لای لایی
من به جای تو شکستم
تو نبودی من به سوگ من نشستم
هر ستاره تا ستاره گریه کردم
از همیشه تا دوباره گریه کردم
Printable View
لای لایی
من به جای تو شکستم
تو نبودی من به سوگ من نشستم
هر ستاره تا ستاره گریه کردم
از همیشه تا دوباره گریه کردم
من از بيداد و جور و ظلم ظالم
از اين بي هوده زيستن ها
از اين آشوب فكر و هرزه گويي
گريزانم گريزانم گريزان
========
بعد از خواب دلچسب تا بعد از ظهر برگشتم به دامان بي رنگ P30World ؛ عجب غوغا شده تو اين تاپيك
نی ونای چوپون سفر خراسون همه میگن تو قصه بودی
يه روز ميرُم ار اين ديار بي تو
به دنبالت ميام تا هر جا باشي
ز فريادُم مُگم قصه دردُم
صدايت ميكُنم هر جا كه باشي
=========
براي شما با لهجه خراساني
چشم حتماًنقل قول:
رفیق یه ریزه بیشتر بنویس خوب
ستمه
-----------------------
یـاران گــــزیــده داشــــتــم روزی
امروز چه شد که نیست کس یارم
هر نیمه شب آسمان ستوه آید
از گـریــه ســـخـت و نـالــه زارم
من تو را تا بی کرانها
من تو را تا کهکشانها
از زمین تا آسمانها
دوست دارم
می پرستم
من تو را همچون اهورا
من تو را همچون مسیحا
همچو عطر پاک گلها
دوست دارم
می پرستم
می بهشـت نـنوشـم ز جام ساقی رضوان
مرا باده چه حاجت که مست بوی تو باشم
هزار بادیه سهل است که با وجود تو رفتن
اگر خلاف کنم سـعدیا به سـوی تو باشم
را روزها خستگی بود در تن
به شبها اگر آرمیدم تو بودی
چراغ شبان سیاهم تو هستی
شعاع طلوع سپیدم تو بودی
چه شبها که نقاش روی تو بودم
به خاطر چو نقشی کشیدم تو بودی
به غیر از تو بر کس امیدی ندارم
پناهم تو هستی امیدم تو بودی
يگانه باش و تا تواني خوش باش
سرود اميد بسراي و سر خوش باش
اگر جهان مخالفت كرد با تو
بدان بشين و بخند و شادان باش
شکایت نمی کنم، اما
ایا واقعاً نشد که در گذر ِ همین همیشه ی بی شکیب،
دمی دلواپس ِ تنهایی ِ دستهای من شوی؟
نه به اندازه تکرار ِ دیدار و همصدایی ِ نفسهامان!
به اندازه زنگی...
واقعاً نشد؟
واقعاً انعکاس ِ سکوت،
تنها حاصل ِ فریاد ِ آن همه ترانه
رو به دیوار ِ خانه ی شما بود؟
سلام اون روز خوب خوابیدین ایا؟