این تسلسلی که پیش فرض درست قرارش دادی خودش مشگل داره
اشکالی که این "برهان" دارد این است که قیاسی مع الفارق انجام میدهد،
منظور از تسلسل "سلسله در عربی یعنی زنجیر" برخی اوقات دایره وار بودن مجموعه علتها است، مانند علت های زیر
-> A -> B -> C -> D -> E -> F -> G -> A -> B -> C
که برخی معلول ها دوباره به علت علت های خودشان تبدیل میشوند،
و برخی از موارد نیز این است که مجموعه علت ها تا بی نهایت در گذشته امتداد می یابد و ابتدایی ندارد.
اما در مقایسه ای که فارابی انجام داده است هیچکدام یک از این دو حالت فرض نشده است، فارابی ماجرایی را نقل میکند که کراندار و با نهایت است، چه مسابقه دو را فرض کنیم چه مثال معروف جبهه جنگ او را، در هر دو مثال، ماجرا یک ابتدایی دارد، این در حالی است که اگر تسلسل درست باشد نمیتوان "ابتدایی" برای مجموعه علت ها در نظر گرفت.
و دونده شماره n حرکت نمیکند مگر اینکه دونده شماره n-1 حرکت کند.
تنها در این شرایط است که میتوان یقین داشت اگر دوندگان در حال حرکت باشند، دونده شماره 1 یقیناً حرکت را آغاز کرده است. اما در مورد علت ها به هیچ عنوان با درست فرض کردن تسلسل نمیتوان علت نخستینی را در نظر گرفت، بعبارت دیگر این برهان قرار است نشان دهد که علت اولیه ای وجود دارد، اما قبل از اینکه آنرا اثبات کند آنرا موجود فرض کرده است، یا بعبارت دیگر دچار سفسطه مصادره به مطلوب شده است
لذا این "استدلال" نمیتواند باطل بودن تسلسل را نشان دهد.