آذر بيگدلي ، لطفعلي بيگ
نويسنده و شاعر
سال و محل تولد: 1134 هجري قمري - اصفهان
سال و محل وفات: هجري قمري در قم
زندگينامه: لطفعلي بيگ بن آقاخان بيگدلي متخلص به آذر، نويسنده و شاعر معروف عهد افشاريه و زنديه در سال 1134 هجري قمري در اصفهان بدنيا آمد. پدر وي آقا خان ازبزرگان طايفه شاملو بود و مقارن فتنه افغان والدينش او را به اجبار به قم بردند. لطفعلي پس از چهارده سال اقامت در اين شهر، در بدو جلوس نادر شاه به دليل اينكه پدرش به حكومت لار و بنادر خليج فارس انتخاب شده بود به شيراز سفر كرد. لطفعلي پس از فوت پدر به زيارت حج رفت و پس از بازگشت در اصفهان اقامت گزيد. وي مدتي در خدمت عادل شاه افشار سمت مستوفي و نويسنده داشت و پس ازروي كار آمدن سلسله زنديه در گوشه عزلت به نويسندگي و شاعري پرداخت. اين شاعر توانا سرودن شعر را در بيست سالگي آغاز كرد و نخست تخلص والد وسپس نكهت و عاقبت آذر را برگزيد و در كنار شعرايي نظير هاتف اصفهاني ، مير مشتاق،رفيق اصفهاني و صباحي كاشاني در شمار شعراي طراز اول زنديه قرار گرفت. وي ازشاعران پيشگام نهضت بازگشت ادبي به سبك عراقي بود و اشعار خود را در اين سبك ميسرود. ديوان اشعار وي حاوي هفت هزار بيت بود كه در تاراج اصفهان از بين رفت. اين شاعر بزرگ در سال 1195 هجري قمري در قم درگذشت. بزرگترين اثر ادبي لطفعلي بيك آذر بيگدلي كه از آن طريق به شهرت زيادي دست يافت كتاب آتشكده آذر بود كه به نام كريمخان نوشته شده است. بخش اعظم اين كتاب در مورد شعراي ايراني پيش از شاعر است كه در منتهي شهرت خود بودهاند و اسامي آنها به ترتيب اسامي شهرها و كشورهاي زادگاهشان تنظيم شده است. نويسنده همچنين به شرح حال شصت تن از معاصران خود پرداخته وطي يك بررسي كوتاه تاريخيمصيبتهايي را كه در طي پنجاه سال از حمله افاغنه تا آسايش كريم خان زند بر ايران واردآمده است را شرح ميدهد و به فقدان شعرا و اديبان اين دوره اشاره ميكند:(تفريق بال واختلال حال بحديست كه كسي را حال خواندن شعر نيست تا به گفتن شعر چه رسد.) آذر در تأليف اين اثر بزرگ سي سال وقت صرف كرد.
آثار: آثار اين شاعر توانا عبارت است از: آتشكده آذر -ديوان اشعار - مثنوي يوسف و زليخا بر وزن گلشن راز، مشتمل بر دوازده هزار بيت كه از اين مثنوي يكهزار و پانصد بيت در آتشكده آورده شده است. -دفتر نه آسمان ( شرح حال شعراي معاصر آذر)
بابا افضل كاشانى، افضلالدين محمد بن حسن/حسين
حكيم، نويسنده، عارف، اديب، شاعر
سال و محل تولد: سده ي هفتم - مَرَق
سال و محل وفات: 667 هـ.ق.
زندگينامه: وی متخلص به "افضل" و معروف به "باباافضل" ولادت او در "مَرَق" بين "اصفهان و كاشان" اتفاق افتاد. باباافضل بيش تر در زادگاه خود به اعتكاف، تدريس، تأليف، تحقيق و مباحثه روزگار مى گذرانيد. نسبت تعليم "خواجه نصير توسى" با يك واسطه به او مى رسد. وى مدتى از عمر خود را به علت رشك حاسدان و سخن چينى آنها در زندان گذرانده است، كه با توجه به گفتههاى "صفا" حبس وى سخت مورد ترديد است. شيوه ی نثر بابا افضل بسيار پخته و به اصول متقدمان نزديك است. در رسالات خود كوشيده لغات فارسى را به جاى اصطلاحات عربى قراردهد. وى چند رساله در تصوف و سلوك حكمت به زبان فارسى دارد با متنى بسيار فصيح. مجموع رسائل وى تحت عنوان "مصنفات باباافضل" نشر يافته است، اين رسايل بيانگر انديشههاى حكمى و تفكراتى است كه بر نويسنده دست مى داده است و همچنين بيان كننده موعظه ها، حكمت ها و حقايق عرفانى است. مدفن وى در مرق كاشان است. تاريخ وفات وى را به اختلاف (606، 707 و 664 هـ.ق.) نوشتهاند كه درست تر آن همان است كه در بالا ذكر شد.
آثار: "المفيد للمستفيد"، ترجمه "رساله نفس" ارسطو؛ "جاودان نامه" يا "جاويد نامه"، "ره انجام نامه"؛ يا "آغاز و انجام"؛ "انشاء نامه"؛ "مدارج الكمال"؛ "ساز و پيرايه شاهان پر مايه"؛ "منهاج المبين"؛ "عرض نامه"؛ "مبادي موجودات نفساني"؛ "مكتوبات"، "رباعيات"؛ "رساله در منطق" ترجمه "رساله تفاحه"؛ ارسطو.
بابا فغاني شيرازي ، فغاني
شاعر
سال و محل تولد: اواسط قرن نهم هجري قمري - شيراز
سال و محل وفات: 925 ه.ق - مشهد
زندگينامه: بابا فغاني شيرازي شاعر ايراني عهد آق قويونلو و اوايل سلطنت شاه اسماعيل اولصفوي متخلص به فغاني، در اواسط قرن نهم هجري قمري در شيراز به دنيا آمد.وي تحصيلات خود را در زادگاهش انجام داد واز دوره نوجواني به مطالعه و بررسي اشعار شعراي بزرگ ايران پرداخت و سرودن شعر را آغاز كرد. بابا فغاني درسي سالگي عزم سفر خراسان كرد و چندي در هرات (انهدام هرات)بسر برد و به خدمت عبدالرحمن جامي نيز رسيد، ولي از اهالي هرات اقبال چنداني نديد و ناگزير عزم آذربايجان كرد و به تبريز رفت. وي در اين شهر در سلك شعراي دربار سلطان يعقوب آق قويونلو درآمد و از سلطان لقب بابا گرفت; پس از مرگ يعقوب كه مصادف بودبابي ثباتي اوضاع سياسي تبريز، فغاني به شيراز بازگشت و در اوايل سلطنت شاه اسماعيل صفوي به خراسان رفت و در ابيورد سكونت گزيد. در اين شهر چندي به ميخوارگي وشرابخواري پرداخت و سپس از اعمال نادرست خود توبه كرد و مجاور مشهدالرضا(ع)شد و اشعار و قصايدي در منقبت ائمه اطهار (ع) سرود. وي سرانجام در سال 925 ه.ق در مشهد درگذشت و در قدمگاه دفن گرديد. بابا فغاني از سرآمدان عصر خود بود و چون در سرودن غزل و اشعار عاشقانه راه وطريقت حافظ را مي پيمود شعراي معاصر به او لقب حافظ كوچك داده بودند، با اين حالاين شاعر غزل سرا در سرودن اشعار خود سبك و سياق خاصي داشت و تعبيرات و احساسات شور انگيز و عواطف رقيق عاشقانه را به زيباترين نحوي در اشعار خود بكار ميبرد. اين شيوه خاص كه اساس آن در باريك انديشي و نازك خيالي بود سرمنشأ سبك موسوم به سبك هندي قرار گرفت و صائب تبريزي بعدها در غزلهاي خود شيوه سخنوري فغاني را مد نظر قرار داد.
آثار: ديوان اشعار
يمين فريومدي، امير يمين الدين طغرايي
شاعر
سال و محل تولد: سده ي هشتم - فريومد
سال و محل وفات: 724 هـ.ق.
زندگينامه: وی مشهور به "طغرايي" بود. اصلش ترك و پدر "ابن يمين" است. وي در زمان "محمد خدابنده" (703- 716هـ.ق.)، در "فريومد" ساكن و مورد توجه "علاءالدين محمد فريومدي"، صاحب ديوان و وزير خراسان بود. او با فرزندش مكاتبات، مراسلات و مشاعراتي داشته است كه مشهور است. وي در قصبه ی "فريومد" درگذشت و همان جا به خاك سپرده شد.
آثار: "ديوان" شعر. صاحب "ريحانه الادب" كتاب هاي زير را به او نسبت داده است: "انشاء طغرل"، به نام مجموعه ی منشات؛ "انوار المبارك"؛ "چشمه ی فائز"، "كليات طغري"، مجموعه ی اشعار؛ "مجموعه الغرائب"؛ "المرآت المفتوحه". مؤلف تذكره ی "روز روشن" كتاب "تاريخ يميني" را كه متضمن وقايع حكومت سلطان محمد غزنوي است، از آن وي مي داند.
يوسفي خوافي، يوسف بن محمد
طبيب و شاعر
سال و محل تولد: سده ي دهم - خواف
سال و محل وفات: حدود 950هـ.ق.
زندگينامه: وی متخلص به "يوسفي" بود. اصل او از "خواف" بود و در "ماوراءالنهر" دانش آموخت. او سال هاي زيادي از عمر خود را در "هرات" گذراند. در اواخر عمر به "هندوستان" رفت و به دربار بابرشاه و همايون شاه راه يافت و ملازم آنان گرديد و به نام آن دو، چند كتاب تأليف نمود. وي عاقبت در همان ديار از دنيا رفت. در "هديه العارفين" سال مرگ وي (966 هـ.ق.) ذكر شده است. اهميت يوسفي به ويژه در آن است كه براي آسان كردن دانش پزشكي چند منظومه در اين فن سرود.
آثار: منظومه "علاج الامراض"، درباره ی نشانه هاي بيماري و مداواي آن ها، مشتمل بر دويست و هشتاد و نه رباعي و شرح آن به نام "جامع الفوائد" يا "طب يوسفي"؛ قصيده اي در "حفظ الصحه"، به نام بابر شاه، كه در آن شرايط حفظ صحت را در خوردن، آشاميدن و خواب و بيداري ، در فصل ها و هواهاي مختلف بيان كرده است؛ "رياض الادويه"، به نام همايون شاه در (946هـ.ق.)؛ مثنوي "مأكول و مشروب"، در (946هـ.ق.)، در مورد تدبيرهاي پزشكي براي خوردني ها و آشاميدني ها؛ منظومه ی "فوائد يوسفيه" يا "فوائد الاخيار"، در طب و رويا، در (912هـ.ق.)،كه در هر دو يا سه بيت آن يكي از مسئله هاي پزشكي توضيح داده شده است؛ "بدايع الانشاء" يا "انشاي يوسفي"، در (940هـ.ق.) براي پسرش رفيع الدين حسين؛ "جواهر اللغه" يا "بحرالجواهر"، در بيان واژه ها و اصطلاحات پزشكي.
هاتف اصفهانی، سيد احمد حسيني
شاعر
سال و محل تولد: عهد افشاريه و زنديه - اصفهان
سال و محل وفات: 1198
زندگينامه: سيد احمد حسيني متخلص به هاتف از شعراي نامي ايران در عهد افشاريه و زنديه است. وي اصالتا از خانوادهاي آذربايجاني بود ولي در اصفهان بدنيا آمد; سيد احمد دركودكي به تحصيل علوم قديمه و از جمله ادبيات فارسي و عربي،طب، منطق و حكمت پرداخت و گذشته از علم طب كه در آن تسلط داشت، به يكي از سرآمدان زبان عربي مبدل گشت و اشعاري به زبان عربي سرود. هاتف در جواني به سرودن اشعار خود پرداخت و در طول زندگي آرام خود از مدح شاهان و روي آوردن به دربار سلاطين خود داري كرد و بيشتر به مطالعه و حكمت و عرفانمشغول بود. وي در سال 1198 درگذشت. هاتف اصفهاني شاعري توانا و مسلط به زبان و ادبيات فارسي بود; وي از سبك شعراي متقدم ايران به ويژه حافظ و سعدي پيروي مي كرد و طبع خود را در سرايش تماميقالبهاي شعري اعم از غزل ،قصيده و رباعي ، ترجيع بند و تركيب بند آزمود. شهرت عمده هاتف به سبب شاهكار بزرگ ادبي او (ترجيع بند عرفاني) است كه در آن هم از حيثحسن تركيب الفاظ و هم از حيث توصيف معاني داد سخن داده است. وي مرثيه هاي زيبايي نيز با استفاده از ماده تاريخ (حروف ابجد) در مرگ بزرگان و دوستان خود سرود كه اين اشعار از ارزش بالايي برخوردارند.
آثار: مهمترين اثر باقي مانده از هاتف اصفهاني ديوان اشعار او و چند صد بيت شعر بهزبان عربي است.