موسيقي چشم تو گوياتر است
از لب پر ناله و آواز من
وه كه تو هم گر بتواني شنيد
زين نگه نغمه سرا راز من
Printable View
موسيقي چشم تو گوياتر است
از لب پر ناله و آواز من
وه كه تو هم گر بتواني شنيد
زين نگه نغمه سرا راز من
نمي دهند اجازت مرا به سير و سفر
نسيم باد مصلا و آب ركن آباد
قدح مگير چو حافظ مگر به ناله چنگ
كه بسته اند بر ابريشم طرب دل شاد
دست بی منت بکش بر بال تنهایی من
می تپد قلبش ولی زخمی و بی جان نازنین
گرچه در فکرت اسیرم ، عاشقانه می رهم
خود شکستی بر دل من قفل زندان نازنین
کاش با نور تو مهتابی ترین مستی من
آسمان تیرگی می شد درخشان نازنین
کاش می گفتی کنون با من که هستم پیش تو
ختم می کردی تو این شعر پریشان نازنین
نام من رفته است روزي بر لب جانان بسهو
اهل دل را بوي جان مي آيد از نامم هنوز
زیبا و مه آلود به رستوران آمد
از دامن چتر بسته اش
می ریخت هنوز سایه های باران
یک طره خیس در کنار ابرویش
انگار پرانتزی بدون جفت...
بازوی مسافر را
با پنجه ای از هوا گرفت
لبخندزنان به گردش رگبار...
اینجا فقط شما دو تا اکتیوین ؟؟؟
هر شعری بنوسیم اشکالی نداره ؟؟؟
-------------------------------------------
انـدیـشـیـدن
در سـکـوت .
آن که مـی انـدیـشـد
بـه نـاچـار دَم فـرو مـی بـنـدد
امٌـا آن گـاه کـه زمـانـه
زخـم خـورده و مـعـصـوم
بـه شـهـادت اش
بـه هـزار زبـان سـخـن خـواهـد گـفـت .
«احمد شاملو »
تا تو رفتی از برم دل غم گرفت
گوشه از هجر تو ماتم گرفت
ای گلم رفتم به دنبالت به باغ
هر گلی دیدیم گرفتم من سراغ
غريبه اي اما دلم
براي تو پر ميزنه
براي پيدا كردنت
به هر شبي سر ميزنه
اي غريبه خوش اومدي
به جشن ساده ي تنم
بيا كه من به گريه هام
يه رنگ تازه ميزنم...
می ترسم از صدا که صدا عاشقت بشود
این سوت کوچه گرد رها عاشقت بشود
گفتم به باد بگویم تو را ...نه...ترسیدم
این گردباد سر به هوا عاشقت بشود
پوشیده ای سفید،کجا سبز من؟ نکند
نار و ترنج باغ صفا عاشقت بشود
بگذار دل به دل غنچه ها ولی نگذار
پروانه های خانه ما عاشقت بشود
حالا تو گوش کن به غمم شهربانو تا
در قصه هام شاه و گدا عاشقت بشود
بالا نگاه نکن آفتاب لایق نیست
می ترسم آن بلند بلا عاشقت بشود
دشت , سجاده من
من وضو با تپش پنجره ها می گیرم
در نمازم جریان دارد ماه,
جریان دارد طیف
سنگ از پشت نمازم پیداست....