ویدیوی دفاع یک ساعت و نیمه علی معلم از فیلم جرم در مقابل مسعود فراستی را این جا ببینید و متن کامل بحث را بخوانید: علی معلم: آن که نگاه دارد به مسیرش ادامه میدهد/فراستی: یعنی عشق در دهه پنجاه با امروز فرقی نمیکند؟
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بخش اول / مدت: 34 دقيقه / حجم: 20 مگابايت
کد:
http://www.caffecinema.com/images/stories/Video/moallem-ferasati-JORM-01.wmv
بخش دوم / مدت: 33 دقيقه / حجم: 20 مگابايت
کد:
http://www.caffecinema.com/images/stories/Video/moallem-ferasati-JORM-02.wmv
در برنامه جمعه شب هفت، فیلم «جرم» به کارگردانی مسعود کیمیایی فیلم مورد نقد و بررسی قرار گرفت. برای اولین در غیاب کارگردان اثر، این بار بار دو منتقد صاحب نام روبروی هم قرار گرفتند و به بحث راجع به فیلم مورد نظر پرداختند. علی معلم به عنوان منتقد موافق و مسعود فراستی به عنوان منتقد مخالف فیلم مسعود کیمیایی. یکی از متفاوتترین قسمتهای این برنامه را رقم زدند.
علی معلم و فراستی این مناظره را این گونه آغاز کرد:
علی معلم: خوشحالم که هفت این امکان را داده است که در مقابل هم قرار بگریم و گفتوگو کنیم. امیدوارم آدمهایی در رسانه حرف بزنند که حرف زدن را بلد باشند. آزادی مسئولیت میآورد، بر خلاف تصوری که فکر میکنند آزادی بیبند و باری است. وقتی که آزاد هستیم در سخن گفتن مسئول هستیم و اگر از کسی اسم میبریم و یا به کسی چیزی را نسبت میدهیم حتما باید مسئولانه در مقاب حرفمان دفاع کنیم. بنا بر این این مسئولیت گفتوگو در رسانه زیاد است. ما باید مسئولیت سخن گفتن را بپذیریم و درحد خودمان حرف بزنیم. من در بارهٔ موضوعی که مربوط به چیز دیگر میشود حرف نمیزنم. من فیلسوف و و سیاستمدار نیستم که در آن مورد حرف بزنم. شاید مطالعه و سوادی مثلا مورد فلسفه داشته باشم، اما نه آن اندازه که بخواهم در مورد آن به سخنرانی بپردازم. ما باید راجع به کار خودمان، کاری که سواد حرف زدنش را داریم حرف بزنیم و مردم هستند که بپذیرند یا نه.
حرفی که میخواهم درباه کیمیایی بزنم به همین مقدمه مربوط است. که بدانیم راجع به چه کسی و چه موضوعی میخواهیم سخن بگوییم؟ راجع به اینکه فیلم «در آمده یا در نیامده!؟»
من هرگز در نقد فیلم به آن مفهومی که دیگران میگویند حرف نمیزنم؛ ما داریم راجع به یک سری اصول حرف میزنیم که ارجح است به ظرافتهای گفتار. این اصول را وقتی جدی بگیریم تازه منطقهٔ مکالمه آغاز میشود. و تازه در ابتدا قرار میگیریم و باید شرایط گفتوگو را در نظر داشته باشیم..
فراستی هم این طور به گفتگو ادامه داد: علی دیالوگ خوبی را آغاز کرد. اینکه به اندازهٔ تخصصمان حرف بزنیم. این یک مطلب اساسی است. ما مسائل سراسر دنیا را در جرم بررسی نخواهیم کرد. این جلسه تمرین این دیالوگ داشتن است. واژههایی که من استفاده کردهام مطلقا به نقد فیلم مربوط است و هیچ گونه ربطی نسبت به شخص فیلم ساز ندارد. من از تمام واژههایی که در نقد فیلم استفاده کردهام شخصا دفاع میکنم و پایش ایستادهام و این واژهها را صرفا در حوزه نقد فیلم میدانم.
/هنرمند بندهٔ نظر من نیست! /
علی معلم در ابتدای سخنانش پیرامون فیلم جرم این گونه توضیح داد: ما راجع به دو نفر در تاریخ سنیما بد رفتاری کردهایم. بیایید یاد بگیرم با هنرمندان بزرگی که داریم این طور برخورد نکنیم. مثل علی حاتمی. او تا زمانی که در ایران فیلم میساخت مورد لطف نبود. چرا؟ چون بعضی از ما سلیقه حاتمی را در نگاه به تاریخ نمیپسندیم. اشکالی هم ندارد. کما اینکه شاید عدهای سلیقه ایشان را در نگرش اجتماعی نپذیرند. ایرادی نیست. ایراد این است که ما به گونهای با هنرمند رفتار میکنیم که انگار هنرمند کسی است که باید سخن ما را بشنود و عین سخن ما رفتار کند. هنرمند بندهٔ نظر من نیست! هنرمند اثری میآفریند با بینش نگاه و فلسفهٔ خودش. متاسفانه دیدم چند روز پیش در نشریهای که با پول دولت منتشر میشود دیدم نوشته است که آیا کیمیایی فیلم ساز مهمی است؟ من به ایشان میگویم که بله! کیمیایی فیلم ساز بسیار مهمی است! قیصر باعث یک حرکت اجتماعی شد و عادت از بین بردن نخبگان و نادیده گرفتن هنرمندان اصیل غلط است. ما یک سری شخصیتهای مهم در سینما داریم که احترام دارند و انتقاد ما به فیلمهایشان نباید ربطی به شخصیتهایشان داشته باشد.
هنرمند نظر دارد. پیشنهاد میدهد. نظریهای فلسفی را دنبال میکند یا نمیکند و اگر بتواند سخن خود را در قالب متوازنی بیان کند و تاثیرش را بر جامعهٔ عوام و خواص بگذارد میتوان او را به طور واقعی هنرمند نامید. این حرفها باید به شکل مداوم گفته شود.
ما از اول باید معنی کنیم که راجع به چه کسی میخواهی صحبت کنیم. کیمیایی فیلم سازی نیست که دیروز وارد فضای سینمایی شده باشد. او فیلم سازی است با تعدادی فیلم شاخص و تعدادی متوسط و تعدادی ضعیف. یعنی مسعود کیمیایی، یا هر فیلم سازی دیگر همه اثارش شاهکار نیست. نمیشود که همه آثار یک هنرمند شاهکار باشد. و تازه اینجاست که نقد ما اغاز میشود و گفتوگو میکنیم.
/آیا جرم سیاسی است؟ /
فراستی: شخصیت اول فیلم و دستیارش؛ از اول تا آخر فیلم نه واکنش نه اکشن و نه هیچ چیز سیاسیای در انها نمیبینیم مگر در قسمت پایانی که با افجهای رو برو میشود و نظرش عوض میشود. این هنوز معنیاش این نیست که رضا از یک مزد بگیر آدم کش ارتقا پیدا میکند به حالا یک عنصر سیاسی که خوب را از بد تشخیص میدهد. در تمام فیلم اصلا قاسم مشخص نیست ضد شاه است یا شاهی.
از نظر منطقی باید حکومتی باشد که رضا را وادار به کشتن آدم مردمی میکند، ولی باز هم چیزی سر در نمیآوریم. اصلا چه سنخیتی با رضا دارد؟ اینها همه شوخی است و نه منطق سیاسی دارد و نه منطق شخصیتپردازی.
معلم هم در جواب فراستی دربارهٔ ادعای سیاسی بودن جرم میگوید: من اولین مشکلی که با شما دارم این است که تکرار میکنید که فیلم سیاسی است یا نه؟ یعنی چه!؟ اصلا مگر ما بگوییم فیلم سیاسی ساختهایم یعنی سیاسی ساختهایم؟ اصلا مگر فیلم سیاسی ساختن افتخار است؟ خیر! به هیچ وجه! سیاسی بودن نه فضیلت است نه رذیلت! بعضیها میگویند من فیلم اجتماعی میسازم یا جنگی. اینها اصلا فضیلت محسوب نمیشود. فیلمهای کیمیایی به آن معنا سیاسی نیست و راجع به فرد است.
قهرمان فردی بر اساس یک اصول حرکت میکند و پای اصولش میایستد. امثال رضا سرچمشه که در تاریخ معاصر ما کم نیستند. کسانی هستند به اصولی معتقدند و صاحب قدرت و حرکتی در جامعه هستند و میتوانند خطری برای بزرگان ایجاد کنند. پس سعی میشود امثال رضا سرچشمه را به دلایل مختلف اعم از فقر و فشار خانوادگی مورد سو استفاده قرار داد و پا پول خریداریشان کرد. هر چند درونشان همچنان پاک است. این کسانی هم که دست به خریدن امثال او میزنند صرفا سیاسیها نیستند. پشت این سیاسیها، اقتصادیها هستند. اقتصادیهای فاسد. رفتار قاسم خان رفتاری سیاسی نیست. آدمهای مثل رضا سرچشمه با تمام فشارهای اجتماعی و فقر، میتوانند در گروه خیر یا شر قرار بگیرند. اگر در اختیار خیر قرار بگیرند فرد فاسد را میزنند و اگر در اختیار شر قرار بگیرند فرد ملی را میزنند. اما این آدمها همچنان فضایل درونیشان را فراموش نکردند و قدرتی برای خودشان قائل هستند. به همین دلیل در انتها میبینیم که این آدم در کنار فرد ملی قرار میگیرد و فرد فاسد را میزند. این مهم ترین پیام فیلم است اگر بخواهید آن را سیاسی ببینید.
فیلم ساز فیلم را در مقطع یک تحول اجتماعی مثل انقلاب قرار داده است وقتی که میشود در آن شلوغی آدم کشت. این فیلم میتواند دارای مباحث سیاسی باشد، اما خود کیمیایی اصلا فیلم سیاسی به آن معنا بلد نیست. فیلم سیاسی تعریف و تحلیل دارد و قرار است به جابه جایی قدرت بینجامد. سیاست یعنی علم اداره اجتماع. و فیلم از این جنبه یک بحث شخصی را پیش میکشد.
/کیمیایی ادای خودش را در نمیآورد در جهان خودش زندگی میکند/
علی معلم در ادامهٔ صحبتهایش به اینکه بعضی از منتقدان گفتهاند کیمیای ادای خودش را در میآورد اشاره میکند:
معلم: دیدهام بعضی میگویند کیمیایی همیشه یک جور است و یک جور میسازد و ادای خودش را در میآورد. یعنی چه؟ مگر قرار است کیمیایی ادای چه کسی را در بیاورد؟ مگر قرار است ادای من را در بیاورد؟! یعنی دوستان میخواهند بگویند این بد است که کیمیایی ادای خودش را در میاورد؟ یا مثلا این خوب است که فیلم سازانی داریم که هر کس ادای دیگری را در میاورد؟! نه! کیمیایی ادای خودش را در نمیاورد بلکه در جهان خودش زندگی میکند!
فراستی: آدمی که ادای خودش را در بیاورد از اینکه ادای دیگری را در بیاورد خیلی بهتر است. اما مشکل این است که ادای خود را هم در اوردن اضمحلال است. فیلم ساز یا هنرمندی که اگر ادای خودش را در بیاورد با پایان کار خود رو برو شده است. شما یک اثر خوب خلق کردی و به محض اینکه بخواهی آن را تکرار کنی بازندهای. کیمیایی متاسفانه ادای خودش را در میاورد
علی معلم: کیمیایی در جرم دارد به صراحت راجع به ارز شهای اخلاقی حرف میزند. برخلاف آثار پیشین کیمیایی، او این بار از خانواده میگوید. در جرم مسئلهٔ خانواده بسیار مهم است. جرم حمایت از خانواده را متذکر میشود. برای آنکه انگیزهٔ فیلم ساز انگیزهٔ شخصی، اجتماعی و فرهنگی است که به فرد بر میگردد. اینکه کیمیایی در جرم ضعفهایی هم دارد طبیعی است. مگر میشود بیاشکال ساخت. نقد هم این نیست که شما فقط نظرتان را بدهی و فقط بگویی به نظر من خوب بود یا بد بود. بعضی دوستان نقد را مساوی نظر خواهی میدانند و همینها به نقد اسیب رسانده است.
فراستی در پایان این گفتوگو میگوید:
جرم از یک سری اصول دفاع میکند مثل رفاقت. من اصلا نمیفهمم دوستی و رفاقت در سال ۱۳۵۰ مساوی با ۱۳۹۰ باشد. فیلمی که در آن از رفاقت حرف میزند بوی از رفاقت امروز نمیدهد و در آن امروز پیدا نمیشود. نه خشونت در ان معنی دارد و نه رفاقت. این خشونت یک اکت نمایشی بدون میزانسن است.
علی معلم هم تمام مسائل مطرح شده در جرم را مطابق را واقعیتهای روز جامعه میداند و بازگشت کیمیایی به گذشته را مرهمی برای امروز میداند جرم را یکی از بهترین فیلمهای این سالهای کیمیایی و سینمای ایران قلمداد میکند.
در پایان این نشست معلم و فراستی تعریف نهایی خود از جرم را اینگ ونه اعلام میکنند:
مسعود فراستی: اگر نگاه و جهانت تعمیق نشود و مماس با امروز نباشد فیلم خوبی نساختی. و صرفا هنرمندی هستی که یک فیلم خوب در کارنامهات داری و سعی میکنی همان را ادامه بدهی و این یعنی ادای خود را در آوردن و ارضای شخصی.
علی معلم: جرم در ادامهٔ همان مسیر فیلم سازی کیمیایی و در امتداد همان جهانی که خلق کرده است و طبیعی است که ادبیاتش را نمیتواند عوض کند. هنرمند اگر نگرش داشته باشد نگرشاش را ادامه میدهد.
منبع: کافه سینما