سلام و امتنان مزید از کشید کارت حاضری خویش در این آوردگاه داغ ...لیک حالمان نیک بگرفته است از مصایب متعدد و مجال فرصت بر پاسخ گویی شایسته بر ندانسته ای شما نیست ...قصور و نفقوص مارا یر خلوص نیت خویش مبرا گردانید ...نقل قول:
1- چون استاد را خدای ناکرده دردی بیفتاد که ناچار به بیمارستان برفت و طبیبان بگفتند که استاد را جراحی باید و تا پولی ز جیب مبارک ندهی جراحی نشاید . استاد را پولی به جیب نباشد چه شود؟
بر کوی شده جامی ز می نای مهیا گردانده ..سر کشیده و در آن عالم شوخ به ریش آن اطبا شعلع مهر بیفکنیم.
2- استاد را با ناصر خسرو کاری بیفتاده ؟ حال تفاوتی نکند که آن ناصر خسرو یا این ناصر خسرو !
زمن قدیم که ناصر خسرو آمد و شدی داشت ما هم ایاب و ذهاب میکردیم لیک اکنون خسران کسادی خورده بر آن مقام .
3- در باب مقوله زیر استاد را نظر چیست؟ که ما دیروز یکی از آثار تاریخی به دیوار مسجدی دیدیم و امروز به موزه ایی در انگلیس!!
آنرا که عیان است چه حاجت به بیان است ..دزد معلوم و حاکم معلوم ...لیک حاکم هم در کسوت دزدان است .
4- عمری ما را ز جبر و اختیار الهی بگفتند و آخر ما خیچ نفهمیدیدم که این دو چیستند؟
جبر و اختیار الهی نیک در این سرزمین پیداست .. جبرش برای مردم و اختیارش برای تبلیغات آن سوی مرز هاست .
5- نظر مبارک استاد در باب مقوله ذیل
ما را استادی بود روزی ز بهر آخوندلوژی به فیضیه رفته کفش خویش به جلوی در زپا در آورده چون بازگشت کفش خویش نیافت .
دزد ناشی یه کاهدان زده است و به به یقین بدنبال برکت در آن موزه مجحوف بوده ...حکایت آن دزد است است که بر سلطان دزد ها زده باشد.
6- از بهر چه به هنگام دعا دست بر آسمان برند که گویند خدای به همه جاست ؟
انسان عوام نیک بندبال خوی برتر است و انرا اسمانی بنگارند تا از همین چوب در آستینش کنند و از وی باج ستانند .
7- استاد به چه چیز خلق رنجور شوند ؟
در این رخوت تن ...مصایبی چند فی الباب زندگی نا را در گرفته و از هر کوی و برزن فشاری وارد و ما هم کم طاقت .
8- عرفا عشق را گویند 7 مرحله است از بهر چه ؟
آن حبط است و نیک در رسالت ما یک مقام است و ان رسیدن به گوهر وجود خویش .
9- چون به کناب دیوانه ایی دانته نام نظر کردم در کمدی الهی خویش حالات بشر به دوزخ و بهشت بازگو کرده بود
استاد را نظر به بهشت و جهنم پی جوییم ؟ هر چند خدای تبارک به آن دنیا ما رندان به پیش خویش برد و بر تخت خویش به کنار خویش نشاند .
بهشت و جهنم در وجود ذی الوجود خویش است و تو هر دورا در درون خود اگاهی یابی ...بهشت درونت پر از عشق و بصیرت و فراغ بال و جهنم وجودت آکنده از نفرت و خوی ددمنشی و قتل و جرح .
10- این چگونه باشد که قیمت جنسی به دکانی بپرسی همان را به دکان دگر و ز زمین تا آسمان فرقی کنند؟
از مش باقر کاسب محل اقایون سوال فرمایید ...جواب وارد تر است .
11- چون است که گویند بازاریان اهل دوزخ اند !
بازاریان عندالحکم احتکار دوزخی گردند و غیر ان محبوب باری تعالی که نعمت خالق بر خلق رسانند .
12- در عهد قدیم در بغداد شاهی بمرد . چندین سال بر وی عزا گرفته و ناله و افغان به سر دادند و خرج بسیار کردند تا آنجا که مردم را گرسنگی در بر گرفته شهر آباد ویرانه گشته مردم خانه خراب . استاد را نظر چیست؟
ما نیز آگاه گشته ایم وخبر دار گشته ایم که حتی اصطبل ها و کبوتر خانه ها هم مرخص گشته و شهر ناشهر گشته ... فی الباب این مثل صدق عوام نادان میکند و بسی همه اگاهند .
13- طی الارض را از بهر چه خلق عادی نتوانند ؟
ممکن است گر نیک کتاب من فواید اکستازی من الارض فی السموات اینجانب را غور نمایند .
14- شستشوی مغزی به چه گویند ؟
مغز را شسته ...پهن در آن کنند تا بعد ها آن مغز گهین بی خود از خود گشته عارض وجود ناس گردد.
15- خدای تبارک از بهر چه موجودات زوج بیافرید ؟
دانشمندی فرمود بهر هر موجودی ...لیک این فرض محال است ...کافیست در این ازمنه ...انسان بر تورم آگاهی یافته ...زوج که سهل است خود را ترک وجود کند .
16- حلبی آباد به چه گویند ؟
یومی فی معاونت ما به پایین شهر شما رفته حلبی آباد ها نشانتان دهیم که بر کوه بنا گشته از حق نا حق شده .
17- معایب ازدواج کدامند ؟
ازدواج فی النفسه محبوب است و لیک شرایط تزویج سخت است بر جوانان و راهی بغیر تقیه نمی بینیم ...
استاد را سخت خسته بدیدم چون سئوال دیگری ز ایشان بود دگر زمان بپرسیم انشالله
ان الله یحب المجانین
نیک خسته ایم و حز ترک عادت که موجب مرض است دلیلی بر بیدار ماندن نداشتیم و این سوالات به هرزه جواب داده از سر رفع تکلیف ...امید است احوالات ما مناسب تر گشته در خدمت جمیع خانه زادان و غلامان خویش مغفور گردیم ..
.................................................. ............. بنده کمترین سید دیوی قمی تاریخ هم بماند که نیک تاریخ در بالای پست ثبت گردد.