: «اين پيروزى هوشمندانه به دست آمد.»
روزنامه شرق
-
در شبى كه اگر ماركوس مرك آلمانى هم قاضى ميدان بود بهتر از آرچونديا نمى توانست به نفع ميزبان سوت بزند، آلمان ها حتى در اشك ريختن هم هرگز به پاى ايتاليا نمى رسيدند.
۱- نيمه نهايى جام جهانى ۱۹۹۰. در آن بازى كاناوارو ۱۲ساله توپ جمع كن پشت دروازه والتر زنگا بود.
۲- فينال ۱۹۹۴ و ذوب ايتاليا در پنالتى هاى ظهر داغ لس آنجلس
۳- پنالتى زولا حذف از يورو ۹۶
۴- شكست نحس مقابل خروس هاى خوش شانس در يورو ۲۰۰۰
۵- شكست ناجوانمردانه به همت داور نمايى به نام بايرون موره نو مقابل ميزبان جام جهانى ۲۰۰۲ و حذف تحقيرآميز ايتالياى تراپ
۶- تبانى آشكار تيم هاى سوئد و دانمارك در يورو ۲۰۰۴.در اين گريستنى هايى كه قرار نبود ابدى باشند، اشك هاى هفته قبل ملت آرژانتين را هم محاسبه كنيد كه يك آرژانتينى الاصل خوش غيرت به نام مائورو كامورانزى را روى امواج بلندش به فينال فرستاد.
-
بوفون ما
رسانه هاى ايتاليا حتى در جريان برگزارى جام جهانى هم دارند دادگاه هاى كشورشان را به محاكمه ملى پوشان فرا مى خوانند اما بازيكنان بدون توجه به حجم چشمگير افشاگرى ها، سزاوارانه به فينال جام جهانى صعود كردند.حالا در ايران اگر متواضعانه از يك دروازه بان سئوال كنى كه بالاخره در ساعت سعد كدامين روز از سال هاى آينده قرار است بغل پا زدن ساده را بياموزد، ضمن وارد آوردن اتهامات مهلكى از قبيل ضديت با تيم ملى تمام گل هاى خورده و دسته گل هاى به آب و باد داده اش را گردن رسانه ها خواهد انداخت.
-
كارشناسان مى گفتند ايتاليا هافبك ندارد؟ اما در جريان بازى حتى تماشاگرانى كه فريادهاى گوشخراش آنها به بالاك و دوستان لذت مى داد، فرياد مبارزه طلبانه زامبروتا و گتوزو در ميانه ميدان را مى شنيدند.ليپى اشتباه پكرمن را تكرار نكرد. او الان غير از دو دروازه بان ذخيره از تمام بازيكنانش استفاده كرده. اينتزاگى را براى حذف جمهورى چك به زمين مى آورد و در بهترين زمان ممكن از دل پيرو براى تسخير قلعه دورتموند استفاده مى كند. اگر مربى فهيمى روى نيمكت تيم ات داشته باشى، عدالت در فوتبال را نيز تقريباً هميشه به همراه خواهى داشت. كلينزمن براى ليپى شدن چند سالى بايد بطرى هاى آب را به زمين بكوبد. ليپى آدم اضافه به جام نياورده بود و به تمام مردانش احتياج داشت. ياد برانكو بخير كه اگر قانون بازى ها اجازه مى داد، يازده بازيكن بيشتر به فردريش هافن نمى برد.
-
بازهم بنگلادش
شبى كه آرژانتين به آلمان باخت، عده اى از شهروندان خشمگين بنگلادشى از فرط ناراحتى به اداره هاى دولتى حمله ور شدند!خوشبختانه با شكست آلمان مقابل ايتاليا، خيابان هاى بنگلادش هم شب آرامى را سپرى كردند. البته در ايران نيز با گل هاى عطرآگين گروسو و دل پيرو، ميليون ها فوتبال دوست با آرامش كامل به بستر رفتند.
-
گلادياتور
وقتى آمد توى زمين همه فكر كردند كه قرار است يكى از پنالتى زن ها باشد، اما مارچلو ليپى آلكس را به زمين فرستاده بود كه در ۱۵ دقيقه باقيمانده كار را تمام كند.آلكس با آن سر تراشيده و صورت نخراشيده كه هيچ شباهتى با دوران دلبرى اش نداشت نشان داد كه ليپى قصد نداشته پنالتى را به او بسپرد و بنا براين بوده كه كار در همان دقايق پايانى تمام شود. مهاجم ۳۱ ساله ايتاليا پاس جيلاردينو را تبديل به گلى تحقيرآميز براى آلمانى ها كرد تا سال ها دل هواداران ژرمن را بسوزاند. پا به توپ هاى پيش از گل او هم آرامش عجيبى به ايتاليايى ها داد.لحظات بعد از گل براى دل پيرو لحظات فرياد از بغض فروخورده اى بود كه چند ماه اخير گريبان او را گرفته بود. ماه هايى كه همواره به عنوان يك بازيكن تمام شده از او ياد مى شود. دل پيرو دلنشين ترين گل ايتاليا را تا اينجاى جام جهانى به ثمر رساند و دوباره خودش را اثبات كرد. وقتى مهاجمان اصلى تيم مثل تونى، جيلاردينو، ياكوئينتا و اينتزاگى برترى محسوسى نسبت به دل پيرو ندارند مى شود حدس زد كه در بازى فينال باز هم شانس بازى به او برسد.تا اينجاى جام جهانى بيشتر اوقات توتى و جيلاردينو، به او ترجيح داده شده اند اما چهره تازه دل پيرو نشان مى دهد كه او قصد دارد دوباره به اوج برگردد. مانكن ديروز، اين روزها به گلادياتور شبيه است. اين است سيماى جديد آلكس...
روزنامه شرق
-
هلال ماه، پشت هجده قدم
1- و اين حاصل صبر ما بود. ايتالياى غمگين ما بر آلمان هميشه پيروز غلبه كرد. اين قدر عقب نشست، اين قدر در خودش جمع شد كه فرهنگ مهاجمى مثل آلمان، از نفوذ به درون آن خسته شد، ديد كه نمى تواند، ديد كه زورش نمى رسد. شكست هاى ايتاليا هر چند وقت آن قدر روى هم جمع مى شود كه كم كم از درونش يك پيروزى بيرون مى آيد. مثل كودكى كه آن قدر كتك مى خورد كه پدرش را خسته مى كند. اينجا عقب نشستن و مشت خوردن خودش يك تاكتيك است. محمدعلى كلى هم اغلب بازى هايش را اين طورى مى برد. اين قدر مشت مى خورد كه حريف قوى تر و جوان تر خسته مى شد و بعد على، با يك ضربه كارش را مى ساخت. اين يكى از اولين سكانس هاى فيلم «على» ساخته مايكل مان است. على در برابر سانى ليستون، همين جور دارد مشت مى خورد. تكيه داده به طناب هاى رينگ و ليستون دارد مى زندش. كمى ناداورى و خطاهاى ناجور ليستون (كه به هر حال براى شكل دادن به درام لازم است و قاطى بازى ديشب آلمان ها هم بود) به هر حال وجود دارد. محمدعلى هر چندوقت ضربه اى مى زند، اما باز پس مى كشد و در مى رود. مى رود دفاع. و ليستون مى كوبد توى سر و چشم و پهلوهاى على. و درست در اين لحظه مسابقه است، لحظه اى كه تماشاگر مشت خورده انتظارش را دارد، كه جو عوض مى شود. كه محمدعلى اولين ضربه اش را مى زند. ووووووه. موسيقى ضرب و زنگ دار ليزا جرارد و پيتر بورك از اينجا شروع مى شود و نماى بسته اى داريم از دو پاى على كه آن رقص پاى معروفش را اجرا مى كند. ورق برگشته است. ايتاليا در دقيقه ۱۱۸ بازى گل زده است. كودك كتك خورده روى پاهايش بلند شده است.
۲- عقب نشستن و در خود فرو رفتن ايتاليا هيچ وقت از ترس نيست. اين اتفاقى است كه هميشه مى افتد. اين بهترين شكل درام است. مرد ضعيفى كه قوى مى شود. نه زير پا مانده است و نه هميشه قوى بوده. ايتاليا با آنگولا بازى كند يا غنا، با اوكراين يا آلمان، شيوه بازى همين است. حتى وقتى خيلى از حريفش قوى تر است، برترى اش باز دل آدم را نمى زند. اين يك جور اصالت است كه در بازى تيم هاى ديگر كم گيرمى آيد. ايتاليايى ها بردشان را خوشمزه مى كنند. آدم را تا دم مرگ مى برند و زنده برمى گردانند. اصول داستان پردازى را رعايت مى كنند. حالا كه ايتاليا برده و يكى دو ساعتى از بازى گذشته، تازه غم و غصه ها شروع شده. اين كه چند سال ديگر بايد منتظر بمانيم تا ايتاليايى ها به چنين پيروزى اى مهمان مان كنند. از نيمه نهايى جام ۱۹۹۰ تا فينال ۱۹۹۴ و پنالتى هاى يك چهارم نهايى ۱۹۹۸ و آخرين لحظات فينال لعنتى جام ملت هاى ۲۰۰۰ و بالاخره يك هشتم نهايى جام جهانى ،۲۰۰۲ گذشته ايم كه به اين بازى رسيده ايم. فرق مى كند با آلمانى كه وقتى ضعيف است باز مثل تيم هاى برنده بازى مى كند. اين فرهنگ پر از تراژدى ايتاليا در برابر فرهنگ پر از فتوحات آلمان است. لحظه اى است كه كودك كتك خورده سرش را بلند مى كند. جام جهانى ۲۰۰۶ اولين بارى است كه اين قدر از ايتاليا مطمئن هستيم. اضطرابى اگر بود به هجده قدم حريف مربوط مى شد نه زمين خودمان. ممكن بود گل نزنيم، فرصت ها را از دست بدهيم. اما اين كه گل بخوريم؟! اصلاً. سيستم اصيل ايتاليايى حالا به چنان كمالى رسيده كه سال ها از آن دور مانده بود. اين تيمى است كه به هوادارانش قوت قلب مى دهد. تيمى كه مدافعانش در برابر مهاجمان حريف مى ايستند. شما نگران نباشيد، بدن كاناوارو هست. يك جور ديوار گوشتى كه كسى نمى تواند از آن عبور كند. در تمام اين دوره از بازى ها، شايد ايتاليا عقب نشسته باشد، اما اين ديوار گوشتى به غير از يك صحنه در بازى با آلمان، وانداده است. بينش باز نشده است. اين زنجيره تيمى افتخار ما است. ميانه ميدان را نداريم، اما پشت هجده قدم را چرا. كنار هم ايستاده ايم.
رفقايى كه آخر بازى ديشب Sms زدند، چند سالى بود كه منتظر مانده بودند؟ اين اتفاقى است كه هر روز نمى افتد. اگر ايتاليا به قول گروسو حالا درون زمين يك تيم حسابى دارد، هوادارانش در ايران هم چنين گروهى تشكيل داده اند. همديگر را مى شناسند يا نه، مهم نيست. يا با هم ارتباط دارند يا نه. آدم ها را از تيم هايى كه دوست دارند مى شود شناخت. ۴ سال پيش Sms نبود و حالا هست. قبل و بعد از بازى گوشى هاى مان را در دست مى فشاريم و منتظر مى مانيم. منتظر يك بوق، يك زنگ. فوتبال بهانه است. به عكس هاى هواداران تيم ها در اينترنت يك نگاهى بيندازيد. فرصتى ايجاد شده تا آدم ها دور هم جمع شوند. كه دنبال گريه و خنده اى بگردند كه آنها را به يكديگر نزديك خواهد كرد. بعد بازى ايتاليا و دور و بر خودمان، اين همه Sms رد و بدل شده، كه يك ركورد است. هنوز با هم ارتباط داريم. اين هم از تكنولوژى. يك ساعت بعد از بازى است و دارم از طريق عكس هاى اينترنتى به صورت همه آنهايى كه هزاران كيلومتر آن طرف تر براى پيروزى ايتاليا يا شكست آلمان خنديده اند يا گريسته اند نگاه مى كنم. عكاس ها اين روزها زمين بازى را بى خيال شد ه اند و صورت هواداران را نشانه رفته اند. چنين غم يا خوشحالى نابى در باقى سال كمتر گير مى آيد. وقتى كه فوتبال نيست. نه فقط با اين گروه محدودى كه Sms مى زنند، كه حالا با طيف گسترده اى از آدم ها رو به رو هستيم. انگار نيمى از جهان امشب غمگين اند و نيمى خوشحال. فعلاً جزء نيمه خوشحاليم ولى يكشنبه شب شايد همه چيز فرق كند. پس مغرور نمى شويم. به اين مى گويند تجربه باخت. ايتاليا تا دل تان بخواهد از اين جور تجربه ها در اختيار ما هوادارانش گذاشته است. جاى خيلى از ما كنار يكديگر در تجربه اين برد خالى بود: «كاش فلانى هم بود.» فينال امسال، وقتى مدافعان ايتاليا مثل هلال به دقت چيده شده اى، دور محوطه هجده قدم شان مى ايستند تا دروازه تيم شان را در برابر فرانسه يا پرتغال حفظ كنند، جاى چند نفر از شما كنار گروه ما خالى خواهد بود؟ اما چه فرقى مى كند. از اين بردها نباشد، باخت كه هست. وقتى كنار هم هستيم، باختن هم حال مى دهد.پيروزى ايتاليا به كنار، اين كه الكس دل پيرو گل نهايى را زد، ماجرا را قشنگ تر مى كند. با دل پيرو عمرى گذرانده ايم. با او از گمنامى بيرون آمده ايم و با او غروب كرده ايم. در تمام اين مدت همراهش بوده ايم. و اين كه هنوز مانده، خودش غنيمتى است. دل پيرو در بازى نبود و وقتى وارد شد، جزء روياهاى مان بود كه گل بزند و اتفاقاً زد. گلش را با ضربه آرامى هم زد. توپش كه از بالاى سر ينس لمن رد شد، خيالم كه از گل شدن توپ راحت شد، برگشتم و براى يك لحظه به چهره رفقايم نگاه كردم. صورت شان را ديدم وقتى توپ به تور دروازه رسيد و از جا پريدند. گفتم كه، ايتاليايى ها بلدند چه جورى يك گل معمولى را، گلى كه تاثير چندانى در نتيجه بازى ندارد را، مهم و محترم جلوه دهند. حتماً مى دانيد كه، همه آدم ها در همه جاى دنيا كارهاى يكسانى انجام مى دهند. فرقش اين است كه تعداد معدودى از اين آدم ها بلدند كه چه جورى همان كارهاى معمول را با كلاس جلوه دهند.روزنامه شرق