يادته يه كارتوني بود كه توش يه خرگوشه ميره براي چهار تا پسر و يدونه دخترش سيب بياره
بعد توراه برگشت يه جوجه تيغي و خرس و موش كور ازش سيب ميخوان و
بعد چيزي براي خودش نميمونه
مجبور ميشه دوباره بره سيب جمع كنه
اونم وقتي كه بارون ميگيره و
يه گرگ هم منتظرشه
و سريع فرار ميكنه به سمت خونه
از اونطرف يه كلاغه بود كه به اين كار خرگوشه ايراد ميگرفت
و آخرش گفت كه همه سيبهاش رو بخشيد و چيزي براي خودش و خونوادش نموند
زن و بچش تو خونه منتظرش بودند و بچه ها هم گرسنه
كه يكي يكي جوجه تيغي و خرس و موش كور ميان و براشون غذا ميارن
آخر هم خرگوشه با هر بدبختي كه بوده برميگرده خونه و شام مفصلي رو با غذاهايي كه اون سه تا براشون آورده بودن ميخورن
چقدر حرف و نكات اخلاقي تو اين كارتونهاي قديمي مثل اين وجود داشت
الان هم بعضي انيميشنها هم همينجوره
درضمن اين كارتوني رو كه گفتم يه آهنگ بسيار بسيار ... زيبايي هم داشت كه تو متنش بعضي وقتها گذاشته ميشد
ميدوني كدوم كارتون و آهنگ رو ميگم ؟
اگه پيدا بشه اين آهنگ چي ميشه .
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]