در مسجد وميخانه خيالت اگر آيد------------محراب و كمانچه زد وابروي توسازي
---------
فرانك جون از شعرهايي قديمي (جوجه و لولو)ديگه نداري؟
Printable View
در مسجد وميخانه خيالت اگر آيد------------محراب و كمانچه زد وابروي توسازي
---------
فرانك جون از شعرهايي قديمي (جوجه و لولو)ديگه نداري؟
یک چند سنگینی خرد کننده آرامش ساحل را در خفقان مرگی بی جوش
بر بی تابی روح آشفته ای که
به دنبال آسایش می گشت
تحمل کرده بودم :
آسایشی که از جوشش مایه می گیرد
و سرانجام در شبی چنان تیره
بسان قایقی که باد دریا ریسمانش را بگسلد
دل به دریای طوفانی زده بودم .
من از بازوي خو دارم بسي شكر----------كه زور مردم آزاري ندارم
من گمان می کنم که این شهر هزاران دالان - این جهنم کده انسانی،
زادگاه غم و نیرنگ و گناست
لانه گاه پوچی،
مرز گاه نفرت،
خفقان نور در تاریکیست
توبه كردم كه نبوسم لب ساقي وكنون---------------ميگزم لب كه چرا گوش به نادان كردم
----------------
به به!!!
فرانك خانوم اس اس يا پيروزي؟
موهای شونه نکرده یادته؟
چشمک از پشت یه پرده یادته؟
عکسمون تو قاب عکسو یادته؟
بله ی بدون مکثو یادته؟
جناحمون مخالف اقا یزدان
قرمزته
هاي مكن هوي مكن قافيه و شعر مكن
تن به تن سايه بزن دور شو و روي مكن
سوي حماسه ميروي تاخت سواره ميروي
خم به تن كمان بكش سوي طلايه ميروي
=========
طفلك مولانا :sad:
=========
به نظر همه خوشگله دادانقل قول:
و.لی در کل انجلینا به نظرم خوشگل
=========
امظا موقت : يه مدت حالم خوش نيست كمتر ميام
يه شبايی باد و بارون ميزنه به برگ و بارم
اون شبا هوای آشتی حتی با خودم ندارم
يه روزای ابر تيره منو ميبره از اينجا
می بره اونوره ديروز گم می شم اون دور دورا
می دونم گاهی بلور قلبتو می شکنه حرفام
صبر تو به سر رسيده از من و سرگشتگی هام
با گذشت به من نگاه کن تو که می بينی چه تنهام
رو نگردون از من ای خوب اگه بدترين دنيام
ماجرايي ذل خون گشته نگويم با كس---------------زانكه جز تيغ غمت نيست كسي دم سازم
-----------------------------------------
چرا هيچ كي منو دوست نموداره [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اصلاٌ تو اين فروم آبي داريم؟!!!
ماه
رنگ تفسير مس بود
مثل اندوه تفهيم بالا مي آمد .
سرو
شيهه بارز خاك بود .
كاج نزديك
مثل انبوه فهم
صفحه ساده فصل را سايه مي زد.
كوفي خشك تيغال ها خوانده مي شد .
از زمين هاي تاريك
بوي تشكيل ادراك مي آمد .
ببین چه رنگ خوشگلی داره این قلب :40: یا این گله :11:
:46: