xسوتیاتون خیلی باحال بود :31:
Printable View
xسوتیاتون خیلی باحال بود :31:
چند سال پیش که تازه دی وی دی رایتر خریده بودم می خواستم یه دی وی دی رو آزمایشی رایت کنم .... رفتم یه دی وی دی خام خریدم و از فروشنده پرسیدم اینا چقدر ظرفیت دارن؟ گفت4.7 ... رفتم خونه یه مشت چرت و پرت ریختم روش و فرداش فروشنده رو دیدم بهش گفتم آقا این دی وی دی که بیش تر از 4.7 جاداشت که ... فروشنده گفت: مگه تا چقدر ریختی روش؟ من گفتم: 4.12 ... فروشنده خندید و گفت: 4.7 بیش تره یا 4.12 ... منم گفتم خب معلومه 12 از 7 بیش تره ... بعد از این که فهمیدم چه سوتی ای دادم از خجالت آب شدم
یه سوتی یادم اومد...اقا اسم داداش gf ما رضا بود اینو داشته باشید تا اینجا...........یه روز که ما گرم صحبت و لاو ترکوندن پشت تل بودیم در اون حال که در حال اراجیف بافتن بودم یهوgf یه چیزی گفتو بعد قطع شد... منم پیش خودم گفتم چش شد... بعد ش با گوشیم شماره خونشونو گرفتم........... مامانش گوشیو برداشت گفت بله بعدش از اونجا که من هر دفعه که مامانش گوشیو بر میداشت میگفت بله منم میگفتم مثلا یه بار محمد یه بار علی و... تشریف دارن اونم میگفت اشتباهه.........اقا زدو من از دهنم پرید اقا رضا تشریف دارن مامنش گفت شما منم حول شدم گفتم از دوستانشون هستم تشریف دارن؟؟؟ گفت نه دانشگاهه گفتم خوب کی میان( حالا من کلید کردما) گفت ظهر میخواین بگم بهتون زنگ بزنه گفتم بله حتما بگید بهم زنگ بزنه بش بگین میلاد زنگ زد اینم شمارم 0912...هیچی با کمال وقاهت شمارمم دادم.البته بعدا خانوم بچه ها کاغذی که روش شمارمو نوشته بود مامانش پیچوند و حسابی از خجالت درم اورد
يه روز با يه رفيق الاف تر از خودم نشسته بوديم سر كوچه . هر از گاهي هر ماشيني ميومد رد ميشد يه بوقي ميزد واسه ما . ما هم يه دستي تكون ميداديم واسش . يه سمندي اومد دستش رو گذاشت سر بوق و رد شد و رفيقم هم به شدت دست تكون داد و ابراز احساسات كرد
من : ... نــنــت .
رفيقم : :18: :angry: نيما بود ( پسر خالش )
من : :tongue: eee جدي ؟ نشناختم . سمند گرفته ؟ (پيچوندم قضيه رو )
باز اینجا +18 شد
MILIN3M حالا چرا شماره خودتو دادی ؟
mani_2004_2006 عجب سوتی بود ولی
پست اول تاپیک رو بخون
Agreed !!!!!!!!!!!!!!!!نقل قول:
باز اینجا +18 شد
MILIN3M حالا چرا شماره خودتو دادی ؟
mani_2004_2006 عجب سوتی بود ولی
پست اول تاپیک رو بخون
يه سوتي از روزنامه خبر جنوب شيراز البته تصويري
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مطلبي كه نوشته شده در مورد كريس رونالدو هست اما عكسش .......
سوتی جالبی بود
کریس بدو بیا ....
بابا تاپیک خیلی +18 کردید البته +18 که چه عرض کنم +81 شد
خوب حالا یه سوتی -1.25 تعریف کنم:
اول دبیرستان بودیم و اولین جلسه مسابقه علمی استان ما هم کلی خونده بودیم و آماده ی آماده
سوالا رو دادن و من هم شروع کردم به جواب دادن به نحو توپ تر از توپ منتها چون مداد نداشتم و گیر هم نیوردم با خودکار سیاه زدم چون امتحانای مدرسمون یا اسکنر اسکن میشد با خودکار هم میزدم مشکلی نبود اما غافل از اینکه اینجا دیگه از ان خبرا نیست
جلسه تموم شد و رفتیم بیرون همه چشا از حدقه زده بود بیرون و من هم حسابی از خودم مطمئن اومدم بیرون
پاسخ نامه ها رو چند روز بعد دادن حسابکردم 7 تا 100% زده بودم دو تا 93% بقیشی هم یادم نیست
خلاصه بهت بگم بهترین امتحان تستی عمرومو دادم نتیجه ها اومد دیدم دو تا دونه سوال گرفته(که البته درست هم بود) تو مدرسه و شهر آخر تو استان هم از 20500 نفر 19780 شده بود (وای به حال اون بقیه) هیچی گند زده شد به اعصابم مدی هم مارو احضار کرد و کلی اراجیف گفت مردم هم مگه باور میکردن!
ديروز يه بازي بيليارد براي موبايلم دانلود كردم.
بعد ريختم توي گوشيم و نصبش كردم و بازي رو باز كردم. در همين هنگام بود كه توي انجمن چرخ ميزدم و اصلا حواسم به موبايل نبود. اخه مي دونيد من وقتي توي انجمن هستم اينقدر از خودم بي خود ميشم كه متوجه گذر زمان نميشم. بعد از حدود 2 ساعت و نيم ديدم موبايلم داغه داغه و نصف شارژش هم رفته.
بابا ایول .. ما که هروقت از این مسابقه ها هست میریم ببینیم چقدر سر کلاس یادگرفته ایم ... هرچند که معلمامون واسه این که درصدمون بره بالا خودشون رو می کشند ........... میگم این سوتی هایی که دوستان تعریف کردن یعنی از مال ما زیر18 سال تر بودند؟ ......نقل قول:
یک سوتی:
خبلنا که می رفتیم کلاس زبان استادمون گفته بود لیسنینگ رو بنویسید بیارید .... همه ربع ساعت قبل از کلاس اومده بودیم که از روی دست هم بنویسیم .... اون روز فقط یه نفر لیسنینگ رو نوشته بود و بقیه هم کپی می کردند ... من توی اون لحظه گفتم: حالا خوبه پژمان{معلم زبانمون} بیاد و ببینه .. همون لحظه استادمون اومد و زد پشت کمرم و گفت برید سرکلاس!
مگه میشه؟من که اینهمه با گوشی بازی میکنم عمراً داغ نمیشه کهمگه گوشیش چیهمیثم جان شما یه کاری بکن برو با 25 تومنی بکش رو گوشیه بین عبارت روغن نباتی غو رو نمیبینی؟نقل قول:
نوشته شده توسط داش میثم
مثلاض مثل ما بهتون نمیگن بالای فلان درصد = مستمر 20 ؟نقل قول:
بابا ایول .. ما که هروقت از این مسابقه ها هست میریم ببینیم چقدر سر کلاس یادگرفته ایم ... هرچند که معلمامون واسه این که درصدمون بره بالا خودشون رو می کشند ...........
خوش به حال تو من که هفته ای دو سه بار این جوری سوتی میدم دیگه معلما عادت کردن تو کلاس میگم که از حالت سوتی خارج بشه!نقل قول:
یک سوتی:
خبلنا که می رفتیم کلاس زبان استادمون گفته بود لیسنینگ رو بنویسید بیارید .... همه ربع ساعت قبل از کلاس اومده بودیم که از روی دست هم بنویسیم .... اون روز فقط یه نفر لیسنینگ رو نوشته بود و بقیه هم کپی می کردند ... من توی اون لحظه گفتم: حالا خوبه پژمان{معلم زبانمون} بیاد و ببینه .. همون لحظه استادمون اومد و زد پشت کمرم و گفت برید سرکلاس!
دقیقا!نقل قول:
و میگن اگر هم مستمر 20 شد به پایانی هم دست و رویی می کشیم!
برای جلوگیری از اسپم یه سوتی دیگه:
رفته بودم سی دی خام بگیرم و داشتم سر قیمتش توافق داشتم چونه می زدم ... آخرش رسیدیم به 8 تومان ... بعد که پول رو دادم یارو گفت بیا ببینم ... گفت این دوتاهزاری رو بگیر واسه خودت ... داشتم از تعجب شاخ در میاوردم که گفت اشتباهی 10 تومن پول داده بودم
سوتی داغ: (همین چند ثانیه پیش)مقدمه : من تابستونا میام تو باجه پست بانک جای بابام که اون خستگی از تنش در بره من هم با اینترنت وایرلس حال کنمدیلیلینگ دیلیلینگ- الو!(یه خانم محترم!)-الو بفرمائید(من دیگه)پست بانک فلان؟-بله بفرمائید-میگم ببخشید این کد پستی ما نیومد؟-بله؟-کد پستی دیگه؟- کد پستی مگه **** که بیاد (وای خاک به سرم خراب کردم حالا دوستم داره میترکه از خنده)- (طرف یعنی نشنیده) چی شد پس؟- ببینید خانم کد پستی رو در خونتون روی قبضاتون و پشت کارت ملی نوشته میدونم منظورتون چیه؟(حالا شدت خنده دوستم کمتر شده)- وای خدا ببخشید منظورم همون کارت ملی بود (من چشام چپکی شده دوستم دوباره ترکید!)آهان نه اون هنوز نیومده احتمالاً هفته دیگه میاد-ببخشید پس خداحافظ-بای-وای خدا مردم از خنده(دوستم)-ای بمیری که ما از دست تو یکی خلاص بشیم!- خوب من چیکار کنم تو سوتی دادی- خودمم نفهمیدم از کجام دادم(منظورم سوتی بود)- دوباره بچه مردم ترکید (من نفهمیدم چی گفتم برام توضیح داد)خلاصه 3 تا سوتی در کمتر از دو دقیقه
من این سوتی آخر رو نگرفتم. یکی تفسیرش کنه.
همین نیم ساعت پیش رفتیم یه کبابی بزنیم تو رگ... من و دوستم و پسرعموش... خلاصه کبابها رو آوردن منم که خیلی به سماغ علاقه دارم. سریع سماغ رو گرفتم رو ماله خودم و ماله اونا خالی کردم طوری که روش قرمز شد. بعد شروع کردیم به خوردن من اولین لقمه رو خوردم قیافم اینجوری شد [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] توضیح اینکه فلفل قرمز بود نه سماغ...
الان در چه وضعی هستینقل قول:
چند وقت پیش داداشم منو با زدن زنگ آیفون از خواب بیدار کرد گفتم کیه گقت منم من هم هرچی دکمرو میزدم در باز نمیشد گفتم بزار ببینم برق هست
آبروم رفت اینقدر بهم خندید
گوشيم 6120نقل قول:
مگه میشه؟من که اینهمه با گوشی بازی میکنم عمراً داغ نمیشه کهمگه گوشیش چیهمیثم جان شما یه کاری بکن برو با 25 تومنی بکش رو گوشیه بین عبارت روغن نباتی غو رو نمیبینی؟
حالا چرا اينقدر داغ كرده بود نمي دونم.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تو بیمارستان انان خمینی بودیم
این دستگاه نوبت دهی رو دیدم
بعد از خوردن مقدار زیادی ماست و نوشابه بهترم.نقل قول:
این عکس رو خودم همین امروز صبح گرفتم ، مربوط به معاینه چشم برای رانندگی هست :
سوتیش کجا بووود؟؟؟
سوتیه منو ببین الان دیدم میرم ویرایشش کنمنقل قول:
روم نمیشه نگات کنم وقتی که اشک تو چشمامه
با اینکه نیستی پیش من انگار دستام تو دستاته
با من بودی که سوتیش کجا بود ؟؟؟؟؟؟؟؟نقل قول:
بابا تو دیگه کی هستی ......... خیلی باحالی
خوب آره دیگه من سوتیشو نفهمیدم شایدم ندیدم شایدم ندارهنقل قول:
نقل قول:
نوشته شده توسط M.etallic.A
ببین گلم تو ثابت کردی که حتی ارزش جواب دادن هم نداری پس خواهشا دیگه پستهای منو نقل قول نکن چون من ایگنورت کردم .واسه اینکه اصلا پستهای منم نبینی میتونی منو ایگنور کنی همون کاری که من کردم و دیگه پستهای تورو از این تاریخ به بعد نمیبینم.
نقل قول:
بابا چرا اینقدر شاکی میشی ؟
من سوتی نمیدم ولی عجیب دوست دارم سوتی بگیرم :دینقل قول:
نه بابا... در حین انجام عملیات سوتی گیری خودت سوتی دادی :دینقل قول:
من سوتی نمیدم ولی عجیب دوست دارم سوتی بگیرم :دی
من یه کاربر دیگه رو ایگنور کردم نه اینو... یه چند صفحه برو عقب میبینی.
خوب حول کردم ...من وقتی حول بشم خراب کاری میکنم یه بارم شمارمو به یه مغازه دار خواستم بدم خواستم علکی بگم به جا 7 رقم شد 9 رقم:31:نقل قول:
نگو !!!!!!!
پستتون بالای هم بود گفتم درگیرین باهم
آخ جوون بالاخره ماهم در بازار سوتی سوتی دادیم
این امرو به خودم تبریک میگم عقده ای شده بودم سوتی نمیدادم آخی راحت شدم :دی
یه عمر با عزت زندگی کر دیم سوتی ندادیم ببین این پی سی چه بلایی سر آدم که نمیاره ...
نقل قول:
من این سوتی آخر رو نگرفتم. یکی تفسیرش کنه.
سوتی شماره 1 : به قول بروبچ آب و دوغ و نوشابه بزاید به جای ستاره هانقل قول:
سوتی داغ: (همین چند ثانیه پیش)
مقدمه : من تابستونا میام تو باجه پست بانک جای بابام که اون خستگی از تنش در بره من هم با اینترنت وایرلس حال کنم
دیلیلینگ دیلیلینگ
- الو!(یه خانم محترم!)
-الو بفرمائید(من دیگه)
-پست بانک فلان؟
-بله بفرمائید-میگم ببخشید این کد پستی ما نیومد؟
-بله؟
-کد پستی دیگه؟
- کد پستی مگه **** که بیاد (وای خاک به سرم خراب کردم حالا دوستم داره میترکه از خنده)
سوتی شماره 2 : کاملاً واضحه کد پستی و کارت ملی رو با هم قاطی کرده (!)نقل قول:
- (طرف یعنی نشنیده) چی شد پس؟
- ببینید خانم کد پستی رو در خونتون روی قبضاتون و پشت کارت ملی نوشته نمیدونم منظورتون چیه؟(حالا شدت خنده دوستم کمتر شده)
- وای خدا ببخشید منظورم همون کارت ملی بود (من چشام چپکی شده دوستم دوباره ترکید!)
سوتی شماره 3 : جمله قرمز رنگ کاملاً گویاستنقل قول:
-آهان نه اون هنوز نیومده احتمالاً هفته دیگه میاد
-ببخشید پس خداحافظ
-بای
-وای خدا مردم از خنده(دوستم)
-ای بمیری که ما از دست تو یکی خلاص بشیم!
- خوب من چیکار کنم تو سوتی دادی
- خودمم نفهمیدم از کجام دادم(منظورم سوتی بود)
- دوباره بچه مردم ترکید (من نفهمیدم چی گفتم برام توضیح داد)خلاصه 3 تا سوتی در کمتر از دو دقیقه
تنها در خانه بودم ....
دو شاخ تلفن نابود شده بود ...
حوصله نداشتم برم سراغ سیم چین...
با چاقو یکمی از سیم را بریدم و خواستم با دندون سیم را لخت کنم
چشمت روز بد نبینه تا سیم را بردم نزدیک ...جـیــز
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یهو چشمام بسته شد و یه نور سفید دیدم
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خب من چیکار کنم:31: سوتی طولانی با کوتاه یکیه فقط طولانیه باید جونتو بدی تا بخندی اما کوتاهه سر سه سوت سوتی رو گرفتی:27:نقل قول:
الان زنده ای؟:18::18::18::18::18::18::18::19::19::19::19: :19::19::19:نقل قول:
دیشب ساعت فکر کنم 3:30 بود منم خواب بودم. احساس تشنگی کردم پا شدم رفتم سر یخچال... خیلی خواب آلود بودم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] چشمام نیمه باز بود. یکی از بطرها رو گرفتم درشو باز کردم کشیدم سرم ... و برای دومین بار در طی دیروز و امروز اینجوری [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] شدم. توضیح اینکه بطری آب قوره بود.
این که چیزی نیستنقل قول:
حالا چرا دهن :27: فکر کنم 12 ولت باشه
کسایی هم که نگرانن نگران نباشن
من خیلی از این خاطره ها دارم
تلفن بود...نقل قول:
ولتاژش که قوی نیست!!
امروز نشسته بودیم با مامانم صحبت میکردیم که برای چندمین بار در هفته برق خونه قطع شد:angry: و من که دیگه خیلی عصبانی شده بودم (چون هر بار 2-3 ساعت برق میره بعد پشت بندش 4-5 ساعت اینترنت مختل میشه و ...) شروع کردم ناسزا گویی به مسئولین و غیره و ذلک آخرشم زیرلبی غرغر کنان گفتم "اه! پس کی این آمریکا میاد؟!":blink::angry::angry:
مامان هم گفت تا 12 اینا دیگه میاد!!!
منم اینطوری :18: چند ثانیه خیره شدم! گفتم آمریکا رو میگم ها!!!!! بعد اون بنده خدا گفت آهان فکر کردم داری برق رو میگی! :27::27:
توضیح 1- اون موقع حدود 10 صبح بود.
توضیح 2- هرگونه بهره برداری سیاسی از پست اینجانب ممنوع و دارای پیگرد قانونی میباشد!! :21:
میخواستم یه سوتی خود به خودی داده باشم:31: اما خوش بختانه کسی غیر از خودت نفهمید:27:نقل قول:
منم یه بار مانند همین سوتی اما با نفت دادم!!! آخرشم نفهمیدم چرا نفت توی یخچال بود!!!:18::18::18:نقل قول:
تایید میشه.نقل قول:
سوتی مدل دیگری!!! :27:نقل قول:
ج توضیح 1- چرا؟ چه فرقی میکنه؟:31:
ج توضیح 2- من یکی که همه چی برداشت کردم به جز بهره داری سیاسی!!!:18::19::18::19::18::19: