اقا این اشتباه تایپی داره من یک حرف جا انداختم کل حرفم بر عکس در اومدنقل قول:
اما لزوما نه این که ببینم چرا این حرف رو زد و .... و همین طوری فکر میکنم و ادامه حرف
Printable View
اقا این اشتباه تایپی داره من یک حرف جا انداختم کل حرفم بر عکس در اومدنقل قول:
اما لزوما نه این که ببینم چرا این حرف رو زد و .... و همین طوری فکر میکنم و ادامه حرف
مواقعی که قرار ملاقات با دختری رو میزارید مثلا جهت ازدواج ، بعد ملاقات با دیدن رخ طرف مقابل خوشتون نمیاد یا بهتر بگم حالتون بد میشه که میخواین سریع فلنگ و ببندید و دربرین ... با همچین حسایی چطور میشه این ملاقات شوم رو جمع گرد که به طرف و خانوادش برنخوره و مایه آبروریزی نشه؟ بخصوص وقتی خانواده طرف هم باشن دیگه بدتر ... به گونه ای که اگر هم مجبورتون کنن زوری حرف بزنید در فرایند حرف زدن هم مثلا حوصله سوال جواب رو نداشته باشید و اصلا نخواید حرفاش و بشنوید و شکلش و ببینید ... آیا باید همون ابتدا گفت که من از قیافه این خانم خوشم نیومده پس بریم و بیخیال که ناراحت بشن یا ...؟
اینگونه موارد بیشتر در مواقعی رخ میده که والدین یا دوستان شخصی رو معرفی میکنن و برعکس در میاد و موارد مشابه ...
یا اصلا سر این قرار ها (خواستگاری) نرین یا اینکه اگه میرین باید به خانواده و خود شخص احترام بذاریننقل قول:
ترک ردن صحنه و یا اینکه صریحا به زبون بیاریم که من از چهره شخص مورد نظر خوشم نمیاد زیاد جالب نیست و به شخصیتشون هم توهین میشه
اگه مجبور به صحبت کردن شدین تا میشه باید پاسخ کوتاه و تک کلمه ای داد مثل : آره، نه، نظری ندارم و ...
بعد از چند تا سوال طرف مقابل خودش متوجه میشه که تمایلی به ادامه ندارین
اگر شما خودتون خواستگاری برید دوست دارید دختر خانم تو همون وحله اول که شما رو دید بگه من از قیافه ی شما خوشم نیومده!نقل قول:
خیلی خوش اومدید!!
بنظرمن خیلی سنگین و رنگین بشینید جلسه تموم بشه، بهونه برای ترک جلسه هم جالب نیست
ته ته اش آدم میگه بنظر من، من و شما خیلی مناسب هم نیستیم !
نقل قول:درسته یکبار اینکار و کردم خیلی ضایع شد حتی شنیدم دختر بنده خدا گریه می کرد چون واقعا آدم تحقیر میشه البته دست خودم نبود و آدم استرس میگیره و نمیدونه چکار داره میکنه در هر صورت به نظرم روش خوب اینه که فرد در وهله اول به هر طریقی شده ظاهرش و ببینه بعد بره سراغ اخلاقیات یا اگر هم نشد یک جوری (بسته به هنر و زبان خود شخص) مجلس و جمع کنه که سخته اینم البته یا اصلا از این روش اقدام نکنه و خودش بره یکی رو پیدا کنه و اگر هم نتونست که دیگه هیچی مجرد میمونه یا ...نقل قول:
دوست عزیز، یک نکته رو بگم:نقل قول:
درسته تیپ و هیکل و قیافه مهمه، ولی حداقل جلسه اول باید 10% در نظر بگیرید. وقتی شما قیافه رو نپسندیدید، مطمئنا اگر دختر شاهزاده هم باشه و شما ندونید، نمی پسندید. روی تمام ویژگی هاش خط میکشید، به خاطر قیافه اش. در صورتی که به نظر من، آدم دنبال کیس خیلی خوشگل هم بگرده، با مشکل مواجه میشه بعدا...
در مورد پسند کردن پسرها هم همینطور، به شخصه این رو دیدم، که شخصی، خیلی قیافه اش تعریفی نداشته ولی به تمام معنا پسر کاملی بوده و از هر کسی بپرسید تاییدش میکنه، اون پسر، 2 سال دنبال زن گشت، نهایتا دختری گیرش اومد که سنگین و عاقل بود و اون رو به خاطر خودش خواست نه تیپش.
به نظر من، شما اصلا نباید از خودت هم بروز بدی که بدت اومده یا چیزی. حتی میتونید همون جلسه اول یه گفتگوی کوتاهی داشته باشید با کیس مورد نظر، بعد که رفتید خونه، دیگه خبری ندید، یا مثلا بسپارید بگن به همدیگه نمی خوردن.
پ.ن: حالا اینجا رسم اینه که اول خواهر یا مادر شخص میرن دختر رو می بینن و در موردش یه تحقیق اولیه ی حضوری میکنن و بعدش برا پسر تعریف میکنن، اگر مناسب بود ادامه میده. گرچه اینم یه بدی هایی داره از جمله اینکه ممکنه مادر یا خواهر طرف خوشش نیاد و چیزهای کوچیک رو بزرگ جلوه بده.
گفتم که آدمیزاد مختاره و کسی نمیتونه مجبورش کنه و وقتی از یک روشی موفق نمیشی و خطا داره با تدبیرت روش موردنظرت و انتخاب کننقل قول:
البته الان مجردی رو عشقه:n10: آزاد و رها و بدون مسئولیت :n09:
یک مدت رفتم تو این فاز و یک عده رو اسیر کردیم و پس از کلی تلفات پناهنده شدیم
الان هم فقط شکم خودرا سیر میکنیم
با سلام دوستان
اگه بریم مشهد(قسمت همتون بشه:n16:)بخوایم برا همکلاسی دانشگامون (خانم) یه چیزه رسمی و شیک بیاریم چی باید بگیریم (خیلی رسمی در حد سلام احوال پرسی هستیم )
فکر میکنم چیزی سوغاتی نیارید بهتر باشه...نقل قول:
مگر قصدی داشته باشید( ارتباط بیشتر)
سلامنقل قول:
خوش به سعادت تون :n12:
+
چند وقت پیش (اربعین) یکی از دوستان ما که از کربلا برگشته بود برای اکثر هم کلاسی ها یک تسبیح آوردن و برای بعضی عطر.
این در حالیه که این دوستمون اولین ترمش بود که داشت تو این دانشگاه درس میخوند.
با توجه به این نکته که گفتین رابطه آنچنانی هم ندارین (فقط در حد سلام و احوال پرسی) انتظار چندانی از شما نمیره.
:n16:
مطمئن باشید با هر کس هر رفتاری داشته باشید، بعدا با خودتون همونجور رفتار میشه. :n39:نقل قول:
سپاسگذارم از راهنماییتون :n16:نقل قول:
مخالفم اصلا این طوری نیستنقل قول:
این حرف مال فیلم ها هست
برای مثال من تو زندگیم سعی کردم که هیچ وقت کسی رو مسخره نکنم اما خوب دیگران این کار رو کردن و خچب بازم جوابی ندادم بهشون و گذشتم ولی هیچکس در مقابل من گذشت نکرد سعی کردم همیشه عدالت رو رعایت کنم و حق کسی رو نخورم ولی بقیه این کار رو نکردن سعی کردم که همیشه حسابام دقیق باشه و به کسی بدهکار نباشم و وقتی گفتم مثلا هفته دیگه پولتو پس میدم هفته دیگه بردم براش دقیق و بدون کم کسری ولی دیگران این کار رو نکردن مثلا همین امروز یکی بود من ۱۴ بهش بده کار بودم امروز ۱۵ دادم بهش و اونم اصلا به روش نیوورد و گذاشت تو جیبش و رفت من لنگ ۱۰۰۰ تومان نیستم ولی خوب تو حتی به روی خودت هم نیووردی که این ۱۰۰۰ بیشتره و داری بیشتر میگیری یا مثلا این جا اومدم هر جا تونستم و در حدی که تونستم به هر کسی کمک کردم و راهنمایی کردم و مشاوره دادم رایگان اونم بدون این که از طرف مقابل کوچکترین انتظاری داشته باشم حتی دنبال مشکلش رو میگیرم ببینم حل شد یا نه چطور شد حل شد یا نه حالا رفتم برای مشاوره تحصیلی پول هم دادم و طرف همه پولشم دقیق و بدون کسری داره میگیره حاضر نیست که کارش رو درست انجام بده و بهش میگم اقای محترم من کی باید بیام امروز بهم تایم دادید میگه من حالشو ندارم امروز برای فردا بیا خوب من اگر میتونستم و میدونستم که کی چی بخونم کجا چی بخونم که نمیومدم پومو بدم به تو من سر برنامه دارم میام حالا اومدی زیدی زیرش و میگی من امروز وقت ندارم برو فردا بیا
حالا بازم این حرف درسته؟
اقا من یه سوتی دادم که خیلی بد بود به نظرم خیلی ناجور بود و خودم خیلی جا خوردم به نظرتون چیکار کنم
امروز صبح که رفتم مدرسه یکی از بچه ها مریض بود چند روزی نیومد و صبح مدیر گفت که باید گواهی پزشک بیاری که خوب شدی اقا منم کنارش بودم دوستم بود طرف بعد من بهش گفتم الان کلاس شروع میشه زنگ بزن به بابات برات گواهی بیاره(فکر میکردم که باباش کارش ازاده و مغازه داره صبح زود هم که مغازه باز نیست) اقا گفت نه نمیشه گفتم چرا نمیشه یه زنگ بزن برات میارن دیگه ۲ دقیقه که بیشتر نیست بعد یهو طرف برگشت گفت من پدرم فوت شده من خشک شدم اصلا هنگ کردم که وسط حرفش درومدم گفتم تو پدرت فوت شده؟ اصلا باورم نمیشد حتی یک درصد که این پدر نداره من خیلی خجالت کشیدم ولی هیچی نگفتم به نظرتون من کار اشتباهی انجام دادم اخه اصلا نمیدونستم این موضوع رو پسره این طور که من فهمیدم اصلا از دیتم ناراحت نبود ولی خودم خیلی ناراحت شدم که اون حرف رو زدم و .... به نظرتون کاری لازمه بکنم برای این که از دلش در بیارم عذر خواهی و .... خیلی احساس بدهکاری بهش میکنم
درودنقل قول:
این اتفاق سال آخر دبیرستان برای من هم پیش اومده بود!:n03:
کاری که من کردم این بود که زنگ ورزش کشیدمش کنار و ازش عذرخواهی کردم و حقیقت رو گفتم.
گفتم ببین من نمیدونستم پدرت فوت کرده و دیروز اون حرف رو از روی نا آگاهی زدم.
به هر حال شرمنده، اگه ناراحت شدی خواستم بدونی که قصدی در کار نبود.
اون رفیقمم بعد از اینکه فهمیده بود من واقعا اطلاع نداشتم بهم گفت که اشکال نداره و اصلا ناراحت نشده بود.
و داستان به خوبی و خوشی تموم شد!:n01:
+
+
+
در مورد شما هم نمیدونم طرف کیه و لحن گفتن تون چطوری بوده و اصلا طرف چقدر باهاتون صمیمی بوده و ...
اما چیزی که واضحه اینه که شما از این قضیه خبردار نبودین.
بهترین کار اینه که تو تنهایی بشینی خیلی جدی بهش صادقانه بگی که اطلاع نداشتی از این قضیه و عذرخواهی کنی ازش.
:n16:
سلام
دوستان آیا دوست پسر ها به دوست دخترها عیدی چیزی میدن؟ اگر آره چی؟
ممنون میشم دوستان راهنمایی بفرمایید.
بنظر من بله (البته اگر سال اول نیست که دوست هستید عملکرد سال های قبل هم میتونه الگوی خوبی باشه فرضا اگر قبلا هدیه میدادید اینبار هم بله و اگر هدیه ای رد و بدل نمیشه تنها به تبریک عید اکتفا کنید :دی)نقل قول:
اما اگر سال اوله بنظرم کار پسندیده ایه هستش:n17:
من فکر میکنم عیدی نباید خیلی گرون باش
البته بودجه تعیین بشه بهتر میشه راهنمایی کرد:n16:
چطور سر صحبت با را با خانمی که ازش خوشمان آمده (به قصد آشنایی و اگر کیس مناسبی بود خواستگاری) باز کنیم؟
بستگی دارهنقل قول:
اخه نمیشه صحبت رو یهو باز کرد مثلا اگر همکلاسی هستید یه چند باری کنار دستش بشینید هر جا رو متوجه نشدید از اون بپرسید و یواش یواش باهاش دوست بشید و نزدیک بشید و مثلا یه روز به اتوبوس نمیرسه دعوتش کنید سوار بشه و برسونیدش و از این حرفا و نزدیک بشید
باتوجه به رابطه ای که وجود داره باید ببینید مثلا اگر فامیل هستید یه بارم برید سراغ اون با اون حرف بزنید تو یه جمع که هستید یا همه هم سن ها رو جمع کنید بگید بریم مثلا فلان جا با هم فلان برنامه و .... یواش یواش نزدیک بشید و شکاره بگیرید و حرف بزنید و ... در هر موردی
مثلا توی محل کار جایی که شک دارید نظرش رو در مورد مطلبی که اون هم میتونه کمک کنه بپرسید و از ایم حرف ها
اگر هم نمیشناسید مثلا تو خیابون و ....(خودم ایم روش رو نمیپسندم و اصلا انجامش نمیدم اخه سبک میاد به نظرم و کار ادم حسابی نیست) متلک و شکاره دادن تو خیابون و ... هست مثلا یه روش اینه که وقتی دارید راه میرید یه چشمک بزنید اگر طرف جواب داد شماره بهش بدید اگر جواب نداد هیچی رد بشید چون اون شخص بهتون جواب منفی میده حالا مثبت یا منفیش هم اگر طرف چشمک زد جواب مثبت هست اگر نه خوب منفی هست اگر جواب نداد و همین طور نگاه میکنه یا نگاهش خشم گینه یا نه معمولی یه حالت گیجی و سرگردونی و .... داشت شکا شماره رو بدید حالا طرف قبول میکنه یا نه اگر خشم گین بود سریع گم و گور شید اگر نگاهش رو برگردوند خوب قاطعانه میگه نه شما با خیال راحت میتونید از کنارش رد بشید
تو مغازه مثلا رفتید عطر بخرید بگید ببخشید خانوم میشه نظرتون رو در مورد این عطر بدونم من گیج شدم و از بخواهید کمکتون کنه بعد دیگه بستگی به خودتون داره که طرف جوابش چطوریه اگر دید طرف خیلی کوتاه و تارحد ممکن تک کلمه ای و ... کلا به طوری که متوجه میشد طرف میخواهد سریع دور بشه و بحث رو تموم کنه هیچ کاری نکنید خوب ازش تشکر کنید و تموم کنید بحث رو اگر دید طرف خیلی معمولی جواب میده و نه کوتاه جواب میده نه بلند این جا بستگی به خودتون داره که چیکار کنید که طرف یخش اب بشه و بعد بهش بگید میتونم شمارتون رو داشته باشم و یا هر روش دیگه ای که بلدید یا هم میبینید که طرف جواب میده و حتی مثلا پیشنهاد میده و خیلی خودمونی هست و ... و شاید همکاری بکنه باهاتون تو خریدتون و ... اون به احتمال زیاد جواب میده و شماره رو میده
اشتباه نکنید یه موقع طرف داره پا میده یه دفه هست فقط داره راهنمایی میکنه البته که تشخیصش به نظر من خیلی سخته و یه خورده ریزه کاری رو دقت کنید یه موقع مثلا داره کمک میکنه و همراهی هم میکنه ولی فاصله رو کاملا حفظ میکنه و خیلی جدی هست اون موقع اگر پیشنهاد بدید خوب حتما زد میشید
در کل باید خودتون با توجه به موقعیت بسنجید و انتخاب کنید که چه راهی خوبه و چطوری ارتباط برقرار کنیم و نزدیک بشیم به طرف
پ ن: الان خودم بایکی همین فیلم ها رو در اوردم باهاش قرار هم گذاشتم حالا نمیدونم باید چیکار کنم مثلا قراره بریم یه جا یه چیزی بخوریم کجا باید رفت اصلا نمیدونم رستوران ها و ..... رو نمیشناسم معمولا لباس خوب میپوشم سوال ندارم ولی کجا باید رفت و ... رو نمیدونم(زنم نمیخواهم همین طوری دور دوری و الکی خوش گذرونی و تاب تاب و وقت گذرونی)
پن: عامو حوصله داریا برو حالتو بکن کار میکنی پول درمیاری برو دور دنیارو بگرد چه کاریه زن میخواهی همین جوری هم خوش میگذره زن مسئولیت داره و درد سر هر وقت حوصله ات سر رفت (از تنهایی)(خودم پول در نمیارم دور دنیار و هم نگشتم) برو بایکی دوست شو تاب تاب و نمیدونم ... فقط اون رابطهه که اولش ج داره بعدش ن و بعدش هم س و ی رو برقرار نکن چون اون موقع جدی میشه رابطه بعد باید ازدواج کنی اون وقت دیگه اگر ازدواج نکنی به دختره صدمه زدی و حرمتش رو شکستی بهش بی احترامی کردی ارزشش رو شکستی و نابودش کردی (اینم برای این که مورد اتهام بیخود قرار نگیریم و به سو استفاده متهم نشیم البته بهش پایبندم و عمل میکنم چون باورش دارم) (البته قصد فوضولی ندارم هر طور خودتون میدونید)
به کسایی که میپرسن ازدواج کردی نکردی خواستگار اومده نیومده و این سوال ها چه باید گفت که پیام به تو چه منتقل بشه؟
نقل قول:
سلام؛
نشنیدم بگن ازدواج کردی یا نکردی مگه اینکه دوست یا آشنایی رو پس از سال ها بمینی و این سوال رو بپرسه. خب این رو نمیشه پیچوند. چون سوالش آره یا نه هست و باید صریحا پاسخ داده بشه. به نظر با پاسخ کوتاه و ساده میشه سریع ردش کرد و از سر گذروندش. ( از شاخ و برگ دادن زیاد موقع پاسخ خودداری بشه )
ولی اگه من باب خواستگار سوالی شد این جواب جالب هست:
« خوب راستش خواستگار که زیاده ولی میدونی که تو این دوره زمونه مرد واقعی پیدا نمیشه و نمیشه به هرکسی اعتمادکرد و اون رو به حریم خونت راه داد »
با این جواب هم طرف رو میپیچونی هم بحث از خواستگار میره سر مرد واقعی برای ازدواج و اینجور حرف ها.
:n01:
"هر وقت تصمیمی گرفته شد مطمئن باشید کارت دعوت رو سریعا بهتون می رسونیم".نقل قول:
نه بی ادبانه است، نه مشکل ساز و قطعا به شخص مقابل می فهمونه که تا وقتی ما به مرحله دعوت کردن میهمان ها به جشن نرسیدیم تصمیم نداریم سایرین رو وارد ماجرا کنیم.
خیلی سرد و کوتاه جواب تا حد امکان تک کلمه ای در مورد سوالات شخصی جواب بدید خچد طرف اگر تو باغ باشه دیگه نمیپرسه و با احتیاط بیشتری سوالاشو انتخاب میکنهنقل قول:
سوال خودم:
اقا در مورد کسی که بهش علاقه دارید ولی هیچ نشونه ای نمیده طرف چطور احساس اون رو میفهمید؟ در مورد احساس هاش تا حد امکان مخفی میکنه و نشون نمیده که چه حسی داره کلا هر چی باشه چه خوش حالی و ناراحتی هیچی رو بروز نمیده چه جلوی من چه بقیه دوستا و اشنا هاش ولی جالبش اینه که طرف مثلا شروع میکنی باهاش حرف بزنی حرف میزنه و اطلاعات میده و میگیره و معاشرت میکنه اصلا هم بیحوصله نمیزنه چه تو اس ام اس و ... چه حضوری ولی هیچی بروز نمیده نه ناراحتی نه چیز دیگه مثلا با هم رفتیم بیرون و رابطه ما هم مثل دو تا دوست معمولی بود بعد یه نفر بود گدایی میکرد بعد اومد سراغ ما گفت که به من کمک کنید و ... و اخر حرفش گفت به پای هم پیرشید و از این حرفا من خوشم نیومد ولی دیدم اون هیچ عکس العملی نشون نداد منم هیچی نگفتم و رد شدیم و تو مغازه ها که میرفتیم بعد باز فکر میکردن ما با هم رابطه خاصی داریم ولی بازم اون هیچ عکس العملی نشون نمیداد که من بدونم مثلا الان چیکار کنم برگردم جواب بدم و این حرفا یا نه رد بشیم بریم من چون اون اونجا بود و این که شاید از عکس العمل من و برخورد هایی که ممکنه پیش بیاد و ... و باعث ناراحتی اون بشه هیچی نمیگفتم خوب خیلی سخت بود چون باز نمیفهمیدم که الان از من ناراحته یا نه از اون طرف مقابل ناراحته هیچی بروز نمیده شما در این گونه موارد چطوری میفهمید احساس طرف مقابل چیه؟
خودش هم میگه که بروز نمیده و عمدا این کار رو میکنه جلوی هر کسی هم که باشه مهم نیست!!!!
سلامنقل قول:
دوست گرامی من الان اشکال کار رو متوجه خودتون میدونم به دو دلیل:
1- هر ارتباطی یک هدفی داره که باید از اولش مشخص باشه! اگر همینجوری الکی دوست هستین پس این موارد نباید براتون مطرح باشه اگر هم مهمه خب چرا تا الان چیزی بهش نگفتید؟
2- معمولا اقایون پیشقدم میشن (در ابراز علاقه و پیشنهاد دوستی بیشتر و سایر موارد) نمیشه انتظار داشت اون خانوم با هر نوع روحیه ای بیاد واکنشی نشون بده (چه مثبت چه منفی) اونم وقتی که اصلا نمیدونه قصد شما چیه!
در اصل میتونم بهتون بگم بهترین کار اینه هر طور که خودتون راحتترید هدفتون رو باهاش در میون بگذارید مطمئن باشید هرچقدر هم ادم تووداری باشه پاسختون رو خواهد داد
موفق باشید
+
دوستان من با یکی از همکارام که اقا هستند نشد خداحافظی کنم (روز اخر کاری بود و معمولا همکارها همه در حد یک جمله هم شده یک تبریک عید هم میگن...)
حالا مسئله اینه
اول اینکه من شماره این اقا رو ندارم اما برحسب کاری که لازم بود انجام بدم ایشون شمارش رو چند وقت قبل به من داد که در صورت لزوم خبرشون کنم (پس یجورایی شماره رو دارم :n39:)
دوم اینکه نمیدونم شاید دوست نداره ارتباط غیر کاری داشته باشه:n41:
حالا سردوراهی هستم که:
پیام بزنم و احتمالا پیش خودش بگه چه دختر پررویی که بی اجازه منو اد کرده
یا
پیام نزنم و بگه عجب ادم بی ادبی نگفت یه تبریک خشک و خالی بهم بگه
گفتن یا نگفتن مسئله این است:n31:
بهتره تماس نگیرید چون ممکنه برایش سوء تفاهم بشه که شما قصد خاصی از این پیامک داریدنقل قول:
کلاً این تبریکات قبل از عید آنقدر زیاده و تکراریه که کسی یادش نمیمونه که کی بهش تبریک گفت یا نگفت!
خوب نمیشه اگر این کار رو بکنم ممکنه مشکلات خیلی زیادی ادامش داشته باشه برای همین منتظرم یه نشونه ای بده(در حد تخریب کامل شخصیت من تموم میشه اگر درست پیش نره) مشکل بزرگ بعدی اینه که اون از من بزرگ تره بعد یه خورده یه جوری میشه اگر رد بشه که من فکر نمیکنم اون جوری خوب باشهنقل قول:
خوب طبق گفته های شما و موقعیت و یه حرفی که الان یادش افتادم بهتر اصلا اقدامی نکنم بهتره و همون دوست معمولی باشیم و دفه بعد اگر رفتیم بیرون و برای بقیه سوتفاهم شد خودم به زبون بیارم و جواب بدم چون حالا که فکرش رو میکنم میبینم ممکنه برای اون دقیقا سوتفاهم بشه از اونجایی هم که نشون نمیده خیلی بده این طوری صاف راحت هست بهتره
سوال خودتون
رو من باشم نمی فرستم این طوری بهتره به نظرم یا اگر هم میفرستید یه پیام رسمی بفرستید مهم نیست خیلی مثلا من ناراحت نمیشم که هم کلاسی هام مثلا برام تبریک عید نفرستن و انتظاری ندارم ازشون فکر نمیکنم تو محیط کار هم بیشتر از یک همکلاسی انتظاری داشته باشن از هم حتی شاید بگیم تو همکلاسی ها نزدیک تر هم هستیم پس انتظار بیشتری وجود داره فوقش بعد عید موقعی که برگشتید سر کار بهش بگید
پ ن: به نظرم فرستادن تبریک عید خیلی کار جالبی نیست مگر برای کسایی که نمیبینیمشون و یا این که خیلی دور هستن از ما مثلا برای فامیل هایی که خارج از ایرانن ویا دوستایی که یه مدت صمیمی بودیم ولی الان دیگه به هر دلیلی هم دیگه رو نمیبینیم و این جور افراد کسایی رو که میبینیم کار بیهوده ای هست خوب طرف رو که میبینیم که خیلی بهتر میشه تبریک گفت خضوری و ... خوب خیلی بهتره و به نظرم شایسته تر
دوستان عزيز من به خواستگاري دختر خانومي رفتم که فقط به خاطر يک شرط توافق انجام نشد
ما در شهرستان زندگي ميکنم و کارمند هم هستم ولي ايشون چون قصد دارند از شهرستان برود (به مرکز استان) راضي به ازدواج نميشن. من هم نميتونم انتقالي بگيرم
به نظرتون چکار کنم؟ پيشنهادي داريد؟
بیخیالش که بشی راضی میشه از دستت نمیدهنقل قول:
اگر فرض رو بر این بزاریم که شخص مد نظر شما همه آنچه که از یک ازدواج می خواهد، در شما می بیند، جز همین یک مورد!نقل قول:
و این یک مورد انقدر برایش مهم است که یک گزینه خوب ازدواج را به راحتی رد می کند، به نظر من این شخص اصلا گزینه مناسبی برای شما نیست. در زندگی انقدر روزهای سخت پیش می آید که اگر قرار باشد زن و شوهر هر کدام در حدی کوتاه نیایند، دو روزه کار به طلاق می کشد!!!!
برای اطمینان از وضعیت
به نظر من شما بدون اینکه مستقیما موافقت کنید، مسئله را طور دیگری مطرح کنید بهتر است. مثلا بگید که من اگر بخواهم بروم مرکز استان باید شغلم را عوض کنم. ببینید طرف مقابل چه می گوید؟
بالاخره تغییر شغل و تزلزل در وضعیت زندگی و درآمد و ....
این خیلی مهم است که بدانید این بحث تغییر شهر بهانه است یا خیر؟!
طریقه رفتارتون با اونایی که فقط زمانی که کارتون دارند اس ام اس میدن چطور باید باشه ؟ ( از اونایی که سالی یه بارم حال و احوال هم نمیپرسن ) .
چرا خانوما فکر می کنند اگر بگن "فلانی جون" مردا کارشونو راه میندازن ؟ من که بدم میاد
اون خانوما با فاحشه فرقی ندارننقل قول:
چرا خانوما فکر می کنند اگر بگن "فلانی جون" مردا کارشونو راه میندازن ؟ من که بدم میاد
واسه اینکه کارشون راه بیوفته کارای دیگه ای هم میکنن
اون مردایی هم که با یه جون کار یکی رو راه میندازن یه مشت عقده ای خاک بر سرن که مطمئنا خوده دختره هم حالش از طرف بهم میخوره
من اگه یکی با این مشخصات بهم زنگ بزنه بگه مثلا فیلم برام بریز روی فلش میگم ندارم یا ... کار خاصی لازم نیست بکنینقل قول:
طریقه رفتارتون با اونایی که فقط زمانی که کارتون دارند اس ام اس میدن چطور باید باشه ؟ ( از اونایی که سالی یه بارم حال و احوال هم نمیپرسن ) .
از این قشر بسیار متنفریمنقل قول:
به روش نیارید که فهمیدید میخواهد سو استفاده کنه و بعد به شیوه بسیار حرفه ای یه پیچ بزنید و طرف رو دست به سر نمایید و بزارید به درد خچد بمیره [emoji39] [emoji39] [emoji39] [emoji12] [emoji12] [emoji12]
همیشه آدما بدی نیستن...نقل قول:
شاید فقط بلد نیستن که خوبصحبت کنن و از ترسناراحت شدن طرفمقابل زیاد سراغش نمیرن که خراب نکنن...
من خودم از این طور آدما خیلی خوشم میآد مزاحمت نمیشن و وقتی کارت دارن میان و تو هم اگه بتونی بهتره دریغ نکنی چون هر آمدییه شدی هم داره...
البته و صد البته گاهی خودت میفهمیطرف هدفش ش سو استفاده اسکه اینطوریکلا داستان فرق داره...
اول اینکه با گرفتاری های دنیای امروزی, دیگه اینکه طرف فقط موقع نیاز سراغ بگیره تعجب اور نیست. اگه اس ام اس داد شما هم تو جوابش با کمال احترام میگی زنگ بزن درست توضیح بده ببینم چکار داری! ولیاگه کاری از تون برمیاد به نظرم انجام بدید بهتره.نقل قول:
دوم اینکه هرکس طریقه ای رو برای معاشرت میپسنده ولی قضاوت کردن جالب نیست ....
:n01:
سلامنقل قول:
من اگر باشم سعی میکنم از انجام دادن کاره مد نظر طفره برم! به خودتون برمیگرده ببینید ته دلتون مایل به انجام اون لطف در حق شخص هستید یا خیر
بنظرم رودربایستی در این مورد جایی نداره :دی
نمیشه همه خانومها رو یکسان دونست و جمع بست! البته عده ای این اخلاق رو دارن متاسفانه
ولی بعضی ها هم تکیه کلامشون هست و حتی در صحبت های رایج بین همجنس ها هم از جون و الفاظ مشابه زیاد استفاده میکنند
سلام دوست عزیزنقل قول:
هرکسی در زندگیش اولویت هایی داره
ایشون و شما عاشق هم نبودید که انتظار فداکاری بره!
میشه گفت جفتتون منطقی حرف و تصمیم گیری میکنید و این ایرادی بهش وارد نیست
بنظر من همه چیز به تصمیم خودتون برمیگرده
ببینید ایشون ارزش این اقدام رو داره؟ (جابجا شدن)
و اگرنه بنظر من اصرار احتمالی اطرافیان در جهت راضی کردنه ایشون فایده ای نخواهد داشت...
به نظرم نهنقل قول:
شما اگر شغلتون دولتی باشه فکر کنم بتونید جا به جا بشید ولی ممکنه طول بکشه اگر هم ازاد هست که خوب انجام این تغییر خیلی سخته اگر هم شرکت خصوصی و .... هست بازم نمیشه چون مجبورید یک موقعیت خوب رو از دست بدید و معلوم نیست که در اینده باز هم بتونید به دستش بیارید یا نه یه نوع قمار هست به نظرم مگر این که همون طور که دوستان گفتند ببینید واقعا طرف ارزش این کار رو داره حرف بزنید و بگید اقا من حاظرم در اوین فرست جا به جا بشم ولی فعلا این شرایط رو ندارم و نکته دیگه اگر فامیل شما تو همون محل زندگی شما(شهر شما)هستن ایا حاضرید که از اونا جدا بشید؟ ایا اون طرف حاضره که از خانواده و فامیل هاش جدا بشه؟ این حرف که ما میریم هفته ای یک بار میبینیم و اینا حرفه و عمل نمیشه در اکثر مواقع ما خودمون داریم توی فامیل من یکی از دایی هام رو سالی دو بار سه بار بیشتر نمیبینم اون ها هم همه فامیلشون اینجا هستن الان یه جورایی منزوی شدن ولی خوب فامیل ما راحت افراد و عضو جدید رو قبول میکنن و به راحتی میتونن برگردن یا شما هم این شرایط رو دارید؟ میتونید؟
به این که الان من دارم اون رو میبینم و اون هم من رو میبینه نگاه نکنید این جالب نیست به شکست میرسه مگه چقدر دو نفر میتونن هم دیگه رو سرگرم کنن یک سال دوسال سه سال بیشتر میشه؟ مگر این که خیلی خلاق باشن یا بتونن دوست ها و رفیق های جدید که بتونن باهاشون ارتباط نزدیک برقرار کنن پیدا کنن میتونید این پتانسیل رو دارید؟
شما اینا رو در نظر بگیرید و تصمیم بگیرید
اگر تموم اینا جوابش طوری هست که بشه برید بعد ازشون یک وقت مناسب بگیرید و بگید مثلا من یک ماه وقت میخواهم تا ببینم میتونم منتقل بشم یا نه بعد تصمیم بگیرید
در ظمن به این که شما تو یک شهر کار کنید و همسرتون تو محل دیگه زندگی کنه حتی فکر هم نکنید چون خیلی سخته بعد شما در نظر بگیرید اگر بچه دار شدید میتونید بچه رو بزارید یک جا و هفته ای مثلا یک بار بچه تون رو ببینید؟ ما داشتیم تجربه اش رو تو نزدیکان خیلی سخته فاصله ای که بین بچه ها و پدر افتاد خیلی مشکل ایجاد کرد و دعوا هایی که حتی تو یک هفته هر روز با هم داشتن پدر و بچه هاش سخت بود هم برای پدر هم برای مادر هم برای بچه ها اینا رو در نظر بگیرید و بعد تصمیم بگیرید
اما دوستی داشتم که پدرش تو جنوب کار میکرد تو شرکت نفت ولی خانوادش اصفهان بودن ولی بازم پدر و بچه ها رابطه فوق العاده ای داشتن من یادمه مثلا پدره میومد هر وقت اصفهان بود دنبال بچه ش و پسره تو تموم موقعی که باباش بود خاطراتی که باپدرش داشت رو با ماهم میگفت مثلا میگفت رفتیم پارک و نمیدونم شهر بازی و ... و نمیدونم باهم فلان بازی رو کردیم و این حرفا که دست کمی از کسایی که پدرشون کنارشون بود نداشت
من قصد ندارم که ته دلتون رو خالی کنم ولی زندگی همینه شما در نظر بگیرید اینا رو و بعد تصمیم بگیرید مثل دومثال کاملا متناقضی که زدم شکا جزو کدوم دسته اید این تعیین کننده هست
شما میتونید جدا بشید یا نه نمیتونید اون طرف فکر اینا رو کرده یا نه نکرده
ببخشید اگر طولانی شد وحالت نصیحت گونه داشت و حتی تکراری بود
هیچی از خیرش بگذر.نقل قول:
1-تسلیم درخواست زن شدن غیر مردانه ترین کاری هست که یه مرد میتونه بکنه. در وهله اول جذابیت شخصیت خودت رو کم کردی.
2-تسلیم درخواست یه زن شدن این تفکر رو در ذهنش جا میندازه که هر درخواست دیگه ای هم داشت شما موظف هستید اطاعت کنید.
این دیگه مال عهد عتیقه این تفکر چیه دوست عزیز هر خواسته یا هر حرفی که منطقی باشه باید قبول بشه حالا میخواهد حرف زن باشه یا مرد حرف منطقی درسته و باید عمل بشه منتقی بودن رو هم افراد خودشون تو موقعیتی که هستن بادلیل و مدرک و حرف حساب باید تایید کنن و یا رد کنن حالا اگر خواسته موقع خوبی بیان نشده باید تو ضیح بدید که چرا الان نمیشه اگر کلا منطقی نیست باید بتونید توضیح بدیدربه این دلیل منطقی این خواسته بی جا هست و درست نیست برای خواسته ای هم که دارید باید بتونید دلیل بیارید که چرا منطقی هست و درستهنقل قول:
زن ها از نظر عقلی و فکری از مرد ها کمتر نیستن حتی گاهی اوقات خیلی هم قوی تر هستن و بهتر میتونن عمل کنن و درست تر عمل میکنن
لطفا تفکرتون رو تغییر بدید
ببخشید اگر ناراحت شدید ولی این تفکر قابل قبول نیست و دارید ارزش مادر و خواهر و همسر و دختر خودتون رو پایین میارید و بهشون میگید شما نمیفهمید و اونا رو موجود بدون فهم و درک میدونید
میشه خواهش کنم دلیل بیارید که چرا این طور فکر میکنید و اونا رو فاقد حق اظهار نظر میدونید؟
بازم معذرت اگر که ناراحت شدید چون سخته قبول کردن و شنیدن انتقاد از شیوه تفکر و اعتقاد هر شخصی برای اون شخص
@ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] من خانم ها رو و نیازهاشون و خواسته هاشون رو از خودشون هم بهتر میفهم اگه تو یه چیزی تو زندگی به خودم نمره بالا بدم همین مورده.
با توجه به شرایطی که ایشون پرسیدند این خانم اگه با ایشون ازدواج کنن به عبارت عامیانه سوارشون میشن (نمیدونم اگه عبارت مناسبی نیست پوزش میخوام زبان اول من فارسی نیست) آخرش میشن از این مردهایی که پاکت خرید دستشونه دارن دنبال زنشون تو بازار میدوند. ببخشید که صریح و رک میگم.
زن و مرد قبل از اینکه جذب عقل و استدلال و منطق یک دیگه بشن جذب مردانگی و زنانگی یکدیگه میشن این اصل لایتغیر طبیعته. یه سری کارها اصولا مردانه هست یه سری زنانه حالا هر جا که جای نقش های جنسیتی عوض بشه آخرش یه جایی مشکل خودش رو نشون میده.
البته خیلی مردها به این مشکل نمیگن کلمات جایگزینی مثل تفاهم و همفکری و ... هست برای سرپوش گذاشتن روی کاستی های مردانگی شون.
نه بازم به نظرم درست نیستنقل قول:
چطور ممکنه که کس دیگه از من بهتر بدونه که چه چیزی میخواهم ممکنه من نتونم تو اون موقعیتی که هستم متناسب با خواسته ای که دارم عمل کنم و نیاز به کمک و راهنمایی داشته باشم ولی این که من بگم که نه تو نمیفهمی چی میخواهی و من میدونم غلطه مثال بزنم فکر کنم بهتر بیان کرده باشم منظورم رو مثل این میمونه که من یه دکتر به من بگه من میدونم تو چته ولی تو نمیدونی خوب این درست نیست من یه مشکلی دارم ولی خوب ممکنه راه حل مشکلم رو ندونم و نیاز به راهنمایی داشته باشم یا دارم یه راه غلطی رو برای حل مشکل خودم تجویز میکنم و عمل میکنم بهش و یکی بیاد راهنماییم کنه
اون طور بودن غلطه ولی خوب اینم که بگیم نه من نمیکنم چون پرو میشه غلطه تا یک جایی ادم راه میام ولی بیشتر رو وقتی که قرار هست من خودم رو اذیت کنم و مجبور بشم هم اوقات خودم رو تلخ کنم هم اون رو این کار رو نمیکنم هر وقت دیدم سختمه میگم من بیشتر نمیتونم و بهم فشار میاد اگر میخواهی من میرم یک جا میشینم و تو خریدت رو انجام بده و بیا فلان جا با هم بریم یا مثلا میگم بیا یک روز دیگه بریم من امروز خسته شدم نمیتونم دیگه و سر حرم هم میمونم که نمیتونم و خسته شدم و فشار بیخود به خودم نمیارم و خودم رو کوچیک نمیکنم و پاچه خاری و باج هم نداریم وقتی منطقی حرف میزنن انتظار داریم که منطقی هم عمل بشه قول بیخود هم نمیدم وقتی میگم مثلا فردا میام هر جور شده فردا میرم ادامه خرید رو
این درسته هیچ کدوم کامل نیستن ولی بستگی داره که نگاهمون نسبت به مردانگی و زنانگی چی باشه اگر مرد رو یه ادم زبون نفهم میدونیم و زن رو یه موجودی که فقط باید به حرف شوهرش و پدرش عمل کنه و خودش اخنیار نداشته باشه قبول ندارم مرد رو نقش حمایت کنندگی رو میدم بهش و بیشتر و زن رو هم نقش ارامش دهنده به شوهرش نه موجودی که نیازمند که بدون مردش هیچ کاری ازش برنیاد بله ممکنه هر کسی یه چیزی ازش برنیاد و طرف مقابل مجبور به جبرانش باشه زن رو نباید لوسش کرد و بیمسئولیت گذاشتش ولی خوب این فشار هم بیاریم یا حق نظر دادن و ... بهشون ندیم مرد رو هم نباید مرکز فشار قرارش داد و هر کاری که زنش گفت مثل یک نوکر برای زنش باشه و خانوم مثل یک شاهزاده که نباید هیچ مسئولیت و ... داشته باشه گذاشت
بله یک سری کار ها رو زن ها نمیتونن درست انجام بدن و یک سری رو مرد ها ولی نفر به نفر فرق داره
هیچ کس کامل نیست دوست عزیز و همکاری کردن با زن ها رو من اسمش رو کاستی مردونگی و ... نمیزارم اسمش رو فهمیدگی و درک متقابل میزارم
شما نباید از حقوق خودتون کوتاه بیایید ولی نبایدم اون طرف رو بهش دستور بدید و مثل برده مجبور به گوش کردن به حرف شما
من یه بار بایکی از دخترای فامیل به خواست خودش (چون اطلاعاتم خوب بود البته خودش هم اطلاعاتش بد نبود)رفتم برای خرید گوشی من اول میخواستم که من برای فروشنده بگم که چی بیار و .... بعد گفتم که چرا این کار رو بکنم و تحت فشار بزارمش گفتم بزارم خودش بگه بعد من فقط حمایتش میکنم و اگر دیدم داره اشتباه میکنه و سرش رو کلاه میزارن و شتباه میکنه من مداخله میکنم و دیدم واقعا خوب از پس خودش بر اومد و خیلی قشنگ خواسته هاش رو گفت گفت میخواهم فلان باشه فلان باشه و این مدل و این طوری گفتم خوب برای داشتن ایم مشخصات این گوشی رو هم دیدم من که اینا رو داره و اونجا مقایسه میکردیم و خود طرف انتخاب کرد و گوشی واقعا خوبی رو هم خرید و موقع خرید هم گفت خودم میام انتخاب میکنم منم اعتماد کردم و قبول کردم و خودش رفت بهترین جنس رو با بهترین قیمت خرید و اومد من فقط نکات رو موقع خرید رو بهش گفتم همین و خیلی خوشم اومد که میتونست این قدر خوب از پس خودش بربیاد وبهش نگفتم که نه تو به این احنیاج نداری واین برات بهتره من اونجا حامیش بودم نه کسی که تو دستو پاش باشه و بهش فشار بیاره و اذیتش کنه و عقل و منطقش رو زیر سوال ببره فکر میکنم کسی که مثل من عمل کنه خیلی جذابیت بیشتری داشته باشه وحتی بعد از این که رفت خرید خودش زنگ زد وگفت که اره رفتم این جا این اتفاق ها افتاد واین طور شد و این رو خریدم و دیدم درست عمل کرده و خیلی خوش حال شدم حتی گفت چه کسایی رو اشنا دیده اونجا و کمکش کردن که خرید بهتری داشته باشه و نسبت هاشون رو هم گفت هم اون خوش حال بود هم من که اون تونست به خواستش برسه و من تونستم راهنماییش کنم و تجربه هام رو در اختیارش بزارم