ره كجا منزل كجا مقصود چيست ؟
بوسه مي بخشم ولي خود غافلم
كاين دل ديوانه را معبود كيست .....
فروغ
Printable View
ره كجا منزل كجا مقصود چيست ؟
بوسه مي بخشم ولي خود غافلم
كاين دل ديوانه را معبود كيست .....
فروغ
تا حرف من پذيرد آخر كه: زندگي
رنگ خيال بر رخ تصوير خواب بود.
درياي خاكستري و ساحل ممتد سياه رنگ ،
شب هنگام با ماهنقره فام ديدار مي كند و
جاده هموار ، برايم زرين مي شود
روبرت براني
در اين شكست رنگ
از هم گسسته رشتة هر آهنگ.
تنها صداي مرغك بي باك
گوش سكوت ساده مي آرايد
با گوشوار پژواك.
(سپهري)
سلام
كردم از عقل سوالي كه بگو ايمان چيست
عقل در گوش دلم گفت كه ايمان ادب است
دفتر خاطرات خدمت
تو ابالفضلي و ايثار برازنده توست
آنچه خوبان همه دارند تو تنها داري :blush:
یه روز یه باغبونی یه مرد آسمونی
نهالی کاشت میون باغچه مهربونی
يكي بود يكي نبود
غير از خدا هيچ كي نبود
آخر شعر بود! :biggrin:نقل قول:
نوشته شده توسط nishnish
دل گمراه من چه خواهد کرد
با بهاری که می رسد از راه
با نیازی که رنگ می گیرد
دل گمراه من چه خواهد کرد
با نسیمی که می تراود از آن
بوی عشق کبوتر وحشی
نفس عطرهای سرگردان
لب من از ترانه می سوزد
سینه ام عاشقانه می سوزد
پوستم می شکافد از هیجان
پیکرم از جوانه می سوزد
هر زمان موج می زنم در خویش
می روم می روم به جایی دور
بوته گر گرفته خورشید
سر راهم نشسته در تب نور
من زشرم شکوفه لبریزم
یار من کیست ای بهار سپید؟
گر نبوسد در این بهار مرا
یار من نیست ای بهار سپید
دشت بی تاب شبنم آلوده
چه کسی را به خویش می خواند
سبزه ها لحظه ای خموش خموش
آه گویی که اینهمه آبی
در دل آسمان نمی گنجد..........
فروغ
.................................................. ...
) شعر دراز بود بقیه شو نتونستم تایپ کنم
دوست آن است كه گيرد دست دوست
در پريشان حالي و درماندگي