1- تیکی تاکا هرگز نمی میرد- اصولا هیچ سبکی در دنیای فوتبال محکوم به فنا و نابودی نیست. چون به موازات ساخته شدن ضد تاکتیک ها و ابداع روش های مقابله با هر سبک، آن سبک نیز متقابلا خود را ارتقا داده و به روز می کند. دقیقا مانند وارد شدن ورژن جدید از یک نرم افزار خاص به بازار با اصول مشابه ولی پیشرفت (تغییر مفید) در جزئیات.
2- هرگز و با هر نتیجه ای در بازی رفت صعود هیچ تیمی به دور بعد قطعی نمی شود. حتی وقتی حرف از میلان اوج گرفته و با روحیه با خط حمله جوانش در مقابل بارسای بی مربی و کم انگیزه در میان باشد. بله به این قانون نانوشته ایمان بیاورید... چون سه شنبه شب برای اولین بار در تاریخ لیگ قهرمانان شکست 2-0 در بازی رفت با یک بازگشت باشکوه و تاریخی همراه شد تا مهر تایید مبرهنی بر ذات غیر قابل پیش بینی فوتبال بزند.
3- میلان فعلی را تیم "آینده" نام می گذارم. تیمی با ترکیب جوان که سودای اوج گرفتن را می توان از تیز شدن به چشمان بازیکنانش به وضوح مشاهده کرد. مخصوصا با نگاهی به لیست مهاجمان میلان میتوان مهر تایید بر ادعای فوق زد. شوت نیانگ باید به تیر بارسا کوبیده می شد تا در زمانی دیگر و در جایی دیگر همان شوت از همان زاویه و توسط همین جوان این بار به تور بچسبد و احتمالا میلان را مدعی فتح اروپا کند! با تغییر نگرش مسئولان میلان نسبت به تیم های پایه ای خود، احتمالا به زودی شاهد نسل جدیدی از ستاره های تیم های پایه ای میلان خواهیم بود که درخشش تیم قرمز و مشکی پوش را در سال های آینده تضمین خواهند کرد.
4- مسی چند باره و چند باره نبوغ ذاتی خودش را به اثبات رساند. درست در بهترین لحظه، بهترین تصمیم و بهترین نتیجه! مهر تایید دیگری بر کلکسیون توپ طلای "چه گوارای فوتبال".به صحنه گل اول او دوباره نگاهی بیندازید. کدام یک انتظار داشتیم مسی واقعا در همان لحظه شلیک نهایی خود را به سمت چهار چوب توری میلان بنوازد؟ مسی شاید تنها بازیکن نسل ما باشد که برای او باید از صدم و هزارم ثانیه ها حرف زد، نه ثانیه ها و دقایق...
5- ویا دوباره خود را به اثبات رساند. تعداد معدودی مهاجم می توان مثال زد که آنگونه ضربه را با پای غیر تخصصی به زاویه موافق خود به دروازه بانی با بیش از 190 سانتیمتر قد بنوازد و عکس العمل دورازه بان تنها کوبیدن توپ به دروازه خودی از فرط عصبانیت باشد! حالا می توان اصرار سران بارسا را برای حفظ این بهترین گلزن تاریخ اسپانیا را به خوبی درک کرد.
6- نیروی خارق العاده و تعیین کننده عامل انگیزه! بارسای کم جان برای زنده ماندن در این فصل تنها شانس خود را در پیروزی قاطعانه به هر قیمتی می دید و همین نیروی محرکه موجبات شکست سخت میلان را فراهم کرد. عامل انگیزه در کنار حمایت پر شور خانگی تیم های بزرگ، توان در هم شکستن هر حریفی را فراهم می کند.
7- تاریخ تکرار می شود... بیش از 50 سال پیش دقیقا بازگشتی مشابه سه شنبه شب برای بارسا در مقابل میلان اتفاق افتاده است. باخت 2-0 در سن سیرو و پیروزی درخشان 5-1 در نیوکمپ آن زمان جوان به دست نسل طلایی دهه 50 و 60 آبی و اناری ها. گویی روح کوبالا و سسار و رامالتس و آلکانتارا و سامیتیر و مارتین و ... در کالبد مسی و اینیستا و والدس و پیکه دمیده شده بود...
8-شکست مقدمه پیروزی است. همانطور که شکست 2-0 در سن سیرو پل پیروزی درخشان بارسا را فراهم کرد، مطمئنا شکست سخت میلان هم زمینه بازگشت آن ها را فراهم خواهد کرد. میلان همواره از نظر مدیریتی قدرتمند عمل کرده. با هزینه های بسیار کم نتایج بسیار فراتر از حد انتظار را رقم زده. با او از نظر اخلاقی و به خاطر تزهای سیاسی اش مشکل داریم ولی شخصا از معتقدین به جمله معروف برلوسکنی هستم:" من بهترین مدیر ورزشی تاریخ فوتبال هستم. این را از نتایجم می توانید بفهمید"
9- بازی سه شنبه شب به لیست بازی های کلاسیک و به یادماندنی تاریخ اروپا ملحق شد. یکی دیگر از نماد های زیبایی و در عین حال بی رحمی فوتبال. سه شنبه شب دوباره نمود "اشک ها و لبخندها" رابا گوشت و خون خود حس کردیم. بعضی هایمان قبل از نزول آوای فرح بخش صعود، چاقوی تیز "استرس" را با مغز استخوان خود لمس کردیم... بعضی های دیگر فاصله صعود قهرمانانه و رویاهای شیرین بی پایان تا خیس شدن گونه های خود را در دقایق و ثانیه ها و بسته به یک تار مو دیدند... کمی آن طرف تر بودند کسانی که با بی خیالی و عدم تمایل به یکی از دو تیم (دو جبهه این جنگ توپ و چمن!) تنها از یک فوتبال ناب سیراب شدند و بار دیگر به ذات زیبای فوتبال معترف.
10- و... زندگی ادامه دارد! این مهم ترین درس مکتب فوتبال است. اینطور نیست؟