ای که از کوچه ی معشوقه ی ما میگذری
بر حذر باش که سر میشکند دیوارش
Printable View
ای که از کوچه ی معشوقه ی ما میگذری
بر حذر باش که سر میشکند دیوارش
شيشه اين ديو در دست من است
همت اما ، وای با اهريمن است
های ای آئينه تصويرم مکن
آنچه می خواهد " من " پيرم مکن
های ای آئينه حاشا کن مرا
گم کن و آزاد پيدا کن مرا
با من دریائی من موج باش
در حضيض من هوای اوج باش
شربت قند وگلاب از لب یارم فرمود
نرگس او که طبیب دل بیمار منست:11:
تو دیشب خواب من بودی و مویت شانه میکردم
سحر یک تار گیسویت کنار شانه مییابم
تو را این تازگیها هر شب و هر روز میجویم
تو را از شمع میجویم و با پروانه مییابم
ما را ز خیال تو چه پروای شراب است
خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است
افسوس که شد دلبرو در دیده گریان
تحریر خیال خط او نقش بر آب است
تو مگر رسم دگر را قول ندادی که کنی آباد
من همان منتظری بودم
که به امید طلوع واژه ای نو
در ضمیرم عشق نقش زدم
تا کنم واژه تو بنیاد
تو مگر قول ندادی و نگفتی
عاشقی بی تعهد
مثل قایقی بی هدف است
بی تو این ثانیه های نامرد
به چه سرعت از هم سبقت می گیرند
و چرا رنگ موهایم از نفس افتاده
همه گلهای قشنگ دنیا
بهر چه عشقی عطرافشانی خواهند کرد
وقتی که گل عاشق دیگر نیست؟
تو را من چشم در راهم ای بلبل قند ونکی ***** بیا بسازیم خونه ای بنگولکی (این برای اینکه قافیه اش بخوره ..سال جدیدم ما با شعری جدید اومدیم )
آري آري زندگي زيباست
زندگي آتشگهي ديرنده پا برجاست
گر بيفروزيش رقص شعله اش در هر كران پيداست
ورنه خاموش است و خاموشي گناه ماست
****
سلام فرانک ..دعایدیشبم براورده شده ؟ تغییری در خودت نمیبینی ؟ :d
توی ترمينال دست توی دست
شرم توی ترمينال
سرگيجه تو چشماش
تو صداش
و دستم را نگذاشت توی دستهاش
دستش توی دستهام نبود توی ترمينال
وقتی دعای مژگان گرفت دعای تو هم می گیره اخوی
لب بر لب کوزه بردم از غايت آز
تا زو طلبم واسطهی عمر دراز
لب بر لب من نهاد و میگفت به راز
می خور، که بدين جهان نمیآيی باز
زنی با چتر می گذشت
نگاهش کردم
گریه کرده بود
باران می بارید