رسوایی سرمربی اخراجی لیگ برتر فوتبال به دلیل تبانی
یکی از سرمربیان لیگ برتر نهم فوتبال که با حکم برکناری در این فصل روبرو شد، پس از اطلاع از مسجل شدن اخراجش از این تیم و بیکاری در فصل بعدی این رقابتها، دست به تبانی با برخی تیمهای دیگر لیگ برتر زد و ارقامی میلیونی را از این طریق تحصیل کرد که در نهایت با صدور حکم اخراج، رسوا شد و حیثیت نداشته حرفهای اش به واسطه رفتار غیراخلاقیاش به همین سادگی لگدمال شد.
به گزارش خبرنگار ورزشی تابناک؛ پس از آنکه زمزه تبانی برخی مربیان لیگ برتر فوتبال برای کمک به برخی تیمهای صدر و قعر جدولی در فوتبال پیچید، بررسیها نشان داد یکی از مربیان لیگ برتر دست به چنین عمل کثیفی زده و با خیانت در نیمکتی که به امانت به او سپرده شده، در دو دیدار آخر حضورش با فاصله یک دیدار زد و بند کرده است.
این مربی که مشخص بود برای فصل بعد جایی در این تیم ندارد، به تعدادی از دلالان و مفسدان اقتصاد ورزشی که تعدادشان از کلانخورها تا ریزهخوارها شاید عددی سه رقمی را دربرگیرد، چراغ سبز نشان داد و با دریافت ارقام متنابهی تیمش را با تمام توان به میدان نفرستاد تا او را نیز از این پس با دسته مربیان فاسد فوتبال جمع بسته و برگ سیاهی در سوابق مربیگریاش برخلاف دوران پرخاطره بازیگریاش ثبت شود.
با اطمینان مسئولان این تیم از چنین وقایعی، مربی مدنظر بدون باز شدن چنین فاجعهای اخراج شد اما با توجه به آنکه مستندات کافی برای برخورد قانونی با این مربی نزد باشگاه وجود نداشت و معمولاً در چنین فعالیتهایی با انجام دستی معاملات کمترین ردپایی برجای گذاشته نمیشود، مدیران این تیم از خیر پیگیری حقوقی این ماجرا گذشتهاند اما برخی منابع از پیگیری دستگاههای مسئول نظارتی خبر میدهند.
در عین حال برخی منابع از تکرار چنین اتفاقاتی در معدودی از تیمهایی که حضورشان در لیگ برتر دهم مسجل شده خبر میدهند و علیالظاهر مربیان این تیمها وجدانشان را به قیمتی که خود برایش قائلند بارها میفروشند و با کم فروشی و عدم فرستادن تیم با تمام توان در میدان، زمینه توقف یا ناکامی تیمهایشان را برابر صدرنشینان یا قعرنشینان فراهم میآورند که این اتفاق جای تاسف و تسلیت به مدعیان فوتبال پاک دارد.
شناسایی 6 سرمربی، 3 مدیرعامل و 6 واسطه فاسد لیگ برتر فوتبال ایران
با نزدیک شدن به زمان پایان رقابتهای لیگ برتر اخبار مربوط به افزایش آمار تخلفات از سوی برخی عوامل و افراد فرصت طلب که در حوزه فوتبال به دنبال سودجویی و منفعت طلبی هستند به شکل سرسام آوری در حال افزایش است از این رو مسوولان و دست اندرکاران دستگاههای نظارتی با اهتمام ویژه تمامی اتفاقات موجود در این حوزه را تحت کنترل خود دارند تا با تکمیل پرونده افراد متخلف در زمان مناسب این افراد را با اسناد و مدارک مستند که در شرایط فعلی در حال جمع آوری است به مسوولان قضایی تحویل دهند.
به گزارش رجانیوز؛ هرچند سیاست مسوولان درگیر با این پرونده حرکت با چراغ خاموش است اما با این حال اخبار و اطلاعاتی که از طریق برخی مراجع ذیربط بیرون میآید حکایت از این ماجرا دارد که به زودی افراد متخلف از سوی دستگاههای قضایی احضار خواهند شد تا پاسخگوی ذفتارهای نابه هنجار خود در حوزه فوتبال باشند. طی چند روز اخیر منابع آگاه خبری در گفتوگوهایی جداگانه با خبرنگار رجانیوز از آغاز مرحله جدید مبارزه با دلالان در این عرصه خبر دادند و اعلام کردند به زودی شاهد آغاز برخورد قانونی با این افراد خواهیم بود تا دغدغه مسوولان و اهالی ورزش ایران از بابت سالم سازی محیط ورزش برطرف شود.
بر همین اساس ظهر امروز برخی منابع آگاه درگیر با این پرونده اعلام کردند؛ بررسیهای کمیته تخصصی کارشناسان این پرونده نشان میدهد برخی افراد با سواستفاده از موقعیت خود درباشگاههای حاضر در رقابتهای لیگ برتر اقدام به سودجوییهای کلان کردهاند از این رو به احتمال بسیار زیاد همزمان با اتمام رقابتهای لیگ برتر برخی از این افراد از سوی مراجع قضایی احضار خواهند شد تا در برابر اتهامات وارده از خود دفاع کنند.
منابع آگاه خبری مدعی هستند تاکنون تخلف پانزده نفر در این رابطه به اثبات رسیده اما برای این که تمامی افراد دخیل در این پرونده شناسایی شوند تحقیقات تکمیلی در این خصوص ادامه دارد و همچنان افراد مضنون به لیست متهمان اضافه خواهند شد تا در زمان مشخص به تخلفات آنها رسیدگی شود. گفته میشود تاکنون تخلف شش سرمربی لیگ برتری، سه مدیرعامل لیگ برتری و شش واسطه سرشناس در حوزه دلالی محرز شده اما با این حال همچنان بررسیها در حال انجام است و ممکن است در این خصوص نفرات جدیدی هم به جمع متهمان این پرونده اضافه شوند.
نکته مشترک در اتهامات این افراد سو استفاده از جایگاه فعلیشان در فوتبال ایران است که با واسطه آن اقدام به تبانی کردهاند، بنا به گفته برخی افراد مطلع در این پرونده مربیان و مدیران مذکور پس از هماهنگی لازم با طرف مقابل از طریق واسطههای طرف قرارداد خود اقدام به دریافت رشوه و وجه میکردند تا بدین شکل به تیم مذکور امتیاز دهند.
بر اساس آخرین اخبار به دست آمده از سوی منابع خبری، مربیان و مدیران متخلف به دلیل ارتکاب اعمال خلاف قانون در رقابتهای لیگ برتر به هیچ وجه اجازه فعالیت در حوزه فوتبال را ندارند و مسوولان فدراسیون فوتبال به هیچ وجه اجازه ندارند برای این افراد پروانه کار صادر کنند. از آنجا که سال گذشته مقاومتهای از سوی برخی مسوولان فدراسیون فوتبال برای مقابله با فعالیت این افراد صورت گرفت قرار است در این مرحله از مبارزه با عوامل فساد در فوتبال ایران مسوولان دستگاههای امنیتی و قضایی با ارسال نامهای از رئیس سازمان تربیت بدنی بخواهند تا فدراسیون فوتبال را مکلف کند تا از این دستور تبعیت کند و مانع فعالیت افراد متخلف در این حوزه شوند.
از سویی دیگر شنیده میشود مقامات این پرونده پس از استماع سخنان بازیکنان فریب خورده از سوی این افراد به گونهای عمل کنند تا مقامات قضایی زمینه بازپسگیری مبالغ دریافت شده از سوی این افراد را فراهم کنند تا حق افراد تضیع شده به نوعی جبران شود.
اما برای بسیاری از اهالی جامعه فوتبال این سوال مطرح میشود که چرا مسوولان درگیر با این پرونده در برهه فعلی در جهت مقابله با این افراد وارد عمل نمیشوند و زمان مقابله با این افراد را به اتمام رقابتهای لیگ نهم موکول کردند، یکی از مسوولان درگیر با این پرونده که هیچ تمایلی به ذکر نامش ندارد در این باره توضیح داد: "مجریان پرونده مبارزه با پدیده دلالی و فساد در فوتبال هیچ مشکلی برای برخورد قاطع با متخلفان ندارد و این وعده را به اهالی فوتبال ایران خواهیم داد که همانطور که رئیس جمهوری و نمایندگان مجلس شورای اسلامی درخواست کردند این پدیده شوم را از ورزش ایران ریشه کن کنیم ما برای همیشه ریشه این افراد را از خاک بیرون میکشیم تا دیگر در هیچ کجای فوتبال چنین اتفاقاتی رقن نخورد اما اگر در برهه فعلی با این موارد برخورد نمیکنیم به این خاطر است که هنوز تحقیقات تکمیلی به پایان نرسیده و اگر ما در این برهه وارد عمل شویم برخی سرشاخههای از چنگ قانون متواری خواهند شد از این رو باید متتظر بمانیم تا پرونده به صورت کامل تمکیل شود از سویی دیگر برخی بدخواهان نظام جمهوری اسلامی به دنبال فرصت هستند تا به هر شکلی به ورزش ایران لطمه وارد کنند از این رو ما قصد نداریم در آستانه ورد بازرسان کنفدراسیون فوتبال اسیا این موقعیت را در اختیار این افراد قرار بدهیم تا آنها با استناد به آن اعلام کنند در فوتبال ایران تبانی وجود دارد. از این رو منتظریم تا در زمان مناسب با اندک متخلفان حاضر در فوتبال ایران برخورد کنیم و زمینه حذف آنها را فراهم کنیم."
وی در بخش دیگری از توضیحات خود گفت: "همه مردم فهیم و ورزش دوست ما در حریان ین هستند که برخی افراد سودجو در این مقطع حساس از مسابقات لیگ برتر و رقابتهای جام حذفی به دنبال ثروت اندوزی هستند از این رو به کلیه عوامل و دست اندرکاران باشگاههای لیگ برتری توصیه میکنیم تنها به دنبال فوتبال پاک باشند چرا که کلیه رفتارها و حرکات آنها زیر نظر است و اگر کوچکترین تخلفی در این زمینه رخ دهد بدون شک با آنها برخورد خواهد شد لذا به همه مدیران و مسوولان تذکر میدهیم اگر به دنبال نتیجه گیری از راههای ناسالم باشند این مطلب از دید مجریان و مسوولان این پرونده پنهان نخواهد ماند و بدون شک نام آنها در لیست متخلفان به ثبت خواهد رسید."
کد:
http://tabnak.ir/fa/pages/?cid=94410
به بهانه سالگرد درگذشت سهراب: او هم یک پرسپولیسی بود!
فروش بلیط ، خصوصی سازی و بحث داوری دغدغه سهراب هم بود !
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مرجع خبری پرسپولیس : «وقتی که قیافه گریان همایون بهزادی را پس از مسابقه در مسجد سلیمان روی صفحه کیهان ورزشی دیدم ، با خودم گفتم چه چیز جز تر و خشک کردن تماشاگران تهرانی ، این بچه را چنین عزیز دردانه بار آورده است؟»
غروب اول اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۹در بیمارستان پارس تهران سهراب سپهری دیده به جهان فرو بست، سپهری به علت ابتلا به سرطان خون دار فانی را وداع گفت، سهراب فارغ از این که به عنوان یک چهره شاخص در عالم شعر دستی بر آتش داشت ، علاقه بسیار زیادی به فوتبال داشت. وی در دوران حیاتش بارها از علاقهاش به فوتبال سخن گفت و در حرکتی ماندگار با ارسال نامهای به تحریریه هفته نامه کیهان ورزشی از علایق خود به رشته فوتبال و تیم پرسپولیس گفت.
به بهانه سالروز درگذشت شاعر نامی ایران زمین نامه وی به تحریریه کیهان ورزشی در خصوص مسائل فوتبالی به ویژه علاقهاش به تیم فوتبال پرسپولیس را بار دیگر با هم مرور میکنیم.
سهراب سپهری در نامه خود به هفته نامه کیهان ورزشی این گونه مینویسد:
"به مجله شما علاقمندم ، تنها نشریه فارسی است که میخوانم ، به اندازه کافی با کتابها و مجلات فرهنگی سر و کار دارم . آنچه میخوانم به قلمروی دیگر مربوط است ، چون کارم چیزی دیگر است ، حاشیه نروم ، حرفهایی دارم ، از حرفها شروع کنم آن هم به ترتیب و در پی ارقام :
1- کلمه فوتبالیست را از کجا آوردهاید ؟ در فارسی کلماتی ساختهایم مثل "فیلمساز" ، در این جا ریشه یک فعل را گرفتهایم و دنبال یک واژه فرنگی گذاشتهایم. اما در ترکیب این کلمه تابع دستور زبان خودمان بودهایم. شما "فوتبالیست" را از فرنگیها گرفتهاید و یا با ابتکار خود ساختهاید ؟ برای ما ساختهاید و یا به خاطر آنان؟ و تابع چه دستوری ؟
2- آیا بهتر نیست پارهای را با حروف لاتینی هم بنویسید ؟ البته خوانندگان شما میدانند " جرج بست " را چگونه تلفظ کنند . اما "Everton" را چطور ؟ بارها شنیدیم که این نام را ارتون (به ضم الف و سکون را) تلفظ کردهاند.
3- نویسندگان شما گاه مینویسند "سنتر فوروارد" و گاهی "سانترفوروارد" . یک بار "بریان کید" و بار دیگر "بارایان کید" . آیا تلفظ کلمهای واحد آن هم در این گونه موارد همیشه همان نیست ؟
4- صبح شنبه در کیهان ورزشی میخوانیم که روز پیش تماشاگران امجدیه بیست و پنج هزار نفر بودهاند ، عصر در صفحه ورزشی روزنامه کیهان ، سخن از بیست هزار نفر در میان است. آیا برای تعیین ارقام درست راهی نیست؟ مگر تعداد بلیتهای فروش رفته را نمیتوان پرسید ؟
5- قیمت بلیتهای امجدیه بر چه مبنایی بالا و پایین میرود ؟ یک روز پنج شنبه بهای بلیت زیر جایگاه صد ریال است و درست فردای آن روز قیمت آن به دویست ریال میرسد ، چه حسابی در کار است ؟ اگر اهمیت مسابقه مطرح باشد پس با این همه تیم که بازی هرکدام در سطح خاصی است ، قیمت بلیت زیر جایگاه باید پنج ریال و پانصد ریال نوسان پیدا کند ، نکند عوامل جوی هم موثر باشد ، خودتان میدانید که در سرزمینهای دیگر بهای بلیت مسابقات نمیتواند چنین نوسانهای تند و نا به هنگامی داشته باشد.
6- چه میشد اگر ما بهای اشتراک بلیتهای مسابقات را به فدراسیون و یا باشگاهها میپرداختیم و آنها بلیت مسابقه را برای ما میفرستادند ، چه موانعی در سر راه موضوع اشتراک هست ؟ در کشورهای پیشرفته چه میکنند؟
7- چرا بلندگوی امجدیه قبل از هر مسابقه (چه بزرگ و چه کم اهمیت) اسامی بازیکنان و داوران را اعلام نمیکند ، مگر این کار چقدر وقت گوینده را میگیرد؟ این را چطور باید یاد آوری کرد؟
8- جمعهها درست در همان وقتی که در امجدیه مسابقه فوتبال در جریان است ، تلویزیون ملی فیلم مسابقات فوتبال را پخش میکند. آیا مسئول برنامه ورزشی تلویزیون تا این حد از آن چه در زمینه ورزشی میگذرد بی خبر است ؟ و نمیداند که علاقهمندان واقعی برنامه او همان تماشاگران امجدیدهاند ؟ اگر میسر است این را از مجله گوشزد کنید.
9- آیا بهتر نیست کیهان ورزشی هرهفته برنامه مسابقات فوتبال را به اطلاع خوانندگان خود برساند ؟ این کاری بود که در گذشتهها میکرد و کاری درست بود ، انگار جواب خود را باید در بینظمی کار فدراسیون جستجو کنم؟
10- مفسرین ورزشی که زیر جایگاه مینشینند تا آن جا که ما دیدهایم ، کمتر به جریان بازی توجه دارند ، حرف میزنند ، شوخی میکنند ، میخندند. تفسیر و گزارش آنان تا چه میزان میتواند دقیق باشد ؟ وقتی تمام دقایق بازی را در مجلهای شرح میدهند ، جز این که فکر کنم از روی نوار مسابقه نوشتهاند چارهای ندارم. آیا چنین نیست ؟ و یا این که من قادر نبودم در جمع پر هیاهوی خبرنگاران ، نویسندگان دقیق و تیزبین را هم زیر نظر داشته باشم؟
11- چرا هیچ وقت کار یک داور را بررسی نمیکنید و همه جنبههای خوب و بد آن را باز نمیمایید؟ مگر انتقاد درست داوری مجاز نیست ؟ چه کس باید داور را به خوب و بدش آگاه کند ؟ اگر باز نمودن لغزش های یک داور اعتقاد مردم را نسبت به او سست میکند ، چه بهتر که این اعتقاد سستی گیرد. چرا باید مردم به داور بد ، اعتقاد بیجهت داشته باشند ؟ اما جنبه مثبت قضیه را هم در نظر باید گرفت. شاید انتقاد اصولی شما مددکار داور بود و قدرت داوریاش را افزونی دهد ، همیشه این تماشاگران نیستند که در سر راه داوری خوب ، سنگ میاندازند . مگر همین داور مسابقه تاج - عقاب (در روز جمعه اول بهمن ماه) اعصاب همه ما را در امجدیه به بازی نگرفت . از شما میپرسم ، اگر همین داور باز هم داوری یک مسابقه را به عهده بگیرد و سطح داوریاش همان باشد ، واکنش کیهان ورزشی چه خواهد بود ؟ تعبیر "داوری ضعیف" و یا "داوری پر سوت " ارزش انتقادی ندارد ، این را قبول کنید.
12- جزو مبانی انتخاب مرد فوتبال سال ، اخلاق و نیک رفتاری ، نیز به حساب آوردهاید. اما فکر نمیکنید مرد فوتبال نمیتواند لزوما مرد اخلاق هم باشد ؟
چه بهتر که یک بازیکن خوب خصایص اخلاقی خوب هم داشته باشد ، اما شما میخواهید در عرصه فوتبال قهرمان اسطوره انتخاب کنید. توجه به شایستگی اخلاق انتخاب شما را مشکوک میکند. درست مثل این خواهد بود که تابلوی بد یک نقاش را به خاطر اخلاق پسندیده نقاش آن در خور ستایش بدانید ، با معیارهای اخلاقی ، نه هنر را میتوان سنجید و نه ورزش را ، خود بهتر میدانید که چه بسیارند بازیکنان خوب که خشن و عاصی و پر خاشگرند . جرج بست چندان ملایم و نیک رفتار نیست. با این همه توپ طلایی میگیرد.
وقتی که در چند شماره کیهان ورزشی نظریات مربیان و داوران را برای انتخاب مرد فوتبال میخواندم ، چند سوال را برای خود مطرح کردم : این آقایان متخصصان تا چه پایه در جریان مسابقات هستند ؟ آیا بستگی آنان به باشگاه خاص و یا دوستی شان با افرادی معین در اظهار نظرشان بیتاثیر بوده است ؟ آیا توجه به عامل اخلاقی نیز سابقه ورزشی پایههای این انتخاب را تا حدی سست نکرده است ؟ هیچ کدام از این آقایان به بازی خوب اکبر افتخاری توجه نداشتهاند اما از مصطفی عرب نام بردهاند که بازیکنی است متوسط ولی با انضباط و یا همایون بهزادی که در شرایط امروزی بازیاش ضعیف است . اگر انتخاب مرد فوتبال "سال" مطرح است ، انگار نباید روی سوابق یک بازیکن تکیه کرد.
13- با تعصب بیپایه چه باید کرد؟ هم راننده تاکسی طرفدار تیم پرسپولیس است. هم شاگرد بقال ، هم دانشجو و هم کارمند اداره . بسیار خوب ، هر کس میتواند علاقهاش را به چیزی ببندد، اما علاقه داشتن هم دلیل منطقی میخواهد. اهالی منچستر حق دارند طرفدار تیم های شهر خود باشند، مردم لیدز بجاست که تیم خود را دوست بدارند، ساکنان چلسی طبیعی است که بیشتر از تیم خود دفاع کنند . اما در شهر شما و من ، یک بت همگانی پیدا میشود، دلبستگی مسری است و طرفداری، اتفاقی و بی دلیل صورت میگیرد. خواهید گفت: چه اشکالی دارد؟ حرفی ندارد، اما وقتی که در امجدیه نشستهاید ، این طرفداری و تعصب محیطی نا مطلوب ایجاد میکند .
و شما نمیتوانید به دلخواه تماشا کنید . من هم مثل شما از تیم پرسپولیس بازیهای خوبی دیده ام . اما سرانجام- مثل کسان دیگری که میشناسم - تصمیم گرفتم روزهایی که تیم پرسپولیس بازی دارد به امجدیه نروم. شور و هیجان تماشاگر چیزی گیرا و پسندیده است و اگر نباشد میدان ورزشی نه جان دارد و نه معنی ، تشویق بی حساب تماشاگران ، بچههای پرسپولیس را نمایشگر و شاید خود نما بار آورده است.
اینان از تماشاگران آشنای خود کمبودی بزرگ دارند ، انگار احساس غریبی میکنند. وقتی که قیافه گریان همایون بهزادی را پس از مسابقه در مسجد سلیمان روی صفحه کیهان ورزشی دیدم ، با خودم گفتم چه چیز جز تر و خشک کردن تماشاگران تهرانی ، این بچه را چنین عزیز دردانه بار آورده است؟ زیاد نوشتم این را میدانم ، اما اگر بگویم این تنها نامهای است که در تمامی عمرم به یک نشریه ورزشی نوشتهام ، شاید مرا از این اطناب معذور دارید.
علی دایی: از دادکان بپرسيد
ایسنا: سرمربي تيم فوتبال پرسپوليس گفت: بازي با صبا متفاوتتر از تمام بازيهاي گذشته پرسپوليس در رقابتهاي مختلف است كه بايد از تمام توانمان براي پيروزي در آن استفاده كنيم.
علي دايي پس از تمرين عصر چهارشنبه تيم فوتبال پرسپوليس در جمع خبرنگاران پيرامون آخرين وضعيت تيمش در آستانه بازي جمعه مقابل تيم صباي قم در مرحله نيمه نهايي جام حذفي اظهار كرد: بيشك بازي سختي براي ما خواهد بود. صبا در مدت اخير خوب كار كرده و نتايجش اين مساله را نشان ميدهد. شرايط اين مسابقه براي پرسپوليس با تمام بازيهاي گذشتهاش در رقابتهاي مختلف فرق ميكند و ما بايد از تمام توانمان براي پيروزي در اين بازي و فيناليستشدن در جام حذفي استفاده كنيم.
وي افزود: قطعا رسيدن به فينال اين رقابتها ميتواند ما را به فينال ليگ قهرمانان آسيا هم برساند. ما تمام سعيمان را براي برد خواهيم كرد و ميدانيم بازيكنان ما بهتر از نفرات حريف هستند و ضمن اينكه اين مسابقه در زمين خودمان و برابر حضور پرشور هوادارانمان انجام ميشود.
وي درباره بازي كردن بازيكنان آسيب ديدهاي چون شيث رضايي و.. گفت: روز مسابقه نشان ميدهيم كه چه بازيكني براي ما در برابر صبا بازي خواهد كرد.
دايي درباره حضور روز گذشتهاش در كميته انضباطي فدراسيون فوتبال گفت: كميته از من خواسته بود تا به آنجا بروم و من هم فكر ميكردم قرار است راي لازم پيرامون شكايتم از فدراسيون را صادر كنند. اما قرار نبود اين راي روز گذشته صادر شود و تنها صحبتهاي خوبي را با مسوولان كميته براي روشن شدن بيشتر مسائل داشتيم. البته مجتبي شريفي رييس كميتهي انضباطي هم در اين جلسه حضور نداشت.
دايي درباره اظهارات اخير آيت اللهي عضو هيات رييسه فدراسيون فوتبال مبني بر اينكه دايي عيد مردم را با شكست تيم ملي برابر عربستان به عزا تبديل كرد يا اينكه شما به دنبال چه حقي از فدراسيون فوتبال هستيد، به ايسنا گفت: من چنين شخصي را نميشناسم. من فكر ميكنم ما نبايد خودمان را به اين و آن بچسبانيم. تنها ميگويم ميتوانيد از محمد دادگان رييس قبلي فدراسيون فوتبال درباره خصوصيات چنين شخصي سوال بپرسيد.