دیشب احسان علیخانی یه سوتی داد به نظر من
فکر کنم همسر مصطفی یه لحظه خواست صحبت کنه گفت آقای علیخانی...علیخانی هم تقریباً غلیظ گفت جووون
من که اینجا ترکیدم از خنده خودش هم سریع یه نگاه به پشت صحنه انداخت
Printable View
دیشب احسان علیخانی یه سوتی داد به نظر من
فکر کنم همسر مصطفی یه لحظه خواست صحبت کنه گفت آقای علیخانی...علیخانی هم تقریباً غلیظ گفت جووون
من که اینجا ترکیدم از خنده خودش هم سریع یه نگاه به پشت صحنه انداخت
نقل قول:
این دوستانی که ازش انتقاد میکنند یا برنامه پارسال و نیمه اول سال قبلش را ندیدند ویا توی جو اجرای فرزاد حسنی باقی موندند...!!!!
نقل قول:
حد اقل آدم با جوهر چي اينقدر اعصابش خرد نميشد نسبت به موقعي كه عليخاني هست.
---------- Post added at 05:37 PM ---------- Previous post was at 05:33 PM ----------
نقل قول:
ما جز حقيقت چيزي نگفتيم. يعني شما اين خصلت هاي زشتي كه من گفتم تو عليخاني نديدي؟؟؟؟؟؟؟:13:
البته اين عليخاني به خاطر اين هي ميشه مجري اين برنامه كه ما اينجا مجري خوب به جز حسني كم داريم يا ميشه
بگي نداريم!!!:41:
مهمون امروزش خیلی آدم جالبی بود...
اگر سرمایه دارهای یه کشور اینجوری بشن فقر توی اون کشور ریشه کن میشه
بهترین سریال ماه رمضون... که کلی چیز میشه ازش یاد گرفت، چون همه چی واقعیه.
مصاحبه با بهترین شخصیت ها (از جنس مردم) نه یه عده بازیگر و خواننده و فوتبالیست که میان فقط یه مشت جفنگیات به درد نخور میگن و در مورد کار هاشون حرف می زنن: این کارو بازی کردم، قراره پخش بشه، اون کارو خوندم با تنظیم دوست بسیاربسیاربسیار عزیزم "مش ممبلی" و ....
امروز علیخانی هم با اقتدا به فرزاد حسنی، یه تیکه دولتی انداخت: جهیزیه دختران کوموری!
ولی در کل، ای کاش همه به هم کمک کنیم:40:
برنامه ی امشبش خیلی خوب بود آدمی که با میلیاردر شدن هم خودشو گم نکرده بود و گذشتشو یادش نرفته بود و نمیخواست دیگران گذشته ی اونو تجربه کنند....
مگر نه چیزی که امروز در تسلط توست ناچار روزی از دست تو خواهد رفت ؟ پس ، اکنون از ثروت خویش ببخش و بگذار فصل عطا یکی از فصلهای درخشان زندگی تو باشد . جبران خلیل جبران
__________________
اخ که چقدر باید بگیم اگر اینجوری اگر اون جوری :41:نقل قول:
این ارزوها رو باید با خدمون به اون دنیا ببریم بلکه اونجا فرجی بشه
تیکه ای که به کمیته امداد انداخت علیخانی خیلی قشنگ بود!!!
با توجه به اشنایی با ایشون(همشهری) یه تبلیغ انتخاباتی برای مجلس بود :2:
همش من من میکرد
این علیخانی چرا انقدر رو نرو هست :31:
البته یه رفیق داشتم دقیق عین این علیخانی بود از اعتماد به نفس بیش از حد رنج میبرد :31: