سلام دوستان .
خداحافظ همین حالا همین حالا که من تنهام خدا حافظ به شرطی که به فهمین تر شده چشمام ....
دوستان ممنون از اینکه یک هفته من و تحمل کردین . و سوالات حود را از من پرسیدین .
فقط میتونم بگم نمی تونم شما و این فروم را حتی برای یک روز ترک کنم . مرسی از لطفتون .
اینم هدیه من به شما :
باز غم، نت های ساز ماتم در سینه و عالم برپا کرده
شروع فصل سرد خزون و زمستون رو ز من احیا کرده
باز چشمای خیس و غمگین ز شکست دل، خراب شده
دوباره نور دلتنگی قلب شکسته جامش پر شراب شده
باز ز غربت کویر دل، شبها دگر نور هیچ ستاره نیست
پشت دیوار قصه تنهایی دلم قصه تولد دوباره نیست
باز رسد صدای رقص و پایکوبی شب بر دل سر گشتم
آه خدا چه سرنوشتی داره این عمر فنا و بخت برگشتم
باز صدا ناقوس ناله و فریاد نشیند دائم بر دل سردم
جز غم و غصه روزگار هیچ نماند بر دل شکنجه ز دردم
دل غریبم ز نگاه غم و دل تنگ خویش دگر خبر ندارد
به سان قایقی سرگشته شده که ز شب فردا سحر ندارد
ز دل تنگم زیر رگبار شب دائم اسیر دربه دری میشوم
در سرود شب تنهایی، منتظر تبسم شب دیگری میشوم
رسیدن تولد مرگم ابتدا و رسیدن به آرزویم انتهاست
قصه زندگی دلم مثل پرواز کبوتر سفید در آرزوهاست
راز فصل زرد و سکوت سینه در من، آه سرد برجا دارد
پرستوی مهاجر در کوچ شب هنگام آتش دلی برپا دارد
چو نوری بی فروغ هستم که در ظلمت شب سر سختم
هر شب خاک گلدان غم میشوم ز تولد سیاهی بر بختم
سالهاست جزیره ای متروکم که بر آرامش ساحل نداره
بر نگاه شب خویش ستاره ای نورانی و مه کامل نداره
وقتی دلم میگیره، درب دل را به کوچه شب وا میکنم
خلوت خالی ز بی کسی رو بر کنج دل تنگم پیدا میکنم
سر به ستاره ها میزنم، آسمون بارونی رو تماشا میکنم
به سقف غصه دل، دل رو بین دریای غم رها میکنم
[IMG] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [/IMG]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اینم امضای من :
[IMG] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [/IMG]