-
یک فرشته روی شانه ی چپ
یک فرشته روی شانه ی راست
ما
در پناه ِ فرشته هاییم
دو به دو ، دو بال ِ بزرگ ِ دو فرشته
ما را
- مرا و تو را -
همچون سپر ضد گلوله
از سر تا پا پوشانده اند
فرشته های ما را هیچ چشمی نمی بیند
مردمان ، تنها می بینند که ما
در آتش می افتیم ، اما خندان بیرون می آییم
مردمان ، تنها می بینند که ما
بی آنکه خرد شویم
از زیر ِ چرخ های سهمگین ِ ماشین ها می گذریم
چه شعر قشنگی بود اقا رضا
-
سلام داده جون
چرا مشاعره داره ار تب و تاب میفته یه کاری باید براش بکنیما
مو احوالم خرابه گر تو جويى
جگر بندم کبابه گر تو جويى
ته که رفتى و يار نو گرفتى
قيامت هم حسابه گر تو جويى
***
اینم واسه دلم:
گلچهره بریز
تو خونه من بلبل نعره زن را
-
یادته واست نوشتم روی صفحه های رنگی
حیفه که پیشم نمونن چشای به این قشنگی
گفتی تنها راهه پرواز ولی آسمون چه دوره
واسه تو کاری نداره که دسات مثل بلوره
کی میگه سرمای بهمن واسه باریدن برفه
ایراد از عشق من و توست که همش اسیر حرفه
سلام
نمی دونم بچه ها کجا رفتن !!!!!!!!!!!!
-
هرچه كني بكن ، مكن
ترك من اي نگار من
هرچه بري ، ببر ، مبر
سنگدلي به كار من
هرچه بري ، ببر، مبر
رشته الفت مرا
هرچه كني ، بكن ، مكن
خانه اختيار من
هرچه روي برو ، مرو
راه خلاف دوستي
هرچه زني ، بزن ، مزن
طعنه به روزگار من
***
با اجازت ما هم تا جمعه رفتیم ابیانه
فعلا یا حق
-
خوشم میاد از Mohammad99 که بیشتر شعرایی را میذاره که استاد شجریان خوندتشون
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نماز شام غریبان چو گریه اغازم
به مویه های غریبانه قصه پردازم
به یاد یار و دیار آنچنان بگریم زار
که از جهان ره و رسم سفر براندازم
-
قربانت سیس جان:10:
خب تخصصش همینه:31:
اینم ماله سرو چمان اجرای امریکا هست
***
مده اي رفيق! پندم که نظر بر او فکندم
تو ميان ما نداني که چه مي رود نهاني
(
مزن اي عدو! به تيرم که بدين قدر نميرم
خبرش بگو که جانت بدهم به مژدگاني
-
اینم از "گوشه رجز" در دستگاه چهارگاه که در نوار آموزشی استاد هست:
یکی دختری داشت خاقان چو ماه
کجا ماه دارد دو چشم سیاه
به دنبال چشمش یکی خال بود
که چشم خودش هم بدان خال بود
-
دیروز عزراییل را دیدم
با همان کیف پستچی مآبش
پر از قبض روح
که به سراغ مشترکین می رفت
مصرف عمر من بالا رفته است
خیلی زود نوبت من می شود
-
دید موری در رهی پیلی سترک
گفت باید بود چون پیلان بزرگ
من چنین خرد و نزارم زانسبب
که نه روز آسایشی دارم، نه شب
-
بد نيست اگر کمي به هم فکر کنيم
در بحبوحه خنده به غم فکر کنيم
بد نيست اگرخانه ما سيماني است
به خشت و گل و نفوذ نم فکر کنيم
هر وقت زيادمان دلي ميشکند
بد نيست که يک لحظه به کم فکر کنيم
من عاشق و تو هر که در اين عصر غريب
بد نيست اگر کمي به هم فکر کنيم