بمن چه ... حالا بذار بقيه شايد دانلود كردن... من كه نميخوام...
Printable View
بمن چه ... حالا بذار بقيه شايد دانلود كردن... من كه نميخوام...
نوشته ای از ChavoshisT
این سه محسن
محسن يگانه، محسن چاووشى و محسن نامجو بىگمان از جمله پرطرفدارترين هنرمندان موسيقى امروز ايرانند. اگر اهل گشت و گذار در اينترنت باشيد، قطعاً بارها به نام آنها برخوردهايد و اگر اهل دانلود كردن فايلهاى صوتى هم باشيد، حتماً آهنگهايى را كه خواندهاند، دانلود كردهايد. آهنگهايى كه اگرچه شبيه هم نيستند، اما از جهاتي شباهتهايى هم به يكديگر دارند. البته اصولاً سبككارى آنها هم شبيه يکديگر نيست و حتى طرفداران آنها، همه از يك جنس نيستند. در حقيقت ميان طرفداران اين سه نفر مرزبندىهايى وجود دارد و مخاطبان و دوستداران آنها سه طيف كاملاً متفاوت را در بر مىگيرند.
محسن يگانه موسيقى پاپ سادهاى را ارائه مىدهد. صدايى كه كمى گرفته و محزون است و چندان دامنه وسيعي ندارد. عموماً مخاطبان موسيقى يگانه دختران و پسران نوجوانى هستند كه اصولاً توجه عميق به موسيقى ندارند و صرف گذران وقت و لذت آنى و احساسات خفيف همذاتپندارانه، با آن روبهرو مىشوند.اما طرفداران موسيقى چاووشى و نامجو كمى عميقتر (بهتر است نگوييم باکلاستر) با موسيقى مواجه مىشوند. فرم و حالت صداى محسن چاووشى و خشى كه در صداى اوست نوعى اعتراض فرو خورده در خود نهفته دارد كه با خلقيات جوان امروزى كه در مواجهه با مسائل جديد و روزمره دچار پريشانى و استيصال است، جور درميآيد.
طرفداران نامجو هم از اين منظر شايد به مخاطبان چاووشى شبيه باشند. جوانانى كه درگير و دار سنت و مدرنيته و ساختارشكنىهاى مدرنيستى و پست مدرنيستى گيج مىخورند و سرگردانند، به نامجو مراجعه مىكنند و با يكى ميخ و يكى به نعل زدن او کلي صفا مىكنند.
شباهتي که در بالا به آن اشاره شد در حقيقت به نحوه دسترسي مخاطب به آثار اين سه نفر بازميگردد. طرفداران يگانه و چاووشي و نامجو كه بخش وسيعى از مخاطبان موسيقى جامعه ايران را در بر مىگيرند، همه با استفاده از روشهاى غيررسمى (اگر نگوييم غيرقانونى) به آثار هنرمندان مورد علاقه خود دست پيدا مىكنند. اغلب كارهاى اين خوانندگان از عهده كسب مجوز بر نيامده و در گير و دار كسب اجازه رسمى براى توليد و عرضه كار معطل مانده است. حتى تلويزيون از پخش شدن صداى نامجو در تيتراژ يكى از سريالهاى نود شبى ممانعت به عمل آورده و مسوولين سينمايي از اكران « سنتورى» به خوانندگى محسن چاووشى جلوگيرى کردهاند. فيلمى كه به نظر ميرسيد با توجه به اعتبار کارگردانش از عهده کسب مجوز اکران برآيد که هرگز اينگونه نشد.
حال سوال اصلى اينجاست كه عدم صدور مجوز براى يگانه و چاووشى و نامجو و خوانندگان و آهنگسازانى از اين دست، تا چه حد در اجراى کدام سياست موفق خواهد بود؟ به هر حال هدف از ايجاد محدوديتها در حقيقت عدم مراجعه عمومى به يک اثر است. اما عدم اجازه توليد و پخش تا چه ميزان در اين زمينه كارايى خواهد داشت؟
شكى نيست كه سالهاي اخير ظرفيتهاى زيادى در زمينه دسترسى به اطلاعات ايجاد شده است. ديگر بهسادگى نمىتوان از پخش گسترده يك چيز در حوزه عمومى جلوگيرى كرد. حتى بعضى معتقدند كه اين ممانعتها تا حدى به افزايش اعتبار كمك خواهد كرد و مردم را به كنجكاوى بيشتر وا خواهد داشت. شايد بتوان مدعى شد كه مىشود از طريق ايجاد موانع، بازار رسمى را تحت كنترل داشت؛ بازارى را كه در حقيقت گردش اقتصادى و پول در آن ايفاى نقش مىكند. اما اين روزها و با اين سرعتى كه تكنولوژى ارتباطات هر روز پيشرفت ميکند، بازارهاى غيررسمى، خيلى اوقات از بازارهاى رسمى پيش ميافتد؛ بازارى كه در حقيقت به جاى پول، اعتبار حرف اول را در آن مىزند.
فراموش نكنيم كه اعتبار موضوع كماهميتي نيست و گاهى اوقات از مظاهر كلاسيك اقتصادى مثل پول هم اهميت بيشترى پيدا ميکند.
علي رضا زنجاني
منبع : کافه شرق
مسعود جان من واقعا معذرت میخوام....
نه تنها من بلکه همه اعضای این فروم ازت خیلی ممنونن بخاطر اینکه آخرین اخبار رو درباره محسن چاوشی برامون میاری و این جای تقدیر داره....
در ضمن چون هم اسم هستیم من به تنهایی بیشتر دوستت دارم:40::11:
از همه مخصوصا شما معذرت میخوام اگر لحنم زیاد باب طبع نبود.
<<از این غلط گیریهاتم دست بردار چون جرات پست دادن رو کم میکنی(به قول خودت<چشمک>>>
silent-assassin اين كلمه مسخره چاووشيست ديگه چيه؟
در ضمن خوبه اون پايينش منبع زده ها بعد ميگي نوشته اي از ...
بابا اين حرف ها چيه؟! من كاري نميكنم...نقل قول:
در ضمن :
چاوشي : چاووشي
« چشمك »
نقل قول:
ChavoshisT همون Komeil66 است !
کمیل اونجا . چاووشیست اینجا (البته تا حالا چیزی ننوشته)
2-من اون منبع رو پیدا نکردم برا همین از قول کمیل (ببخشید چاووشیست)گذاشتم.
silent-assassin ميدونم كيه...ولي لطفا اين كلمه رو اقلا تو اين تاپيك نيار...چون خيلي ضايع است!
mtuning_co من هميشه املام 20 بوده...البته امسال املا نداشتيم...ولي از اول دبستان تا سوم راهنمايي 20 بودم! « تشويق نكنيد »
اين هم از دلايل توقيف شدن فيلم سنتوري كه در روزنامه ي كيهان چاپ شده است (روزنامه ي كيهان در شرايط مختلف ثابت كرده وقتي خبري منتشر ميكند يعني نظر بالايي ها رو داره ميگه و ردخور هم نداره پس بدونيد نظر بالا يي ها رو در مورد سنتوري) :
سنتوري قصه زندگي جوان نوازنده و خواننده اي به نام علي است. از موقعي كه اعتياد علي به مواد مخدر افزايش پيدا كرده و شبها مست و پاتيل و يا نشئه از مصرف زياد مواد به خانه باز
مي گردد، هانيه همسرش ديگر تمايلي به زندگي مشترك با او ندارد. علي خاطرات خود را مرور مي كند و در لابه لاي آن روزهايي را به ياد مي آورد كه در اوج محبوبيت، رهبري گروه اركستري را برعهده داشت كه طرفداران بسيارش براي حضور و شركت در آن رقابت مي كردند. در يكي از همين مراسم بود كه هانيه را براي نخستين بار ملاقات كرد و از آن پس هانيه به بهانه آموزش سنتور ارتباطش را با او گسترش داد تا آنجا كه به ازدواجشان انجاميد. اما ديري نپائيد كه اعتياد به مواد مخدر اوضاع مالي آنان را در شرايط بحراني قرار مي دهد و هانيه را مجبور به انجام كار در بيرون از منزل مي كند. علي هم كه آدم شكاكي است، هانيه را متهم به ارتباط با يك ويالونيست مي كند كه او را رقيب خود مي داند و از اينجا است كه زندگي آنان در شيب تند نكبت و سياهي مي افتد تا آنجا كه هانيه طلاق مي گيرد و علي برخلاف ميل باطني اش مجبور مي شود كه از پدر و مادرش كه او را به خاطر علاقه به موسيقي از منزل بيرون كرده و حتي در مراسم ازدواج وي نيز حضور نيافته بودند، كمك مالي بگيرد. پدر كه از وضعيت اسف بار علي آگاه شده به كمك او مي شتابد و او را به يك مركز بازپروري مي برد، جايي كه علي آرام آرام گذشته خود را بازيافته و با برگزاري كنسرت در آنجا، خاطراتش را زنده مي كند.
دست اندركاران تهيه فيلم سنتوري با پشت سر گذاشتن يك برزخ چهارساله سرانجام فيلمي را توليد كردند كه بخش اعظم آن به دليل استفاده از صداي چاووشي (خواننده اي كه بنا به دلايلي از خواندن منع شده است) قابليت اكران نداشت. از عجايب روزگار آنكه فيلم سنتوري در چنين شرايط معلومي، مجوز اكران در جشنواره فيلم فجر را مي گيرد گو اينكه در طول جشنواره فجر، مي توان بر نقض قوانين و مصالح مملكت و يا حتي معصيت و گناه چشم پوشيد و يا اينكه خون مخاطبان جشنواره فجر رنگين تر است!!
صرف نظر از بحث صداي چاووشي در فيلم، بحث تقابل نظام و جامعه با هنر و هنرمند، موضوعي است كه در فيلم مورد توجه قرار گرفته است. علي ، جوان مستعدي است كه از راه نواختن سنتور و خواندن آواز به شهرت دست يافته است. وي اگر چه تلاش كرده تا با فاصله گرفتن از مسائل حاشيه اي، زندگي بي دغدغه و آرامي براي خود ايجاد كند اما پدر علي نماد قشر متدين جامعه كه از قضا از دست اندركاران نظام نيز هست، به دليل آنكه ساز را حرام مي داند، علي را از منزل اخراج كرده و حتي حاضر نشده در مراسم عروسي او نيز شركت كند.
از سوي ديگر همانگونه كه هانيه، همسر علي به آن اشاره
مي كند، فضاي خشن و
تهوع آور جامعه و عدم توجه مسئولان به وضعيت هنرمندان باعث مي شود كه علي، نماد قشر هنرمند جامعه خيلي زود از جاده سلامت خارج شده و راه اعتياد را در پيش گيرد. آن دسته از هنرمندان نيز كه سالم مانده اند مثل هانيه براي ادامه زندگي راهي كشورهاي خارجي مي شوند.
در واقع كارگردان در فيلم خود به صراحت از دو عامل جزم انديشي قشر متدين جامعه و همچنين بي توجهي مسئولان فرهنگي كشور به عنوان مسببين اصلي نابودي هنر در كشور ياد مي كند. انتقاد از قشر متدين جامعه آنگاه رنگ و بوي توهين و افترا به خود مي گيرد كه دوربين كارگردان بارها بر روي شمايل حضرت علي(ع) آويخته در منزل پدر و مادر علي زوم
مي كند، خانواده كم خردي كه در عين بهره بردن از ثروت بيكران، فرزندشان كه نماد قشر جوان و هنرمند جامعه است به فلاكت و بدبختي دچار است.
از ديگر سو پوشش علي در سراسر فيلم عبا است. از آنجا كه عبا نماد پوشش قشر روحانيت و همچنين قشر متدين جامعه هنگام عبادت است وقتي اين پوشش بر تن فردي قرار
مي گيرد كه بر اثر بي توجهي و دگم انديشي ها در مسير قهقرايي زندگي قرار گرفته است، نخستين چيزي كه به ذهن مخاطب متبادر مي شود، سايه سنگين يك پوشش مذهبي بر زندگي جواناني است كه به اجبار در مسير نابودي قرار گرفته اند.
قابل تامل تر آنكه وقتي پدر علي براي نجات فرزندش به محل اجتماع معتادان كه خيل كثيري را شامل مي شوند، وارد مي شود علي رغم پست و منصب دولتي خود كه در واقع نمادي از مسئولان نظام است، تنها و تنها به فكر نجات فرزند خود است گو اينكه نجات جان آن جماعت كوچكترين اهميتي براي وي ندارد!! آنچه كه در مجموع بايد به آن اشاره كرد آنكه فيلم سنتوري بي شك با حال و هواي سال هاي ابتدايي دهه هشتاد ساخته شده است يعني سال هايي كه برخي هنرمندان بر سر توهين و افترا به نظام و مسئولان به رقابت
مي پرداختند و حتي چنين
توهين هايي گاه مايه مباهات شناخته مي شد.
فيلم سنتوري بي هيچ مشكلي از هيات نظارت بر اكران فيلم مجوز اكران دريافت مي كند لكن دقت نظر و هوشياري مسئولان باعث مي شود تا سينماي كشور از مهلكه اي ديگر جان سالم به در برد. پرسشي كه در اين ميان شكل مي گيرد آنكه به راستي چه زمان مردم ايران
مي توانند به اين درجه از يقين و اطمينان دست پيدا كنند كه مسئولاني را در سينماي كشور دارند كه در
تصميم گيري هاي خود، حداقل ترين خطاها را مرتكب مي شوند.
=========================== پايان
واقعا متاسفم فقط همين...من نميخام موضوع سياسي بشه يا چيز ديگه ولي واي بر ما كه الان مشكلمون اين شده كه مسئولاني انتخاب كنيم كه قويتر و بهتر بيان فيلم ها رو توقيف كنن!!! واقعا من نميدونم اين مردمي كه اينا ميگن بهشون برخورده و نارحت ميشن از اين فيلما كين؟؟ كجان؟؟ يعني واقعا اين فيلم از مارمولك هم بدتر هست؟؟؟ و خودشون هم ميدونن كه تمامي اقشار جامعه اومدن و فيلم مارمولك رو ديدن !!! حالا چنين فيلم موزيكالي اينقدر مشكل داشته كه بايد توقيف بشه!!! به هرحال ما خيلي براي ديدن سنتوري صبر كرديم چون حداقل ردپايي از چاووشي توي ين فيلم بود و بهمون احساس خوبي مي داد اما گويا بايد كلا بيخيال اين قضيه بشيم!!!
ادم این مقاله را که می خونه بی برو برگرد متوجه می شه که منبع چه روزنامه ای هست..
متاسفم برات ای دل ساده...
وزير ارشاد: «سنتوري» قابل نمايش نيست
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، در جديدترين موضعگيري خود اعلام كرد: فيلم سنتوري قابل نمايش نيست. وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، در جديدترين موضعگيري خود، خيلي صريح و شفاف نظر خود را درباره فيلم سنتوري و دليل توقيف آن اعلام كرد. محمد حسين صفار هرندي روز چهارشنبه بعد از ظهر ميهمان روزنامه جام جم بود. در بخشي از جلسه يكي از خبرنگاران «جام جم» درباره علت توقيف فيلم سنتوري سوال كرد و وزير نيز در پاسخ او گفت: فيلم سنتوري در حال حاضر قابليت نمايش ندارد و تغييراتي هم كه در آن اعمال شده مناسب نبوده است.
وزير ارشاد در توضيح توقيف اينكه چرا فيلمي كه پروانه ساخت گرفته، در جشنواره شركت كرده و پس از دريافت پروانه نمايش در نوبت اكران قرار گرفته؛ گفت: فيلمنامه سنتوري سال 81 با نامي ديگر به معاونت سينمايي ارائه شد اما به دليل مشكلاتي كه داشت نتوانست مجوز ساخت دريافت كند. اما حالا كه فيلم ساخته شده ، قابليت نمايش عمومي ندارد. زيرا برخي معتقدند فيلم با فيلمنامهاي كه مجوز گرفته متفاوت است. البته نمايش فيلمهايي كه قابليت اكران عمومي ندارند در جشنواره فيلم فجر، يادگار سالهاي قبل است كه من با آن مخالف هستم.
وي تصريح كرد: نمايش سنتوري در جشنواره دليلي براي نمايش عمومي آن نيست و معتقدم فيلمي كه قابليت اكران عمومي ندارد نبايد در جشنواره هم نمايش داده شود.
وزير ارشاد در پاسخ به سؤالي درباره سخنان جواد شمقدري هم گفت: تمايلي ندارم وارد «ديالوگ بيخاصيت» شوم. او سپس يك بيت شعر از سعدي خواند: زبان بريده، نشسته به كنج صم بكم/ به از كسي كه نباشد زبانش اندر حكم.
منبع خبر : فارس