نقل قول:
معنی درست آیه این نیست که خدا قسمتی از روح خودش رو در جسم ما دمید منظور اینه که روحی که مالکش بوده رو در جسم ما دمیده
Printable View
نقل قول:
معنی درست آیه این نیست که خدا قسمتی از روح خودش رو در جسم ما دمید منظور اینه که روحی که مالکش بوده رو در جسم ما دمیده
بله دیدگاه مذهبی (حداقل اسلام) در باره این موضوع اینه که خداوند روح خودش رو در ما دمید.نقل قول:
آنگاه او را درستاندام كرد و از روح خويش در او دميد و براى شما گوش و ديدگان و دلها قرار داد چه اندك سپاس مىگزاريد {سوره السجده - آیه 9}
یه بحثی بود میگفتیم خدا هم نیکی درش هست و هم زشتی از اینجا بود ... چون ما روح خدا رو قراره داشته باشیم ، پس زشتی های ما هم از اونه.
حالا بگذریم ... چون نه خوبی و بدی به طور مطلق وجود داره و نه روح :31:
کی در مورد اگزیستانسیالیست چیزیمیدونه.یه خلاصه ای از افکارشون میخوام
من خودم چون هنوز مطالعات تکمیل نشده در مورد تاریخ فلسفه ، برا همین تو ویکی پدیا که دیدم توضیحش مختصر مفید بود ...نقل قول:
این توضیح هم خوبه :کد:http://fa.wikipedia.org/wiki/اگزیستانسیالیسم
کد:http://www.tahoorkotob.com/docs/3617a805672.php
فلسفه ی جالبیه و مشهور هم هست .
دادا چی داری میگی:13:نقل قول:
مارو هم داری مثل خودت منحرف میکنی :31:
خودت داری میگی اطلاعاتم ناقصه بعد دوباره اطلاعات ناقصتو میدی:13:
قرآن کریم که اینقدر مصخره و پیش پا افتاده نیست که تو و من به این راحتی بتونیم ردش کنیم :18:
اگزیستانسیالیسم تقریبا میشه گفت یعنی آزادی از قید و بندهای ذهنی.نقل قول:
اکثر اگزیستانسیالیست های مشهور جهان، عابقیت کارشون به پوچ گرایی بسیار شدید و دیوانگی و خودکشی کشید.
من یه کتاب دارم در این مورد.
7 اگزیستانسیالیت معروف جهان.
شريعتي هم اگزيستانسياليست بود ؟؟نقل قول:
اگزیستانسیالیسم تقریبا میشه گفت یعنی آزادی از قید و بندهای ذهنی.
اکثر اگزیستانسیالیست های مشهور جهان، عابقیت کارشون به پوچ گرایی بسیار شدید و دیوانگی و خودکشی کشید.
من یه کتاب دارم در این مورد.
7 اگزیستانسیالیت معروف جهان
خودشما در رابظه با قران چقدر اطلاعات دارید که اون رو بزرگ قلمداد میکنیدنقل قول:
قرآن کریم که اینقدر مصخره و پیش پا افتاده نیست که تو و من به این راحتی بتونیم ردش کنیم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ایشون تنها منبع رو نشون دادن یا فکرشون رو شما هم همچنین
خوب شما تبليغ نكن !نقل قول:
قرآن کریم که اینقدر مصخره و پیش پا افتاده نیست که تو و من به این راحتی بتونیم ردش کنیم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نظر قرآن رو بزار و ازش دفاع كن !!!!:31:
ساده است !
هركس اثبات خودش رو ميزاره و ازش دفاع ميكنه !:20:
نه.نقل قول:
از مشاهیر ایران اگزیستانسیالیست وجود نداره. اگرم باشه یا بروز نداده یا جزوه مشاهیر نیست.
اکثرا فیلسوف های غربی (بخصوص آلمانی) هستند.
اگه درست يادم بياد اصلا يه جا خودش تو كتابش ميگه هست :20:نقل قول:
نه.
از مشاهیر ایران اگزیستانسیالیست وجود نداره. اگرم باشه یا بروز نداده یا جزوه مشاهیر نیست.
نويسنده ي اين كتاب كيه ؟
البته گمان كنم اين كتاب هم مانند كتاب هفت نامه كه اثر دكتر شريعتي است ناشناخته مانده باشد !نقل قول:
چهره ي اگزيستانسياليست
البته باز هم درست يادم نيست كه كتاب "چهره ي اگزيستانسياليست " نوشته ي دكتر هست يا نه !
خوب دكتر هم كمي از عقايد اونا رو داشت و زياد بدون شباهت با اونا نبود !نقل قول:
اکثرا فیلسوف های غربی (بخصوص آلمانی) هستند.
شریعتی مثل فیلسوفای آلمانی نیست. زمین تا آسمون باهاشون فرق داره.نقل قول:
چهره اگزيستانسياليست نمیدونم مال کیه؟ مال این آخونده مطهری نیست؟
:31:
خوب اگر جوابی داشتم که میذاشتم :31:نقل قول:
من یکی رو دیدم که جوری حرف میزد که همه چی دین ثابت شدست
میگفت فقط بحث برزخ و اشکال برزخی چون مال عالم روحن و برای ما قابل درک نیستن اثبات نشده
خیلی معلوماتش زیاد بود خیلی چیزای جالبی یاد ما داد جوری در این مورد صحبت میکرد مثلا میگفت برهان نظم و علت و... هزاران برهان دیگه که در مورد خدا میارن رو به ما گفت که اصلا برهان نیستن و برهان دو بردار نیست که هزار تا واسه ما میارن و از جزئ نمیشه به کل پی برد که من فکر میکنم برم دنبالش جواب همه اینا رو بهتون بدم ولی حیف که مشغله زندگی نمی زاره
ولی الان که فکر میکنم خیلی از بحثاشون توی پرده ابهامه مثل اینکه میگن خیلی چیزهارو خیلی کسا نباید بفهمن و برای هرکس باید در حد خودش صحبت کرد و این برهان ها رو هم برای قشر مبتدی دانش آموز میارن و خیلی چیزای دیگه که میگفت برای ما زوده و کم کم برامون روشن میشه
من کسی رو ندیدم اطلاعاتش کامل باشه ... اومدیم اینجا که اطلاعاتمون و عقایدمون رو به اشتراک بزاریم و همدیگرو نقد کنیم که در نهایت همین اطلاعاتمون رو زیاد کنیم. در ضمن من در مورد اگزیستانسیالیم گفتم اطلاعات ندارم. در مورد مذهب تا دلتون بخواد حرف واسه گفتن داشتیم و داریم.نقل قول:
شما اصلا مشخصه بلد نیستی نقد کنی (شرمنده ، قصد توهین ندارم. فقط میخوام یه نکته رو تذکر بدم). این که قبل از نقد کردن یه اندیشه اون رو بزرگ یا کوچیک خطاب نکن. کلا هرگز از کل به جزء نیا . بدترین افت تو فلسفه و تفکر به نظر من همینه. هنوز نقد نکرده میگه قرآن اینقدر بزرگه که نمیشه نقدش کرد. یا هر ایده ی دیگه ای. فرقی نداره.
اینجوری همش درجا میزنی دوست من. از همون اول خودتو شکست دادی.
نقد من غیر منطقی بود بفرما چرا ، تا نظر شما رو هم بدونیم.
حرف ما هم ساده بود. در قرآن به صراحت اومده که ما روح خودمون رو بر انسان دمیدیم (نه قسمتی از روح رو) بنابراین هر چی در ما هست از او هست. چه بدی ، چه خوبی.
ok ?
پوچ گرایی و ... رو گفته بودم که استفاده نکنید. هر چیزی که با اندیشه شما نخونه نگید پوچ . اگه میگید لطفا نمونه بیارید. نه یکی نه دوتا. بلکه نمونه ای عام که برای اکثرشون صادق باشه. کلی حرف نزنید دوستان.نقل قول:
اون یکی رو هم بگو بیاد ما در خدمتشیم :31:نقل قول:
جالبه ایشون کلا درس از کل به جزء رو میدن مثل اینکه ... آره دیگه ...
دیگه ته برهان رو دکارت زور زد ، ترکید ، برای اثبات خدا آورد. هزار رو یک ایراد بهش وارد شد. چه برسه این برهان هایی که به ما گفته بودن.
پوچ گرایی از دیدگاه من نه دوست خوب. از دیدگاه خود فلاسفه ای که بهش گرفتار شدند.نقل قول:
از نظر من باور نداشتن به وجود خداوند، و ادامه زندگی پوچ گرایی نیست.
آدم میتونه به وجود خداوند اعتقاد نداشته باشه و پوچ گرا نشه. (هرچند بسیار سخته).
متاسفانه بزرگترین اگزیستیالیست های جهان در نهایت به شدت پوچ گرا شدند و نابود شدند.
منظورم از پوچ گرایی، پوچ گرایی مطلق هست. یعنی دیگه هیچ چیز زندگی براشون مفهوم نداشت و بشدت دیوانه شدند. (متاسفانه).
وگرنه من خودم شدیدا فردریش نیچه و برانتد راسل و دوست دارم. (البته راسل در نهایت پوچ گرا نشد).
ولی نیچه متاسفانه پوچ گرای شدید شد و دیوانه شد و خواهرش ازش مراقبت میکرد. آخرشم در اثر دیوانگی شدید مغزش سکته کرد و مرد.
اینها اسطوره های اندیشه و مایه تکامل اندیشه ی انسانها بودند.
خوب ما هم اومدیم یاد بگیریمنقل قول:
چی داری میگی منظورم اینه که از یک امر کلی برسیم به یک امر جزیی یا واضح تر از علت برسیم به معلول که بهش قیاس استقرایی هم میگن و کاملا ثابت شدست درسته که سخته ولی ازین راه اگر نتیجه ای به دست اووردی دیگه ردخور نداره مثل اینکه مثلا یک پزشک در یک روستا به پشه مالاریا بر میخورد و در مییابد که بیماری اهالی آن روستا از پشه مالاریا است
جواب اینم اگر کسی از بچه ها نتونست یده به موقش بهت میدم
کی مثل تو :31:
برهانم انواعی داره و برهان لمیه که ردخور نداره
دیونگی هم پوچ بودن نیست. هیچی برات مهم نباشه هم پوچ بودن نیست. به زندگی شخصی هیچ کدومشون هم کاری نداریم ... چی گفتن و آیا این گفته تطابق داره با جهان ما یا نه. یعنی پیشنهادهاشون نتیجه داده یا نه ؟نقل قول:
جواب اینا رو میخوایم.
حالا یه زمانی ایشالله روش بیشتر بحث میکنیم و نقد و دفاع هامون رو میکنیم.
ولی موضوع روح هم منحرف شد.
یه استدلال علیه وجود روح .
برای روح دو فرض وجود داره . 1.اینکه جوهری (ماهیت) متفاوت نسبت به جسم داره .
2. روح و جسم با هم در تعامل و ارتباط مستقیم اند.
استدلال (ایراد بگیم بهتره) شاهزاده الیزابت علیه روح اینه که چطور دو چیز که ماهیت متفاوت دارن بر هم میتونن اثر بزارن. توضیح این چندان اسان نیست. و یکی از مشکلات نظریه دوگانگی جوهر هست.
رد خور رو من متوجه نمیشم چیه ولی میدونم ایده هایی که از کل به جزء اومده در فلسفه کارآمد نیست. مقایسش با پزشکی و ... درست نیست. اونجا شما مالاریا رو می شناسی ، بیماری که بوجود میاره رو هم میشناسی. بعد نتیجه گیری می کنی.نقل قول:
اینجا شما هیچی نمی دونی. فقط می خوای نتیجه گیری کنی ! متوجه می شید که چی میگم ؟
همین خدا ... ما اصلا نمی دونیم خدا چیه ، اصلا هست نیست و ... . ولی میایم میگیم خدا دانای توانای فلان و ... . پایه ی فلسفمون میشه سست. اومدیم و در حقیقت خدایی نبود. اونوقت هرچی اندیشه داشتیم دود میشه میره هوا.
ولی اگه از جزئیات بریم به بالا ، اطمینان بیشتری داریم.
باز میگم رد خور رو نمی دونم. ولی برهان هم یک اسمه که به گفته هامون میدیم. درست و نادرست داره. مثل همون علت و معلول که نمیشه گفت 100 درصد درسته.
اولی که 100%نقل قول:
دومی که 0%
سومی هم که 100%
حالا پوچ بودن و معنی کن شما.
اگه بود چی میشه؟نقل قول:
شاید کار درست رو اونا کردن !!!... این ماییم که بیخیالیم !نقل قول:
ولی نیچه متاسفانه پوچ گرای شدید شد و دیوانه شد و خواهرش ازش مراقبت میکرد. آخرشم در اثر دیوانگی شدید مغزش سکته کرد و مرد.
اینها اسطوره های اندیشه و مایه تکامل اندیشه ی انسانها بودند.
کلاغ سفید ؟؟!!...نقل قول:
چی داری میگی منظورم اینه که از یک امر کلی برسیم به یک امر جزیی یا واضح تر از علت برسیم به معلول که بهش قیاس استقرایی هم میگن و کاملا ثابت شدست درسته که سخته ولی ازین راه اگر نتیجه ای به دست اووردی دیگه ردخور نداره مثل اینکه مثلا یک پزشک در یک روستا به پشه مالاریا بر میخورد و در مییابد که بیماری اهالی آن روستا از پشه مالاریا است
همین الان دارم باهات تو مسنجر صحبت می کنم ... ولی گفتم اینجا هم بنویسم ...نقل قول:
همین خدا ... ما اصلا نمی دونیم خدا چیه ، اصلا هست نیست و ... . ولی میایم میگیم خدا دانای توانای فلان و ... . پایه ی فلسفمون میشه سست. اومدیم و در حقیقت خدایی نبود. اونوقت هرچی اندیشه داشتیم دود میشه میره هوا.
ولی اگه از جزئیات بریم به بالا ، اطمینان بیشتری داریم.
راستش دقیقا قضیه همینجا لم داره ... اگه ما هیچ بنیانی نداریم ... در جزء هم نداریم ...
اقا اصلا یه سوال : حقیقت محض ترین مساله دنیا و هستی چیه ؟ ... می تونی بگی من به فلان چیز اطمینان کامل دارم ؟ ...
بابا من داشتم برای خودم می نوشتم ... می خواستم برسم به یه جایی که یکم روش وایستم ... بتونم در موردش حرف بزنم ... بعد دیدم نه علم بشر ناقص به تمام معناست ... بعد اومدم اونو توضیح بدم دیدم اصلا نمی شه حتی ناقص بودم علم بشر رو هم توضیح داد ... تازه فهمیدم حق داشت نیچه بیچاره ... ما معلوم نیست اصلا خیالیم یا چمی دونم فکری در هوا یا نه همین ادم روی زمین !!! ... البته من کارم به دیوانگی نمی رسه چون نیچه نیستم دی: ... ولی خوب باید یه جای کار بلنگه ... در دنیای واقعیت یا انچه من می بینم با انچه فکر می کنم خیلی فرق داره ..
ما می دونیم بر هیچ قانونی نمی شه تکیه کرد در حالی که داریم با دقت نانو فلان اتم جابجا می کنیم !!!! ... اقا یا این نظریه مشکل داره و ما داریم مزخرف می گیم ... یا دنیای واقعی مشکل داره و می خواد کفر ما رو در بیاره ....
---------- Post added at 02:34 AM ---------- Previous post was at 02:32 AM ----------
کاش زودتر از من پست می دادی .... من دو پسته نمی شدم ....نقل قول:
اگه بود چی میشه؟
حالا اگه بود مشکلی نیست ... ما می کشیم کنار خدا هم بیاد خداییش رو بکنه ... ولی اگه نبود چی ؟... شما بکشی کنار هم فایده نداره ... یه دنیا خراب می شه
واژه پوچی زمانی باید معنی بشه که ما حقیقت رو بیابیم. در واقع همون درست و نادرست هست. اونی پوچ فکر میکرده که اشتباه فکر کرده.نقل قول:
اولی که 100%
دومی که 0%
سومی هم که 100%
حالا پوچ بودن و معنی کن شما.
فعلا که ما نمی دونیم حقیقت چیه ف پس بکار بردن این واژه با معنی که مد نظرتونه کاملا اشتباهه. :46:
شما خیلی خوش شانسید اگه بود. همین.نقل قول:
اگه بود چی میشه؟
مهم اینه که در فلسفت این اگه ها رو کم کنی و به یقین نزدیکترش کنی. اونجوری بری هزارتا اگه می مونه رو دستت. اما اینجوری 100 تا . فرقشون همینه .
تو آخر مثل نیچه مارو دیوونه میکنی . :31:نقل قول:
همین الان دارم باهات تو مسنجر صحبت می کنم ... ولی گفتم اینجا هم بنویسم ...
راستش دقیقا قضیه همینجا لم داره ... اگه ما هیچ بنیانی نداریم ... در جزء هم نداریم ...
اقا اصلا یه سوال : حقیقت محض ترین مساله دنیا و هستی چیه ؟ ... می تونی بگی من به فلان چیز اطمینان کامل دارم ؟ ...
بابا من داشتم برای خودم می نوشتم ... می خواستم برسم به یه جایی که یکم روش وایستم ... بتونم در موردش حرف بزنم ... بعد دیدم نه علم بشر ناقص به تمام معناست ... بعد اومدم اونو توضیح بدم دیدم اصلا نمی شه حتی ناقص بودم علم بشر رو هم توضیح داد ... تازه فهمیدم حق داشت نیچه بیچاره ... ما معلوم نیست اصلا خیالیم یا چمی دونم فکری در هوا یا نه همین ادم روی زمین !!! ... البته من کارم به دیوانگی نمی رسه چون نیچه نیستم دی: ... ولی خوب باید یه جای کار بلنگه ... در دنیای واقعیت یا انچه من می بینم با انچه فکر می کنم خیلی فرق داره ..
ما می دونیم بر هیچ قانونی نمی شه تکیه کرد در حالی که داریم با دقت نانو فلان اتم جابجا می کنیم !!!! ... اقا یا این نظریه مشکل داره و ما داریم مزخرف می گیم ... یا دنیای واقعی مشکل داره و می خواد کفر ما رو در بیاره ....
به نظر من بد و بدتر که هست ... بد و انتخاب کنیم حداقل. :8:
واژه پوچی زمانی باید معنی بشه که ما حقیقت رو بیابیم. در واقع همون درست و نادرست هست. اونی پوچ فکر میکرده که اشتباه فکر کرده.نقل قول:
اولی که 100%
دومی که 0%
سومی هم که 100%
حالا پوچ بودن و معنی کن شما.
فعلا که ما نمی دونیم حقیقت چیه ف پس بکار بردن این واژه با معنی که مد نظرتونه کاملا اشتباهه. :46:
شما خیلی خوش شانسید اگه بود. همین.نقل قول:
اگه بود چی میشه؟
مهم اینه که در فلسفت این اگه ها رو کم کنی و به یقین نزدیکترش کنی. اونجوری بری هزارتا اگه می مونه رو دستت. اما اینجوری 100 تا . فرقشون همینه .
تو آخر مثل نیچه مارو دیوونه میکنی . :31:نقل قول:
همین الان دارم باهات تو مسنجر صحبت می کنم ... ولی گفتم اینجا هم بنویسم ...
راستش دقیقا قضیه همینجا لم داره ... اگه ما هیچ بنیانی نداریم ... در جزء هم نداریم ...
اقا اصلا یه سوال : حقیقت محض ترین مساله دنیا و هستی چیه ؟ ... می تونی بگی من به فلان چیز اطمینان کامل دارم ؟ ...
بابا من داشتم برای خودم می نوشتم ... می خواستم برسم به یه جایی که یکم روش وایستم ... بتونم در موردش حرف بزنم ... بعد دیدم نه علم بشر ناقص به تمام معناست ... بعد اومدم اونو توضیح بدم دیدم اصلا نمی شه حتی ناقص بودم علم بشر رو هم توضیح داد ... تازه فهمیدم حق داشت نیچه بیچاره ... ما معلوم نیست اصلا خیالیم یا چمی دونم فکری در هوا یا نه همین ادم روی زمین !!! ... البته من کارم به دیوانگی نمی رسه چون نیچه نیستم دی: ... ولی خوب باید یه جای کار بلنگه ... در دنیای واقعیت یا انچه من می بینم با انچه فکر می کنم خیلی فرق داره ..
ما می دونیم بر هیچ قانونی نمی شه تکیه کرد در حالی که داریم با دقت نانو فلان اتم جابجا می کنیم !!!! ... اقا یا این نظریه مشکل داره و ما داریم مزخرف می گیم ... یا دنیای واقعی مشکل داره و می خواد کفر ما رو در بیاره ....
به نظر من بد و بدتر که هست ... بد و انتخاب کنیم حداقل. :8:
درسته اگر در فلسفه بی معناست. من اگر آوردم چون شما اگر آوردید:10:.نقل قول:
حالا
چرا اونجوری میشه 1000 تا اینجوری میشه 100 تا؟
بقول مرتضی که باید یه کاری بکنی آخرش هر چی ساختی یجا از بین نره....نقل قول:
اینکه چرا در دیدگاه هایی که از کل به جز میان اگرها بیشتره ، دلیلش اینه که اولا شما مجبورید مسائل بزرگ و اساسی رو قبول کنید که هرگز به تنهایی توانایی درکش رو ندارید (یا درکش سخته). اما از جزء به کل وقتی حرکت کنید ، از ادراکات و تجربیات خودمون ، یعنی تنها و قابل اعتماد ترین ابزاری که داریم استفاده میکنیم. و وقتی شروع می کنیم به بالا بریم سعی می کنیم چیزی که قابل توضیح نیست برامون رو فعلا یه گوشه نگهش داریم تا این جزئیاتی که داریم بررسی میکنیم تکمیل بشه. یه خوبیش اینه که شما قادرید در بعضی مسائل بگید نمی دونم . چیزی که حقیقت داره. ما خیلی چیزا رو نمی دونیم. ولی کل نگرها رو اگه توجه کنید در تمام صحبتاشون یه جور حرف میزنن انگار همه چیزو میدونن و همه چیز حل شده (عالمان مذهبی نمونه بارزش ... طرف انگار تو بهشت بوده. مو به مو برات تعریف میکنه {جل الخالق :31:}). این جور عقاید فقط درجا میزنن و قابل پیشرفت نیستن.
پس قابل اتکا بودن ، قابل انعطاف و بروز شدن دوتا از مهمترین دلایلی که نشون میده جزئی نگری روش بهتری برای حل مسائل فلسفیه.
نه قابل اتکا رو بکش بیروننقل قول:
اصلا قابل اتکا نیست مگر در برخی موردای جزیی
اگر کسی بتونه از راه کلی به نتیجه ای برسه آره دیگه همه چیز مربوط به اون حل میشه عالمان مذهبی هم اگر بخوان نتیجه کلی در این موردی که گفتی بگیرن طبق تعریف روش کلی اول باید به خدا پی ببرن که برای این کار روش کلی وجود نداره بعد به پیامبر بعد به قرآن که این نتیجه گیری اصلا کلی نیست
آخه وقتي خودش ميگه هست من چيكاره ام كه بگم نيست :27:نقل قول:
شریعتی مثل فیلسوفای آلمانی نیست. زمین تا آسمون باهاشون فرق داره.
چهره اگزيستانسياليست نمیدونم مال کیه؟ مال این آخونده مطهری نیست؟
استاد مطهري هم بيشتر به بررسي مسائل اسلام ميپرداخت و كمتر كتابي داره كه در اسمش از كلمه ي اسلام استفاده نكرده باشه !
اين كتاب هم مربوط به هركسي باشه به مطهري ربطي نداره :20:
حیفم اومد پست تشکر ندم.:40:.نقل قول:
اشكالي نداره كه جواب ندارين چون من و ديگر دوستان هم نداريم و به خاطر همين اومديم اينجا تا باهم جواب سوالاتمون رو بگيريم:11:نقل قول:
هيچي نبايد مبهم بمونه !
در دين هم كمتر ابهام وجود داره ! البته اين نظر من است چون مطالعه كردم و ابهاماتم رو رفع كردم ، كاري كه هركسي بايد انجام بده !
من الان هر مسلموني رو كه ميبينم اولين سوالم ازش اينه كه قرآن رو به طور كامل خونده يانه و وقتي ميگنه نه به عقلش ميخندم چون كتابي رو كه نخونده ، قبول كرده !دين اجدادي:20:
برهان نظم هم يه نوع استدلال عقليه بااستفاده از پايه هاي كاملا علمي - فلسفي و تنها اشكالش اينه كه روشش براي اثبات خدا غير مستقيمه و از طرفي هم در درست تبيين نشده !
تعبيراتي كه از واژه ها ميشه خودش يكي از مشكلات فلسفه است !نقل قول:
به نظر من يك فلسفه ي پوچ فلسفه ايه كه نتيجه اي دربرنداشته باشه و نه تنها به اهدافي برتر نميرسه بلكه به هيچ هدفي نميرسه !
در مورد حقيقت هم موافقم :20:
حقيقت يابي كار سختيه ! با وجوداين همه كتاب تحريف شده !نقل قول:
مشكل اينه كه علم و دين الان در نقطه ي مقابل هم گذاشته شده اند در صورتي كه اينطوري نيست و تعابير افراد از دين باعث شده كه در مقابل عقل قرار داده بشه !
اگر كل رو با عقل قبول كنيم و دركش كنيم ديگه براي جواب دادن جزء مشكلي پيدا نميكنيم ! مثل خوندن يك كتابه كه شما كلش رو ميخوني ولي اگه از جزئيات ازت سوال كنن اونا رو هم ميدوني !:20:
---------- Post added at 10:22 AM ---------- Previous post was at 10:18 AM ----------
مشكل اصلي اينه كه از عالم استفاده ي عقلي نميشه بلكه استفاده ي تقليدي ميشه !نقل قول:
:20:
چه خوب! شما در مورد اینکه وقتی خداوند در عالم ذر از ما پرسید آیا من پروردگار شما هستم و ما همه گفتیم بله چیزی میدونید؟((درست آیه قرآنشون یادم نیست ))آخه جایی خوندم که این بله گفتن به اختیار خودمون بوده و بعضی ها دیرتر یا زودتر گفتن به خاطر همین از ابتدای ورودمون به دنیا مقام برتر یا پایین تری داریم مثلا یکی در یک خانواده با وضع خوب متولد میشه و یکی در فقر و بدبختی(قابل توجه دوستان عزیزی که کلا با این بحث عالم ذر و اینا مخالفند بیخیال این جواب باشن چون من خودمم اطلاعات دقیقی ندارم که بتونم بحث کنم)نقل قول:
جای این بحث اینجا نیستنقل قول:
نقل قول:
دوستان مذهبی هم توجه داشته باشن که ما اینجا در مورد اینکه دین چی گفته یا فردی روحانی و مذهبی چی گفته بحث نمیکنیم و بحثمون کاملآ علمی و فلسفی و عقلانی هست
یک سوال به نظر شما تمام هستی دارای یک مبدئه_طبق اطلاعاتی دارید جواب بدید دلیلم بیارید_
نمی دونم چرا من هر چی فکر میکنم این موضوع یادم بیاد، یادم نمیاد!!!نقل قول:
احتمالا فراموشی مزمن گرفتم.
وگرنه قطعا این حرفا درسته.!!!!!!!!!
برای قابل اتکا بودن دلیل اوردم ... اینکه ما تنها و تنها یک ابزار در دست داریم که درستی و نادرستی رو بسنجیم . اون عقل ماست. و این عقل هم وابسته به محسوسات. بنابراین باید پایه فلسفمون رو بر همین قرار بدیم. لطفا نگید که عقل کامل نیست و حس ناقصه و ... اینا رو ما هم می دونیم (دقیقا نمی دونیم ولی حدس میزنیم اینطور باشه)... با این وجود این تنها راهه. بهتره از اینه که پایه رو بر اساس موهومات بزاریم.نقل قول:
مثل این می مونه که شما میخوای غذا بخوری اول یه لقمه بگیری 90 درصد غذاتو همون اول بخوای بخوری !! سر همین لقمه اول خفه میشی :31: ، از لقمه های کوچیک شروع میکنی تا اصلا بفهمی چی داری می خوری.
همین اول بخوایم بحث خدا رو پیش بکشیم هزار و یک سوال بی جواب می مونه تا آخر نسل بشر هم شاید نتونیم با هم کنار بیایم. ولی اگه از جزئیات بریم جلو این سوالات بصورت تدریجی جواباشون پیدا میشه.
دیگه من نمی دونم چیجوری نظرمو به شما منتقل کنم ... :46:
منم گفتم تعبیرها رو بریزیم دور ... شما هم که تعبیر آوردی...نقل قول:
شاید واقعا جهان قرار نباشه قاعده و قانونی داشته باشه.کسی چه میدونه. شاید واقعا جهان پوچ باشه.
بخاطر همین شاید ها اصلا استفاده از کلمه پوچ اشتباهه .
دین و عقل در مقابل هم خواهی نخواهی قرار داره. کسی هم اینا رو رو به رو هم نگذاشته. درسته اکثر اوقات عالمان مذهبی کاسه داغتر از آش شدن. ولی اینجوری هم نبوده که اینا کلا منحرف شده باشن .نقل قول:
وقتی پایه و اساس ایندو کاملا متفاوته اگه با هم درگیر نشن باید تعجب کنیم.
وقتی تو کتاب مقدس به صراحت نوشته زمین صافه یا زمین مرکز عالمه یا فلانی رو سنگسار کن و ... حالا از اونور یکی بیاد با بیان دیدگاه علم اینو نقض کنه ، اون وقت مذهبیون حق دارن بگن باید اعدام بشه یا زنده زنده بسوزانید.
مشکل همینه که نمی تونی درک کنی مسائل کلی رو. علت اینکه میگن به خدا فکر نکن کافر میشی فکر میکنی چیه . بخاطر اینکه خود مذهبیون هم به اشکالاتشون واقف هستن. میدونن چیزی رو پذیرفتن که نمی تونن درک کنن.
جواب دادن به این سوالات زوده ... چون اطلاعات کافی نداریم. (همون بحث کل و جزء دیگه :31:)(دیگه از کلمه کل و جزء و بالا و پائین و ... داره حالم بد میشه :2: از بس تکرار کردیم.)نقل قول:
یه چیز دیگه که چسبیده به همین بحثه . عقلگراییه . اینم از آفات فلسفه بوده به نظر من. هم مربوط به بحث روح و جسمه که مطرح کردم . و همین کلی و جزئی نگری.
مگه شما مثلا اولین باری که حرف زدین یا اولین باری که راه افتادین رو یادتونه که حالا از این بابت که عالم قبل دنیا رو یادتون نیست(که اصلا اصل هم اینه که یادمون نباشه)ابراز تعجب می کنید!!نقل قول:
---------- Post added at 05:20 PM ---------- Previous post was at 05:18 PM ----------
خوب آخه دیدم ایشون میگه مطالعه دارم گفتم کمکم کنه.توی کدوم تاپیک برم؟نقل قول:
عالمی قبل از تولد وجود نداره.نقل قول:
دلایلتون؟؟؟نقل قول:
استدلالی بسیار ناقص برای تائید حرفتون آوردید ...نقل قول:
ببینید اول از همه اینکه شما چیزی رو ارائه کردید و باید براش دلیل داشته باشید . دوستمون shabe.saket فقط بخاطر نداشتن دلیل کافی از شما حاضر نیست بپذیره برای همین میگه وجود نداره.
پس شمایی که یه نظریه دادی (حالا منظور شما نیست ، منظور مذهب یا بطور کلی هر نظریه پردازی) باید برای حرفش دلیل بیاره تا مورد قبول واقع بشه. نه اینکه بگید اینطوریه ف بعد من مخالفت کردم دلیل مخالفت رو بپرسید !!! منطقی نیست .
حالا در مورد استدلال اینکه هر چیزی که یادمون نیست دلیل نداره وجود نداشته باشه. بله حرفتون در کل درسته. ولی اینکه یه چیزی یادمون نبود دلیل بر اتفاق افتادن اون چیز نیست. یا این چیزی که شما میگید اتفاق افتاده یا نیافتاده. در هر صورت من چیزی در خاطرم نیست. پس تا اینجا من حق دارم بگم چنین واقعه ای از دید من اتفاق نیافتاده. مثل این می مونه که من بیام بگم شما 1 ماهه بودی من ازت قول گرفتم 20 سال بعد اینکارو بکنی (فرض کنید در یک ماهگی هوش دارید ولی حافظه ندارید). اونوقت در 20 سالگی انتظار داشته باشم که اینکارو برام بکنی. حتی اگه راست هم بگم بازم انتظار بی جاییه !!
تنها راه اثبات اینه که دلیل قابل قبولی بیارم. مثلا بگم اینا ، اینم فیلمش !! :31:
اونوقت میشه گفت حرف حساب میزنم.
شما چون کلی نگر هستی ، اول خدا رو قبول کردی ، بعد قبول کردی پیامبری از اون اومده که کتابی هم از اون اورده . بعدش هر چی تو کتاب نوشته درسته. اینم جزوشه پس درسته. حالا ازت دلیل منظقی بخوان چیزی نداری بگی ، از استدلال های کلی حرف میزنی که یک طرفه هستن. (همون اگه یادت نیاد دلیل بر نبود نیست). اونطرفشو چجوری حذف میکنید نمی دونم (اینکه دلیل بر بود هم نیست. )!! .
:20:مطرح كردن يك موضوع گمان نكنم مشكل ايجاد كنه چون شايد كسي اطلاعات بيشتري داشته باشه و با اشاره به اون بحث يادش بياد و مطرح كنهنقل قول:
---------- Post added at 03:55 PM ---------- Previous post was at 03:52 PM ----------
اون شايدي كه آوردين يعني ماترياليست :20:(البته نه شما بلكه جملتون)!نقل قول:
پوچ بودن جهان يه جورايي غير ممكنه و برهان نظم هم به همين اشاره ميكنه :20:!
وقتي عقل يك كتاب ديني رو رد ميكنه و ميگه اين غلطه اونوقت اون غلطه و نبايد قبولش كني (اين حرف خود قرآنه )نقل قول:
تعابير نادرست باعث ميشه كه نتايج احمقانه گرفته بشه مثلا اين آيه :
فمن مثقال ذره خيرا يره
رو اين گونه معني ميكنند كه هركس كار خوبي بكنه پاداشش رو ميبينه درصورتي كه اين تعبير غلطه و درستش اينه كه خود عمل رو ميبينه واين چيزي بود كه saeeddzگفت يعني عملا امتحانش كرده بود:31:!
خيلي از احكام ديني براي كنترل مردم ساخته شده و عملا در اون كتاب ديني نوشته نشده است !
عيسي تو كتاب مقدس خودش و موسي هم تو كتاب مقدس خودش اشاره به وسيع بودن زمين كردن و اوني كه الان وجود داره فقط تعبير كسي است كه داشته مينوشته و يا كسي كه اين مطلب به دستش رسيده !اشتباه براي همه ممكنه مثلا همين آيه ي بالايي رو كه گذاشتم اصلا داخلش كلمه اي عربي به معناي پاداش وجود نداره ولي بعضي از آيت الله ها هم در معنا كردنش از خودشون پاداش رو اضافه ميكنن ي!
اين جملات آخر شما رو من عملا توي يه پست ثابت كردم كه ميگن "برو استغفار كن " ولي بايد دقت كنيد كه چه كسي داره اين حرف رو ميزنه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!
شخصي كه بگه نبايد راجع به خداشناسي تحقيق كرد و يا اين كه در مورد شناخت دنياهاي ديگر بايد خيلي كم از عقلش استفاده كرده باشه چون حتي دين نيز براي مقبوليت به تاييد عقل نيازمنده !
حتي عقل ابولهب!
---------- Post added at 04:09 PM ---------- Previous post was at 04:07 PM ----------
يه جمله اي هست كه ميگه :
به دنيا نيامدي تا انتخاب كني بلكه به دنيا آمدي تا بفهمي چرا اين انتخاب رو انجام دادي !
منظورت قاعده مند بودن و نبودن جهانه ؟؟؟نقل قول:
اون شايدي كه آوردين يعني ماترياليست [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (البته نه شما بلكه جملتون)!
پوچ بودن جهان يه جورايي غير ممكنه و برهان نظم هم به همين اشاره ميكنه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] !
تا اونجا که من می دونم ماتریالیسم حرفش بی قانونی جهان نیست. بر عکس ، ماتریالیسم میگه جهان قانون منده. حتی افراطیونش که میگن قانون های موجود صد درصد حقیقت دارن. یعنی اون چیزی که در واقع می بینیم همون چیزیه که در حقیقت هست. بدون کم و کاست. گرایش ماتریالیست ها به علم نشون دهنده این موضوع هست که به نظم جهان معتقدند.
لطف کنید برهان نظم رو یه بار اینجا خلاصه بیانش کنید. (کلا دوستان سعی کنید از هر برهان و عقیده و سبک تفکر و ... حرف میزنید یه توضیح کوتاه در موردش بدید یا لینکی بدید که توضیحش باشه. این تاپیک باید بار اموزشی هم داشته باشه.)
حالا به نظر من بی نظم بودن غیر ممکن نیست. هنوز دلیل قاطعی براش نیافتم . پس می تونه باشه ، می تونه نباشه.